جمع بندی آیا خدا گناه خودکشی را می بخشد؟

تب‌های اولیه

47 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا خدا گناه خودکشی را می بخشد؟

سلام

من می خواستم بدونم کسی خبر داره که خدا اون دنیا گناه خودکشی رو می بخشه یا کار خاصی هست که بشه قبلش انجام داد که خدا ببخشه ؟!

نمی دونستم باید اینجا بپرسم یا تو قسمت احکام.

کارشناس بحث : اویس

با عرض سلام خدمت همه دوستان خوبم
به طور قطع خودكشي يكي از برگترين گناهان كبيره است كه در آيات و روايات متعددي مورد سرزنش و مذمت قرار گرفته است و بر اساس رواياتي كه در اين باره وجود دارد اين گناه بخشيده نميشود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا (1) يعني خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهرباناست. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی واردخواهیم کرد.
أبی ولاّد می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود:مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدافیها (2) يعني هر کس عمدا خودکشی بکند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و باآن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام کردم(3)
همچنين رسول خدا صلی الله علیه و آله در حديث ديگري فرمود: مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدافیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ،فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّداأبَدا؛ (4) يعني کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس باآهن پاره اي بدست که قسمتی از آن به شکمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد و در آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.
پينوشتها:
1-النساء/29-30
2- الفروع من الکافی، دارالکتب الاسلامی، ج7، ص45،و من لایحضره الفقیهه، ج3، ص571
3-الترغیب و الترهیب، ج3، ص301، ح4
4-صحيح مسلم جلد1ص72

سلام و عرض ادب خدمت کارشناس محترم، جناب اویس
حقیر اینطور شنیده بودم که تنها گناهی که بخشیده نمیشود شرک است و البته آیه 48 سوره نساء نیز موید همین معناست
.
" إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء..."
میشه لطفا برداشت صحیح از این مطلب رو بیان بفرمایید؟ و اگر این برداشت صحیح است، پس بالطبع باید راهی هم برای بخشیده شدن گناه خودکشی باشد!
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید!
مطلب دوم اینکه خداوند فرموده که تنها حق الناس را نمی بخشد، نمی شود گفت خودکشی نوعی اسراف به نفس و تضییع حق خداست که خدا خودش وعده بخشش هردو را بنده اش داده است!
با تشکر:Gol:

خیلی وقتها خودکشی یه اجبار میشه
مثلا خانومهای هستند که برای حفظ پاکدامنیشون ترجیح می دن خودکشی کنند تا.....
یا مثلا دوران جنگ خیلی از خانومهایی که تو مناطق جنگی زندگی می کردند وقتی تو موقعیت اسارت قرار میگرفتند ترجیح دادند خودکشی کنند خوب تکلیف اینها چی میشه؟

با عرض سلام خدمت همه دوستان خوبم
باور کنید اگر دست من بود من هم به نظر قاصرم دلم میخواست به نوعی کسی رو که به جهت مشکلاتی در زندگی دست به خودکشی زده است تبرئه نموده واو را مستحق عفو و بخشش الهی بدانم اما چه کنم که در این باره روایاتی موجود است آنچه من در پست بالا به عرض محضر تقدیم نمودم معنای روایاتی بود که با ذکر سند بیان گردید و از خودم نظری ارائه ندادم در عین حال مطمانم در این نوع بیان پیغمبر خاتم صلی الله علیه آله و سلم و اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام رمز و اشاراتی نهفته است که جز صاحبان ولایت بدانها راه نمی یابند و الله اعلم.
در این مقام آنچه مهم است بازدارندگی فرمایش معصوم از این کار شنیع با جدی ترین و سخت گیرانه ترین خطاب است که باید با همین شیوه بیان گردد تا مبادا برای عده ای راه فراری درست شود که دست به این کار ناپسند زده و در خیال خود از طرق مختلف در صدد جبران آن برآیند.

ستاره*;250081 نوشت:
خیلی وقتها خودکشی یه اجبار میشه مثلا خانومهای هستند که برای حفظ پاکدامنیشون ترجیح می دن خودکشی کنند تا..... یا مثلا دوران جنگ خیلی از خانومهایی که تو مناطق جنگی زندگی می کردند وقتی تو موقعیت اسارت قرار میگرفتند ترجیح دادند خودکشی کنند خوب تکلیف اینها چی میشه؟

با تشکر از سئوال شما سرکار ستاره بزرگوار

حتی در شرایطی که ترسیم نمودید هم خودکشی جایز نیست .

به استفتای زیر توجه نمایید:

6488. آيا زن براى فرار از زنا مى‌تواند دست به خودكشى بزند؟

ج. خير، نمى‌تواند. (1)

همیشه موفق و سلامت باشید

پی نوشت:
1. آیت الله بهجت ، استفتائات ج 4 ص 564





سلام و تشکر از کارشناسان پاسخگو:Gol:

به نظر بنده حرمت خودکشی بمانند دیگر گناهان کبیره در قاموس دین باوری اسلامی و خصوصاً شیعی معنا دارد. از آنجایی که انسان مسلمان شیعه با کامل ترین دین و شریعت نازل شده از سوی خداوند مواجه است باید به کامل ترین احکام و شرایع نیز معتقد و پایبند باشد و تخلف از آنها گناهی بزرگ برای او خواهد بود.

اما برای انسان هایی که در بلاد کفر زاده شده اند و بهره ای از نعمت هدایت نبرده اند نمیتوان توقع داشت مطابق باورهای مسلمانان عمل کنند. معیار سعادت و شقاوت اخروی برای این افراد متفاوت خواهد بود. اینها اصلاً اعتقادی به خدا ندارند که خودکشی آنها ناامیدی از درگاه او تلقی شود که بزرگترین گناه باشد.

دیگر اینکه انسانی که خودکشی میکند در چنان شرایط زجرآوری گرفتار آمده که حاضر شده برای خلاصی از این عذاب عزیزترین دارایی خود یعنی جانش را فدا کند. آنگاه چگونه خواهد بود که او باید شدیدترین عذاب ها را در آخرت تحمل کند در حالی که او در این دنیا بهره ای از نعمت خداباوری و آرامش روح و روان نداشته است. یعنی عذاب این عالم برای او کافی نبوده است که باید عذاب آخرت را هم تحمل کند.

پس برای کسانی که به خدا ایمان ندارند، بزرگترین گناه همان عدم باور به خداوند خواهد بود که بقیه مصائب میتواند پیامد آن باشد. در حالیکه فرد مسلمان با یأس از خداوند بزرگترین گناه را مرتکب شده است و مستحق شدیدترین عذاب است.


بنظر بنده خودکشی بخاطر انجامش گناه نیست!
بخاطر این گناه است که شخص از خدا نا امید شده و همه درها را بسته دیده و بدنبال درهای باز نرفته!

بنده خودم چند بار چنین حالات و افکاری سراغم آمده!

در چند موردش که پیش آمده بود در همان روزها خواب راستی که بشارت یا حقیقتی در آن بود می دیدم و حالم دگرگون میشد چون می فهمیدم که عنایتش هنوز باهام هست!

یه بار هم که جونم به لبم رسیده بود این سخن حضرت علی چراغ راهم شد و منو از این بحران درونی خلاص کرد و تسکینم داد و اون سخن تقریبا این بود که:
اگر خداوند چیزی را از بنده ای گرفت و آن بنده هم از آن چیز گذشت و آنرا نخواست، خداوند مثل آن یا بهتر از آن را به وی خواهد داد!!!!
و دقیقا همینطور هم شد دو سال بعدش نعمتی صد برابر بهتر از اونی که میخواستم بهم داد! که از شکرش گریه میکردم!

چند بار هم این آیه امید بخشم بود که:

وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى
سوگند به روز در آن هنگام كه نور خورشيد گسترده مى‏شود
و سوگند به شب هنگام كه سكونت و آرامش مى‏بخشد
كه پروردگارت تو را وداع نكرده و تو را مورد خشم قرار نداده است


نيم ز كار تو غافل ، هميشه در كارم

كه لحظه لحظه تو را من عزيزتر دارم
به ذات پاك تو و آفتاب سلطنتم
كه من تو را نگذارم ، به لطف بردارم

هزار شربت شافي به مهر مي جوشد
از آن شبي كه بگفتي به من كه بيمارم
به خلوتش همه تاويل آن بيان فرمود
كه من گزاف كسي را به غم نيازارم

نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در اين سراب فنا چشمه حيات منم؟

نگفتمت که ترا ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمي هوات منم؟

نگفتمت که صفتهاي زشت در تو نهند
که گم کني که سرچشمه صفات منم؟

اگر چراغ دلي دانک راه خانه کجاست
وگر خداصفتي دانک کدخدات منم

قتل نفس گناه کبیره است.

سلام
از این تاپیک خیلی چیزها یاد گرفتم
سوال آقای عرشیان هنوز هم سوال منه ...

من خودمم تو شرایط خودکشی بودم
یه بار سعی کردم به روش غیر مستقیم خودمو به کشتن بدم که تقصیرش گردن من نیفته
فکر کنم نیت مهمه، و خدا منو بخاطر همون عمل غیر مستقیم تا ابد تو جهنم مینداخت ...
نمیدونم ...

سجاد;250421 نوشت:

با تشکر از سئوال شما سرکار ستاره بزرگوار

حتی در شرایطی که ترسیم نمودید هم خودکشی جایز نیست .

به استفتای زیر توجه نمایید:

6488. آيا زن براى فرار از زنا مى‌تواند دست به خودكشى بزند؟

ج. خير، نمى‌تواند. (1)

همیشه موفق و سلامت باشید

پی نوشت:
1. آیت الله بهجت ، استفتائات ج 4 ص 564





سلام
این قضیه شما درسته ولی برای مرد من در یک کتاب خوندم که مرد عابدی برای فرار از زنا تصمیم به خود کشی کرد ولی به امرخدا جبرییل او را به گونه ای برروی زمین نشاند که اصلا اسیبی به او نرسید

با سلام
دوستی دارم که باورهای مذهبی خوبی داره اما خیلی تحت فشاره و زندگی به قولی براش جهنم شده چندین بار نزدیک بود خودکشی کنه شرایط بسیار سختی داره چطور میشه چنین افرادی رو به زندگی امیدوار کرد؟البته گناه چنین عملی رو خوب میدونه ولی به نظر من کسی که مرتکبش میشه مدتها روش فکر کرده اما یک آن تصمیم به اجرا میگیره و تمام.خیلی دوست دارم بتونم کمکی بهش بکنم چون هیچ انگیزه ای نداره لطفا راهنمائیم کنید.

با سلام
به نظرم فشار ها روحی و فشار های جسمی فقر و فلاکت بدبختی تمام اینها یه نقطه ی عطف تو زندگی هر کدوم از ماها بوده...
بدون شک لحظاتی رو هممون تجربه کردیم که انگار هیچ پناهی نداریم و انگار بودن خودمون رو گم کردیم
من هم یه همچین روزایی رو داشتم اما به نظرم این لبه ی پرتگاهی هست که اگه افتادی پائین باختی و اگه پریدی اون روزنه ای که درش به روی همه بسته هست به روی ادم باز میشه چنان تجربه ای از نور و بهجت رو ادم میچشه که با هیچ کدام از تجربیات ادم یکی نیست به نظرم خدا این رو برای مضطر کردن ادم گذاشته میگه امن یجیب المضطر ؟معنیش استفهامی هست سوال نیست((کی هست که دعای درمانده رو اجابت کنه این خدا هست که این کار رو میکنه)) تا ادم مضطر نشه اجابت کننده رو نمی تونه ببینه هر چی اضطرار بیشتر باشه درک اجابت کننده قوی تره.....
وقتی ادم درمونده میشه مضطر میشه مثل همون کسی هست که رو کشتی هست و قریب به غرق شدن هست تو این حال ادم همه چیز رو فراموش می کنه پدر و مادر، پیوند های خانوادگی، روابط عاطفی، شغل و حرفه، تحصیلات، دوست و آشنا، اینکه چه قیافه ای داره چه جنسیتی داره
دوستان توجه کنند یه انقطاع کامل حاصل میشه این دقیقا لبه پرتگاه هست هم می تونه فرصت باشه هم یه خطر
توصیم به هر کس که تو این روزا قرار داره فرمایش استاد حسن زاده آملی هست: اگه بچه کوچیک بلد نباشه صحبت کنه یه باکیش شده باشه شروع میکنه به گریه کردن یکی به فریادش برسه...
به نظرم انقدر گریه کنه که چشمش باد کنه دست به هیچ کاری نزنه فقط گریه کنه ....
مضطر پیدا بشه اجابت کننده حتما پیداش میشه؟!!!
((امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء )) نگای ایه کنیم چه قشنگه یجیب حتی قبل مضطر نشسته!!!!!!!!!!!!!!!

همیشه وقتی دوستام می گن دلیلت برا وجود داشتن خدا چی هست؟ می گم خدا همون هست که وقتی تمام درها به روم بسته شد وقتی جز تاریکی چیزی نبود یهو از یه جا در رو به روم باز کرد همه جا رو نور گرفت دلیل من برا وجود خدا برا خودم از هر دلیل دیگه ای قطعی تره.....

این نیز بگذرد;284667 نوشت:
با سلام
دوستی دارم که باورهای مذهبی خوبی داره اما خیلی تحت فشاره و زندگی به قولی براش جهنم شده چندین بار نزدیک بود خودکشی کنه شرایط بسیار سختی داره چطور میشه چنین افرادی رو به زندگی امیدوار کرد؟البته گناه چنین عملی رو خوب میدونه ولی به نظر من کسی که مرتکبش میشه مدتها روش فکر کرده اما یک آن تصمیم به اجرا میگیره و تمام.خیلی دوست دارم بتونم کمکی بهش بکنم چون هیچ انگیزه ای نداره لطفا راهنمائیم کنید.

سلام

خوب مشکلش چیه؟

اهل خدا;284706 نوشت:
سلام

خوب مشکلش چیه؟

سلام
بیشتر مشکلش با پدرشه تقریبا میشه گفت همه مشکلاتش مربوط به پدرش میشه. پدر، مرد بسیار شکاکی هست و برای همین خودش خواهرش و مادرش حتا برادراش زندگی سختی رو میگذرونند کسی که به زمین و زمان شک داره میشه گفت بیماره حالا تکلیف این دوست من چیه که ازدواجم نمیتونه بکنه چون پدرش اجازه این کارم نمیده؟
الان بیشتر ترجیح میده ازدواج کنه تا از اون خونه بیاد بیرون اما نگرانی من اینه که مرتکب خودکشی بشه!

این نیز بگذرد;284712 نوشت:
سلام
بیشتر مشکلش با پدرشه تقریبا میشه گفت همه مشکلاتش مربوط به پدرش میشه. پدر، مرد بسیار شکاکی هست و برای همین خودش خواهرش و مادرش حتا برادراش زندگی سختی رو میگذرونند کسی که به زمین و زمان شک داره میشه گفت بیماره حالا تکلیف این دوست من چیه که ازدواجم نمیتونه بکنه چون پدرش اجازه این کارم نمیده؟
الان بیشتر ترجیح میده ازدواج کنه تا از اون خونه بیاد بیرون اما نگرانی من اینه که مرتکب خودکشی بشه!

بیماری ایشون پارانویید هست سعی میکنم یه درمان قرآنی سریع پیدا کنم و براتون بفرستم :ok:

دوست عزیز خدا چه میدونه از درد اونایی که میخان خودکشی کنند. به قول خودش در عرشش نشسته و داره امور دنیا رو کنترل می کنه.
لازمه این که کسی درد کسی دیگر رو احساس کنه اینه که خودش اون درد رو داشته باشه. و خداوند هیچ دردی نداره، بنابراین نمی دونه که ما چی میکشیم. البته به درد کشیدن ما علم داره، ولی این درد رو احساس نمی کنه.
شما وقتی یه نفر رو وارد یه بازی می کنید باید راه خروجی هم براش بزارید. این دنیا هم مثل یه بازی می مونه، اما متاسفانه راه خروجی ورود نداره.
اره دوست عزیز تا آخرش باید بازی کنی و بعد هم ببازی .

میگن خود کشی گناه هست چون یه جورایی نا امید شد از رحمت خدا هست !
ولی به نظرم این فقط حرفه ! خیلی وقت ها تنها چیزی که میتونه فرد رو نجات بده معجزه هست !
واقعا چند درصد احتمال داره که خدا تو این دنیا در حق یه بندش معجزه کنه !
نمیدونم ولی این به نظرم یه جور بدجنسی هست ! خدا گفته از رحمت من نا امید نشید من هواتونو دارم ولی هیچ کاری نمیکنه !
هیچ کس نمیگه : خب من که تو زندگیم همه چی دارم ! همه چی سر جاش هست ! ولی حوصلم سررفته پس برم خودمو بکشم !
خب اونی که میخواد خودکشی کنه دنیا براش غیر قابل تحمل شده
اگر چنین شخصی کوچکترین لطفی از خداببینه ممکنه منصرف شه ! ولی هیچ وقت این اتفاق نمی افته !

طبق تحقیقاتی که شده تمامی کسانی که دست به خودکشی می زنن لحظه ای که شانس برگشتنشون به دنیا شاید یک درصد باشه کاملا پشیمون می شن
چون اون لحظه توهمات و افکار منفی که واسه خودشون ساختن کاملا از بین می ره و اونوقته که قدر زندگی رو می دونن
بیایید قدرت افکار رو خوب درک کنیم نذاریم هر چیزی واردش بشه و بالاتر از اون خودمون نذاریم دنبال افکار منفی استرس زا و توهم زا بریم
از طرفی چون فرصت توبه وجود ندارد پس گناهی نابخشودنیست

خواهری داشتم که 4 سال قبل از تولد من خودکشی کرده.پسرعموم هم خودکشی کرده سال 82.اگه براشون دعا کنیم امکانش هست خدا در مجازاتشون تخفیف بده

من یه جا خوندم که خدا چون به آینده آگاه هست اون گناه هایی رو که قرار بوده اون فرد بکنه رو هم به پاش مینوییسن !
این حرف درسته ؟

سلام ...
چرا خدا حاضر میشه بنده ای که ظرفیت تحمل مشگل خاصی و نداره ... با اون مشگل خاص امتحانش کنه ... خوب چی میشه خدا بهش میداد ... هان !!! شنیدم که تو آخرت به جز زبان ... چشم ها و اعضای بدن و پاها نیز به سخن در میان ...

میخوام با تمام وجووووووودم فریاد بزنم ..... با تمام وجودم ...... با دست و پا و دهان و ... ببینم خدا جلوی دست و پاهام رو میگیره یا نه .... میخوام گوش عالم روکر کنم ....

[="Tahoma"][="Navy"]

ammarshia;270862 نوشت:
من در یک کتاب خوندم که مرد عابدی برای فرار از زنا تصمیم به خود کشی کرد ولی به امرخدا جبرییل او را به گونه ای برروی زمین نشاند که اصلا اسیبی به او نرسید

باسلام و احترام
اگر به صحت این داستان کاری نداشته باشیم و بخواهیم درباره آن برداشتی داشته باشیم، چنین خواهد بود که خداوند متعال به خاطر عمل خیری که در اعمال او دیده بود، نمی خواست به خاطر عملِ خودکشی به گناه آلوده شود و او را به واسطه ای نجات داد.
همچنین این حکایت، نشان از گناه بودنِ این فعل دارد.[/]

[="arial black"][="darkgreen"]وینده از مقلد های اقای مکارم شیرازی که زیر نظر خود ایشون هستند چنین سوالی رو پرسیدم و ایشون جواب دادند که احتمال دارد ببخشد [/][/]
[="arial black"][="red"]هم چنین از دوست عزیز اقای بصیر متشکرم که برداشت صحیح از این روایت رو به بنده گفتم[/][/]

[="Tahoma"][="Navy"]

اکسیر;284712 نوشت:
سلام بیشتر مشکلش با پدرشه تقریبا میشه گفت همه مشکلاتش مربوط به پدرش میشه. پدر، مرد بسیار شکاکی هست و برای همین خودش خواهرش و مادرش حتی برادراش زندگی سختی رو میگذرونند کسی که به زمین و زمان شک داره میشه گفت بیماره حالا تکلیف این دوست من چیه که ازدواجم نمیتونه بکنه چون پدرش اجازه این کارم نمیده؟ الان بیشتر ترجیح میده ازدواج کنه تا از اون خونه بیاد بیرون اما نگرانی من اینه که مرتکب خودکشی بشه!

باسلام و احترام
مسلماً اگر والدین این شخص بدون دلیل به او بدبین و شکاک هستند، باعث بی احترامی به دوست شما و سرخوردگی او خواهند شد و جلوی خیلی از پیشرفتهای او را خواهند گرفت.
اما در مورد ازدواج این گونه افراد، حکم الهی چنین است که اگر واقعا نیاز به ازدواج دارند و همسر همکفوی برای آنها وجود دارد، اما پدر بدون دلیل، از ازدواج آنها جلوگیری می کند، در این صورت، اذن پدر نافذ نبوده، ساقط خواهد شد و چنین دختری می تواند بدون اذن پدر، با اذن حاکم شرع و طبق قوانین حکومتی ازدواج کند.
البته احترام به پدر و مادر در هر شرایطی لازم است و نباید موجبات بی حرمتی آنها و جسارت به والدین را ایجاد نمود.[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

mohsen.blogger;313621 نوشت:
دوست عزیز خدا چه میدونه از درد اونایی که میخان خودکشی کنند. به قول خودش در عرشش نشسته و داره امور دنیا رو کنترل می کنه. لازمه این که کسی درد کسی دیگر رو احساس کنه اینه که خودش اون درد رو داشته باشه. و خداوند هیچ دردی نداره، بنابراین نمی دونه که ما چی میکشیم. البته به درد کشیدن ما علم داره، ولی این درد رو احساس نمی کنه. شما وقتی یه نفر رو وارد یه بازی می کنید باید راه خروجی هم براش بزارید. این دنیا هم مثل یه بازی می مونه، اما متاسفانه راه خروجی ورود نداره. اره دوست عزیز تا آخرش باید بازی کنی و بعد هم ببازی .

باسلام خدمت شما دوست گرامی
با این فرضی که شما فرمودید، خداوند متعال موجودی ناقص خواهد بود که یا علم و آگاهی از مشکلات بنده اش ندارد و یا قدرتی بر رفع مشکلِ نخواهد داشت، که در هر دو صورت این خدا، ضعیف خواهد بود و ما خدای ضعیف و ناقص را قبول نداریم.
اگر خداوند عالم و قادر و حیّ است، هم از مشکلِ بنده اش آگاه است و هم قادر به رفع مشکلِ اوست.
خداوند هم درد را آفریده و احساس را خلق نموده است. لازمه این که به احساسِ دردِ ما پاسخ بدهد این نیست که خودش هم دردی داشته باشد، بلکه خالقِ حس و احساسات به درمان درد هم واقف است و بهتر مصلحت بنده خویش را می داند.
این جواب را جهت این ذکر کردم که شبهه نقص از خداوند رفع گردد، اما این که چرا ما دچار درد و گرفتاری می شویم و به خودکشی دست می زنیم امر دیگری است که در بیشتر مواقع به خاطر جهل از حکمتهای الهی و فلسفه خلقت و جایگاه انسان در آفرینش است و خیلی از اوقات هم به خاطر مشکلاتی است که خودمان بر سر خودمان می آوریم و در آخر، مجبور به خودکشی می شویم.[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

for ever alone;314095 نوشت:
من یه جا خوندم که خدا چون به آینده آگاه هست اون گناه هایی رو که قرار بوده اون فرد بکنه رو هم به پاش مینوییسن !
این حرف درسته ؟

باسلام و احترام
این که از لطف و کرم خدا به دور است. خدا هیچ وقت گناهی را که نکرده ایم به پای ما نمی نویسد، حتی در روایت هست که اگر بنده ای گناه بکند، خداوند به ملائکه اش امر می کند تا هفت ساعت گناه او را ننویسید بلکه شاید توبه کند. حالا این خدا بیاید گناهی که نکرده ایم به پای ما بنویسد؟!
این از رحمت الهی به دور است.
بله، نیت گناه، در وجود انسان تأثیر دارد و ممکن است کم کم انسان را به گناه آلوده کند. نیت گناه توفیق را از انسان می گیرد و انسان را تیره و تار می کند ولی گناهی که مرتکب نشده ایم را به پای ما نمی نویسند.[/]

زندگی در ایران انقدر بی روح و بدون تفریح و خشک و با دردسر و مشکل شده که زنده موندن و زندگی ما هم فرقی با اونی که مرده هستش و توی قبر هستش نداره لااقل برای من اینجوریه برای بقیه رو نمیدونم اما تا بوده اونی که پول داشته توی خانواده و جامعه به اهداف زندگیش رسیده واگرنه ول معطله

واقعا همینه.اونقدر گرونی و مشکلات اقتصادی به مردم فشار اورده که از حد تحمل بعضی افراد خارجه.نمونه اش تو شهر ما:یه آقایی 5 روز بعد از تولد بچه اش خودکشی کرد.چون توان هزینه های امروزی رو نداشت و خانوادش فشار بیش از حد بهش وارد کرده بودن.
تنها مشکل روحی و روانی باعث خودکشی نمیشه.کمی به مسائل دیگه فکر کنیم و همچنین به فکر دستگیری از درماندگان و مستحقان باشیم.اگر توان مالیمان اجازه می دهد سعی کنیم نقشی در پیشگیری از این حوادث داشته باشیم تا این افراد این سرنوشت را برای خود رقم نزنند:ok:

[="Tahoma"][="Navy"]

خادم فاطمه;314022 نوشت:
خواهری داشتم که 4 سال قبل از تولد من خودکشی کرده.پسرعموم هم خودکشی کرده سال 82.اگه براشون دعا کنیم امکانش هست خدا در مجازاتشون تخفیف بده

سلام علیکم
بله دعا کردن و خیرات دادن،هر چه که باشد، در حال مرحومین موثر است إن شاء الله.
[/]

بعضی وقتها همین انسانها ضربه های سنگینی به همدیگه میزنند که بدبخت اون طرفی که ضربه خورده همچین دچار یاس و ناامیدی میشه که چاره ای جز خودکشی نداره و اگر هم خودش خودکشی نکنه غم و غصه و ناراحتی باعث سکته و مردنش میشه واقعا خدا لعنت کنه کسانی رو که زندگی رو بر مردم سخت کردند و باعث این همه گرانی و بدبختی و بیکاری و مشکلات جامعه شدند

[="Times New Roman"]به گزارش «شیعه نیوز»، حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان در پاسخ به این پرسش که گناهانی که بخشیده نمی شوند کدامند؟ این چنین پاسخ داده است:

یأس و نومیدی از رحمت و مغفرت الهی از بزرگترین گناهان است؛ زیرا آنچه سبب یأس از رحمت و مغفرت پرودگار عالم می شود، ضعف اعتقاد به قدرت و کرم و رحمت بی پایان اوست و قرآن مجید آن را از صفات کفار قرارداده است و می فرماید:(وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ، و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‏شوند!)

هر شخصی که مرتکب گناهی می شود تا وقتی مأیوس نباشد در صدد توبه بر آمده و با استغفار آمرزیده می­شود ولی شخص مأیوس آمرزیده شدنی نیست زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت الهی ندارد تا توبه نماید.

خداوند تبارک و تعالی خودش را در قرآن به قبول کننده توبه توصیف می­فرماید:(وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ، او کسی است که توبه را از بندگانش می‏پذیرد و بدیها را می‏بخشد، و آنچه را انجام می‏دهید می‏داند.)[ii]

و اسماء شریفه تواب، غفار، غفور، غافرالذنب، قابل التوب را از اسماء خود قرار داده است و به طور عموم گناهکاران را به سوی خود دعوت فرموده و آنها را امر به توبه کرده و برای علاج یأس در این مورد تامل در مفاد این آیه شریفه کافی است که فرمود: (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ، بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است)[iii]

در این آیه شریفه چند نکته ظریف وجود دارد که بسیار قابل توجه می­باشد:

خداوند فرمود: (یا عِبادِیَ) که متضمن لطف خطاب است و نفرمود ( یا ایها العصاة) ای گناهکاران، فرمود (أَسْرَفُوا) که مشتمل بر رفق در خطاب است و نفرمود (اخطئوا)

فرمود (لا تَقْنَطُوا) که صریحاً دلالت بر نهی از نومیدی و حرام بودن یأس از آمرزش دارد.

جمله قبل را به جمله (إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ) مؤکد فرمود که عمومیت داده آمرزش خود را به تمام گناهان فرمود (جَمیعًا) یعنی همه گناهان و آن را مخصوص به بعضی نکرد و موکد فرموده آن را به جمله (إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ) که خدا بخشاینده و مهربان است.

پس بنابراین تمامی گناهان قابل بخشش بوده و نبایستی از درگاه حضرت حق ناامید گشت؛ اما آن چه مهم است توفیق توبه و عمل به شرایط آن از جمله ندامت و پشیمانی از گناه و عزم و تصمیم جدی بر ترک گناه و عدم بازگشت و ارتکاب مجدد آن واین که اگر گناهی را که مرتکب شده از حق الناس است بر ای توبه بایستی رضایت آن شخص را تحصیل نماید و اگر از حق الله است، از ارتکاب آن خودداری نماید و چنانچه اعمالی را ترک نموده که قضا و یا کفاره دارد، آنها را جبران نموده و ...

در خاتمه توجه شما را به حدیثی در این زمینه جلب می نمائیم:
(جابر نقل می­کند که زنی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه واله) آمد، عرض کرد: زنی بچه خود را به دست خود کشته، آیا برای او توبه است؟ فرمود قسم به خدائی که جان محمد (صلی الله علیه واله) در قبضه قدرت اوست، اگر آن زن هفتاد پیغمبر را کشته باشد و پشیمان شود و توبه نماید و خدای تعالی صدق او را بداند که دیگر به هیچ گناهی رجوع نمی­نماید توبه­اش را قبول می­فرماید و گناهانش را عفو می­کند به درستی که توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است.)
سوره یوسف آیه 87 .

-سوره شورا آیه 25.

-سوره زمر آیه 53.

-لئالی الاخبار باب 3 صفحه 23.

منبع:شیعه نیوز

[="times new roman"]حيات آدمي اولين و عظيم ترين نعمتي است كه خداوند آن را براي رسيدن به تكامل و صعود به قلّه هاي رفيع و عالي معنوي به انسان عطا فرموده است. ازاين رو نه تنها ديگران نمي توانند صدمه اي به اين نعمت الهي وارد سازند، بلكه خود شخص نيز به هيچ عنوان حق ندارد آن را از بين ببرد و بر وي واجب است پيوسته از جان خويش پاسداري و محافظت كند. مالك اصلي انسان خداوند متعال است و نفس انساني امانت الهي است؛ از اين رو بايد از اين امانت خوب محافظت كرد و از بين بردن آن خيانت در امانت الهي است.

البته فقط در راه خدا مي توان جان خويش را فدا نمود. چون حفظ دين الهي و ارزشهاي والاي ديني ـ كه همان راه خداوند است ـ از جان انسان بالاتر، ارزشمندتر و مهمتر است. لذا سيد و سالار شهيدان و سرور آزادگان حضرت امام حسين عليه السلام و ديگر شهداي راه خدا، جان خويش را تقديم نمودند.

در حقيقت اين خود يكي از راههاي رسيدن به كمال، بلكه بهترين و عالي ترين آن است.

حرمت خودكشي در اسلام
خودكشي در فرهنگ اسلامي به معناي عقب نشيني از نيل به غايت كمال و سقوط به وادي حسرت و ناكامي است.

بدين جهت اين عمل از نظر اسلام حرام و محكوم است. چنانكه در قرآن كريم مي فرمايد: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إنَّ اللّه َ كانَ بِكُمْ رَحيما، وَمَنْ يَفْعَلْ ذلك عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْليهِ نارا»؛(2) «و خودكشي نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر كس اين عمل را از روي تجاوز و ستم انجام دهد، به زودي او را در آتشي وارد خواهيم كرد.»

كلمه «لاتَقْتُلُوا» صيغه نهي است و دلالت بر وجوب ترك عمل دارد.

روايات متعددي نيز درباره مذمت خودكشي وارد شده است. در اين روايات، صاحبان اين عمل اهل جهنم قلمداد شده و بهشت براي آنها حرام شمرده شده است. در ذيل به چند نمونه از روايات اشاره مي كنيم:

1. أبي ولاّد مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها؛(3) هر كس عمدا خودكشي بكند، هميشه در آتش دوزخ خواهد بود.»

2. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَي ءٍ مِنَ الدُّنيا عُذِّبَ بِهِ يَوْمَ الْقِيامةِ؛(4) كسي كه بوسيله چيزي از دنيا خودكشي كند، در روز قيامت بوسيله همان چيز عذاب خواهد شد.»

و در روايت ديگر مي فرمايد: «الذي يَخْنُقُ نَفْسَهُ يَخْنُقُها فِي النّارِ، وَالّذي يَطْعَنُها في النار؛(5) كسي كه خودش را خفه كند، خويشتن را در آتش (دوزخ) خفه كرده است و كسي كه به خودش نيزه زند، در آتش باشد.»

و نيز فرمود: «كان فيمن قبْلَكُمْ رَجُلٌ بِهِ جرحٌ فَجَزَعَ فَأَخَذَ سِكّينا فَخَزَّ بِها يَدَهُ فَمارَقَأَ الدَّمُ حَتّي ماتَ، فَقال اللّه ُ: بادَرَني عَبدي بِنَفْسِهِ؟! ...قد حَرَّمتُ عَلَيه الجَنَّةَ؛(6) ميان انسانهاي پيش از شما، مردي جراحتي برداشت و از شدّت بي تابي كاردي برداشت و با آن دستش را قطع كرد و از شدّت خونريزي مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پيشي گرفت... هر آينه بهشت را بر او حرام كردم.»

3. امام باقر عليه السلام فرمود: «إنَّ المُؤْمِنَ يُبْتَلي بِكُلِّ بَلِيَّةٍ وَيَمُوتُ بِكُلِّ ميتَةٍ إلاّ أَنَّهُ لايَقْتُلُ نَفْسَهُ؛(7) مؤمن ممكن است به هر بلائي مبتلا شود و به هر نوع مرگ بميرد، امّا خودكشي نمي كند.»

4. عمرو بن عبيد بصري مي گويد: «در يكي از جلسات امام صادق عليه السلام شركت نمودم، پس از ورود و عرض ادب، شروع به خواندن اين آيه نمودم كه: «والَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاثْمِ»؛(8) «آنانكه از گناهان كبيره پرهيز مي كنند.» بعداز خواندن اين آيه لحظه اي سكوت كردم. امام صادق عليه السلام فرمود: عمرو چرا سكوت كردي؟ عرض كردم: اي پسر رسول خدا! گناهان كبيره را برايم مشخص كنيد. حضرت فرمود: اي عمرو! بزرگترين گناهان چند قسم است:

الف. شريك قائل شدن براي خداوند؛

ب. نااميدي از خداوند متعال؛

ج. عاق والدين؛

د. كشتن نفسي كه خداوند آن را حرام كرده است.(9)

در اين روايت «نفس» مطلق است؛ هم شامل خودكشي و هم كشتن ديگران مي گردد.

از مجموع آيات و روايات گذشته استفاده مي شود كه خودكشي از نظر اسلام از گناهان كبيره محسوب مي شود، انجام آن حرام مي باشد، و مرتكبين آن اهل دوزخ اند. حتي برخي از گروههاي اهل سنت مانند حنبليها كسي را كه خودكشي مي كند كافر دانسته و نماز ميت را براي او واجب نمي دانند.(10) آنها در اين باره به اين حديث استدلال مي كنند كه: «إنَّ رَجُلاً قَتَلَ نَفْسَهُ بِمَشاقِصٍ، فَقالَ رَسُول اللّه صلي الله عليه و آله : اَمّا أَنَا فَلا أُصَلِّي عَلَيْهِ؛(11) مردي با نيزه خودكشي كرد و رسول خدا فرمود: من بر اين شخص نماز نمي خوانم.»

علل خودكشي
در منابع ديني و تجربي علل و عوامل بسياري در سطوح مختلف فردي، اجتماعي و خانوادگي، براي خودكشي مطرح شده است، تا آنجا كه نزديك به 50 علت و انگيزه براي ارتكاب اين عمل برشمرده اند. برخي از اين علتها عبارت است از: احساس پوچي، اعتياد، شهوت راني و عشق بازي، زنا، شرابخواري، قماربازي، بي صبري در برابر مشكلات زندگي و بلاها، غرور، حسادت، خيانت، خشم و غضب و لجاجت، ترس از كيفر، ارتكاب جرم، ندامت و سرزنش وجدان، خيانت همسر يا معشوقه به شوهر، ازدواج اجباري، اختلافهاي خانوادگي، بارداري نامشروع، دلتنگيهاي خانوادگي، ورشكستگي مالي و روحي، عشق به پول و ثروت (دنياپرستي و دنياطلبي)، فقر مالي، عدم اعتماد به نفس در مبارزه با مشكلات، انتقام جويي، حب مقام، بيماريهاي صعب العلاج و غيرقابل تحمل، عليلي و ناتواني، بيماريهاي رواني مانند افسردگي و جنون ادواري، طلاق و شكست در زندگي و عدم موفقيت در تشكيل خانواده، اختلالات رواني و شخصيتي والدين و تأثير آن بر فرزندان، اعتياد يكي از والدين يا هر دو، بدآموزيهاي وسايل ارتباط جمعي، فقر فرهنگي و معنوي و اخلاقي، يأس و نااميدي نسبت به آينده، شهر نشيني و اضطرابهاي ناشي از آن، افزايش انحرافات اجتماعي، بي عدالتيهاي اجتماعي و شكاف طبقاتي، بيزاري از زندگي، مشكلات خانوادگي و... .(12)

با دقت نظر مي توان تمام اين علل را در چهار علت اساسي زير خلاصه كرد:

1. ضعف ايمان و اعتقاد ديني:
علتهايي چون احساس پوچي، يأس و نااميدي نسبت به آينده و بن بست فكري، بي صبري و امثال اينها، ناشي از ضعف اعتقاد و نداشتن شناخت كافي از خداوند متعال و عدم شناخت جايگاه انسان و فلسفه آفرينش اوست. اگر كسي ايمان عميق و اعتقاد جازم به خداوند داشته باشد، و بداند كه خدا جهان هستي و بخصوص انسان را كه اشرف مخلوقات اين عالم است، هدفمند و غايتمند آفريده، هيچ گاه احساس پوچي و يأس و نااميدي بر زندگي وي سايه نمي افكند. و اگر به قدرت مطلقه خداوند باور داشته باشد و بداند كه همه چيز در برابر قدرت او ناتوان و هيچ است، در هنگام بروز مشكلات به خدا تكيه مي كند، و با توكل به خداوند(13) و دعا به درگاه باري تعالي(14) و با ياد و نام او كه آرامبخش دلهاست(15)، مي تواند مشكلات را يكي پس از ديگري پشت سر بگذارد و موجبات آرامش روحي و قوت قلب و عزت نفس را فراهم سازد. بايد توجه داشت كه انسان واقعا عاجز از دانستن فلسفه پيش آمدها و ناملايمات زندگي است؛ چرا كه علم انسان در برابر اين كارها خيلي ناچيز و كم است.(16) خيلي از كارها به نظر انسان خوب است و از آنها احساس خوشحالي مي كند، ولي نمي داند كه آن اعمال به ضرر اوست، يا بالعكس، از برخي چيزها ناراحت و غمگين مي شود و احساس بدي نسبت به آنها دارد و آن را شر و بدبختي مي داند، در حالي كه ممكن است همانها خير و صلاحش باشند.(17) طبق بيان امام اميرالمؤمنين عليه السلام خداوند كارها را مطابق مقتضاي مصالح جاري مي كند، نه بر طبق ميل و رضايت انسان.(18)

در واقع نيكيها و بديهاي زندگي و خير و شرّي كه انسان در زندگي خود با آنها مواجه مي شود، امتحان الهي يا كفاره گناهان است.(19) بنابراين لازم است انسان در برابر مصيبتها و مشكلات صبور باشد.(20) در غير اين صورت منجر به كفر، جنون يا خودكشي مي گردد.

2. ضعف معنويت و اخلاق ديني:
بسياري از عوامل خودكشي مانند: حسادت، كينه توزي، لجاجت، خشم و غضب، خيانت، غرور، زنا، شرابخواري، قماربازي، حب مقام، انتقام جويي، بارداري نامشروع، ازدواجهاي اجباري و امثال اينها ناشي از ضعف معنويت و رعايت نكردن مسائل اخلاقي و ديني است. در فرهنگ اسلامي طبق بيان آيات و روايات تمام اعمال انسان بخصوص گناهان كبيره داراي آثار و پيامدهايي است، و به اصطلاح اثر وضعي دارد، به همين جهت در اسلام از انجام گناه و كارهاي خلاف اخلاق به شدت نهي شده است.

3. توجه بيش از حد به خواسته هاي حيواني:
شهوت راني افراطي و عشق بازي نامشروع، عشق به مال و ثروت (دنياطلبي و دنيادوستي) و... خواسته هاي حيواني هستند و از عوامل خودكشي مي باشند.

4. عوارض طبيعي:
مانند جنون و اختلالات رواني، ترس از كيفر، بيماريهاي صعب العلاج، نقيصه هايي در ساختمان جمجمه، ضايعات قلبي و كبدي، صرع و... .

آثار و عواقب خودكشي
خودكشي به سان ناهنجاريهاي ديگر جامعه، داراي عواقب و پيامدهاي سخت فردي و اجتماعي است. كساني كه خودكشي مي كنند، اگر عمل آنها باعث مرگشان شود، هرچند ممكن است ظاهرا از رنج و درد و مشكلات دنيا آزاد شوند، امّا بنا به اعتقادات ديني به عذابهاي سخت و دردناك گرفتار مي گردند؛ و از زمره كساني مي شوند كه بطور دائم در آتش بسيار سخت جهنم مي سوزند. علاوه بر روايات گذشته در بحث حرمت خودكشي، روايات فراوان ديگري نيز درباره آثار شوم اين عمل وارد شده است كه در اين بخش به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَديدَةٍ فَحَديدَته في يَده يُجاءُ بِها في بَطْنِه في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ في يَدِهِ يَتَحَسّاهُ في نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فيها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّي مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو يَتردّي في نار جهنّم خالدا فيها مُخلّدا أبَدا؛(21) كسي كه بوسيله آهن خودكشي كند پس آهن پاره بدست كه (قسمتي از آن) به شكمش فرو رفته آورده مي شود، و وارد آتش جهنم مي گردد. ودر آن بطور أبد و هميشگي خواهد سوخت، و كسي كه با خوردن سمّ خودكشي كند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته مي شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و كسي كه خود را با پرت كردن از كوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت مي شود و در آن تا أبد خواهد ماند.»

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در روايت ديگري مي فرمايد: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِسَمٍّ، عُذِّبَ بِهِ؛(22) كسي كه با خوردن سم خودكشي كند، با همان سمّ معذّب خواهد شد.»

و نيز مي فرمايد: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَي ءٍ أو ذبِحَ، ذَبَحَهُ اللّه ُ بِهِ في نارِ جَهَنَّمَ؛(23) كسي كه با چيزي يا ذبح خود، خودكشي كند، خداوند بوسيله همان چيز او را در آتش جهنم ذبح خواهد كرد.»

ابوسعيد خدري مي گويد: ما در جنگها و غزوات به صورت كاروانهاي نوزده نفري بيرون مي رفتيم و كارها را در ميان خود تقسيم مي كرديم. يكي در چادر مي ماند، يكي براي يارانش كار مي كرد؛ غذايشان را درست مي نمود و شترانشان را آب مي داد. عده اي هم پيش پيامبر صلي الله عليه و آله مي رفتند. اتفاقا در كاروان ما مردي بودكه كار سه نفر را انجام مي داد؛ هم هيزم جمع مي كرد، هم آب مي آورد و هم غذا پخت مي كرد. اين موضوع، به عرض پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله رسيد. حضرت فرمودند: «ذلكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ النّارِ؛ او اهل دوزخ است.» ما تعجب كرديم. وقتي كه با دشمن روبرو شديم و به جنگ پرداختيم، آن مرد مجروح شد، تيري برداشت و خودش را با آن كشت. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «گواهي مي دهم كه من رسول خدا و بنده او هستم.»(24)

از اين روايت بدست مي آيد كه يكي از آثار بسيار سنگين و خسارت بار خودكشي، از بين رفتن اعمال نيك انسان است. جهاد در راه خدا، آن هم در ركاب رسول خدا صلي الله عليه و آله ، ثواب بي حد و حصري دارد، امّا خودكشي آن مرد باعث شد كه آن همه ثواب محو شود و او اهل دوزخ گردد.

يكي ديگر از پيامدهاي خودكشي اين است كه باعث سرافكندگي و شرمندگي خانواده ها در جامعه و در ميان اقوام مي گردد، و چه بسا سبب اختلاف و زد و خورد، طلاق و از هم پاشيده شدن خانواده ها و حتي ممكن است به قتل و خودكشي ديگري منجر شود.

از آثار ديگر خودكشي اين است كه اين عمل باعث افزايش ناهنجاريها و انحرافات جامعه مي شود. هر قدر خودكشي بيشتر شود، نابسامانيهاي اجتماعي نيز بيشتر مي گردد. خودكشي جوانان باعث از بين رفتن سرمايه هاي انساني جامعه است. و خودكشي پدر و مادر سبب افزايش تعداد افراد بي سرپرست در جامعه بوده، در نتيجه موجب بالارفتن نرخ انحرافها و بزهكاريها در جامعه مي گردد.
_____________________
1. ر.ك: مجله كتاب زنان، سال پنجم، شماره 19، 1382، ص71.

2. نساء/29 و 30.

3. شيخ أبي يعقوب كليني، الفروع من الكافي، الطبعة الثالثه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1367 ه، ج7، ص45، باب من لاتجوز وصيته من البالغين، ح1؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، الطبعة الثانيه، جامعة المدرسين، 1404 ه، ج3، ص571، ح4953.

4. عبداللّه بن بهرام دارمي (م 255 ه)، سنن الدارمي، الطبعة الاعتدال، دمشق، ج2، ص192، باب التشديد علي من قتل نفسه؛ متقي هندي، كنز العمال، الطبعة الخامسة، مؤسسة الرسول، بيروت، 1405 ه، ج15، ص36، ح 39965.

5. كنز العمال، ج15، ح 39961، ص35.

6. الترغيب و الترهيب، الطبعة الثالثة، داراحياء التراث، بيروت، 1388 ه، ج3، ص301، ح4. در روايتي نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «وَأنّ مَنْ قَتَلَ نَفْسه بِشَي ءٍ عُذِّبَ في النّارِ وأَنَّهُ لا يَدْخُلُ الجَنّة إلاّ نَفْسُ مُسْلِمَةٍ؛ همانا كسي كه بوسيله چيزي خودش را بكشد، در آتش دوزخ معذب شود و در بهشت كسي جز مسلمان وارد نمي شود.» از فحواي اين روايت استفاده مي شود كه كسي كه خودكشي مي كند مسلمان نيست. صحيح مسلم بشرح النووي (م 676 ه)، المجلدات 18، الطبعه الثانيه، دارالكتاب العربي، بيروت، 1407 ه، ج2، ص118.

7. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، الطبعه الثانيه، مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، قم، 1414 ه، ج29، ص240، باب تحريم قتل الانسان نفسه، ح 3.

8. شوري/37.

9. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص373، ح4932.

10. ر.ك: المغني، عبداللّه بن قدامه، تحقيق جماعة من العلماء (المجلدات ـ 12)، دارالكتاب العربي، بيروت، ج2، ص418؛ المجموع في شرح المهذب، محيي الدين بن نووي (المجلدات ـ 20)، دارالفكر، بيروت، ج5، ص268.

11. أحمد بن شعيب نسائي، سنن النسائي (المجلدات ـ 8)، الطبعة الاولي، دارالفكر، بيروت، 1348 ه، ج4، 66.

12. ر.ك: مباني جرم شناسي، مهدي كي نيا، چاپ پنجم، دانشگاه تهران، 1376، ج1، ص440 ـ 450؛ انحراف اجتماعي، انگيزه ها و علل خودكشي، منوچهر محسني، تهران، نشر مروي، 1366؛ خودكشي، پيدايش، علل و درمان، پيرمورن، برگردان: مازيار سهند، تهران، رسام 1366؛ مراحل اساسي انديشه در جامعه شناسي، ريمون آرون، برگردان: باقر پرهام، چاپ دوم، 1375، آموزش انقلاب اسلامي، ص365 ـ 373.

13. «مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللّه ِ فَهُوَ حَسْبُهُ...»؛ «هر كس بر خدا توكل كند، او براي وي بس است.»

14. «أدْعوُني أسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.» (غافر/60).

15. «الذين ءامنوُا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّه ِ أَلا بِذِكْرِاللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «همان كساني كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مي گيرد، آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرام مي گيرد.» (رعد/28).

16. «وَما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إلاّ قَليلاً»؛ «از دانش جز اندكي به شما داده نشده است.» (اسراء/85) مفهوم آيه اين است كه مبادا با اين دانش محدود و ناچيز خود، بخواهيد درباره همه چيز و همه ناگواريهاي زندگي قضاوت كنيد. چون در امور الهي اسراري است كه شما با اين علم اندك نمي توانيد به فلسفه آن دست يابيد.

17. «عسي أن تَكْرَهُوا شَيئا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيئا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّه ُ يَعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ «چه بسا از چيزي اكراه داشته باشيد در حالي كه خير شما در آن است يا چيزي را دوست بداريد، در حالي كه بدي شما در آن است و خدا مي داند و شما نمي دانيد.» (بقره/216) و در آيه ديگر مي فرمايد: «فَعَسي أَنْ تَكْرَهُوا شَيئا وَيَجْعَلَ اللّه ُ فِيه خَيرا كَثيرا»؛ «چه بسا از چيزي كراهت داريد و خداوند در آن نيكي فراوان قرار داده است.» يعني محدوديت علم شما در بسياري از موارد مانع تشخيص خير و شر است، بنابراين نمي توان تنها به ظاهر حوادث نگاه كرد و قضاوت نمود.

18. امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «إنّ اللّه َ سُبْحانَهُ يَجري الاْءُمورَ عَلي ما يَقْتَضيهِ لا عَلي ما تَرْتَضيهِ.» (غرر الحكم و دررالكلم، فصل 9، ح56.)

19. «وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ»؛ «و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مي كنيم.» (انبياء/35).

20. «الذين إذا أصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إنّا للّه ِ وإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ»؛ «كساني كه هرگاه مصيبتي بر ايشان مي رسد، مي گويند: ما از آن خداييم و به سوي او باز مي گرديم.» (بقره/156).

21. صحيح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوري (م 261 ه)، دارالفكر، بيروت، ج1، ص72؛ المحلّي، ابن حزم آندلسي (م 456 ه)، تحقيق أحمد محمدشاكر، دارالفكر، بيروت (المجلدات 11)، ج11، ص28؛ نيل الاوطار من احاديث سيد الاخيار، محمد بن علي بن محمد شوكاني (م 1255 ه)، دارالجيل، بيروت (المجلدات 9)، ج 7، ص198.

22. المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب طبراني (م 360 ه)، تحقيق حمدي عبدالمجيد اسلفي، (المجلدات 25)، الطبعة الثانية، داراحياء التراث العربي، القاهرة، ج 2، ص72.

23. المسند، أحمد بن حنبل (م 241 ه)، دارالصادر، بيروت، (المجلدات 6)، ج4، ص34.

24. الخرائج والجوارح، قطب الدين راوندي (م 573 ه)، الطبعة الاولي، مؤسسة الامام المهدي (عج)، 1409 ه، ج1، ص61، ح104.[/]

for ever alone;314095 نوشت:
من یه جا خوندم که خدا چون به آینده آگاه هست اون گناه هایی رو که قرار بوده اون فرد بکنه رو هم به پاش مینوییسن !
این حرف درسته ؟

نه اشتباس، گناه ها رو تا انجام ندی نمی نویسن. اما کار خوب رو تا نیت کردی به حسابت نوشتن، حتی اگه نتونی انجامش بدی.

hadihama1360;314696 نوشت:
زندگی در ایران انقدر بی روح و بدون تفریح و خشک و با دردسر و مشکل شده که زنده موندن و زندگی ما هم فرقی با اونی که مرده هستش و توی قبر هستش نداره لااقل برای من اینجوریه برای بقیه رو نمیدونم اما تا بوده اونی که پول داشته توی خانواده و جامعه به اهداف زندگیش رسیده واگرنه ول معطله

به نظر من درسته که اونایی که پولدارن اکثرا زندگی راحت تری دارن، ولی دیگه تفریح کردن رو ما خودمون از خودمون می گیریم. همه ماهایی که حتی فول تایم هم شاغل هستیم و دغدغه تامین مخارج زندگی رو که اخیرا هم خیلی سنگین شده، داریم، بازم یه جمعه رو که وقت داریم بریم تفریح.
البته بستگی به تعریف ما هم از تفریح داره. از نظر من رفتن به یه باغ و صحرای کنار شهر هم تفریحه. هزینه ای هم نداره.

من توی مشکلات سخت، بارها به خودکشی فکر کردم، اما هر بار این آیه آرومم کرد:
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
آرى، با دشوارى آسانى است و با هر ناراحتى و سختى آسايش و آرامش خواهد بود.

تفسیر مجمع البیان در مورد این آیه می گه:
از «ابن عباس» آورده‏اند كه خدا مى‏فرمايد: من يك دشوارى آفريدم و دو آسانى، بنابر اين هرگز يك دشوارى نخواهد توانست بر دو آسايش و راحتى چيره گردد.
از پيامبر آورده‏اند كه پس از فرود اين آيات، روزى در حالى كه شاد و شادمان از خانه بيرون مى‏آمد، فرمود: هرگز رنج و دشوارى بر آسايش و آسانى چيره نخواهد شد، و آن‏گاه به تلاوت آيات مورد بحث پرداخت.

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً...
ان شاالله به زودی برای همه مون گشایش حاصل می شه...
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً...

tanhaeey;247663 نوشت:
سلام

من می خواستم بدونم کسی خبر داره که خدا اون دنیا گناه خودکشی رو می بخشه یا کار خاصی هست که بشه قبلش انجام داد که خدا ببخشه ؟!

نمی دونستم باید اینجا بپرسم یا تو قسمت احکام.

کارشناس بحث : اویس


[="darkgreen"]هوالعالم

هدف از به دنیا امدن طی کردن مسیر تکامل بوده در دنیای بعد از مرگ
افتی وجود نداره اما عذاب هست که نباید در گیر اون شد

اگر این دنیا عذاب میشید و بخاطر این عذاب خودکشی میکنید
بدونید که به اضافه ی عذاب دنیوی که داشتید عذاب خودکشی هم باید تحمل کنید ...

در مرحله بعد از خودکشی حقیقتا مشخص نیست که دوست یا اشنا و فریاد رسی
داشته باشید و هر چه هست سخت تر از عذاب دنیوی ست .

[/]

نقل قول:
خیلی وقتها خودکشی یه اجبار میشه
مثلا خانومهای هستند که برای حفظ پاکدامنیشون ترجیح می دن خودکشی کنند تا.....
یا مثلا دوران جنگ خیلی از خانومهایی که تو مناطق جنگی زندگی می کردند وقتی تو موقعیت اسارت قرار میگرفتند ترجیح دادند خودکشی کنند خوب تکلیف اینها چی میشه؟

[="darkgreen"]مسلما در این لحظه جنگیدن تا حد مرگ
بهتر از تسلیم شدن به خواست شیطان است .
چه ز.. و چه خودکشی ...

مهم اینه که هنگام مرگ
در جنگ با پلیدیها یا نفس شیطانی باشید .
و امیدوار تا اخرین نفس [/]

[="Times New Roman"][="Indigo"]بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و خداقوت

عرشیان;250063 نوشت:
حقیر اینطور شنیده بودم که تنها گناهی که بخشیده نمیشود شرک است و البته آیه 48 سوره نساء نیز موید همین معناست. " إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء..."

این بخشش، درصورتی هست که فرد، بعد از ارتکاب گناه، توبه کنه و پشیمون باشه و دیگه به اون گناه ادامه نده. ولی کسی که دست به قتل نفس می زنه که دیگه فرصتی برای توبه نداره...[/]

خود کشی گناه سنگینیه چون کسی که از خدا ناامیده خود کشی میکنه

tanhaeey;247663 نوشت:
سلام من می خواستم بدونم کسی خبر داره که خدا اون دنیا گناه خودکشی رو می بخشه یا کار خاصی هست که بشه قبلش انجام داد که خدا ببخشه ؟! نمی دونستم باید اینجا بپرسم یا تو قسمت احکام.

سلام
خداوند متعال همه گناهان اهل ایمان را به فضلش خواهد بخشید
اما این به معنای عدم رنج برای پاک شدن از گناهان نیست
مغفرت الهی تعارف نیست بلکه برداشتن آثار گناه است که امری تکوینی است
و این امر تکوینی همراه با رنج است
نگاه حقیقی به جهنم هم بر این مبناست
والله الموفق

نقل قول:
سلام من می خواستم بدونم کسی خبر داره که خدا اون دنیا گناه خودکشی رو می بخشه یا کار خاصی هست که بشه قبلش انجام داد که خدا ببخشه ؟! نمی دونستم باید اینجا بپرسم یا تو قسمت احکام.

سلام ...
هیچ کاری نیست که بتونی بکنی ... منم یه مدتی دنبالش بودم ... ولی گویا گناه خودکشی خیلی بزرگه ... و سخت بخشیده میشه ... پیشنهادم به شما اینه که مثله من دعای مرگ بکنی ... البته فکر میکنم خیلی ها تو صف باشن ....

ftmh_mohammadi;344859 نوشت:
سلام ... هیچ کاری نیست که بتونی بکنی ... منم یه مدتی دنبالش بودم ... ولی گویا گناه خودکشی خیلی بزرگه ... و سخت بخشیده میشه ... پیشنهادم به شما اینه که مثله من دعای مرگ بکنی ... البته فکر میکنم خیلی ها تو صف باشن ....

سلام
منظور از گناه خودکشی آن خودکشی است که عملی میشه
نه خودکشی به انجام نرسیده یا ناموفق
هرچند این هم گناهی است
اما نه اون گناه بزرگ
والله الموفق

سها;344659 نوشت:
من توی مشکلات سخت، بارها به خودکشی فکر کردم، اما هر بار این آیه آرومم کرد:
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
آرى، با دشوارى آسانى است و با هر ناراحتى و سختى آسايش و آرامش خواهد بود.

تفسیر مجمع البیان در مورد این آیه می گه:
از «ابن عباس» آورده‏اند كه خدا مى‏فرمايد: من يك دشوارى آفريدم و دو آسانى، بنابر اين هرگز يك دشوارى نخواهد توانست بر دو آسايش و راحتى چيره گردد.
از پيامبر آورده‏اند كه پس از فرود اين آيات، روزى در حالى كه شاد و شادمان از خانه بيرون مى‏آمد، فرمود: هرگز رنج و دشوارى بر آسايش و آسانى چيره نخواهد شد، و آن‏گاه به تلاوت آيات مورد بحث پرداخت.

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً...
ان شاالله به زودی برای همه مون گشایش حاصل می شه...
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً...

روايت كرده‏اند كه گفت: رسول خدا (ص) روزى خوشحال و خندان از خانه بيرون مى‏آمد و مى‏فرمود: هرگز يك" عسر" حريف دو" يسر" نمى‏شود،" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً"،" إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً"

[="Georgia"][="Blue"]

عرشیان;250063 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت کارشناس محترم، جناب اویس
حقیر اینطور شنیده بودم که تنها گناهی که بخشیده نمیشود شرک است و البته آیه 48 سوره نساء نیز موید همین معناست.
" إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء..."
میشه لطفا برداشت صحیح از این مطلب رو بیان بفرمایید؟ و اگر این برداشت صحیح است، پس بالطبع باید راهی هم برای بخشیده شدن گناه خودکشی باشد!
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید!
مطلب دوم اینکه خداوند فرموده که تنها حق الناس را نمی بخشد، نمی شود گفت خودکشی نوعی اسراف به نفس و تضییع حق خداست که خدا خودش وعده بخشش هردو را بنده اش داده است!
با تشکر:Gol:

با عرض سلام و ادب خدمت سرکار محترم خانم عرشیان
در پاسخ به بخش اول سوال شما باید بگویم این که آیه کریمه " إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء..." شرک را به عنوان گناهی نابخشودنی معرفی کرده است در صدد بیان یکی از مصادیق گناهان نابخشودنی است نه این که آیه کریمه فوق در مقام بیان همه مصادیق بوده باشد. لذا گناه بزرگ دیگری چون حق الناس که به اذعان خود شما یکی دیگر از مصادیق گناهان نابخشودنی است در این آیه کریمه بیان نشده است. پس صرف بیان نشدن در این آیه دلیل بر بخشیده شدن آن گناه نمی باشد.
اما در پاسخ به بخش دوم سوالتان باید بگویم اولا همانطور که در بالا اشاره شد خداوند نفرموده که تنها حق الناس را نمی بخشد بلکه حق الناس نیز به عنوان یکی از مصادیق گناهان نابخشودنی مطرح است نه اینکه خداوند فرموده باشد غیر از این گناه همه گناهان دیگر را خواهد بخشید.
ثانیا آنچه ما در اینجا از بخشیده نشدن گناهی چون خودکشی بیان نمودیم بر اساس ظواهر آیات و روایاتی است که در این باره وجود دارد که در ابتدای همین تاپیک به برخی از آنها اشاره نمودم. اما حقیقت آن است که سخن نهایی و قضاوت دقیق در مورد بخشیده شدن یا نشدن یک گناه کار بسیار مشکلی است. زیرا مغفرت الهی امر بسیار پیچیده و بزرگی است که جز خداوند و رسولش احدی به تمامی اسرار آن واقف نیست. آنچه اکنون ما بر اساس آن حکم می کنیم مجموعه ای از ظواهر قرآن و حدیث است که در این باره وجود دارد اما اینکه آیا در تحت هیچ شرایطی خداوند این گناه را نمی بخشد یا نه امری است که من و امثال من از آگاهی بدان عاجزیم...

[/]

[="Georgia"][="Blue"]

دوست;270697 نوشت:
سلام
از این تاپیک خیلی چیزها یاد گرفتم
سوال آقای عرشیان هنوز هم سوال منه ...

من خودمم تو شرایط خودکشی بودم
یه بار سعی کردم به روش غیر مستقیم خودمو به کشتن بدم که تقصیرش گردن من نیفته
فکر کنم نیت مهمه، و خدا منو بخاطر همون عمل غیر مستقیم تا ابد تو جهنم مینداخت ...
نمیدونم ...


با عرض سلام خدمت جناب آقای دوست
این که انسان به روشی غیر مستقیم خود را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد امری نیست که از خداوند پنهان باشد. شاید ما بتوانیم باروشهای گوناگون یکدیگر را فریب دهیم ولی در این نظام پهناور هیچ چیزی نیست که از خداوند پنهان باشد و خدایی که عالم به خفیات است از تمامی نیات و مقاصد درونی ما آگاه است.

[/]

[="Georgia"][="Blue"]

FTMH_Mohammadi;314192 نوشت:
سلام ...
چرا خدا حاضر میشه بنده ای که ظرفیت تحمل مشگل خاصی و نداره ... با اون مشگل خاص امتحانش کنه ... خوب چی میشه خدا بهش میداد ... هان !!! شنیدم که تو آخرت به جز زبان ... چشم ها و اعضای بدن و پاها نیز به سخن در میان ...

میخوام با تمام وجووووووودم فریاد بزنم ..... با تمام وجودم ...... با دست و پا و دهان و ... ببینم خدا جلوی دست و پاهام رو میگیره یا نه .... میخوام گوش عالم روکر کنم ....


با عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی جناب FTMH_Mohammadi
در پاسخ به سوال حضرتعالی باید بگویم خداوند هرگز انسانی را بیش از ظرفیت و استعداد وجودی وی مورد آزمایش و امتحان قرار نمی دهد. این که می بینیم در برابر برخی ابتلائات و آزمایشات الهی اظهار عجز و ناتوانی می کنیم نه بدان خاطر است که خداوند آزمایشی را بیش از ظرفیت وجودی ما مقرر نموده است بلکه این اظهار عجز از این رو است که ما از همه قابلیتها و ظرفیتهای نهفته وجودیمان بهره نبرده ایم.
یعنی عدم شناخت و نا آگاهی ما نسبت به ظرفیتهای حقیقی وجودیمان و عدم استفاده از همه توانایی های ما موجب این شکست و هلاکت است وگرنه از شان خدای مهربانی که جامع همه اسماء و کمالات است به دور است که بخواهد باری گرانی را به دوش انسان کمر شکسته ای قرار دهد.

[/]

پرسش:
آیا خدا در آخرت گناه خودکشی رو می بخشد؟

پاسخ:
[=Georgia]

  1. خودكشي يكي از برگترين گناهان كبيره است كه در آيات و روايات متعددي مورد سرزنش و مذمت قرار گرفته است و بر اساس رواياتي كه در اين باره وجود دارد اين گناه بخشيده نميشود.
  2. خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا (1) يعني خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهرباناست. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.
  3. أبی ولاّد می گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود:مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها (2) يعني هر کس عمدا خودکشی بکند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود.
  4. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و باآن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام کردم(3)
  5. همچنين رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حديث ديگري فرمود: مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدافیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّداأبَدا؛ (4) يعني کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس باآهن پاره اي بدست که قسمتی از آن به شکمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد و در آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.
  6. اگر چه ممکن است خداوند متعال همه گناهان اهل ایمان را به فضلش ببخشاید اما این به معنای عدم رنج برای پاک شدن از گناهان نیست مغفرت الهی تعارف نیست بلکه برداشتن آثار گناه است که امری تکوینی است و این امر تکوینی همراه با رنج و مشقت بسیار است

آیه کریمه "
إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء" شرک را به عنوان گناهی نابخشودنی معرفی کرده است در صدد بیان یکی از مصادیق گناهان نابخشودنی است نه این که آیه کریمه فوق در مقام بیان همه مصادیق بوده باشد. لذا گناه بزرگ دیگری چون حق الناس که به اذعان خود شما یکی دیگر از مصادیق گناهان نابخشودنی است در این آیه کریمه بیان نشده است. پس صرف بیان نشدن در این آیه دلیل بر بخشیده شدن آن گناه نمی باشد.
در پایان، بیان این نکته ضروری است که آنچه ما در اینجا از بخشیده نشدن گناهی چون خودکشی بیان نمودیم بر اساس ظواهر آیات و روایاتی است که در این باره وجود دارد که در ابتدای همین تاپیک به برخی از آنها اشاره نمودم. اما حقیقت آن است که سخن نهایی و قضاوت دقیق در مورد بخشیده شدن یا نشدن یک گناه کار بسیار مشکلی است. زیرا مغفرت الهی امر بسیار پیچیده و بزرگی است که جز خداوند و رسولش احدی به تمامی اسرار آن واقف نیست. آنچه اکنون ما بر اساس آن حکم می کنیم مجموعه ای از ظواهر قرآن و حدیث است که در این باره وجود دارد اما اینکه آیا در تحت هیچ شرایطی خداوند این گناه را نمی بخشد یا نه امری است که من و امثال من از آگاهی بدان عاجزیم...

پينوشتها:
1- النساء/29-30
2- الفروع من الکافی، دارالکتب الاسلامی، ج7، ص45،و من لایحضره الفقیهه، ج3، ص571
3- الترغیب و الترهیب، ج3، ص301، ح4
4- صحيح مسلم جلد1ص72
5- آیت الله بهجت ، استفتائات ج 4 ص 564

موضوع قفل شده است