=====>زندگينامه حضرت يحيي(ع)<=====

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
=====>زندگينامه حضرت يحيي(ع)<=====

زندگينامه حضرت يحيي(ع)

حضرت یحیی(علیه‌السلام) یکی از پیامبران بنی اسرائیل است، که نام مبارکش پنج بار در قرآن مجید آمده است.
وی پنج هزار و پانصد و هشتاد و پنج سال بعد از هبوط آدم(علیه‌السلام) متولد شد. نام پدرش «زکریا بن برخیا» و نام مادرش «اشیاع» از نوادگان حضرت یعقوب(علیه‌السلام) می‌باشد.
چنانکه قبلا ذکر شد او در اثر دعای پدرش، که از خدا فرزند خواست، متولد گردید. ولادتش خارق عادت بود، زیرا زکریا(علیه‌السلام) در آن موقع پیر وناتوان و زنش فرتوت و نازا بود.
در اینکه چرا یحیی(علیه‌السلام) را بدین نام خوانده‌اند؟ اختلاف نظر وجود دارد، بعضی می‌گویند، چون خداوند نازایی مادرش را به وسیله تولد او شفا بخشید او را یحیی نامیدند.
عده‌ای می‌گویند: خداوند قلب او را به وسیله ایمان زنده کرد و گروهی دیگر معتقدند: چون خداوند قلب او را به وسیله نبوت زنده و شاداب فرمود.

یحیی(علیه‌السلام) اولین کسی است که به این اسم نامیده شد و احدی قبل از او، بدین اسم نامیده نشده است. سرانجام پس از سی سال زندگانی شهید شد، و در مسجد جامع آموی دمشق دفن شد.
پیامبری یحیی(علیه‌السلام) و ویژگی‌های و
حضرت یحیی(علیه‌السلام) در کودکی به مقام نبوت رسید و این از امتیازات اوست،‌چون اولین کسی بود که در سنین کودکی به پیامبری رسید. پروردگار عالم به او دستور داد:که با قوت و قدرت، احکام تورات را در میان مردم اجرا کند. لذا وی پس از پدر بزرگوارش زمام رسالت را به عهده گرفته و در تعمیم و گسترش آیینش از هیچ تلاشی مضایقه نکرد.
او مروج آیین موسی(علیه‌السلام)بود، وقتی که عیسی، به مقام نبوت رسید به او ایمان آورد و مروج آیین حضرت مسیح(علیه‌السلام) گردید.
یحیی(علیه‌السلام) بر اثر پاکزیستی و رابطه تنگاتنگ با خدا، مقامش به جایی رسید که خداوند او را به داشتن شش خصلت برجسته ستوده و سپس بر او سلام می‌کند.
او در همان کودکی از پارسایان و شایستگان و صلحا بود، و هرگز دلبستگی به دنیا نداشت، او در عصر پدرش زکریا(علیه‌السلام) به مسجد بیت المقدس وارد شد و احبار و رهبانان (علمای یهود) بیت المقدس را در لباس‌ها و شب کلاه‌های بلند پشمینه مشاهد کرد، که با وضع دلخراشی خود را به دیوار مسجد بسته‌اند و مشغول عبادت هستند.
یحیی(علیه‌السلام) با دیدن آن منظره نزد مادرش آمده و از او خواست تا برای او نیز جامه‌ای همانند آنان تهیه نماید تا به بیت المقدس درآمده و همراه علمای عابد بنی اسرائیل به عبادت و ریاضت مشغول باشد.

ابتدا پدرش زکریا(علیه‌السلام) با خواست او مخالفت ورزید چرا که عقیده داشت، او هنوز بسیار خردسال است، اما یحیی(علیه‌السلام) از پدرش پرسید: آیا کسانی کوچکتر از من، دیده از این جهان فرو نبسته‌اند؟‌
حضرت زکریا(علیه‌السلام) که شوق فرزندش را دید از همسرش خواست، تا برای او لباسی همانند رهبانان تهیه نماید، مدتی از عبادت یحیی(علیه‌السلام) در بیت‌المقدس گذشت، تا آنکه از شدت عبادت و شب زنده‌داری به استخوان پاره‌ای تبدیل گشت...
یحیی(علیه‌السلام) شهید راه امر به معروف و نهی از منکر
قرآن مجید درباره شهادت یحیی(علیه‌السلام) چیزی نگفته است، ولی روایات مختلفی در این زمینه وارد شده.
از جمله نوشته‌اند: هیرودیس حاکم و پادشاه فلسطین(بیت المقدس) عاشق «هیرودیا» دختر برادرش شد، و تصمیم گرفت با وی ازدواج کنند. اقوام و خویشان او به این کار راضی بودند.
این خبر به یحیی(علیه‌السلام) رسید، وی اعلام کرد که: «این کار حرام و باطل و بر خلاف دستور تورات است.» و شروع به مبارزه کرد.
فتوای او دهان به دهان به همه رسید، هیرودیا پس از شنیدن این مطلب، طوری دل هیرودیس را ربود، که او را وادار به قتل یحیی(علیه‌السلام) کرد، به دستور شاه حضرت یحیی (علیه‌السلام) را سر بریدند و سرش را پیش «هیرودیس» و معشوقه‌اش «هیرودیا» آوردند.

وقتی که سر مقدس یحیی(علیه‌السلام) را از بدن جدا نمودند، قطره‌ای از خونش به زمین ریخت و هر چه خاک بر روی آن ریختند، خون در حال جوشش از میان خاک بیرون می‌آمد و تلی از خاک به وجود آمد، ولی خون از جوشش نیفتاد و تلی سرخ دیده می‌شد.
طولی نکشید که «بخت النصر» قیام کرد و بر بنی اسرائیل مسلط شد از سبب جوشیدن خون پرسید؟
هیچ کس ندانست، گفتند: مردی پیر هست او می‌داند. چون او را طلبید و از او پرسید، او از پدر و جد خود قصه حضرت یحیی(علیه‌السلام) را نقل کرد و گفت: مدتی قبل، پادشاه این منطقه حضرت یحیی (علیه‌السلام) را کشت و سرش را از بدن جدا کرد، خون او به زمین چکیده و همچنان آن خون می‌جوشد.
بخت النصر گفت: آنقدر از مردم اینجا بکشم تا خون از جوشیدن باز ایستد.
دستور داد هفتاد هزار نفر را بر روی آن خون کشتند، تا خون از جوشیدن ایستاد.
محل دفن حضرت یحیی(علیه‌السلام)
اکنون سر مبارک حضرت یحیی(علیه‌السلام) در داخل شبستان مسجد اموی شام (مسجد جامع دمشق) در نیمه شرقی آن قرار گرفته و مقام شریف به صورت مربع و بر بالای مقام، گنبدی سبز رنگ نصب گردیده است.
در حالی که بدن مبارکش در حوالی دمشق در محلی به نام «زبدانی» در مسجد «دلم» مدفون می‌باشد.
در آثار این مصیبت بزرگ آمده است: که زمین و آسمان و ملائکه بر شهادت یحیی (علیه السلام) چهل شبانه روز گریان شد، و خورشید نیز به مدت چهل روز در هاله‌ای از سرخی خون، طلوع و افول می‌کرد، همانطوری که در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) چنین بود.

واژه یحیی از ماده حیات به معنی «زنده می‌ماند» است، که به عنوان اسم برای این پیامبر بزرگ انتخاب شده و منظور از آن زندگی، هم زندگی مادی و هم معنوی در پرتو ایمان و مقام نبوت و ارتباط با خداست.
موضوع قفل شده است