سوالی درباره حدیث ظهور

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی درباره حدیث ظهور

با سلام

1- احادیثی که در مورد سال ظهور بینا شده مثلا گفته شده امام زمان در روز شنبه عاشورای سال فرد ظهور می کند چقدر معتبر می باشد

2- احادیثی که درباره ندای آسمانی روز جمعه 23 رمضان گفته می شود چقدر معتبر است

با تشکر

با نام الله




کارشناس بحث: استاد مجید

احمد 1363;389089 نوشت:
با سلام

1- احادیثی که در مورد سال ظهور بینا شده مثلا گفته شده امام زمان در روز شنبه عاشورای سال فرد ظهور می کند چقدر معتبر می باشد

2- احادیثی که درباره ندای آسمانی روز جمعه 23 رمضان گفته می شود چقدر معتبر است

با تشکر


با صلوات برمحمد وآل محمد
باسلام وعرض ادب
كتاب ارشاد شيخ مفيد، ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان عكبرى بغدادى است( 336- 413 هجرى).
که از چهره‏ هاى برجسته علما و فقهاى شيعه در قرن چهارم هجرى مى‏ باشددر فصلی این گونه اشاره می فرماید:

فصل (1) و اما در باره سال آمدن حضرت قائم عليه السلام و روز ظهور آن حضرت نيز رواياتى از ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است.

(2) 1- ابو بصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت: امام قائم عليه السلام خروج نكند جز در سال طاق: سال يك، يا سه، يا پنج، يا هفت، يا نه.
(3) 2- و نيز از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: در شب بيست و سوم بنام امام قائم عليه السلام ندا شود، و در روز عاشورا قيام كند، و آن روزى است كه حسين بن على عليهما السلام در آن كشته شده، گويا آن جناب را مي نگرم كه در روز شنبه دهم محرم در ميان ركن و مقام ايستاده، و جبرئيل در سمت راست او فرياد مي زند: بيعت براى خدا! پس شيعيان آن حضرت از اطراف زمين بسويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان بسرعت پيچيده شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا بوسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنان چه از جور و ستم پر شده باشد

.( ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 354)

[="Palatino Linotype"][="Black"]

مجید;389621 نوشت:
با صلوات برمحمد وآل محمد
باسلام وعرض ادب
كتاب ارشاد شيخ مفيد، ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان عكبرى بغدادى است( 336- 413 هجرى).
که از چهره‏ هاى برجسته علما و فقهاى شيعه در قرن چهارم هجرى مى‏ باشددر فصلی این گونه اشاره می فرماید:

فصل (1) و اما در باره سال آمدن حضرت قائم عليه السلام و روز ظهور آن حضرت نيز رواياتى از ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است.

(2) 1- ابو بصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت: امام قائم عليه السلام خروج نكند جز در سال طاق: سال يك، يا سه، يا پنج، يا هفت، يا نه.
(3) 2- و نيز از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: در شب بيست و سوم بنام امام قائم عليه السلام ندا شود، و در روز عاشورا قيام كند، و آن روزى است كه حسين بن على عليهما السلام در آن كشته شده، گويا آن جناب را مي نگرم كه در روز شنبه دهم محرم در ميان ركن و مقام ايستاده، و جبرئيل در سمت راست او فرياد مي زند: بيعت براى خدا! پس شيعيان آن حضرت از اطراف زمين بسويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان بسرعت پيچيده شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا بوسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنان چه از جور و ستم پر شده باشد.( ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 354)


سلام علیکم
استاد بزرگوار از اینکه این دو حدیث را ذکر فرمودید سپاس.
اما سؤال دوستمون این بود که آیا اینگونه احادیث صحیح هستند یا نه.
مطمئناً کسانی که پیگیر مسائل ظهور هستند با اینگونه احادیث برخورد داشته اند، اما اولین سؤالی که بعد از خواندن این دست از روایات بر ذهن خطور می کند این است که اگر ظهور اینقدر ملموس است پس چرا همه ما به پیگیری مسائل ظهور امر شده ایم؟
منظور این است که اگر در شب بیست و سوم رمضان ندایی به گوش می رسد و در عاشورای همان سال امر ظهور به وقوع می پیوندد پس چرا گفته شده مراقب بسته شدن درب توبه باشید؟[/]

1az313;389676 نوشت:

مطمئناً کسانی که پیگیر مسائل ظهور هستند با اینگونه احادیث برخورد داشته اند، اما اولین سؤالی که بعد از خواندن این دست از روایات بر ذهن خطور می کند این است که اگر ظهور اینقدر ملموس است پس چرا همه ما به پیگیری مسائل ظهور امر شده ایم؟
منظور این است که اگر در شب بیست و سوم رمضان ندایی به گوش می رسد و در عاشورای همان سال امر ظهور به وقوع می پیوندد پس چرا گفته شده مراقب بسته شدن درب توبه باشید؟

برادر محترم ظهور برای کسانی ملموس است که با احادیث و نشانه های ظهور و روشهای شناخت امام پس از ظهور آشنایی کامل داشته باشند و مرتب حوادث و اوضاع جهان را رصد کنند (البته نه اینکه بخواهند توقیت کنند) و هر نشانه ای را دقیقا تحلیل و بررسی کنند!

در رمضانی که در آن صیحه اسمانی اتفاق خواهد افتاد، قبل از آن و در ماه رجب همان سال، سفیانی و یمانی و خراسانی خروج خواهند کرد .

ثانیا ماهیت این صیحه جبرئیل، برخلاف تصور عمومی، مادی و فیزیکی نخواهد بود که با حواس پنجگانه قابل درک باشد بلکه جبرئیل ملک(ملائکه) است و متعلق به عالم ملکوت پس صیحه جبرئیل هم در عالم ملکوت خواهد بود و ارواح و فرشتگان و کلیه ملکوتیان انرا درک خواهند کرد و درک این صیحه برای انسانهای زنده روی زمین ، فقط از طریق رویای صادقه و یا مکاشفه امکانپذیر خواهد بود و نه با گوش سر چون اساسا این یک صیحه مادی نخواهد بود و مطابق حقیقت قران انتظار درک فیزیکی فرشتگان از انتظار منکران و کافران است و درک فیزیکی و عمومی فزشتگان از نشانه های قطعی عذاب است!

قبلا سلسله مباحثی در مورد ماهیت صیحه آسمانی و بطور کلی روشهای شناخت حضرت بهنگام ظهور در لینک زیر
http://www.askdin.com/thread27014-2.html#post334973
انجام شده است

میتوانید انرا مطالعه فرمایید.

الحمد لله رب العالمین

[="Palatino Linotype"][="Black"]

خادم الیمانی(ع);390034 نوشت:
ثانیا ماهیت این صیحه جبرئیل، برخلاف تصور عمومی، مادی و فیزیکی نخواهد بود که با حواس پنجگانه قابل درک باشد بلکه جبرئیل ملک(ملائکه) است و متعلق به عالم ملکوت پس صیحه جبرئیل هم در عالم ملکوت خواهد بود و ارواح و فرشتگان و کلیه ملکوتیان انرا درک خواهند کرد و درک این صیحه برای انسانهای زنده روی زمین ، فقط از طریق رویای صادقه و یا مکاشفه امکانپذیر خواهد بود و نه با گوش سر چون اساسا این یک صیحه مادی نخواهد بود و مطابق حقیقت قران انتظار درک فیزیکی فرشتگان از انتظار منکران و کافران است و درک فیزیکی و عمومی فزشتگان از نشانه های قطعی عذاب است!

با سلام و عرض ادب خدمت حضرت عالی
ضمن احترام قلبی که حقیر نسبت به تمامی دوستداران امام زمان (عج) قائلم باید خدمتتون عرض کنم بنده تاپیکی را که جناب عالی ارجاع دادید مطالعه کردم و متأسفانه در پست های شما تفسیر به رأی زیادی مشهود بود و با توجه به دلایل عقلی و روایی که کارشناسان ارائه فرمودند شما همچنان بر سر موضع خویش استوار هستید و تنها به تعدادی از آیات و روایات که دائماً در پست های خودتان تکرار فرمودید و غالباً تفسیر سلیقه ای در آنها قابل لمس می باشد استناد فرموده اید.
حقیر قصد بحث و جدل بر سر این موضوع تکراری را ندارم (عزیزان علاقمند به این مبحث به همان تاپیک معرفی شده مراجعه بفرمایند) فقط به لحاظ عقلی عرض می کنم که ماهیت این صیحه از دو حالت خارج نیست:
یا مادیست و یا ملکوتی (و البته کاری با چگونگی این ماهیت نداریم)
در صورت مادی بودن، لازمه آن شنیده شدن در عالم ماده توسط تمامی مخلوقات مادیست که منافاتی با اصل روایات ندارد.
و در صورت ملکوتی بودن، شنیده شدن آن صیحه تنها توسط ملکوتیان قابل درک می باشد، البته این ماهیت به لحاظ عقلی در تنافی با چنین روایاتیست، چرا که نص صریح روایات تأکید بر شنیده شدن صیحه توسط همه انسان ها دارد.
و دلیل دیگر اینکه خداوند رحیم با ظهور حجتش قصد سعادتمند نمودن خلایقش را دارد نه قافل گیر کردن و شقی نمودن آنها، پس لازمه این کار عظیم آگاه نمودن بندگان از نزدیک شدن زمان فرج است و این دلیلی محکم برای کثرت روایات نشان دهنده علائم ظهور می باشد.

در پناه حق[/]

احمد 1363;389089 نوشت:
با سلام

1- احادیثی که در مورد سال ظهور بینا شده مثلا گفته شده امام زمان در روز شنبه عاشورای سال فرد ظهور می کند چقدر معتبر می باشد

2- احادیثی که درباره ندای آسمانی روز جمعه 23 رمضان گفته می شود چقدر معتبر است

با تشکر


با صلوات بر محمد وآل محمد
با سلام و عرض ادب
در مورد سال فرد آمده است که حضرت در یکی از سال های فرد ظهور می کنند؛ سال های فرد چون یک، سه،پنج،هفت،نه(کشف الغمه،ج3،ص534؛بحار الانوار،ج52،ص235)
اما در مورد روز قیام حضرت،برخی نوروز را آغاز قیام دانسته ،و برخی روز عاشورا وتعدادی از روایات هم روز شنبه وتعدادی هم روز جمعه را روز قیام تعیین کرده اند.
در هم زمانی نوروز با عاشورا اشکالی به نظر نمی رسد و یکی شدن این دو روز ممکن است وهم زمانی این دو روز با جمعه وشنبه نیز ممکن است. اما آن چه مشکل است ذکر دو روز هفته (جمعه وشنبه) به عنوان روز قیام است.اگر سند این روایت صحیح باشد، در این صورت احادیثی که جمعه را روز ظهور تعیین کرده اند ،بر روز قیام وظهور حمل می شوند وروایاتی که شنبه را روز قیام می دانند بر استقرار وتثبیت نظام الهی ونابودی مخالفان تفسیر می شود. اما روایاتی که شنبه را روز قیام می دانند از نظر سند مورد تامل هستند.(چشم اندازی به حکومت مهدی(ع)،نجم الدین طبسی،ص63)

1az313;390178 نوشت:
یا مادیست و یا ملکوتی (و البته کاری با چگونگی این ماهیت نداریم)
در صورت مادی بودن، لازمه آن شنیده شدن در عالم ماده توسط تمامی مخلوقات مادیست که منافاتی با اصل روایات ندارد.
و در صورت ملکوتی بودن، شنیده شدن آن صیحه تنها توسط ملکوتیان قابل درک می باشد، البته این ماهیت به لحاظ عقلی در تنافی با چنین روایاتیست، چرا که نص صریح روایات تأکید بر شنیده شدن صیحه توسط همه انسان ها دارد.

برادر محترم ظاهرا مبحث را متوجه نشدید
اولا کلیه عرایض بنده مستند به ایات قران و کلام معصومین(ع) بود و تفسیر به رای نبود و نه شما برادر عزیز و نه هر کارشناس محترمی با کلام انشایی خالص و بدون استناد به ثقلین نمیتواند کلام مستند به ثقلین بنده را رد علمی کند

بطور خلاصه:
1-منظور روایات نمیتواند خلاف نص صریح قران باشد
2- طبق نص قران انتظار درک فیزیکی فرشتگان(شنیدن صدا و دیدن) محال و از انتظارات منکران و کافران است

پس انتظار شنیده شدن صدای صیحه جبرئیل بصورت مادی انتظار منکران و کافران است و منظور روایات درک صیحه جبرئیل در عالم ملکوت بوده است یعنی از طریق رویای صادقه که همه رویای صادقه میبینند!

یعنی اگر بخصوص در ماه رمضان رویایی دیدیم که مضمون ان معرفی قائم(ع) است انرا انکار نکنیم و به خوابهای اشفته نسبت ندهیم!

الحمد لله رب العالمین

[="Palatino Linotype"][="Black"]

خادم الیمانی(ع);390362 نوشت:
برادر محترم ظاهرا مبحث را متوجه نشدید
اولا کلیه عرایض بنده مستند به ایات قران و کلام معصومین(ع) بود و تفسیر به رای نبود و نه شما برادر عزیز و نه هر کارشناس محترمی با کلام انشایی خالص و بدون استناد به ثقلین نمیتواند کلام مستند به ثقلین بنده را رد علمی کند

بطور خلاصه:
1-منظور روایات نمیتواند خلاف نص صریح قران باشد
2- طبق نص قران انتظار درک فیزیکی فرشتگان(شنیدن صدا و دیدن) محال و از انتظارات منکران و کافران است

پس انتظار شنیده شدن صدای صیحه جبرئیل بصورت مادی انتظار منکران و کافران است و منظور روایات درک صیحه جبرئیل در عالم ملکوت بوده است یعنی از طریق رویای صادقه که همه رویای صادقه میبینند!

یعنی اگر بخصوص در ماه رمضان رویایی دیدیم که مضمون ان معرفی قائم(ع) است انرا انکار نکنیم و به خوابهای اشفته نسبت ندهیم!

الحمد لله رب العالمین


با سلام مجدد
اتفاقاً حقیر برای درک هرچه بیشتر مبحث، تمامی پست های حضرت عالی و همچنین نقد های کارشناس محترم و بقیه دوستان عزیز را به دقت و بدون هرگونه تعصبی مطالعه کردم.
ولی متأسفانه همانطور که عرض کردم تفسیر به رأی کاملاً در نوشته های حضرت عالی مشهود است.
صرف آوردن چند آیه و روایت و تفسیر سلیقه ای آنها نمی توان پذیرفت که نظریه شما صحیح است.
حتی یکی از بزرگان تفسیر وحی نظریه شما را تأیید نمی کند، که اگر چنین بود مطمعناً به آن نیز استناد می فرمودید.
و اگر شما خود را از مفسرین بزرگ تاریخ اسلام برتر می دانید، می بایست این ادعا را به اثبات برسانید.
اعلم مفسرین هم نتوانسته در رابطه با حتی یکی از آیات کلام الله، چنین محکم و قطع به یقین نظر بدهد که حضرت عالی حتی حاضر به پذیرفتن احتمال خطا هم نیستید.
نصیحت دوستانه و دلسوزانه عبد ضعیف به شما بزرگوار این است که قدری به عاقبت راهی که در پیش گرفته اید بیاندیشید، خدای من شاهد است نیتم خیر خواهانه است.

در پناه حق[/]

با سلام

با توجه به سوال بنده پس می شود مثلا جستجو کرد و دید در کدام سال های فرد روز شنبه یا جمعه عاشوراست و همچنین نوروز نیز می باشد پس با این تفاسیر مثلا پیدا کردیم 10 سال دیگه همچنین روز هایی با هم موافق است پس یعنی تا 10 سال دیگه ظهور اتفاق نمی افتد؟

با تشکر

[="Palatino Linotype"][="Black"]

احمد 1363;391115 نوشت:
با سلام

با توجه به سوال بنده پس می شود مثلا جستجو کرد و دید در کدام سال های فرد روز شنبه یا جمعه عاشوراست و همچنین نوروز نیز می باشد پس با این تفاسیر مثلا پیدا کردیم 10 سال دیگه همچنین روز هایی با هم موافق است پس یعنی تا 10 سال دیگه ظهور اتفاق نمی افتد؟

با تشکر


علیک سلام

آنچه که به ذهن حقیر می رسد این است که اتمام دوره غیبت روز جمعه ای است که مصادف با روز عاشورا و همچنین نوروز است.
اما در روایات فراوان معصومین سلام الله علیهم اجمعین سفارش مؤکد فرمودند به دعا برای تعجیل در امر فرج.
از این روایات می توان فهمید که لزومی ندارد دوره غیبت به انتهای موعدش برسد و با دعای خالصانه امر فرج نزدیک می شود.
پس نتیجه اینکه روز ظهور می تواند روزی غیر از تصادف این سه موقعیت زمانی باشد.
و این دلیل محکمی است برای روایاتی که یک باره بودن روز ظهور را هشدار دادند.

در پناه حق...[/]

احمد 1363;391115 نوشت:
با سلام

با توجه به سوال بنده پس می شود مثلا جستجو کرد و دید در کدام سال های فرد روز شنبه یا جمعه عاشوراست و همچنین نوروز نیز می باشد پس با این تفاسیر مثلا پیدا کردیم 10 سال دیگه همچنین روز هایی با هم موافق است پس یعنی تا 10 سال دیگه ظهور اتفاق نمی افتد؟
با تشکر


با صلوات بر محمد وآل محمد
سلام علیکم ورحمه الله
کاربر گرامی وقت ظهور امام مهدى (عجل الله فرجه) براى هيچ کس جز خداوند متعال معلوم نيست، وکسانى که وقت ظهور را تعيين نمايند، دروغگو شمرده شده اند. ولى علايم ونشانه هاى بسيارى براى ظهور آن حضرت در کتابهاى حديث ثبت شده است که ذکر تمام آنها از حوصله اين کتاب خارج مى باشد.(کتاب یکصد پرسش وپاسخ پیرامون امام زمان)
علايم ظهور به دو دسته کلى تقسيم مى شوند: علايم حتمى وعلايم غير حتمى.
چنانکه فضيل بن يسار از امام باقر (عليه السلام) روايت کرده که فرمود: (نشانه هاى ظهور دو دسته است: يکى نشانه هاى غير حتمى وديگر نشانه هاى حتمى، خروج سفيانى از نشانه هاى حتمى است که راهى جز آن نيست). (1)
منظور از علايم حتمى آن است که به هيچ قيد وشرطى مشروط نيست وقبل از ظهور بايد واقع شود. ومقصود از علايم غير حتمى آن است که حوادثى به طور مطلق وحتم از نشانه هاى ظهور نيست، بلکه مشروط به شرطى است که اگر آن شرط تحقق يابد مشروط نيز محقق مى شود، واگر شرط مفقود شود مشروط نيز تحقق نمى يابد. ولذا مسلم است علايمى که در مورد حتمى بودن آنها نصى نداشته باشيم، احتمال رخ دادن آنها نيز وجود دارد.
واما علايم غير حتمى بسيارند که به يک روايت، از امام صادق (عليه السلام) اکتفا مى کنيم، در اين روايت چنان روى علايم ومفاسد انگشت گذارده شده که گويى اين پيشگويى، مربوط به 13 يا 14 قرن پيش نيست، بلکه مربوط به همين قرن است؛ وامروز که بسيارى از آنها را با چشم خود مى بينيم قبول مى کنيم که براستى معجزه آساست.
امام صادق (عليه السلام) به يکى از ياران خود فرمود:
1- هر گاه ديدى که: حق بميرد وطرفدارانش نابود شوند.
2- وديدى که: ظلم وستم فراگير شده است.
3- وديدى که: قرآن فرسوده وبدعت هايى از روى هوا وهوس، در مفاهيم آن آمده است.
4- وديدى که: دين خدا (عملا) تو خالى شده، همانند ظرفى که آن را واژگون سازند!
5- وديدى که: طرفداران واهل باطل بر اهل حق پيشى گرفته اند.
6- وديدى که: کارهاى بد آشکار شده واز آن نهى نمى شود وبدکاران بازخواست نمى شوند.
7- وديدى که: مردان به مردان وزنان به زنان اکتفا کنند.
8- وديدى که: افراد (به ظاهر) با ايمان سکوت کرده وسخنشان را نمى پذيرند.
9- وديدى که: شخص بدکار دروغ گويد، وکسى دروغ ونسبت نارواى او را رد نمى کند.
10- وديدى که: بچه ها، به بزرگان احترام نمى گذارند.
11- وديدى که: قطع پيوند خويشاوندى شود.
12- وديدى که: بدکار را ستايش کنند واو شاد شود وسخن بدش به او برنگردد.
13- وديدى که: نوجوان پسر، همان کنند که زنان مى کنند.
14- وديدى که: زنان با زنان ازدواج نمايند.
15- وديدى که: انسانها اموال خود را در غير اطاعت خدا مصرف مى کنند وکسى مانع نمى شود.
16- وديدى که: افراد با ديدن کار وتلاش نامناسب مؤمن، به خدا پناه مى برند.
17- وديدى که: مداحى دروغين از اشخاص، زياد شود.
18- وديدى که: همسايه همسايه خود را اذيت مى کند واز آن جلوگيرى نمى شود.
19- وديدى که: کافر به خاطر سختى مؤمن، شاد است.
20- وديدى که: شراب را آشکارا مى آشامند وبراى نوشيدن آن کنار هم مى نشينند واز خداوند متعال نمى ترسند.
21- وديدى که: کسى که امر به معروف مى کند خوار وذليل است.
22- وديدى که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نيرومند ومورد ستايش است.
23- وديدى که: اهل قرآن ودوستان آنها خوارند.
24- وديدى که: راه نيک بسته وراه بد باز است.
25- وديدى که: خانه کعبه تعطيل شده، وبه تعطيلى آن دستور داده مى شود.
26- وديدى که: انسان به زبان مى گويد ولى عمل نمى کند.
27- وديدى که: مؤمن، خوار وذليل شمرده شود.
28- وديدى که: بدعت وزنا آشکار شود.
29- وديدى که: مردم به شهادت وگواهى ناحق اعتماد کنند.
30- وديدى که: حلال، حرام شود وحرام، حلال گردد.
31- وديدى که: دين بر اساس ميل اشخاص معنى شود، وکتاب خدا واحکام آن تعطيل گردد.
32- وديدى که: جرات بر گناه آشکار شود وديگر کسى براى انجام آن منتظر تاريکى شب نگردد.
33- وديدى که: مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش.
34- وديدى که: ثروت بسيار زياد در راه خشم خدا خرج گردد.
35- وديدى که: سردمداران به کافران نزديک شوند واز نيکوکاران دور شوند.
36- وديدى که: واليان در قضاوت رشوه بگيرند.
37- وديدى که: پستهاى مهم واليان بر اساس مزايده است نه بر اساس شايستگى.
38- وديدى که: مردم را از روى تهمت ويا سوء ظن بکشند.
39- وديدى که: مرد به خاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گيرد.
40- وديدى که: زن بر شوهر خود مسلط شود وکارهايى که مورد خشنودى شوهر نيست انجام مى دهد وبه شوهرش خرجى مى دهد.
41- وديدى که: سوگندهاى دروغ به خدا بسيار گردد.
42- وديدى که: آشکارا قمار بازى مى شود.
43- وديدى که: مشروبات الکلى بطور آشکار بدون مانع خريد وفروش مى شود.
44- وديدى که: مردم محترم توسط کسى که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.
45- وديدى که: نزديکترين مردم به فرمانداران آنانى هستند که به ناسزاگويى به ما خانواده عصمت (عليه السلام) ستايش شوند.
46- وديدى که: هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده وگواهى اش را قبول نمى کنند.
47- وديدى که: در گفتن سخن باطل ودروغ با همديگر رقابت کنند.
48- وديدى که: شنيدن سخن حق بر مردم سنگين است ولى شنيدن باطل بر ايشان آسان است.
49- وديدى که: همسايه از ترس زبان به همسايه احترام مى کند.
50- وديدى که: حدود الهى تعطيل شود وطبق هوى وهوس عمل شود.
51- وديدى که: مسجدها طلا کارى (زينت داده) شود.
52- وديدى که: راستگوترين مردم نزد آنها مفتريان دروغگو است.
53- وديدى که: بدکارى آشکار شده وبراى سخن چينى کوشش مى شود.
54- وديدى که: ستم وتجاوز شايع شده است.
55- وديدى که: غيبت، سخن خوش آنها شود وبعضى بعض ديگر را به آن بشارت کنند.
56- وديدى که: حج وجهاد براى خدا نيست.
57- وديدى که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند.
58- وديدى که: خرابى بيشتر از آبادى است.
59- وديدى که: معاش انسان از کم فروشى به دست مى آيد.
60- وديدى که: خونريزى آسان گردد.
61- وديدى که: مرد به خاطر دنيايش رياست مى کند.
62- وديدى که: نماز را سبک شمارند.
63- وديدى که: انسان ثروت زيادى جمع کرده، ولى از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است.
64- وديدى که: قبر مردها را بشکافند وآنها را اذيت کنند.
65- وديدى که: هرج ومرج بسيار است.
66- وديدى که: مرد روز خود را با مستى به شب مى رساند، وشب خود را نير به همين منوال به صبح برساند وهيچ اهميتى به برنامه مردم ندهد.
67- وديدى که: با حيوانات آميزش مى شود.
68- وديدى که: مرد به مسجد (محل نماز) مى رود وقتى برمى گردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزديده اند).
69- وديدى که: حيوانات همديگر را بدرند.
70- وديدى که: دلهاى مردم سخت وديدگانشان خشک وياد خدا برايشان گران است.
71- وديدى که: بر سرکسبهاى حرام آشکارا رقابت کنند.
72- وديدى که: نماز خوان براى خودنمايى نماز مى خواند.
73- وديدى که: فقيه براى دين خدا فقه نمى آموزد وطالب حرام ستايش واحترام مى گردد.
74- وديدى که: مردم در اطراف قدرتمندانند.
75- وديدى که: طالب حلال، مذمت وسرزنش مى شود وطالب حرام، ستايش واحترام مى گردد.
76- وديدى که: در مکه ومدينه کارهايى مى کنند که خدا دوست ندارد وکسى از آن جلوگيرى نمى کند، وهيچ کس بين آنها وکارهاى بدشان مانع نمى شود.
77- وديدى که: آلات موسيقى ولهو در مدينه ومکه آشکار گردد.
78- وديدى که: مرد سخن حق گويد وامر به معروف ونهى از منکر کند، ولى ديگران او را از اين کار بر حذر مى دارند.
79- وديدى که: مردم به همديگر نگاه مى کنند، واز مردم بدکار پيروى نمايند.
80- وديدى که: راه نيک خالى وراه رونده ندارد.
81- وديدى که: مرده را مسخره کنند وکسى براى او اندوهگين نشود.
82- وديدى که: سال به سال بدعت وبديها بيشتر شود.
83- وديدى که: مردم وجمعيتها جز از سرمايه داران پيروى نکنند.
84- وديدى که: به فقير چيزى را دهند که برايش بخندند، ولى در راه غير خدا ترحم است.
85- وديدى که: علايم آسمانى آشکار شود وکسى از آن نگران نشود.
86- وديدى که: مردم مانند حيوانات در انظار يکديگر عمل جنسى به جا مى آورند وکسى از ترس مردم از آن جلوگيرى نمى کند.
87- وديدى که: انسان در راه غير خدا بسيار خرج کند، ولى در راه خدا از اندک هم مضايقه دارد.
88- وديدى که: عقوق پدر ومادر رواج دارد وفرزندان هيچ احترامى براى آنها قائل نيستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند.
89- وديدى که: زنها بر مسند حکومت بنشينند وهيچ کارى جز خواسته آنها پيش نرود.
90- وديدى که: پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، وپدر ومادرش را نفرين کند واز مرگشان شاد گردد.
91- وديدى که: اگر روزى بر مردى بگذرد، ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدکارى، کم فروشى وزشتى انجام نداده ناراحت است.
92- وديدى که: قدرتمندان، غذاى عمومى مردم را احتکار کنند.
93- وديدى که: اموال حق خويشان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) (خمس) در راه باطل تقسيم گردد وبا آن قمار بازى وشرابخوارى شود.
94- وديدى که: به وسيله شراب بيمار را مداوا وبراى بهبودى آن را تجويز کنند.
95- وديدى که: در امر بمعروف ونهى از منکر وترک دين بى تفاوت ويکسانند.
96- وديدى که: سر وصداى منافقان برپا، اما صداى حق طلبان خاموش است.
97- وديدى که: براى اذان ونماز مزد مى گيرند.
98- وديدى که: مسجدها پر است از کسانى که از خدا نترسند وغيبت هم نمايند.
99- وديدى که: خورندگان اموال يتيمان ستوده شوند.
100- وديدى که: قاضيان بر خلاف دستور خداوند قضاوت کنند.
101- وديدى که: استانداران از روى طمع، خائنان را امين خود قرار دهند.
102- وديدى که: فرمانراوايان، ميراث مستضعفان را در اختيار بدکاران از خدا بى خبر قرار دهند.
103- وديدى که: بر روى منبرها از پرهيزکارى سخن مى گويند، ولى گويندگان آن پرهيزکار نيستند.
104- وديدى که: صدقه را با وساطت ديگران، بدون رضاى خداوند وبه خاطر درخواست مردم بدهند.
105- وديدى که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند.
106- وديدى که: هم وهدف مردم شکم وشهوتشان است.
107- وديدى که: دنيا به آنها روى کرده است.
108- وديدى که: نشانه هايى برجسته حق ويران شده است؛ در اين وقت خود را حفظ کن واز خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد. (2)
اين بود روايت امام صادق (عليه السلام) که به ذکر گوشه اى از مفاسد جهان در آستانه قيام وانقلاب بزرگ حضرت مهدى (عجل الله فرجه) فراگير خواهد شد. چنانکه اين مفاسد در جوامع کنونى بخصوص جامعه غرب مشهود است. البته روايات بسيارى در اين زمينه وجود دارد که علاقمندان مى توانند به کتابهاى مربوط مراجعه فرمايند.
واما (علايم حتمى الوقوع) ظهور با استفاده از روايات معصومين عليهم السلام، بدين ترتيب است: امام صادق (عليه السلام) فرمود: (پيش از ظهور قائم (عجل الله فرجه) پنج نشانه حتمى است: يمانى، سفيانى، صيحه آسمانى، قتل نفس زکيه، وفرو رفتن در بيابان). (3)
ونيز، هم او فرموده است: (وقوع ندا از امور حتمى است، وسفيانى از امور حتمى است، ويمانى از امور حتمى است، وکشته شدن نفس زکيه از امور حتمى است، وکف دستى که از افق آسمان بيرون مى آيد از امور حتمى است).
واضافه نمود: (ونيز وحشتى در ماه رمضان است که خفته را بيدار کند وشخص بيدار را به وحشت انداخته ودوشيزگان پرده نشين را از پشت پرده بيرون مى آورد). (4)
وامير المؤمنين (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت نموده که فرموده: (ده چيز است که پيش از قيامت حتما به وقوع خواهد پيوست: سفيانى، دجال، دخان، دابه، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب، نزول عيسى، خسوف در مشرق، خسوف در جزيره العرب، وآتشى که از مرکز عدن شعله مى کشد ومردم را به سوى بيابان محشر هدايت مى کند). (5)
وامام محمد باقر (عليه السلام) فرموده است: (در کوفه، پرچمهاى سياهى که از خراسان بيرون آمده است، فرود مى آيد، ووقتى مهدى (عليه السلام) ظاهر شد براى بيعت گرفتن به سوى آن مى فرستد). (6)
________________________________________
پي نوشت
(1) غيبت نعمانى، با ترجمه غفارى، باب 18، ص 429.
(2) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 256-260، با اندکى تلخيص در متن.
(3) کمال الدين وتمام النعمه، شيخ صدوق، ص 650.
(4) غيبت نعمانى، با ترجمه غفارى، باب 14، ص 365.
(5) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 209. غيبت شيخ طوسى، ص 267.
(6)غیبت شیخ طوسی،ص274
موضوع قفل شده است