کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟

تب‌های اولیه

465 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟

من این سوالو تو یه تاپیکی نوشته بودم،کارشناس حامی گفتن ،براش تاپیک جدا بزنم:

لطفا به این سوال حتما جواب بدید،دختری که توقع بالا هم نداره،سخت هم نمیگرفته ولی خواستگار درست و حسابی نداشته (خواستگار داشته ولی به دردنخور بودن مثل ،دوست پسرای دودی،دخترای همسایه)،اگرم خواستگار درست وحسابی بوده،به خاطروضع مالی و نداشتن تحصیلات دانشگاهی والدینمون،گذاشتن رفتن.
حالا این دختر
باید چیکار کنه؟الانم نیاز عاطفی داره،دلش میخواد،خانوم خونه ی خودش باشه،اهل دوستی هم نیست،
پس کی باید به داد این جوونا برسه ؟خانواده ها بی اهمیت(برای دخترا که وضع بد تره،هیچکس نمیره برای دخترش دنبال خواستگار خوب بگرده که!)

برای خودم نمیگم،از من بدتراش زیادن(دخترو پسر)

هم برا دخترا می گم هم برا پسرا،کی می خواد به داد جوونا برسه؟فقط جواب همین سوال منو بدین؟

خانواده ها اصلا اهمیت نمیدن،دختری که برای داداشم پیشنهاد داده بودم،مامانمینا اون قدر دست دست کردن،تا اینکه چند روز پیش عقد کرد،از دست پرید،خانواده هارو انگار به زور باید مجبورشون کنی برن خواستگاری،این چه وضعیه آخه:Ghamgin:

راستی من جواب کلیشه ای نمی خواما،مثل اینا:شرکت در مجالس مذهبی و خواندن دعا وچله ،سایت همسریابی

دیگه انواع و اقسام دعاها رو خوندیم،دعا رو که خسته شدیم از بس خوندیم،دیگه نمیتونم چله بگیرم،یعنی اصن حالشو ندارم،
از سایتای همسریابی هم خوشم نمیاد،ثبت نامم نمی کنم،منی که اینهمه سال خودمو نگه داشتم،نمیگم خیلی خوبم،ولی بدم نیستم،خوشم نمیاد،آخر سر،زن،پسرای الاف سایتای همسریابی بشم
تو مجالس مذهبی ام شرکت کردم،نه واسه ازدواج،واسه دل خودم،حالا یکی از همون خانومایی که اونجا خوشش اومده بود،اومده خونمون،دید سرو وضع زندگیمون زیاد قشنگ نیست(با حقوق کارگری بابام،نمیدونم چه توقعی از ماداشت)،ترسید نتونیم جهاز بدیم،هیچی هم خونمون نخوردنه چایی نه میوه با بی احترامی تمام ،قیافه گرفت،تحقیر کرد و پاشد رفت(از این زنا متنفرم)،انگار مردم مسخره ی اینان،از اون به بعد مجلس مذهبی،حتی مسجدم نمیرم،از نگاهای تحقیر آمیز مردم،خسته شدم،نمیدونید بعضیا چه فخری میفروشن،خانومه دختره 15سالش شوهر کرده،تا آرنجش طلا انداخته،اگه بدونید مامانش چطوری با مامانم حرف میزنه،مامانمم هرروز میاد از دستشون گریه می کنه
با اینکه خیلی دلم واسه مسجد رفتن تنگ شده،ولی دیگه تا متاهل نشم،نه مسجد میرم،نه هیئت

حالا به جز اینا چه راه حلی دارید؟

برچسب: 

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما خواهر محترم
خب اين سؤال ها كه تعدادشان خيلي زياد است، دل انسان را آتش مي زند. چرا كه ما آب در كوزه داريم و تشنه لب دور جهان و خودمان مي گرديم. خدا نكند اين دور گشتن به خاطر گناهانمان باشد و از نوع بلاهايي باشد كه بني اسرائيل در بيابان ها حيران و سرگردان شدند. اسلام دين جامع و جاويد است اما چه كنيم

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

انگاري بناي ما اين است كه بر خلاف مسيري كه خدا برايمان ترسيم كرده برويم. و عجيب اين كه نام خودمان را مسلمان مي نهيم.
خواهرم! فرموديد از جواب كليشه اي بيزاريد ولي گاهي دارويي يك درمان يك بيماري وجود دارد هر چند ما تكراري مصرف كنيم.
اسلام مي فرمايد همه ما مسؤول هستيم
البته عادت ما است كه زودتر از ديگران دنبال مقصر مي گرديم ولي از خودمان حساب پس بگيريم. در حد مسؤوليت خودمان چقدر تلاش مي كنيم؟ چه قدر روشنگري مي كنيم. چه قدر زنان و دختران و مردان و پسران متديني كه ساعت ها وقتشان را در ديدن سريال هاي مختلف و وب گردي و شبكه هاي اجتماعي صرف مي كنند ولي حاضر نيستند يك صدم ان را به نشر مطالب مهم كارشناسان بپردازند.
وقتي همه مسؤول و همه عمل نكنيم
مانند اين است كه بخواهيم ماشيني را از توي گل و لاي بيرون بياوريم همه سر و صدا كنيم ولي واقعا تعداد كمي هل دهند خب معلوم است يك دست صدا ندارد. يك پديده مي تواند علل مختلفي داشته باشد مشكل ازدواج جوانان هم همين طور است.
خداوند از ما خواسته زندگي را آسان و بدون تكلف بگيريم گرفتار زرق و برق و چشم و هم چمشي و توقعات بالا هستيم.
خداوند از ما خواسته هر چه براي خود مي پسنديد براي ديگران هم بپسنديد و هر چه براي خود نمي پسندي براي ديگران نپسند. انتظار داريم مردم از ما جهزيه و مهريه سنگين نخواهند ولي خودمان براي دختر و يا خواهرمان مهريه سنگين مي گيرم و از عروسمان جهيزيه سنگين مي خواهيم.
خدا به والدين و مؤمنان خواسته كه جوانان مجردتان را همسر دهيد ولي دنبال خواسته خود هستيم بدون توجه به زمان بلوغ آنها، تأخير در كار مي اندازيم و انها را بچه به حساب مي اوريم
خداوند به افراد خير و مال دار گفته با انفاق و زكات به افراد بي بضاعت كمك كنيد ازدواج كنند ولي طمع داريم و هميشه خود را نيازمند مي دانيم.
خداوند از ما خواسته واسطه ازدواج شويم و كمك به پيوند ازدواج شويم گاهي مانع تراشي مي كنيم و زماني با سخن نابجا ايجاد بدبيني مي كنيم و يا ديگران را از فقر مي ترسانيم و توجه نداريم كه خداوند گفته از تو حركت از من بركت. و همه چيز را با چرتكه مادي مي سنجيم.
خداوند به ما فرموده در خواستگاري مال و جمال را اساس گزينش قرار ندهيم ولي معيار اساسي ما شده مال و جمال.

وقتي ما به وظايف مان عمل نمي كنيم خب طبيعي است كه از به نتيجه مطلوب نمي رسيم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]البته بنده به دختران عفيف هميشه مي گويم اگر خواستگاري آمد و شما را به خاطر وضعيت مالي تان نپذيرفت خودشان وضع مالي عالي داشتند به نظرم نبايد ناراحت شويد ته اين امر به نفع شما است و كرامت شما در ارتباط با اين خانواده ها حفظ مي شود.
ولي اگر خواستگاري شما را به دليل عفاف و حياي شما نپذيرفت لگد به بخت خودش زده است. و همان بهتر كه ايشان بر خواستگاري سماجت نكرده است چون هم سنخ نيستيد و بعدا اذيت مي شويد.
[/]

حامی;705073 نوشت:
البته بنده به دختران عفيف هميشه مي گويم اگر خواستگاري آمد و شما را به خاطر وضعيت مالي تان نپذيرفت خودشان وضع مالي عالي داشتند به نظرم نبايد ناراحت شويد ته اين امر به نفع شما است و كرامت شما در ارتباط با اين خانواده ها حفظ مي شود.
ولي اگر خواستگاري شما را به دليل عفاف و حياي شما نپذيرفت لگد به بخت خودش زده است. و همان بهتر كه ايشان بر خواستگاري سماجت نكرده است چون هم سنخ نيستيد و بعدا اذيت مي شويد.

آره ما میتونیم اینجوری خودمونو گول بزنیم،یه خورده تسکین می ده
اما شما میدونید،من الان نمیتونم درس بخونم،چون فکر و خیال دست از سرم برنمیداره؟بعضی موقع ها که احساس نیاز می کنم ،فقط میشینم گریه می کنم،اصلا نمیتونم درس بخونم،دوهفته پیشم امتحانمو افتضاح دادم به خاطر همین چیزا،اهل گناهم نیستم که خودمو اینطوری راحت کنم
ولی مگه من،واونایی که مثل منن آدم نیستن:geryeh:

سوالات.;705081 نوشت:
آره ما میتونیم اینجوری خودمونو گول بزنیم،یه خورده تسکین می ده
اما شما میدونید،من الان نمیتونم درس بخونم،چون فکر و خیال دست از سرم برنمیداره؟بعضی موقع ها که احساس نیاز می کنم ،فقط میشینم گریه می کنم،اصلا نمیتونم درس بخونم،دوهفته پیشم امتحانمو افتضاح دادم به خاطر همین چیزا،اهل گناهم نیستم که خودمو اینطوری راحت کنم
ولی مگه من،واونایی که مثل منن آدم نیستن:geryeh:

زدی تو خال........
مشکل جنسی جامعه ما حالا یا شرعی یا غربی حل شه!
نابغه هایی داریم ژاپنیا تو کفش میمونن از نظر علمی:ok:

حامی;705073 نوشت:
البته بنده به دختران عفيف هميشه مي گويم اگر خواستگاري آمد و شما را به خاطر وضعيت مالي تان نپذيرفت خودشان وضع مالي عالي داشتند به نظرم نبايد ناراحت شويد ته اين امر به نفع شما است و كرامت شما در ارتباط با اين خانواده ها حفظ مي شود.
ولي اگر خواستگاري شما را به دليل عفاف و حياي شما نپذيرفت لگد به بخت خودش زده است. و همان بهتر كه ايشان بر خواستگاري سماجت نكرده است چون هم سنخ نيستيد و بعدا اذيت مي شويد.

من دیگه تمرکز درس خوندن ندارم،حتی کار خونه هم حوصله ندارم انجام بدم،همشم توخونه بهم میگن چرا اینطوری شدی،چرا مثل افسرده هایی،من تا چند وقت پیش خیلی نشاط داشتم،شوخ بودم،کل فامیل عاشق اخلاقم بودن،ولی چند وقته همه میگن،چرا یه مدته تو لکی
نمی دونن من حالم اصلا خوب نیست،من نیاز عاطفی دارم،حتی فیلم تلوزیونم نگا می کنم گریم میگیره،دو نفر تو خیابون عشقولانه می بینم دلم می خواد:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از اشكالاتي كه به فيلم هاي سكس وارد است اين است كه مردم يادشان مي رود اسمش روشه فيلمه. و مردم (البته اهل اين فيلم ها) انتظاراتشان بر اساس فيلم نه واقعيت شكل مي گيرد وقتي انتظارات و شرايط موجود نامتناسب بود نارضايتي زناشويي متولد مي شود يكي پس از ديگري ولي اينجا ديگه جشن تولد نبايد گرفت بايد عزاي تولد براي چنين نوزادان ماميموني گرفته شود.
سريال هاي ما هم اساسا بر فرهنگ سرمايه داري تنظيم مي شود و انتظارات جوانان بر آن شكل مي گيرند نه واقعيت. يعني جوان نمي تواند در مخيله اش تصور كند كه
مي توان ازدواج كرد ولي مبل نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي يخچال خيلي گران قيمت نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي ماشين نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي براي عروسي تالار نگرفت و هر خانواده كلي مهمان دعوت نكنند
مي توان ازدواج كرد و منزل شخصي نداشت
مي توان ازدواج كرد و زندگي را با خانه اي اجاره اي كوچك هم شروع كرد

والدين و خودمان يادمان مي رود كه پدران ما امكاناتي نداشتند و بعدا به اين امكانات رسيده اند

حالا كه ما زورمان به رسانه ها نمي رسد
خب زورمان بايد به خودمان برسد فكر و ذهنمان را براساس واقعيات تنظيم كنيم.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]ماه مبارك رمضان خيلي ها مهماني دوره اي مي دهند
امروز خونه خاله شهين
فردا همه خونه خاله مهمين
پس فردا باز همه خونه خاله شهلا
دو روز بعد همه خونه دايي ....
....
خب چه اشكالي داره همه با همه دنگي پول بدهيم يك مهماني بگيريم همه هم جمع شوند ولي بقيه پول را صرف كار خير خود افراد فاميل بكنيم؟ يا همسايه يا نيازمند يا آوارگان يمن؟

اين روزها تو رسانه تبليغ اهدا عضو مي شود
ولي چرا تبليغ اهدا مراسم عزا نشود؟ يعني بگويند نيازي نيست يك عزا دار را دوباره با هجوم مهمان ها عزا دار كرد و صاحب عزا مراسم ساده بگيريد و شب سوم و هفته و چهلم را خرج مراسم عروسي افراد مجرد كنند و ميت از اين خيرات سود ببرد؟[/]

حامی;705091 نوشت:
يكي از اشكالاتي كه به فيلم هاي سكس وارد است اين است كه مردم يادشان مي رود اسمش روشه فيلمه. و مردم (البته اهل اين فيلم ها) انتظاراتشان بر اساس فيلم نه واقعيت شكل مي گيرد وقتي انتظارات و شرايط موجود نامتناسب بود نارضايتي زناشويي متولد مي شود يكي پس از ديگري ولي اينجا ديگه جشن تولد نبايد گرفت بايد عزاي تولد براي چنين نوزادان ماميموني گرفته شود.
سريال هاي ما هم اساسا بر فرهنگ سرمايه داري تنظيم مي شود و انتظارات جوانان بر آن شكل مي گيرند نه واقعيت. يعني جوان نمي تواند در مخيله اش تصور كند كه
مي توان ازدواج كرد ولي مبل نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي يخچال خيلي گران قيمت نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي ماشين نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي براي عروسي تالار نگرفت و هر خانواده كلي مهمان دعوت نكنند
مي توان ازدواج كرد و منزل شخصي نداشت
مي توان ازدواج كرد و زندگي را با خانه اي اجاره اي كوچك هم شروع كرد

والدين و خودمان يادمان مي رود كه پدران ما امكاناتي نداشتند و بعدا به اين امكانات رسيده اند

حالا كه ما زورمان به رسانه ها نمي رسد
خب زورمان بايد به خودمان برسد فكر و ذهنمان را براساس واقعيات تنظيم كنيم.

اول یه چیزی بگم،من نه اهل عکس وفیلم ودوستی نیستمآ،سوءتفاهم نشه
دوما،من غلط بکنم توقع مبل وخونه و مهریه آنچنانی داشته باشم
بحث من اصلا این چیزا نیست

منم به عنوان پسر یه مشکل تقریبا مشابه دارم.همه چیزم جوره خونه.سرمایه.خداییش اخلاق و تیپ و قیافمم بد نیست.ولی هیشکی را پیدا نمیکنیم بریم خواستگاریش!!!حالا تاپیک زدم منم براش.الان دو ماه هست نیت ازدواج کردم 3بار رفتم خاستگاری.تو هیچ کدوم هم قیافه و ظاهر و مادیات طرف ارزشی نداشت برام.فقط اخلاقشون.من پسرم خیالمم نیست این موضوع ولی واقعا برای دخترا سخته.نمیدونم دخترا همین مشکل را دارن پسر ها هم همین مشکل را دارن.پس این حلقه ی مفقوده این وسط چیه!!!که اینهمه مجردن.

حامی;705096 نوشت:
چهلم را خرج مراسم عروسي افراد مجرد كنند و ميت از اين خيرات سود ببرد؟

چی می شد،واقعا اگه اینطور میشد؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;705096 نوشت:
ماه مبارك رمضان خيلي ها مهماني دوره اي مي دهند
امروز خونه خاله شهين
فردا همه خونه خاله مهمين
پس فردا باز همه خونه خاله شهلا
دو روز بعد همه خونه دايي ....
....
خب چه اشكالي داره همه با همه دنگي پول بدهيم يك مهماني بگيريم همه هم جمع شوند ولي بقيه پول را صرف كار خير خود افراد فاميل بكنيم؟ يا همسايه يا نيازمند يا آوارگان يمن؟

اين روزها تو رسانه تبليغ اهدا عضو مي شود
ولي چرا تبليغ اهدا مراسم عزا نشود؟ يعني بگويند نيازي نيست يك عزا دار را دوباره با هجوم مهمان ها عزا دار كرد و صاحب عزا مراسم ساده بگيريد و شب سوم و هفته و چهلم را خرج مراسم عروسي افراد مجرد كنند و ميت از اين خيرات سود ببرد؟

خب همه هم نبايد به هم نگاه كنند
از خودمان شروع كنيم
مي توانيد وصيت كنيم
بابا اگر من مردم هزينه عزاداريم را كاهش دهيد و بقيه را در راه خير خرج كنيد[/]

سوالات.;705084 نوشت:
من دیگه تمرکز درس خوندن ندارم،حتی کار خونه هم حوصله ندارم انجام بدم،همشم توخونه بهم میگن چرا اینطوری شدی،چرا مثل افسرده هایی،من تا چند وقت پیش خیلی نشاط داشتم،شوخ بودم،کل فامیل عاشق اخلاقم بودن،ولی چند وقته همه میگن،چرا یه مدته تو لکی
نمی دونن من حالم اصلا خوب نیست،من نیاز عاطفی دارم،حتی فیلم تلوزیونم نگا می کنم گریم میگیره،دو نفر تو خیابون عشقولانه می بینم دلم می خواد:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:

سلام .
اولاخیلی ناراحت شدم ازبرخورداون خانم وهمسایتون.هرکی ثروت داره براخودش داره دیگه تحقیرکردن بقیه چه سودی براش داره.خداتوشکرکن پدرت نون حلال میاره خونه.فکرکردی همه اوناکه ثروت دارن دختراشون ازدواج کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه بابا.تازه خیلی ازخواستگارای دخترای پولدارواسه پول میان خواستگاریشون.فکرشوکن واسه پول.نه واسه خوددختر.به نظرمن برومسجدومجالس مذهبی.اینقدرروخودت کارکن تااگربقیه خواستن تحقیرکنن به خاطروضع مالی خانوادت اصلاناراحت نشی وتودلت بگی درسته ثروت انچنانی نداریم امادرعوض دل پاکوخداروداریم.میدونم وقتی ادم دونفرعاشقومیبینه تودانشگاهوخیابونو.چه حالی بهش دست میده.متاسفانه متاهلین نمیدونن که بایدتوخونه اینجوری رفتارکنن نه توخیابونو.....منم واست دعامیکنم تازودترخبرای خوشی بهتون برسه:Gol:

سوالات.;705084 نوشت:
من دیگه تمرکز درس خوندن ندارم،حتی کار خونه هم حوصله ندارم انجام بدم،همشم توخونه بهم میگن چرا اینطوری شدی،چرا مثل افسرده هایی،من تا چند وقت پیش خیلی نشاط داشتم،شوخ بودم،کل فامیل عاشق اخلاقم بودن،ولی چند وقته همه میگن،چرا یه مدته تو لکی
نمی دونن من حالم اصلا خوب نیست،من نیاز عاطفی دارم،حتی فیلم تلوزیونم نگا می کنم گریم میگیره،دو نفر تو خیابون عشقولانه می بینم دلم می خواد:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
منم همینجوری بودم.یه بار که ازم پرسیدم بهشون گفتم:تنهام میفهمین...تنها... بعدشم دوباره میپرسیدن که میخاستم سرمو بزنم به دیوار که چرا اینا فراموشی گرفتن:ghati: شرایط من کمی پیچیده بود اون موقع.شما هم دخترین و نمیتونین با این صراحت بگین.ولی یه امتحانی بکنین به مادرتون بگین.

من الان باید برم،برگشتم نمیبینم در تاپیکو تخته کرده باشینآ
یه عالمه سوال دارم
آقای حامی شما هرچی جواب به نظرتون میرسه بدین،من برگشتم بقیه سوالامو میپرسم.
فقط بحثم به ازدواج موقت وصیغه نکشونید.

mohsen1990;705104 نوشت:
شما هم دخترین و نمیتونین با این صراحت بگین.ولی یه امتحانی بکنین به مادرتون بگین.

مگه مادرم نمیدونه من تنهام!خوبم میدونه،ولی چی کار میتونه بکنه،هیچی !

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سوالات.;705097 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط حامی نمایش پست ها
يكي از اشكالاتي كه به فيلم هاي سكس وارد است اين است كه مردم يادشان مي رود اسمش روشه فيلمه. و مردم (البته اهل اين فيلم ها) انتظاراتشان بر اساس فيلم نه واقعيت شكل مي گيرد وقتي انتظارات و شرايط موجود نامتناسب بود نارضايتي زناشويي متولد مي شود يكي پس از ديگري ولي اينجا ديگه جشن تولد نبايد گرفت بايد عزاي تولد براي چنين نوزادان ماميموني گرفته شود.
سريال هاي ما هم اساسا بر فرهنگ سرمايه داري تنظيم مي شود و انتظارات جوانان بر آن شكل مي گيرند نه واقعيت. يعني جوان نمي تواند در مخيله اش تصور كند كه
مي توان ازدواج كرد ولي مبل نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي يخچال خيلي گران قيمت نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي ماشين نداشت
مي توان ازدواج كرد ولي براي عروسي تالار نگرفت و هر خانواده كلي مهمان دعوت نكنند
مي توان ازدواج كرد و منزل شخصي نداشت
مي توان ازدواج كرد و زندگي را با خانه اي اجاره اي كوچك هم شروع كرد

والدين و خودمان يادمان مي رود كه پدران ما امكاناتي نداشتند و بعدا به اين امكانات رسيده اند

حالا كه ما زورمان به رسانه ها نمي رسد
خب زورمان بايد به خودمان برسد فكر و ذهنمان را براساس واقعيات تنظيم كنيم.
اول یه چیزی بگم،من نه اهل عکس وفیلم ودوستی نیستمآ،سوءتفاهم نشه
دوما،من غلط بکنم توقع مبل وخونه و مهریه آنچنانی داشته باشم
بحث من اصلا این چیزا نیست

سلام
شما اين طوري فكر نمي كنيد
اغلب خانواده ها و جوانان اين طوري فكر مي كنند به همين دليل منتظر معجزه هستند
گاهي ادم ميگه چوپان ها كه درس نخوانده اند و زندگي در طبيعت مي كنند خوش تر زندگي مي كنند كاري به رسانه ها هم ندارند كار خودشان را مي كنند وقتي همه مي گفتند فرزند كمتر زندگي بهتر با فرزند بيشتر زندگي بهتر داشتند الان هم كار خودشان را مي كنند با توقعات كم.
كيف زندگي به اين است كه مرد و زن كنار هم و با ياري هم زندگي را از پايه بسازند و بيايند بالا.

برخي مي گويند حامي نفسش از جاي گرم بلند شده ولي دوستان بزرگوار به خصوص آقايون محترم سربسته بگويم كارشناسان اين سايت اغلب حقوقشان كمي از يك رفتگر بالاتر است ولي زندگي خودشان را مي كنند و خدا را شكر شادكام هستند.
توكل بر خدا كنيد خدا مي رساند. اما هر كسي متناسب شأن اجتماعي خود بنده نمي گويم شأن اجتماعي را ناديده بگيريد.
ولي هر جايي هستيم مي توانيم خيلي از ساده تر از اين هم زندگي كنيم.
جواني كه زن ندارد و در اوج شهوت است رفته ساعت مچي مارك گرفته 500 هزار تومان يا يك ميليون تومان. بابا كجا داري ميري؟ اينها را براي ايام عقد خرجش كن بريد صفا سيتي و گردش كنيد و حال شرعي شو ببريد[/]

سوالات.;702495 نوشت:
من این سوالو تو یه تاپیکی نوشته بودم،کارشناس حامی گفتن ،براش تاپیک جدا بزنم:

لطفا به این سوال حتما جواب بدید،دختری که توقع بالا هم نداره،سخت هم نمیگرفته ولی خواستگار درست و حسابی نداشته (خواستگار داشته ولی به دردنخور بودن مثل ،دوست پسرای دودی،دخترای همسایه)،اگرم خواستگار درست وحسابی بوده،به خاطروضع مالی و نداشتن تحصیلات دانشگاهی والدینمون،گذاشتن رفتن.
حالا این دختر
باید چیکار کنه؟الانم نیاز عاطفی داره،دلش میخواد،خانوم خونه ی خودش باشه،اهل دوستی هم نیست،
پس کی باید به داد این جوونا برسه ؟خانواده ها بی اهمیت(برای دخترا که وضع بد تره،هیچکس نمیره برای دخترش دنبال خواستگار خوب بگرده که!)

برای خودم نمیگم،از من بدتراش زیادن(دخترو پسر)

هم برا دخترا می گم هم برا پسرا،کی می خواد به داد جوونا برسه؟فقط جواب همین سوال منو بدین؟

خانواده ها اصلا اهمیت نمیدن،دختری که برای داداشم پیشنهاد داده بودم،مامانمینا اون قدر دست دست کردن،تا اینکه چند روز پیش عقد کرد،از دست پرید،خانواده هارو انگار به زور باید مجبورشون کنی برن خواستگاری،این چه وضعیه آخه:Ghamgin:

راستی من جواب کلیشه ای نمی خواما،مثل اینا:شرکت در مجالس مذهبی و خواندن دعا وچله ،سایت همسریابی

دیگه انواع و اقسام دعاها رو خوندیم،دعا رو که خسته شدیم از بس خوندیم،دیگه نمیتونم چله بگیرم،یعنی اصن حالشو ندارم،
از سایتای همسریابی هم خوشم نمیاد،ثبت نامم نمی کنم،منی که اینهمه سال خودمو نگه داشتم،نمیگم خیلی خوبم،ولی بدم نیستم،خوشم نمیاد،آخر سر،زن،پسرای الاف سایتای همسریابی بشم
تو مجالس مذهبی ام شرکت کردم،نه واسه ازدواج،واسه دل خودم،حالا یکی از همون خانومایی که اونجا خوشش اومده بود،اومده خونمون،دید سرو وضع زندگیمون زیاد قشنگ نیست(با حقوق کارگری بابام،نمیدونم چه توقعی از ماداشت)،ترسید نتونیم جهاز بدیم،هیچی هم خونمون نخوردنه چایی نه میوه با بی احترامی تمام ،قیافه گرفت،تحقیر کرد و پاشد رفت(از این زنا متنفرم)،انگار مردم مسخره ی اینان،از اون به بعد مجلس مذهبی،حتی مسجدم نمیرم،از نگاهای تحقیر آمیز مردم،خسته شدم،نمیدونید بعضیا چه فخری میفروشن،خانومه دختره 15سالش شوهر کرده،تا آرنجش طلا انداخته،اگه بدونید مامانش چطوری با مامانم حرف میزنه،مامانمم هرروز میاد از دستشون گریه می کنه
با اینکه خیلی دلم واسه مسجد رفتن تنگ شده،ولی دیگه تا متاهل نشم،نه مسجد میرم،نه هیئت

حالا به جز اینا چه راه حلی دارید؟

سلاااااام
جوونمون رو خودش کار نکرده خانواده ها هم یه سری خوب تربیت نکردن
وقتی به سن ازدواج می‌رسند فقط میدونن باید ازدواج کنند بهشون بگی میتونی با کمترین شرایط زندگیت رو شروع کنی قبول نمیکنند
ظاهر بین شدیم اصل و هدف از ازدواج گم شده
اگه فهمیدیم هدف از تشکیل خانواده چیه بزرگترا بخوان و نخوان مجبور میشن آستین بالا بزنند.
اول رو خودمون کار کنیم بعد از بقیه انتظار داشته باشیم

سوالات.;702495 نوشت:
من این سوالو تو یه تاپیکی نوشته بودم،کارشناس حامی گفتن ،براش تاپیک جدا بزنم:

لطفا به این سوال حتما جواب بدید،دختری که توقع بالا هم نداره،سخت هم نمیگرفته ولی خواستگار درست و حسابی نداشته (خواستگار داشته ولی به دردنخور بودن مثل ،دوست پسرای دودی،دخترای همسایه)،اگرم خواستگار درست وحسابی بوده،به خاطروضع مالی و نداشتن تحصیلات دانشگاهی والدینمون،گذاشتن رفتن.
حالا این دختر
باید چیکار کنه؟الانم نیاز عاطفی داره،دلش میخواد،خانوم خونه ی خودش باشه،اهل دوستی هم نیست،
پس کی باید به داد این جوونا برسه ؟خانواده ها بی اهمیت(برای دخترا که وضع بد تره،هیچکس نمیره برای دخترش دنبال خواستگار خوب بگرده که!)

برای خودم نمیگم،از من بدتراش زیادن(دخترو پسر)

هم برا دخترا می گم هم برا پسرا،کی می خواد به داد جوونا برسه؟فقط جواب همین سوال منو بدین؟

خانواده ها اصلا اهمیت نمیدن،دختری که برای داداشم پیشنهاد داده بودم،مامانمینا اون قدر دست دست کردن،تا اینکه چند روز پیش عقد کرد،از دست پرید،خانواده هارو انگار به زور باید مجبورشون کنی برن خواستگاری،این چه وضعیه آخه:Ghamgin:

راستی من جواب کلیشه ای نمی خواما،مثل اینا:شرکت در مجالس مذهبی و خواندن دعا وچله ،سایت همسریابی

دیگه انواع و اقسام دعاها رو خوندیم،دعا رو که خسته شدیم از بس خوندیم،دیگه نمیتونم چله بگیرم،یعنی اصن حالشو ندارم،
از سایتای همسریابی هم خوشم نمیاد،ثبت نامم نمی کنم،منی که اینهمه سال خودمو نگه داشتم،نمیگم خیلی خوبم،ولی بدم نیستم،خوشم نمیاد،آخر سر،زن،پسرای الاف سایتای همسریابی بشم
تو مجالس مذهبی ام شرکت کردم،نه واسه ازدواج،واسه دل خودم،حالا یکی از همون خانومایی که اونجا خوشش اومده بود،اومده خونمون،دید سرو وضع زندگیمون زیاد قشنگ نیست(با حقوق کارگری بابام،نمیدونم چه توقعی از ماداشت)،ترسید نتونیم جهاز بدیم،هیچی هم خونمون نخوردنه چایی نه میوه با بی احترامی تمام ،قیافه گرفت،تحقیر کرد و پاشد رفت(از این زنا متنفرم)،انگار مردم مسخره ی اینان،از اون به بعد مجلس مذهبی،حتی مسجدم نمیرم،از نگاهای تحقیر آمیز مردم،خسته شدم،نمیدونید بعضیا چه فخری میفروشن،خانومه دختره 15سالش شوهر کرده،تا آرنجش طلا انداخته،اگه بدونید مامانش چطوری با مامانم حرف میزنه،مامانمم هرروز میاد از دستشون گریه می کنه
با اینکه خیلی دلم واسه مسجد رفتن تنگ شده،ولی دیگه تا متاهل نشم،نه مسجد میرم،نه هیئت

حالا به جز اینا چه راه حلی دارید؟

سلام

راه حل من برای شما و هر کسی که دچار چنین مشکلاتی هست :

خودت رو عوض کن. مشکلاتت حل میشه.

فعلا همین....

و طاها;705115 نوشت:
سلام

راه حل من برای شما و هر کسی که دچار چنین مشکلاتی هست :

خودت رو عوض کن. مشکلاتت حل میشه.

فعلا همین....

خودمو عوض کنم:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

میخوای به آرزوهات برسی ؟

سدها و موانع جلو خودت رو از سر راه بردار یا با خودت همراه کن

نقل قول:

دختره 15سالش شوهر کرده،تا آرنجش طلا انداخته،اگه بدونید مامانش چطوری با مامانم حرف میزنه،مامانمم هرروز میاد از دستشون گریه می کنه

شاید اون ۱۵ ساله از یه چیزایی گذشته که بقیه قبول نکنند تو زندگی مردم نیستیم که فقط طلا هاشو میبینیم

اللیل والنهار;705120 نوشت:
تو زندگی مرد نیستیم که فقط طلا هاشو میبینیم

ای بابا،شما مردونگی مارو کجا دیدی؟قرار نیست من اتفاقات زندگیمو اینجا تعریف کنم،وگرنه متوجه میشدین،از خیلی مردا،مردتر بودیم،
حالا بماند.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]ديشب يكي از جوانان متدين مي گفتم
يكي از جوانان گرفتار خودارضايي است چه طوري مي تونم كمكش كنم؟
گفتم زنش بده
خنديد و گفت جدي ميگم؟
گفتم منم جدي ميگم مگه من شوخي دارم
خودارضايي جوانان فرياد العطش براي ازدواج و نياز به همسر است.
گفت پول نداره ازدواج كنه
گفتم مي دونم
پول نداره چون مي گويد من بايد مطرب بياورم اين قدر هزينه اش است مي خوام مهمان دعوت كنم اين قدر هزينه اش است و.....
گفت راست مي گويي
بعد گفت من خودم مي خواستم ازدواج كنم افراد متدين فاميل اشك من را در آوردند كه بابا يك شب هزار شب نمي شود .....مطرب بيار وقتي ديدند قبول نمي كنم گفتند هزينه اش با من. ( اين همه آدم خير داريم ها:Moteajeb!:)

چند وقت پيش يك نوجوان 15-16 سال مشورت كرد رفته بود خانمي را صيغه كرده بود آفرين بر اين پسر آفرين بر اين گل پسر آفرين بابا كلاس درست كجاست بياييم لنگ بيندازيم پيشت. نه از اين جهت كه رفته بود صيغه كرده بودها از اين جهت كه جيگر داره اين پسر اگر بخواهد ازدواج كند حتما سريع تر از افراد تحصيل كرده راه و چاه را پيدا مي كند

رفته بوديم اموزش راهنمايي رانندگي
راننده عاصي شده بود مي گفت من نمي دانم شما افراد تحصيل كرده چه طوري تحصيل مي كنيد. اين مشكل را با همه افراد تحصيل كرده داريم . مي گويم بزن ترمز مي گويد يعني كلاج را هم بايد بگيرم و بزنم ترمز؟ يا بايد پام را از روي گاز هم بردارم و يزنم ترمز؟
مي گويم گاز بده. مي گويد راهنما هم بزنم و...
ولي افراد عادي وقتي مي گويم بزن ترمز چنان مي زند ترمز كه بايد بگوييم كمي ملايم :Nishkhand:[/]

فعلا من رفتم،برمی گردم،فقط تاپیکو به فنا نبرید
آقای حامی منتظر بقیه حرفاتون هستم.

[="Purple"]عزیزم ...
این مشکل یه نفرو دونفر نیست که ...
بدبختی ش اینه مشکل یه جنس م نیست ...
هم دخترا هم پسرا دارن میسوزن ... هرکدوم یه جور...
جالبیش اینه فقط مال یه قشرم نیس... همه درگیرن...
واقعا توی خیلی از عواملش خود جوونا بی گناهن ولی عذابشو میکشن...
گاهی سنگشو حتی پدرومادرا میندازن ولی جوونا دارن میسوزن ...
واقعا نمیدونم
دنیا قراره تا به کی اینجور باشه؟؟؟؟؟؟
ولی آقای حامی حرفای جالبی زدن ...
خیلی از گره ها رو ماخودمون اضافه میکنیم خیلی وقتا گره کور میزنیم که بادندونم باز نمیشه...
جوون آماده ازدواج زیاد داریم ولی هرکدوم هزارویک مشکل دارن واسه ازدواج...
واقعا چی میشه هرکسی درحد خودش یه کمکی بکنه؟؟؟
کسی که توانایی مالی شو نداره واسطه بشه ...
کسی که میتونه جهیزیه بده ... کسی که سرمایه داره دوتا جونو ببره سرکار...
مشکل اینه همه ناله میکنن هیشکی کاری نمیکنه ...
چون هیشکی جای جوونا نیست که بفهمه ...
[/]

حامی;705096 نوشت:
يعني بگويند نيازي نيست يك عزا دار را دوباره با هجوم مهمان ها عزا دار كرد و صاحب عزا مراسم ساده بگيريد و شب سوم و هفته و چهلم را خرج مراسم عروسي افراد مجرد كنند و ميت از اين خيرات سود ببرد؟

ما خودمون مراسم داشتیم حدود 30 میلیون خرج کردیم.به خاطر چشم رو هم چشمی. و فرهنگ غلط.اگه من حرفی میزدم میگفتن تو دوسش نداری که نمیخای خرجش بشه.که الانم همین تهمت را میزنن.:geristan: با اینکه عزیزترینم بود اون شخص.:geristan: برای یه مشت ادم که اخرشم هزارجور حرف زدن پشت سرمون مراسم گرفتیم.تازه یه فامیلامون بود غذایی که تو مراسمش دادن از خیلی عروسیهایی که رفتم هم بهتر بود.

سلام طاعات قبول حق

حقیقتش زیاد درک نمیکنمتون....
بنده دیدم تو بستگان همچین مواردی و ازدواج های زود هنگام ....خوب اکثر فامیلی بوده...ولی خیلی جالبه که بقیه ی فامیل بیشتر از اون شخص دنبال نشون دادن این کمبود هستن....
و با فخر فروشی خونواده رو اذیت میکنن و خونواده تصمیم میگرن تا برای اون شخص یک دختر و یا برای دخترشون با کم کردن توقعات مراسم خواستگاری و ازدواج رو فراهم کنن
ولی بنده شخصا مخالفم...چون تا شخصی به بلوغ فکری نرسیده نباید ازدواج کنه ...چون همون مدلی تا تهش میمونه....درسته که بلوغ جنسی مهمه ولی مهمتر از اون اینه که ازدواج فقط لاو ترکوندن نیست ...خیلی خیلی مسئولیت داره....به اون مسئولیت ها هم فکر کنین.....
البته نظر شخصی بنده هست....
هر کسی یه مشکلی داره
ان شاءالله که سریعتر مشکلتون رفع بشه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

rainygirl;705125 نوشت:
عزیزم ...
این مشکل یه نفرو دونفر نیست که ...
بدبختی ش اینه مشکل یه جنس م نیست ...
هم دخترا هم پسرا دارن میسوزن ... هرکدوم یه جور...
جالبیش اینه فقط مال یه قشرم نیس... همه درگیرن...
واقعا توی خیلی از عواملش خود جوونا بی گناهن ولی عذابشو میکشن...
گاهی سنگشو حتی پدرومادرا میندازن ولی جوونا دارن میسوزن ...
واقعا نمیدونم
دنیا قراره تا به کی اینجور باشه؟؟؟؟؟؟
ولی آقای حامی حرفای جالبی زدن ...
خیلی از گره ها رو ماخودمون اضافه میکنیم خیلی وقتا گره کور میزنیم که بادندونم باز نمیشه...
جوون آماده ازدواج زیاد داریم ولی هرکدوم هزارویک مشکل دارن واسه ازدواج...
واقعا چی میشه هرکسی درحد خودش یه کمکی بکنه؟؟؟
کسی که توانایی مالی شو نداره واسطه بشه ...
کسی که میتونه جهیزیه بده ... کسی که سرمایه داره دوتا جونو ببره سرکار...
مشکل اینه همه ناله میکنن هیشکی کاری نمیکنه ...
چون هیشکی جای جوونا نیست که بفهمه ...

يادم است در كلاسي به استاد مي گفتيم بابا رشته ما فلان چيز است اين درس به چه درد ما مي خورد.
استاد با ما همدلي كرد و گفت مي دونم ولي چيزي كه هست آموزش عالي بي رحم تر از اين حرف ها هست گفته بايد امتحان بگيريد امتحان را هم مي گيرد افراد زيادي قبل از شما هم اين ذكر مصيبت ها را خواندند ولي چاره اي نبود امتحان دادند
از اين حرف ها گذشته الان كه داريد كلاس مي آييد وقت را غنيمت بدانيد و ياد بگيريد و نمره بگيريد. نقد هم بكنيد دركنارش بلكه به نتيجه برسد
صدا و سيما
دولت
اختلاس كنندگان
والدين بي خيال
كارشناسان مذهبي
اساتيد دانشگاه
كم كاري مي كنند و برخي كار زياد كنند هم هست
اگر خودمان دلمان براي خودمان نسوزد كسي به كسي نيست
البته قصدم اين نيست كه از تجربه ديگران استفاده نكنيم و بسيجي وار بزنيم تو ميدان هاي مين اين مسير. حساب شده برويم جلو و ازدواج تحقيق شده و با رعايت تناسب ها داشته باشيد.
اگر ازدواج خوبي نداشته باشيد به ريش شما هم مي خندند كه بدبخت نه ماشيني نه خونه اي الان هم طلاق ...يعني قوز بالاي قوز.[/]

حامی;705122 نوشت:
ديشب يكي از جوانان متدين مي گفتم
يكي از جوانان گرفتار خودارضايي است چه طوري مي تونم كمكش كنم؟
گفتم زنش بده
خنديد و گفت جدي ميگم؟
گفتم منم جدي ميگم مگه من شوخي دارم
خودارضايي جوانان فرياد العطش براي ازدواج و نياز به همسر است.
گفت پول نداره ازدواج كنه
گفتم مي دونم
پول نداره چون مي گويد من بايد مطرب بياورم اين قدر هزينه اش است مي خوام مهمان دعوت كنم اين قدر هزينه اش است و.....
گفت راست مي گويي
بعد گفت من خودم مي خواستم ازدواج كنم افراد متدين فاميل اشك من را در آوردند كه بابا يك شب هزار شب نمي شود .....مطرب بيار وقتي ديدند قبول نمي كنم گفتند هزينه اش با من. ( اين همه آدم خير داريم ها:Moteajeb!:)

چند وقت پيش يك نوجوان 15-16 سال مشورت كرد رفته بود خانمي را صيغه كرده بود آفرين بر اين پسر آفرين بر اين گل پسر آفرين بابا كلاس درست كجاست بياييم لنگ بيندازيم پيشت. نه از اين جهت كه رفته بود صيغه كرده بودها از اين جهت كه جيگر داره اين پسر اگر بخواهد ازدواج كند حتما سريع تر از افراد تحصيل كرده راه و چاه را پيدا مي كند

رفته بوديم اموزش راهنمايي رانندگي
راننده عاصي شده بود مي گفت من نمي دانم شما افراد تحصيل كرده چه طوري تحصيل مي كنيد. اين مشكل را با همه افراد تحصيل كرده داريم . مي گويم بزن ترمز مي گويد يعني كلاج را هم بايد بگيرم و بزنم ترمز؟ يا بايد پام را از روي گاز هم بردارم و يزنم ترمز؟
مي گويم گاز بده. مي گويد راهنما هم بزنم و...
ولي افراد عادي وقتي مي گويم بزن ترمز چنان مي زند ترمز كه بايد بگوييم كمي ملايم :Nishkhand:


سلاااااام
برای نیفتادن به گناه صیغه کند. تو کتابهای مختلف دیدم
ولی کنارش سفارش به صبر و عفت دراز کردن مو و روزه شده
یا گفته شده دو رکعت نماز و صلوات بر پیغمبر اکرم ص
به چه تعداد تو این سر زمین میشه گفت راه شما فقط صیغه هست میشه در این مورد هم راهنمایی کنید.

mohsen1990;705127 نوشت:
ما خودمون مراسم داشتیم حدود 30 میلیون خرج کردیم.به خاطر چشم رو هم چشمی. و فرهنگ غلط.اگه من حرفی میزدم میگفتن تو دوسش نداری که نمیخای خرجش بشه.که الانم همین تهمت را میزنن. با اینکه عزیزترینم بود اون شخص. برای یه مشت ادم که اخرشم هزارجور حرف زدن پشت سرمون مراسم گرفتیم.تازه یه فامیلامون بود غذایی که تو مراسمش دادن از خیلی عروسیهایی که رفتم هم بهتر بود.

عروسي يك از دوستان طلبه دعوت شده بودم
مجموع آقايان حدود سي نفر هم نبوديم
عجيب بود با اين كه عروسي آنها آسان بود ولي عقد آنها درست هم بود و توانستند بروند سر خانه و زندگي خودشان:Nishkhand:
سراغ دارم طلابي كه توكلشان كم بود هنوز اندر خم يك كوچه اند ولي اين دوست طلبه خدا رو شكر ابتدا توانست در محله فقرنشين نيروگاه قم خانه كوچكي بخرد بعد از 14-15 سال چندتا خانه عوض كرده و هرباري منزلش را كمي بزرگ تر كرده است و ماشين هم دارند دو فرزند خوب با تربيت عالي هم دارد.
همسرش هم متدين بوده كه اين شرايط را پذيرفته و نگفته دختر خاله من فلان طور بوده اگر من هم اين طوري ازدواج نكنم ال مي شود و بل

mohsen1990;705098 نوشت:
نمیدونم دخترا همین مشکل را دارن پسر ها هم همین مشکل را دارن.پس این حلقه ی مفقوده این وسط چیه!!!که اینهمه مجردن.

فرهنگ غلط تربیتی ....نه تنها خود شخص
بلکه خونواده ها....
رسوماتی هستن که بنده باشنیدنشون شاخ در آوردم......
یا خونواده ای دیدم که دختر و پسر همدیگه رو میخوان ولی امان از اطرافیان.................امان از رسومات....امان از اینکه چرا داماد نمیتونه باغ برای تصویربرداری بگیره.....ما رسممونه....
خدا هممون رو هدایت کنه

اللیل والنهار;705132 نوشت:
سلاااااام
برای نیفتادن به گناه صیغه کند. تو کتابهای مختلف دیدم
ولی کنارش سفارش به صبر و عفت دراز کردن مو و روزه شده
یا گفته شده دو رکعت نماز و صلوات بر پیغمبر اکرم ص
به چه تعداد تو این سر زمین میشه گفت راه شما فقط صیغه هست میشه در این مورد هم راهنمایی کنید.

خب من مفصل در تاپيك هاي مختلف در باره ازدواج موقت صحبت كرده ام
الان هم لب مطلب را نگرفتيد منظور تشويق جوانان به ازدواج موقت نبود
منظورم اين است كه جوانان ما براي ازدواج دائم دل شير ندارند و سفر عشق نمي كنند

بسم رب الحیدر

سلام و ادب

مهار عشق و عاطفه و احساسات دوره جوانی و نوجوانی

حالا که فکر میکنم یه زمانی این نیاز خیلی در من تشدید شد که بخاطرش تایپیک هم زدم

نمیدونم بهش فکر نکردم دلیلش چی بود

جواب اینو جناب حامی باید خوب بدونن

البته من آدم با احساسی هستم اما شاید پیش بیاد که تو یه برهه زمانی این موضوع خیلی تشدید بشه

ان شالله تا شما سوالاتتون رو بیشتر بپرسید منم ادامه صحبتهامو میگم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;705131 نوشت:
يادم است در كلاسي به استاد مي گفتيم بابا رشته ما فلان چيز است اين درس به چه درد ما مي خورد.
استاد با ما همدلي كرد و گفت مي دونم ولي چيزي كه هست آموزش عالي بي رحم تر از اين حرف ها هست گفته بايد امتحان بگيريد امتحان را هم مي گيرد افراد زيادي قبل از شما هم اين ذكر مصيبت ها را خواندند ولي چاره اي نبود امتحان دادند
از اين حرف ها گذشته الان كه داريد كلاس مي آييد وقت را غنيمت بدانيد و ياد بگيريد و نمره بگيريد. نقد هم بكنيد دركنارش بلكه به نتيجه برسد
صدا و سيما
دولت
اختلاس كنندگان
والدين بي خيال
كارشناسان مذهبي
اساتيد دانشگاه
كم كاري مي كنند و برخي كار زياد كنند هم هست
اگر خودمان دلمان براي خودمان نسوزد كسي به كسي نيست
البته قصدم اين نيست كه از تجربه ديگران استفاده نكنيم و بسيجي وار بزنيم تو ميدان هاي مين اين مسير. حساب شده برويم جلو و ازدواج تحقيق شده و با رعايت تناسب ها داشته باشيد.
اگر ازدواج خوبي نداشته باشيد به ريش شما هم مي خندند كه بدبخت نه ماشيني نه خونه اي الان هم طلاق ...يعني قوز بالاي قوز.

راه ازدواج آسان از بت شكني مي گذرد[/]

بلا;705128 نوشت:
ولی بنده شخصا مخالفم...چون تا شخصی به بلوغ فکری نرسیده نباید ازدواج کنه ...چون همون مدلی تا تهش میمونه....درسته که بلوغ جنسی مهمه ولی مهمتر از اون اینه که ازدواج فقط لاو ترکوندن نیست ...خیلی خیلی مسئولیت داره....به اون مسئولیت ها هم فکر کنین.....
البته نظر شخصی بنده هست....


برای اینکه فرد مناسب را پیدا کنه فقط عاقل بودن مهمه.فعلا پیدا میکنه طرفو.نامزد و عقد میکنه و بعد از یه مدتی کم کم میره سر خونه زندگی.همون اول نمیخاد بیافته تو مشکلات و مسئولیت ها کم کم شروع میکنه.ادم باید خودشو در موقعیت قرار بده خودشو وفق میده با محیط.وگرنه دست دست کردن کاری از پیش نمیبره.

[="Purple"]

حامی;705131 نوشت:

اگر ازدواج خوبي نداشته باشيد به ريش شما هم مي خندند كه بدبخت نه ماشيني نه خونه اي الان هم طلاق ...يعني قوز بالاي قوز.

خدا به داد ماها برسه والا الان بعد کلی تفکر و ارزیابی و شناخت علایق و دیدن تناسب ها و اومد و رفت و...
تهش میشه طلاق ...
چه برسه به اینکه بخوایم هی چشامونو ببندیم و بگیم اینم نداره خب اشکالی نداره و اخرش برسیم به اینکه طفلکی خودشو برداشته آورده...[/]

حامی;705135 نوشت:

خب من مفصل در تاپيك هاي مختلف در باره ازدواج موقت صحبت كرده ام
الان هم لب مطلب را نگرفتيد منظور تشويق جوانان به ازدواج موقت نبود
منظورم اين است كه جوانان ما براي ازدواج دائم دل شير ندارند و سفر عشق نمي كنند

بله متوجه شدم
یه متنی خوندم از امام صادق( ع )
دوست ندارم مرد مسلمان از دنیا بیرون رود در حالی که سنتی از سنتهای رسول خدا (ص) بر او مانده باشد و آن را بجا نیاورده باشد و برام جالب بود این تو بخش نکاح کتاب بود.
مرگ که مشخص نیست کی میرسه ممکنه چند ثانیه دیگه نباشیم.
:Nishkhand:
وصیعت کنند ما که هیچی دارایی نداشتیم ازدواج کنیم ولی شما حتما ازدواج کنید
برای همین پرسیدم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;705138 نوشت:
بت شكني

حضرت ابراهيم بت شكن بود
پيامبر و امام علي بت شكن بودند
رسوم و عادات فعلي ما بت هاي مدرن هستند حرف ما هم حرف بزرگ ترهاي ما است آنها ، اغلب ، مي گويند اين طوري نمي شود ازدواج كرد و شرايط را سخت مي كنند ولي اسلام شرايطش خيلي از اين راحت تر است

روزي يكي از اقوام روحاني آمدند منزل مان با هم رفتيم حرم
قرار گذاشتيم بعد از زيارت با خانواده كنار حوض حرم همديگر را ببينيم.
بعد از زيارت به طرف حوض مي رفتم كه متوجه شديم حاج آقا با دو خانم و يك جوان ايستاده مشغول صحبت بود. جلو نرفتم. تا سخنشان تمام شد بعد آقا و خانم دست همديگر را گرفتند و رفتند.
به حاج آقا گفتم جريان چي بود؟
گفت اين يكي از خانم ها آمد و گفت ما سه نفر همكاريم اين خانم بيوه است و شرايط ازدواج را برايش مهيا نشده است و اين آقا هم مشكلاتي داره كه نتوانسته ازدواج كند و تا چند سال ديگر هم نمي تواند ازدواج كند. آقا به من كه متأهلم گفت از دوستتان برايم خواستگاري كنيد نمي خواهم آلوده به گناه شوم ولي چون خانواده ام قبول نمي كنند و براي اين خانم كه تفاوت سني زيادي داريم مشكل پيش مي آيد و زندگي مان تباه مي شود ازدواج موقت كنيم.
من هم عقدشان را خواندم. با هم محرم شدند و دست هم را گرفتند و رفتند. (ازدواج دائم هم به هم آساني است ولي بايد حساب شده و براساس تناسب ها و تحقيق ازدواج كرد)[/]

mohsen1990;705140 نوشت:
برای اینکه فرد مناسب را پیدا کنه فقط عاقل بودن مهمه.فعلا پیدا میکنه طرفو.نامزد و عقد میکنه و بعد از یه مدتی کم کم میره سر خونه زندگی

درسته که نباید اینقدر سخت گرفت
ولی همون عاقل بودن....اونم برای یک شخص 15ساله یا احساسی یعنی چی؟
به نظرتون آیا این شخص تو این شرایط عقلش بیشتر تصمیم میگره یا احساسش؟
صددرصد اینجا باید خونواده وارد بشن....ولی خونواده ای که به خاطر اینکه دیگه دخترشون تو فامیل سوژه نشه میگن هر چی بود بله.....همون تصمیم نگیرین بهتره....
آخه شرایط ایشون طوری هست که ازدواجشون خطرناک تر هست...چون شاید به خاطر احساسشون بدترین تصمیم رو یگیرن....

سوالات.;702495 نوشت:
خانواده ها اصلا اهمیت نمیدن،دختری که برای داداشم پیشنهاد داده بودم،مامانمینا اون قدر دست دست کردن،تا اینکه چند روز پیش عقد کرد،از دست پرید،خانواده هارو انگار به زور باید مجبورشون کنی برن خواستگاری،این چه وضعیه آخه

سلام به شما
یه زمانی یه موجی راه افتاده بود که اگر هر اعتراضی میکردی سریع بهت میگفتن ضد انقلاب! تو مباحث دینی هم تا میخوای حرف بزنی بهت میگن ضد دین!
کلاً در یه سری موارد احساس میکنم خفه بشم بهتره ، ولی چه کنم که دلم راضی به سکوت نمیشه. قبلاً تاپیکی زدم و بحث والدین رو مطرح کردم که مباحثی هم مطرح شد. اما نتیجه گیری اساسی از اون تاپیک نشد. نه اون تاپیک ، که در هیچ بحث دیگه ای در جامعهء اسلامی که در مورد والدین باشه ، به هیچ نتیجه ای نخواهیم رسید. چرا؟ چون یک پیش فرض در اسلام داریم که والدین هر کاری کنن اشکالی نداره!

البته قیدهایی هم براش گذاشتن ، اما هزاربار گفتم باز هم میگم ، در قانون گذاشتن ، الزام نقش اساسی داره. کلماتی مثل خواهشاً ، لطفاً ، مرگ من ، جون داداش و این چیزا توی قانون گذاری هیچ معنا و مفهومی نداره! اینکه میگن به پدر و مادر سفارش شده ، به هیچ دردی نمیخوره این سفارش. برای حرفم دلیل مویخواین؟ همین حرفهای جوان ها رو بخونید. اگه به درد میخورد این حال و روز جوان ها نبود

بابا به پیر به پیغمبر من نمیگم خدایی نکرده به والدین جسارتی بشه ، نمیگم جایگاه ها فراموش بشه ، نمیگم احترامشون رو فراموش کنیم ، خیر!
حرفم اینه که ای کاش با اشتباهات والدین هم یه برخوردی میشد. میگید از طرف بچه ها نباشه ، قبول. اما از طرف جامعه که میتونه باشه ، از طرف علما و روحانیون که میتونه باشه ، از طرف مراجع کع میتونه باشه. اگر چند بار روحانیون و مسئولین میومدن و توی سخنرانی ها و تلویزیون با شدت از اعمال والدین انتقاد میکردن ، اونها خیلی بیشتر متوجه خطای خودشون میشدن

[="Times New Roman"][="Black"]من به سهم خودم عاجزانه و از صمیم قلبم از ایجاد کننده تاپیک حلالیت می خوام.

تا حالا سفر زیارتی خارج از کشور نرفتم و نمی دونم هزینه ی سفر زیارت به کربلا . سوریه . مکه . چقدر میشه.

ولی اگر هر سفر پانصد هزار تومن باشه.

به جای اینکه کارشناسان و کاربران این سایت برن کربلا و جاهای دیگه . هر دفعه دو نفر سه نفر . هزینه اش رو بزارن روی هم بدن به یه کاربر تا ازدواج کنه و شهد شیرین زندگی و ازدواج و لذت حلال رو بچشه.

حالا شما هم یه سال شهد شیرین عتبات عالیات رو نچشی مطمئن باش چشم برزخی و موت اختیاری رو از دست نمیدی.

خیلی جالبه برید تاپیکی که توش به کسانی که از سفر زیارتی برگشتن تبریک میگن بخونید . همه آرزو میکنن بازم نصیبش بشه بره. خدا هم زود اجابت میکنه . :Cheshmak:

البته من می دونم که این از کم شعوری من هست که همچین تفکری دارم . وگرنه می فهمیدم که این حرف ها برای انسان های معمولی هست .

ولی اساتیدی که اینجا حضور دارند همگی از بندگان خاص خداوند هستند و وقتی میرن زیارت حتما خدا دلش واسش تنگ شده و منه بی سواد نمی تونم درک کنم.

شما ها که همتون روحانی هستید و حاجی و کربلایی و سید مرتضی و حاج احمد و شیخ مهدی و .... می بینید

بهشون بگید آقا بسه..آقا بکن دیگه..آقا ول کن..آقا چه خبرته..آقا پوست خدا رو کندی..آقا خجالت بکش..بشین سر جات..

برید بهشون رو بزنید..بیا یه کمکی بکنیم کار یه مسلمونی راه بیفته..

مَا لَکُمْ لا تَنَاصَرُونَ :geryeh:[/]

حامی;705147 نوشت:
گفت اين يكي از خانم ها آمد و گفت ما سه نفر همكاريم اين خانم بيوه است و شرايط ازدواج را برايش مهيا نشده است و اين آقا هم مشكلاتي داره كه نتوانسته ازدواج كند و تا چند سال ديگر هم نمي تواند ازدواج كند. آقا به من كه متأهلم گفت از دوستتان برايم خواستگاري كنيد نمي خواهم آلوده به گناه شوم ولي چون خانواده ام قبول نمي كنند و براي اين خانم كه تفاوت سني زيادي داريم مشكل پيش مي آيد و زندگي مان تباه مي شود ازدواج موقت كنيم.
من هم عقدشان را خواندم. با هم محرم شدند و دست هم را گرفتند و رفتند. (ازدواج دائم هم به هم آساني است ولي بايد حساب شده و براساس تناسب ها و تحقيق ازدواج كرد)

استاد "حامی" انشاالله هر چی درد و بلا داری بخوره تو سر من
خدا حفظت کنه برادر
نه بخاطر اینکه از صیغه گفتید (که البته این هم هست)
نه چون از ازدواج گفتید (که البته این هم هست)
به این دلیل که سر حرفها و اعتقادات خودتون محکم می ایستید و اجازه نمی دید موج عرف جامعه شما رو همراه کنه
و همچنین اینکه واقعاً دل برای جوان ها می سوزونید

بلا;705149 نوشت:

ولی همون عاقل بودن....اونم برای یک شخص 15ساله یا احساسی یعنی چی؟
....
موافقم.چرا نقل قول نمیکنی!.من فکر کردم در مورد صاحب تاپیک داری این حرفو میزنید.بچه 15 ساله که بره سراغ صیغه باید برعکس دارش زد...

سلام.
خوب وقتی یه تاپیک ازدواج با چنین تیتری وجود داشته باشه مشخصه که من هم باید در این تاپیک حضور داشته باشم و گله کنم....

من برای ازدواج نه قیافه برام مهمه نه میزان تحصیلات نه وضع مالی....در خواستگاری های قبلی هم همین رو رعایت کردم...اهمیت به حجاب و عقاید و ایمان میدادم فقط
الانم بگن چه جور دختری میخوای فقط میگم: یه دختر با حجاب چادری باایمان.همین و بس
ولی خوب میگن نیست...چند نفر واسطه هستن میگن ما چنین دختری که به سن تو بخوره سراغ نداریم:Moteajeb!:...یا میگن سراغ داریم و معرفی میکنیم اما چندماه میگذره و معرفی نمیکن

به یکی از کاربران خانم در اسکدین هم حسودیم میشه:Ghamgin:...چند روز پیش به خود ایشون هم پیام دادم گفتم...چرا؟
چون چندماه پیش بود تو ماه محرم بود که من اون موقع در تاپیکهای ازدواج از فراهم نشدن ازدواجم میگفتم و ناراحت بودم...ایشون تازه عضو شده بودن و ایشونم از ازدواج نکردن ناراحت بودن....
الان چندماه میگذره و ایشون متاهل شدن و در تاپیکها هم اینو میگن اونوقت من از همون موقع تا الان هیچگونه تغییری در اوضاعم ایجاد نشده و حتی یک دختر که به خواستگاریش برم هم از اون موقع تا حالا بهمون معرفی نشده
هرجا هم میتونستم رفتم و افرادی واسطه کردم ولی کسی موردی معرفی نکرده....

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[=&quot]
[=&quot]قال الرضا علیه السلام : اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ[=&quot]؛ امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است.[1]
خوب با پدر معنوي خود راحت سخنانمان را بگوييم
دوست باشيم.
داستاني هست بعد از نماز و افطار خدمت تان خواهم گفت.
طلبه اي اهل كرمان بود و ...

[=&quot]

[=&quot]1. مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 1، ص 69[=&quot].
[/]

حامی;705182 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
[=&quot]
[=&quot]قال الرضا علیه السلام : اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ[=&quot]؛ امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است.[1]
خوب با پدر معنوي خود راحت سخنانمان را بگوييم
دوست باشيم.
داستاني هست بعد از نماز و افطار خدمت تان خواهم گفت.
طلبه اي اهل كرمان بود و ...

[=&quot]

[=&quot]1. مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 1، ص 69[=&quot].
[/]

من که زیاد اینکار رو کردم ولی هنوز....:Ghamgin:

[="Lucida Console"]

mehrant;705167 نوشت:

الانم بگن چه جور دختری میخوای فقط میگم: یه دختر با حجاب چادری باایمان.همین و بس

عزیز برادر
اگه واقعا مشکلت همینه
برو دانشگاه
دختر خوشگل و چادری فراوونه
ایمانشونم خوبه
یا برو کلاس ها شرکت کن
زیر نظر بگیر
یه نفر رو
ببین با کیا رفت و آمد میکنه
اگر پسندیدی
برو خواستگاری
به کسی نسپار
خودت برو جلو

تو تاپیک ها شنیدم که دکتری
نمیدونم دکتر چی هستی
ولی فکر نکنم کسی بدش بیاد دکتر بیاد خواستگاریش

چند وقت پیش تو اینترنت به یه موضوعی برخورد کردم در مورد ماجراهای آشنایی
از زبان دخترها
چند صفحه شو خوندم برام جالب بود
لینکشو میزارم:

http://www.nowaroos.com/Thread-%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8--201

:Gig:چقدر اینجا ادم چیزای عجیب و غریب میشنوه :Gig:

خرافه ستیز;705196 نوشت:
[="Lucida Console"]

عزیز برادر
اگه واقعا مشکلت همینه
برو دانشگاه
دختر خوشگل و چادری فراوونه
ایمانشونم خوبه
یا برو کلاس ها شرکت کن
زیر نظر بگیر
یه نفر رو
ببین با کیا رفت و آمد میکنه
اگر پسندیدی
برو خواستگاری
به کسی نسپار
خودت برو جلو

تو تاپیک ها شنیدم که دکتری
نمیدونم دکتر چی هستی
ولی فکر نکنم کسی بدش بیاد دکتر بیاد خواستگاریش

چند وقت پیش تو اینترنت به یه موضوعی برخورد کردم در مورد ماجراهای آشنایی
از زبان دخترها
چند صفحه شو خوندم برام جالب بود
لینکشو میزارم:

http://www.nowaroos.com/Thread-%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8--201


من دانشجوی پزشکی هستم ترم آخر و ماه آخرمه
من اصلا نمیخوام همسرم پزشک یا پرستار باشه. ...نمیخوام شغل شیفت دار داشته باشه که اونم مثل خودم وقتش درگیر باشه. ..هدف از ازدواج طبق قرآن رسبدن به آرامشه و اگه همسر پزشک یا پرستار داشته باشم نمیتونم باهاش به آرام برسم وقتی که بیام خونه نباشه و شیفت باشه یا خسته از شیفت شب برگرده...
مساله بعدی اینه که پدر و مادرم بارها گفتن که هیچوقت به خواستگاری دختری که خودم انتخاب کرده باشم نمیرن....حتی چندبار شده دوستانم بهم گفتن مادرشون مورد خوب میشناسه و اگه مادر من به مادرشون زنگ بزنه حاضرن مورد معرفی کنن...ولی هرچه صحبت کردم پدر و مادرم قبول نکردن زنگ بزنن
بزرگان فامیل زیاد با پدر و مادرم صحبت کردن ولی از یه سری باورهاشون دست برنداشتن
موضوع قفل شده است