ایمان در گیرودار تلاطم زندگی
تبهای اولیه
سلام :Moteajeb!:
چندی است که مشکلات اقتصادی بدجوری به مردم فشار آورده است . البته ما همیشه مشکل اقتصادی داشته ایم اما این یکی خیلی بغرنج شده است .
گرانی سرسام آور همه ذهنها را به خود متوجه کرده و عمده گفتگوهای مردمی حول و حوش همین موضوع است .
هر چند نمی توان از علل این معضل چشم پوشی کرد اما سوال مهم آنستکه ایمانها در این گیرو دارها و تلاطمات سخت زندگی چه می شود ؟
مردم در مواجهه با این مشکلات به چند دسته تقسیم می شوند و چگونه واکنش نشان می دهند ؟
والله الموفق
سلام
قرآن کریم سختیها و مشکلات را جزئی از سنتهای مستمر الهی در آزمودن مدعیان ایمان می داند . خدای حکیم با یادآوری حالات گذشتگان اهل ایمان را به پایداری و استقامت در این راه و پیروزی در این آزمایش ترغیب می کند :
[سوره البقرة (2): آيه 214]
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ (214)
ترجمه:
214- آيا گمان كرديد داخل بهشت مىشويد، بى آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان كه گرفتاريها و ناراحتيها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند:" پس يارى خدا كى خواهد آمد؟!" (در اين هنگام، تقاضاى يارى از او كردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشيد، يارى خدا نزديك است!
شان نزول:
بعضى از مفسران گفتهاند: هنگامى كه در جنگ احزاب ترس و خوف و شدت بر مسلمانان غالب شد و در محاصره قرار گرفتند اين آيه نازل شد و آنان را به صبر و استقامت دعوت نمود و وعده يارى نصرت به آنها داد و نيز گفته شده هنگامى كه مسلمانان در جنگ احد شكست خوردند" عبد اللَّه بن ابى" به آنها گفت تا كى خود را به كشتن مىدهيد اگر محمد پيغمبر بود خداوند ياران او را گرفتار اسارت و قتل نمىكرد در اين موقع آيه فوق نازل شد «1».
تفسير: بدون امتحان وارد بهشت نمىشويد!
از آيه فوق چنين بر مىآيد كه جمعى از مؤمنان مىپنداشتند عامل اصلى ورود در بهشت تنها اظهار ايمان به خداست و به دنبال آن نبايد ناراحتى و رنجى را متحمل شوند و بى آنكه تلاش و كوشش به خرج دهند خداوند همه كارها را روبراه خواهد كرد و دشمنان را نابود خواهد ساخت.
قرآن در برابر اين تفكر نادرست به سنت هميشگى خداوند اشاره كرده مىفرمايد:" آيا گمان كرديد داخل بهشت مىشويد بى آنكه حوادثى همچون حوادث سخت گذشتگان به شما برسد" (أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ).
" همانها كه شدائد و زيانهاى فراوان به آنها رسيد و آن چنان ناراحت و متزلزل شدند كه پيامبر الهى و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند پس يارى خدا كى خواهد آمد" (مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ).
و چون آنها نهايت استقامت خود را در برابر اين حوادث به خرج دادند و دست به دامن الطاف الهى زدند به آنها گفته شد:" آگاه باشيد يارى خدا نزديك است" (أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ).
" باساء" از ماده" باس" به گفته" معجم مقاييس اللغة" در اصل به معنى شدت و مانند آن است و به هر گونه رنج و عذاب و ناراحتى گفته مىشود، و به افراد شجاع كه در ميدان جنگ شديدا مقاومت مىكنند،" بئيس" يا" ذو الباس" گفته مىشود.
و" ضراء" به گفته" راغب" در" مفردات" نقطه مقابل سراء يعنى آنچه مايه مسرت و موجب منفعت است، مىباشد، بنا بر اين هر گونه زيانى كه دامنگير انسان بشود در امور جانى و مالى و عرضى و امثال آن را شامل مىگردد.
جمله" مَتى نَصْرُ اللَّهِ" (يارى خدا كى مىآيد؟) كه از سوى پيامبران و مؤمنان در مواقع نهايت شدت گفته مىشد، به معنى شك و ترديد در اين موضوع، يا اعتراض و ايراد نيست، بلكه به عنوان تقاضا و انتظار، مطرح مىشده است، و لذا به دنبال آن، از سوى خداوند به آنها بشارت داده مىشد كه يارى خدا نزديك است.
اين احتمال كه جمله" مَتى نَصْرُ اللَّهِ" از سوى گروهى از مؤمنان باشد، و جمله (أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ) از سوى پيامبر خدا ص كه بعضى از مفسران ذكركرده اند بسيار بعيد به نظر مى رسد.
به هر حال آيه فوق به يكى از سنن الهى كه در همه اقوام جارى بوده است اشاره مىكند و به مؤمنان در همه قرون و اعصار هشدار مىدهد كه براى پيروزى و موفقيت و نايل شدن به مواهب بهشتى، بايد به استقبال مشكلات بروند و فداكارى كنند و در حقيقت، اين مشكلات آزمونى است كه مؤمنان را پرورش مىدهد و صاحبان ايمان راستين را از متظاهران به ايمان، آشكار مى سازد.
تعبير به" الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ" (كسانى كه پيش از شما بودند) به مسلمانان مىگويد: اين تنها شما نيستيد كه گرفتار انواع مشكلات از سوى دشمنان در تنگناهاى زندگى شدهايد، بلكه اقوام پيشين نيز، گرفتار همين مشكلات و شدائد بودهاند تا آنجا كه گاهى كارد به استخوانشان مىرسيد و فرياد استغاثه آنها بلند مىشد.
اصولا رمز تكامل و ترقى انسانها همين است، افراد و امتها بايد در كورههاى سخت حوادث قرار بگيرند، و همچون فولاد آبديده شوند، استعدادهاى درونى آنها شكوفا گردد، و ايمانشان به خدا قويتر شود ضمنا افراد لايق و مقاوم و با ايمان، از افراد نالايق شناخته شوند و صفوفشان از هم جدا گردد، اين سخن را با حديثى از پيامبر اكرم ص پايان مىدهيم.
" خباب بن ارت" كه از مجاهدان راستين صدر اسلام بود مىگويد: خدمت پيامبر ص از آزار مشركان شكايت كردم فرمود: امتهايى كه پيش از شما بودند با انواع بلاها شكنجه مىشدند، ولى اين امر هرگز آنها را از دينشان منصرف نمىكرد تا آنجا كه اره بر سر بعضى از آنها مىگذاردند و آنها را به دو پاره تقسيم مى كردند ... به خدا سوگند كه برنامه دين خدا كامل مىشود و به پيروزى مىرسد تا آنجا كه يك نفر سوار، فاصله ميان صنعاء و حضرموت (و بيابانهاى مخوف عربستان را) طى مى كند، و از هيچ چيز جز خدا نمى ترسد ... ولى شما عجله مى كنيد «1» تفسیر نمونه ج 2
پس باید آگاه بود و خود را در تلاطمات زندگی گم نکرد . چه تلاطم در زندگی شخصی و چه اجتماعی هردو محل آزمایش ما هستند و حفظ ایمان نشانه صدق ما در راه خداست .
شاید برخی برای مشکلات و نابردباری در برابر آن بهانه هایی بیابند اما نباید فراموش کرد که شرایط سخت الزاما از مسیر مطلوبی به ما نمی رسد گاهی اوقات افرادی اسباب این تلاطم هستند که قاعدتا باید اسباب تقویت ایمان ما باشند اما خداوند به انواع آزمایشات ما را می آزماید تا هر آنچه از صدق و راستی و خردورزی و پاک دلی است در ما بروز نماید .
والله الموفق
[="]ایمان ما در گیرو دارهای زندگی در معرض غرض تضعیف یا نابودی است لذا باید با ابزار تقویت آن در شرایط بحرانی آشنا شویم .
[/]
[="]قرآن کریم نماز را یکی از مهمترین اسباب حفظ ایمان در شرایط نامطلوب می داند . شرح مطلب را از تفسیر نمونه ج 25 ذیل آیات مبارکه سوره معارج بخوانید :[/]
[="]
[/]
[="][سوره المعارج (70): آيات 19 تا 28][/][="][/]
[="]والله الموفق
[/]