حادث و قدیم

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حادث و قدیم

حادث زمانی و ذاتی به چه معناست؟ با مثال
قدیم زمانی و ذاتی به چه معناست؟ با مثال

6606548;162198 نوشت:
[=arial black]حادث زمانی و ذاتی به چه معناست؟ با مثال
[=arial black]قدیم زمانی و ذاتی به چه معناست؟ با مثال

باسمه تعالي، سلام بر شما دوست عزيز

حادث زماني يعني مسبوقيت وجود شيء بر عدم آن در ظرف زمان، مانند يك بوته گل، كه در زماني نبود و بعد به وجود آمد.

حادث ذاتي، يعني مسبوقيت وجود ذات شيء بر عدم وجود ذات آن(عدم مجامع)، مانند تمام موجودات ممكن و ماسواي واجب كه ذاتشان خالي از وجود است و موجود شده اند، پس ممكن است يك موجود ممكن، قديم باشد اما حادث ذاتي باشد، مانند مجردات به اصطلاح فلسفه، زيرا ملاك نياز ممكن به علت همان ذات ممكن است.

قديم زماني يعني عدم مسبوقيت وجود شيء بر عدم آن و دايمي و هميشگي بودن زماني آن، مانند خود ظرف زمان، و اگر بشود موجودي فرض كرد كه با ايجاد زمان و همراه آن باشد و....

قديم ذاتي يعني وجودي كه ذاتا اقتضاي وجود دارد و وجود عين ذات اوست مثل حق متعال.:Gol::Gol:

سلام بر شما
آخه این چه تعریفیه کارشناس محترم

روش بیان تون مناسب تفهیم عوام الناس نیست
ضمن این که به نظر می رسه بر عکس شرح دادید ، مسبوقیت عدم بر وجود نه برعکس

یک چیز;179208 نوشت:
سلام بر شما
آخه این چه تعریفیه کارشناس محترم

روش بیان تون مناسب تفهیم عوام الناس نیست
ضمن این که به نظر می رسه بر عکس شرح دادید ، مسبوقیت عدم بر وجود نه برعکس


باسمه تعالی، سلام برشما دوست عزیز

بله، ظاهرا حق با شما است، البته شاید مثال هایی که ذکر شده است همراه با توضیح مطالب و مقداری دقت، مطلب را روشن بکند.

اما در مورد مسبوقیت عدم بر وجود، یا وجود بر عدم، باید توجه داشت که ما یک مفهوم سابق داریم و یک مفهوم مسبوق، سابق یعنی سبقت گیرنده، مسبوق یعنی سبق گرفته شده براو، اینکه وجود مسبوق است بر عدم، یعنی سابق عدم، بعد وجود، یعنی اول نیست بعد هست، یعنی اول نبود بعد بود شد، پس مطلب ما درست است.

پس، حادث زمانی، یعنی یک موجودی که در زمانی نبوده است بعد به وجود می آید و به عبارت دیگر همان مسبوقيت وجود شيء بر عدم آن در ظرف زمان، مانند يك بوته گل، كه در زماني نبود و بعد به وجود آمد.

حادث ذاتي، يعني یک موجودی که ذاتا اقتضای وجود ندارد، مثل ذات انسان(که در مفهوم و ماهیت انسان نه وجود هست نه معدم)، بعد به وسیله علت موجود می شود. به عبارت دیگر همان مسبوقيت وجود ذات شيء بر عدم وجود ذات آن(عدم مجامع)، مانند تمام موجودات ممكن و ماسواي واجب كه ذاتشان خالي از وجود است و موجود شده اند، پس ممكن است يك موجود ممكن، قديم باشد اما حادث ذاتي باشد، مانند مجردات به اصطلاح فلسفه، زيرا ملاك نياز ممكن به علت همان ذات ممكن است.

قديم زماني يعني وجودی که در کشش زمان همیشه باشد(یعنی همیشگی زمانی) و به عبارت دیگر همان، عدم مسبوقيت وجود شيء بر عدم آن و دايمي و هميشگي بودن زماني آن، مانند خود ظرف زمان، و اگر هر موجودي فرض شود كه با ايجاد زمان و همراه آن باشد و....

قديم ذاتي يعني یک موجود، فوق زمانی که ذاتش عین وجود است و به عبارت دیگر همان، وجودي كه ذاتا اقتضاي وجود دارد و وجود عين ذات اوست(نه فوق زمانی که ذاتش غیر وجود و وجود زاید بر ذات او باشد، مانند مجردات) مثل حق متعال.:Gol:

سلام

البته بنده خودم شخصاً در بحث با دوستان و همزمان استفاده ایشان از بعضی از واژه های ناگریز فلسفه کم هنگ نکردم. و البته یک سوال دارم

آیا قدیم بودن با ازلی بودن یکیست؟ ازلی یعنی چه و قدیم یعنی چه؟

nejatam;179937 نوشت:
آیا قدیم بودن با ازلی بودن یکیست؟ ازلی یعنی چه و قدیم یعنی چه؟


سلام عليكم

نزد اهل کلام
بله یکی است هر چند که در تحلیل بیشتر از قدیم استفاده میشود که منظور صفت باریتعالی است مبنی بر اینکه وجود هر چیزی قائم به اوست.

ولی ازلی این معنی را نمیدهد.


اما در لغت معنای آنها تفاوت دارند.

یاحق

بسم الله

خیلی ممنون جواب وافی و شافی بود.

لطفا بفرمایید موجودی که بنا بر ادعای شما همیشه بوده و هست و خواهد بود مانند فرشته ( و به ادعای مادیون ، ذات ماده ) چگونه به حدوث ذاتی اش پی می بریم؟ چگونه بفهمیم که ذاتا ممکن است نابود شود و معدوم گردد؟
با این که اعتراف می کنیم هیچ گاه معدوم نبوده و حتی در آینده محال است نابود گردد ، فرض شما ممکن است اما اثباتش ظاهرا ناممکن!

موضوع قفل شده است