جمع بندی می ترسم با ازدواج ایمانم را از دست بدهم!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
می ترسم با ازدواج ایمانم را از دست بدهم!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

با سلام
من یه خانم 30 ساله و شاغل هستم که یه سوال دارم:
من حس خیلی بدی به خودم دارم:Ghamgin:
احساس میکنم دینم خیلی ناقصه میترسم درباره مسائل دینی با کسی بحث کنم چون حس نمیکنم انقدر قوی نیستم که وارد بحث بشم
میترسم به جای مجاب کردن بقیه خودم دچار شک و تردید بشم و این امر باعث شده نه هیچ دوستی داشته باشم نه بتونم تو امر ازدواج به کسی جواب + بدم تا این سن!
از نظر مادی و تحصیلی و علمی وضعم خوبه همیشه از این بابتها مورد افتخار بودم اما همین که دینم ناقصه خیلی ناراحتم میکنه حس میکنم علم و ... باعث به کمال رسیدنم نشده پس راهمو اشتباه رفتم:Ghamgin:

از ازدواجم وحشتناک میترسم نمیخام همین نصفه ایمانی که دارم را از دست بدم خودمو تو هیچ موقعیتی قرار نمیدم چون میترسم مبادا وا بدم!! مثل ادمی شدم که از ترس اینکه کامپیوترم ویروس نگیره اصلا روشنش نمیکنم!! و این خیلی ناراحتم میکنه دوست دارم کامپیوترم را روشن کنم اما مواظب ویروسشم باشم و ...اهل دوستی و ... هم نیستم و محبت و دوست داشتن و .... فقط برام در قالب محرم شدن تعریف شده برای همین دوستی و ... را قبول ندارم.


شما فکر کنید من یه ادم بی دین که میخوام مسلمون بشم چیکار کنم از چه کتابی شروع کنم و ...
از مسلمونی فقط نماز میخونم غیبت نمیکنم سعی میکنم دروغ نگم و چادریم همینا:Ghamgin:

با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

پرسش:
من یک خانم 30 ساله و شاغل هستم و از ازدواج وحشتناک می ترسم نمی خواهم همین نصفه ایمانی که دارم را از دست بدهم خود را در هیچ موقعیتی قرار نمی دهم چون می ترسم مبادا وا بدهم!!

پاسخ:
لازم است بدانید که باورها اگر اشتباه و از مبانی غلط و یا به عبارتی از خطاهای شناختی بهره مند باشد، زندگی دچار نوسان و مشکلات بیشتری خواهد شد، بدین صورت که شخص را دچار تردید و شک خواهد کرد، و ادامه همین روند ترس، اضطراب و در مواردی وسواس گریبانگیر خواهد شد.
اگر خطاهای شناختی اصلاح نشود، و فرد نپذیرد که چنین منطقی غلط و خارج از اصول عقلایی است، فرد نمی تواند تصمیم خوب و ثمر بخشی داشته باشد.

همانطوری که در علم پزشکی مطرح است که اگر فرد روند درمان را ادامه ندهد و از دستور پزشک سرپیچی کند، شاید حیات خود را از دست بدهد، فلذا در امر مشاوره نیز شخص مُراجع تا در صورتی همکاری نکند و روش ها و تکنیک ها را نپذیرد، نمی تواند تصمیم صحیح و اصلاح گونه را در زندگی اتخاذ و از مشکلات عبور کند.
در پاسخ به سوال شما، از این جمله خودتان شروع کنیم؛ من حس خیلی بدی به خودم دارم:
می تواند معرف:
1. ضعف اعتماد به نفس باشد فلذا باید در این زمینه تکنیک های لازم را یاد بگیرید.

2. خود پنداره منفی: برداشت های منفی از خود، این موضع سرمنشأ خیلی از مشکلات خواهد شد، که باید نگاهتان را تغییر دهید، و دید مثبتی داشته باشید.

3. عدم شناسایی کامل از توانایی های فردی: تا فرد وفتی نقاط قوت و ضعف خود را به دفت بررسی و اطلاع نداشته باشد، چنین احساسی ایجاد می شود، ولی با اندکی تامل و یاد آوری موفقیت و تجربیات مثبت می توان ترمیم کرد (الحمد الله شما فرد موفقی هستید)، اینها را باید و باید اصلاح کنید.

و اما در مورد ترس، بدانید: ریشه های ترس معمولا جهل و عدم آگاهی و باورهای غلط است. در این مساله که بحث ترس از ازدواج را مطرح کردید:
1. باید عوامل آن به دفت بررسی شود.
یکی از اشتباهات شما در این موضوع:
1. عدم تصور صحیح از ازدواج است پس باید این تصورخودتان را تغییر دهید، باید بدانید که:
الف) ازدواج محل بحث و گفتگوی شبهات نیست.
ب) ازدواج مرحله نزاع اعتقادی و کلامی نیست.
ج) ازدواج محل مناظره علمی و اعتقادی و اخلاقی و فقهی و تربیتی و ... نیست.
د) ازدواج مچ گیری زن و مرد از همدیگر نیست.
هـ) ازدواج زور گویی و تحمل های سختی های مهلک برای فرد نیست.
و) ازدواج ضایع کردن، و تمسخر و....نیست.

بلکه ازدواج مرحله ای از شیرین ترین لحظات زندگی است، و به تعبیر قرآن (لتسکنوا ...) ازدواج برای تسکین و آرامش انسان است.
اگر ملاکهای تدین و اخلاق و تناسب فکری و فرهنگی و خانوادگی در آن رعایت شود، لذت بخش خواهد بود.
پس یک مرحله در این مشکل شما در این است که با مطالعه کتاب هایی که در مورد ازدواج نوشته شده را تهیه و به خوبی مطالعه کنید، و نگاه خودتان را تغییر دهید.
ببنید هر کسی وظایفی دارد، دنیا عصر تخصصی است، همان طوری که مردم برای درمان بیماری های قلبی به پزشک متخصص مراجعه می کنند، و از کسان دیگر انتظاری ندارند، در مسائل اعتقادی هم متخصصینی هستند که هر کس شبهه ای داشته باشد، شما قرار نیست جواب بدهید اگر در حد راهنمایی است می توانید بگویید در فلان کتاب این طوری نوشته شده و من خودم عمل می کنم، و اثراتش را دیده ام، نه شخص از باب لجاجت خواست شما را به بحث و مناظره بکشاند، بگویید من ملزم به پاسخ گوی شما نیستم و وظیفه ای ندارم، به علما و بزرگان مراجعه کنید و به پاسختان برسید، من مشکلی در پذیرش دین ندارم، حال که شما مشکل دارید برای حل مشکل به متخصص رجوع کنید.
پس اگر روشن شود که شما ملزم به پاسخ گویی و جواب شبهات نیستید و این امر وظیفه و تکلیف متخصصین این مسائل می باشد و هر کسی مشکل دارد باید به آنها مراجعه و به راه حل مناسب برسد، دیگر ترسی نیست. پس یکی از عوامل ترس شما انتظار بیجا و غیر منطقی از خودتان می باشد.

در مواقع بحث های طولانی همراه با قصد و غرض بگویید، بروید به متخصص مراجعه کنید، من پذیرفته ام و مشکلی ندارم. یا شوخی کنید بگویید بابا من که آخوند نیستیم و ...
البته می توانید کتاب های اعتقادی و اخلاقی و تمام موضوعاتی که در ذهنتان به صورت شبهه هست، شناسایی و بنوسید (مثلا در مورد نماز خواندن، حجاب، بلا و سختی ها، بندگی خدا، در مورد گناه، گذشت، عفو کردن، صبور بودن، و ...) در مورد آنها اگر روزی در حد یکی دو ساعت مطالعه کنید، خیلی از مسائل به راحتی حل خواهد شد.

_ کتاب های اعتقادی:
مثل: استاد قرائتی ،استاد مصباح، استاد مکارم واستاد علم الهدی و ... در مورد اصول دین مباحث دقیقی را بیان کرده اند که اگر خوب مطالعه شود، شبهه ای ندارد.
در صورت عدم درک و تحلیل می توانید از متخصصین (خصوصا کارشناسان این سایت) بپرسید.
سعی کنید بعد از مطالعه حتما خلاصه مطالب را با ذکر منبع یاد داشت برداری کنید.
البته در مورد مباحث اعتقادی خوب باید فکر کنید تا مطالب خوب جا بیافتد.
البته در مورد موضوعات خاص، مثل:
حجاب، نماز، عفو و گذشت، روابط با نامحرم و ... می توانید مقالاتی را از سایت های معتبر سرچ کنید و به دقت مطالعه و در خاطرتان ثبت و در مواقع نیاز از آن استفاده کنید.
در مورد موضوعات اخلاقی هم بهتر است مطالعه داشته باشید، کتاب هایی مثل:
اخلاق عملی آیه الله مهدوی کنی، اخلاق معاشرت جواد محدثی و کتاب اخلاقی معراج السعاده (مختصری سخت است ولی کتاب جامعی است) را تهیه و به افزایش معلومات خودتان اضافه کنید.

انس با قرآن خصوصا مطالعه تفسیر ترجیحا تفسیر نور یا نمونه برای شما خیلی مفید خواهد بود.
در عین حال استفاده از فایل های صوتی سخنرانی های مذهبی (حاج آقا پناهیان، ماندگاری، هاشمی نژاد، انصاریان، دکتر رفیعی، میر باقری، و ...) حضور در جلسات در تفسیرقرآن ومباحث اخلاقی و اعتقادی هم بهتر است در همان شهر خودتان جز یکی از برنامه های مهم شما باشد.

در پایان به نظر می رسد مهم ترین عامل ترس شما عدم آگاهی است، پس با یک تصمیم اصلاح باور و افزایش سطح آگاهی می توان ترس را از بین برد، اگر برنامه مطالعاتی را خوب پیش ببرید، برای اعتماد به نفس شما هم خیلی موثر خواهد شد.
ضمن اینکه ازدواج و داشتن دوستان خوب ربطی به مناظره و گفتگو و ... در بحث های اعتقادی ندارد، در عین حال بهتر است با دوستان هم عقیده و هم نظر رابطه دوستی داشته باشید، و در امر ازدواج هم باید تناسب اعتقادی خودتان را در نظر بگیرید، و تأخیر و ترس بیجا خصوصا در امر ازدواج اصلا مصلحت نیست، اگر ازدواج را به تاخیر بیاندازید بعدا با مشکل روبرو خواهید شد.

در هر زمینه ای که احساس ترس می کنید، باید دلایل و علل آن را بررسی کنید، همیشه باید از خودتان بپرسید چرا باید بترسم؟ سعی کنید در ذهن جواب هایی را پیدا کنید، و با دلیل جواب بدهید و یا به پاسخ آن برسید، نه اینکه ترس فقط ایجاد شود، و شما پیگیر درمان نشوید، این آفت بزرگی است.
موارد را یادداشت کنید، و بدون اینکه فاصله ای ایجاد شود، برای رفع چنین تفکرات بی منطق ترس گونه تکنیک های مرتبط را یاد بگیرید و سریع درمان کنید.
اگر مشکل حل نشد، حتما به یک مشاور متخصص که در زمینهcbt کار کرده مراجعه کنید.

با سلام

اینکه علاقمند هستید ایمان تان محکم و عمیق باشد سرمایه بسیار خوبی است که باید از آن حداکثر استفاده را کرده و با شناخت و آگاهی ایمان خود را قوی سازید. برای شناخت واقعی خداوند راه زیادی در پیش ندارید زیرا خداوند می فرماید: ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید کسی که خود را بشناسد خدا را خواهد شناخت. براین اساس کافی است انسان کمی با خود خلوت کرده و در باره وجود و ضعف ها و نیازهای خود تفکر کند که روزی در این جهان نبود و او را به اینجا آوردند و نیاز های او را بر آورده کردند و در هر لحظه نیاز های زیادی به آب و غذا و هوا و ...دارد که خود نمی تواند هیچ کدام آنها را فراهم نماید حتی نمی تواند یک مولکول هوا بسازد! این چه کسی است که نیازهای او را بر آورده می سازد؟ همچنین اگر اندکی در باره فانی بودن و جهان و موجودات آن اندیشه کند، پی خواهد برد جهان و هر آنچه در آن است همگی موجوداتی ضعیف، ناتوان، موقت و محکوم به مرگ و خروج از این جهان هستند و همه این موجودات نیازمند خالق و مدبری هستند که وجودش دائمی و همیشگی و غنی باشد تا نیازهای آنان را برآورده سازد.
آری اگر انسان اندکی به زیبایی هایی که در جهان اطراف اوست بیندیشد متوجه می شود که آنها به خودی خود پدید نیامده اند و نیاز به آفریدگار توانایی دارند، وجود خدا را با تمام وجود خود درک خواهد کرد.
راستی کیست که در مشکلات و سختی ها یار و مددکار ماست؟ کیست که در هنگام ناامیدی و یأس از تمام قدرت ها و نیرو ها در امید را به روی انسان بی پناه می گشاید و او را یاری می کند؟ مردی خدمت امام صادق رسید و عرض کرد مرا به سوی خدا راهنمایی کن. حضرت پرسید آیا سوار کشتی شده ای؟ مرد گفت: آری ! حضرت فرمود: آیا پیش آمده که کشتی شما در دریا بشکند و هیچ وسیله نجاتی که تو را نجات دهد در دسترس نداشته باشی؟ مرد گفت :آری . حضرت فرمود:آیا در آن هنگام قلب تو متوجه قدرتی که بتواند تورا نجات بدهد نشد؟ مرد گفت :آری! حضرت فرمود: این قدرتی که ناخود آگاه قلب تو متوجه او و توانایی او شد خداوندی است که در هنگامی که هیچ نجات دهنده ای برای خود نمی بینی قادر است تر انجات بخشد.! آری اگر انسان تعلقات دنیایی را کنار بگذارد و از قدرت ها مادی و دنیایی قطع امید کند خیلی زود متوجه خدا و مهربانی و قدرت و عظمت او خواهد شد

سلام
به نظرم شما خیلی زیادی استرس دارین. آخه گفتین به این خاطر هیچ دوستی ندارین آخه دوست که اتفاقا باعث رشد معنوی آدم میشه نه اینکه بخواد همش مچ بگیره و باهاتون بحث کنه. ب نظرم اگه با کسانی اونم تا این سن رفیق میبودین اونا میتونستن خیلی کمک تون کنن تا اعتماد به نفس تون حالا در مورد مذهب تون یا هرچیز دیگه بالا بره چون به نقاط قوت تون تکیه میکردن.
نگرانی هاتونو بذارین کنار و اگه مورد مناسبی هم خواستگاری تون اومد به طور کاملا منطقی و با استدلال برین جلو اون وقت خودتون میبینید که خیلی خودتونو دست کم گرفته بودین.
قطعا کسی که از رتبه علمی خوبی برخوردار باشه حتما رتبه دینی خوبی هم میتونه واسه خودش دست و پا کنه اگر در این وادی راه بیفته.
یه حدیث خوندم فکر کنم از حضرت علی بود من که خیلیییییی زیاد ازش استفاده کردم گفته بودن وقتی از کاری میترسین خودتونو داخل اش کنین. واسه من بعضی اوقات واقعا نجات دهنده بود.
موفق باشین

موضوع قفل شده است