جمع بندی چرا خداوند در بهشت کینه ها را از دل مؤمنان می زداید؟

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند در بهشت کینه ها را از دل مؤمنان می زداید؟

با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان محترم

خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ

یکی از ویژگی‌های بزرگی که قران در وصف مومنین و اهل بهشت ذکر می کند این است که خداوند کینه را از دل‌های آنان میزداید

انسان ممکن است در این دنیا با افرادی همنشین باشد یابرخورد کند که در عین اینکه خیلی ادعای دیانت و مسلمانی دارند برای اینکه نمیخواهند زیر بار حق و حقیقت بروند و بخاطر هواهای نفسانیشان ، با دیگران رفتارهای غیرعادلانه یا تمسخرآمیز و توهین آمیز دارند و حتی از دادن نسبتهای دروغین به ایشان ابایی ندارند...

اینان حتی گاهی در اثر تنبه یا مصالحی از انسان عذرخواهی هم میکنند یا رفتارشان را تغییر میدهند اما پس از مدتی میبینیم مجددا به همان عادت خویش برمیگردند... به گونه ای که با خود میگوییم ممکن نیست حتی در قیامت هم ایشان را ببخشیم...

سوال اینجاست که چرا خداوند باید چنین بخواهد که این انسانهایی که درباره دیگران رحم و شفقتی ندارند در سرای آخرت هم با آنان باشند؟؟؟؟!!!!!!

با نام الله

:Gol::Gol::Gol::Gol:

کارشناس بحث: استاد میقات

.امین.;492426 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان محترم

خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ

یکی از ویژگی‌های بزرگی که قران در وصف مومنین و اهل بهشت ذکر می کند این است که خداوند کینه را از دل‌های آنان میزداید

انسان ممکن است در این دنیا با افرادی همنشین باشد یابرخورد کند که در عین اینکه خیلی ادعای دیانت و مسلمانی دارند برای اینکه نمیخواهند زیر بار حق و حقیقت بروند و بخاطر هواهای نفسانیشان ، با دیگران رفتارهای غیرعادلانه یا تمسخرآمیز و توهین آمیز دارند و حتی از دادن نسبتهای دروغین به ایشان ابایی ندارند...

اینان حتی گاهی در اثر تنبه یا مصالحی از انسان عذرخواهی هم میکنند یا رفتارشان را تغییر میدهند اما پس از مدتی میبینیم مجددا به همان عادت خویش برمیگردند... به گونه ای که با خود میگوییم ممکن نیست حتی در قیامت هم ایشان را ببخشیم...

سوال اینجاست که چرا خداوند باید چنین بخواهد که این انسانهایی که درباره دیگران رحم و شفقتی ندارند در سرای آخرت هم با آنان باشند؟؟؟؟!!!!!!

«وَ نَزَعْنا ما في‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلين‏»
هر گونه غلِّ [حسد و كينه و دشمنى‏] را از سينه آنها بر مى‏ كنيم (و روحشان را پاك مى‏ سازيم) در حالى كه همه برابرند، و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند. (حجر، 47)

با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. از کجا معلوم چنین افرادی که شما بیان کرده اید، اصلا بهشتی و به این مقام برسند.

2. این آیه در ادامه آیه 45، در مقام بیان صفات متقین است یعنی متقین و پرهیزکاران، این گونه هستند که در بهشت، از جهت نفس و درونشان، در امان بوده و دلهایشان مبتلا به کینه و حسد و ... نمی شود.

از اینرو آیه شریفه، إخبار از این است که بهشتیان چنین خصوصیتی دارند که حسد و کینه و دشمنی در دلهایشان نیست؛ یعنی هر که بهشتی شود، این خصوصیت به او داده می شود.

3. میزان حسد و کینه در انسان ها را باید در نظر داشت، لذا همه به یک اندازه و قضاوت یکسانی ندارند.

4. آن هایی که به این مرحله از جایگاه بهشتی رسیده اند، قطعا در حدی بوده که قابل بخشش و عفو باشند؛ لذا بخشیده شده و پاک وارد بهشت می شوند.

بنابر این، چه اشکالی دارد که انسانی بر اثر توبه یا ... بخشیده شده و از گناه حسد و کینه، پاک گشته و سپس وارد بهشت شده باشد.

گناه حسد و کینه مانند هر گناه دیگری می تواند مشمول توبه و بخشش قرار بگیرد: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»؛ خدا همه گناهان را مى‏ آمرزد. (زمر، 53)

و یا حتی انجام اعمال صالح می تواند برخی گناهان و خطاها را بپوشاند: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏»؛ چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين مى ‏برند. (هود، 114)

با عرض سلام

من از فرمایشات حضرتعالی چنین متوجه شدم که منظور از " اخوانا علی سرر متقابلین" همنشینی با آن افرادی نیست که ادعای تدین دارند اما در حق دیگران به انواع مختلف ستم روا میدارند.

خیلی متشکرم از اینکه زحمت کشیدید

:Gol:

[="Tahoma"]

.امین.;493060 نوشت:
با عرض سلام

من از فرمایشات حضرتعالی چنین متوجه شدم که منظور از " اخوانا علی سرر متقابلین" همنشینی با آن افرادی نیست که ادعای تدین دارند اما در حق دیگران به انواع مختلف ستم روا میدارند.

خیلی متشکرم از اینکه زحمت کشیدید

:Gol:

با سلام و درود

بله، آن صفات و درجه متقین در بهشت است لذا ستمکاران و ظالمان را شامل نمی شود.

البته اگر کسی با ندامت از کردار و رفتارش، با توبه و عذرخواهی به درگاه الهی روی آورد و مورد عفو الهی قرار گیرد؛ هم چنین اگر کسی با انجام حسنات و نیکی ها، گناهان خود را جبران کند؛ و یا هر کسی که در برزخ تصفیه شود و پاک به صحرای قیامت وارد و سر انجام بهشتی شود، چنین صفتی را دارا می شود.

لذا کسی که به هر صورتی بهشتی شده است، دارای این صفت است، زیرا به بهشتیان آنقدر نعمت داده می شود که به مقام و رتبه دیگران، حسادت نمی کنند؛ و در بهشت هر چه هست فضایل و کمالات است و رذیله ای نیست.

میقات;493295 نوشت:

با سلام و درود
بله، آن صفات و درجه متقین در بهشت است لذا ستمکاران و ظالمان را شامل نمی شود.
البته اگر کسی با ندامت از کردار و رفتارش، با توبه و عذرخواهی به درگاه الهی روی آورد و مورد عفو الهی قرار گیرد؛ هم چنین اگر کسی با انجام حسنات و نیکی ها، گناهان خود را جبران کند؛ و یا هر کسی که در برزخ تصفیه شود و پاک به صحرای قیامت وارد و سر انجام بهشتی شود، چنین صفتی را دارا می شود.
لذا کسی که به هر صورتی بهشتی شده است، دارای این صفت است، زیرا به بهشتیان آنقدر نعمت داده می شود که به مقام و رتبه دیگران، حسادت نمی کنند؛ و در بهشت هر چه هست فضایل و کمالات است و رذیله ای نیست.

سلام علیکم

بله در اینکه بهشتیان همه دارای این صفت هستند بحثی نیست همانطور که میفرماید:

وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۴۲﴾

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ
تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ ....(43)

اما نکته مساله این است که "اخوانا علی سرر متقابلین"راجع به متقین است نه هرکسی که وارد بهشت میشود زیرا میفرماید:

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (45) ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ (46) وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْغِلٍّ إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ

اگر راجع به همه بهشتیان بود باید (مثلا ) میفرمود ان الذین امنوا..... فی جنات...... إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ

و نیز اینهمه سفارش به تقوا در همین دنیاست و انسانها در همین دنیاست که صفت تقوا را کسب میکنند.

پس باید فقط افرادی که در همین دنیا توبه میکنند و رضایت صاحبان حق را میگیرند مشمول آیه شریفه شوند نه کسانیکه بعد از مرگ و عذاب برزخ و تصفیه روح پاک میشوند...

[="Tahoma"]

.امین.;493315 نوشت:
سلام علیکم

بله در اینکه بهشتیان همه دارای این صفت هستند بحثی نیست همانطور که میفرماید:

وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۴۲﴾

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ
تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ ....(43)

اما نکته مساله این است که "اخوانا علی سرر متقابلین"راجع به متقین است نه هرکسی که وارد بهشت میشود زیرا میفرماید:

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (45) ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ (46) وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْغِلٍّ إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ

اگر راجع به همه بهشتیان بود باید (مثلا ) میفرمود ان الذین امنوا..... فی جنات...... إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ

و نیز اینهمه سفارش به تقوا در همین دنیاست و انسانها در همین دنیاست که صفت تقوا را کسب میکنند.

پس باید فقط افرادی که در همین دنیا توبه میکنند و رضایت صاحبان حق را میگیرند مشمول آیه شریفه شوند نه کسانیکه بعد از مرگ و عذاب برزخ و تصفیه روح پاک میشوند... مگر اینکه بگوییم همه افرادی که به بهشت میروند هم سطحند و در یک مقام هستند.

با سلام و درود

در بهشت، بهشتیان به کمال رسیده اند لذا هر کسی به بهشت وارد می شود معنایش این است که قابلیت این صفات را دارد.

اما مهم این است که چه کسی می تواند بهشتی شود.

بطور مسلم کسی که حقوق الهی و حق الناس به گردن دارد نمی تواند به این قابلیت برسد.

و بطور مسلم کسی که به بهشت راه پیدا کرده است، یا قابلیت آن را داشته و یا مشمول عنایت و عفو الهی قرار گرفته است. در هر صورت، هیچ بی عدالتی و ناحقی ای صورت نگرفته است.

مطلب دیگر این که نمی توان در مورد بهشتی یا جهنمی بودن کسی قضاوت کرد چرا که علم آن فقط نزد خداوند است. پس نمی توان در مورد کسی که بهشتی شده است بگوییم سزاوار نبوده است.

از طرفی برای بهشتیان و جهنمیان، درجات و مراتبی است:

«وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»؛ و براى هر كدام از آنها درجاتى است بر طبق اعمالى كه انجام داده ‏اند، تا خداوند كارهايشان را بى‏ كم و كاست به آنان تحويل دهد و به آنها هيچ ستمى نخواهد شد! (احقاف، 19)

میقات;493339 نوشت:

با سلام و درود
از طرفی برای بهشتیان و جهنمیان، درجات و مراتبی است:

«وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»؛ و براى هر كدام از آنها درجاتى است بر طبق اعمالى كه انجام داده ‏اند، تا خداوند كارهايشان را بى‏ كم و كاست به آنان تحويل دهد و به آنها هيچ ستمى نخواهد شد! (احقاف، 19)

با عرض سلام و تشکر

پس چاره ای نیست جز اینکه بپذیریم این همنشینی به معنای دائمی آن نیست بلکه همان مراوده و رفت و آمد است نه بیشتر...

یعنی مثلا مردی که به همسرش ظلم میکند بعید است که این زدودن کینه ها باعث شود که به ناچار در آن جهان هم با هم باشند...درسته؟

.امین.;493351 نوشت:
با عرض سلام و تشکر

پس چاره ای نیست جز اینکه بپذیریم این همنشینی به معنای دائمی آن نیست بلکه همان مراوده و رفت و آمد است نه بیشتر...

یعنی مثلا مردی که به همسرش ظلم میکند بعید است که این زدودن کینه ها باعث شود که به ناچار در آن جهان هم با هم باشند...درسته؟

با سلام و درود

ابتدا باید کسی بهشتی باشد تا به این صفت پاکی دل هم نائل شود لذا کسی که (زن یا شوهر) نتواند به بهشت نائل شود، چنین صفتی هم پیدا نمی کند.

انسان ها در صورتی می توانند با هم باشند که مراتب مساوی هم داشته باشند. لذا زن و شوهر نیز در صورت داشتن مراتب یکسان می توانند با هم باشند.

مطلب دیگر این که اجبار و اکراهی در بهست نیست بلکه هر چه هست مورد علاقه و دلخواه بهشتیان است. هر چه آن ها بخواهند، آن می شود:

«وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ»؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها مى‏ خواهد و چشمها از آن لذت مى ‏برد موجود است‏. (زخرف، 71)

بنابر این مثلا اگر یکی از زن و شوهر اصلا بهشتی نباشد و یا در مرتبه هم یا مورد علاقه هم نباشند، پیش هم قرار نمی گیرند.

لذا اگر پیش هم هستند، قطعا مورد علاقه بوده اند و به میل و دلخواه خودشان بوده است.

در ضمن، بهشتیان و نعمت های بهشت، همیشگی و دائمی هستند، نه موقتی:

«وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ... أُوْلَئكَ أَصحابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ وَ نَزَعْنَا مَا فىِ صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍ‏ّ»؛ و كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند ... آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، بر مى ‏كنيم. (اعراف، 42-43)


میقات;493354 نوشت:

در ضمن، بهشتیان و نعمت های بهشت، همیشگی و دائمی هستند، نه موقتی:
«وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ... أُوْلَئكَ أَصحابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ وَ نَزَعْنَا مَا فىِ صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍ‏ّ»؛ و كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند ... آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، بر مى ‏كنيم. (اعراف، 42-43)

سلام علیکم

منظور بنده از دائمی نبودن این همنشینی همان بود که فرمودید همه بهشتیان در یک رتبه و مقام نیستند. یعنی الزامی نیست افرادی که بخشیده شده اند هم رتبه باشند تا با هم همنشین شوند.

باتشکر

[="Tahoma"]

.امین.;493517 نوشت:
سلام علیکم

منظور بنده از دائمی نبودن این همنشینی همان بود که فرمودید همه بهشتیان در یک رتبه و مقام نیستند. یعنی الزامی نیست افرادی که بخشیده شده اند هم رتبه باشند تا با هم همنشین شوند.

باتشکر

با سلام و درود

بله، همنشینی و حضور در یک مجلس و مقابل هم بودن، منافات با تفاوت مقام آن ها از نظر درجات معنوى ندارد، اين مربوط به جلسات اجتماعى آن ها است، و گر نه هر كدام بر حسب درجه، تقوا و ايمان مخصوص به خود دارد.(ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏11، ص 92)

یه جواب خیلی ساده=مگه تو بهشت بدی وجود داره؟؟؟
خب کینه هم یه نوع صفت بده دیگه

نقل قول:
چرا خداوند در بهشت کینه ها را از دل مومنان میزداید؟

برای اینکه کسانی که ایمان اوردن دست از سر (احیانا کچل شده) کسانی که ایمان نیاورده اند بردارند و بذارند کسانی که ایمان نیاورده اند یه نفس راحت تو جهنم بکشن:ok:

New_Member;493752 نوشت:
برای اینکه کسانی که ایمان اوردن دست از سر (احیانا کچل شده) کسانی که ایمان نیاورده اند بردارند و بذارند کسانی که ایمان نیاورده اند یه نفس راحت تو جهنم بکشن:ok:

کسانیکه ایمان نیاوردند، ایمان نیاوردنشان به خودشان مربوطه. اما همانطور که در هر کشوری مجبورند از قوانین آن کشور تبعیت کنند در کشور اسلامی هم نه بخاطر ایمان بخاطر انسانیت باید تابع قوانین بشری باشند

و اگر کسانیکه ایمان آوردند خواستند جلوی تجاوزکاریهایشان را بگیرند نزنند بکشندشان. برای آنها هم بعنوان یک موجود زنده حق زندگی قائل باشند.

New_Member;493752 نوشت:
برای اینکه کسانی که ایمان اوردن دست از سر (احیانا کچل شده) کسانی که ایمان نیاورده اند بردارند و بذارند کسانی که ایمان نیاورده اند یه نفس راحت تو جهنم بکشن:ok:

با سلام و درود

در قرآن کریم در چند مورد به گفتگوی جهنمیان با بهشتیان اشاره شده، از جمله:

گفتگوی جهنمیان با بهشتیان
«وَ نادى‏ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين‏»
و دوزخيان، بهشتيان را صدا مى‏ زنند كه: (محبّت كنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد. آنها (در پاسخ) مى ‏گويند: خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است. (اعراف، 50)

گفتگوی بهشتیان با جهنمیان
«وَ نادى‏ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمين‏»
و بهشتيان دوزخيان را صدا مى ‏زنند كه: آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟! در اين هنگام، ندا دهنده ‏اى در ميان آنها ندا مى ‏دهد كه لعنت خدا بر ستمگران باد. (اعراف، 44)

گفتگوی منافقان با مؤمنان
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذاب‏»
روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى ‏گويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مى‏ شود: «به پشت سر خود [به دنیا] بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مى ‏شود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (حدید، 13)

نکته:

همان طور که توجه می فرمایید این جهنمیان هستند که با بهشتیان کار دارند و از آنان تقاضا و درخواست دارند.

.امین.;493517 نوشت:
سلام علیکم

منظور بنده از دائمی نبودن این همنشینی همان بود که فرمودید همه بهشتیان در یک رتبه و مقام نیستند. یعنی الزامی نیست افرادی که بخشیده شده اند هم رتبه باشند تا با هم همنشین شوند.

باتشکر

سلام

ایا میشود که کسی را خدا ببخشد و شما نبخشید ؟

بعضی دوستان اینقدر از کلمات قصار استفاده می کنند که همچین سوالی که می بایست برای همه تمام جوانبش روشن شود ، خواندنشان خسته کننده می شود
لطفا از قلمبه سلمبه صحبت کردن کم کنید چون دنبال کار نویسندگی نیستید که می خواهید خودتان را نشان بدهید! می خواهید همه به راحتی کلام شما را بتونن بخونند و بفهمن و آگاه بشن.

فتا 1;494307 نوشت:
سلام

ایا میشود که کسی را خدا ببخشد و شما نبخشید ؟

سلام علیکم

بحث سر همین است که خداوند حق الناس را نمیبخشد اما انسان در قیامت یا بهشت درمقابل محذوراتی قرار میگیرد که ترجیح میدهد ببخشد.

شاید در آن مواقع، اصلا این مسائل برای انسان مطرح نباشد اما مساله ایه که هست و پاسخش هم همان است که جناب میقات فرمودند، این همنشینی تنها در مناسبات اجتماعی بهشتیان است.

و اینکه دیگر آزاری از ایشان متوجه انسان نخواهد بود...

.امین.;496638 نوشت:
سلام علیکم

بحث سر همین است که خداوند حق الناس را نمیبخشد اما انسان در قیامت یا بهشت درمقابل محذوراتی قرار میگیرد که ترجیح میدهد ببخشد.

شاید در آن مواقع، اصلا این مسائل برای انسان مطرح نباشد اما مساله ایه که هست و پاسخش هم همان است که جناب میقات فرمودند، این همنشینی تنها در مناسبات اجتماعی بهشتیان است.

و اینکه دیگر آزاری از ایشان متوجه انسان نخواهد بود...

سلام

بله خداوند هرکس را که بخواهد و لیاقت داشته باشد میبخشد و وقتی خدا کسی را بخشید بنده و جنابعالی در مقامی نیستیم که انان را نبخشیم یا از همنشینی با انان اعراض کنیم چون رضای خداوند بالا ترین ارزوی مومنان است .

فتا 1;496775 نوشت:
سلام

بله خداوند هرکس را که بخواهد و لیاقت داشته باشد میبخشد و وقتی خدا کسی را بخشید بنده و جنابعالی در مقامی نیستیم که انان را نبخشیم یا از همنشینی با انان اعراض کنیم چون رضای خداوند بالا ترین ارزوی مومنان است .

علیک سلام

دوست عزیز متوجه نشدید خداوند حق الناس را در صورتی میبخشد که صاحبان حق رضایت دهند. اگر رضایت ندادند خدا هم ایشان را نمیبخشد و از نیکیهایشان به ایشان میدهد و اگر کارهای نیکشان کم بود از کارهای بد صاحبان حق به آنها میدهد و باید طعم عذاب را بچشند. مگر اینکه انسان از حق خویش بگذرد تنها اینچنین است که خداوند هم او را خواهد بخشید. پس بخشش خدا بعد از بخشش صاحب حق خواهد بود نه قبل از آن تا بگوییم خدا که بخشیده پس ما هم مجبوریم ببخشیم.

اما با همه این احوال باز هم اگر خداوند نخواهد این کدورتها برطرف نخواهد شد. مثلی است که حتما شنیده اید ، میگویند زخم شمشیر خوب میشه اما زخم زبان خوب نمیشه. یعنی طرف هرکاری هم که بکند تا زمانیکه کلا آن خصلت زشت خود را کنار نگذارد انسان نمیتواند به او اعتماد کند و همواره زشتی رفتار و بیان او را در نظر دارد و هر آن انتظار تکرار آن عمل را از او دارد. سوال بنده هم در اینباره بود.

ساده است گفتن این حرف که ما در مقامی نیستیم تا از همنشینی آنها اعراض کنیم. حتی اگر در قیامت هم همه حسابها تسویه شود باز هم دلیلی بر آن نیست که انسان از روی اکراه با کسی همنشین شود.
مثال روشن آن هم پیغمبران و اولیای بزرگ الهی هستند که با هر کسی همنشنین نخواهند بود و فقط گاهی به افرادی که در درجات پایین بهشت هستند رخ مینمایند و لبخندی نثارشان میکنند...

.امین.;496830 نوشت:
دوست عزیز متوجه نشدید خداوند حق الناس را در صورتی میبخشد که صاحبان حق رضایت دهند. اگر رضایت ندادند خدا هم ایشان را نمیبخشد و از نیکیهایشان به ایشان میدهد و اگر کارهای نیکشان کم بود از کارهای بد صاحبان حق به آنها میدهد و باید طعم عذاب را بچشند. مگر اینکه انسان از حق خویش بگذرد تنها اینچنین است که خداوند هم او را خواهد بخشید. پس بخشش خدا بعد از بخشش صاحب حق خواهد بود نه قبل از آن تا بگوییم خدا که بخشیده پس ما هم مجبوریم ببخشیم.

سلام

ما نمیتوانیم برای خدا تغیین تکلیف کنیم و البته خدا هرکس را بخواهد و لیاقت داشته باشد خواهد بخشید و از جمله شهدا را حال هر گناهی هم که داشته باشند یعنی همه اینها در داشتن لیاقت است .

إِنَّ اللَّهَ لَا یغْفِرُ أَنْ یشْرَكَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ یشَاءُ وَمَنْ یشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا«النساء/116»
خداوند این را که به او شرک آورده شود نمی‏آمرزد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد می‏بخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد قطعا دچار گمراهی دور و درازی شده است

.امین.;496830 نوشت:
ساده است گفتن این حرف که ما در مقامی نیستیم تا از همنشینی آنها اعراض کنیم. حتی اگر در قیامت هم همه حسابها تسویه شود باز هم دلیلی بر آن نیست که انسان از روی اکراه با کسی همنشین شود.
مثال روشن آن هم پیغمبران و اولیای بزرگ الهی هستند که با هر کسی همنشنین نخواهند بود و فقط گاهی به افرادی که در درجات پایین بهشت هستند رخ مینمایند و لبخندی نثارشان میکنند...

در بهشت اختلاف طبقاتی نیست که برخی شاسی بلند سوار شوند و گروهی دوچرخه هم نداشته باشند عرض کردم در بهشت والا ترین مقام مقام رضاست و اینکه مقام برخی بر دیگران ارجح باشد دلیل نمیشود که کسانی از همنشینی دیگران اعراض کنند .

وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ«الأعراف/43»
و هر گونه کینه‏ ای را از سینه‏ هایشان می‏زداییم از زیر [قصرهای]شان نهرها جاری است و می‏گویند ستایش خدایی را که ما را بدین [راه] هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‏کرد ما خود هدایت نمی‏یافتیم در حقیقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده می‏شود که این همان بهشتی است که آن را به [پاداش] آنچه انجام می‏دادید میراث یافته‏اید

فتا 1;496848 نوشت:
سلام

ما نمیتوانیم برای خدا تغیین تکلیف کنیم و البته خدا هرکس را بخواهد و لیاقت داشته باشد خواهد بخشید و از جمله شهدا را حال هر گناهی هم که داشته باشند یعنی همه اینها در داشتن لیاقت است .

با عرض سلام

فرمودید:" کسانیکه لیاقت دارند."

چه کسانی لیاقت دارند که خداوند آنها را ببخشد؟ این لیاقت را از کجا آورده اند؟

مثلا یک انسان ظالم چنین استحقاقی را دارد؟ سخن بنده راجع به این افراد است. آیا از نظر شما یک ظالم (قبل از توبه و رضایت صاحبان حق) لیاقت شهادت را پیدا میکند؟ و اگر شهید شد با شهدای دیگری که ظالم نبوده اند در یک مرتبه قرار دارد؟

یعنی چنین شخصی مانند دیگر شهیدان که عذابی نمیبینند، لایق عفو خداوند شده و مورد عذاب قرار نمیگیرد؟؟؟؟

اگر میفرمایید ، نه در قبر و نه در قیامت عذاب نمیبیند باید خدمت شما عرض کنم که نظرتان اشتباه است چون ایشان تنها درصورتی مورد بخشش خالق قرار میگیرند که قبلا رضایت مخلوق را کسب کرده باشند.

اما اگر میگویید عذاب قبر میبیند اما در آن دنیا بخشیده میشود باز هم لازمه برای نظر خود دلیل بیاورید که این عذاب ندیدن از لیاقتشان است یعنی چه؟

درمورد عذاب قبر شهید:


خداوند قادر قهار کوچک­ترين بد اخلاقي را در اين «محبوب­ترين کانون» برنمي­تابد و بدون عقاب نمي­گذارد، هرچند که به مقام سعد بن معاذ نيز نايل گشته باشيم. يعني اگر بازوي ولايت و امام زمانت نيز شده باشي، اگر در اخلاق خانوادگي ات نقصي باشد، به همان ميزان بايد حساب پس بدهي.

ادامه:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/200326/

اما درباره جمله( لمن یشاء) در آیات شریفه ای که میفرماید خداوند هر کس را که بخواهد میبخشد و هر کس را که بخواهد عذاب میکند ، البته باید خدمت شما عرض کنم که خداوند همه گناهان را میبخشد حتی شرک را چنانچه در آیه شریفه "ان الله یغفرالذنوب جمیعا آمده است.

اما برای چه کسانی؟
آیا در دستگاه الهی پارتی بازی هست که بدون سبب برای هر که بخواهد ببخشد و برای دیگران عذاب مقرر کند؟

علامه طباطبایی در این رابطه چنین میفرماید:

تـــوضـــيـــحـاتى در ذيل جمله : (ان الله يغفرالذنوب جميعا) و اينكه مفاد آن آمرزش همه گناهان حتى شرك است ، به سبب
توبه

(ان اللّه يـغـفـر الذنـوب جـمـيـعـا) - ايـن جـمـله نـهـى از نـومـيـدى را تـعـليـل نـمـوده و هـم اعـلام مـى دارد كـه تـمـامـى گـنـاهـان قابل آمرزشند پس ‍ مغفرت خدا عام است ، ليكن آمرزش گناهان هر كسى سبب مى خواهد و به طـور گـزاف نـمـى باشد و آنچه كه قرآن سبب مغفرت معرفى فرموده دو چيز است : يكى شـفـاعـت كـه بـحـث آن در جـلد اول ايـن كـتـاب گـذشـت و يـكـى هـم تـوبـه .

حـال بـبينيم در جمله مورد بحث كه گفتيم خطاب در آن به عموم بندگان خدا اعم از مشرك و مـؤ مـن اسـت ، كـدام يـك از اين دو سبب آمرزش است ؟ به طور مسلم شفاعت نمى تواند باشد، چـون شـفـاعـت بـه نـص قـرآن كـريـم در آيـاتـى چـنـد شـامـل شـرك نـمـى گـردد و در سابق هم گفتيم كه آيه (ان اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء) ناظر به شفاعت است ، يعنى مى فرمايد مادون شرك را براى كسانى كه شفيع داشته باشند مى آمرزد.

نـاگـزيـر از آن دو سـبب باقى مى ماند توبه و كلام خداى تعالى هم صريح در اين است كه خدا همه گناهان حتى شرك را هم با توبه مى آمرزد.

فتا 1;496848 نوشت:
إِنَّ اللَّهَ لَا یغْفِرُ أَنْ یشْرَكَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ یشَاءُ وَمَنْ یشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا«النساء/116»
خداوند این را که به او شرک آورده شود نمی‏آمرزد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد می‏بخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد قطعا دچار گمراهی دور و درازی شده است

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه چنین میاورد:

و اما اينكه ساير گناهان و نافرمانيهاى كمتر از شرك را مى آمرزد از دو راه و وسيله است، يكى شفاعت كسانى كه خداوند براى آنها منزلت شفاعت را قرار داده است، از انبيا و اوليا و ملائكه. ديگر به واسطه اعمال صالحه خود افراد گناهكار، چون اعمال صالحه گناهان را عفو مى كند، و شفاعت شفيعان نيز براى اين است همانطور كه در دنيا واسطه به كمال رسيدن بندگان بودند در آخرت نيز واسطه باشند همچنانكه خودش فرموده كه شفاعت آنان را مى پذيرد، و در حديثى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: (اهل المعروف فى الدنيا هم اهل المعروف فى الاخرة ) كسانى كه در دنيا واسطه در خير و بركت بودند، در آخرت نيز دستگيرى از گنه كاران را به آنان واگذار مى كنند) مترجم و ما بحث پيرامون مساله شفاعت را در جلد اول عربى اين كتاب به طور مفصل ذكر كرديم.


و اما توبه :
آيه شريفه متعرض آن نشده، چون مورد مساعد نبود، مورد آيه شرك و عدم ايمان بود و با حفظ عدم ايمان، توبه معنا ندارد، علاوه بر اين كه توبه اختصاص به يك گناه و دو گناه ندارد، آدمى از هر گناهى توبه كند آمرزيده مى شود، چه شرك و چه غير شرك چون خداى تعالى فرموده : (قل يا عبادى الّذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه اللّه ان اللّه يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم، و انيبوا الى ربّكم ).

و مراد از شرك در آيه، معنايى است كه شامل كفر نيز مى شود، زيرا مى دانيم كه خداى تعالى به هيچ وجه كفر را نمى آمرزد، پس آيه شامل او نيز مى شود، هر چند كه از نظر نامگذارى كلمه (شرك ) بر او صادق نباشد، البته اين در صورتى است كه اصطلاح قرآن را در نظر بگيريم، كه اهل كتاب را مشرك نمى نامد، هر چند كه كفرشان به قرآن و به دينى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) آورده در واقع شركى است كه به خدا ورزيده اند، (به تفسير آيه 221 سوره بقره مراجعه بفرماييد) و گرنه خود كلمه شرك شامل آنان نيز مى شود، زيرا وقتى اهل كتاب به قرآن كه مصدق تورات و انجيل آنان است، ايمان نياورند به خدا كفر ورزيده اند و آن چه در دست دارند را (مثلا موسى (عليه السلام ) را) شريك خداى تعالى گرفته اند، چون كسى كه به موسى (عليه السلام ) ايمان آورده اگر به عيسى (عليه السلام ) كفر بورزد موسى را شريك خدا گرفته است، و شايد در اين كه فرمود: (ان يشرك به اينكه به او شرك بورزند)، و نفرمود: (ان اللّه لا يغفر المشرك _ و يا _ المشركين ) همين نكته منظور بوده است.


پس با توجه به این ایه و ایه شریفه ان الله یغفرالذنوب جمیعا میتوان دریافت که این آیات مختص افراد خاصی که بقول معروف نور چشمی هستند نمیباشد و مخصوص کسانی است که (در بحث مورد نظر ما که حق الناس است) توبه کنند. توبه هم شرایطی دارد و یکی از شرایط آن جلب رضایت صاحب حق است....
[=times new roman]
شرایط توبه:
از حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه حكمت روایت داریم كه «أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً»(نهج‏البلاغه، حكمت 417) از دیدگاه حضرت علی توبه كننده باید از گذشته خود پشیمان باشد و اراده ترك گناه را از این پس داشته باشد، حقوق مردم را ادا كند و فریضه‌های از دست رفته را قضا كند گوشتهایی كه از حرام در بدنش روئیده را از غصه آب كند و همانطور كه از گناه لذت برده بدنش را از راه عبادت به زحمت و سختی بیاندازد.
http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=1714

فتا 1;496848 نوشت:
در بهشت اختلاف طبقاتی نیست که برخی شاسی بلند سوار شوند و گروهی دوچرخه هم نداشته باشند عرض کردم در بهشت والا ترین مقام مقام رضاست و اینکه مقام برخی بر دیگران ارجح باشد دلیل نمیشود که کسانی از همنشینی دیگران اعراض کنند .

پس از نظر شما افرادی که در این دنیا شاسی بلند سوار میشدند و احیانا به اوناییکه دوچرخه هم نداشتند ظلم روا میداشتند ، در آن دنیا هم چون اختلاف طبقاتی نیست با آن مظلومین در یک مرتبه و مقام قرار دارند!!!!

اینکه با سخن دیگرتان که برخی بر دیگران ارجح باشند تناسب ندارد....

انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً ... پس بناچار تبعیضات طبقاتی در دنیا ، اختلافات طبقاتی اخروی یعنی همان اختلاف مراتب و درجات آخرتی را هم دربر دارد...

فتا 1;496848 نوشت:
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ«الأعراف/43»
و هر گونه کینه‏ ای را از سینه‏ هایشان می‏زداییم از زیر [قصرهای]شان نهرها جاری است و می‏گویند ستایش خدایی را که ما را بدین [راه] هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‏کرد ما خود هدایت نمی‏یافتیم در حقیقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده می‏شود که این همان بهشتی است که آن را به [پاداش] آنچه انجام می‏دادید میراث یافته‏اید

در اینکه زدوده شدن کینه ها از دل بهشتیان از لوازم بهشتی است که سرای امن و آسایش است حرفی نیست.

پاسخ هم همان بود که عرض شد همنشینی و مجالست به معنای قرار گرفتن در یک رتبه و تحمیل افراد به یکدیگر نیست همانطور که تحمیل و این قبیل مسائل هم در آخرت جایگاهی ندارد...

موفق باشید

.امین.;497245 نوشت:
فرمودید:" کسانیکه لیاقت دارند."

چه کسانی لیاقت دارند که خداوند آنها را ببخشد؟ این لیاقت را از کجا آورده اند؟

مثلا یک انسان ظالم چنین استحقاقی را دارد؟ سخن بنده راجع به این افراد است. آیا از نظر شما یک ظالم (قبل از توبه و رضایت صاحبان حق) لیاقت شهادت را پیدا میکند؟ و اگر شهید شد با شهدای دیگری که ظالم نبوده اند در یک مرتبه قرار دارد؟

یعنی چنین شخصی مانند دیگر شهیدان که عذابی نمیبینند، لایق عفو خداوند شده و مورد عذاب قرار نمیگیرد؟؟؟؟

سلام

اینکه چه کسانی لیاقت دارند را بنده و شما نمیتوانیم تشخیص دهیم تشخیص ان با خداست و البته حداوند حسابگری تواناست و به قدر ذره ای به کسی ظلم نیکند

إِنَّ اللَّهَ لَا یظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً یضَاعِفْهَا وَیؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا«نسا-40»
در حقیقت‏خدا هم‏وزن ذره‏ای ستم نمی‏کند و اگر [آن ذره کار] نیکی باشد دو چندانش می‏کند و از نزد خویش پاداشی بزرگ می‏بخشد

اما انچه به عهده ماست اینست که اگر میخواهیم وارد بهشت شویم نباید ذره ای کینه داشته باشیم چون بهشت جای کینه ورزی نیست از زیر پای بهشتیان جوی ها روان است یعنی بهشتیان هرچه دارند با هم میخورند .

.امین.;497245 نوشت:
پس از نظر شما افرادی که در این دنیا شاسی بلند سوار میشدند و احیانا به اوناییکه دوچرخه هم نداشتند ظلم روا میداشتند ، در آن دنیا هم چون اختلاف طبقاتی نیست با آن مظلومین در یک مرتبه و مقام قرار دارند!!!!

اینکه با سخن دیگرتان که برخی بر دیگران ارجح باشند تناسب ندارد....

انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً ... پس بناچار تبعیضات طبقاتی در دنیا ، اختلافات طبقاتی اخروی یعنی همان اختلاف مراتب و درجات آخرتی را هم دربر دارد...

کسانی که در این دنیا به دیگران ظلم کرده اند اصلاً به بهشت نمیروند تا در طبقات پائین ان باشند و اقل انان نیز که لیاقت بخشیده شدن را داشته باشند از دوچرخه سوار شدن محروم نخواهند بود یعنی در انجا زندگی برادرانه است و الا بهشت بهشت نخواهد بود .

.امین.;497245 نوشت:
در اینکه زدوده شدن کینه ها از دل بهشتیان از لوازم بهشتی است که سرای امن و آسایش است حرفی نیست.

پاسخ هم همان بود که عرض شد همنشینی و مجالست به معنای قرار گرفتن در یک رتبه و تحمیل افراد به یکدیگر نیست همانطور که تحمیل و این قبیل مسائل هم در آخرت جایگاهی ندارد...

در بهشت تحمیل و تحمل معنی ندارد کسی که لایق بهشت شود مطلوب همه است

فتا 1;497336 نوشت:

کسانی که در این دنیا به دیگران ظلم کرده اند اصلاً به بهشت نمیروند تا در طبقات پائین ان باشند

سلام علیکم

بله چنین اشخاصی اصلا به بهشت نمیروند اما خداوند فرصت جبران و اصلاح را برای همه انسانها قرار داده نه افراد خاصی.

میفرماید:
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ

و اگر خدا مردم را به سبب ظلمشان مؤاخذه می کرد، هیچ[ظالم ]جنبنده ای را[که مستحق عذاب است] بر روی زمین باقی نمی گذاشت; ولی تا مدتی معین مهلتشان می دهد و آن گاه که اجلشان رسید نه لحظه ای عقب می افتند و نه پیش می روند.

پیامهای آیه:

5- مهلت خداوند بر اساس لطف او و براي توبه و جبران است ....

تفسیر موضوعی قرآن کریم
[=arial]
والذين عملواالسيئات ثم من بعدها و امنوا ان ربك من بعدها لغفور رحيم (371)
((آنانكه كارهاى زشت مرتكب شدند پس از آن توبه نموده و ايمان آوردند پروردگار تو پس از توبه آمرزنده و مهربان است ))

ثم ان ربك للذين عملو السوء بجهالة ثم تابوا من بعد ذلك و اصلحوا ان ربك من بعدها لغفور رحيم (372)

((پروردگار تو براى كسانى كه به نادانى كار زشت نموده سپس توبه كردند و كار صالح انجام دادند به تحقيق پروردگار تو بعد از آن آمرزنده و مهربان است )).

فمن تاب من بعد
ظلمه و اصلح فان الله يتوب عليه (373)
((هر كس بعد از ظلم خود (با گناه بر خويشتن كردن ) توبه كند و عمل صالح انجام دهد خدا توبه او را مى پذيرد)).

و من تاب و عمل صالحا فانه الى الله متابا(374)

((هر كس توبه نموده و عمل صالح كند او بر مى گردد به سوى خدا بازگشتى (نيكو))

نکته دیگر اینکه افرادی که ایمان قلبی آورده اند و در اثر جهالت مرتکب ظلم شده اند اگر توبه هم نکرده باشند پس از عذاب قبر و قیامت پاک خواهند شد و به بهشت وارد میشوند.

فتا 1;497336 نوشت:

و اقل انان نیز که لیاقت بخشیده شدن را داشته باشند

با استناد به کدام منبع میفرمایید که اقل انسانها لیاقت بخشیده شدن را دارند؟

ضمنا توضیح ندادید آیا منظورتان از این بخشیده شدن ، همان که آوردید خدا میبخشد بنده نمیبخشد است یعنی بخشش خداوند بدون توبه و کسب رضایت صاحب حق است؟

.امین.;497462 نوشت:
بله چنین اشخاصی اصلا به بهشت نمیروند اما خداوند فرصت جبران و اصلاح را برای همه انسانها قرار داده نه افراد خاصی.

میفرماید:
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ

و اگر خدا مردم را به سبب ظلمشان مؤاخذه می کرد، هیچ[ظالم ]جنبنده ای را[که مستحق عذاب است] بر روی زمین باقی نمی گذاشت; ولی تا مدتی معین مهلتشان می دهد و آن گاه که اجلشان رسید نه لحظه ای عقب می افتند و نه پیش می روند.

پیامهای آیه:

5- مهلت خداوند بر اساس لطف او و براي توبه و جبران است ....

تفسیر موضوعی قرآن کریم

والذين عملواالسيئات ثم من بعدها و امنوا ان ربك من بعدها لغفور رحيم (371)
((آنانكه كارهاى زشت مرتكب شدند پس از آن توبه نموده و ايمان آوردند پروردگار تو پس از توبه آمرزنده و مهربان است ))

ثم ان ربك للذين عملو السوء بجهالة ثم تابوا من بعد ذلك و اصلحوا ان ربك من بعدها لغفور رحيم (372)
((پروردگار تو براى كسانى كه به نادانى كار زشت نموده سپس توبه كردند و كار صالح انجام دادند به تحقيق پروردگار تو بعد از آن آمرزنده و مهربان است )).

فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله يتوب عليه (373)
((هر كس بعد از ظلم خود (با گناه بر خويشتن كردن ) توبه كند و عمل صالح انجام دهد خدا توبه او را مى پذيرد)).

و من تاب و عمل صالحا فانه الى الله متابا(374)
((هر كس توبه نموده و عمل صالح كند او بر مى گردد به سوى خدا بازگشتى (نيكو))
نکته دیگر اینکه افرادی که ایمان قلبی آورده اند و در اثر جهالت مرتکب ظلم شده اند اگر توبه هم نکرده باشند پس از عذاب قبر و قیامت پاک خواهند شد و به بهشت وارد میشوند.
باستناد به کدام منبع میفرمایید که اقل انسانها لیاقت بخشیده شدن را دارند؟

سلام

بله همه اینها هست با وجود این خداوند کل قوم نوح کل قوم صالح کل قوم لوط کل قوم ثمود کل قوم قارون را به جز اندکی نابود کرده وقتی انسان ظالم شد به مرور بر ظلمش افزوده میشود تا چون شیطان بلکل از در گاه خداوند رانده میشود جز اندکی که خداوند به انان نظر کرده راه بازگشت را به انان نشان میدهد زیاد امیوار نباشید خداوند دوزخ را از فرزندان شیطان انباشته خواهد نمود .

وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیكُمْ فِی الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یكْفَرُ بِهَا وَیسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْكَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا«النساء/140»
و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می‏گیرد با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن درآیند چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد

أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَیرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ«التوبة/109»
آیا کسی که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودی خدا نهاده بهتر است‏یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پی‏ریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو می‏افتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمی‏کند

مَا كَانَ لِلنَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِینَ وَلَوْ كَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ«التوبة/113»
بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند

وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ«هود/113»
و به کسانی که ستم کرده‏اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما می‏رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد

دقت کنید دو ایه اخیر قبل از مرگ است یعنی برای هرکسی امکان توبه نیست . و مطابق ایه این اشخاص قابل شناسائی هستند .

.امین.;497462 نوشت:

ضمنا توضیح ندادید آیا منظورتان از این بخشیده شدن ، همان که آوردید خدا میبخشد بنده نمیبخشد است یعنی بخشش خداوند بدون توبه و کسب رضایت صاحب حق است؟

دقت فرمایید گاهی این حق قابل توجه و در ردیف ظلم است که قطعاً رضایت صاحب حق لازم است و گاهی این حق جزئی است که مبتلابه همه ماست ما که امام علی نیستیم که چون ارباب رجوع خواست تقاضای خصوصی کند شمع بیت المال را خاموش کنیم همه ما از ملزومات اداری استفاده شخصی میکنیم برای همه ما پیش امده که بقیه پول کاسبی را نتوانسته ایم به او پس بدهیم و امثالهم اگر اینها را خدا نبخشد که کار همه ما زار است اما گاهی رضایت صاحب حق کلی هم غیر ممکن میشود یعنی نمیتوانیم صاحب حق را بیابیم قطعاً خداوند برای اینها هم راه حل مناسبی پیش بینی نموده است و اینکه بگوئیم خدا قادر نیست بدون رضایت صاحب حق با تمام تلاشی که جهت یافتن او صورت گرفته کسی را ببخشد دور از ذهن است .

فتا 1;497715 نوشت:
سلام

بله همه اینها هست با وجود این خداوند کل قوم نوح کل قوم صالح کل قوم لوط کل قوم ثمود کل قوم قارون را به جز اندکی نابود کرده وقتی انسان ظالم شد به مرور بر ظلمش افزوده میشود تا چون شیطان بلکل از در گاه خداوند رانده میشود جز اندکی که خداوند به انان نظر کرده راه بازگشت را به انان نشان میدهد زیاد امیوار نباشید خداوند دوزخ را از فرزندان شیطان انباشته خواهد نمود .

وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیكُمْ فِی الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یكْفَرُ بِهَا وَیسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْكَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا«النساء/140»
و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می‏گیرد با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن درآیند چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد

أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَیرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ«التوبة/109»
آیا کسی که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودی خدا نهاده بهتر است‏یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پی‏ریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو می‏افتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمی‏کند

مَا كَانَ لِلنَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِینَ وَلَوْ كَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ«التوبة/113»
بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‏اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند

وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ«هود/113»
و به کسانی که ستم کرده‏اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما می‏رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد

دقت کنید دو ایه اخیر قبل از مرگ است یعنی برای هرکسی امکان توبه نیست . و مطابق ایه این اشخاص قابل شناسائی هستند .

با عرض سلام

جناب فتا لطفا کمی دقت بفرمایید. صحبت بنده در اینجا راجع به کفار و کسانی نبود که از جانب خدا برایشان رسول آمده و حجت به ایشان تمام شده اما گردنکشی کردند. اصلا موضوع تاپیک هم درباره مسلمانان است نه کفار. بحث اینکه کفار چه سرانجامی دارند به این موضوع مربوط نمیشود.

فتا 1;497715 نوشت:
دقت فرمایید گاهی این حق قابل توجه و در ردیف ظلم است که قطعاً رضایت صاحب حق لازم است و گاهی این حق جزئی است که مبتلابه همه ماست ما که امام علی نیستیم که چون ارباب رجوع خواست تقاضای خصوصی کند شمع بیت المال را خاموش کنیم همه ما از ملزومات اداری استفاده شخصی میکنیم برای همه ما پیش امده که بقیه پول کاسبی را نتوانسته ایم به او پس بدهیم و امثالهم اگر اینها را خدا نبخشد که کار همه ما زار است اما گاهی رضایت صاحب حق کلی هم غیر ممکن میشود یعنی نمیتوانیم صاحب حق را بیابیم قطعاً خداوند برای اینها هم راه حل مناسبی پیش بینی نموده است و اینکه بگوئیم خدا قادر نیست بدون رضایت صاحب حق با تمام تلاشی که جهت یافتن او صورت گرفته کسی را ببخشد دور از ذهن است .

دقیقا همین چیزها را خداوند نمیبخشد. برای همین انسان باید مواظب اعمالش باشد و اگر مرتکب حق الناس شد و نتوانست صاحب حق را پیدا کند باید رد مظالم بدهد.

.امین.;497746 نوشت:
جناب فتا لطفا کمی دقت بفرمایید. صحبت بنده در اینجا راجع به کفار و کسانی نبود که از جانب خدا برایشان رسول آمده و حجت به ایشان تمام شده اما گردنکشی کردند. اصلا موضوع تاپیک هم درباره مسلمانان است نه کفار. بحث اینکه کفار چه سرانجامی دارند به این موضوع مربوط نمیشود.

سلام

دقت نمایید همه اش راجع به کفار نیست به ایات سوره توبه و هود توجه نمایید راجع به ظالمین است !

.امین.;497746 نوشت:
دقیقا همین چیزها را خداوند نمیبخشد. برای همین انسان باید مواظب اعمالش باشد و اگر مرتکب حق الناس شد و نتوانست صاحب حق را پیدا کند باید رد مظالم بدهد.

پس راهی برای بخشیدن مستقیم خداوند وجود دارد و بیهوده نیست که میفرماید هر گناهی را بخواهم میبخشم .

.امین.;497746 نوشت:
...
. فتا 1 .;000000 نوشت:
دقت فرمایید گاهی این حق قابل توجه و در ردیف ظلم است که قطعاً رضایت صاحب حق لازم است و گاهی این حق جزئی است که مبتلابه همه ماست ما که امام علی نیستیم که چون ارباب رجوع خواست تقاضای خصوصی کند شمع بیت المال را خاموش کنیم همه ما از ملزومات اداری استفاده شخصی میکنیم برای همه ما پیش امده که بقیه پول کاسبی را نتوانسته ایم به او پس بدهیم و امثالهم اگر اینها را خدا نبخشد که کار همه ما زار است اما گاهی رضایت صاحب حق کلی هم غیر ممکن میشود یعنی نمیتوانیم صاحب حق را بیابیم قطعاً خداوند برای اینها هم راه حل مناسبی پیش بینی نموده است و اینکه بگوئیم خدا قادر نیست بدون رضایت صاحب حق با تمام تلاشی که جهت یافتن او صورت گرفته کسی را ببخشد دور از ذهن است .

دقیقا همین چیزها را خداوند نمیبخشد. برای همین انسان باید مواظب اعمالش باشد و اگر مرتکب حق الناس شد و نتوانست صاحب حق را پیدا کند باید رد مظالم بدهد.

می شه رد مظالم رو توضیح بدید؟
ممنون

[="Tahoma"]

فتا 1;494307 نوشت:
سلام

ایا میشود که کسی را خدا ببخشد و شما نبخشید ؟

با سلام و درود

بله، با شما موافقم.

خداوند هم بخشنده است و هم این که در حق کسی ذره ای ظلم نمی کند.«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره ‏اى ستم نمى ‏كند. (نساء، 40)

لذا اگر کسی را می بخشد، قطعا قبلا از آن، حق مظلوم و کسی که در دنیا توسط آن شخص، حقش ضایع شده را، به قدری جبران کرده که رضایتش را جلب کند، یعنی آنقدر به او عطا می کند تا راضی باشد. هم خدا از بهشتیان راضی است و هم بهشتیان از خدا راضی هستند: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه‏»؛ خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند. (مائده، 119؛ توبه، 100؛ مجادله، 22؛ بینه، Dirol

بنابر این، کسی را که خدا می بخشد، قطعا قبل از آن، رضایت صاحب حق را فراهم نموده است؛ پس نمی شود کسی باشد که خداوند آن را بخشیده ولی بنده هنوز نبخشیده باشد.

منطق گرا;497817 نوشت:
می شه رد مظالم رو توضیح بدید؟
ممنون

با سلام و درود

مظالم به آن حقی که بر ذمه و عهده انسان است ولی صاحب آن معلوم نیست و یا دسترسی به او ممکن نمی باشد گفته می شود؛ مثل کسی که بدهکار است ولی صاحب آن را نمی شناسد و دسترسی به او ندارد.

در این موارد برای برآوردن و جبران آن حقی که بر گردن خود دارد مقداری از مال خود را به عنوان رد مظالم ـ البته با اذن حاکم شرع (مرجع تقلید) ـ به فقیر می دهد.

در ضمن، این مسأله مربوط به بخش احکام است و ادامه آن، در آن جا بایستی پیگیری شود.

پرسش:
«وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ»
از ویژگی ‌های اهل بهشت این است که خداوند کینه را از دل‌ های آنان میزداید. چرا خداوند در بهشت کینه ها را از دل مومنان میزداید؟ و چرا خداوند باید چنین بخواهد انسانهایی که در دنیا درباره دیگران رحم و شفقتی ندارند، در سرای آخرت با مومنان باشند؟!

پاسخ:
«وَ نَزَعْنا ما في‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلين‏»؛ هر گونه غلِّ [حسد و كينه و دشمنى‏] را از سينه آنها بر مى‏ كنيم (و روحشان را پاک مى‏ سازيم) در حالى كه همه برابرند، و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند.(1)
با سلام و درود
این آیه در ادامه آیه 45، در مقام بیان صفات متقین است یعنی متقین و پرهیزکاران، این گونه هستند که در بهشت، از جهت نفس و درونشان، در امان بوده و دلهایشان مبتلا به کینه و حسد و ... نمی شود.
از این رو آیه شریفه، إخبار از این است که بهشتیان چنین خصوصیتی دارند که حسد و کینه و دشمنی در دلهایشان نیست؛ یعنی هر که بهشتی شود، این خصوصیت به او داده می شود.
آن هایی که به این مرحله از جایگاه بهشتی رسیده اند، قطعا در حدی بوده که قابل بخشش و عفو باشند؛ لذا بخشیده شده و پاک وارد بهشت می شوند.

بنابر این، چه اشکالی دارد که انسانی بر اثر توبه یا ... بخشیده شده و از گناه حسد و کینه، پاک گشته و سپس وارد بهشت شده باشد. گناه حسد و کینه مانند هر گناه دیگری می تواند مشمول توبه و بخشش قرار بگیرد: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»؛ خدا همه گناهان را مى‏آمرزد (2). و یا حتی انجام اعمال صالح می تواند برخی گناهان و خطاها را بپوشاند: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏»؛ چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين مى ‏برند.(3)

لذا اگر کسی با ندامت از کردار و رفتارش، با توبه و عذرخواهی به درگاه الهی روی آورد و مورد عفو الهی قرار گیرد؛ هم چنین اگر کسی با انجام حسنات و نیکی ها، گناهان خود را جبران کند؛ و یا هر کسی که در برزخ تصفیه شود و پاک به صحرای قیامت وارد و سر انجام بهشتی شود، چنین صفتی را دارا می شود و از جهت نفس و درونش، در امان بوده و دلش مبتلا به کینه و حسد و ... نمی شود.

بنابر این، کسی که به هر صورتی بهشتی شده است، دارای این صفت است، زیرا به بهشتیان آنقدر نعمت داده می شود که به مقام و رتبه دیگران، حسادت نمی کنند؛ و در بهشت هر چه هست فضایل و کمالات است و رذیله ای نیست.
مطلب دیگر؛ در بهشت، بهشتیان به کمال رسیده اند لذا هر کسی به بهشت وارد می شود معنایش این است که قابلیت این صفات را دارد. اما مهم این است که چه کسی می تواند بهشتی شود.
بطور مسلم کسی که حقوق الهی و حق الناس به گردن دارد نمی تواند به این قابلیت برسد. و بطور مسلم کسی که به بهشت راه پیدا کرده است، یا قابلیت آن را داشته و یا مشمول عنایت و عفو الهی قرار گرفته است. در هر صورت، هیچ بی عدالتی و ناحقی ای صورت نگرفته است.
در ضمن نمی توان در مورد بهشتی یا جهنمی بودن کسی قضاوت کرد چرا که علم آن فقط نزد خداوند است. پس نمی توان در مورد کسی که بهشتی شده است بگوییم سزاوار نبوده است.

از طرفی برای بهشتیان و جهنمیان، درجات و مراتبی است: «وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»؛ و براى هر كدام از آنها درجاتى است بر طبق اعمالى كه انجام داده ‏اند، تا خداوند كارهايشان را بى‏ كم و كاست به آنان تحويل دهد و به آنها هيچ ستمى نخواهد شد!(4)
مطلب سوم؛ کسی که بهشتی باشد به این صفت پاکی هم نائل می شود لذا کسی که نتواند به بهشت نائل شود، چنین صفتی هم پیدا نمی کند. از طرفی انسان ها در صورتی می توانند در بهشت با هم باشند که مراتب مساوی هم داشته باشند. لذا زن و شوهر نیز در صورت داشتن مراتب یکسان می توانند با هم باشند.
از طرفی همنشینی و حضور در یک مجلس و مقابل هم بودن بهشتیان، منافات با تفاوت مقام آن ها از نظر درجات معنوى ندارد، اين مربوط به جلسات اجتماعى آن ها است، و گر نه هر كدام بر حسب درجه، تقوا و ايمان مخصوص به خود دارد.(5)

در ضمن، اجبار و اکراهی در بهشت نیست بلکه هر چه هست مورد علاقه و دلخواه بهشتیان است. هر چه آن ها بخواهند، آن می شود: «وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ»؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها مى‏ خواهد و چشمها از آن لذت مى ‏برد موجود است‏.(6)
بنابر این مثلا اگر یکی از زن و شوهر اصلا بهشتی نباشد و یا در مرتبه هم یا مورد علاقه هم نباشند، پیش هم قرار نمی گیرند. لذا اگر پیش هم هستند، قطعا مورد علاقه بوده اند و به میل و دلخواه خودشان بوده است.
هم چنین بهشتیان و نعمت های بهشت، همیشگی و دائمی هستند، نه موقتی: «وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ... أُوْلَئكَ أَصحابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ وَ نَزَعْنَا مَا فىِ صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍ‏ّ»؛ و كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند ... آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، بر مى ‏كنيم.(7)

مطلب آخر؛ خداوند هم بخشنده است و هم این که در حق کسی ذره ای ظلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره ‏اى ستم نمى ‏كند (8). لذا اگر کسی را می بخشد، قطعا قبلا از آن، حق مظلوم و کسی که در دنیا توسط آن شخص، حقش ضایع شده را، به قدری جبران کرده که رضایتش را جلب کند، یعنی آنقدر به او عطا می کند تا راضی باشد. هم خدا از بهشتیان راضی است و هم بهشتیان از خدا راضی هستند: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه‏»؛ خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند (9). بنابر این، کسی را که خدا می بخشد، قطعا قبل از آن، رضایت صاحب حق را فراهم نموده است؛ پس نمی شود کسی باشد که خداوند آن را بخشیده ولی بنده هنوز نبخشیده باشد.

_____________

  1. حجر، 47.
  2. زمر، 53.
  3. هود، 114.
  4. احقاف، 19.
  5. ر.ک: تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏11، ص 92.
  6. زخرف، 71.
  7. اعراف، 42-43.
  8. نساء، 40.
  9. مائده، 119؛ توبه، 100؛ مجادله، 22؛ بینه، 8.
موضوع قفل شده است