جمع بندی فرقه های شیعه و احکام آن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرقه های شیعه و احکام آن

سلام علیکم
الحمد ا...
آیا احکام فرقه های مختلف شیعه(12 امامی-زیدی-....) مختلف است
آیا ایت ا... داریم که از سایر فرق باشد(مثلا هفت امامی)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب
مهمترین فرق انشعاب یافته از تشیع دو مذهب زیدیه و اسماعیلیه می باشند. این دو مذهب به واسطه ی جدا شدن از شیعه اثنی عشری دارای اشتراکات(عمدتا در اعتقادات) و افتراقاتی با شیعه ی امامیه می باشند که ما به شکل مختصر به برخی از آنان اشاره می نمائیم:

الف) زیدیه:

زيديه فرقه اى است كه پس از امام على و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) به امامت زيد فرزند امام سجاد (عليهما السلام) معتقد بوده و امام سجاد (عليه السلام) و ساير امامان بعدى شيعه اثنى عشريه را تنها به عنوان پيشوايان علم و معرفت از اهل بیت (علیهم السلام) پذيرفته اند.

امامان و عالمان زيدي هر چند به سيره عملى و نوشته هاى زيد توجه خاصی داشته اند؛ اما در عقايد گرایش به مکتب معتزله و در فقه گرایش به مذهب فقهی حنفی پیدا نموده اند؛ هر چند می توان چنین برداشتی را نیز داشت که آرای زیدیه در اعتقادات و فروع احکام حد فاصلی میان مذهب شیعه و اهل سنت است؛ لذا به واسطه ی چنین امری فقه زیدی آمیخته ای از آرای فقهی ابو حنیفه و فقه اهل بیت (علیهم السلام) است که البته چنین امری ثمره ی مصادر استنباط احکام شرعی در نزد آنان است؛‌ زیرا در این فقه علاوه بر قرآن و سنت و عقل؛ ‌اجماع و قیاس و مصالح مرسله نیز از مصادر استنباط حکم شرعی به شمار رفته که به واسطه ی چنین امری نتیجه ی آرای فقهی آنان در مواردی همچون فقه اهل سنت است.

برای نمونه ما به مواردی اشاره می نمائیم:

موارد اشتراکی:

1) ‌اذان در نزد زیدیه همانند اذان در نزد شیعه می باشد و آنان بر خلاف اهل سنت قائل به جزئیت (حی علی خیر العمل)، می باشند.[1]

2) زیدیه تصویب در اذان (در اذان نماز صبح بعد از فقره ی حی علی الفلاح گفته شود: الصلاة خیر من النوم)، را غیر مشروع می دانند.[2]

3) زیدیه تکتف(دست بسته نماز خواندن) را عملی غیر مشروع دانسته و قائل به حرمت این عمل شده اند.[3]

4) ‌تشهد و سلام در نزد زیدیه شبیه صیغه ی تشهد در فقه شیعه است؛ هر چند آنان در وجوب و یا استحباب آن اختلاف نظر داشته و ادای آنرا به شکل صیغه ی نقل شده از سوی اهل سنت را نیز جایز دانسته اند.[4]

5) زیدیه در سفر قائل به وجوب قصر نماز بر مسافر می باشند. (وظیفه ی مسافر آن است که نمازهای چهار رکعتی را شکسته بخواند).[5]

6) زیدیه مسح نمودن بر خفین(نوعی پوشش از چرم نازک که همانند کفش پا را می پوشاند) را جایز نمی دانند.[6]

7) زیدیه ازدواج با اهل کتاب را جایز نمی دانند.[7]

Dirol زیدیه ذبیحه ی غیر مسلمان را حرام می دانند.[8]

برخی از موارد اختلافی:

1) کیفیت وضو گرفتن در نزد زیدیه همانند وضو گرفتن اهل سنت می باشد؛ آنان قائل به مسح جمیع سر به همراه مسح دو گوش و شستن پاها تا کعبین می باشند.[9]

2) زیدیه همچون اهل سنت،‌ در قرائت نماز بعد از حمد خواندن سه سوره از قرآن را کافی می دانند.[10]

3) در فقه زیدی اقتدای به امام جماعتی که دارای مذهب دیگری است، جایز شمرده شده است.[11]

4) زیدیه ازدواج موقت(متعه) را همانند اهل سنت حرام می دانند.[12]

ادامه دارد.


[/HR] [1] . الإنتصار على علماء الأمصار، الإمام المؤيد بالله يحيى بن حمزة بن إبراهيم بن علي الحسيني المتوفى سنة 749 هـ، ج2، ص562، مکتبة الشاملة:«في صفة الأذان وصفته ظاهرة، وهي: اللّه أكبر، اللّه أكبر، اللّه أكبر، اللّه أكبر، أشهد ألا إله إلا اللّه، أشهد ألا إله إلا اللّه، أشهد أن محمداً رسول اللّه، أشهد أن محمداً رسول اللّه، حي على الصلاة، حي على الصلاة، حي على الفلاح، حي على الفلاح، حي على خير العمل، حي على خير العمل، اللّه أكبر، اللّه أكبر، لا إله إلا الله. هذا تمهيد الفصل».

[2] . الإنتصار على علماء الأمصار، ج2، ص585:« وهل يكون مشروعاً في الأذان أم لا؟ فيه مذهبان: المذهب الأول: أنه غير مشروع، وهذا هو رأي أئمة العترة، ومحكي عن الشافعي في الجديد».

[3]. البحر الزخار الجامع لمذاهب علماء الأمصار، الإمام أحمد بن يحيى المرتضى(عليه السلام)- زيدية،‌ج3، ص420:« وَوَضْعُ الْيَدِ عَلَى الْيَدِ بَعْدَ التَّكْبِيرِ غَيْرُ مَشْرُوعٍ ، لِقَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ { اُسْكُنُوا فِي الصَّلَاةِ }».

[4] . الإنتصار على علماء الأمصار، ج3، ص283.

[5] . شرح التجريد في فقه الزيدية، الإمام النَّظار المؤيد بالله أحمد بن الحسين الهاروني،ج1، ص415:«‌فرض المسافر ركعتان إلاَّ المغرب».

[6] . الإنتصار على علماء الأمصار،ج1،ص849:«...لا يجوز المسح على الخفين، وهذا هو رأي أئمة العترة القاسمية والناصرية لا يختلفون في ذلك، ومحكيٌّ عن الإمامية، والخوارج، وأبي بكر بن داود من أهل الظاهر...».

[7] . شرح التجريد في فقه الزيدية، الإمام النَّظار المؤيد بالله أحمد بن الحسين الهاروني ،‌ ج3، ص11:« ولا يحل للمسلم نكاح الذمية، ولا للذمي نكاح المسلمة».

[8] . التاج المُذْهَب لأحكام المَذْهَب، القاضي أحمد بن قاسم العنسي، بَابُ الذَّبْحِ بِالْكَسْرِ: «وَأَمَّا ذَبِيحَةُ الْكَافِرِ وَالْكِتَابِيِّ وَلَوْ صَغِيرًا ذِمِّيًّا كَانَ أَمْ حَرْبِيًّا فَلَا تُجْزِئُ وَهُوَ مَذْهَبُ الْهَادِي وَالْقَاسِمِ وَالنَّاصِرِ وَإِحْدَى الرِّوَايَتَيْنِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ وَهُوَ الْمُخْتَارُ لِأَهْلِ الْمَذْهَبِ».

[9] . التاج المُذْهَب لأحكام المَذْهَب، القاضي أحمد بن قاسم العنسي: ( الْفَرْضَ الثَّامِنَ ) وَهُوَ ( غَسْلُ الْقَدَمَيْنِ ) فَإِنَّهُ وَاجِبٌ عِنْدَنَا ( مَعَ الْكَعْبَيْنِ ).

[10] . شرح التجريد في فقه الزيدية، ج1، ص298:«ومن فرضها قراءة فاتحة الكتاب وثلاث آيات معها مرة واحدة».

[11] . التاج المذهب لأحكام المذهب، أحمد بن يحيى بن المرتضى – زيدية،‌باب صلاة الجماعة.

[12] . شرح التجريد في فقه الزيدية، ج3، ص55:« ونكاح المتعة حرام، وهو أن يتزوج الرجل المرأة إلى أجل مضروب».

ب) معرفی برخی از ائمه و بزرگان زیدیه:

1.قاسم رسّى از نوادگان امام حسن(عليه السلام) در سال 169 هجرى در منطقه رسّ (نزديك مدينه) به دنيا آمد. وى فقه را نزد علماى حنفى و كلام را نزد معتزله فراگرفت و با تأثيرپذيرى از معتزله، زمينه ساز پذيرش ديدگاه هاى معتزله توسط زيديان يمن گرديد. از كتب وى مى توان الرد على الزنديق ابن المقفع، الرد على النصارى، الرد على الرافضه، الرد على المجبره، تثبيت الامامه و الطهاره را نام برد.

2. امام هادى مؤسس حكومت زيديه يمن، از پدربزرگش قاسم رسّى متأثر بود و ديدگاه هاى وى را تبيين دوباره نمود. وى امام على(عليه السلام) را افضل صحابه و احق به خلافت مى دانست و پس از آن حضرت معتقد به امامت امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) بوده. او به صحابه نيز نگاه مثبت داشته است.

3. ناصر اطروش بسيارى از زرتشتيان گيلان را مسلمان نمود. او در كلام متبحر و در فقه نيز صاحب مكتب است. انديشه هاى كلامى و فقهى او به اماميه نزديك است. وى امامت دو امام در يك زمان را نيز مى پذيرد.

4. عالمان سلفی زیدی:

«از قرن نهم هجرى به بعد در زيديه يمن، انديشمندانى ظهور يافته كه به تفكر سلفى گرايش پيدا كرده و كم كم از زيديه معتزلى يا زيدى اهل بيتى فاصله گرفتند. اين افراد به ردّ و نقض افكار مطرح در زيديه پرداخته و انديشه و افكار اهل حديثِ اهل سنّت را به زيديه وارد كردند.

زيديه كه تا آن زمان در فقه و كلام گرايش عقلى داشت با ظهور اين افكار به سوى اهل سنّت گرايش پيدا كرده، مروّج افكار احمدبن حنبل، ابن تيميه و وهابيت گرديد و اين چنين به احاديث مروى از طريق اهل سنّت متمايل شد. اين چرخش از ابن الوزير در قرن هشتم و نهم هجرى شروع شد و در قرون بعد به وسيله فرزندان و شاگردان وى ادامه يافت.

در قرن يازده حسن بن احمد جلال اين راه را ادامه داده و در قرن دوازدهم اين فكر تجديد حيات دوباره يافت. در اين قرن دو نفر از بزرگان زيديه با نام هاى صالح بن مهدى مُقبلى و محمدبن اسماعيل معروف به ابن الامير به دفاع از تفكر سلفيه پرداخته و حتى ابن الامير رساله اى در تأييد ديدگاه هاى محمد بن عبدالوهاب نوشت.

اين گرايش در قرن سيزدهم با ظهور محمدبن على شوكانى به اوج خود رسيد و در اصول و فروع به حنابله نزديك گرديد. مدرسه شوكانى تاكنون در يمن پايدار مانده و اكنون دو طيف مختلف در زيديه وجود دارد.

يكى از آنها، همان خط اصيل زيديه قاسميّه است كه افكار انديشمندان سابق زيديه را ترويج مى كند كه مى توان از اين با عنوان «زيديه اهل بيتى» يا «زيديه معتزلى متشيّع» از آن ياد كرد و ديگرى جريان زيديه سلفى يا زيديه سنّى است كه به وسيله عربستان در حال تقويت است».[1]


[/HR] [1] . زیدیه تاریخ و عقاید، تالیف مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد.

نگاهی مختصر به اسماعیلیه

اسماعيليه فرقه اى است كه پس از شش امام اول شيعيان ، معتقد به امامت فرزند بزرگ امام صادق عليه السلام به نام اسماعيل و يا فرزند اسماعيل (محمد) می باشد.

مهمترين ويژگى این فرقه، باطنى گرى و تاءويل گسترده ی آيات و احاديث است که به واسطه ی چنین امری به اعتقاد همه ی فرق اسلامى، آنها در تاءويل دين راه افراط را طی نموده اند.

این فرقه در طول تاریخ فراز و نشیبهای مختلفی را طی نموده و عقاید گوناگونی نیز از آنان در طول حیاتشان منتشر گردیده و منشعب به انشعابات مختلفی همچون: اسماعيليه خالصه، مباركيه، فاطميان، نزاريه، مستعليه،‌ حافظيه،‌ طيبيه قاسميه، آقاخانيه، گردیدند.

احكام و فقه اسماعيليه[1]

هر چند که به واسطه ی تنوع اعتقادی این فرقه (که تاثیر گذار در فقه نیز می باشد)، نمی توان به شکل دقیق به چگونگی انجام شریعت در نزد این فرقه پی برد؛ اما در مورد فاطمیون گفته شده که تعاليم ظاهرى آنان با تعاليم اماميه تفاوت چندانى نداشته است.

فقيه بزرگ این فرقه قاضى ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى (متوفى 363 ه.ق) است كه كتابى به نام «دعائم الاسلام في ذكر الحلال والحرام والقضايا و الاحكام‏» نوشته كه مورد استناد فرقه اسماعيليه مى‏باشد و اين كتاب محكمترين و قوى‏ترين منبع قانونگذارى دولت فاطميين مصر به شمار مى‏رفته است.

موفق باشید.


[/HR] [1]. [=arial]نظر كلى به باورهاى اسماعيليان

صدرا;603925 نوشت:
این فرقه در طول تاریخ فراز و نشیبهای مختلفی را طی نموده و عقاید گوناگونی نیز از آنان در طول حیاتشان منتشر گردیده و منشعب به انشعابات مختلفی همچون: اسماعيليه خالصه، مباركيه، فاطميان، نزاريه، مستعليه،‌ حافظيه،‌ طيبيه قاسميه، آقاخانيه، گردیدند.

الان چه فرقه هاییشون هستن؟
فکر کنم سه چهارم آقاخانیه باشن یک چهارم هم یه فرقه دیگه

اگه مهمترین فرقه زنده شون آقاخانیه است میخواستم یه کم در موردشون توضیح بدین مثلا فقه دارن؟ احادیث از 49 تا امامشون دارن؟ امامهاشون حق تشریع دارن؟ یا کلا در همه چی تسامح دارن؟ مثلا این که حجاب ندارن چون امامشون بهشون اجازه داده یا نه خود آیینشون خیلی تسامح داره در احکام؟


سؤال اول: اشتراکات و افتراقات فرقه ی زیدیه با شیعه چگونه است؟
جواب:
زيديه فرقه اى است كه پس از امام على و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) به امامت زيد فرزند امام سجاد (عليهما السلام) معتقد بوده و امام سجاد (عليه السلام) و ساير امامان بعدى شيعه اثنى عشريه را تنها به عنوان پيشوايان علم و معرفت از اهل بیت (علیهم السلام) مى پذيرند.

امامان و عالمان زيديه هر چند به سيره عملى و نوشته هاى زيد توجه خاصی داشته اند؛ اما در عقايد گرایش به مکتب اعتزال و در فقه گرایش به مذهب فقهی حنفی داشته اند. بواسطه ی چنین امری آرای زیدیه در اعتقادات و فروع احکام حد فاصلی میان مذهب شیعه و اهل سنت است؛ لذا فقه زیدی آمیخته ای از فقه ابو حنیفه و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است که البته چنین امری، ثمره ی مصادر استنباط احکام شرعی در نزد آنان است؛‌ زیرا در این فقه علاوه بر قرآن و سنت و عقل، اجماع و قیاس و مصالح مرسله از مصادر استنباط حکم شرعی به شمار رفته که به واسطه ی آن آرای فقهی زیدیه در مواردی همچون فقه اهل سنت است.

برای نمونه ما به مواردی اشاره می نمائیم:

موارد اشتراکی:

1) ‌اذان در نزد زیدیه همانند اذان در نزد شیعه است و آنان بر خلاف اهل سنت قائل به جزئیت (حی علی خیر العمل)، می باشند.[1]

2) زیدیه تصویب در اذان (در اذان نماز صبح بعد از فقره ی حی علی الفلاح گفته شود: الصلاة خیر من النوم)، را غیر مشروع می دانند.[2]

3) زیدیه تکتف (دست بسته نماز خواندن) را عملی غیر مشروع دانسته و قائل به حرمت و یا لااقل کراهت این عمل می باشند.[3]

4) ‌تشهد و سلام در نزد زیدیه شبیه صیغه ی تشهد در فقه شیعه است؛ هر چند آنان در وجوب و یا استحباب آن اختلاف نظر داشته و ادای آنرا به شکل صیغه ی نقل شده از سوی اهل سنت را نیز جایز می دانند.[4]

5) زیدیه در سفر قائل به وجوب قصر بر مسافرمی باشند. (وظیفه ی مسافر آن است که نمازهای چهار رکعتی را شکسته بخواند).[5]

6) زیدیه مسح نمودن بر خفین (نوعی پوشش از چرم نازک که همانند کفش پا را می پوشاند) را جایز نمی دانند.[6]

7) زیدیه ازدواج با اهل کتاب را جایز نمی دانند.[7]

Dirol زیدیه ذبیحه ی غیر مسلمان را حرام می دانند.[8]

برخی از موارد اختلافی:

1) کیفیت وضو گرفتن در نزد زیدیه همانند وضو گرفتن اهل سنت است. آنان قائل به مسح جمیع سر به همراه مسح دو گوش و شستن پاها تا کعبین می باشند.[9]

2) زیدیه همچون اهل سنت،‌ در قرائت نماز بعد از حمد خواندن سه سوره از قرآن را کافی می دانند.[10]

3) در فقه زیدی اقتدای به امام جماعتی که دارای مذهب دیگری است، جایز شمرده شده است.[11]

4) زیدیه ازدواج موقت(متعه) را همانند اهل سنت حرام می دانند.[12]

پی نوشت:

[1] . الإنتصار على علماء الأمصار، الإمام المؤيد بالله يحيى بن حمزة بن إبراهيم بن علي الحسيني المتوفى سنة 749 هـ، ج2، ص562، مکتبة الشاملة: «في صفة الأذان وصفته ظاهرة، وهي: اللّه أكبر، اللّه أكبر، اللّه أكبر، اللّه أكبر، أشهد ألا إله إلا اللّه، أشهد ألا إله إلا اللّه، أشهد أن محمداً رسول اللّه، أشهد أن محمداً رسول اللّه، حي على الصلاة، حي على الصلاة، حي على الفلاح، حي على الفلاح، حي على خير العمل، حي على خير العمل، اللّه أكبر، اللّه أكبر، لا إله إلا الله. هذا تمهيد الفصل».

[2] . الإنتصار على علماء الأمصار، ج2، ص585: «وهل يكون مشروعاً في الأذان أم لا؟ فيه مذهبان: المذهب الأول: أنه غير مشروع، وهذا هو رأي أئمة العترة، ومحكي عن الشافعي في الجديد».

[3]. البحر الزخار الجامع لمذاهب علماء الأمصار، الإمام أحمد بن يحيى المرتضى(عليه السلام)- زيدية،‌ج3، ص420: « وَوَضْعُ الْيَدِ عَلَى الْيَدِ بَعْدَ التَّكْبِيرِ غَيْرُ مَشْرُوعٍ ، لِقَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ { اُسْكُنُوا فِي الصَّلَاةِ }».

[4] . الإنتصار على علماء الأمصار، ج3، ص283.

[5] . شرح التجريد في فقه الزيدية، الإمام النَّظار المؤيد بالله أحمد بن الحسين الهاروني،ج1، ص415: «‌فرض المسافر ركعتان إلاَّ المغرب».

[6] . الإنتصار على علماء الأمصار،ج1،ص849:«...لا يجوز المسح على الخفين، وهذا هو رأي أئمة العترة القاسمية والناصرية لا يختلفون في ذلك، ومحكيٌّ عن الإمامية، والخوارج، وأبي بكر بن داود من أهل الظاهر...».

[7] . شرح التجريد في فقه الزيدية، الإمام النَّظار المؤيد بالله أحمد بن الحسين الهاروني ،‌ ج3، ص11: «ولا يحل للمسلم نكاح الذمية، ولا للذمي نكاح المسلمة».

[8] . التاج المُذْهَب لأحكام المَذْهَب، القاضي أحمد بن قاسم العنسي، بَابُ الذَّبْحِ بِالْكَسْرِ: «وَأَمَّا ذَبِيحَةُ الْكَافِرِ وَالْكِتَابِيِّ وَلَوْ صَغِيرًا ذِمِّيًّا كَانَ أَمْ حَرْبِيًّا فَلَا تُجْزِئُ وَهُوَ مَذْهَبُ الْهَادِي وَالْقَاسِمِ وَالنَّاصِرِ وَإِحْدَى الرِّوَايَتَيْنِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ وَهُوَ الْمُخْتَارُ لِأَهْلِ الْمَذْهَبِ».

[9] . التاج المُذْهَب لأحكام المَذْهَب، القاضي أحمد بن قاسم العنسي: ( الْفَرْضَ الثَّامِنَ ) وَهُوَ ( غَسْلُ الْقَدَمَيْنِ ) فَإِنَّهُ وَاجِبٌ عِنْدَنَا ( مَعَ الْكَعْبَيْنِ ).

[10] . شرح التجريد في فقه الزيدية، ج1، ص298:«ومن فرضها قراءة فاتحة الكتاب وثلاث آيات معها مرة واحدة».

[11] . التاج المذهب لأحكام المذهب، أحمد بن يحيى بن المرتضى – زيدية،‌باب صلاة الجماعة.

[12] . شرح التجريد في فقه الزيدية، ج3، ص55:« ونكاح المتعة حرام، وهو أن يتزوج الرجل المرأة إلى أجل مضروب».


سؤال دوم: برخی از بزرگان زیدیه را معرفی نمائید.

جواب: برخی از بزرگان زیدیه عبارتند از:
1. قاسم رسّى از نوادگان امام حسن(عليه السلام) در سال 169 هجرى در منطقه رسّ (نزديك مدينه) به دنيا آمد. وى فقه را نزد علماى حنفى و كلام را نزد معتزله فراگرفت و با تأثير پذيرى از معتزله، زمينه ساز پذيرش ديدگاه هاى معتزله توسط زيديان يمن گرديد. از كتب وى مى توان :«الرد على الزنديق ابن المقفع»؛ «الرد على النصارى»؛ « الرد على الرافضه»؛ «الرد على المجبرة»؛ «تثبيت الامامه و الطهارة» را نام برد.

2. امام هادى مؤسس حكومت زيديه يمن، از پدربزرگش قاسم رسّى متأثر بود و ديدگاه هاى وى را تبيين دوباره نمود. وى امام على(عليه السلام) را افضل صحابه و احق به خلافت مى دانست و پس از آن حضرت معتقد به امامت امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) بوده. او به صحابه نيز نگاه مثبت داشته است.

3. ناصر اطروش بسيارى از زرتشتيان گيلان را مسلمان نمود. او در كلام متبحر و در فقه نيز صاحب مكتب است. انديشه هاى كلامى و فقهى او به اماميه نزديك است. وى امامت دو امام در يك زمان را نيز مى پذيرد.

4. عالمان سلفی زیدی:
از قرن نهم هجرى به بعد در زيديه يمن، انديشمندانى ظهور يافته كه به تفكر سلفى گرايش پيدا كرده و كم كم از زيديه معتزلى يا زيدى اهل بيتى فاصله گرفتند. اين افراد به ردّ و نقض افكار مطرح در زيديه پرداخته و انديشه و افكار اهل حديثِ اهل سنّت را به زيديه وارد كردند.
زيديه كه تا آن زمان در فقه و كلام گرايش عقلى داشت با ظهور اين افكار به سوى اهل سنّت گرايش پيدا كرده، مروّج افكار احمدبن حنبل، ابن تيميه و وهابيت گرديد و اين چنين به احاديث مروى از طريق اهل سنّت متمايل شد. اين چرخش از ابن الوزير در قرن هشتم و نهم هجرى شروع شد و در قرون بعد به وسيله فرزندان و شاگردان وى ادامه يافت.
در قرن يازده حسن بن احمد جلال اين راه را ادامه داده و در قرن دوازدهم اين فكر تجديد حيات دوباره يافت. در اين قرن دو نفر از بزرگان زيديه با نام هاى صالح بن مهدى مُقبلى و محمدبن اسماعيل معروف به ابن الامير به دفاع از تفكر سلفيه پرداخته و حتى ابن الامير رساله اى در تأييد ديدگاه هاى محمد بن عبدالوهاب نوشت.
اين گرايش در قرن سيزدهم با ظهور محمدبن على شوكانى به اوج خود رسيد و در اصول و فروع به حنابله نزديك گرديد. مدرسه شوكانى تاكنون در يمن پايدار مانده و اكنون دو طيف مختلف در زيديه وجود دارد.
يكى از آنها، همان خط اصيل زيديه قاسميّه است كه افكار انديشمندان سابق زيديه را ترويج مى كند كه مى توان از اين با عنوان «زيديه اهل بيتى» يا «زيديه معتزلى متشيّع» از آن ياد كرد و ديگرى جريان زيديه سلفى يا زيديه سنّى است كه به وسيله عربستان در حال تقويت است.[1]

[1] . زیدیه تاریخ و عقاید، تالیف مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد.

سوال سوم: به شکل خلاصه عقاید و احکام فقهی اسماعیلیه چگونه است؟

جواب: اسماعيليه فرقه اى است كه پس از شش امام اول شيعيان ، معتقد به امامت فرزند بزرگ امام صادق عليه السلام به نام اسماعيل و يا فرزند اسماعيل (محمد) می باشد.

مهمترين ويژگى این فرقه، باطنى گرى و تاءويل گسترده ی آيات و احاديث است که به واسطه ی چنین امری به اعتقاد همه ی فرق اسلامى، آنها در تاءويل دين راه افراط را طی نموده اند.

این فرقه در طول تاریخ فراز و نشیبهای مختلفی را طی نموده و عقاید گوناگونی نیز از آنان در طول حیاتشان منتشر گردیده و منشعب به انشعابات مختلفی همچون: اسماعيليه خالصه، مباركيه، فاطميان، نزاريه، مستعليه،‌ حافظيه،‌ طيبيه قاسميه، آقاخانيه، گردیدند.

احكام و فقه اسماعيليه

هر چند که به واسطه ی تنوع اعتقادی این فرقه (که تاثیر گذار در فقه نیز می باشد)، نمی توان به شکل دقیق به چگونگی انجام شریعت در نزد این فرقه پی برد؛ اما در مورد فاطمیون گفته شده که تعاليم ظاهرى آنان با تعاليم اماميه تفاوت چندانى نداشته است.

فقيه بزرگ این فرقه قاضى ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى (متوفى 363 هـ.ق) است كه كتابى به نام «دعائم الاسلام في ذكر الحلال والحرام والقضايا و الاحكام‏» نوشته كه مورد استناد فرقه اسماعيليه است و اين كتاب محكمترين و قوى‏ ترين منبع قانونگذارى دولت فاطميين مصر به شمار رفته است.[1]

[1] .ر.ک: عقاید و باورهای اسماعیلیان، داود الهامی، فصلنامه کلام، شماره 19.

موضوع قفل شده است