حکم اعدام برای شراب خواری

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکم اعدام برای شراب خواری

با سلام
حسن شریعتی، رییس کل دادگستری استان خراسان رضوی از محکومیت دو نفر به اعدام، به جرم "شرب خمر" یا نوشیدن مشروبات الکلی خبر داد.
در قران کریم هرگز از اعدام چه برای این سیئه و چه برای گناه دیگر جز قتل عمد سخنی به میان نیامده،گرچه این کار گناه کبیره است ولی مجازاتی برای آن تعیین نشده.و حتی برای ربا خواری که به منظله جنگ با خداست نیز سخنی از مجازات در میان نیست
چرا باید محاکم ما چنین احکامی که هیچ توجیه فقهی ندارد را صادر کند

مردخدا;235261 نوشت:
با سلام
حسن شریعتی، رییس کل دادگستری استان خراسان رضوی از محکومیت دو نفر به اعدام، به جرم "شرب خمر" یا نوشیدن مشروبات الکلی خبر داد.
در قران کریم هرگز از اعدام چه برای این سیئه و چه برای گناه دیگر جز قتل عمد سخنی به میان نیامده،گرچه این کار گناه کبیره است ولی مجازاتی برای آن تعیین نشده.و حتی برای ربا خواری که به منظله جنگ با خداست نیز سخنی از مجازات در میان نیست
چرا باید محاکم ما چنین احکامی که هیچ توجیه فقهی ندارد را صادر کند

جناب مرد خدا سلام علیکم :Gol:
اولا باید توجه داشته باشید که الخبر یحتمل الصدق و الکذب که تا مدرک و سند خبر بصورت موثق نباشد قبولش نکنید
ثانیا به احتمال بسیار زیاد این دو نفر به تشخیص حاکم شرع و قاضی مربوطه مفسد فی الارض شناخته شدند که حکم اعدامشان آمده است و معنای مفسد فی الارض را از آیات قرآن پیگیری میکنیم

مفسد فى الارض كيست؟
فساد كه نقطه مقابل صلاح است، به هر گونه تخريب و ويرانگرى گفته می ‏شود، و به گفته" راغب" در" مفردات"، الفساد خروج الشي‏ء عن الاعتدال قليلا كان او كثيرا، و يضاده الصلاح، و يستعمل ذلك فى النفس و البدن و الاشياء الخارجة عن الاستقامة:" فساد هر گونه خارج شدن اشياء از حالت اعتدال است، كم باشد يا زياد، و نقطه مقابل آن صلاح است و اين در جان و بدن و اشيايى كه از حد اعتدال خارج می ‏شوند، تصور می ‏شود".
بنا بر اين تمام نابسامانيهايى كه در كارها ايجاد می ‏گردد، و همه افراط و تفريط ها در كل مسائل فردى و اجتماعى، مصداق فساد است" در قرآن مجيد نيز در بسيارى از موارد" فساد" و" صلاح" در برابر يكديگر قرار گرفته‏ اند، در سوره شعراء آيه 152 می ‏خوانيم الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ:" آنها كه در زمين فساد می ‏كنند و اصلاح نمی ‏كنند".

در سوره بقره آيه 220 می ‏فرمايد: وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ:" خداوند مفسدان را از مصلحان می ‏شناسد".

و در سوره اعراف آيه 142 می خوانيم: وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ:
" اصلاح كن و راه مفسدان را پيروى مكن".

در بعضى از موارد ايمان و عمل صالح را در برابر فساد قرار داده است، أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ:" آيا آنها را كه ايمان و عمل صالح بجا آوردند همانند مفسدان فى الارض قرار دهيم" (سوره ص آيه 27).

از سوى ديگر در بسيارى از آيات قرآن،" فساد" با كلمه" فى الارض"، همراه ذكر شده كه نشان می ‏دهد، نظر به جنبه ‏هاى اجتماعى مساله است، اين
تعبير در بيست و چند مورد از قرآن به چشم می ‏خورد.

و از سوى سوم" فساد و افساد" در آيات مختلف قرآن مجيد با گناهان ديگرى كه شايد غالبا جنبه مصداق دارد ذكر شده كه بعضى از اين گناهان فوق العاده بزرگ و بعضى از آن كوچكتر است مثلا:
گاهى همرديف با جنگ با خدا و پيامبر آمده است مانند إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً (مائده- 33).

و گاهى همرديف با هلاك كردن حرث و نسل (انسانها و زراعتها) وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ (بقره- 205).

و زمانى در كنار قطع پيوندهايى كه خدا به آن فرمان داده است مانند الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ (بقره- 27).

و گاه در كنار برترى جويى و سركشى قرار گرفته تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً:" اين سراى آخرت است، كه آن را براى كسانى قرار می دهيم كه اراده برترى جويى در زمين و فساد ندارند" (قصص- 83).

گاه" فرعون" را مفسد می ‏شمارد، و بهنگام توبه كردن در حال غرق شدنش در نيل می ‏گويد: آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ:" هم اكنون ايمان می ‏آورى در حالى كه قبلا گناه كردى و از مفسدان بودى" (يونس- 91).
و نيز اين كلمه (فساد فى الارض) گاه در مورد سرقت به كار رفته، همانگونه كه در داستان برادران يوسف می ‏خوانيم كه پس از اتهامشان به سرقت گفتند:
تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ:" بخدا سوگند شما می دانيد ما نيامده ‏ايم كه در زمين مصر فساد كنيم و ما هرگز سارق نبوده‏ ايم" (يوسف- 73).

و گاه در مورد همرديف كم ‏فروشى بيان شده همانگونه كه در داستان شعيب
می ‏خوانيم وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ:" كم فروشى نكنيد و حق مردم را كم نگذاريد و در زمين فساد نكنيد" (هود- 85).

و بالآخره گاهى به معنى به هم ريختن نظام عالم هستى و جهان آفرينش آمده است لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا:" اگر در زمين و آسمان غير از خداوند يگانه" اللَّه"، خدايان ديگرى بودند فاسد می ‏شدند" (انبياء- 22).

از مجموع اين آيات كه در سوره ‏هاى مختلف قرآن آمده به خوبى استفاده می ‏شود كه فساد به طور كلى، يا فساد فى الارض يك معنى بسيار وسيع دارد كه بزرگترين جنايات همچون جنايات فرعون و ساير جباران، و كارهاى كمتر از آن را و حتى گناهان همچون كم ‏فروشى و تقلب در معامله را شامل می ‏شود، و البته با توجه به مفهوم وسيع فساد كه هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل می ‏شود، اين وسعت كاملا قابل درك است.
حتى در آيه 33 سوره مائده كه" مفسد فى الارض" با" محارب با خدا و پيامبر" همراه ذكر شده، چهار نوع، مجازات می بينيم كه حتما حاكم شرع بايد در هر مورد مجازاتى را كه با مقدار جنايت متناسب است برگزيند (كشتن- بدار آويختن- قطع ايدى و ارجل- و تبعيد) فقهاى ما در بحث محارب و مفسد فى الارض شرائط و حدود اين مجازاتها را در كتب فقهى مشروحا بيان كرده‏ اند «1».
و نيز براى ريشه كن كردن اين گونه مفاسد، در هر مورد بايد به وسيله‏اى‏
متشبث شد، گاهى نخستين مرحله امر به معروف و نهى از منكر، يعنى نصيحت و اندرز و تذكرات، كافى است، ولى زمانى هم فرا مى‏رسد كه بايد به آخرين درجه شدت عمل يعنى جنگ متوسل شد.
ضمنا تعبير به فساد فى الارض ما را به يك واقعيت در زندگى اجتماعى انسانها رهنمون می شود و آن اينكه مفاسد اجتماعى، معمولا موضعى نخواهند بود و در يك منطقه نمی ‏توان آنها را محصور ساخت، بلكه در سطح اجتماع و در روى زمين گسترش پيدا می ‏كنند و از يك گروه به گروه ديگر سرايت خواهد كرد.
اين نكته نيز از آيات قرآن به خوبى استفاده می ‏شود كه يكى از اهداف بزرگ بعثت پيامبران پايان دادن به هر گونه فساد در ارض (به معنى وسيعش) بوده است آن چنان كه از قول شعيب پيامبر بزرگ الهى مى‏خوانيم: إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ او در برابر فساد آن قوم سركش می گويد" تنها هدف من اين است كه تا آنجا كه در قدرت دارم به مبارزه با فساد بر خيزم و اصلاح كنم" (هود- 88).
***********************************
(1) ما نيز در ذيل آيه 33 سوره مائده (جلد 4 صفحه 358 به بعد) شرح لازم را در اين زمينه بيان نموديم.
__________________________
تفسير نمونه، ج‏10، ص: 204

رحیق مختوم;235294 نوشت:
مفسد فى الارض كيست؟

کلمه ای که زیاد شنیده میشود ! ولی قدرت به انسان های ضیعف میرسد!

رحیق مختوم;235294 نوشت:
اولا باید توجه داشته باشید که الخبر یحتمل الصدق و الکذب که تا مدرک و سند خبر بصورت موثق نباشد قبولش نکنید ثانیا به احتمال بسیار زیاد این دو نفر به تشخیص حاکم شرع و قاضی مربوطه مفسد فی الارض شناخته شدند که حکم اعدامشان آمده است و معنای مفسد فی الارض را از آیات قرآن پیگیری میکنیم

با سلام دوباره
بنده که نگفتم با تشخیص کسی دیگری مفصد فی الارض شناخته شدند.
شما همه مصادیق مفصد فی الارض رو آوردید هرچند که شرب خمر رو در بر نمیگرفت اما بر چه اساس مفصد فی الارض بودن مترادف است با محکوم به مرگ بودن؟
فراموش نکنید که شراب و خمر در سالهای نخستین پس از بعثت حرام نبود و مومنین ازآن پرهیز نمیکردند.و پس از حرام شدنش در هنگام اضطرار جائز شمرده شده همانند دیگر محرمات مانند گوشت خوک .
اگر شراب خاری را مصداق فساد در زمین بدانیم یعنی خداوند در شرایط اضطراری فساد در زمین را جایز میداند.
در ثانی در کجای تاریخ صدر اسلام خونده اید که برای این سیئه یا دیگر گناهان کبیره حکم مرگ صادر کرده اند؟

مردخدا;235261 نوشت:
با سلام
حسن شریعتی، رییس کل دادگستری استان خراسان رضوی از محکومیت دو نفر به اعدام، به جرم "شرب خمر" یا نوشیدن مشروبات الکلی خبر داد.
در قران کریم هرگز از اعدام چه برای این سیئه و چه برای گناه دیگر جز قتل عمد سخنی به میان نیامده،گرچه این کار گناه کبیره است ولی مجازاتی برای آن تعیین نشده.و حتی برای ربا خواری که به منظله جنگ با خداست نیز سخنی از مجازات در میان نیست
چرا باید محاکم ما چنین احکامی که هیچ توجیه فقهی ندارد را صادر کند

با سلام و عرض ادب و کسب اجازه از اساتید گروه فقه

1- مصدر استنباط احکام شرعی منحصر به قرآن کریم نیست تا اشکال شما وارد باشد. همۀ عالمان مسلمان علاوه بر قرآن، سنت و عقل و اجماع(با اختلاف تفسیری که در آن است) را حجت می دانند.
حد شارب خمر در روایات آمده که 80 ضربه تازیانه است.( عن جميل بن دراج ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) أنه قال : في شارب الخمر إذا شرب ضرب ، فان عاد ضرب ، فان عاد قتل في الثالثة.وسائل الشیعه، حدیث: 34639) .

2- در صورتی که برای حاکم ثابت شود فردی شرب خمر نموده حکم آن باید جاری گردد. حال اگر فردی دو مرتبه شرب خمر نماید و تازیانه بخورد ، بار سوم کشته می شود هر چند طبق قولی بار چهارم کشته می شود.

3- اگر چند بار مسكر بنوشد و بين آنها حد نخورده باشد يك حد براى همه ميگساريهايش كافى است ، و اگر بنوشد و حد بخورد و يك بار ديگر بنوشد و حد بخورد بار سوم و بقولى بار چهارم كشته مى شود.(تحریر الوسیله)

اگر شراب خوارى قبل از شهادت شهود عليه او (بر اينكه شراب نوشيده ) توبه كرده باشد حد از او ساقط مى شود، ولى اگر بعد از شهادت شهود توبه كرده باشد حد از او ساقط نمى شود، و اما اگر بعد از اقرار توبه كند اختيار حد زدن و بخشيدنش بدست حاكم است و نزديكتر به احتياط آنست كه حد جارى بشود.(تحریر الوسیله)

این مطالب در مورد گناهانی است که حد خاص دارند اما در مورد تعزیر امر تفاوت دارد.

4- در مورد محل بحث نیز شخصی بوده که بعد از شرب خمر و اثبات شرعی آن حد خورده ولی وی دوباره تکرار نموده و باز حد خورده است لذا مرتبه سوم اجرای حد بر او است.
و در خبر ها به نقل از ایسنا آمده: رييس كل دادگستري خراسان رضوي با اشاره به اينكه در جرائم مربوط به مشروبات الكلي به هيچ وجه در تعقيب، محاكمه و مجازات ارفاق نمي‌كنيم و حتما مرتكبين اين جرائم را به اشد مجازات محكوم خواهيم كرد، گفت: دو نفر كه براي سومين بار مرتكب استفاده از مشروبات الكلي شده بودند و در دو مرتبه گذشته حد شرب خمر در مورد آنها اجرا شده بود، محكوم به اعدام شده‏اند.

موفق باشید.

مردخدا;235261 نوشت:
با سلام
حسن شریعتی، رییس کل دادگستری استان خراسان رضوی از محکومیت دو نفر به اعدام، به جرم "شرب خمر" یا نوشیدن مشروبات الکلی خبر داد.
در قران کریم هرگز از اعدام چه برای این سیئه و چه برای گناه دیگر جز قتل عمد سخنی به میان نیامده،گرچه این کار گناه کبیره است ولی مجازاتی برای آن تعیین نشده.و حتی برای ربا خواری که به منظله جنگ با خداست نیز سخنی از مجازات در میان نیست
چرا باید محاکم ما چنین احکامی که هیچ توجیه فقهی ندارد را صادر کند
با سلام
ابتدائا اينكه تمام جرايم در قران جرم انگاري نشده و درواقع نبايد مي شده چون كتاب قانون نيست
دوم:مجازات خوردن شراب كه در فقه حد مسكر ناميده مي شود80 تازيانه است. و بر كسي جاري مي شود كه عاقل و بالغ و مختار و آگاه به مسكر بودن و حرام بودن آن باشد(عين ماد ه 166قانون مجازات اسلامي)
سوم:با اقرار و شهادت ثابت مي شود.در اقرار 2 بار كافي و در شهادت 2 مرد عادل كافي است.
چهارم:هرگاه كسي كه چندبار شرب مسكر نمايد و بعد از هر بار حد براو جاري شود (يعني 80 تا تازيانه)در مرتبه سوم كشته مي شود.عين ماده 179 قانون مجازات)
پنجم:اين مواد قانوني كه گفتم به نوعي همان ترجمه تحريرالوسيله خميني است پس فقهي و به قولي مبتني بر شرع مقدس يعني قران ،سنت،عقل و اجماع است.
ششم:نتيجتا امكان اعدام مسكر به كيفيت گفته شده هست و لازم نيست كه طريق افساد في الارض رفته بشه .راي صادره كاملا صحيح و قانوني است و اي كاش در مورد زنا و لواط هم ازاين احكام بيشتر صادر شه تا بلكه در جامعه به يه اصلاح حداقلي برسيم كاش مسوولان ترس از گزارش هاي كميسيون حقوق بشر سازمان مملل و گزارش هاي uprرو كنار ميذاشتن .
واقعا چه قدر طول مي كشه تا ما به معناي واقعي احكام الهي پي ببريم البته اينو براي خودم ميگم ولي حالا درك مي كنم كه اگه در ماه اقلا چندتا از اين احكام سرقت حدي اجرا مي شد حداقل كمي امنيت به جامعه مسلمين !بر مي گشت.

مردخدا;235312 نوشت:
با سلام دوباره
بنده که نگفتم با تشخیص کسی دیگری مفصد فی الارض شناخته شدند.
شما همه مصادیق مفصد فی الارض رو آوردید هرچند که شرب خمر رو در بر نمیگرفت اما بر چه اساس مفصد فی الارض بودن مترادف است با محکوم به مرگ بودن؟
فراموش نکنید که شراب و خمر در سالهای نخستین پس از بعثت حرام نبود و مومنین ازآن پرهیز نمیکردند.و پس از حرام شدنش در هنگام اضطرار جائز شمرده شده همانند دیگر محرمات مانند گوشت خوک .
اگر شراب خاری را مصداق فساد در زمین بدانیم یعنی خداوند در شرایط اضطراری فساد در زمین را جایز میداند.
در ثانی در کجای تاریخ صدر اسلام خونده اید که برای این سیئه یا دیگر گناهان کبیره حکم مرگ صادر کرده اند؟

جناب مرد خدا انگار متوجه منظور ما نشدید
خدمتتون عرض کردیم اگر شرب خمر باعث فساد (تجاوز به حقوق شهروندی) در جامعه شود یکی از مصادیق مفسد فی الارض خواهد بود و در اسلام حکم مفسد فی الارض در حد اعلایش اعدام است و الا اگر باعث فساد نشود مانند همان جوامعی که حضرتعالی در آن زندگی میکنید که شرب خمر بصورت کاملا عادی انجام می گیرد ولی چون باعث فساد (تجاوز به حقوق شهروندی) نمیشود فلذا دادگاههای آن کشورها در این باره حکمی را صادر نمیکنند

اما در شرائط اضطرار بله گاهی جائز شمرده میشود مانند هنگامی که مداوای مریض منوط به شرب خمر باشد که اکثر علما فرمودند بقدری که رفع حاجت گردد اجازه شرب خمر دارد و یا اگر واقعا نجات جان مریضی منوط به خوردن گوشت خوک باشد و پزشک معالج نیز زیاده روی در نسخه پیچی نکند باز هم عند الاضطرار اشکالی نخواهد داشت
شراب خواری زمانی مصداق مفسد فی الارض را به خود خواهد گرفت که منجز به تجاوز به حقوق شهروندی گردد و الا هم شما میدانید و هم ما میدانیم که بعضا مردم جامعه ما در خفا دست به شرب خمر میزنند
و اما درباره تحریم شراب که آیاتش تدریجا نازل گردید به تفسیر قرآن توجه فرمائید

عبد اللّه بن عمر می ‏گويد: در تحريم شراب، سه آيه نازل گرديده است، نخستين آيه اين بود:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما. «1»
از تو در باره شراب و قمار سؤال می كنند، بگو! در آن‏ها گناه و زيان بزرگى است و منافعى [از نظر مادى‏] براى مردم در بر دارد، ولى گناه‏شان بيش‏تر از نفع‏شان می ‏باشد.
عبد اللّه می ‏گويد: چون اين آيه نازل شد، عده ‏اى گفتند: شراب حرام گرديد، عده‏ اى ديگر عرضه داشتند يا رسول اللّه! بگذار ما از همان منافعش كه پروردگار بدان اشاره نموده است، استفاده كنيم! رسول اكرم (ص) در برابر خواسته آنان سكوت اختيار نمود تا آيه دوم نازل شد و آن آيه اين بود:
لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏. «2»
نظير اين روايت را ابو هريره نيز آورده است. «3»
ابو مسيره نقل كرده است كه چون آيه تحريم شراب نازل گرديد، عمر بن خطاب گفت: خداوندا! حكم شراب را براى ما روشن‏تر از اين بيان كن! آن گاه اين آيه نازل گرديد:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ. «4»
اين آيه براى عمر خوانده شد ولى او قانع نگرديد و عرضه داشت: خداوندا! حكم شراب را روشن‏تر بيان كن! اين آيه فرود آمد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏.
ابو مسيره می ‏گويد: پس از نزول اين آيه، مؤذن رسول خدا (ص) بعد از اذان با صداى بلند اعلان نمود: كسى با حالت مستى به نماز نزديك نشود! اين آيه كه بر عمر خوانده شد او براى بار سوم گفت: خدايا! حكم خمر را از اين نيز روشن‏تر بيان فرما! تا اين كه آيه سوره مائده نازل شد که يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون‏ مائده 90
و چون آيه در انتهاى آن به جمله فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ رسيد كه «آيا از اين عنصر فساد و خطرناك خوددارى خواهيد كرد؟!» عمر اين نداى بيدارگر و جان‏فزا را شنيد و با صداى بلند گفت: انتهينا- انتهينا آرى، به گوش جان خريديم. «خوددارى نموديم، خوددارى نموديم.» نسائى نيز همين حديث را با اختلاف مختصرى نقل نموده است.
از اين روايات استفاده می ‏شود كه قبل از نزول آيه مورد بحث حكم حرمت خمر نازل گرديده بود و خود اين آيه نيز در تعقيب همان حكم نازل شده است. به اين دلايل است كه گفتيم نظريه نسخ اين آيه با آيه تحريم خمر باطل و بی ‏اساس است.

******************************************
(1) بقره/ 219.
(2) نساء/ 43.
(3) مسند احمد، 2/ 351.
(4) بقره/ 219.

____________________________
بيان درمسائل قرآن، ص: 430

البته درباره مراحل تحریم شراب میتوانید به لینک زیر که دوستانم قبلا بحثش را انجام دادند مراجعه فرمائید

http://www.askdin.com/thread543-2.html

مردخدا;235261 نوشت:
با سلام
حسن شریعتی، رییس کل دادگستری استان خراسان رضوی از محکومیت دو نفر به اعدام، به جرم "شرب خمر" یا نوشیدن مشروبات الکلی خبر داد.
در قران کریم هرگز از اعدام چه برای این سیئه و چه برای گناه دیگر جز قتل عمد سخنی به میان نیامده،گرچه این کار گناه کبیره است ولی مجازاتی برای آن تعیین نشده.و حتی برای ربا خواری که به منظله جنگ با خداست نیز سخنی از مجازات در میان نیست
چرا باید محاکم ما چنین احکامی که هیچ توجیه فقهی ندارد را صادر کند

با سلام

بر اساس "قانون مجازات اسلامی" که در جمهوری اسلامی مورد استناد دادگاه‌ها قرار می‌گیرد٬ فردی که پس از مصرف مشروبات الکلی بازداشت شود٬ محکوم به هشتاد ضربه شلاق خواهد شد.

اما در ماده‌ی ۱۷۹ این قانون آمده است: "هرگاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته می‌شود". :Sham:
نوشیدن الکل که در فقه اسلام، "شرب مسکر" و یا "شرب خمر" نامیده می شود، حرام است و مرتکب آن مشمول مجازات "حد" می‌شود.
حد شرب مسکر برای مرد و یا زن هشتاد تازیانه است.
اما ولی‌الله حسینی، قاضی محاکم کیفری استان تهران معتقد است: "در جرائم مصرف الکل اثبات جرم دچار مشکل است زیرا حتی اگر پزشکی قانونی هم ثابت کند متهم الکل مصرف کرده تا خود اقرار نکند حد اجرا نمی‌شود مگر اینکه علم قاضی در تشخیص جرم کمک کند و این یک چالش قانونی است".
بر طبق ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی هم "هرکس مشروبات الکلی را بسازد یا بفروشد یا درمعرض فروش قرار دهد یا از خارج وارد کند یا در اختیار دیگری قرار دهد به سه ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و از یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی یا یک یا دو مورد از آنها محکوم می شود."
این البته برای نخستین بار نیست که چنین حکمی اجرا می‌شود٬ گرچه صدور چنین احکامی٬ یک روال عادی در محاکم دادگستری نیست.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2012/june/25/article/-31699807bb.html

جناب رحیق محقوم
پاسخ شما با آنچه جناب صدرا فرمودند خیلی فرق داشت.هر چند که معقول تر بود ولی گمان میکنم که اسلام برای جان افراد ارزش بیش از اینها قائل است که به دلیل حتی پایمالی حقوق شهروندی به این سادگی حکم اعدام صادر کند.
تصور خیلی از دوستان هم در مورد بلادی که من در آن زندگی میکنم غلط هست.محض اگاهی شما باید بگم اینجا تبلیغ برای مشروبات الکلی غدغن و نوشیدن آن در فضای باز جرم میباشد و جریمه آن 500 دلار است

مردخدا;235352 نوشت:
جناب رحیق محقوم
پاسخ شما با آنچه جناب صدرا فرمودند خیلی فرق داشت.هر چند که معقول تر بود ولی گمان میکنم که اسلام برای جان افراد ارزش بیش از اینها قائل است که به دلیل حتی پایمالی حقوق شهروندی به این سادگی حکم اعدام صادر کند.
تصور خیلی از دوستان هم در مورد بلادی که من در آن زندگی میکنم غلط هست.محض اگاهی شما باید بگم اینجا تبلیغ برای مشروبات الکلی غدغن و نوشیدن آن در فضای باز جرم میباشد و جریمه آن 500 دلار است

با سلام مجدد خدمت جناب مرد خدا

جناب صدرا زید عزه از اساتید ما هستند و بنده افتخار تلمذ در محضر با برکت آن بزرگوار را در این سایت دارم :ok:

جناب مرد خدا تحریم شراب خواری در تمام ادیان الهی هست همچنانکه قبلا جایی خدمت عزیزان عرض کردم چند اصول مسلم در تمام ادیان الهی ثابت هست که یکی همین عدم شرب خمر است
و اما در مورد ارزش جان انسانها بله اسلام بسیار برای نفوس انسانها ارزش قائل است و نمیگوید هر کسی بمحض شرب خمر حکمش اعدام است چرا که اگر اینطور باشد باید دست به یک قتل عام بزرگ زده بشه اسلام تا زمانی که خلافها و تجاوز به حقوق کسی محسوب نشود معمولا کاری به کار افراد ندارد و ضمن تنذیر آنها را به راه راست رهنمون می شود اما زمانی که همین خلاف کاریها منجر به قداره بندی و عربده کشی شود و مزاحمت برای نوامیس مردم ایجاد کند و این مسئله کرارا هم تکرار گردد آنوقت قوه قهریه احکام اسلامی وارد عمل خواهند گردید و مجرم را به مجازات اعمالش میرسانند در روایتی است که اگر کسی برای خودش ارزش قائل نشود از هیچکس انتظار ارزشگذاری نداشته باشد و یا اینکه حضرت علی ع میفرماید ای انسانها ارزش جان شما بهشت است پس به کمتر از آن راضی نشوید و خود را در معرض وساوس شیاطین قرار ندهید
وقتی انسانی پا را از دایره قانون و ارزشهای جامعه فراتر میگذاره و به حقوق شهروندی تجاوز میکنه در حقیقت برای نفس خودش ارزشی قائل نیست و جانش رو به مفتی بدست شیطان سپرده چطور قانون برایش میتواند ارزش قائل شود

جناب مرد خدا اون افرادی که حکم اعدامشان آمده تنها به شرب خمر صرف نبوده بلکه بخاطر اعمال شنیع دیگری که باعث شد مصداق مفسد فی الارض را پیدا کنند حکم به اعدامشان صادر گردید

وفقکم الله :Gol:

رحیق مختوم;235433 نوشت:
اسلام تا زمانی که خلافها و تجاوز به حقوق کسی محسوب نشود معمولا کاری به کار افراد ندارد و ضمن تنذیر آنها را به راه راست رهنمون می شود اما زمانی که همین خلاف کاریها منجر به قداره بندی و عربده کشی شود و مزاحمت برای نوامیس مردم ایجاد کند و این مسئله کرارا هم تکرار گردد آنوقت قوه قهریه احکام اسلامی وارد عمل خواهند گردید و مجرم را به مجازات اعمالش میرسانند

با سلام خدمت جناب رحیم مختوم.
بنده که گیج شدم. لطفا حکم شارب خمر را صریحا بر اساس احکام جزایی اسلام و قانون جمهوری اسلامی با منبع بفرمایید ببینیم در آن شرایط برای شارب خمر عنوان گردیده است یا خیر؟ یعنی بر اساس گفته شما حکم شارب خمر تا زمانی که به حقوق هیچ کسی تجاوز نکرده باشد حد نیست؟
با تشکر

از نظر من هیچ آدمی نباید محکوم به هیچ گونه تهمت و افترا و جزایی بشه مگر اینکه شاکی داشته باشه. درسته شراب نوشیدن حرامه اما تا وقتی مشکلی واسه ی کسی درست نکنه نباید مجازات بشه. چه برسه به اعدام. مفسد فی الارض به فرد مشروب خوار هم نمیگن.

سلام این سوال شما نیست بلکه سوال بی بی سی فارسی می باشد که به مقاصد اربابان خود اینگونه سوالات را مطرح می کنید این منبع اصلیشه
http://newsforums.bbc.co.uk/ws/en/thread.jspa?threadID=19584
برای اینکه جواب سوال شما داد ه شود اینم جواب دادستانی به این موضوع می باشد
http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=100478

موضوع قفل شده است