عملیات استشهادی در دفاع مقدس

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
عملیات استشهادی در دفاع مقدس

[h=1][/h]


[/HR] چهاردهم مرداد ماه 1366و عملیات نصر هفت، در منطقه سردشت آزمون بزرگی در زندگی پر افتخار او بود. نیروهای عملیاتی ایران برای اجرای این عملیات مهم به یک میدان مین پیش بینی نشده بر خورد کرده بودند وتنها راه باز شدن آن عملیات شهادت طلبانه بود؛ او...
[/HR]
[h=2]
شهید محمدعلی فخرآبادی، عامل عملیات استشهادی درعملیات نصر7[/h] در روستای فخرآباد كهدوئیه در بخش پشتكوه شهرستان تفت ، دیده به جهان گشود. دوره‌ی ابتدایی را در دبستان فخرآباد پشت سر گذارد . بعد از آن به یزد مهاجرت كرد و سه سال در یك كارگاه آلومینیم‌سازی مشغول به كار شد . مدتی بعد به تهران آمد و به فعالیت پرداخت . محمدعلی در زمینه‌ی ورزشهای رزمی مهارت قابل توجهی داشت,او از طریق بسیج و سپاه آموزشهای نظامی را در پادگان شهید بهشتی یزد فرا گرفت وبه جبهه‌های جنوب عزیمت کرد .
اوقبل از اینکه به سن سربازی برسد مدتی را داوطلبانه از سوی بسیج در جبهه بود.بعد که از جبهه برگشت وبه سن خدمت سربازی رسید,دوباره به جبهه رفت در تیپ18 الغدیر به ‌عنوان پاسدار وظیفه مشغول انجام وظیفه شد .
محمد علی فخرآبادی ، چه زمانی که بسیجی بود وچه در دوران خدمت مقدس سربازی زحمات زیادی را در جهت پاسداری از مرزهای شرف و غیرت ایران اسلامی انجام داد.
چهاردهم مرداد ماه 1366و عملیات نصر هفت، در منطقه سردشت آزمون بزرگی در زندگی پر افتخار او بود. نیروهای عملیاتی ایران برای اجرای این عملیات مهم به یک میدان مین پیش بینی نشده بر خورد کرده بودند وتنها راه باز شدن آن عملیات شهادت طلبانه بود؛ او داوطلبانه و آگاهانه روی مینها رفت و با انفجار آنها راه را برای همرزمان خود گشود تا یکی دیگر از حملات رزمندگان اسلام با موفقیت به انجام برسد.
[h=2]وصیت‌نامه شهید فخرآبادی[/h] به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
گمان نكنید آنهایى كه در راه خدا كشته شدند مرده‌اند بلكه زنده‌اند و نزد خداى خود روزى مى‌خورند. قرآن کریم
با درود وسلام بى كران به پیشگاه حضرت بقیه ا... العظم (عج) ونایب بر حقش امام خمینى وسلام فراوان به ارواح طیبه شهداء از صدر اسلام تا كربلاى حسین و از كربلاى حسین تا كربلاى غرب و جنوب ایران جملاتى چند به عنوان وصیت با شما امت حزب الله و خانواده محترمم در میان می گذارم.
انسان باید راهى را طى بكند كه سعادتش درآن باشد و من سعادت خودم را در خط خونین حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) مى‌بینم و این جهاد به جاودانه بودن فرد منتهى مى‌شود

انسان باید راهى را طى بكند كه سعادتش درآن باشد و من سعادت خودم را در خط خونین حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) مى‌بینم و این جهاد به جاودانه بودن فرد منتهى مى‌شود. خداوند متعال در سوره محمد آیه 3 مى‌فرماید :
"ما مى‌توانیم از كفاران انتقام بگیریم لكن این جنگها تنها براى امتحان خلق‌بر پا مى‌شود."
بله اى امت حزب الله, خداوند مى‌تواند در یك لحظه تمام ابر قدرتها را نیست و نابود كند لذا این جنگها را تنها براى امتحان و آزمایش كردن من و شما بر پا میكند تا ببیند چه كسانى راضى هستند جان و مال خود رادر راه او بدهند و چه كسانى هستند كه به دنیاى فانى دل بسته‌اند .
ما باید سعى كنیم تا در این امتحان الهى قبول شویم و ما به جبهه مى‌رویم تا به گفته صریح قرآن عمل كنیم و تا كربلا به پیش خواهیم رفت و در حرم امام حسین(ع) گرد مى‌آییم و مى‌گوییم حسین جان ما به نداى هل من ناصر ینصرنى تو لبیك گفتیم و اینقدر مى‌جنگیم تا این جان ناقابل را در راه خداى تو تقدیم كنیم.
مرگ در راه حق عادت ماست وشهادت‌كرامت ما, من از تمام شما جوانان عزیز كه توان جنگیدن در جبهه‌ها را دارید,مى‌خواهم هر چه سریعتر لباس رزم را بپوشید ,سلاح را به دست بگیرید و نگذارید سلاح گرم این شهیدان و سنگرشان خالى بماند تا با یارى خدا پیروزى نصیب لشكر اسلام شود .

اما شما اى خانواده‌ام؛‌سلام بر تو اى مادرم, اى مادرى كه 20 سال زحمت مرا كشیدى جدا خجالت مى‌كشم این چیزها را برایت مى نویسم, چون نتوانستم ذره‌اى از زحمات تو را جبران كنم. مادر جان نمى‌دانم چگونه خبر شهادتم را به شما می رسانند ولى مى‌دانم پس از تحمل اینقدر رنج و زحمت؛ آرزویى هم داشتى,آرزو داشتى ثمره 20 سال ‌زحمت خود را یعنى فرزند خود را در حجله دامادى نظاره‌گر باشى‌.مسئله‌ایى نیست همین حجله‌ها كه با پارچه قرمز وسیاه تزئینش كرده‌اند لباس دامادى و حجله عروسى من است و وقتى خبر شهادتم به شما مى‌رسد من راضى نیستم ذره‌اى برایم گریه كنى زیرا باعث خجل شدن من در نزد حضرت فاطمه زهرا (س) خواهد شد .
هرچه گریه مى‌كنى براى على‌اكبر(ع) و غریبى امام حسین (ع)و اسیرى زینب(س) گریه كن و اما آخرین وصیتم و آن اینكه از شما امت حزب ا... و پدر ومادر و برادر و خواهر و همسایگانم خواهش مى‌كنم هرگونه بدى از من دیدید مرا ببخشید تا بتوانم از آتش الهى نجات پیداكنم و ضمنا هركس پول ویا چیز دیگرى طلب من دارد حتما از پدرم بگیرد و مرا در گلزار شهداى فخرآباد كنار قبر دوست عزیزم على فخرآبادى دفن كنید.
والسلام علیكم و رحمه‌ا... و بركاته
[h=2]وصیت به خانواده[/h] بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقواما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا .
به نام خداوند بخشنده مهربان . برخی ازآن مومنان بزرگ مردانی هستند كه بعهد و پیمان كه با خدای خود بستند كاملا وفا با انتظار شهادت مقاومت كرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند . قرآن کریم
با سلام بی كران خدمت آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام به شهدای صدراسلام از شهدای كربلا تا كربلاهای ایران‌ و با سلام به شما پدر و مادرمهربانم .
پدر بزرگوارم ازشما می خواهم كه اگر من شهید شدم مراببخشید وبرای من گریه نكنید نمی خواهم خم به ابرو بیاورید.

همین حجله‌ها كه با پارچه قرمز وسیاه تزئینش كرده‌اند لباس دامادى و حجله عروسى من است و وقتى خبر شهادتم به شما مى‌رسد من راضى نیستم ذره‌اى برایم گریه كنى زیرا باعث خجل شدن من در نزد حضرت فاطمه زهرا (س) خواهد شد

مادر مهربانم از شما می خواهم كه برای من گریه نكنید اگر می خواهی كه گریه كنی برای علی اكبر و قاسم امام حسین (ع) گریه كن برای زینب و بچه های امام حسین (ع) گریه كنید و به خواهران و برادرهایم بگویید برای من گریه نكنند واز آنها بخواهید كه مرا ببخشند. پدرومادر عزیزم از این كه چندین سال مرا بزرگ كرده اید با هر خون دلی ببخشید شما حساب كنید كه همه می میرند پس چه بهتر كه این مردن درراه خدا باشد.
این یك افتخار است شما از دوستانم بخواهید كه مرا ببخشند و چند كلمه برای دوستانم دارم كه آنها هیچ وقت خدا رافراموش نكنند هر وقت كه خواستند كاری انجام بدهند به یاد خدا باشند و خود را كنترل كنند .
امیدوارم كه مرا ببخشید وصدقاتمان را به صندوق صاحب بیندازید وبرای پنجره ای كه احمد ساخته است 2000 تومان بدهید , از پول دفترچه ام بردارید.

برچسب: