صفات فعل و صفات ذات چيست؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صفات فعل و صفات ذات چيست؟



صفات ذات خدا صفاتي است كه نمي شود بگوييم خدا بوده و آن صفت را نداشته است . مثلاً نمي توانيم العياذ بالله بگوييم: خدا بوده و علم نداشته است . يا خدا بوده و قدرت نداشته است . چون خداي بي علم و قدرت كه خدا نيست .


امّا صفات فعل يعني اسمهاي كارهاي خدا و تا خدا كاري را انجام ندهد نمي توانيم بگوييم خدا آن صفت را ابرازكرده است مثلاً رزّاق بودن (روزي دهنده بودن) بايد مخلوق خلق شود و خدا به او روزي بدهد تا به او روزي دهنده بگويند. يا همين خالق بودن تا خدا كسي را خلق نكرده كه نمي توان به او خالق گفت.
اوّلين صفت فعلي كه خدا ابراز كرده است چه بوده است ؟
صفت مهرباني اوّلين صفتي بوده كه خدا ابراز كرده است . و رحمتي وسعت كلّ شيء اين توسعه رحمت به كلّ چيزها مال قبل از خلقتشان است چون اگر به خاطررحمت نبود خلقشان نمي كرد ( الّا من رحم ربّك و لذلك خلقهم )
اين مهرباني خداست كه عدم را وجود بخشيده است



در تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل دو اصطلاح و دو نظریه است:

الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از ذات و وصف كردن ذات به آن صفت، تصور ذات كافی باشد، و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند. مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن.

ب: هر صفتی كه بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت فعل است، و هر صفتی را كه نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهیاند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمیشود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته میشود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نكرده است،‌ «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ»[1] بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.

از دو اصطلاح یاد شده، اصطلاح نخست در كتب فلسفه و كلام مشهور و رایج است. محدث كلینی در كتاب كافی اصطلاح دوم را برگزیده است،[2] و بر این اساس روایات مربوط به اراده را از صفات فعل دانستهاند، تعیین كرده است. سید شریف گرگانی نیز در كتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است.[3]



پاورقی_______________________________

[1] . غافر/ 31.

[2] . محدث كلینی، اصول كافی، ج 1، باب اراده، ص 86.

[3] . سید شریف گرگانی، التعریفات، ص 95، بنقل از سایت اندیشه قم.

موضوع قفل شده است