جمع بندی نقد سخنان آقای رائفی پور درباره مایکل جکسون

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد سخنان آقای رائفی پور درباره مایکل جکسون

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و احترام

پیرامون زنده بودن مایکل جکسون.
ابتدا باید شخصیت مایکل جکسون برسی شود که فعلا نیازی نیست.

اما به طور کلی مایکل جکسون یکی از مخالفین جنگ اسرائیل علیه فلسطین بود و آهنگهای هم در این خصوص خواند.

بگذریم.
چند نکته:

ابتدا اینکه در سخنرانی بیان شد محل دفن مایکل جکسون مشخص نیست که این سخن فقط یک حرف بی اساس است. زیرا از همان ابتدا محل دفن مایکل جکسون مشخص بود.
و بارها خواهر مایکل جکسون محل دفن برادرش را بیان کرد. بلوار نورت کارل وود در منطقهٔ هومبلی هیلز لوس آنجلس. و مقبره مایکل جکشون کاملا مشخص است.
همچنین مایکل جکسون قبل از آخرین اجراء خودش که قرار بود علیه صهیونیست باشد کشته شد. چند نکته دیگر ....

از طرفی مایکل جکسون از دو بیماری پیسی(وینتیلیگو) و بیماری لوپوس رنج میبرد. و بخاطر اینکه این دو بیماری در مایکل جکسون بسیار حاد بود باعث تضعیف بسیار زیاد بدن وی شد ، به طوری که در اجراهای آخر خودش میزان جنب و جوش بسیار کم شد. و اگر مایکل جکسون کشته نمیشد بخاطر بیماری های که داشت چند سال بعد به مرگ طبیعی از دنیا میرفت.

نکته دیگر و آن اینکه ( اگر اشتباه نکنم) یک شبکه آلمانی فیلمی را منتشر کرد مبنی بر زنده بودن مایکل جکسون که بازتاب فراوانی داشت. اما کمتر از 24 ساعت فیلم از سایت شبکه آلمانی حذف شد و یک فیلم بلند گذاشته شد. در آن فیلم نشان داده شد که در حال گریم کردن شخصی همانند مایکل جکسون هستند و شبیه سازی منطقه و ... و شبکه بیان کرد که قصدش از پخش کلیپ اولی این بود که سطح زودباوری افراد را مورد سنجش قرار دهد. یعنی تمام افرادی را که فیلم اول را قبول کردن زودباور خطاب کرد. به همین دلیل هیچ کدام از این فیلمها سندی بر زنده بودن مایکل جکسون نیست.
هرچند سخنان خانواده مایکل جکسون هم دلیل بر عدم زنده بودن مایکل جکسون است.

نکته بعدی:
برای روشن شدن نکته بعدی مثالی از صدام حسین میزنم.
میخائیل رمضان یکی از بدلهای صدام حسین بود که توسط پزشک آلمانی به نام هلموت ريدل جراحی شد. همچنان زنده است و در نیویورک زندگی میکند.
به اعتراف سران آمریکایی در بسیاری از جلساتی که با صدام داشتند میخائیل رمضان بجای صدام وارد مذاکره میشد که حتی سران امریکایی که پشت پرده این بدلها بودن نیز نمیتوانستند اصل و بدل را تشخیص دهند.
خوب با این پیشرفت علمی در باره ایجاد بدل چه نیازی به زنده نگه داشتن شخص صدام حسین و مایکل جکسون است؟؟

از طرفی وقتی مسیح قلابی ظهور کند می بایست صدام و مایکل جکسون زمان مرگ را زنده کند نه مایکل جکسون یا صدام 10 الی 20 سال بعد را!!!!
نکته دوم وقتی مسیح قلابی ظهور کند اگر بخواهند صدام را زنده کنند برای خودشان بد میشود... حتی برای حفظ ظاهر یک فرد فاسد را زنده نمیکنند!!! در این خصوص در صورت لزوم توضیح خواهم داد.

از طرفی مایکل جکسون بخاطر بیماری پیسی که داشت می بایست هر چند ماه یکبار عمل جراحی زیبایی روی صورتش انجام دهد.
مایکل جکسون بخاطر عمل جراحی های زیادی که داشت باعث شد استخوان نک بین اش از بین برود و طبق علم پزشکی اگر زنده باشد می بایست عکل های دیگری روی بین اش انجام دهد که باعث نابودی بیشتر استخوان بینی اش میشود. یعنی مسیح قلابی به هیچ وجه نمیتواند بینی زمان مرگش را به مردم نشان دهد. که باعث دردسرش میشود.

پیرامون مرگ صدام تمام افراد و اسنادی که بیان میکرد صدام زنده است در یک موضوع کاملا مشترک بودند. صدام توسط نوری مالکی به سوریه تحویل داده شد. از سوریه به روسیه تحویل داده شد و باقی ماجرا. نوری مالکی که در پایان متحد ایران شد ... سوریه که از ابتدا متحد ایران بود ... روسیه هم همینطور. که دلیل بر زنده بودن صدام نیست.
از طرفی دی ان ای صدام بعد از مرگش تایید شد.
میگویند در دی ان ای دستکاری کردند ، خوب بعد از زنده کردن مجدد لابد میتونید دی ان ای بگیرید؟

پیرامون بلادن. تنها کسی که زنده است بلادن است.

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

امام عشق;824501 نوشت:
نکته دوم وقتی مسیح قلابی ظهور کند اگر بخواهند صدام را زنده کنند برای خودشان بد میشود... حتی برای حفظ ظاهر یک فرد فاسد را زنده نمیکنند!!! در این خصوص در صورت لزوم توضیح خواهم داد

مسیح قلابی باید به گونه ای باشد که حتی قدرت این را داشته باشد مسلمانان را نیز قانع کند. مسلمان نه. اما باید بتواند برای پیشبرد پروژه خود مسیحیان مومن را نیز قانع کند ، مردم فلسطین را قانع کند. چون اگر نتواند این افراد را قانع کند عملا ظهور مسیح قلابی ارزش ندارد. دستاورد زیادی ندارد. دستاوردی بسیار محدود دارد.
چرا فکر میکنید دشمنان دین احمق هستند.
همانطور که همه میدانند افراد مسلمان ، مسیحی ، یهودی ، و ... سرشناس زیادی توسط سرویس های اطلاعاتی موساد و سیا ربوده شدند. از علمای مسیحیت گرفته تا علمای مسلمانان و ...
اگر مسیح قلابی بخواهد کسی را زنده کند باید اینها را زنده کند. و طبق علم پزشکی و شبیه سازی ، ایجاد بدل برای هیچکدام از این شخصیتها غیر قابل انکار نیست.با آخرین شمایلی که قبل از ربوده شدن و ناپدید شدن دیده شدند.
زنده کردن شخصی مثل صدام یا مایکل جکسون انقدرها که فکر میکنید تاثیر گذار نیست.
اما شبیه سازی شخصی مثل امام موسی صدر مثل بمب جهان اسلام رو میترکونه.
شبیه سازی علمای ناپدید شده فلسطینی ، مسیحی مثل بمب جهان مسیحیت رو میترکونه.
انوقت اگه این افراد با لباس دین ظاهر بشن و کم کم دست به تخریب بزنن دستاورد بسیار زیادی برای صهیونیست داره.
که البته تمام این مواردی که بیان کردم هم نقد دارد ، ردیه دارد و ... که میتوان این موارد را نیز به چالش کشید.

اما آن چیز که مهم است باید همیشه بیدار بود و مراقب تزویر بود. و این امر محقق نمیشود مگر اینکه بصیرت را بالا ببریم.
[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

امام عشق;824501 نوشت:

پیرامون زنده بودن مایکل جکسون.
ابتدا باید شخصیت مایکل جکسون برسی شود که فعلا نیازی نیست.

اما به طور کلی مایکل جکسون یکی از مخالفین جنگ اسرائیل علیه فلسطین بود و آهنگهای هم در این خصوص خواند.

بگذریم.
چند نکته:

ابتدا اینکه در سخنرانی بیان شد محل دفن مایکل جکسون مشخص نیست که این سخن فقط یک حرف بی اساس است. زیرا از همان ابتدا محل دفن مایکل جکسون مشخص بود.
و بارها خواهر مایکل جکسون محل دفن برادرش را بیان کرد. بلوار نورت کارل وود در منطقهٔ هومبلی هیلز لوس آنجلس. و مقبره مایکل جکشون کاملا مشخص است.
همچنین مایکل جکسون قبل از آخرین اجراء خودش که قرار بود علیه صهیونیست باشد کشته شد. چند نکته دیگر ....

از طرفی مایکل جکسون از دو بیماری پیسی(وینتیلیگو) و بیماری لوپوس رنج میبرد. و بخاطر اینکه این دو بیماری در مایکل جکسون بسیار حاد بود باعث تضعیف بسیار زیاد بدن وی شد ، به طوری که در اجراهای آخر خودش میزان جنب و جوش بسیار کم شد. و اگر مایکل جکسون کشته نمیشد بخاطر بیماری های که داشت چند سال بعد به مرگ طبیعی از دنیا میرفت.

نکته دیگر و آن اینکه ( اگر اشتباه نکنم) یک شبکه آلمانی فیلمی را منتشر کرد مبنی بر زنده بودن مایکل جکسون که بازتاب فراوانی داشت. اما کمتر از 24 ساعت فیلم از سایت شبکه آلمانی حذف شد و یک فیلم بلند گذاشته شد. در آن فیلم نشان داده شد که در حال گریم کردن شخصی همانند مایکل جکسون هستند و شبیه سازی منطقه و ... و شبکه بیان کرد که قصدش از پخش کلیپ اولی این بود که سطح زودباوری افراد را مورد سنجش قرار دهد. یعنی تمام افرادی را که فیلم اول را قبول کردن زودباور خطاب کرد. به همین دلیل هیچ کدام از این فیلمها سندی بر زنده بودن مایکل جکسون نیست.
هرچند سخنان خانواده مایکل جکسون هم دلیل بر عدم زنده بودن مایکل جکسون است.

نکته بعدی:
برای روشن شدن نکته بعدی مثالی از صدام حسین میزنم.
میخائیل رمضان یکی از بدلهای صدام حسین بود که توسط پزشک آلمانی به نام هلموت ريدل جراحی شد. همچنان زنده است و در نیویورک زندگی میکند.
به اعتراف سران آمریکایی در بسیاری از جلساتی که با صدام داشتند میخائیل رمضان بجای صدام وارد مذاکره میشد که حتی سران امریکایی که پشت پرده این بدلها بودن نیز نمیتوانستند اصل و بدل را تشخیص دهند.
خوب با این پیشرفت علمی در باره ایجاد بدل چه نیازی به زنده نگه داشتن شخص صدام حسین و مایکل جکسون است؟؟

از طرفی وقتی مسیح قلابی ظهور کند می بایست صدام و مایکل جکسون زمان مرگ را زنده کند نه مایکل جکسون یا صدام 10 الی 20 سال بعد را!!!!
نکته دوم وقتی مسیح قلابی ظهور کند اگر بخواهند صدام را زنده کنند برای خودشان بد میشود... حتی برای حفظ ظاهر یک فرد فاسد را زنده نمیکنند!!! در این خصوص در صورت لزوم توضیح خواهم داد.

از طرفی مایکل جکسون بخاطر بیماری پیسی که داشت می بایست هر چند ماه یکبار عمل جراحی زیبایی روی صورتش انجام دهد.
مایکل جکسون بخاطر عمل جراحی های زیادی که داشت باعث شد استخوان نک بین اش از بین برود و طبق علم پزشکی اگر زنده باشد می بایست عکل های دیگری روی بین اش انجام دهد که باعث نابودی بیشتر استخوان بینی اش میشود. یعنی مسیح قلابی به هیچ وجه نمیتواند بینی زمان مرگش را به مردم نشان دهد. که باعث دردسرش میشود.

پیرامون مرگ صدام تمام افراد و اسنادی که بیان میکرد صدام زنده است در یک موضوع کاملا مشترک بودند. صدام توسط نوری مالکی به سوریه تحویل داده شد. از سوریه به روسیه تحویل داده شد و باقی ماجرا. نوری مالکی که در پایان متحد ایران شد ... سوریه که از ابتدا متحد ایران بود ... روسیه هم همینطور. که دلیل بر زنده بودن صدام نیست.
از طرفی دی ان ای صدام بعد از مرگش تایید شد.
میگویند در دی ان ای دستکاری کردند ، خوب بعد از زنده کردن مجدد لابد میتونید دی ان ای بگیرید؟

پیرامون بلادن. تنها کسی که زنده است بلادن است.

امام عشق;824503 نوشت:

مسیح قلابی باید به گونه ای باشد که حتی قدرت این را داشته باشد مسلمانان را نیز قانع کند. مسلمان نه. اما باید بتواند برای پیشبرد پروژه خود مسیحیان مومن را نیز قانع کند ، مردم فلسطین را قانع کند. چون اگر نتواند این افراد را قانع کند عملا ظهور مسیح قلابی ارزش ندارد. دستاورد زیادی ندارد. دستاوردی بسیار محدود دارد.
چرا فکر میکنید دشمنان دین احمق هستند.
همانطور که همه میدانند افراد مسلمان ، مسیحی ، یهودی ، و ... سرشناس زیادی توسط سرویس های اطلاعاتی موساد و سیا ربوده شدند. از علمای مسیحیت گرفته تا علمای مسلمانان و ...
اگر مسیح قلابی بخواهد کسی را زنده کند باید اینها را زنده کند. و طبق علم پزشکی و شبیه سازی ، ایجاد بدل برای هیچکدام از این شخصیتها غیر قابل انکار نیست.با آخرین شمایلی که قبل از ربوده شدن و ناپدید شدن دیده شدند.
زنده کردن شخصی مثل صدام یا مایکل جکسون انقدرها که فکر میکنید تاثیر گذار نیست.
اما شبیه سازی شخصی مثل امام موسی صدر مثل بمب جهان اسلام رو میترکونه.
شبیه سازی علمای ناپدید شده فلسطینی ، مسیحی مثل بمب جهان مسیحیت رو میترکونه.
انوقت اگه این افراد با لباس دین ظاهر بشن و کم کم دست به تخریب بزنن دستاورد بسیار زیادی برای صهیونیست داره.
که البته تمام این مواردی که بیان کردم هم نقد دارد ، ردیه دارد و ... که میتوان این موارد را نیز به چالش کشید.

اما آن چیز که مهم است باید همیشه بیدار بود و مراقب تزویر بود. و این امر محقق نمیشود مگر اینکه بصیرت را بالا ببریم.

دوستان اگر نقدی دارند بیان بفرمایند.[/]

به نام خدا
سلام

نميدونم آقاي رائفي پور در اين يكي دو سال اخير چي گفتن كه چپ و راست با ايشون مشكل پيدا كردن.
اما اگر قضيه در حد زنده بودن يا نبودن مايكل جكسون هست بايد گفت وامصيبتا!
مسئله ما نبايد اين فرعيات باشه.
افرادي مثل آقاي رائفي پور و جناب عباسي مسائل بسيار مهمتر و اصلي رو مطرح مي كنند.حالا چرا تمركز كرديم بر اين فرعِ فرعيات واقعا برام سوال هست.
آيا قشر مذهبي و انقلابي در 5-6 سال اخير بابت اصلي كردن فرعيات و فرعي كردن اصول ضربات سنگيني رو متحمل نشد؟
آيا فرعِ فرعيات جاي اصول رو نگرفته؟
استراتژي مهمتر هست يا تاكتيك و تكنيك؟

شخصيتي به شوخي مي گفت:خدايا به انقلابي ها عقل و به روشنفكران دين عنايت بفرما.

ناگفته هاي ناب;824570 نوشت:
به نام خدا
سلام

نميدونم آقاي رائفي پور در اين يكي دو سال اخير چي گفتن كه چپ و راست با ايشون مشكل پيدا كردن.
اما اگر قضيه در حد زنده بودن يا نبودن مايكل جكسون هست بايد گفت وامصيبتا!
مسئله ما نبايد اين فرعيات باشه.
افرادي مثل آقاي رائفي پور و جناب عباسي مسائل بسيار مهمتر و اصلي رو مطرح مي كنند.حالا چرا تمركز كرديم بر اين فرعِ فرعيات واقعا برام سوال هست.
آيا قشر مذهبي و انقلابي در 5-6 سال اخير بابت اصلي كردن فرعيات و فرعي كردن اصول ضربات سنگيني رو متحمل نشد؟
آيا فرعِ فرعيات جاي اصول رو نگرفته؟
استراتژي مهمتر هست يا تاكتيك و تكنيك؟

شخصيتي به شوخي مي گفت:خدايا به انقلابي ها عقل و به روشنفكران دين عنايت بفرما.


کارشناس و سخنرانی که توی کلام های فرعیات و سطحی و سادش این همه چرندیات می گه و گاف و روی هوا حرف می زنه، چطور می تونه آدم معتبری باشه؟؟چطور می شه روی حرفاش حساب کرد؟چطور می شه نام استاد روش گذاشت....این آدم هر کاری هم کرده و می کنه، اکثر غریب به اتفاق هواخواه ها و شنوندگانشو سطحی بین و ساده و ساده اندیش بار می می آره...که در آینده اثراتشو نشون می ده...

[="Tahoma"][="Black"]

وال ئی;824577 نوشت:
این همه چرندیات می گه و گاف و روی هوا حرف می زنه

سخنراني هاي ايشون رو گوش نميكنم.اما فكر نميكنم«اين همه» درست باشه.زيرا مردم و مخاطبين موافق اين افراد رو به اين راحتي نميشه قضاوت كرد و گفت سطحي و... .
ضمن اينكه حاميانشون،حداقل در اين سايت انسان هاي اهل فكر و مطالعه هستن و در مورد سوژه ها تحقيق مي كنن.
حتي اگر صحبت ها سطحي باشه (كه حداقل اقاي عباسي تا جايي كه ميدونم سطحي نيست) باز هم مخاطبين رو به مرحله بالاتري راهنمايي ميكنه و ديدگاه و نگرش جديدي به مخاطب ارائه ميشه.

وال ئی;824577 نوشت:
چطور می شه نام استاد روش گذاشت

در مورد اقاي رائفي پور موافقم.

وال ئی;824577 نوشت:
این آدم هر کاری هم کرده و می کنه، اکثر غریب به اتفاق هواخواه ها و شنوندگانشو سطحی بین و ساده و ساده اندیش بار می می آره...که در آینده اثراتشو نشون می ده...

البته نقد منصفانه بايد با ذكر مصاديق باشه.
اما در چند سخنراني معدودي كه شنيدم قبول دارم تخصص مطالعه و تحقيق عميق نداره و ابعاد مختلف قضيه رو در نظر نميگيره.بعضا در جزئيات اطلاعات اشتباهي داره.
اما كليات صحبت هاش اشتباه نيست.اثر گذار هست.برخي از مخاطبين در مورد موضوعي كه به نظرشان جالب است تحقيق مي كنند و... .
در كل امثال ايشان را در بحران مطالعه ي ملت مفيد و بلكه ضروري و شايسته حمايت ميبينم.[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما برادر گرامی

ناگفته هاي ناب;824570 نوشت:
به نام خدا
سلام

نميدونم آقاي رائفي پور در اين يكي دو سال اخير چي گفتن كه چپ و راست با ايشون مشكل پيدا كردن.
اما اگر قضيه در حد زنده بودن يا نبودن مايكل جكسون هست بايد گفت وامصيبتا!
مسئله ما نبايد اين فرعيات باشه.
افرادي مثل آقاي رائفي پور و جناب عباسي مسائل بسيار مهمتر و اصلي رو مطرح مي كنند.حالا چرا تمركز كرديم بر اين فرعِ فرعيات واقعا برام سوال هست.
آيا قشر مذهبي و انقلابي در 5-6 سال اخير بابت اصلي كردن فرعيات و فرعي كردن اصول ضربات سنگيني رو متحمل نشد؟
آيا فرعِ فرعيات جاي اصول رو نگرفته؟
استراتژي مهمتر هست يا تاكتيك و تكنيك؟

شخصيتي به شوخي مي گفت:خدايا به انقلابي ها عقل و به روشنفكران دين عنايت بفرما.


بنده شما رو خیلی خوب میشناسم و مطمئنم قصدتون و نیتتون درسته. با کلیت حرفتونم موافقم. نباید به حواشی پرداخت. و باید به اصل پرداخت.

اما یک نکته. واقعا چرا هرگاه یکی از سخنرانیهای آقای رائفی پور نقد می شود همه و همه دست به دست هم میدهند تا نقد را به چالش بکشند؟ و بگویند نقد منصفانه نیست؟
و پای سخنرانان دیگری مثل دکتر عباسی را وسط بکشند و باقی ماجرا؟

با شما نیستم ، واقعا درک نمیکنم چرا دوستانی که در این سایت اشتباهات دیگران را بلد میکنند و شخص را به چالش میکشند وقتی نوبت به نقد آقای رائفی پور می رسد سخن از یک اشتباه کوچک میزنند؟

برادر گرامی به نظر شما این روش درست است؟ مثلا چون اقای رائفی پور طرفداران زیادی دارد دلیل بر صدق بودن سخنانش است؟ آیا واقعا اکثریت یعنی درست بودن؟
آیا باید نقد فردی که اشتباه زیاد دارد اما چون طرفداران زیاد دارد را کنار گذاشت؟

با شما نیستم ، اما هروقت در این سایت گفته شد آقای رائفی پور فلان اشتباه را کردند عده ای گفتند جاهلانه نقد نکنید و تخریب نکنید و خوبی ها را نیز بگویید.
واقعا کدام منطق گفته است وقتی اشتباه فردی را نقد میکنید خوبیهایش در بخشهای دیگر را نیز بگویید؟
گفتن خوبی در نقد برای زمانی است که بخواهیم کل شخصیت و رفتار یک فرد را نقد کنیم. نه زمانی که بخواهیم سخنان یک فرد در یک بخش را نقد کنیم.
[/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

نقد موثر:
با عرض سلام خدمت جناب امام عشق ایجادکننده این تاپیک وباقی دوستانی که در بحث مشارکت داشته اند.
در مورد بحثهایی که صورت گرفت بنده چند نکته را عرض می کنم.
1- تابع افراد بودن وحمایت کامل از یک شخص درست به نظر نمی رسد. چون معیار افراد نیستند. بلکه حق است. اول باید حق را شناخت، بعد اهل حق را. واین معیار بسیار ارزشمندی است که امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه به ما گفته اند.
بنده قبول دارم که در کشورما، وشاید در میان مذهبی ها بیشتر شخصیت زدگی وجود دارد. ووقتی شخصی را قبول دارند. در هر زمینه ای، سیاست، فرهنگ وغیره، تلاش می کنند حتی اشتباهات او را توجیه کنند. واین درست به نظر نمی رسد.چون غیر معصوم اشتباه می کند. واین طبیعی است. وایراد هم نیست. لذا باید از هرکسی در حد شخصیت خود انتظار داشت.
2- نقد باید مستند وبا دلیل ومنطق باشد.
3- در فضاهایی مثل سایت ما پرداختن به اشخاص وتمرکز روی آنها اشتباه است. بلکه باید روی قواعد ومعیارها بحث کرد. والا هر کس که خود اهل دقت باشد. با مطالعه ای جزئی روی فردی سطح علمی وتوان او را بدست می آورد.
لذا با دقت در این موارد دوستان نظرات خود را در مورد اصل موضوع تاپیک که زنده بودن برخی افراد سرشناس با وجود اعلام کشته شدن آنها بصورت رسمی، وهدف از این کار، ویا اصل امکان این مساله بیان بفرمایند.

برخی افراد در عالم سیاست که وجه مشترک افراد ذکر شده در این تاپیک می باشد. تاریخ مصرف دارند. وزمانی که استفاده لازم برای رسیدن به اهداف شد. باقی بودن آنها مضر است. وباید از بین می روند. با هر بهانه ودلیلی که شده است. حال باید دید زنده بودن افراد مذکور برای طرفداران آنها در سابق فایده ای دارد؟ تا آنها را زنده نگه دارند؟ با توجه به نکته مهمی که جناب امام عشق فرمودند: الان از نظر علمی وتوان پزشکی می توان مشابه همین افراد را درست کرد. که اصلا قابل شناخت از فرد اصلی نباشد.
مگر اینکه فرد اصلی برای خدمتی دیگر در آینده لازم است که مشابه های او نمی توانند انجام دهند.

زرنگی مومن:
انسان مومن باید کیّس وزرنگ باشد. ودر نقشه ای که دشمن طراحی کرده است بازی نکند. دشمنان ما ودر عالم سیاست برای اینکه طرف مقابل را به امور بیهوده مشغول کنند. اموری مطرح می کنند. وآنها را سرگرم آنها کرده ودر پشت پرده سیاست خود را جلو می برند.
اموری مانند بها دادن بیش از به فوتبال ومسابقات المپیک وجهانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. وبحث طرح شده در این تاپیک هم بنده گمان می کنم. چه بسا از این قبیل باشد. لذا باید دقت کرد. مسائل پیش پا افتاده وبی اهمیت ما را نسبت به امور مهم غافل نکند.
آمریکا اگر از صدام دیگر حمایت نمی کند. وامثال او مثل قذافی وغیره وآنها اعدام می شوند. چون سیاست فعلی وجهان فعلی این افراد وروشهار ا نمی پذیرد لذا باید نقشه عوض شود. وافرادی که با سیاستهای جدید همخوانی دارند. ومی توانند نقشه های آمریکا در منطقه ودنیا را پیاده کنند. به عرصه بیایند.

بسم الله الرحمن الرحیم


عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیز و گرامی جناب کریم
@};-.

از اینکه دوباره شما کارشناس تاپیک ایجادی بنده شدید بسیار خوشحالم :khoshali: :khoshali: :khoshali: :khoshali: :khoshali:.

حق باشماستb-) این بحث ، جزء بحثهای بی اهمیت و بی فایده است. و صرفا قصد بنده پایان دادن به سخنان بی اساس است :gun: :jangjoo:. :gangester:

پایان سخنانی مبنی بر زنده بودن اشخاص جهت بهره برداری مسیح قلابی:Graphic (45): بود.

معطوف کردن غلط به افرادی که جزء مهره های سوخته :dar: :aatash:هستند و دیگر فایده ای ندارند.

و به نقل از رهبر انقلاب مسئله ی اصلی دنیا مسئله فلسطین است. و باید به این چنین مسائل پرداخت :Computer: نه مسائل بی فایده این تاپیک:khab:.

اما برای تنوع پرداختن به این مسائل هم بد نیست:khandeh!::khandeh!::khandeh!::khandeh!::khandeh!:.

عصر تخصص:
دنیای امروز دنیای تخصص است. وآنقدر رشته های مختلف علمی ایجاد شده وعلوم گسترش پیدا کرده است. که متخصص شدن در یک علم هم خود کار سختی است. چون هر موضوعی مباحث وفرعیات زیادی دارد. ولی متاسفانه در کشور ما برخی از فضلاء در هر زمینه ای نظر می دهند. وسخنرانی می کنند. البته در برخی موارد ایراد هم ندارد. ولی چقدر خوب می شد. که مردم می دانستند. تخصص اصلی این بزرگوار چیست؟
برخی از اساتید حتی از علماء در مورد هنر، سینما، سیاست، فرهنگ و... اظهار نظر می کنند. وهمین افراد خوش فکر وفعال هم بخاطر این هم فرعیات بازدهی خود را در میان قشر علمی از دست می دهند. لذا باید تخصص افراد مشخص باشد وهر کس در تخصص خود سخنرانی وتدریس وغیره داشته باشد.

سوال:
آیا اظهار نظر برخی از سخنرانان در موضوعات مختلف، واز جمله آنها زنده بودن صدام ومایکل جکسون وغیره درست است؟

پاسخ:
اینکه برخی از عزیزان موسساتی دارند. ودر مورد موضوعاتی همچون فراماسونری وغیره تحقیق می کنند. خوب ومفید است. اما اینکه در هر موضوعی که در تخصص آنها باشد ویا نباشد سخنرانی کنند. در دنیای امروز که سطح سواد مردم بالا رفته ودنیای تخصص می باشد. درست به نظر نمی رسد.

مخصوصا که قسمتی از این سخنان بالطبع نتیجه تحقیق مجموعه است که از زبان فردی که بیان بهتری دارد بیان می شود. والا انسان که هر روز سخنرانی دارد، نمی تواند این همه تحقیق داشته ودر هر موضوعی اطلاعات جدید ارائه دهد. لذا اصل اینکه هر کسی در موضوع تخصص خود اظهار نظر کند. هم محتوا بحث قوی خواهد بود. وهم اشتباهات کمی خواهد داشت.
واین مساله چه در عزیزان خطباء وچه دانشگاهیان لازم است. وصد البته ارگان ها ومراکز مربوطه باید به این امور سامان دهند. ودر موضوعات مورد نیاز جامعه نیرو تربیت کنند. تا هر عزیزی احساس مسئولیت نکند تا در همه چیز سخنرانی کرده ونظر دهد.

در مورد زنده بودن مایکل جکسون با توجه به طرفداران زیادی که در دنیا داشت. باید گفت:
«در ۲۵ آگوست۲۰۰۹ (‎۳ شهریور ۱۳۸۸) و درست ۲ ماه بعد از مرگ مایکل جکسون و چند روز قبل از مراسم دفن او، شبکهٔ آرتی‌ال (RTL) اعلام کرد که از یک «منبع ناشناس» باخبر شده‌اند که مایکل جکسون زنده است. این شبکه، ویدئویی را در سایت یوتوب منتشر کرد که در آن فردی با ظاهر مایکل جکسون توسط یک نفر همراه، از اتومبیل وانت استیشن پزشکی قانونی در یک پارکینگ خارج می‌شوند.

در همان روز ۸۸۰ هزار نفر این ویدئو را تماشا کردند. فردای آن روز شبکهٔ آرتی‌ال این ویدئو را از سایت پاک کرد و در طی خبری فوری اعلام کرد که این خبر و ویدئوی مربوط به آن در واقع آزمونی بوده است برای سنجش میزان زود باوری کاربران اینترنت. اما آن ویدئوی دروغین کپی شد و به تیتر اخبار جهان و وبلاگ‌ها و سایت‌های اینترنتی تبدیل شد. این خبر در همان یک روز به تیتر اکثر اخبار جهان بدل گشت و با این حال که شبکهٔ آرتی‌ال در روز بعد، این خبر را رد کرد و از آن به عنوان آزمونی برای میزان باورپذیری مردم در برابر شایعات یاد کرد،

اما به جز تعداد کمی از شبکه‌ها آن هم در بازتابی بسیار کم، خبر تکذیب این ویدئو را ندادند. برخی خبرگزاری‌های فارسی زبان هم این اخبار دروغ را با عناوینی همانند: «مایکل جکسون زنده است»، «مایکل جکسون نمرده است»، «مایکل جکسون زنده در آمبولانس دیده شد» و «مایکل جکسون را به مکانی نامعلوم بردند» منتشر کردند و هیچ وقت آن را تکذیب نکردند.به گفتهٔ خود شبکهٔ آرتی‌ال هدف از ساخت و انتشار این ویدئو، آزمون این مسئله بوده است که اطلاعات نادرست و دسیسه چینی‌ها تا چه حد می‌تواند ذهن مخاطبان را با موفقیت هدف قرار دهد. سخنگوی این شبکه گفت: «متأسفانه اکثر مردم گول خوردند». با اینکه این ویدئو بسیار آماتور وار و ناشیانه است» https://fa.wikipedia.org/wiki/

خود مجله تکذیب کرده است. ولی برخی ها کاسه داغ تر از آش شده اند. ودر کشور ما هم آقای رائفی پور علی الظاهر به این مساله پرداخته وبا استناد به فیلم آمبولانسی می گویند او زنده است. وآنرا به بحث ظهور حضرت عیسی ربط می دهند. که علی الظاهر درست به نظر نمی رسد. که غربی هاوفرقه های آنها اینقدر هم احمق باشند که از طریق مایکل جکسونی که خود مخالف این فرقه ها بود. دنبال اثبات چنین چیزی باشند. وقتی مجله ای که مساله را نشر داد، می گوید قصد آزمودن مردم را داشته است. چه دلیلی بر پرداختن به این مساله که مخصوصا برای ما اهمیتی هم وجود دارد؟

دیدن این مستند هم در این رابطه ورد سخنان آقای رائفی پور خالی از لطف نیست. مخصوصا که ایشان می گویند قبرش مشخص نیست. در حالی که طرفدارانش به زیارت قبرش می روند.
http://www.aparat.com/v/zG5uf
در مورد صدام هم گمانه ای بیش نیست. وسایتی گفته می شود زنده بودن صدام را نشر داده است. اصلا وجود خارجی ندارد.http://shayeaat.ir/post/215
در کل اصل این شایعات بازی به نظر می رسد. وفضلاء ما هم باید دقت داشته باشند.که به این بازی ها سرگرم نباشند. اموری که در درجه پنجم ششم اهمیت هم نیستند.

موضوع قفل شده است