جمع بندی شبهه بر امکان وجود نهر عسل در بهشت

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه بر امکان وجود نهر عسل در بهشت

با عرض سلام و ارادت به محضر دوستان عزيز :Gol:

اخيراً در فضاي مجازي، برخي افراد بي‌دين براي تخريب چهره‌ي اعجازي قرآن مجيد، دست به تلاش مذبوحانه ديگري زده، متن زير را ارسال مي‌کنند:

« گفته میشود در بهشت عسل در جوی ها روان است.
ویسکوزیتهء عسل در دمای ۲۵ درجه ۴۰۰ و در دمای ۷۰ درجه ۲ است.
محاسبات نشان داده میشود برای جاری شدن عسل در یک نهر، دمای بهشت باید یا ۷۰ درجه باشد
یا اینکه شیب بهشت باید ۸۰درجه باشد.
اگه میخواید برید بهشت هم وسایل کوهنوردی ببرید هم داروی گرما زدگی! »

از دوستان عزيز درخواست داشتم که براي دفع اين شبهه اگر مطلب دندان شکني به ذهنشان مي‌رسد ياري فرمايند.

البته اين شبهه، بسيار سست تر از آن است که به پاسخگويي و دفع آن پرداخته شود، مع هذا هر روز بيشتر از ديروز در حال انتشار است!

مطالبي که فعلا به ذهن حقير مي‌رسد :

1- به فرموده قرآن مجيد، اينها چهار نهر است که با نهرهاي دنيوي تفاوت دارد،
زيرا نهر آب را «غير آسن» معرّفي فرموده يعني نهري که نمي‌گندد، بر خلاف آبهاي دنيا
نهر شير را «لم يتغيّر طعمه» معرّفي فرموده، يعني شيري که طعمش تغيير نميکند، بر خلاف شير هاي دنيوي،
نهر خمر را «لذّة للشاربين» معرّفي کرده و در جاي ديگر «لا غول فيها و لا هم عنها ينزفون» يعني خمري که صرفاً لذّت است و سر درد و مستي ندارد، بر خلاف خمر هاي دنيوي،
و در نهايت مي‌رسيم به عسل مصفّي، بالطّبع عسل مصفّاي بهشت نيز بر خلاف عسل مصفّاي دنيوي خواهد بود و صفاتش با صفات عسل دنيوي متفاوت است و نبايد قياس کرد.

2- همه اينها براي نزديک گردانيدن صفات بهشت به ذهن انسان است، لذا خود در اوّل آن آيه فرموده : « مَثَل الجنّة »
و قوانين حاکم بر نشأه‌ي آخرت غير از قوانين حاکم بر دنيا است.

آنجا حتّی خورشيد و ماهي هم در کار نيست!
از کجا معلوم شده براي شما که جاذبه در آنجا با جاذبه در اينجا يکسان است تا دست به اين محاسبات زده و اين قواعد را براي آن جهان نيز اثبات کرده‌ايد؟

آنجا حتّی آتش جهنّم هم نوري ندارد بلکه تاريک و ظلماني است (صحيفه سجّاديّه، دعاي 32)
مگر امکان دارد در اين نشأه دنيوي آتشي را تصوّر کرد که نوري نداشته باشد؟!
مگر مي‌توان آتشي را تصوّر کرد که داخلش گياه برويد به نام زقّوم؟

بنابراين، نه آتش آنجا با آتش اينجا قابل قياس است و نه باغ‌هاي آنجا با باغ‌هاي اينجا.

در انتظار نظرات دوستان عزيز.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد هدی

با سلام و عرض ادب
در پاسخ به سوالات فوق بايد به اين نكته ي مهم تصريح نمود كه ما حتي در خصوص دو مكان مختلف در دنيايي كه زندگي ميكنيم ، قائل به قوانين يكسان نيستيم ، سيبي كه در كره ي زمين پس از رها شدن به زمين مي افتد در كره ي ماه معلق مي ماند ، نوري كه در ماه از خورشيد منعكس مي شود در سياه چاله ها جذب شده و منعكس نمي شود ، اينها همه قوانين مختلف حاكم بر مكان هاي متفاوت در يك عالم است ، حال چگونه متوقعيم كه قوانين حاكم بر دو جهان متفاوت ، يكسان باشد يا چگونه و با چه مقياس و معياري قائليم كه قوانين اين جهان در آنجا هم حاكم است ؟در حاليكه قرآن كريم تصريح مي نمايد كه زمين پس از قيامت عرصه ي ديگري است :
يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ...(ابراهيم/48)
روزى كه زمين به غير اين زمين و آسمانها [به غير اين آسمانها] مبدل گردد
بنابراين خصوصيات زمين فعلي را نبايد در دنياي پس از قيامت جست زيرا ما در حال بررسي دو جهان و دو عالم كاملا متفاوت از هم هستيم .

كما اينكه شما در بسياري از ايات ، قوانين حاكم بر آن جهان را مي يابيد كه با قوانين دنياي مادي و فعلي ما كاملا متفاوت است ؛آياتي كه اختيار بسياري از مسائل بهشت را در دست مومنين معرفي مي نمايد. مثلا :
لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ (فرقان/16)
هر چه بخواهند در آنجا دارند
اختيار اين نهر و اين طير و اين قصر و ... همه به خواسته ي اهل بهشت بستگي دارد يعني وجودشان به اراده اهل بهشت است .
قوانين حاكم بر آن جهان با اينجا فرق ماهوي و اساسي دارد .اينجا عسل حاصل فعل زنبور است اما آنجا عسل حاصل عمل انسان است .انسان خيلي بايد تلاش كند تا بتواند با ابزار موجود – اعم از عقل و علم و وحي و روايات و عوالم معنا – از ماهيت آن جهان سر در بياورد .
استاد جوادي آملي ذيل اين آيه( 16 فرقان) مي فرمايند :" مشيئت [ يعني اراده و خواست اهل بهشت]را قرآن كريم منشأ پيدايش و تحقّق لذايذ بهشت قرار داد خب انسان چطور مي‌شود به جايي برسد كه هر چه بخواهد براي او حاصل است"(1)

يعني اين مشيت و خواست بهشتيان است كه منشاء پيدايش هر چيز لذت بخشي است .

(1)- بنياد اسراء ، تفسير سوره مباركه فرقان ، جلسه 5

يا از قول مجمع البيان ذيل آيه 6 سوره انسان: يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً مي فرمايد :" چشمه‌هاي بهشت را خود بهشتيها تفجير [ جاري ]مي‌كنند"(2)

در حاليكه جريان يافتن چشمه در دنيا اينگونه نيست .
يا مثلا در بخشي از بحث در خصوص اراده ي اهل بهشت به روايتي از امام رضا عليه السلام اشاره دارند :" از وجود مبارك امام رضا(سلام الله عليه) سؤال كردند در جريان بهشت آدم روايات مختلف است بعضي از روايات دارد كه گندم بود بعضي از روايات دارد انگور بود بعضي روايات طور ديگر دارد كدام يك از اينها درست است فرمود همه‌اش درست است براي اينكه درخت بهشت مثل درخت دنيا نيست كه درخت انگور, گندم ندهد اين برابر مشيئت و اراده بهشتي است او اگر بخواهد كه درخت ، گندم بدهد گندم مي‌گيرد؛ انگور خواست انگور مي‌گيردچون او ديگر با كود و هرس و غرس كه به دست نيامده او با عمل صالح حاصل شده فرمود همه‌اش درست است."(3)

(2)- بنياد اسراء ، همان
(3)- همان

بالا تر از اينها داريم كه خود فردبهشتي ، روح و ريحان است ، خود او جنت است .در توضيح اين بخش نيز مي فرمايند :
" سورهٴ مباركهٴ «واقعه» كه مقرّبين را ذكر مي‌كند مي‌فرمايد اگر كسي جزء مقرّبين بود ﴿فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ﴾ خود مقرّبين روح و ريحان‌اند و جنّت نعيم‌اند نه اينكه براي مقرّبين روح و ريحان است براي مقرّبين جنّت نعيم است در سورهٴ مباركهٴ «واقعه» به اين صورت آمده است: ﴿فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ٭ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ﴾نه «له جنّت نعيم»"(4 )

يعني مقربين خودشان روح و ريحان اند خودشان بهشتند . البته فهم و درك اين مسائل براي فردي كه با ابزار مادي و محاسبات دنيايي مي خواهد وارد عرصه فهم جهاني ديگر با قوانيني ديگر شود ، مقدور نيست ؛همين است كه بجاي تلاش براي درك قوانين آنجا ، پاي ويسكوزيته ي عسل را به ميان مي كشند يا نگران گرمازدگي اهل بهشتند در حاليكه قرآن كريم صراحت دارد در اينكه در بهشت آفتابزدگي و تشنگي وجود ندارد :
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى( طه/119) و [هم] اينكه در آنجا نه تشنه مى‏گردى و نه آفتاب‏زده
بنابراين با تكيه بر آيات قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام ، بايد سعي در فهم قوانين حاكم بر آن جهان نمود قوانيني كه بحث تجسم اعمال ، يكي از اصلي ترين ويژگي هاي آن است .
تفاوت فهم ما از قوانين آن جهان حقيقتا شايد معادل تفاوت فهم يك جنين از بطن مادر و جهان خارج از آن باشد پس بايد با حزم و دقت بيشتري راه فهم و درك و آشنايي با آن جهان و قوانين حاكم بر آن را طي نمود .

(4)- همان

Hadi99g;728423 نوشت:
همه اينها براي نزديک گردانيدن صفات بهشت به ذهن انسان است، لذا خود در اوّل آن آيه فرموده : « مَثَل الجنّة »
و قوانين حاکم بر نشأه‌ي آخرت غير از قوانين حاکم بر دنيا است.

سلام
پاسخ این است که آیات نعم بهشتی از باب تمثیل و استعاره هستند نه از باب بیان واقعیت(به احتمال زیاد)
خداوند وقتی میخواهد از نور خود سخن بگوید...میکوید مانند چراغدانی است وو...(آیه نور)

پرسش: لطفا به اين شبهه پاسخ بديد :گفته میشود در بهشت عسل در جوی ها روان است. ویسکوزیتهء عسل در دمای ۲۵ درجه ۴۰۰ و در دمای ۷۰ درجه ۲ است.
محاسبات نشان داده میشود برای جاری شدن عسل در یک نهر، دمای بهشت باید یا ۷۰ درجه باشد یا اینکه شیب بهشت باید ۸۰درجه باشد. اگه میخواید برید بهشت هم وسایل کوهنوردی ببرید هم داروی گرما زدگی!

پاسخ: با سلام و عرض ادب
در پاسخ به سوالات فوق بايد چند نكته را متذكر شد :
اول اينكه ما حتي در خصوص دو مكان مختلف در دنيايي كه زندگي ميكنيم ، قائل به قوانين يكسان نيستيم ، سيبي كه در كره ي زمين پس از رها شدن به زمين مي افتد در كره ي ماه معلق مي ماند ، نوري كه در ماه از خورشيد منعكس مي شود در سياه چاله ها جذب شده و منعكس نمي شود ، اينها همه قوانين مختلف حاكم بر مكان هاي متفاوت در يك عالم است ، حال چگونه متوقعيم كه قوانين حاكم بر دو جهان متفاوت ، يكسان باشد يا چگونه و با چه مقياس و معياري قائليم كه قوانين اين جهان در آنجا هم حاكم است ؟در حاليكه قرآن كريم تصريح مي نمايد كه زمين پس از قيامت عرصه ي ديگري است :
يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ...(ابراهيم/48)
روزى كه زمين به غير اين زمين و آسمانها [به غير اين آسمانها] مبدل گردد
بنابراين خصوصيات زمين فعلي را نبايد در دنياي پس از قيامت جست زيرا ما در حال بررسي دو جهان و دو عالم كاملا متفاوت از هم هستيم .
دوم اينكه بايد از آيات قرآن كريم قوانين حاكم بر جهان ديگررا دريافت كما اينكه شما در بسياري از ايات ، قوانين حاكم بر آن جهان را مي يابيد كه با قوانين دنياي مادي و فعلي ما كاملا متفاوت است ؛ نمونه هايي از اين قوانين :
1-آياتي كه اختيار بسياري از مسائل بهشت را در دست مومنين معرفي مي نمايد.
الف :لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ (فرقان/16)
هر چه بخواهند در آنجا دارند
اختيار اين نهر و اين طير و اين قصر و ... همه به خواسته ي اهل بهشت بستگي دارد يعني وجودشان به اراده اهل بهشت است .
قوانين حاكم بر آن جهان با اينجا فرق ماهوي و اساسي دارد .اينجا عسل حاصل فعل زنبور است اما آنجا عسل حاصل عمل انسان است .انسان خيلي بايد تلاش كند تا بتواند با ابزار موجود – اعم از عقل و علم و وحي و روايات و عوالم معنا – از ماهيت آن جهان سر در بياورد .
استاد جوادي آملي ذيل اين آيه( 16 فرقان) مي فرمايند :"مشيئت[ يعني اراده و خواست اهل بهشت]را قرآن كريم منشأ پيدايش و تحقّق لذايذ بهشت قرار داد خب انسان چطور مي‌شود به جايي برسد كه هر چه بخواهد براي او حاصل است"(1)
يعني اين مشيت و خواست بهشتيان است كه منشاء پيدايش هر چيز لذت بخشي است .
ب- يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً (انسان/6)مي فرمايد :" چشمه‌هاي بهشت را خود بهشتيها تفجير [ جاري ]مي‌كنند"(2)
در حاليكه جريان يافتن چشمه در دنيا اينگونه نيست .
2-رواياتي كه برخي امور بهشت را حاصل عمل اهل بهشت در دنيا و اراده ي آنها در آخرت معرفي ميكند :" از وجود مبارك امام رضا(سلام الله عليه) سؤال كردند در جريان بهشت آدم روايات مختلف است بعضي از روايات دارد كه گندم بود بعضي از روايات دارد انگور بود بعضي روايات طور ديگر دارد كدام يك از اينها درست است فرمود همه‌اش درست است براي اينكه درخت بهشت مثل درخت دنيا نيست كه درخت انگور, گندم ندهد اين برابر مشيئت و اراده بهشتي است او اگر بخواهد كه درخت ، گندم بدهد گندم مي‌گيرد؛ انگور خواست انگور مي‌گيردچون او ديگر با كود و هرس و غرس كه به دست نيامده او با عمل صالح حاصل شده فرمود همه‌اش درست است."(3)
3- آياتي كه فرد بهشتي را جنت معرفي ميكند
آياتي در قرآن هستند كه حاكي ازاين است كه خود فردبهشتي ، روح و ريحان است ، خود او جنت است .توضيح استاد آملي در اين مورد اينگونه است :
" سورهٴ مباركهٴ «واقعه» كه مقرّبين را ذكر مي‌كند مي‌فرمايد اگر كسي جزء مقرّبين بود ﴿فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ﴾ خود مقرّبين روح و ريحان‌اند و جنّت نعيم‌اند نه اينكه براي مقرّبين روح و ريحان است براي مقرّبين جنّت نعيم است در سورهٴ مباركهٴ «واقعه» به اين صورت آمده است: ﴿فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ٭ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ﴾نه «له جنّت نعيم»"(4 )
يعني مقربين خودشان روح و ريحان اند خودشان بهشتند .
البته فهم و درك اين مسائل براي فردي كه با ابزار مادي و محاسبات دنيايي مي خواهد وارد عرصه فهم جهاني ديگر با قوانيني ديگر شود ، مقدور نيست ؛همين است كه بجاي تلاش براي درك قوانين آنجا ، پاي ويسكوزيته ي عسل را به ميان مي كشند يا نگران گرمازدگي اهل بهشتند در حاليكه قرآن كريم صراحت دارد در اينكه در بهشت آفتابزدگي و تشنگي وجود ندارد :
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى( طه/119) و [هم] اينكه در آنجا نه تشنه مى‏گردى و نه آفتاب ‏زده
بنابراين با تكيه بر آيات قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام ، بايد سعي در فهم قوانين حاكم بر آن جهان نمود قوانيني كه بحث تجسم اعمال ، يكي از اصلي ترين ويژگي هاي آن است .
تفاوت فهم ما از قوانين آن جهان حقيقتا شايد معادل تفاوت فهم يك جنين از بطن مادر و جهان خارج از آن باشد پس بايد با حزم و دقت بيشتري راه فهم و درك و آشنايي با آن جهان و قوانين حاكم بر آن را طي نمود .

پی نوشت ها:

1. بنياد اسراء ، تفسير سوره مباركه فرقان ، جلسه 5
2. همان به نقل از مجمع البيان
3. بنياد اسراء ، تفسير سوره مباركه فرقان ، جلسه 5
4. همان

موضوع قفل شده است