جمع بندی معنا و هدف دوستی چیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنا و هدف دوستی چیست؟

سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:

1. اصلا معنا و هدف دوستی چیست؟ چرا باید غیر از خودمان کس دیگری را صمیمانه دوست بداریم؟

2. در احادیث در باب فضیلت دعای خیر پشت سر دوستان گفته شده. ولی اصلا چنین دوستی پیدا می شود که پشت سر دوستش دعای خیر کند؟ چه باید بکنیم که دوستی ها تا این حد خالصانه شود؟

3. چه چیز را در خودمان تغییر دهیم تا دوستانمان بیشتر شوند؟

4. اصلا آیا می شود با هر شخصی دوست شد ، صرفا بخاطر اینکه آن شخص گناه نمی کند یعنی دوست خوبی است؟ یا باید به خلقیات،علاقه مندی ها، سن و ... هم توجه کرد؟

5. آیا امامان و معصومین با فقرا و تکدی گران دوست صمیمی می شدند؟ یا فقط از روی دلسوزی و ترحم به آنها محبت می کردند؟

6. از جائی شندیم سائلی سراغ پیامبر (ص) آمد (حدیث دقیقش رو هرکاری میکنم نمیتونم پیدا کنم) و پیامبر به او مقداری غذا داد که برود، اما وقتی یک اسب سوار به سراغش آمد او را به سفره خود دعوت کرد و از او پذیرایی کرد و به مقداری که نیاز داشت کمکش کرد. چرا به سائل کمتر از سوار توجه کرد؟


با نام و یاد دوست


کا

رشناسان بحث: استاد سینا و استاد صدیقین


خرافه ستیز;360270 نوشت:
سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:

1. اصلا معنا و هدف دوستی چیست؟ چرا باید غیر از خودمان کس دیگری را صمیمانه دوست بداریم؟


[=microsoft sans serif] با توجه به انگیزه های گوناگون در دوستی ها برای دوستی تعاریف متفاوتی بیان شده است بعضی از تعاریف دوستی را همان معاشرت می دانند. برخى ديگر معتقدند كه دوستى يك نوع قرارداد اخلاقى است كه با انگيزه هاى خاصّ دنيوى و اخروى بين افراد به وجود مى آيد.

در تفسير الميزان در توضيح كلمة «أخِلّاء»، دوستى چنين تعريف شده است:

كلمة أخِلّاء جمع خليل به معناى دوست است. و اگر دوست را خليل گفته اند بدان جهت است كه آدمى، خُلّت يعنى حاجت خود را به او مى گويد. و ظاهراً مراد از اخلّاء، مطلقِ كسانى است كه به يكديگر محبت مى كنند. چه متقين و اهل آخرت كه دوستیشان با يكديگر به خاطر خداست (نه به خاطر منافع مادى) و چه اهل دنيا كه دوستیشان به منظور منافع مادى است.

[=microsoft sans serif] ترجمة الميزان، ج 18، ص 181؛ در ذيل آية «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ...».
[=microsoft sans serif]

بنابراين دوستى ها ممكن است براساس منافع مادى و خواهش هاى نفسانى و اغراض و احساسات باشد و يا براساس يك انگيزة صحيح.

حال اگر دوستی بر مبنای ملاک های صحیح الهی وانسانی باشد وفرد با انگیزه ی الهی ودر جهت رفع نیاز مادی ومعنوی خود به دنبال برقراری ارتباط باشد می توان گفت که چنین دوستی در آموزه های دین تایید شده است.

[=microsoft sans serif] همانطور که می دانید یکی از خصوصیات وویژگی های طبیعت انسان این است که انسان موجودی اجتماعی می باشد.در کنار اجتماع بودن ودوری از تنهایی به عنوان یک خصلت روحی وطبیعی برا ی انسان بشمار می آید.

[=microsoft sans serif]بنابراین نیاز به اجتماع وزندگی اجتماعی که البته دوستیها نیز از مصادیق آن است نیازی درونیست که اگر به درستی پاسخ داده نشود مشکلات جسمی وروحی را برای انسان به ارمغان می آورد.لذا هدف در دوستی ها پاسخ دادن به این نیاز است.

[=microsoft sans serif].
[=microsoft sans serif]البته لازم به ذکر است که نیاز انسان ها فقط د رنیازهای مادی خلاصه نمی شود بلکه از نظر روحی نیز انسان ها فطرتا به یکدیگر علاقمند هستند.
[=microsoft sans serif]


[=microsoft sans serif]با توجه به اين اجتماعى بودن انسان و نقش دوست در زندگى او، انتخاب دوست به عنوان يك نياز روحى و جسمى ضرورت دارد.

خرافه ستیز;360270 نوشت:
سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:

2. در احادیث در باب فضیلت دعای خیر پشت سر دوستان گفته شده. ولی اصلا چنین دوستی پیدا می شود که پشت سر دوستش دعای خیر کند؟ چه باید بکنیم که دوستی ها تا این حد خالصانه شود؟




[=microsoft sans serif]در دوستی ها لازم است موارد گوناگونی مورد دقت قرار گیرد بعضی از این امور مربوط به انتخاب دوست است ومابقی مربوط به حقوق دوستی ها. بنابراین بر ما لازم است که هم در انتخاب دوست، به اصول ارائه شده توجه نماییم وهم در دوستی ها ، حقوق دوستی را به جا آوریم.

هرچقدر به امور ذکر شده بیشتر توجه نماییم دوستی هایمان خالصانه تر خواهد بود.

[=microsoft sans serif]

ريـشـه يـابـى عـوامـل تـقـويـت كـنـنـده دوسـتـى و ريـشـه كـنـى عـوامـل سـسـت كـنـنـده عـلاقـه ها و استفاده از عوامل محبت آفرين ، در خالص تر شدن دوستی ها بسیار موثر است
.


رعایت اعتدال در دوستیها ودور ی از افراط وتفریط در محبت ، به ما کمک خواهد نمود که دوستی های خالصانه ای داشته باشیم.

یکی از راههای تقویت دوستی ابراز دوستی هاست .برما لازم است محبت ودوستی خود را به دوستانمان نشان دهیم تا این رابطه محکم تر شود.در قرآن نیز به واژه های يـحبهم و يحبونه اشاره شده است یعنی کسانی که خدا آنها را دوست دارد وآنها نیز خدا را دوست دارند در اینجا نیز ابراز دوستی ها را می بینیم.

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

اذا احببت رجلا فاءخبره ؛

اگر به كسى علاقه و محبت داشتى ، او را آگاه كن


بحارالانوار، طبع بيروت ، ج 71، ص 181.

از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيز روايت است كه فرمودند:

اذا احب احدكم صاحبه او اخاه فليعلمه ؛

هريك از شما دوست يا برادر دينى اش را دوست بدارد، پس به او اعلام كند.

بحارالانوار، طبع بيروت ، ج 71، ص 182.

[=microsoft sans serif]دوستى ها داراى مراتب و درجاتى است. نبايد تصور كرد كه دوستى بين افراد، يكسان است. والبته مراتب دوستی ها با ویژگی های دوستان مشخص می شود بعضی از دوستان ملاک های دوستی را کامل دارند پس در مرتبه ای بالا قرار می گیرند وبعضی از دوستان از ملا ک ومعیارها ، کمی فاصله دارند بنابراین به همان میزان که دوستی ها بر پایه ی ملاک های معین شده باشد مرتبه وجایگاه این دوستی ها بالاست.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]امام صادق علیه السلام می فرمایند:


[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]الصَّداقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلا تَنْسِبْهُ اِلى كَمالِ الصَّداقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلا تَنْسِبْهُ إلى شَيْءٍ مِنَ الصَّداقَةِ أوَّلُها أنْ يَكُونَ سَريرَتُهُ وَ عَلانِيَتُهُ لَكَ واحِدَةً وَ الثّانِيَةُ أنْ يَرى زَيْنَكَ زَيْنَهُ و شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثّالِثَةُ أنْ لا يَغُرَّهُ عَنْكَ مالٌ وَ لا وَلايَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أنْ لا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمّا تَصِلُ إلَيْهِ مَقْدِرَتُهُ وَ الْخامِسَةُ أنْ لا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبات.


[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]دوستى و رفاقت حدودى دارد. كسى كه واجد تمام آن حدود نيست، دوست كامل نيست و آن كس كه داراى هيچ يك از آن حدود نباشد اساساً دوست نيست.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اوّل آنكه: ظاهر و باطن رفيقت نسبت به تو يكسان باشد.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]دوّم آنكه: زيبايى و آبروى تو را جمال خود ببيند و نازيبايى تو را نازيبايى خود بداند.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]سوّم آنكه: دست يافتن به مال و يا رسيدن به مقام، روش دوستانة او را نسبت به تو تغيير ندهد.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]چهارم آنكه: در زمينة رفاقت از آنچه و هرچه در اختيار دارد نسبت به تو مضايقه نكند.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پنجم: تو را در مواقع آرام و مصائب ترك نگويد.



[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]بحارالانوار، ج 74، ص 173.


[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]بنابراین در یک کلام میتوان گفت اگر به دنبال دوستی خالص هستید لازم است هم خودتان این شرایط را داشته باشید وهم به دنبال دوستی با کسی باشید که او نیز این شرایط را دارا باشد.

خرافه ستیز;360270 نوشت:
سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:


3. چه چیز را در خودمان تغییر دهیم تا دوستانمان بیشتر شوند؟

[=microsoft sans serif]انسان اسیر محبت است هرجا که محبت ببیند همانجا ماندگار می شود واز هر که محبت ببیند او را رها نخواهد کرد.
در دوستی ها نیز چون اساس وپایه اش رفع نیازهای مادی و روحی ومعنوی انسان است لاجرم میزان استواری دوستی ها بستگی به میزان رفع نیازمندیهادارد. هرچقدر نیازها در دوستی ها بیشتر ومناسب تر پاسخ داده شود دوستی ها ماندگارتر خواهد بود.بنابراین اگر انسان بخواهد دوستان خود را افزایش دهد لازم است به حقوق ارائه شده در دوستی ها پایبند باشد وقتی حقوق به خوبی رعایت شد از طرفی دوستان را ازدست نخواهیم داد واز طرف دیگر نیز دیگران با مشاهده ی این نوع رفتار از ما برا ی دوستی با ما ترغیب می شوند وهمین امر باعث افزایش تعد اد دوستان ما می شود.

در بین ما بعضی از افراد هستند که بـه خـاطـر خـصـلتهاى خودخواهانه يا توقعات بالا يا تنگ نظرى يا سـخـتـگـيـرى يا دلايل ديگر، نمى توانند براى خود، دوستى برگزينند و از تنهايى در آيندبنابراین هـم دوسـت يـافـتـن ، هـنـر اسـت و هـم دوسـت نـگـه داشـتـن .

[=microsoft sans serif]حضرت علی عليه السلام مى فرمايد:

اعـجـز النـاس مـن عـجـز عـن اكـتـسـاب الاخـوان ، و اعـجـز مـنـه مـن ضـيـع مـن ظـفر به منهم ؛

نـاتـوان ترين مردم كسى است كه از دوستيابى ناتوان باشد. ناتوانتر از او كسى است كه دوستان يافته را از دست بدهد و قدرت حفظ آنها را نداشته باشد.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، حكمت 11.
[=microsoft sans serif]

خرافه ستیز;360270 نوشت:
سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:


4. اصلا آیا می شود با هر شخصی دوست شد ، صرفا بخاطر اینکه آن شخص گناه نمی کند یعنی دوست خوبی است؟ یا باید به خلقیات،علاقه مندی ها، سن و ... هم توجه کرد؟


[=microsoft sans serif]یکی از توصیه های ارائه شده در انتخاب دوستی ها دقت در گزینش دوست است از این لحاظ که با انسان هماهنگ وهمگون باشد.بنابراین مهمترین توصیه در انتخاب دوست توجه به اخلاق و خصوصیات روحی وویژگی های اخلاقی دوست می باشد هر چند دوستی با هم سن وسال به ما توصیه شده است اما بعضا سفارش به دوستی با بزرگ تر از خود نیز شده ایم تا بتوانیم از تجربیات انها استفاده نماییم.

حضرت على (عليه السلام) می فرمایند:

الصاحب كالرقعة فاتخذه مشاكلا؛

دوسـت ، هـمـچـون وصـله جـامـعـه اسـت ، پـس آن را هـم شكل و هم سان با خودت برگزين.

[=microsoft sans serif]

شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج20 کلام546[=microsoft sans serif]

با توجه به این که روابط دوستی در روحيات و اخلاق افراد، اثر مى گذارد. لازم است به دستورات ارائه شده در انتخاب دوست توجه نماییم تا دچار پشیمانی نشویم.

حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم می فرمایند:

مـثـل الجـليـس الصـالح مـثـل العـطـار، ان لم يـعـطـك مـن عـطـره اصـابـك مـن ريـحـه و مثل الجليس السوء مثل القين ان لم يحرق ثوبك اصابك من ريحه

مثل همنشين شايسته و خوب ، مثل عطار است ، كه اگر از عطر خودش هم به تو ندهد، ولى از بـوى خـوش او بـه تـو مـى رسـد، و مثل همنشين بد، همچون كوره پز آهنگرى است كه اگر لباس تو را هم (جرقه هاى آتش كوره ) نسوزاند، ولى بوى كوره به تو مى رسد!
[=microsoft sans serif]
ميزان الحكمه ، ج 9، ص 50

خرافه ستیز;360270 نوشت:
سلام
با عرض پوزش چند سوال دارم:


5. آیا امامان و معصومین با فقرا و تکدی گران دوست صمیمی می شدند؟ یا فقط از روی دلسوزی و ترحم به آنها محبت می کردند؟

[=microsoft sans serif]
نکته ای که لازم است در این جا مورد توجه قرار گیرد این است که بدانیم بین فقیر وگدا تفاوت وجود دارد.طبیعتا رفتار معصومین علیهم السلام نیز با این دو گروه به یک شکل نبوده است.

در کتاب علم اخلاق اسلامی ترجمه جامع السعادات نراقی در جلد دوم صفحه 126 آمده است:

فرق است بين فقير و گدا. فقير آن است كه از دنيا دست برداشته و روى برگردانده و گدا آن است كه دنيا از او دست برداشته و روى برگردانده. پس فقير خشنود است و گدا ناخشنود.(بنابراین) فقير را شايسته اين است كه نسبت به فقر از آن رو كه كار خداست و از اين جهت كه فقر است كراهت و ناخشنودى نداشته باشد، بلكه بدان خشنود و خواهان آن باشد و بر فقر خود صابر و شاكر باشد.

[=microsoft sans serif]امير مؤمنان عليه السّلام فرمودند:

«إنّ للّه عقوبات بالفقر، و مثوبات بالفقر، فمن علامات الفقر اذا كان مثوبة ان يحسن خلقه، و يطيع به ربّه، و لا يشكو حاله، و يشكر اللّه تعالى على فقره، و من علاماته اذا كان عقوبة ان يسوء عليه خلقه، و يعصى ربّه بترك طاعته، و يكثر الشّكاية، و يتسخّط بالقضاء».

«خداوند فقر را نسبت به بعضى عقوبت و نسبت به بعضى پاداش و ثواب قرار داده است. از نشانه‏ هاى فقرى كه ثواب و كرامت است اين است كه صاحب خود را خوش خلق مى‏ كند و مطيع پروردگار مى ‏سازد و از حال خود شكايت نمى ‏كند و خداى تعالى را بر فقر خود سپاس مى ‏گزارد. و از علامات فقرى كه عقوبت است آنست كه صاحب خود را بدخو مى‏ كند و با ترك طاعت پروردگار او را معصيت مى‏ نمايد و زبان شكايت بسيار مى‏ گشايد و از قضاى الهى ناخشنود است».


جامع السعادات نراقى به نقل بحار الانوار.

[=microsoft sans serif]
بنابراین تکدی گری در آموزه های اسلام مورد مذمت واقع شده در صورتی که فقر امری پسندیده است به شرطی که با خشنودی نسبت به آنچه که خداوند برایش مقدر دانسته است ،همراه باشد.

[=microsoft sans serif]رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

«خير هذه الامة فقراؤها، و اسرعها تصعدا فى الجنة ضعفاؤها» .

«بهترين اين امت فقيران ايشانند، و آنان كه زودتر به بهشت‏ بالا مى‏ روند ضعيفان آنها هستند» .

[=microsoft sans serif]جامع السعادات نراقى به نقل از احياء العلوم .[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]

ودر سخنی دیگر اینگونه می فرمایند:

«هر چيزى را كليدى است، و كليد بهشت دوستى مسكينان و فقيران صابر است، اينان روز قيامت همنشينان خدا خواهند بود» .


كنز العمّال، ج 6، ص 469، ح 16587]

حضرت علىّ عليه السّلام می فرمایند:

جالِسِ الْفُقَراءَ تَزْدَدْ شُكْراً

با فقرا همنشينى كن تا سپاسگزارى راافزون كنى.


غرر الحكم: 430، حديث 9808.

با توجه به روایات وسیره معصومین علیهم السلام دردعوت کردن دیگران به ارتباط با فقرادر می یابیم که ارتباط ودوستی آن بزرگواران با فقراء در حد بسیار زیاد بوده تا جایی که اکثر یاران ودوستان نزدیک آنان از فقرا بوده اند ودائما در کمک به آنها به ما توصیه نموده اند .اما با توجه به این که تکدی گری امری مذموم شمرده می شود حضرات معصومین دیگران را به ترک این عمل دعوت می نمودند و[=microsoft sans serif]متکدیان بی نیاز[=microsoft sans serif]را مورد مذمت قرار می دادند بنابراین این دسته از متکدیان جایگاه مطلوبی در نزد ائمه نداشته اند.چرا که گدايى و گدا پرورى دراسلام غلط است.

ائمّه اطهار (ع) به خاطر اين كه احساس همدردى رابه مردم ياد دهند، با فقرا ومحرومان هم غذا مى‏ شدند وبه خانه آنها مى‏ رفتند وما را به دوستی با آنها توصیه می فرمودند.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]همچنین مالی را که به فقیر می دهیم نه از روی ترحم بلکه بایداحترام آمیز باشد، چون انسان باید قصد قربت کند. قصد قربت با ترحم سازگار نیست،اگر از روی ترحم و دل سوزی باشد، پذیرفته نیست. [=microsoft sans serif]بنابراین بخشش ائمه از روی ترحم نبوده است.

[=microsoft sans serif]

خرافه ستیز;360270 نوشت:
6. از جائی شندیم سائلی سراغ پیامبر (ص) آمد (حدیث دقیقش رو هرکاری میکنم نمیتونم پیدا کنم) و پیامبر به او مقداری غذا داد که برود، اما وقتی یک اسب سوار به سراغش آمد او را به سفره خود دعوت کرد و از او پذیرایی کرد و به مقداری که نیاز داشت کمکش کرد. چرا به سائل کمتر از سوار توجه کرد؟
سلام به شما پرسشگر گرامی

روایات متعددی را بررسی کردم اما مطلبی که شما می فرمایید را نیافتم. (در این گونه موارد، باید متن روایت را دید تا اظهار نظر کرد. در متن روایات اگر واقعه خاصی گزارش شده باشد، معمولا به علتش هم اشاره می شود).


سوال:
اصلا معنا و هدف دوستی چیست؟ چرا باید غیر از خودمان کسی دیگری را صمیمانه دوست بداریم؟

پاسخ:
با توجه به انگیزه های گوناگون در دوستی ها برای دوستی تعاریف متفاوتی بیان شده است بعضی از تعاریف دوستی را همان معاشرت می دانند. برخى ديگر معتقدند كه دوستى يك نوع قرارداد اخلاقى است كه با انگيزه هاى خاصّ دنيوى و اخروى بين افراد به وجود مى آيد.دوستى ها ممكن است براساس منافع مادى و خواهش هاى نفسانى و اغراض و احساسات باشد و يا براساس يك انگيزة صحيح.

حال اگر دوستی بر مبنای ملاک های صحیح الهی وانسانی باشد وفرد با انگیزه ی الهی ودر جهت رفع نیاز مادی ومعنوی خود به دنبال برقراری ارتباط باشد می توان گفت که چنین دوستی در آموزه های دین تایید شده است.
یکی از خصوصیات وویژگی های طبیعت انسان این است که انسان موجودی اجتماعی می باشد.در کنار اجتماع بودن ودوری از تنهایی به عنوان یک خصلت روحی وطبیعی برا ی انسان بشمار می آید. با توجه به اين اجتماعى بودن انسان و نقش دوست در زندگى او، انتخاب دوست به عنوان يك نياز روحى و جسمى ضرورت دارد.

در احادیث در باب فضیلت دعای خیر پشت سر دوستان گفته شده. ولی اصلا چنین دوستی پیدا می شود که پشت سر دوستش دعای خیر کند؟ چه باید بکنیم که دوستی ها تا این حد خالصانه شود؟

در دوستی ها لازم است موارد گوناگونی مورد دقت قرار گیرد بعضی از این امور مربوط به انتخاب دوست است ومابقی مربوط به حقوق دوستی ها. بنابراین بر ما لازم است که هم در انتخاب دوست، به اصول ارائه شده توجه نماییم وهم در دوستی ها ، حقوق دوستی را به جا آوریم .هرچقدر به امور ذکر شده بیشتر توجه نماییم دوستی هایمان خالصانه تر خواهد بود.ريـشـه يـابـى عـوامـل تـقـويـت كـنـنـده دوسـتـى و ريـشـه كـنـى عـوامـل سـسـت كـنـنـده عـلاقـه ها و استفاده از عوامل محبت آفرين ، در خالص تر شدن دوستی ها بسیار موثر است.
رعایت اعتدال در دوستیها ودور ی از افراط وتفریط در محبت ، به ما کمک خواهد نمود که دوستی های خالصانه ای داشته باشیم.یکی از راههای تقویت دوستی ابراز دوستی هاست .برما لازم است محبت ودوستی خود را به دوستانمان نشان دهیم تا این رابطه محکم تر شود.

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند
اذا احببت رجلا فاءخبره ؛
اگر به كسى علاقه و محبت داشتى ،او را آگاه كن(1)

ودر جای دیگر اینگونه می فرمایند:
الصَّداقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلا تَنْسِبْهُ اِلى كَمالِ الصَّداقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلا تَنْسِبْهُ إلى شَيْءٍ مِنَ الصَّداقَةِ أوَّلُها أنْ يَكُونَ سَريرَتُهُ وَ عَلانِيَتُهُ لَكَ واحِدَةً وَ الثّانِيَةُ أنْ يَرى زَيْنَكَ زَيْنَهُ و شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثّالِثَةُ أنْ لا يَغُرَّهُ عَنْكَ مالٌ وَ لا وَلايَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أنْ لا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمّا تَصِلُ إلَيْهِ مَقْدِرَتُهُ وَ الْخامِسَةُ أنْ لا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبات.

دوستى و رفاقت حدودى دارد. كسى كه واجد تمام آن حدود نيست، دوست كامل نيست و آن كس كه داراى هيچ يك از آن حدود نباشد اساساً دوست نيست.
اوّل آنكه: ظاهر و باطن رفيقت نسبت به تو يكسان باشد
دوّم آنكه: زيبايى و آبروى تو را جمال خود ببيند و نازيبايى تو را نازيبايى خود بداند
سوّم آنكه: دست يافتن به مال و يا رسيدن به مقام، روش دوستانة او را نسبت به تو تغيير ندهد
چهارم آنكه: در زمينة رفاقت از آنچه و هرچه در اختيار دارد نسبت به تو مضايقه نكند
پنجم: تو را در مواقع آرام و مصائب ترك نگويد.(2)

چه چیز را در خودمان تغییر دهیم تا دوستانمان بیشتر شوند؟
انسان اسیر محبت است هرجا که محبت ببیند همانجا ماندگار می شود واز هر که محبت ببیند او را رها نخواهد کرد.در دوستی ها نیز چون اساس وپایه اش رفع نیازهای مادی و روحی ومعنوی انسان است لاجرم میزان استواری دوستی ها بستگی به میزان رفع نیازمندیهادارد. هرچقدر نیازها در دوستی ها بیشتر ومناسب تر پاسخ داده شود دوستی ها ماندگارتر خواهد بود.
بنابراین اگر انسان بخواهد دوستان خود را افزایش دهد لازم است به حقوق ارائه شده در دوستی ها پایبند باشد وقتی حقوق به خوبی رعایت شد از طرفی دوستان را ازدست نخواهیم داد واز طرف دیگر نیز دیگران با مشاهده ی این نوع رفتار از ما برا ی دوستی با ما ترغیب می شوند وهمین امر باعث افزایش تعد اد دوستان ما می شود.

اصلا آیا می شود با هر شخصی دوست شد ، صرفا بخاطر اینکه آن شخص گناه نمی کند یعنی دوست خوبی است؟ یا باید به خلقیات،علاقه مندی ها، سن و ... هم توجه کرد؟

یکی از توصیه های ارائه شده در انتخاب دوستی ها دقت در گزینش دوست است از این لحاظ که با انسان هماهنگ وهمگون باشد.
بنابراین مهمترین توصیه در انتخاب دوست توجه به اخلاق و خصوصیات روحی وویژگی های اخلاقی دوست می باشد هر چند دوستی با هم سن وسال به ما توصیه شده است اما بعضا سفارش به دوستی با بزرگ تر از خود نیز شده ایم تا بتوانیم از تجربیات انها استفاده نماییم.با توجه به این که روابط دوستی در روحيات و اخلاق افراد، اثر مى گذارد. لازم است به دستورات ارائه شده در انتخاب دوست توجه نماییم تا دچار پشیمانی نشویم.

حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) می فرمایند:
مـثـل الجـليـس الصـالح مـثـل العـطـار، ان لم يـعـطـك مـن عـطـره اصـابـك مـن ريـحـه و مثل الجليس السوء مثل القين ان لم يحرق ثوبك اصابك من ريحه
مثل همنشين شايسته و خوب ، مثل عطار است ، كه اگر از عطر خودش هم به تو ندهد، ولى از بـوى خـوش او بـه تـو مـى رسـد، و مثل همنشين بد، همچون كوره پز آهنگرى است كه اگر لباس تو را هم (جرقه هاى آتش كوره ) نسوزاند، ولى بوى كوره به تو مى رسد!(3)

آیا امامان و معصومین با فقرا و تکدی گران دوست صمیمی می شدند؟ یا فقط از روی دلسوزی و ترحم به آنها محبت می کردند؟
نکته ای که لازم است در این جا مورد توجه قرار گیرد این است که بدانیم بین فقیر وگدا تفاوت وجود دارد.طبیعتا رفتار معصومین علیهم السلام نیز با این دو گروه به یک شکل نبوده است.در کتاب علم اخلاق اسلامی ترجمه جامع السعادات نراقی آمده است:فرق است بين فقير و گدا. فقير آن است كه از دنيا دست برداشته و روى برگردانده و گدا آن است كه دنيا از او دست برداشته و روى برگردانده. پس فقير خشنود است و گدا ناخشنود.(بنابراین) فقير را شايسته اين است كه نسبت به فقر از آن رو كه كار خداست و از اين جهت كه فقر است كراهت و ناخشنودى نداشته باشد، بلكه بدان خشنود و خواهان آن باشد و بر فقر خود صابر و شاكر باشد.(4)

بنابراین تکدی گری در آموزه های اسلام مورد مذمت واقع شده در صورتی که فقر امری پسندیده است به شرطی که با خشنودی نسبت به آنچه که خداوند برایش مقدر دانسته است ،همراه باشد
با توجه به روایات وسیره معصومین (علیهم السلام) دردعوت کردن دیگران به ارتباط با فقرادر می یابیم که ارتباط ودوستی آن بزرگواران با فقراء در حد بسیار زیاد بوده تا جایی که اکثر یاران ودوستان نزدیک آنان از فقرا بوده اند ودائما در کمک به آنها به ما توصیه نموده اند .اما با توجه به این که تکدی گری امری مذموم شمرده می شود حضرات معصومین دیگران را به ترک این عمل دعوت می نمودند ومتکدیان بی نیازرا مورد مذمت قرار می دادند بنابراین این دسته از متکدیان جایگاه مطلوبی در نزد ائمه نداشته اند.چرا که گدايى و گدا پرورى دراسلام غلط است.

ائمّه اطهار (علیهم السلام) به خاطر اين كه احساس همدردى رابه مردم ياد دهند، با فقرا ومحرومان هم غذا مى‏ شدند وبه خانه آنها مى‏ رفتند وما را به دوستی با آنها توصیه می فرمودند.همچنین مالی را که به فقیر می دهیم نه از روی ترحم بلکه بایداحترام آمیز باشد، چون انسان باید قصد قربت کند. قصد قربت با ترحم سازگار نیست،اگر از روی ترحم و دل سوزی باشد، پذیرفته نیست. بنابراین بخشش ائمه از روی ترحم نبوده است.

منابع:
1.بحارالانوار، طبع بيروت ، ج 71، ص 181.
2.بحارالانوار، ج 74، ص 173.
3.ميزان الحكمه ، ج 9، ص 5
4.در جلد دوم صفحه 126 جامع السعادات نراقى به نقل بحار الانوار.

موضوع قفل شده است