جمع بندی نبرد زیر پوستی سینمای ایران با قصاص

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نبرد زیر پوستی سینمای ایران با قصاص

سلام. همانطور که می دانید در سالهای اخیر، فشارهای حقوق بشری روی حکم قصاص و اعدام، بر ایران افزایش یافته است. متأسفانه سینمای ایران (و تا حدودی تلویزیون) به دلیل حضور افراد غیرمذهبی و انفعال مذهبیها در سینما، تحت تأثیر روشنفکرنماهای سکولار، مدام در حال حمله به مجازات قصاص است. این را در فیلمهایی مثل "من مادر هستم"، "سام و نرگس"، "می خواهم زنده بمانم"، "سوت پایان"، "مردی از جنس بلور"، "ملاقات با طوطی"، "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" و دهها فیلم دیگر می بینیم، که در آنها فردی که "آدم خوبی است" معمولاً به دلیلی واهی دارد اعدام می شود. این در برخی سریالهای ایرانی نیز به خوبی دیده می شود، مثل زیر تیغ، و البته سریالهای دیگری مثل ستایش که اگر شوهر ستایش(طاهر) دستگیر می شد ممکن بود پیش از اینکه بیگناهیش ثابت شود، اعدام گردد، یا سریال یادآوری، و همچنین یکی از سریالهای قبل از عصر اصطلاحات بود که پسری به قتل پدرش اعتراف می کرد، ولی پای چوبه دار که بود، قاتلین اصلی وارد شده و به قتل اعتراف کردند!

سینما و تلویزیون از دو محور که یکی این است که ممکن است قاتل یا فرد محکوم به اعدام آدم خوبی باشد و دیگری این است که اعدام برگشت ناپذیر است و ممکن است فرد محکوم به اعدام بیگناه باشند، در حال مبارزه دائمی با مجازات اعدام هستند و همه ساله فیلمهایی در این زمینه در سینمای ما تولید می شود.

دقت کردید همیشه توی فیلمهای ایرانی، قاتلی که قراره قصاص بشه، یا در دفاع از خودش طرفو کشته یا داشته مورد تجاوز قرار میگرفته یا ... و همیشه قاتل آدم خوبیه؟! هیچوقت کسی که به خاطر دزدیدن پول یه بدبختی اونو کشته، کسی که حین زورگیری آدم میکشه، کسی که برای اینکه به یه زن برسه شوهر زنه رو میکشه، کسی که قاتل حرفه ای محسوب میشه، کسی که زندگی دهها خونواده رو به آتیش کشیده، یا یک قاچاقچی مواد مخدر و آدمهای بد، توی فیلمهای ایرانی به اعدام محکوم نمیشن!! به نظرتون چرا توی فیلمهای ایرانی حقیقت رو اینطوری وارونه جلوه میدن؟!

[="Black"]جمیعا فاتحه برای سینمای کشور[/]

[="Black"]

tazkie;570605 نوشت:
دقت کردید همیشه توی فیلمهای ایرانی، قاتلی که قراره قصاص بشه، یا در دفاع از خودش طرفو کشته یا داشته مورد تجاوز قرار میگرفته یا ... و همیشه قاتل آدم خوبیه؟! هیچوقت کسی که به خاطر دزدیدن پول یه بدبختی اونو کشته، کسی که حین زورگیری آدم میکشه، کسی که برای اینکه به یه زن برسه شوهر زنه رو میکشه، کسی که قاتل حرفه ای محسوب میشه، کسی که زندگی دهها خونواده رو به آتیش کشیده، یا یک قاچاقچی مواد مخدر و آدمهای بد، توی فیلمهای ایرانی به اعدام محکوم نمیشن!! به نظرتون چرا توی فیلمهای ایرانی حقیقت رو اینطوری وارونه جلوه میدن؟!

بسم رب الشهدا
سلام و عرض ادب
من هم به سینمای ایران منتقدم،اما همیشه هم مواردی که گفتیداتفاق نمیفته،فیلم های خوب هم که حقیقت را وارونه جلوه نمیدن پیدا میشه![/]

افلاکیان;570625 نوشت:

بسم رب الشهدا
سلام و عرض ادب
من هم به سینمای ایران منتقدم،اما همیشه هم مواردی که گفتیداتفاق نمیفته،فیلم های خوب هم که حقیقت را وارونه جلوه نمیدن پیدا میشه!

با سلام. مثالی بزنید!

من اصن از حجاب بازیگرای زن تعجب میکنم Fool دختره 27 سالشه تو اوج زیبایی ـه با لباس نازک و خوشگل میاد برا ساخت فیلم - پوستر از زنه چاپ میشه رو در دیوار همه ببینند زن خوشگل توشه بخرند نگاه کنند والا |

در ضمن بی غیرتی مردا غوغا کرده فقط این عکسو داشته باشید :

جالبه نه ؟ خب اینا کیند ؟

سمت راستیه پسر خانواده - وسط دختر خانواده ( که بازیگر معروفی هم شده ) - آخری هم مادر خانواده

داشته باشید یعنی برادر آدم اینقدر بی غیرت بزاره خواهرش اینطوری بیاد عکس بگیرند Fool تازه افتخار هم میکنه ...

این از سینما

سلام علیکم و رحمة الله. فعلا بحث ما بر سر مبارزه با قصاص هست و نه سایر احکام اسلامی که در سینمای ایران دارن زیر پا گذاشته میشن. برای اونها هم میشه تاپیکهای جداگانه ا ایجاد کرد. ضمناً بارها گفته ام و باز می گم: توهین به اهل گناه، باعث جری شدن اونها در انجام گناه میشه و به نظر من که مصداق امر به منکر محسوب میشه.

سلام علیکم
اجمالا با شما موافقم اما تو همون مثال هایی که زدید موارد خوبی هم هست.مثلا سام ونرگس سام در آخر با رضایت ولی دم نجات پیدا می کنه.خوب اینم یک قسمت از قصاصه.بخشش!
یا مثلا در هیس دخترها فریاد نمی زنند،شخصی که متهم به کودک آزاری وزنای به عنف بود که مسلما از دید همه شخص منفوری هست،به اعدام محکوم شد.
ولی یک نکته به نظرم می رسه و اون اینکه باید مذهبی ها و انقلابی های ما مثل امثال آقای سلحشور یا ده نمکی و یا حتی فراتر از اشخاص برخی ارگان ها و حتی حوزه ی علمیه در این زمینه کار کنند.واقعا بحث هنر در حوزه ها مغفول مونده و کاری نشده.اهل باطل به راحتی با استفاده از هنر باطل خودشون رو تبلیغ و ترویج می کنند اونوقت ما برای حق هم برنامه ای نداریم.خلاصه اینکه سینماگران ما اسلام شناس نیستند و بیشتر از این از آن ها انتظار نمی ره.اسلام شناسان ما باید پادر عرصه ی هنر بذارن.حضرت آقا می فرمودند یه موقعی حسرت ما این بود که ای کاش 1 ساعت برنامه از صدا و سیما به روحانیت داده می شد تا ترویج معارف کنند،حالا این فرصت به برکت انقلاب رخ داده اما...

نقل قول:
مثلا سام ونرگس سام در آخر با رضایت ولی دم نجات پیدا می کنه.خوب اینم یک قسمت از قصاصه.بخشش!

با سلام. شما به این مسئله دقت کنید که در فیلم سام و نرگس، پدر نرگش چه زمانی رضایت داد؟ زمانی که فهمید در اثر شهادت دروغ، سام محکوم شده است. در واقع سؤالی که فیلم می خواهد در ذهن ایجاد کند، این است که اگر آن عکس توسط اون آقا به دست نرگس نرسیده بود یا پدر نرگس دیرتر از اغما در میومد، چی می شد؟ اینجا هم اصل شبهه، مربوط به برگشت ناپذیری قصاصه، و می خواد بگه باید مجازات چیزی مثل زندان باشه تا همیشه بشه ازش برگشت.

نقل قول:
یا مثلا در هیس دخترها فریاد نمی زنند،شخصی که متهم به کودک آزاری وزنای به عنف بود که مسلما از دید همه شخص منفوری هست،به اعدام محکوم شد.


پیام فیلم "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" این است که یک سری حفره ها در قانون هستند که نمی گذارند عدالت درست پیاده شود، و به همین خاطر دختری که برای نجات دختر دیگری از تجاوز، مرتکب قتل شده است، و در واقع در قضاوتی که فیلم در ذهن مخاطب می سازد بیگناه است، محکوم به قصاص می گردد. اینجا هم پیام فیلم این است که مجازات باید طوری باشد که نارساییها و حفره های قانون، به قیمت جان انسانها تمام نشود.

سلام علیکم
1.در اینکه کلیت این فیلم ها به قول شما نبرد زیر پوستی با قصاص است حرفی نیست.شما گفتید مثال بزنید خواستم بگم همین فیلم ها هم نکات مثبتی هم دارند در زمینه قصاص و مجازات.
2.شاید قوانین الهی خللی نداشته باشند اما بعضا قوانین کشور ما که برگرفته از غرب است خلل و اشکال دارند.حداقل داستان اینه که از نظر اسلام قاضی باید مجتهد عادل باشه آیا واقعا در کشور ما اینگونه است؟؟
3.در مورد قسمت دوم عرایض بنده که اصل مطلب بود نظرتون رو نفرمودید.به فرض صدها فیلم بر علیه قصاص ویا هر قانون و برنامه ی اسلامی ساخته بشه.آیا صرف نقد یا حتی جلوگیری از پخش آن کافی است؟؟آیا نباید حقایق و زیبایی های دین را به تصویر بکشیم تا جایگزینی برای این فیلم های موهن داشته باشیم؟وقتی سیاست صدا و سیما مقابله با ماهواره باشه به دنبال برنامه می گرده برای سرگرم کردن مخاطبین تا سراغ ماهواره نرن حالا هر برنامه ای باشه.شاید جذابیت حرف اول رو میزنه نه عقلانیت و ...!

احمدمنتظرالمهدی;571482 نوشت:
سلام علیکم
1.در اینکه کلیت این فیلم ها به قول شما نبرد زیر پوستی با قصاص است حرفی نیست.شما گفتید مثال بزنید خواستم بگم همین فیلم ها هم نکات مثبتی هم دارند در زمینه قصاص و مجازات.
2.شاید قوانین الهی خللی نداشته باشند اما بعضا قوانین کشور ما که برگرفته از غرب است خلل و اشکال دارند.حداقل داستان اینه که از نظر اسلام قاضی باید مجتهد عادل باشه آیا واقعا در کشور ما اینگونه است؟؟
3.در مورد قسمت دوم عرایض بنده که اصل مطلب بود نظرتون رو نفرمودید.به فرض صدها فیلم بر علیه قصاص ویا هر قانون و برنامه ی اسلامی ساخته بشه.آیا صرف نقد یا حتی جلوگیری از پخش آن کافی است؟؟آیا نباید حقایق و زیبایی های دین را به تصویر بکشیم تا جایگزینی برای این فیلم های موهن داشته باشیم؟وقتی سیاست صدا و سیما مقابله با ماهواره باشه به دنبال برنامه می گرده برای سرگرم کردن مخاطبین تا سراغ ماهواره نرن حالا هر برنامه ای باشه.شاید جذابیت حرف اول رو میزنه نه عقلانیت و ...!

سلام علیکم

1.عرض کردم که در مثالی که شما زدید، بخشش در زمانی رخ می دهد که پدر نرگس متوجه می شود که سام راست گفته است، نه در شرایطی که او را قاتل پسرش می داند. البته نگاه من سیاه و سفید نیست، و ممکن است که این فیلمها نکات مثبتی هم داشته باشند، ولی بدون شک، هدفشان این است که مردم را در برابر نظام قرار بدهند تا قانون قصاص را اصلاح کند.

2.وجود حفره در هر قانونی هست. ما در جهان ماده زندگی می کنیم، و جهان گنجایش اجرای کامل عدالت را ندارد. من نمی دونم منظور شما از این سؤال چیه.

3.بنده حرفم این نیست که اینها پخش نشوند. اتفاقاً حرف من این است که چرا افراد مؤمن و حقجو در سینما حضور کمرنگی دارند و با این موجهای مقابله با ارزشهای دینی، مبارزۀ فرهنگی نمی کنند. مشکل اصلی همینجاست که بچه های مذهبی، فقط بلند هستند بنشینند و ممیزی کنند!

سلام دوستان گرامی
امروز هم موافقین فیلم می سازند و هم مخالفین یا منتقدین و بیننده باید خودش انتخاب کنه. این یک بخش از شعار "استقلال , آزادی, جمهوری اسلامی" هستش که برای رسیدن به اون هزاران شهید دادیم.
حالا بشینیم بگیم چرا و چرا؟!

mitra25;572868 نوشت:
سلام دوستان گرامی
امروز هم موافقین فیلم می سازند و هم مخالفین یا منتقدین و بیننده باید خودش انتخاب کنه. این یک بخش از شعار "استقلال , آزادی, جمهوری اسلامی" هستش که برای رسیدن به اون هزاران شهید دادیم.
حالا بشینیم بگیم چرا و چرا؟!

سلام علیکم
آزادی به چه معنایی؟آیا اگر فیلم سازی به مقدسات توهین کرد باز نباید بگوییم چرا و چرا؟؟به نظرم نقد هم جزئی از این آزادی است.

tazkie;570605 نوشت:
سلام. همانطور که می دانید در سالهای اخیر، فشارهای حقوق بشری روی حکم قصاص و اعدام، بر ایران افزایش یافته است. متأسفانه سینمای ایران (و تا حدودی تلویزیون) به دلیل حضور افراد غیرمذهبی و انفعال مذهبیها در سینما، تحت تأثیر روشنفکرنماهای سکولار، مدام در حال حمله به مجازات قصاص است. این را در فیلمهایی مثل "من مادر هستم"، "سام و نرگس"، "می خواهم زنده بمانم"، "سوت پایان"، "مردی از جنس بلور"، "ملاقات با طوطی"، "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" و دهها فیلم دیگر می بینیم، که در آنها فردی که "آدم خوبی است" معمولاً به دلیلی واهی دارد اعدام می شود. این در برخی سریالهای ایرانی نیز به خوبی دیده می شود، مثل زیر تیغ، و البته سریالهای دیگری مثل ستایش که اگر شوهر ستایش(طاهر) دستگیر می شد ممکن بود پیش از اینکه بیگناهیش ثابت شود، اعدام گردد، یا سریال یادآوری، و همچنین یکی از سریالهای قبل از عصر اصطلاحات بود که پسری به قتل پدرش اعتراف می کرد، ولی پای چوبه دار که بود، قاتلین اصلی وارد شده و به قتل اعتراف کردند!

سینما و تلویزیون از دو محور که یکی این است که ممکن است قاتل یا فرد محکوم به اعدام آدم خوبی باشد و دیگری این است که اعدام برگشت ناپذیر است و ممکن است فرد محکوم به اعدام بیگناه باشند، در حال مبارزه دائمی با مجازات اعدام هستند و همه ساله فیلمهایی در این زمینه در سینمای ما تولید می شود.

دقت کردید همیشه توی فیلمهای ایرانی، قاتلی که قراره قصاص بشه، یا در دفاع از خودش طرفو کشته یا داشته مورد تجاوز قرار میگرفته یا ... و همیشه قاتل آدم خوبیه؟! هیچوقت کسی که به خاطر دزدیدن پول یه بدبختی اونو کشته، کسی که حین زورگیری آدم میکشه، کسی که برای اینکه به یه زن برسه شوهر زنه رو میکشه، کسی که قاتل حرفه ای محسوب میشه، کسی که زندگی دهها خونواده رو به آتیش کشیده، یا یک قاچاقچی مواد مخدر و آدمهای بد، توی فیلمهای ایرانی به اعدام محکوم نمیشن!! به نظرتون چرا توی فیلمهای ایرانی حقیقت رو اینطوری وارونه جلوه میدن؟!


سلام
فراموش نکنیم که قرآن کریم عفو قاتل را اتباع از امر معروف می داند لذا تبلیغ این معنا اشکال ندارد
اما یک رویه بد این است که به قول شما اغلب قاتل را فرد خوبی معرفی می کنند که به اشتباه قتلی را مرتکب شده است و این همه واقعیت نیست
فیلمهای ما باید بیانگر زشتی قتل و زیبایی عفو باشند و نه تنها زیبایی عفو که اگر اینطور باشد قبح جنایت کم میشود و عقوبت فراموش می گردد
یا علیم

سلام دوستان گرامی
آخه اگه آبروی کشور رو اسلام رو نبرن که اسکار نمی گیرن! باید اینجوری فیلم بسازن تا غرب تشویقشون کنه
شما نقد فیلم جدایی نادر از سیمین رو ببینید که استاد رائفی پور سخنرانی کرده. اونوقت هز ایرانی با غیرت دوست داره شخصا اصغر رو با دستاش خفه کنه.
متاسفانه اکثر کردم ما فقط بلدند نوشخوار کنند و هر کاری که غرب کند هر کاری می خواهد باشد اون کار خوبی است و اگر بجای آب یخ نجاست هم روی خود می ریختند افراد شناخته شده ما هم این کار را تکرار می کردند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شاد و پیروز باشید

احمدمنتظرالمهدی;572875 نوشت:
سلام علیکم
آزادی به چه معنایی؟آیا اگر فیلم سازی به مقدسات توهین کرد باز نباید بگوییم چرا و چرا؟؟به نظرم نقد هم جزئی از این آزادی است.

سلام علیکم
بحث توهین نبود . فقط نسبت به بعضی احکام انتقاد دارند و نظراتشان را در غالب فیلم بیان می کنند.
وگرنه اگر همه موافقان مطلبی حق اظهار نظر داشته باشند, در اینصورت که دیگر آزادی معنا نداره.

سلام
اما فراموش نکنیم تقریباً تمام رسانه دست هالیوود است و هرگز چهره واقعی اسلام و پیامبر ص را نشان نداده اند بلکه کاملاً ضذ آنرا به خورد مردم می دهند. با فیلمی مانند سنگسار ثریا و یا خیلی فیلم های دیگر که اسلام و آورنده آن بینهایت بار توهین توهین نمو ده اند. البته این را بدانید آنها بسیار به قرآن و اسلام مسلط هستند برای همین است که انقدر خوب می جنگند. خودشان حق بودن اسلام را می دانند اما قدرتشان در خطر است.
اگر در کشور خودمان هم اسلام انقدر غریب باشد پس وای بر ما

mitra25;572978 نوشت:
سلام علیکم
بحث توهین نبود . فقط نسبت به بعضی احکام انتقاد دارند و نظراتشان را در غالب فیلم بیان می کنند.
وگرنه اگر همه موافقان مطلبی حق اظهار نظر داشته باشند, در اینصورت که دیگر آزادی معنا نداره.

سلام مجدد
ببینید اولا هم من هم خانم تزکیه هیچ کدوم با حذف و سانسور این فیلم ها موافق نیستیم.اتفاقا برعکس دغدغه و نظر ما اینه که چرا موافقین کاری نمی کنند.
دوما اینکه بحث نقد رو که قبول دارید؟چشم حق با شماست توهینی صورت نگرفته اما حق نقد نظریه و مفهوم و مقصود فیلم رو که داریم.چطور اون ها احکام الهی رو به قول شما نقد کنند ما فیلم های اون ها رو نقد نکنیم؟شاید اصلا با یک نقد عالمانه و توضیح دقیق حکم الهی نظر کارگردان و حتی بیننده تغییر کنه.

محی الدین;572896 نوشت:

سلام
فراموش نکنیم که قرآن کریم عفو قاتل را اتباع از امر معروف می داند لذا تبلیغ این معنا اشکال ندارد
اما یک رویه بد این است که به قول شما اغلب قاتل را فرد خوبی معرفی می کنند که به اشتباه قتلی را مرتکب شده است و این همه واقعیت نیست
فیلمهای ما باید بیانگر زشتی قتل و زیبایی عفو باشند و نه تنها زیبایی عفو که اگر اینطور باشد قبح جنایت کم میشود و عقوبت فراموش می گردد
یا علیم

سلام.

راستش خیلی سخته که بگیم این فیلمها دارن عفو رو تبلیغ می کنن. این فیلمها همگی دارن نشون می دهند که چه بسا کسی اعدام بشه که واقعاً قاتل نیست یا برایش پاپوش درست کرده اند و مانند این. من با تبلیغ عفو مشکلی ندارم، ولی اینها می خواهند قصاص را زیر سؤال ببرند.

[="Tahoma"][="Navy"]

tazkie;573777 نوشت:
سلام.

راستش خیلی سخته که بگیم این فیلمها دارن عفو رو تبلیغ می کنن. این فیلمها همگی دارن نشون می دهند که چه بسا کسی اعدام بشه که واقعاً قاتل نیست یا برایش پاپوش درست کرده اند و مانند این. من با تبلیغ عفو مشکلی ندارم، ولی اینها می خواهند قصاص را زیر سؤال ببرند.


سلام
البته اینو هم فراموش نکنیم که حکم قصاص در یک موضوع خاص ممکن اشتباه باشه به هر حال قاضی هم آدمه معصومی نیست شاید اشتباه کنه
به نظر بنده نکته مغفول در این فیلمها آن صحنه جنایت آمیز قاتله و تاکیدی که باید بر اون بشه
یک فیلمی که بنده دیدم موردش قتلی بود که نمیشه گفت قاتلش یک جانی بود ولی مشکلش این بود که دفاع ولی دم از قصاص رو خیلی خیلی بد نشون میداد مثل اینکه چیزی جز بی منطقی توش نیست
بگذریم از اینکه اینجور موضوعات درد جامعه مانیست درد جامعه ما آسیبهای بزرگیه که فیلمسازان به راحتی ازش میگذرن و همچنین آرمانهایی که آرمان اکثر فیلمسازهای ما نیست چون اصلا اونو نمیشناسن و باهاش بیگانه هستند
یا علیم[/]

محی الدین;573790 نوشت:

سلام
البته اینو هم فراموش نکنیم که حکم قصاص در یک موضوع خاص ممکن اشتباه باشه به هر حال قاضی هم آدمه معصومی نیست شاید اشتباه کنه
به نظر بنده نکته مغفول در این فیلمها آن صحنه جنایت آمیز قاتله و تاکیدی که باید بر اون بشه
یک فیلمی که بنده دیدم موردش قتلی بود که نمیشه گفت قاتلش یک جانی بود ولی مشکلش این بود که دفاع ولی دم از قصاص رو خیلی خیلی بد نشون میداد مثل اینکه چیزی جز بی منطقی توش نیست
بگذریم از اینکه اینجور موضوعات درد جامعه مانیست درد جامعه ما آسیبهای بزرگیه که فیلمسازان به راحتی ازش میگذرن و همچنین آرمانهایی که آرمان اکثر فیلمسازهای ما نیست چون اصلا اونو نمیشناسن و باهاش بیگانه هستند
یا علیم

سلام. خب این خودش یک شبهه علیه قصاصه که به عنوان یک مجازات برگشت ناپذیر، ممکنه قاضی اشتباه کنه. حالا یه فیلم ساز ارزشی داریم که توی اقلب فیلم به این شبهه جواب بده؟

[="Tahoma"][="Navy"]

tazkie;574275 نوشت:
سلام. خب این خودش یک شبهه علیه قصاصه که به عنوان یک مجازات برگشت ناپذیر، ممکنه قاضی اشتباع کنه. حالا یه فیلم ساز ارزشی داریم که توی اقلب فیلم به این شبهه جواب بده؟

سلام
خوب این اشکال به عموم احکام قضایی وارده با این تفاوت که در قصاص حیات یک انسان از او گرفته میشود و این بسیار حساستر از مسائل مالی و غیره است لذا تاکید بر عفو میتواند جبران کننده اشتباه احتمالی هم باشد البته ما تا به حال نشنیده ایم موردی را که فرد محکوم به قصاص جرم خود را رد کرده باشد اما فی الجمله این احتمال هست
در آمریکا جریانی بر علیه اعدام راه افتاده است و بهانه اش اثبات خطا در چندین مورد حکم اعدام بوده است خوب این خود یک حسابی دارد
مشکل آنستکه در این فیلمها به آن طرف قضیه یعنی مقتول و وضعیت خانواده او که هشدار دهنده و بازدارنده هست کم توجهی میشود و عفو را بعنوان یک حق جلوه می دهد در حالیکه قصاص حق است و نه عفو
یا علیم[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

tazkie;571477 نوشت:
با سلام. شما به این مسئله دقت کنید که در فیلم سام و نرگس، پدر نرگش چه زمانی رضایت داد؟ زمانی که فهمید در اثر شهادت دروغ، سام محکوم شده است. در واقع سؤالی که فیلم می خواهد در ذهن ایجاد کند، این است که اگر آن عکس توسط اون آقا به دست نرگس نرسیده بود یا پدر نرگس دیرتر از اغما در میومد، چی می شد؟ اینجا هم اصل شبهه، مربوط به برگشت ناپذیری قصاصه، و می خواد بگه باید مجازات چیزی مثل زندان باشه تا همیشه بشه ازش برگشت.

با سلام وعرض تسلیت بمناسبت شهادت امام جواد علیه السلام خدمت همه کاربران محترم وعرض تبریک هفته دفاع مقدس
این سخن درست است که در فیلمها بالاخص فیلمهای سینمایی در قالب هنر برخی مقدسات، احکام وارزشهای دینی بد جلوه داده می شود. در حالی که قرآن قصاص را حیات می داند.
ولکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب لعلّکم تتّقون،(بقره/179) ای خردمندان برای شما در قصاص زندگانی است، شاید اهل تقوا شوید.

آیه خوب اشاره می کندکه برای اینکه بدانیم در قصاص حیات وزندگی است خرد لازم است. متاسفانه امروزه در سایه تبلیغات دشمنان اسلام تحت عنوان حقوق بشر قصاص را خلاف ووحشی گری معرفی می کنند. در حالی که خیلی از قاچاقچیان، مجرمان، قاتلان مردم ومروجان فساد وفحشا اعدام نشوند باعث مرگ وا زبین رفتن جانی یا روحی خیلی ها خواهند شد. یک معتاد با مرده چه فرقی دارد. حداقل مرده دردسری برای زنده ها ندارد.
یک فاسد ومزاحم نوامیس مردم همچنین وسایر مجرمان.
اصل قصاص موجب زندگی خیلی ها می شود. یک علف هرز از بین می رود ولی باعث می شود یک مزرعه محصول خوبی دهد وبخاطر چند علف هرز محصول وزحمت کشاورز از بین نرود چنانچه با قصاص قاتل مردم وهمچنین کشتن خرابکاران اقتصادی، فرهنگی ومحاربان بندگان الهی زمینه رشد بهتری دارند.
نکته دیگری که در سخنان دوستان اشاره شده است مساله قانون قصاص است. قانون مشکلی ندارد وکامل است. واینطور هم نیست که وقتی قاضی حکم را صادر کرد بلافاصله شخص را اعدام کنند بلکه دادگاه تجدید نظر وچند مکان دیگر به آنها رسیدگی می کنند وامکان خطا تقریبا صفرمی شود، ولی متاسفانه همانطور که عزیزان ذکر کردند دراین فیلمها مساله قصاص واحکام مربوط به آنها درست اجرا نمی شود.
در مورد قصاص فقهاء ما می فرمایند: قصاص ازسه راه اثبات یم شود: 1- اقرار: خود شخص اقرار می کند که دیگری را کشته است، اگر این اقرار کننده عاقل وبالغ باشد. 2- شاهد وبینه: دو نفر انسان عادل که اهل گناه نیستند. گناه کبیره نمی کنند ودر گناه صغیره نیز اصرار ندارند شهادت دهند. 3- قسامه: اول از متهم می خواهند که قسم بخورد که نکشته، اگر قسم نخورد، مدعی قتل باوجود نشانه ای بر قتل باید قسم بخورد که این متهم مرتکب قتل شده است. واین قسم به اسم(الله) باید پنجاه بار تکرار کند واگر خویشاوندانی دارد آنها هرکدام یک بار قسم می خورند اگر تعدادشان با متهم به پنجاه نفر می رسد.(شهید ثانی، شرح لمعه، قم، اسماعیلیان، ج3، ص361-363)
در مورد فیلم سام ونرگس تنها مورد سوم که قسامه باشد می تواند صدق کند، چون عبید خود را با چاقو کشت وغرق در خون بود وتنها کسی که پیش او بود سام بود. اما قاتل او عادل نبود چون حداقلش این است که کسی که ریش خود را با تیغ می تراشد عادل نیست چون مرتکب گناه شده است که اگر کبیره هم نباشد حداقل اصرار در صغیره است. البته با این فرض که تمام کارهای دیگر طرف درست بوده.
در مورد قسامه نیز ما چیزی دادگاه نمی بینیم بلکه با ادعای پسری که فقط بخاطر ازدواج با نرگس می خواهد این سام از راه برداشته شود. سام محکوم به اعدام می شود. نه مجالی به سام داده می شود که قسم بر نفی قتل بخورد، نه اینکه مدعی قتل پنجاه قسم می خورد.
اینها نشان می دهد که متاسفانه برخی کارگردان ونویسندگان ما به عمد یا از روی ناآگاهی احکام اسلامی را درست به به تصویر نمی کشند. واینها بهانه ای است برای بد جلوه دادن احکام اسلامی.

احمدمنتظرالمهدی;571482 نوشت:
شاید قوانین الهی خللی نداشته باشند اما بعضا قوانین کشور ما که برگرفته از غرب است خلل و اشکال دارند.حداقل داستان اینه که از نظر اسلام قاضی باید مجتهد عادل باشه آیا واقعا در کشور ما اینگونه است؟؟

از کجا می فرمایید که قوانین کشور ما برگرفته از غرب است. غرب که قصاص را قبول ندارد؟ این احکام در رساله های عملیه وکتابهای فقهی ما بطور مشرح بیان شده است.
اصل قضاوت از شؤون امام معصوم است اما در عصر غیبت این به عهده مجتهدان می باشد اما اگر خود معصوم یا ولی فقیه بخواهند به امور قضایی بپردازند اولا که بقیه کارها باید کنار گذاشته شود. ودر ثانی اینهمه امور قضایی را یک نفر نمی تواند رسیدگی کند. لذا با تفویض امام معصوم یا ولی فقیه این اختیار به قضات داده می شود که برای رفع خصومت ومرافعه قضاوت کنند. بنابراین کار آنها از نظر شرعی مشکلی ندارد ود رزمان امیرالمومنین شریح قاضی با اجازه آن حضرت قضاوت می کرد.

احمدمنتظرالمهدی;571482 نوشت:
در مورد قسمت دوم عرایض بنده که اصل مطلب بود نظرتون رو نفرمودید.به فرض صدها فیلم بر علیه قصاص ویا هر قانون و برنامه ی اسلامی ساخته بشه.آیا صرف نقد یا حتی جلوگیری از پخش آن کافی است؟؟آیا نباید حقایق و زیبایی های دین را به تصویر بکشیم تا جایگزینی برای این فیلم های موهن داشته باشیم؟وقتی سیاست صدا و سیما مقابله با ماهواره باشه به دنبال برنامه می گرده برای سرگرم کردن مخاطبین تا سراغ ماهواره نرن حالا هر برنامه ای باشه.شاید جذابیت حرف اول رو میزنه نه عقلانیت و ...!

صدا سیما زیاد زحمت می کشد وفیلم لازم است ول یروی سخن با کارگردانها وتهیه کنندگان است که اولا در امور واحکام دینی از کارشناسهای خبره آن حوزه مشاوره بگیرند تا دچار این خطاهای بزرگ نشوند ویا اگر این کار را نمی کنند در موضوعات دیگری که احکام دین بد جلوه داده نمی شود فیلم بسازند، نه اینکه خوراک برای دشمنان درست کنند. حالا که برای دین وزیبا جلوه دادن آن کاری انجام نمی دهند حداقل به آن ضربه نزنند.

tazkie;572863 نوشت:
بنده حرفم این نیست که اینها پخش نشوند. اتفاقاً حرف من این است که چرا افراد مؤمن و حقجو در سینما حضور کمرنگی دارند و با این موجهای مقابله با ارزشهای دینی، مبارزۀ فرهنگی نمی کنند. مشکل اصلی همینجاست که بچه های مذهبی، فقط بلند هستند بنشینند و ممیزی کنند!

این سخن درست است که نیروهای ارزشی در این زمینه کم کار هستند ولی اینطور هم نیست که کلا دنبال ممیزی وفلان باشند. وعدم فعالیت در یک حوزه دلیل بر این نمی شود که هیچ فعالیتی انجام نمی دهند چون در اینصورت از این مقدار جلوه ای هم که برای امور دینی هست خبری نبود.

کریم;575210 نوشت:
از کجا می فرمایید که قوانین کشور ما برگرفته از غرب است. غرب که قصاص را قبول ندارد؟

سلام علیکم
از راهنمایی های جنابعالی کمال تشکر را دارم
همانطور که عرض کردم بعضی از قوانین مثلا قانون تجارت که ترجمه ای از قانون تجارت فرانسه است.والا اصل قوانین از اسلام است وحق باشماست.
درمورد قضات هم من باب ضرورت به حداقل ها اکتفا شده والا اصل قاضی به مجتهد بودن آن است.

mitra25;572868 نوشت:
سلام دوستان گرامی
امروز هم موافقین فیلم می سازند و هم مخالفین یا منتقدین و بیننده باید خودش انتخاب کنه. این یک بخش از شعار "استقلال , آزادی, جمهوری اسلامی" هستش که برای رسیدن به اون هزاران شهید دادیم.
حالا بشینیم بگیم چرا و چرا؟!

اصل سخن درست است ولی این فرمایش شما در جایی درست ومنصفانه می باشد که بیننده ما علم رسانه داشته باشد وبتواند فیلم را تحلیل کرده وخوب وبد آن رابفهمد چون امروز در قالب رسانه وهنر وانواع فیلم خرافات، آداب غلط معاشرت، اشرافی گری را در جامعه گسترش داده اند در حالی که سطح زندگی افراد ونوع در آمدشان اقتضای آنرا ندارد در نتیجه تکلف در زنگی ها بیشتر شده وصفا وصمیمیت جای خود را به نزاع های خانوادگی داده است.
چون بیش از 95%بینندگان تلویزیونی علم رسانه ندارند ونمی توانند فیلم را تحلیل کنند بلکه این فیلم در ناخودآگاه آنها تاثیر گذاشته وامور غلط را در ذهن آنها جا می اندازد. به اعتراف کارشناسان غربی وشرقی یکی از عوامل فسادهای امروزی واهتلافات موجود در خانواده ها ومفاسد اجتماعی رسانه است ودر واقع مهمترین عامل است.

احمدمنتظرالمهدی;572875 نوشت:
آزادی به چه معنایی؟آیا اگر فیلم سازی به مقدسات توهین کرد باز نباید بگوییم چرا و چرا؟؟به نظرم نقد هم جزئی از این آزادی است.

هر فیلمی باید مقدسات وارزشهای یک جامعه را در نظر بگیرد وما امروز شاهد هستیم فیلمهایی تولید می شود که تعدادشان هم کم نیست که در تضاد با ارزشها ومقدسات دینی وملی ما بوده وبجای ینکه موجب رشد فکری وشخصیتی یک جوان شود شبهات را در ذهن او بیشتر کرده ودر عین حال او را بیشتر دچار بحران هویت می کند.

محی الدین;572896 نوشت:
فراموش نکنیم که قرآن کریم عفو قاتل را اتباع از امر معروف می داند لذا تبلیغ این معنا اشکال ندارد
اما یک رویه بد این است که به قول شما اغلب قاتل را فرد خوبی معرفی می کنند که به اشتباه قتلی را مرتکب شده است و این همه واقعیت نیست
فیلمهای ما باید بیانگر زشتی قتل و زیبایی عفو باشند و نه تنها زیبایی عفو که اگر اینطور باشد قبح جنایت کم میشود و عقوبت فراموش می گردد

متاسفانه بنده نمی دانم از کمبود فیلمنامه خوب است یا ملودی درست وحسابی ندارند سالهاست ک موضوع اصلی فیلمهای ما یک رابطه عاشقانه است که بخاطر آن شخصیت پدر ریر سوال می رود، از دین واحکام آن مایه گذاشته می شود. چون اولویت آن رابطه عاشقانه است.

mitra25;572978 نوشت:
بحث توهین نبود . فقط نسبت به بعضی احکام انتقاد دارند و نظراتشان را در غالب فیلم بیان می کنند.
وگرنه اگر همه موافقان مطلبی حق اظهار نظر داشته باشند, در اینصورت که دیگر آزادی معنا نداره.

اعتراض وانتقاد در جایی معنی دارد که طرف مقابل هم در همان مجال فرصت جوا ب دادن داشته باشد. اینکه رد یک فیلم علیه یک شخص یا پدیده ویا حکمی انتقاد کنند ولی طرف مقابل حاضر نیست که بتواند جواب دهد خلاف انصاف است. چون فیلم یک طرفه است ومجالی نمی دهند که دیدگاه مقابل هم با همان بیان مطرح شود پس این نوع انتقاد کرده درست به نظر نمی رسد. در عین حال که در اصل یک فیلم باید به هنجارهای اجتماعی وامور مربوط به اجتماع وایراداتی که رد آن وجود دارد بپردازد تا بتواند با این کار قدمی در حل آن برداشته باشد نه اینکه به اموری از جمله مقدسات دینی که خارج از حوزه اوست توهین کند ویا اینکه آنها را زیر سوال ببرد.

محی الدین;574276 نوشت:
خوب این اشکال به عموم احکام قضایی وارده با این تفاوت که در قصاص حیات یک انسان از او گرفته میشود و این بسیار حساستر از مسائل مالی و غیره است لذا تاکید بر عفو میتواند جبران کننده اشتباه احتمالی هم باشد البته ما تا به حال نشنیده ایم موردی را که فرد محکوم به قصاص جرم خود را رد کرده باشد اما فی الجمله این احتمال هست
در آمریکا جریانی بر علیه اعدام راه افتاده است و بهانه اش اثبات خطا در چندین مورد حکم اعدام بوده است خوب این خود یک حسابی دارد
مشکل آنستکه در این فیلمها به آن طرف قضیه یعنی مقتول و وضعیت خانواده او که هشدار دهنده و بازدارنده هست کم توجهی میشود و عفو را بعنوان یک حق جلوه می دهد در حالیکه قصاص حق است و نه عفو

همانطور که در پست قبلی بیان شد راه اثبات قصاص امور سه گانه ای بود که بیان شد. لذا اتهام قتل به سادگی به کسی نمی زنند البته اگر اثبات شود که قاتل از روی خطا یا شبه خطا کشته است وودر اصل قصد کشتن نداشته است او را قصاص نمی کنند بلکه قصاص فقط در قتل عمد است نه هر قتلی، آنهم باید به یکی از سه راه گفته شده اثبات شده باشد.
لذا به ندرت وخیلی کم پیش می آید که کسی را از روی خطا قصاص کنند ودر اصل او قاتل نباشد. واین خطای جزئی وقتی با توجه به ادله بوده واثبات شده است دیگر قاضی مقصر نیست واحیانا اگر قاضی کوتاهی کرده د رتحقیق وحکم قصاص غلط داده است خودش مقصر است واشکال بر احکام اسلامی وارد نیست. لذا باید مساله اشخاص را از احکام اسلام جدا کنیم.

[="Tahoma"][="Navy"]

کریم;575662 نوشت:
متاسفانه بنده نمی دانم از کمبود فیلمنامه خوب است یا ملودی درست وحسابی ندارند سالهاست ک موضوع اصلی فیلمهای ما یک رابطه عاشقانه است که بخاطر آن شخصیت پدر ریر سوال می رود، از دین واحکام آن مایه گذاشته می شود. چون اولویت آن رابطه عاشقانه است.

سلام
بخشی از اشکال به حوزه بر می گردد
اگر حوزه نگاه بروزی داشت مطمئنا ما الان چند کارگردان حوزوی و تعداد قابل توجهی بازیگر ارزشی و دهها فیلم نامه نویس روحانی داشتیم
آنوقت طرح مسائل فرهنگی منحصر در افرادی نبود که به ارزشها بعنوان حواشی نگاه میکنند
یا علیم[/]

نقش رسانه:
امروزه بیشترین نقش را در زندگی افراد وجوامع رسانه دارد وبه ندرت فردی پیدا می شود که با هیچکدام از ابزار رسانه ای از قبیل تلویزیون، رادیو، ماهواره، سینماو... ارتباط نداشته باشد وخط دهی اصلی در این زمینه در دست غربی ها ودشمنان بشریت است که برای تحقق آرمانهای کثیف خود وپر کردن جیب سرمایه داران و سیطره مستکبران بر دنیا از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کنند. وذهنیت جوامع را نسبت به کار غلط واستعماری خود مجاب می کنند.
وظیفه ما:
کسانی که در این زمینه استعداد وهنری دارند امروز باید به صحنه بیایند. به واقع سینما وکشور ما از وجود فیلم سازان وکارگردانان ارزشی که برای دین وانسانیت وارزشهای اخلاقی کار کنند رنج می برد. ونوع بازیگران ما، وکسانی که رد سینما ورسانه فعال هستند تحت تاثیر سینمای هالیوود والگوها ی غربی هستند ومتاسفانه از نظر اخلاقی ورفتاری ورعایت اصول ارزشی نمره چندان مورد قبولی ندارند.
بله در میان اینها افراد ارزشی هم وجود دارند که ارزشهای دینی وملی وکشور خودشان برای آنها مهم است ولی آنقدر کم هستند که به چشم نمی آیند. لذا امروز کسانی که در این زمینه استعداد وهنری دارند باید به صحنه آمده وبا تولید فیلم های ارزشی قدمی بردارند.
ما شاهد هستیم که برخ یاز همین هنرمندان وکارگردانها هر از چند گاه با ساختن فیلمهای سخیف وضد کشور ونظام موجب خوشحالی دشمنان اسلام شده وفیلمهای خود را در این کشورهای وجشنواره های بین المللی اکران می کنند وا زاین امر خوشحال هستند. از اینکه کشور خود را به خاطر یک مشهوریت وبه به دیگران فروختن خوشحال می شوند.

الگو سازی:
یکی از هنرها وکارکرهای رسانه وسینما بالاخص سینمای هالیوود الگو ساز ی است، واین الگو از اشخاص خیالی گرفته تا فوتبالیست وبازگر را شامل می شود.
وقتی الگو یکی انسان شخصیتهای خیالی یا افرادی که هر فسادی انجام می دهند ولی د رموقع خطر دیگران به داد آنها رسیده ونجاتشان می دهند وهمچنین چهره های کارتنی وعروسک ها مثل عروسک باربی که انواع برهنگی وفساد را بطور خاموش در بین جوانان ونوجوانان حتی کودکان راه می اندازند. وبه این ترتیب خانواده ها را از هم پاشانده ودین وایمان مردم را از دستشان می گیرند.
ثمره اینها می شود پر شدن دادگاهها زا اشخاصی که دنبال طلاق هستند ومنشا اصلی آن ماهواره است.
یا رواج دادن فوتبال بالاخص جام جهانی وورزشهای دیگر ومشغول کردن مردم دنیا به این امور وهمزمان حمله به کشورهایی مثل عراق وسوریه وغزه وکشتن مردم وزن وبچه بی گناه در غفلت مردم دنیا.
می شود رواج بی بند وباری ومفاسد اجتماعی در کشورهای مختلف بالاخص اسلامی برای از هم پاشیده شدن این اجتماع ها.
اینها برخی از آثار منفی رسانه وماهواره است ومتاسفانه غفلت متولین امروخود ماها رونق این مساله وآثار منفی آن را بیشتر می کند بطوری که اشخاصی وزنانی که دنبال لباس خوب واسلامی هستند به سختی می توانند این لباس ها را در بازار پیدا کنند.
فروشگاهی که لباس اسلامی با مدلهای مورد پسند مردم می فروشد بعد از انعکاس آن در 20/30 توسط متولیا ن امر بسته می شود. یعنی در واقع برخی خیانت کاران که از بیت المال همین کشور ارتزاق می کنند آب به آسیاب دشمن می ریزند.
همه اینها زنگ هشداری وخطری است که بیدار شویم وفقط ناظر نباشیم که دین وناموس ما را با تاراج ببرند.
خداوند متعال الگورما را رسول خودش معرفی کرده است: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة، به تحقیق در عمل ووسخنان رسول خدا(ص) برای شما الگوی نیکویی است.
ما افرادی مانند شهدای جبهه خود داریم در تمام رده های سنی مثل: حسین فهمیده، بهنام محمدی، شهید کاوه، باکری، همت وهزاران از این افراد که دنیا را متعجب کردند با قدرت ایمانی وفکری ومدیرتی که داشتند. ما شخصیتی مثل سردار قاسم سلیمانی داریم که امروز آمریکا واسرائیل زا ترس او د رکنگره علی رغم تمام اصول دیپلماتیک صراحتا قانون ترور او را تصویب می کنند.
چرا باید این افرادرا رها کرده وبدنیال الگوهای خیالی وغیر واقعی باشیم؟!

کریم;575210 نوشت:

نکته دیگری که در سخنان دوستان اشاره شده است مساله قانون قصاص است. قانون مشکلی ندارد وکامل است. واینطور هم نیست که وقتی قاضی حکم را صادر کرد بلافاصله شخص را اعدام کنند بلکه دادگاه تجدید نظر وچند مکان دیگر به آنها رسیدگی می کنند وامکان خطا تقریبا صفرمی شود، ولی متاسفانه همانطور که عزیزان ذکر کردند دراین فیلمها مساله قصاص واحکام مربوط به آنها درست اجرا نمی شود.
در مورد قصاص فقهاء ما می فرمایند: قصاص ازسه راه اثبات یم شود: 1- اقرار: خود شخص اقرار می کند که دیگری را کشته است، اگر این اقرار کننده عاقل وبالغ باشد. 2- شاهد وبینه: دو نفر انسان عادل که اهل گناه نیستند. گناه کبیره نمی کنند ودر گناه صغیره نیز اصرار ندارند شهادت دهند. 3- قسامه: اول از متهم می خواهند که قسم بخورد که نکشته، اگر قسم نخورد، مدعی قتل باوجود نشانه ای بر قتل باید قسم بخورد که این متهم مرتکب قتل شده است. واین قسم به اسم(الله) باید پنجاه بار تکرار کند واگر خویشاوندانی دارد آنها هرکدام یک بار قسم می خورند اگر تعدادشان با متهم به پنجاه نفر می رسد.(شهید ثانی، شرح لمعه، قم، اسماعیلیان، ج3، ص361-363)
در مورد فیلم سام ونرگس تنها مورد سوم که قسامه باشد می تواند صدق کند، چون عبید خود را با چاقو کشت وغرق در خون بود وتنها کسی که پیش او بود سام بود. اما قاتل او عادل نبود چون حداقلش این است که کسی که ریش خود را با تیغ می تراشد عادل نیست چون مرتکب گناه شده است که اگر کبیره هم نباشد حداقل اصرار در صغیره است. البته با این فرض که تمام کارهای دیگر طرف درست بوده.
در مورد قسامه نیز ما چیزی دادگاه نمی بینیم بلکه با ادعای پسری که فقط بخاطر ازدواج با نرگس می خواهد این سام از راه برداشته شود. سام محکوم به اعدام می شود. نه مجالی به سام داده می شود که قسم بر نفی قتل بخورد، نه اینکه مدعی قتل پنجاه قسم می خورد.
اینها نشان می دهد که متاسفانه برخی کارگردان ونویسندگان ما به عمد یا از روی ناآگاهی احکام اسلامی را درست به به تصویر نمی کشند. واینها بهانه ای است برای بد جلوه دادن احکام اسلامی.

با سلام. استاد کریم گرامی، با تشکر از پاسخ شما.

البته چیزی که در دفاع از قصاص، مطرح می کنید و برای افراد غیرمذهبی قابل قبول نیست، این است که شما خدا را هم در نظر دارید و اگر شاهد عادل، شهادت دروغ بدهد یا در قسامه سوگند دروغی شنیده شود، خدا نیز بر سر جای حق نشسته و در حیات پس از مرگ، جبران مسئله را خواهد کرد و در کل این مسئله در هر جرم و مجازاتی در دنیا جاری است.

اصل شبهه با توجه به سکولار بودن مبدأ و منشأ آن این است که انتظار دارد که اگر شهادت دروغ یا صحنه سازیهای افرادی که می خواهند کسی را متهم به قتل کنند، منجر به مرگ او نشود تا برگشت پذیر باشد و اگر روزی برای دادگاه محرز شد که او بیگناه است، او را رها کنند، نه اینکه او دیگر مرده باشد!!

در واقع شبهه این است: «مجازات باید برگشت پذیر باشد، تا اگر روزی مشخص شد که دادگاه اشتباه کرده است، بتوان از فردی که به زندان افتاده است، دلجویی کرد و بتوان به شکلی محکومیت اشتباه او را جبران کرد.»

برای افرادی که نمی خواهند، خدا را در امور دخالت بدهند چه جوابی می توان داد؟

کریم;575210 نوشت:
این سخن درست است که نیروهای ارزشی در این زمینه کم کار هستند ولی اینطور هم نیست که کلا دنبال ممیزی وفلان باشند. وعدم فعالیت در یک حوزه دلیل بر این نمی شود که هیچ فعالیتی انجام نمی دهند چون در اینصورت از این مقدار جلوه ای هم که برای امور دینی هست خبری نبود.

با سلام مجدد، ببینید بلا تشبیه، بلا تشبیه، اهل کوفه هم امام حسین را دوست داشتند، حتی وقتی امام حسین کشته شد، همینها بسیار غمگین شدند و چه قیامها برای خونخواهی کردند، ولی مشکل اینجا بود که علاقۀ آنها همین جلوه را نداشت. ما در طول این سالها، خیلی فیلمها در ایران دیده ایم که حرفشان لزوم جدایی دین از سیاست و زندگی اجتماعی است، ولی یک فیلم که لزوم حکومت دینی باشد، در طول این همه سال در ایران ندیده ایم. خب این دوستان ارزشی، کی می خواهند وارد عمل بشوند؟

tazkie;576753 نوشت:
البته چیزی که در دفاع از قصاص، مطرح می کنید و برای افراد غیرمذهبی قابل قبول نیست، این است که شما خدا را هم در نظر دارید و اگر شاهد عادل، شهادت دروغ بدهد یا در قسامه سوگند دروغی شنیده شود، خدا نیز بر سر جای حق نشسته و در حیات پس از مرگ، جبران مسئله را خواهد کرد و در کل این مسئله در هر جرم و مجازاتی در دنیا جاری است.

وقتی گفته می شود شاهد عادل یعنی دروغگو نیست ودو شاهد عادل گفته شده چون اگر یک نفر بود چه بسا اشتباه می کرد ودر دو نفر این مساله به حداقل می رسد. سوا ی این در دنیا خیلی ها به ناحق کشته می شوند وخانواده هایی که یتیم وبی سرپرست شده وتبعات بعدی که برای آنها وجود دارد از مسائل اقتصادی گرفته تا تربیتی وتحصیلی.
معقول ترین راه برای اثبات این مساله چیست؟ بله قبول است چه بسا در این وسط برخی به ناحق اعدام شوند که شاید به یک درصد هم نرسد. ولی سخن در این است که اگر این راهکارها هم نباشد به راحتی مردم را به ناحق می کشند وجنایت وجرم در جامعه رواج پیدا می کند.

tazkie;576753 نوشت:
اصل شبهه با توجه به سکولار بودن مبدأ و منشأ آن این است که انتظار دارد که اگر شهادت دروغ یا صحنه سازیهای افرادی که می خواهند کسی را متهم به قتل کنند، منجر به مرگ او نشود تا برگشت پذیر باشد و اگر روزی برای دادگاه محرز شد که او بیگناه است، او را رها کنند، نه اینکه او دیگر مرده باشد!!

در اعدام محرز است که مرگ دیگر قابل برگشت نیست. اما اگر مشخص شود به ناحق اعدام شده د راینصورت دیه او پرداخت شده واعاده حیثیت می شود. به هر حال یک مساله را باید در نظر بگیریم که کارهای دنیوی وکار بشر خطاکار همیشه با اشتباه همراه است ولی راهی که دین قرار می دهد اگر درست اجرا شود این خطا به حداقل می رسد وما در دنیا موظفیم طبق ظاهر وادله ظاهری عمل نماییم وزمانی که حجتی شرعی بر مساله ای پیدا شده نمی شود آنرا کناز گذاشت چون در اینصورت اصلا نمی شود جامعه را اداره کرد.
الان در کشورهای پیشرفته که اعدام نیست ومجرم را فوقش زندانی می کنند ویا البته آمپول هوا می زنند. شما شاهد هستید که ماهی نیست که در مدارس آمریکا شاگردان ومعلمان از طرف هم کلاسی ها به رگبار بسته نشوند. یا اینکه در آلمان متهم در جلویپشم قضات با 18 ضربه چاقو زن شاکی را به قتل می رساند. یا در آمریکا با وجود این تبعیض نژادی سیاهپوستان حتی توسط پلیس کشته می شوند اما در کشور ما حتی اگر پلیس هم جرم مرتکب شده باشد به پای میز محاکمه کشیده می شود نه اینکه مثل آمریکا تبرئه شود.
کدام یک از این شرایط بهتر است؟

tazkie;576753 نوشت:
در واقع شبهه این است: «مجازات باید برگشت پذیر باشد، تا اگر روزی مشخص شد که دادگاه اشتباه کرده است، بتوان از فردی که به زندان افتاده است، دلجویی کرد و بتوان به شکلی محکومیت اشتباه او را جبران کرد.»

برای افرادی که نمی خواهند، خدا را در امور دخالت بدهند چه جوابی می توان داد؟


از حیث اینکه اعاده حیثیت شده وغرامت او پرداخت می شود قابل برگشت است. واین در دادگاهها وجود دارد.

tazkie;576754 نوشت:
ما در طول این سالها، خیلی فیلمها در ایران دیده ایم که حرفشان لزوم جدایی دین از سیاست و زندگی اجتماعی است، ولی یک فیلم که لزوم حکومت دینی باشد، در طول این همه سال در ایران ندیده ایم. خب این دوستان ارزشی، کی می خواهند وارد عمل بشوند؟

این اشکال شما وارد است وبنده هم قبول دارم. واین از ضعف ماست.

سلام علیکم و رحمة الله

کریم;576919 نوشت:
وقتی گفته می شود شاهد عادل یعنی دروغگو نیست ودو شاهد عادل گفته شده چون اگر یک نفر بود چه بسا اشتباه می کرد ودر دو نفر این مساله به حداقل می رسد.

عدالت که به معنای عصمت نیست، اگر شاهدی تا الان عادل بوده به این معنا نیست که الان ممکن نیست دروغ بگوید و یا تحت تأثیر حبّ و بغض قرار نگیرد، ضمن اینکه احراز عدالت شهادت هم در دادگاه، آنقدرها سفت و سخت نیست و ما از باطن شاهد که خبر نداریم. بعلاوه دو شاهد هم ممکن است تبانی بر خلاف کنند، بله احتمال اینکه هر دو اشتباه کنند، کم است ولی اگر مسئله تبانی باشد، تعدد شهود به ضرر عدالت هم خواهد بود.

کریم;576919 نوشت:
. سوا ی این در دنیا خیلی ها به ناحق کشته می شوند وخانواده هایی که یتیم وبی سرپرست شده وتبعات بعدی که برای آنها وجود دارد از مسائل اقتصادی گرفته تا تربیتی وتحصیلی.
معقول ترین راه برای اثبات این مساله چیست؟ بله قبول است چه بسا در این وسط برخی به ناحق اعدام شوند که شاید به یک درصد هم نرسد. ولی سخن در این است که اگر این راهکارها هم نباشد به راحتی مردم را به ناحق می کشند وجنایت وجرم در جامعه رواج پیدا می کند.


خب نظریه ضدقصاص هم نمی گوید که قاتل آزاد باشد، بلکه زندان ابد یا زندان طولانی مدت را توصیه می کند که به هر حال قاتل آیندۀ سیاهی برای خودش ببیند، ولی در عین حال برگشت پذیر باشد تا اگر زمانی مشخص شد که اشتباهی در دادرسی شده است، بتوان او را به زندگی طبیعی باز گرداند.

کریم;576919 نوشت:
الان در کشورهای پیشرفته که اعدام نیست ومجرم را فوقش زندانی می کنند ویا البته آمپول هوا می زنند. شما شاهد هستید که ماهی نیست که در مدارس آمریکا شاگردان ومعلمان از طرف هم کلاسی ها به رگبار بسته نشوند. یا اینکه در آلمان متهم در جلویپشم قضات با 18 ضربه چاقو زن شاکی را به قتل می رساند. یا در آمریکا با وجود این تبعیض نژادی سیاهپوستان حتی توسط پلیس کشته می شوند اما در کشور ما حتی اگر پلیس هم جرم مرتکب شده باشد به پای میز محاکمه کشیده می شود نه اینکه مثل آمریکا تبرئه شود.
کدام یک از این شرایط بهتر است؟

این مسائل به تمهیدات امنیتی بر می گردد. بله آمریکا بیشترین رشد جنایت را دارد، ولی علت اصلی آن، این است که حمل سلاح در آن کشور آزاد است و هر کسی می تواند برای اسلحه مجوز بگیرد، لذا درگیریهای خونینتر و مرگبارتری را نیز در این کشورها شاهد هستیم.

شبهه ای که هست این است که آیا مجازات اعدام بازدارندگی لازم برای لحاظ خشم و حسّ انتقامجویی افراد را دارد؟

کریم;576919 نوشت:
در اعدام محرز است که مرگ دیگر قابل برگشت نیست. اما اگر مشخص شود به ناحق اعدام شده د راینصورت دیه او پرداخت شده واعاده حیثیت می شود. به هر حال یک مساله را باید در نظر بگیریم که کارهای دنیوی وکار بشر خطاکار همیشه با اشتباه همراه است ولی راهی که دین قرار می دهد اگر درست اجرا شود این خطا به حداقل می رسد وما در دنیا موظفیم طبق ظاهر وادله ظاهری عمل نماییم وزمانی که حجتی شرعی بر مساله ای پیدا شده نمی شود آنرا کناز گذاشت چون در اینصورت اصلا نمی شود جامعه را اداره کرد.



کریم;576919 نوشت:
از حیث اینکه اعاده حیثیت شده وغرامت او پرداخت می شود قابل برگشت است. واین در دادگاهها وجود دارد.

ببینید، با توجه به ریشۀ شبهه که اندیشه های سکولار و اومانیسم نشأت گرفته است، مهمترین چیز شادی و حیات خود فرد است. پرداخت دیه و اعادۀ حیثیت، وقتی فرد از دنیا رفته است، چه سودی داری؟ همچنین، به اکثر کسانی که این شبهه را دارند، به دلیل نگاه سکولار و اومانیستی که دارند، نمی توان گفت «خدا در حیات پس از مرگ جبران می کند»



با سپاس

tazkie;577399 نوشت:
عدالت که به معنای عصمت نیست، اگر شاهدی تا الان عادل بوده به این معنا نیست که الان ممکن نیست دروغ بگوید و یا تحت تأثیر حبّ و بغض قرار نگیرد، ضمن اینکه احراز عدالت شهادت هم در دادگاه، آنقدرها سفت و سخت نیست و ما از باطن شاهد که خبر نداریم. بعلاوه دو شاهد هم ممکن است تبانی بر خلاف کنند، بله احتمال اینکه هر دو اشتباه کنند، کم است ولی اگر مسئله تبانی باشد، تعدد شهود به ضرر عدالت هم خواهد بود.

بنده همه سخنان شما را مطالعه کردم ولی در نظر داشته باشید که زندان ابدی که گفته می شود تا آنحا که بنده می دانم تا آخر عمر نیست بلکه برای آنهم سقفی قرار داده اند. در ثانی آیا عدالت اقتضاء نمی کند که جرم ومجازات با هم تناسب داشته باشند. در مقابل کشتن وقتل که برخی اوقات قتل یک نفر هم نیست بلکه قاتل چندین نفر است. آیا از نظر عقلی درست است این آدم زندانی شود. با توجه به اینکه دیده ام وبنده به شخصه افردی را می شناسم که آنقدر چاقو کشی وخلاف کرده اند ودر زندان بوده اند که چه بسا زندان را به خانه ترجیح می دهند چون خانه کاشانه درست حسابی هم ندارند که انگیزه برای جنایت نداشته باشند.
حداقل ما می توانیم خودمان را حساب کنیم وکسانی که این موضوع را می بینند بگویند آیا اگر کسی زن وفرزند خود ما را بکشد واو را برای سی وچهل سال زندانی کنند راضی هستیم؟ کسی که قاچاق می کند وبا انواع حیل همین کار را در زندان هم ادامه می دهد وجوانان کشور را به اعتیاد می کشد ودر واقع اعتیاد مرگ تدریجی است. درست است فقط زندانی باشد؟
بنده احساس می کنم یکی دیگر از عوامل جنایت زیاد در آمریکا مخصوصا علیه سیاهپوستان همین عدم اعدام است.
مطلب دیگر اینکه چند درصد اعدامها اشتباهی است؟ بر فرض بگوییم اگر خیلی زیاد باشد پنج درصد، آیا عاقلانه است 95% را فدای 5% کنیم. در عین حال که خود این عمل انگیزه قتل وجنایت را برای یک جنایتکا ربیشتر می کند. وآمریکا شاهد زنده آن است.

سلام علیکم و رحمة الله

کریم;577571 نوشت:
بنده همه سخنان شما را مطالعه کردم ولی در نظر داشته باشید که زندان ابدی که گفته می شود تا آنحا که بنده می دانم تا آخر عمر نیست بلکه برای آنهم سقفی قرار داده اند. در ثانی آیا عدالت اقتضاء نمی کند که جرم ومجازات با هم تناسب داشته باشند. در مقابل کشتن وقتل که برخی اوقات قتل یک نفر هم نیست بلکه قاتل چندین نفر است. آیا از نظر عقلی درست است این آدم زندانی شود. با توجه به اینکه دیده ام وبنده به شخصه افردی را می شناسم که آنقدر چاقو کشی وخلاف کرده اند ودر زندان بوده اند که چه بسا زندان را به خانه ترجیح می دهند چون خانه کاشانه درست حسابی هم ندارند که انگیزه برای جنایت نداشته باشند.

متوجه فرمایش شما هستم. ولی عنایت بفرمایید که اصل در مورد برگشت پذیری است. موارد زیادی معرفی می شوند که فردی به جرم قتل اعدام شده است، ولی چند ماه یا چند سال بعد، معلوم شده است که قاتل فرد دیگری بوده است.

ولی همینجا من جای یک سؤال می بینم که آیا نوع مجازات شرب خمر یا ارتداد، با جرم تناسب دارد؟

نقل قول:
مطلب دیگر اینکه چند درصد اعدامها اشتباهی است؟ بر فرض بگوییم اگر خیلی زیاد باشد پنج درصد، آیا عاقلانه است 95% را فدای 5% کنیم. در عین حال که خود این عمل انگیزه قتل وجنایت را برای یک جنایتکا ربیشتر می کند. وآمریکا شاهد زنده آن است

همانطور که خود شما بهتر از بنده می دانید، یکی از بنیانهای این نگره، فردگرایی است و فرد نباید فدای جامعه بشود، بلکه لذتهای دنیوی و در رأس آن، ادامۀ حیات برای تک تک افراد جامعه، یک آرمان است، پس بر اساس این نگرش لازم است که اگر فردی مجازاتی دید، در صورت اثبات خطا در مجرمیت، امکان برداشتن مجازات از او ممکن باشد. به طور کلی هم برای کسی که به دلیل حفره های قانون کشته می شود، حسّ شهید بودن ایجاد نمی شود که قلباً به چنین امری راضی بگردد و حس کند که دارد فدای دیگران می شود.

کریم;577571 نوشت:

حداقل ما می توانیم خودمان را حساب کنیم وکسانی که این موضوع را می بینند بگویند آیا اگر کسی زن وفرزند خود ما را بکشد واو را برای سی وچهل سال زندانی کنند راضی هستیم؟ کسی که قاچاق می کند وبا انواع حیل همین کار را در زندان هم ادامه می دهد وجوانان کشور را به اعتیاد می کشد ودر واقع اعتیاد مرگ تدریجی است. درست است فقط زندانی باشد؟
بنده احساس می کنم یکی دیگر از عوامل جنایت زیاد در آمریکا مخصوصا علیه سیاهپوستان همین عدم اعدام است.
.


ببینید این به صورت معکوس هم مطرح است که آیا ما اگر کسی از عزیزان ما به دلیل اشتباه در دادگاه اعدام شود، راضی هستیم؟

بسم ا لله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بنده یه سوال از همین کسانی که قصاص را زیر سوال می برن می پرسم که اگر یک نفر ( البته از اراذل و اوباش هم نباشن) یکی از فزرندانتان که برایتان خیلی خیلی عزیز است یا برادرتان یا .... به ناحق بکشند به بدترین وضع آیا باز هم قصاص را که یک امر خدایی است و طبق آیه قران در آن حیات است برای جامعه باز هم قصاص را زیز سوال می برند یا نه ؟ باید به محضر مبارک امام زمان تسلیت گفت و سینما گران مفسد ی که جز پیرو شیطان نیستنتد را از سینما و امکانات بیت المال محروم کرد که چنین گستاخانه به امر خدا می تازند باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بازنگری کرد که چرا به چنین افرادی مجومز می دهد و به کسانی که در راستای دین فعالیت دارند گیر می دهد خدا به فریاد شان برسد البته این تنها در سینما نیست د رتلویزیون هم مشاهده می شود مانند مسابقات وزرشی که در آسیا بود و نشان دادن وزرش بانوانی که به اصطلاح خودشان حجاب داشتند را نشان می داد با آن وضع بد که فقط موهایشان کم و بیش پیدا نبود وگرنه تمام اندامشان با لباسهای چسبان پیرا بود و دست مردی که کیسه یخ بود ظاهرا پشت گردن آنها را ماساژ می داد این چه حجابی است آیا این مدال واقعا ارزشمند است آیا نامحرمان ایرانیان هستند ایا ما جز کسانی که حضرت فاطمه را آزار می دهند نیستیم آیا نشان دادن اینها جز از بین بردن حیا و عفت در پی د ارد .البته وقتی زوایات را بررسی می کنی زیاد هم نباید تعجب کنی چون آخر الزمان است دیگر ولی ما باید عیر از اینها باشیم و با کسانی که دل ائمه را خون می کنند بر خورد داشته باشیم که با خیال آسوده انقلابمان را به تاراج نبرند
سرت سلامت یا صاحب الزمان ادرکنی ادرکنی ادرکنی

tazkie;578715 نوشت:
متوجه فرمایش شما هستم. ولی عنایت بفرمایید که اصل در مورد برگشت پذیری است. موارد زیادی معرفی می شوند که فردی به جرم قتل اعدام شده است، ولی چند ماه یا چند سال بعد، معلوم شده است که قاتل فرد دیگری بوده است.

از کجا می فرمایید موارد زیاد. مگر چند درصد اعدامها اشتباه صورت گرفته است. البته با سیستم قضایی که ما داریم واین حکم در چندین مرحله باید تایید شود وشخص می تواند وکیل گرفته وبا اعتراض ادله خود را بر اشتباه بودن مساله بیان کند. همه اینها باعث می شود آما راین اشتباه خیلی پایین باشد.

tazkie;578715 نوشت:
ولی همینجا من جای یک سؤال می بینم که آیا نوع مجازات شرب خمر یا ارتداد، با جرم تناسب دارد؟

بله تناسب دارد. البته این سوال خارج از موضوع است لذا زیاد روی این بحث نمی توانیم مانوردهیم ودر همین سایت موارد مختلف به این سوال جواب داده شده است. که اگر در گوگل سایت جستجو کنید پیدا خواهید کرد. اما به طور خلاصه عرض کنم که شرب خمر حکمش هشتاد تازیانه است. واگر مفاسد مترتب بر خمر را در نظر بگیریم وآثار فردی واجتماعی که دارد تناسب آن مشخص می شود.
در مورد ارتداد هم شارع مقدس برای حفظ امنیت روانی ودینی جامعه فرموده است که کسی که اعلام کند مرتد شده است حکمش اعدام است البته با تفاوتی که در مرتد ملی وفطری هست. چون در غیر اینصورت شیادان ومخالفان دین چنانچه در قرآن هم نمونه آن آمده است صبح می گویند ایمان آوردیم وشب می گویند از این دین بخاطر این دلایل برگشتیم. وخود این مساله آرامش روانی جامعه را بر هم خواهد زد.
از طرف دیگر چون ما معتقد هستیم که خداوند حکیم هست وتمام کارهایش از روی حساب وکتاب می باشد لذا تمام احکام دارای ملام بوده ومتناسب با جرم می باشند.

tazkie;578715 نوشت:
همانطور که خود شما بهتر از بنده می دانید، یکی از بنیانهای این نگره، فردگرایی است و فرد نباید فدای جامعه بشود، بلکه لذتهای دنیوی و در رأس آن، ادامۀ حیات برای تک تک افراد جامعه، یک آرمان است، پس بر اساس این نگرش لازم است که اگر فردی مجازاتی دید، در صورت اثبات خطا در مجرمیت، امکان برداشتن مجازات از او ممکن باشد. به طور کلی هم برای کسی که به دلیل حفره های قانون کشته می شود، حسّ شهید بودن ایجاد نمی شود که قلباً به چنین امری راضی بگردد و حس کند که دارد فدای دیگران می شود.

ما که فرد گرا نیستیم به این معنی که مصالح جامعه را فدای فرد کنیم. مجرمان جان یزنده نگه داشته شوند بخاطر اینکه مبادا در بین اینها پنج درصد اشتباه یحکم داده شده باشد. مصالح عموم مردم چه اقتضایی دارد؟

tazkie;578715 نوشت:
ببینید این به صورت معکوس هم مطرح است که آیا ما اگر کسی از عزیزان ما به دلیل اشتباه در دادگاه اعدام شود، راضی هستیم؟

بنده اصل قضیه که اشتباه رخ نمی دهد را نفی نکردم ولی سخن بنده این است که عقلا وشرعا باید مصالح اکثریت را در نظر بگیریم یا اقلیت ناچیز؟ اکثر این اعدامها درست است. حالا بخاطر دو اعدام اشتباه اینهمه جانی زنده نگه داشته شوند تا آرامش جامعه بر هم بخورد.

سلام علیکم و رحمة الله

کریم;578774 نوشت:

ما که فرد گرا نیستیم به این معنی که مصالح جامعه را فدای فرد کنیم. مجرمان جان یزنده نگه داشته شوند بخاطر اینکه مبادا در بین اینها پنج درصد اشتباه یحکم داده شده باشد. مصالح عموم مردم چه اقتضایی دارد؟

در وهلۀ نخست، شما باید ثابت بفرمایید که منطقی و اخلاقی است که فردی بیگناه(مثل کسی که به اشتباه قاتل شناخته شده است)، به خاطر مصالح جامعه اعدام شود، و لو اینکه میزانش یک در هزار باشد.

در وهلۀ دوم، زندان ابد، که میزانش ممکن است تا 50 سال بالا برود، قاتل را از جامعه جدا می کند و مصالح جامعه حفظ می شود.

در وهلۀ سوم و در بُعد بازدارندگی، چگونه می توانید ثابت کنید که مجازات اعدام بازدارنده هست ولی زندان ابد، بازدارنده نیست؟

کریم;578774 نوشت:

بنده اصل قضیه که اشتباه رخ نمی دهد را نفی نکردم ولی سخن بنده این است که عقلا وشرعا باید مصالح اکثریت را در نظر بگیریم یا اقلیت ناچیز؟ اکثر این اعدامها درست است. حالا بخاطر دو اعدام اشتباه اینهمه جانی زنده نگه داشته شوند تا آرامش جامعه بر هم بخورد.


بله ولی بحثی که گفته بودید این بود که «
آیا اگر کسی زن وفرزند خود ما را بکشد واو را برای سی وچهل سال زندانی کنند راضی هستیم؟» بنده هم عرض کردم که متقابلاً راضی نیستیم که بر اساس همین اشتباهات با درصد پایین یکی از عزیزان خودمان اعدام بشود.

tazkie;579588 نوشت:
در وهلۀ نخست، شما باید ثابت بفرمایید که منطقی و اخلاقی است که فردی بیگناه(مثل کسی که به اشتباه قاتل شناخته شده است)، به خاطر مصالح جامعه اعدام شود، و لو اینکه میزانش یک در هزار باشد.

اصل این سخنی که شما می فرمایید غلط است چون شخص را هنگام حکم به قصاص به عنوان اینکه گنهکار است محکوم به اعدام نمی کنند. ولی آنچه قاضی موظف است طبق آن حکم کند واقعیت امر نیست چون هیچکس قادر نیست واقع را بداند چون اگر واقع واینکه در همه امور گنهکار واقعی کیست اگر مشخص بود که دیگر نیازی به قاضی ودادگاه نبود. قاضی موظف است طبق راههایی که قبلا گفته شد حکم صادر کند یا اینکه خود شخص اعتراف می کند که من کشته ام. که در اینجا مساله مشخص است وجای اشتباه نیست. یا اینکه دو نفر انسان عادل شهادت می دهند که این آدم فلانی را کشته ودر اینجا بعداز اینکه تحقیقات صورت می گیرد وبین سخنان شهود اختلاف نباشد. حکم صادر می کنند وتازه حکم به دادگاه تجدید نظر می رود وبه این زودی هم حکم اعدام جاری نمی شود.
این هم که می گوییم باز هم احتمال خطا هست چون انسان امکان خطا دارد ولی یا این راهها وطرقی که قرار داده شده احتمال خطا در حکم اعدام مخصوصا خیلی نادر وکم هست.
ما راه دیگری غیر از این نداریم چون این غربی ها که شما به سخنان آنها استناد می کنید اعدام قاچاقچی، تروریست را هم خلاف حقوق بشر می داند.
قانونی عقلایی بین عقلا وجود دارد که از خیر کثیر بخاطر شر قلیل نمی گذرند. ما صدها وهزاران قاتل را اعدام نکنیم با اینکه ادله بر جرم آنها ثابت شده است چون احتمال دارد در بین آنها دو نفر اشتباهی حکم صادر شده باشد. ابن روش خلاف روش عقلا است. صرف نظر از مساله دین.

tazkie;579588 نوشت:
در وهلۀ دوم، زندان ابد، که میزانش ممکن است تا 50 سال بالا برود، قاتل را از جامعه جدا می کند و مصالح جامعه حفظ می شود.

با احتمال که نمی شود جامعه اداره کرد. چون همین آدمها اگر قرار باشد بنا بر حبس ابد باشد تخفیف می خورند ویا اینکه در قوانین مختلف اینکه چند سال باشد تفاوت خواهد کرد وبا لحاظ همه اینها باز آن امنیت وباز دارندگی لازم وجود نخواهد داشت. در عین حال که الان هم زندانهها نوعا پاسخگوی زندانیان نیست واگر قرار باشد اعدام برای قتل هم نباشد خود این مجرمین را بیشتر خواهد کرد وهزینه اینها رد کنار مسائل امنیتی برای عدم فرار وهزینه نگهداری که از بیت المال هزینه خواهد شد خود سرسام آور است.

tazkie;579588 نوشت:
در وهلۀ سوم و در بُعد بازدارندگی، چگونه می توانید ثابت کنید که مجازات اعدام بازدارنده هست ولی زندان ابد، بازدارنده نیست؟

اولا باید تنساب جرم ومجازات حفظ شود وعقل هم به همین حکم می کند واگر بنا بر این باشد که شخص بی گناه در این وسط مجازات نشود در زندان ابد هم باز عمر او تلف شده وجفا در حق او صورت گرفته است در عین حال که از طرف دیگر یک حاشیه امنی برای فرار از مجازات واقعی برای قاتلان واقعی صورت گرفته است.
شما به این سوال بنده توجه کنید: اگر بخاطر عدم اعدام چند انسان بی گناه که به خطا در مورد آنها حکم شده از مجازات به حق هزاران انسان صرفنظر کنیم این عادلانه ودرست است؟ به هر حال در آنجا حق چند انسان معدود ضایع می شود ولی در اینجا حق هزاران انسانی که به ناحق کشته شده اند وخانواده آنها داغدار است ضایع می شود چون شاهد هستند که قاتل فرزند آنها مجازات متناسب نشد. اگر بنابر حقوق انسان است باید هر دو طرف را در نظر بگیریم نه یک طرف را،

tazkie;579588 نوشت:
بله ولی بحثی که گفته بودید این بود که «آیا اگر کسی زن وفرزند خود ما را بکشد واو را برای سی وچهل سال زندانی کنند راضی هستیم؟» بنده هم عرض کردم که متقابلاً راضی نیستیم که بر اساس همین اشتباهات با درصد پایین یکی از عزیزان خودمان اعدام بشود.

خوب در اینجا ارجحیت با آن تعداد 95% است یا 5%؟ کسانی که فرزندان آنها به ناحق کشته شده اند می خواهند مجرم اعدام شود واکثریت بالای نود درصد هستند. از این طرف پنج درصد هم که بعدا مشخص می شود که فرزندشان به ناحق اعدام شده طالب در اصل عدم اعدام هستند. به نظر خود شما وبا حساب سرانگشتی اولویت با کدام طرف است؟

جمع بندی: نبرد زیر پوستی سینمای ایران با قصاص.
سوال: چرا سینمای کشور ما حکم قصاص واعدام را بد به تصویر می کشد؟ آیا قصد مقابله با این حکم را دارند؟ اسلام چرا اجازه اعدام داده است؟

جواب: این سخن درست است که در فیلمها بالاخص فیلمهای سینمایی در قالب هنر برخی مقدسات، احکام وارزشهای دینی بد جلوه داده می شود. در حالی که قرآن قصاص را حیات می داند.
ولکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب لعلّکم تتّقون،[1]ای خردمندان برای شما در قصاص زندگانی است، شاید اهل تقوا شوید.
آیه خوب اشاره می کندکه برای اینکه بدانیم در قصاص حیات وزندگی است خرد لازم است. متاسفانه امروزه در سایه تبلیغات دشمنان اسلام تحت عنوان حقوق بشر قصاص را خلاف ووحشی گری معرفی می کنند. در حالی که خیلی از قاچاقچیان، مجرمان، قاتلان مردم ومروجان فساد وفحشا اعدام نشوند باعث مرگ وا زبین رفتن جانی یا روحی خیلی ها خواهند شد. یک معتاد با مرده چه فرقی دارد. حداقل مرده دردسری برای زنده ها ندارد.
یک فاسد ومزاحم نوامیس مردم همچنین وسایر مجرمان.
اصل قصاص موجب زندگی خیلی ها می شود. یک علف هرز از بین می رود ولی باعث می شود یک مزرعه محصول خوبی دهد وبخاطر چند علف هرز محصول وزحمت کشاورز از بین نرود چنانچه با قصاص قاتل مردم وهمچنین کشتن خرابکاران اقتصادی، فرهنگی ومحاربان بندگان الهی زمینه رشد بهتری دارند.

آیت الله حائری شیرازی
می فرمودند: اعدام مرتد وفلسفه حدود برای این نیست که شخص مجبور به مسلمانی شود بلکه این شخص مانعی در برابر هدایت دیگران است واسلام می خواهد این مانع را از برابر دیگران بردارد.
در مورد قانون قصاص هم باید گفت قانون مشکلی ندارد وکامل است. واینطور هم نیست که وقتی قاضی حکم را صادر کرد بلافاصله شخص را اعدام کنند بلکه دادگاه تجدید نظر وچند مکان دیگر به آنها رسیدگی می کنند وامکان خطا تقریبا صفرمی شود، ولی متاسفانه فیلمها ما مساله قصاص واحکام مربوط به آنها درست اجرا نمی شود.
اینها نشان می دهد که متاسفانه برخی کارگردان ونویسندگان ما به عمد یا از روی ناآگاهی احکام اسلامی را درست به به تصویر نمی کشند. واینها بهانه ای است برای بد جلوه دادن احکام اسلامی.
سوال: آیا بخاطر آزادی بیان ونقد وانتقاد می توان فیلمی برضد گزاره های دینی مثل قصاص، سنگسار درست کرد؟
جواب: به دو دلیل انجام این کار درست به نظر نمی رسد:

1- عدم وجود علم رسانه ای در نزد مردم:

اگربیننده ما علم رسانه داشته باشد وبتواند فیلم را تحلیل کرده وخوب وبد آن رابفهمد وآشنا به احکام وفلسفه احکام شریعت باشد این سخن شاید درست باشد.چون امروز در قالب رسانه وهنر وانواع فیلم خرافات، آداب غلط معاشرت، اشرافی گری ونقد حدود اسلامی را در جامعه گسترش داده اند در حالی که بیش از 95%بینندگان تلویزیونی علم رسانه ندارند ونمی توانند فیلم را تحلیل کنند بلکه این فیلم در ناخودآگاه آنها تاثیر گذاشته وامور غلط را در ذهن آنها جا می اندازد. به اعتراف کارشناسان غربی وشرقی یکی از عوامل فسادهای امروزی واختلافات موجود در خانواده ها ومفاسد اجتماعی رسانه است ودر واقع مهمترین عامل است.

2- طرف مقابل فرصت دفاع از خود ندارد:

اعتراض وانتقاد در جایی معنی دارد که طرف مقابل هم در همان مجال فرصت جوا ب دادن داشته باشد. اینکه رد یک فیلم علیه یک شخص یا پدیده ویا حکمی انتقاد کنند ولی طرف مقابل حاضر نیست که بتواند جواب دهد خلاف انصاف است. چون فیلم یک طرفه است ومجالی نمی دهند که دیدگاه مقابل هم با همان بیان مطرح شود پس این نوع انتقاد کردن درست به نظر نمی رسد. در عین حال که در اصل یک فیلم باید به هنجارهای اجتماعی وامور مربوط به اجتماع وایراداتی که رد آن وجود دارد بپردازد تا بتواند با این کار قدمی در حل آن برداشته باشد نه اینکه به اموری از جمله مقدسات دینی که خارج از حوزه اوست توهین کند ویا اینکه آنها را زیر سوال ببرد.
مگر اینکه دو طرفه قضیه را با کیفیت وکمیت یکسان به تصویر بکشد تا مخاطب زمینه انتخاب داشته باشد.

خلاصه کلام
آیا حقوق بشر را اسلام درست رعایت می کند یا نظام غرب که داعیه دفاع از حقوق بشر دارد؟
اسلام برای انسان آنقدر ارزش قائل است که کشتن یک نفس محترم را برابر با کشتن کل انسانها می داند.
مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُون‏.[2]
از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را -جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه‏] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده‏ روى مى‏ كنند.
ولی نظام جهانی کسی را که دهها انسان را کشته اعدام نمی کند که خلاف حقوق بشر است. اما همین شورای امنیت سازمان ملل وقتی کودکان یمنی زیر بمب های هواپیماهای سعودی کشته می شوند وسه هزار نفر انسان به شهادت می رسند. بجای محکوم کردن سعودی ها انصارالله را محکوم می کند. وموارد مشابه که زیاد است.
یا در آمریکا وقتی پلیس سیاهپوستان بیچاره را به راحتی با هفت وهشت گلوله می کشد دفاع از خود کرده است. ولی کسی که جانی وجلاد است باید دوباره آزاد شود تا افراد بیشتری را بی خانمان کند واین حقوق بشر آنهاست. اما اسلام یک جلاد از میان بر می دارد تا به خیلی ها حیات داده باشد.


[/HR][1] . بقره/179

[2] . مائده/32

موضوع قفل شده است