جمع بندی عاقبت به خـــیری!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عاقبت به خـــیری!

موارد زیادی در عاقبت به خیری دخیل هستند، از قرآن به دو مورد اشاره می شود:
مورد اول
انفاق در راه خدا باعث عاقبت به خیری و تثبیت ایمان می شود:

وَ مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصير، و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى‏كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و باران هاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد، بيناست. (1)

مورد دوم
عمل به مواعظ الهی باعث عاقبت به خیری و تثبیت ایمان می شود:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبيتاً، و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد.(2)

طبیعی است هرچه ایمان بیشتر تقویت شود ریشه دارتر شده و به آسانی ضعیف نمی شود.

روایات زیادی زیر عوامل درباراه عاقبت به خیری به ما رسیده است، مانند:

زهد در دنیا عامل عاقبت به خیری است:

امام صادق علیه السلام:
هر كه دل از دنيا برگيرد خداوند چشمه‏ هاى حكمت را در قلبش جاى دهد و بر زبانش جارى سازد درد و درمان دنيا را به او باز نمايد و سرانجام سالم به سراى جاودانش برد(3)

تعظیم حقوق الهی باعث عاقبت به خیری است:

امام حسن عسكرى عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت ميكند كه امام صادق عليه السّلام به مردى نوشتند اگر ميخواهى كارهايت به نيكى انجام گيرد و پايان زندگيت خير باشد تا هنگام مرگ حق خدا را مراعات كن نعمت هاى خداوند را در راه معصيت خرج نكن، به حلم خداوند مغرور نباش، به دوستان و طرفداران ما نيكى نما، لازم نيست بدانى او راست ميگويد يا دروغ، تو طبق نيت خود كار كن و او را به دروغش واگذار(4)

برخورداری از خصلتهای خداپسندانه باعث عاقبت به خیری است:

امام باقر عليه السّلام فرمود: اسيرانى چند به نزد پيغمبر آوردند پيغمبر دستور فرموده آنان را بكشند و مردى را از ميان آنان رها فرمود آن مرد عرض كرد اى پيغمبر خداى براى چه مرا از ميان اينان رها فرمودى فرمود: جبرئيل مرا از جانب خداوند خبر داد كه تو را پنج خصلت است خصلتهائى كه خدا و رسولش آنها را دوست ميدارد:
1- نسبت باهل و عيالت سخت غيرتمندى.
2- سخاوتمندی.
3- خوش خلقى.
4- راستگوئى.
5-شجاعت دارى.
چون آن مرد اين سخن شنيد اسلام آورد و نيكو مسلمانى شد و در ركاب رسول خدا جنگ سختى نمود تا بدرجه شهادت رسيد(5)

پس اینطور نیست که خداوند همیطور بی حساب کتاب عده ای را عاقبت به خیر سازد بلکه بستگی کامل به نوع عمل دارد، بنابراین، عاقبت به خیری تماما در اختیار و اراده خود انسان بوده و باید با تلاش و تحمل مشقت (هائی که رعایت مسائل اخلاقی و اطاعت و بندگی خدا به دنبال دارد) آن را به دست آورد.

موفق باشید.
ـــــــــــــ
1.بقره/265.
2.نساء/66.
3. مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ الدُّنْيَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْيَا سَالِماً إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، تحف العقول ص 58.
4.إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ وَ أَكْرِمْ كُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ يَذْكُرُنَا أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً إِنَّمَا لَكَ نِيَّتُكَ وَ عَلَيْهِ كَذِبُه‏، بحارالانوار ج 70 ص 351.
5.عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: أُتِيَ النَّبِيُّ ص بِأُسَارَى فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ وَ خَلَّى رَجُلًا مِنْ بَيْنِهِمْ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ كَيْفَ أَطْلَقْتَ عَنِّي مِنْ بَيْنِهِمْ فَقَالَ أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّ فِيكَ خَمْسَ خِصَالٍ يُحِبُّهَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الْغَيْرَةَ الشَّدِيدَةَ عَلَى حَرَمِكَ وَ السَّخَاءَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الشَّجَاعَةَ فَلَمَّا سَمِعَهَا الرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ قَاتَلَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قِتَالًا شَدِيداً حَتَّى اسْتُشْهِدَ.خصال ج 1 ص 282.

باسمه تعالی
با سلام:
عاقبت به خیری یعنی اتصال به فیض و رحمت بی نهایت حق تعالی و رسیدن به نقطه ای از قرب الهی كه رضایت و خشنودی خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد

رسول گرامي خدا فرموده اند: لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَه‏ (1 ) مؤمن پيوسته از سوء عاقبت خود بيمناك است و يقين ندارد كه آيا مقام خشنودى و رضاى خدا را دريافت خواهد كرد يا نه تا هنگام مرگ و آمدن ملك الموت

اگر انسان زندگي و نيت و رفتار خود را خدامحور کند و براي نزديک شدن به خدا زندگي کند, حتما عاقبت او نيز خدايي و نيک خواهد شد, زيرا هر کسي همانگونه مي ميرد, که زندگي مي کند..

بنابراین مي توان گفت: بدون شک هيچ عملي مانند انجام واجبات الهي و عمل به تکاليف خدايي در حسن عاقبت موثر نمي باشد؛ همان طوري که مهمترين عامل در بد عاقبتي ارتکاب محرمات الهي و انجام گناهان است.

پی نوشت:
1- بحار الأنوار ج‏24 ص 26

بزرگترین عامل عاقبت به خیری این است که انسان جلو گناهان را در زندگی خویش بگیرد چرا که اصلی ترین عامل بدبختی و عاقبت به شرّی گناهان است. قرآن کریم می فرماید: ثمّ کان عاقبة الّذین اسائوا السؤای ان کذبوا بآیات اللّه(1

سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردندو آن را مسخره گرفتند

به این جهت در قرآن کریم اصلی ترین عامل عاقبت به خیری را تقوا می داند

و العاقبة للتقوی(2) عاقبت(نیک) از آن (اهل) تقواست» و العاقبة للمتقین؛ عاقبت و پایان کار از آن پروا پیشگان است.»

در خصوص رعايت تقوا آن چه لازم است اين است كه انسان دائما در حال مراقبه از نفس خويش باشد و لحظه‏اى زمام نفس را به دست شيطان ندهد.
بنابراين یکی از راهها براى عاقبت به خير شدن مراقبت دائم از نفس خويش است
در واقع مطمئن‏ترين راه ، ايمان و عمل صالح است. خداوند در سوره العصر مى‏فرمايد: به عصر قسم كه انسان‏ها همه در زيانند. مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند و يكديگر را به حق سفارش كرده و يكديگر را به شكيبايى و استقامت توصيه نموده‏اند

در حديثى از اميرالمؤمنين على عليه السلاموارد شده: انكم ان اغتنمتم صالح الاعمال، نلتم عن الاخرة نهاية الآمال (3)تحقيقا چنين است كه اگر شما اعمال صالح را مغتنم شمريد به آن غايت بلند آرزوهاى اخروى خواهيد رسيد

پی نوشت:
1-روم ،10
2- طه 132
3- الغررالحکم والدرر، باب العمل، ، ج 2، ص 209

از ديگر عوامل مؤثر در عاقبت بخيري، توبه است. ممکن است کسي در طول عمر خود دراثر غفلت و ناداني گناه کرده باشد و قبل از مرگ بيدار گشته توبه کند و راه خود را به سوي خدا اصلاح نمايد و عاقبت به خير گردد و بر عکس ممکن است کسي يک عمر در راه دين باشد و در نهايت در اثر مثلا نافرماني نسبت به امام زمان خويش پايش بلغزد و از مسير، منحرف و عاقبت اش بد باشد.

مانندفضيل عياض که يک عمر نافرماني خداوند را کرد، با توبه اي خالصانه يک باره دگرگون شده و مسير خود را کاملا تغيير داد.

براي عاقبت به خير شدن بايد به خدا پناه برد و ضمن عمل به دين, تحت ولايت خدا و اولياي او زندگي کرد؛
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِي الْعَوَاقِبِ؛ (1) عاقل ترين مردم (کسي است که) دور انديشي بيشتري نسبت به عاقبت كارهايش داشته باشد.»

در نتیجه .وقتی همة كارها رنگ خدایی داشته باشد و جهت جلب رضایت حق تعالی و با توكل و استعانت جستن از او انجام گیردو همچنین داشتن ایمان پاك و خالص، رعایت تقوا و انجام عمل صالح؛ سبب عاقبت به خیری می شود


پی نوشت:
1-تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص : 52

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: سمیع

پرسش:
عاقبت به خیری چیست و عوامل آن کدام است؟
پاسخ:
عاقبت به خیری یعنی اتصال به فیض و رحمت بی نهایت حق تعالی و رسیدن به نقطه ای از قرب الهی كه رضایت و خشنودی خدا از انسان و انسان از خدا را به دنبال داشته باشد

رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَه‏ (1 ) مؤمن پيوسته از سوء عاقبت خود بيمناك است و يقين ندارد كه آيا مقام خشنودى و رضاى خدا را دريافت خواهد كرد يا نه تا هنگام مرگ و آمدن ملك الموت»

اگر انسان زندگي و نيت و رفتار خود را خدامحور کند و براي نزديک شدن به خدا زندگي کند, حتما عاقبت او نيز خدايي و نيک خواهد شد, زيرا هر کسي همانگونه مي ميرد, که زندگي مي کند.

بنابراین مي توان گفت: بدون شک هيچ عملي مانند انجام واجبات الهي و عمل به تکاليف خدايي در حسن عاقبت موثر نمي باشد؛ همان طوري که مهمترين عامل در بد عاقبتي ارتکاب محرمات الهي و انجام گناهان است.

بزرگترین عامل عاقبت به خیری این است که انسان جلوی گناهان را در زندگی خویش بگیرد چرا که اصلی ترین عامل بدبختی و عاقبت به شرّی گناهان است.
قرآن کریم می فرماید: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن‏(2) آخر سرانجام كار آنان كه بسيار به اعمال زشت و كردار بد پرداختند اين شد كه آيات خدا را تكذيب و تمسخر كردند (زيرا معصيت، دل را تاريك كند و چون بسيار شود به ظلمت كفر انجامد)»
به این جهت در قرآن کریم اصلی ترین عامل عاقبت به خیری را تقوا می داند:


«وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏ (3)
عاقبت(نیک) از آن (اهل) تقواست»، «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين‏(4)عاقبت و پایان کار از آن پروا پیشگان است.»

در خصوص رعايت تقوا آن چه لازم است اين است كه انسان دائما در حال مراقبه از نفس خويش باشد و لحظه‏اى زمام نفس را به دست شيطان ندهد.
بنابراين یکی از راهها براى عاقبت به خير شدن مراقبت دائم از نفس خويش است
در واقع مطمئن‏ترين راه ، ايمان و عمل صالح است. خداوند در سوره العصر مى‏فرمايد: به عصر قسم كه انسان‏ها همه در زيانند. مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند و يكديگر را به حق سفارش كرده و يكديگر را به شكيبايى و استقامت توصيه نموده ‏اند

در حديثى از اميرالمؤمنين على عليه السلاموارد شده:«

إِنَّكُمْ‏ إِنِ‏ اغْتَنَمْتُمْ‏ صَالِحَ‏ الْأَعْمَالِ‏ نِلْتُمْ مِنَ الْآخِرَةِ نِهَايَةَ الْآمَال‏(5) تحقيقا چنين است كه اگر شما اعمال صالح را مغتنم شمريد به آن غايت بلند آرزوهاى اخروى خواهيد رسيد.»
ارتباط با اهل بیت (علیهم السلام)، احترام به والدین، از ديگر عوامل مؤثر در عاقبت بخيري است.
توبه را نیز می توان از دسته این عوامل دانست.
ممکن است کسي در طول عمر خود دراثر غفلت و ناداني گناه کرده باشد و قبل از مرگ بيدار گشته توبه کند و راه خود را به سوي خدا اصلاح نمايد و عاقبت به خير گردد و بر عکس ممکن است کسي يک عمر در راه دين باشد و در نهايت در اثر مثلا نافرماني نسبت به امام زمان خويش پايش بلغزد و از مسير، منحرف و عاقبت اش بد باشد.
مانند فضيل عياض که يک عمر نافرماني خداوند را کرد، با توبه اي خالصانه يک باره دگرگون شده و مسير خود را کاملا تغيير داد.
براي عاقبت به خير شدن بايد به خدا پناه برد و ضمن عمل به دين, تحت ولايت خدا و اولياي او زندگي کرد؛
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِي الْعَوَاقِبِ (6) عاقل ترين مردم (کسي است که) دور انديشي بيشتري نسبت به عاقبت كارهايش داشته باشد.»
در نتیجه وقتی همة كارها رنگ خدایی داشته باشد و جهت جلب رضایت حق تعالی و با توكل و استعانت جستن از او انجام گیرد و همچنین داشتن ایمان پاك و خالص، رعایت تقوا و انجام عمل صالح؛ سبب عاقبت به خیری می شود.
پی‌نوشت:
1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار(ط- بيروت)،ج24،ص26،دار احیاءالتراث العربی، بیروت،1403.
2.روم/10.
3.طه/132.
4.قصص/83.
5.ليثى واسطى، على بن محمد،عيون الحكم و المواعظ (لليثي)،ص174،درا الحدیث،قم،1376ش.
6.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏،ص52،دفتر تبلیغات،ایران،قم، 1366ش.





موضوع قفل شده است