چرا شر در عالم وجود دارد؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا شر در عالم وجود دارد؟

چرا شر در جهان وجود دارد؟ اگر بگویید شر نقص است و نقص لازمه ی عالم ماده است، می گویم آیا خدا نمی توانست نقص را لازمه ی ماده نکند؟ چرا ضرر مردم از شر مساوی نیست؟ اگر بگویید در آخرت جبران می شود،می گویم آیا خدا نمی توانست در همین دنیا جبران کند؟ و این که چرا خدا شیطان را آفرید تا انسان را گمراه کند و چرا جهنم را آفرید تا گنهکاران و ملحدان را در آن بسوزاند؟ اگر بگویید انسان اختیار دارد می گویم او ما را مجبور به اختیار کرده و ما را در انتخاب راه درست سرگردان نموده. چگونه با رحمت خدا جور در می آید که جمعی از آفریده هایش در دنیا و آخرت رنج بکشند. چرا خدا انسان را به خاطر صد سال الحاد به عذاب بی نهایت دچار می کند؟ اگر بگویید کیفر نمود عینی عمل است می گویم چه کسی آن را در ذات عمل قرار داد؟ ایا کسی جز خالق عمل؟

برچسب: 

متحیرالدین;157182 نوشت:
چرا شر در جهان وجود دارد؟ اگر بگویید شر نقص است و نقص لازمه ی عالم ماده است، می گویم آیا خدا نمی توانست نقص را لازمه ی ماده نکند؟ چرا ضرر مردم از شر مساوی نیست؟ اگر بگویید در آخرت جبران می شود،می گویم آیا خدا نمی توانست در همین دنیا جبران کند؟ و این که چرا خدا شیطان را آفرید تا انسان را گمراه کند و چرا جهنم را آفرید تا گنهکاران و ملحدان را در آن بسوزاند؟ اگر بگویید انسان اختیار دارد می گویم او ما را مجبور به اختیار کرده و ما را در انتخاب راه درست سرگردان نموده. چگونه با رحمت خدا جور در می آید که جمعی از آفریده هایش در دنیا و آخرت رنج بکشند. چرا خدا انسان را به خاطر صد سال الحاد به عذاب بی نهایت دچار می کند؟ اگر بگویید کیفر نمود عینی عمل است می گویم چه کسی آن را در ذات عمل قرار داد؟ ایا کسی جز خالق عمل؟

باسمه تعالي، سلام بر شما دوست عزيز متحير الدين.
بنده در جواب سؤالات مختلف شما چند مطلب را ذكر مي نمايم، اميد است كه با دقت و توجه، حيرت شما تبديل به يقين شود و الا سؤالات را جزيي تر و مشخص تر، مطرح بفرماييد، انشاالله به تدريج مباحثه مي كنيم(البته از سؤالات شما پيدا است كه اهل فكر و مطالعه هستيد، ان شاالله در اين مباحث به نتيجه حقيقي نايل بشويد.)
اول: مفهوم شرور و بدي در عالم ما بازاي عيني و خارجي ندارد بلكه حقيقت شرور، عدمي و اعتباري و نسبي است و از جهت وجودي درعالم وجود جز خير و خوبي نيست.
دوم: اگر بگوييم شر لازمه عالم ماده است، خداوند هم عالم ماده را خلق نموده است، اگر شري كه لازمه عالم ماده است نباشد، به اين معنا است كه، اساسا خداوند عالم ماده اي نيافريند، زيرا چنانكه گفته شد، شر، يك مفهوم عدمي و... است، عالم ماده هم يعني عالم موجوداتي كه قوه و فعليت تدريجي دارند و اين قوه و فعليت هاي تدريجي كه از صور و ذوات مختلف عالم وجود دارد، لازمه اش انتزاع مفهوم شر و بدي است.
سوم: اگر دنيايي باشد و قابليت رشد انسان هم تعريفش همان وجود انسان در اين ظرف دنيايي باشد،و در عين حال، اگر حساب واقعي انسان را در اين دنيا فرض كنيم، لازمه اش اين است كه ديگر دنيا دنيا نباشد، و اين خلاف فرض است، پس دنيا محل عمل است نه حساب و آخرت محل حساب است نه عمل، پس دنيا از اين جهت دنيا مي شود كه قابليت رشد در اين ظرف براي انسان فراهم باشد و تا زماني كه قابليت رشد جوهري انسان براي او فراهم باشد اين دنياي اوست.
چهارم: شيطان و اعمال و جهنم، همگي حقايق تكويني دارند، تمام حقايق تكويني، ذواتي دارند كه لوازم تكويني ذاتي دارند، بسياري از شبهات به جهت اين است كه ما ذات موجودات را درك نمي كنيم، اما مي شود ذوات موجودات را به ذوات اعداد تشبيه نمود كه هر عددي در مرتبه خودش و لازمه خودش را دارد كه از آن انفكاك ناپذير است، اينها همان ضرورت هاي ذاتي اشياء هستند، مثلا ذات عدد 2، بعد از 1، بودن و قبل از 3، بودن است، و لازمه عدد 2، زوج بودن است، آيا مي شود ذاتي اشياء را از اشياء گرفت، سؤال ما در باره توانايي و قدرت الهي اساسا به شدني ها تعلق مي گيرد، اگر عالم اعداد باشند، يعني عالم اعداد هستند، ذات عدد بودن هم برابر است با احكام عدد، پس خيلي از سؤالات بر مي گردد به اجتماع نقيضين، يعني آيا مي شود خدا عالم دنيا داشته باشد و در عين حالي كه عالم دنيا دارد عالم دنيا نداشته باشد؟(دقت كنيد) حال آيا مي شود اساسا عالم اينچنيني نباشد، بلكه عالم ديگري باشد؟ جواب اين سؤال برمي گردد به اراده حكيمانه حضرت حق.
آيا مي شود خدا خدا باشد و كارهاي حكيمانه نكند؟ آيا مي شود خدا خدا باشد و نظامش احسن نباشد؟
ما قايل بر اين هستيم كه نظام عالم از خدايي است كه اسماء حسني دارد، و اگر مطلبي را در عالم درك نكنيم به جهت نقص بينش ما است،‌ اما هر چه از خدا صادر بشود قطعا و قطعا بهتر از آن با توجه به مجموعه عالم امكان ندارد.
شيطان و عمل و جهنم هم جزو اراده حكيمانه الهي است، موجوديت انسان به اين است كه اختيار داشته باشد، لازمه اختيار انتخاب است، لازمه انتخاب، عمل هاي مختلف است، لازمه عمل هاي متفاوت جزاهاي متفاوت است.
شيطان يكي از مخلوقات الهي است، كه باذن الهي مي تواند انسان را به سوي كارهاي بد وسوسه كند، قطعا يكي از مقدمات رشد انسان اين مبارزه و مقابله با شيطان است، انسان مي تواند با كمك سپاهيان رحماني به جنگ شيطان رفته و پيروز بشود.

سلام
شر به معنی ارتباط غلط برقرار کردن با هستی می باشد . مثلا وجود برق در سیم ها نه خیر است و نه شر ، اگر از این برق نور و گرما تولید کنی میشه خیر و اگه به خودت وصلش کنی میشه شر .
ما در دنیای پیچیده ای از انواع ارتباط ها هستیم . چیزی که می خوری روی فکر و حس تو اثر میزاره و اون هم روی ارتباط تو با دیگران اثر میزاره و یک ارتباط با دیگران هزاران اثر بوجود میاره که میتونه خیر یا شر بسازه پس تو مجبوری بری ارتباط های صحیح با جهان هستی رو یاد بگیری که میشه قرآن ، احکام ، احادیث.
مثلا اگر تو به کسی ظلم کنی (یک ارتباط غلط) باعث میشه که لوازم آگاهی تو بسته بشن (چشم و گوش و قلب) تو می بینی ولی چشم عبرت گیرنده از کار افتاده چرا چون ظلم کردی از هدایت محروم شدی ، این محرومیت چگونه بر طرف میشه و یا اگه بر طرف نشه با تو و کسانیکه با تو در ارتباطند چه ها خواهد کرد مسائل بعدیشه ووو

موضوع قفل شده است