جمع بندی این حدیث جعلی است؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
این حدیث جعلی است؟

پیامبر به حضرت علی فرموده دروغ در سه جا مجاز است:1به زن 2در جنگ 3برای اصلاح دوست
اگر جعلی نیست دروغ که عمل طرد شده ایست و گناه کبیره است به همین راحتی حلال شمرده شده؟لطفا کارشناسان توضیح دهند

سلام
نه عزیز جعلی نیست.

يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاء

من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، جلد چهارم، صفحه سیصد و شصت

يا على: سه مورد است كه دروغ گفتن در آن نيكو است: تدبير در جنگ، و وعده دادن به همسر و زوجه، و اصلاح ميان مردم. و همنشينى سه طايفه دل را می ميراند: همنشينى فرومايگان، و همنشينى توانگران، و گفتگو با زنان.

الخصال أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍعَنِ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ‏ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ قَالَ ثَلَاثٌ يَقْبُحُ فِيهِنَّ الصِّدْقُ النَّمِيمَةُ وَ إِخْبَارُكَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِهِ بِمَا يَكْرَهُهُ وَ تَكْذِيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبَرِ وَ قَالَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاءِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ

بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد شصت و هشتم، صفحه نهم

پيامبر اكرم فرمود سه مورد است كه دروغ گفتن جائز بلكه خوب است 1- در صحنه جنگ 2- وعده دادن به همسر 3- براى اصلاح بين مردم. سه مورد است كه راست گفتن قبيح و زشت است. 1- سخن‏چينى 2- نقل عمل ناپسند از خانواده كسى به شوهر و سرپرست آن خانواده 3- و دروغگوئى كسى را به او گفتن و اخبار او را تكذيب كردن و نيز فرمود. سه گروهند كه همنشينى با آنان دل را می ميراند 1- همنشينى با افراد پست و رذل 2- هم صحبت شدن با زنها 3- همنشينى با ثروتمندان‏

که البته مورد اول و سوم را کاملا درک میکنم اما در مورد دروغ به همسر متوجه نمیشوم.
همچنین همصحبتی با زنها و همنشینی با ثروتمندان را هم باز نمیفهمم

سلام

اصلاً صحت سند این روایت را ارزیابی کردید؟

نقل قول:
پيامبر اكرم فرمود سه مورد است كه دروغ گفتن جائز بلكه خوب است 1- در صحنه جنگ 2- وعده دادن به همسر 3- براى اصلاح بين مردم.

با سلام
چطور ممکنه وعده دروغ دادن اونم در خانواده به همسر خوب باشه؟؟؟!!!!!!!!!! یعنی وعده های سرخرمن دادن به چه دلیلی؟؟؟این در تناقض با ویژگی هایی هست که برای مومنین برشمرده میشه؟ و اصلا هم با عقل جور در نمیاد!!
لطفا دوستان اگر توضیحی دارن بفرمایند ما استفاده کنیم
تشکر

shombokh;59716 نوشت:
این حدیث جعلی است؟

با سلام به دوستان خوبم
كتاب ميزان الحكمه در اين مورد حديثي از امام صادق (ع ) آورده است .
((كل كذب مسوئول عنه صاحبه يوما" الا (كذبا") في ثلاثه رجل , كائد في حربه فهو موضوع عنه او رجل اصلح بين اثنين تلقي هذا بغير ماتلقي به هذا يريد بذلك الاصلاح ما بينهما, او رجل وعد اهله شيئا" و هو لايريد ان يتم لهم ; هر دروغي روزي از گوينده اش بازخواست شود مگردروغي كه در سه جا گفته شود, مردي كه در جنگ نيرنگ زند كه بر او گناهي نيست , يا مردي كه ميان دو نفر اصلاح و سازش دهد با اين يكي برخورد مي كند و با آن ديگري برخورد ديگري و هدفش از اين كار آشتي دادن ميان آن دو است , يا مردي كه به زن (يا خانواده ) خود وعده اي دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد)), (ترجمه ميزان الحكمه , ج 11, محمد محمدي ري شهري , دارالحديث , نقل از كافي ).
اين دروغ در موردي است كه مصلحت در كار باشد, نه اين كه هميشه مي توان به زن دروغ گفت . به عنوان مثال زن مي گويد فلان وسيله را براي خانه خريداري كن و مرد با وجودي كه امكانات مالي آن را ندارد وعده مثبت مي دهد, زيرا مقابله آشكار با درخواست زن غالبا" موجب نزاع و درگيري خانوادگي مي شود اما مي توان با پذيرش درخواست آن از نزاع و درگيري جلوگيري كرد, سپس به تدريج او را از خواسته خود منصرف ساخت و يا در شكل ممكن آن را عملي ساخت . علامه مجلسي مي نويسد ((بدان كه مضمون اين حديث مورد اتفاق خاصه و عامه (شيعه و سني ) است . مثلا" ترمذي از پيامبر(ص ) روايت كرده است كه فرمود: دروغ گفتن روا نيست , مگر در سه جا: مرد براي خشنودي همسر خود سخن به او بگويد و دروغ گفتن در ميدان جنگ و دروغ گفتن براي آشتي دادن ميان مردم )), (همان ).

یابنده;59999 نوشت:
همنشينى سه طايفه دل را می ميراند: همنشينى فرومايگان، و همنشينى توانگران، و گفتگو با زنان.

لطفا این نکته را نقطه ضعف زنان قلمداد نکنید. چرا که به وضوح نقطه ضعف برخی مردان است. چون که بسیاری از مردان در زمان سخن گفتن با زنان به کمالاتش و کلماتش توجه ندارند.
من به نوبه خود به عنوان یک زن از این حدیث ناراحت نشدم و یاد گرفته ام که با اهلش باید سخن گفت !!! شما هم به عنوان یک مرد خود را ناراحت نکنید اگر قوتتان به حدی است که به کمالات و اصل و درستی و نادرستی کلام توجه دارید مشمول این حدیث نیستید ..

[=tahoma][=&quot] بسم الله الغافر [/][/]
با تشكر

اول اصل حديث را مي اوريم بعد به توجيه و تفسير ان مي پردازيم



[=tahoma][=&quot]
محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد ، عن أبيه جميعا ، عن جعفر بن محمد ، عن آبائه ـ في وصية النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) لعلي ( عليه السلام ) ـ قال :
يا علي ، إن الله أحب الكذب في الصلاح ، وأبغض الصدق في الفساد ـ إلى أن قال : ـ يا علي ، ثلاثيحسن فيهن الكذب : المكيدة في الحرب ، وعدتك زوجتك ، [/]
[/][=tahoma][=&quot]والإصلاح بين الناس .

[/]

[/]
[=tahoma][=&quot]وسائل الشیعه ج12 ص 231 - 256 باب جواز الكذب في الإصلاح دون الصدق في الفساد [ 16229 ] 1 ـ[/][=&quot]
[/]
[/]

[=tahoma][=&quot]وفي ( الخصال ) عن أبيه ، عن سعد ، عن أحمد بن الحسين بن[/][=&quot] سعيد ، عن أبي الحسين بن الحضرمي ، عن موسى بن القاسم ، عن جميل بن دراج ، عن محمد بن سعيد ، عن المحاربي ، عن جعفر بن محمد ، عن آبائه ، عن النبي[/][=&quot] ( صلى الله عليه وآله وسلم ) قال:
ثلاثة يحسن فيهن الكذب : المكيدة في الحرب ، وعدتك زوجتك ، والإصلاح بين الناس ، وثلاثة يقبح فيهن الصدق : النميمة ، وإخبارك الرجل عن أهله بما يكرهه ، وتكذيبك الرجل عن الخبر ،[/]
[/]

آیا واقعا دروغ در چنین مواقعی جایز است ؟




مضمون این احادیث دستورهای معقول و پسندیده ای است که كسي آنها را محکوم نمی کند. در این احادیث دروغ در سه جا جایز بلکه پسندیده شمرده شده است :

1. در جنگ که دشمن برای ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامی هجوم آورده و مسلمانان برای مقابله قیام کرده اند، در اینجا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حیله دشمن را منحرف کردن و به زمین زدن، جایز است و این در عرف عموم مردم دنیا جا افتاده و ضرب المثل شده که: جنگ میدان خدعه و نیرنگ است.
دو نفر که برای کشتن هم رو در رو ایستاده اند، به هر طریق سعی در پیروزی دارند . اسلام جنگ ابتدایی و هجومی را علیه کسی اجازه نمی دهد و در میدان فردی و جمعی فقط دفاع را جایز می شمارد . بنا بر این اجازه نمی دهد بدون دلیل قانع و جایز کننده بر فرد یا جمعی هجوم برند ولی اگر جایی مورد هجوم دشمن واقع شدند، به آنان اجازه داده برای غلبه بر دشمن مکر و کید و حیله کنند و دادن اطلاعات غلط یکی از موارد است.



2.سخن چینی از کارهایی است که باعث ایجاد و شعله ور شدن کینه ها می گردد و افراد و گروه ها را به هم بدبین و باعث ایجاد شقاق و تفرقه می شود. طبیعی است که افراد در اثر غفلت و بی توجهی یا لغزش، پشت سر برادر و خواهر مؤمن خود گاهی سخن ناروایی می گویند بخصوص اگر بین آنها نقار و دلخوری باشد. حالا اگر کسی این سخن ناخوشایند که این فرد در غیاب برادر یا خواهر مؤمنش زده را به فرد غایب برساند، دشمنی را بین آنان ایجاد یا شعله ور می سازد اما اگر نقل نکند یا به دروغ سخنان خوبی از این فرد در مورد فرد غایب به فرد غایب و از او به این منتقل کند، گر چه دروغ گفته ولی باعث شده که بین دو برادر دینی رفع کدورت شده یا دوستی آنها عمیق تر و وثیق تر گردد و افشا شدن این دروغ ها در بعد هم، نه تنها باعث ناراحتی آنها نمی شود بلکه دروغگو را به خاطر این دروغ های فایده بخشش تمجید می کنند و از او متشکر هم خواهند بود.



3.وعده دروغ، كار خوب و پسنديده‏اى نيست و در هيچ جا نمى‏توان بدان توصيه كرد. كسى كه قصد انجام كارى را ندارد و انجام آن را صحيح يا مشروع يا در توان خود نمى‏بيند، نبايد ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى كه همان لحظه انجام آن را صحيح يا ممكن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏باشد؛ ولى يك نوع وعده دادن است که گرچه راست نیست ، ولی براى تداوم زندگى، رفع كدورت و پيدايش علاقه به زندگى مؤثر است.
معمولاً افراد خانواده و بخصوص همسر تقاضاهاى فراوانى دارد كه بيشتر آنها مشروع و به جا مى‏باشند. گاه هم خواسته‏اى به ذهنش خطور مى‏كند و برآورده شدن آن را مى‏طلبد و از اينكه همسرش بدان بى‏توجه است، ناراحت مى‏گردد. هنگام اظهار این درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممكن است صورت پذيرد:

الف. وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى كه اصلاً تصميمى بر انجام آن ندارد.
ب. وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگويد به خواست خدا اين كار را خواهم كرد، در حالى كه واقعاً و صد در صد مصمم بر انجام آن نيست، بلكه حتى انجام آن را به مصلحت نمى‏داند.
ج. اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نكند و با سكوت از آن بگذرد.
د. با قاطعيت انجام خواسته همسرش را نفى كند.

برخورد نوع چهارم قطعاً سبب ناراحتى و آزرده‏ خاطرى همسر مى‏گردد مگر اينكه خواسته وى خلاف شرع روشن يا خواسته غير ممكنى باشد و شوهر بتواند او را به صحيح نبودن خواسته‏اش قانع كند.
برخورد نوع سوم شايد به ناپسندى نوع چهارم نباشد، ولى قطعاً ناپسند است، زيرا به معناى بى‏توجهى به همسر و تقاضاهاى اوست كه آزردگى خاطر وى را در پى خواهد داشت.
برخورد نوع اوّل، تعهد قطعى در پى مى‏آورد و با عمل نكردن به آن، مرد گرفتار خُلف وعده مى‏شود كه هم اخلاقاً ناپسند است و هم اثرات بدى بر روح و روان اعضاى خانواده و زن مى‏گذارد.

اما
برخورد نوع دوم راه صحيح و عاقلانه‏اى است. مرد در آن لحظه پس از شنيدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع نديد، وعده انجام آن را مى‏دهد و مثلاً مى‏گويد: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با اين وعده همسرش را شاد مى‏گرداند و پس از گذشت مدتى هر چند كم و آرامش يافتن و فروكش كردن هيجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضايش برگردد و آن را بى‏جا بشمرد و يا با كمى توضيح قانع گردد كه تقاضايش حداقل اكنون صحيح نيست يا اينكه با وجود صحيح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد.
بنابراين در این فراز روایت به مردها توصيه مى‏شود به درد دل خانم‏هايشان به خوبى توجه كنند و از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلكه سربسته و با وعده دادن با آنها موافقت نمايند، تا هيجان‏هاى روحى همسر فروكش كند، آنگاه با توضيح او را از پى‏گيرى خواسته‏اش منصرف سازند. چنين موافقتى در لحظات ابتدايى، مصداق وعده دادن به همسر است، كه بسيار پسنديده و كارساز مى‏باشد.

خلاصه :
با همه توضيحات براي اين كه از اين رواين سوء استفاده و توجيهات غير قابل قبول نشود عرض مي كنيم

منع گناهان مادامي است كه مصلحت مهمتر از ترك آن گناه در ميان نباشد
توضيح :
ترك گناهان واجب و داراي مصلحت است حال اگر موقعيتي پيش بيايد كه انجام گناه بالاتر و مصلحت دارتر از ترك آن باشد بايد چكار كرد ؟؟؟؟؟
بالاخره دين اسلام بايد راهي پيش پاي مكلفين گذاشته باشد

مثلا: غيبت از گناهان كبيره است كه در روايات عذابهاي سختي براي آن در نظر گرفته شده است اما اگر مساله مهمي پيش آمد كه بايد انجام شود و رها كردن آن جايز نيست از طرف ديگر انجام آن هم منوط به غيبت كردن يا شنيدن است.
خوب در اينجا بايد چكار كرد ؟؟؟؟؟؟؟
دين اسلام به ما اجازه مي دهد مر تكب غيبت (در حد ضرورت) بشويم تا مصلحت مهمتر از بين نرود

مثالي ديگر

شخصي روزه است مي دانيم يكي از مبطلات روزه ( بنابر نظر برخي از بزرگان )فرو بردن يك دفعه تمام سر در زير آب است حال اگر كسي ديد كه مومني در حال غرق شدن است بايد چكار كند ؟؟؟؟؟؟

حتما جواب خواهيد داد نجات مومن و باطل كردن روزه مصلحتش بالاتر از ادامه دادن به روزه است

پس اين تجويز و اجازه دروغ گفتن بهانه اي براي برخي افراد نشود كه در هر مساله اي تمسك به دروغ بجويند

اين روايت در مواردي دروغ گفتن به زن را تجويز مي كند كه مصلحت دروغ گفتن بالاتر از دروغ نگفتن باشد

با سلام
از توضیحات خوب و زیبای شما سپاسگذارم اما با این تفاسیر پس زنان هم می توانند وعده های دروغ در صورت لزوم و مصلحت اندیشی بدهند یا دروغ برای حفظ و دوام زندگی بگن؟ یا میشه با همین منطق وعده دروغ والدین به کودکان بدن تا احساس فرزند و هیجانش فروکش کنه و بعد یادش بره؟
تشکر

مجید;61444 نوشت:
اين روايت در مواردي دروغ گفتن به زن را تجويز مي كند كه مصلحت دروغ گفتن بالاتر از دروغ نگفتن باشد

سلام

ممنون از توضیحات شما
اما آیا این جمله عین تحقیر کردن شخصیت زن نیست؟
یعنی ما(مردان) زن را نه به عنوان موجودی که دارای عقل و منطق است بلکه به عنوان یک موجودی که ما(مردان) باید برایش تصمیم بگیریم و اداره کننده اش ما هستیم قلمداد میکنیم.

مثال:
فرض کنید زن من اصرار فراوان دارد که برایش ماشین بخرم و من توانایی مالی برای انجام این کار را ندارم و بجای اینکه بشینم و برایش از مشکلات مادی خودمون بگم و قانعش کنم، با یک دروغ و وعده الکی بهش بگم که ایشالا این کار را میکنم؟

آیا این توهین به زن نیست که نیازمند به دروغ شنیدن برای تداوم زندگی دستور شده است؟

دوست گرامی اگر نظر شما بر خلاف سوال من است لطفا با ذکر مثال از یک وعده دروغین به زن، بنده را مجاب کنید.

با تشکر

سلام
برادران بزرگوار متاسفانه در مطالب نوشته شده دقت نكرديد خواهش ما اين است در هر مساله اي مطالب نوشته شده را با دقت بخوانيم بعد قضاوت كنيم
عرض كرديم كه دروغ از گناهان كبيره هست و در روايات داريم كه تمام گناهان در خانه اي است و كليد آن دروغ است
و هم چنين عرض كرديم دروغ گفتن در جايي تجويز ميشود كه مصلحت آن بالاتر از دروغ نگفتن باشد
خوب از شما مي پرسيم كه اين مساله اي كه مي خواهيم به خاطر آن دروغ بگوييم و چه بسا دروغ گفتن واجب باشد بايد چقدر مهم و اساسي باشد و مصلحت آن چقدر زياد باشد تا بر مفسده زياد دروغ برتري داشته باشد ؟؟؟

دوباره تكرار مي كنيم
دوباره تكرار مي كنيم
دوباره تكرار ميكنيم

گناهان (نه فقط دروغ ) زماني تجويز شده اند كه مصلحتي كه در ارتكاب و انجام آنها است بيش از مفسده آن باشد ؟؟

براي اينكه تشخيص بدهيم در كجاها مصلحت انجام گناه بيش از مفسده آن است بايد به علماء و كارشناسان ديني مراجعه كرد

و اين مساله اختصاص به زنان هم ندارد

یابنده;61638 نوشت:
مثال: فرض کنید زن من اصرار فراوان دارد که برایش ماشین بخرم و من توانایی مالی برای انجام این کار را ندارم و بجای اینکه بشینم و برایش از مشکلات مادی خودمون بگم و قانعش کنم، با یک دروغ و وعده الکی بهش بگم که ایشالا این کار را میکنم؟

مطالب نوشته شده را دوباره با دقت بخوانيد

با تشکر از پرسش گر عزیز (یابنده) و کارشناس خوبمان (مجید) لازم می دانم چند نکته را خدمت عزیزان عرض کنم
همانطور که دوستان هم اشاره کردند در کتب احادیث این روایت اینگونه آمده:

ثلاثة یحسن فیهن الکذب : المکیدة فی الحرب ، وعدتک زوجتک ، والإصلاح بین الناس (1)

برای اینکه بحث بیشتر روشن شود ناچاریم این مطلب را توضیح دهیم که:

1. در جنگ که دشمن برای ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامی هجوم آورده و مسلمانان برای مقابله قیام کرده اند، در این جا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حیله دشمن را منحرف کردن و به زمین زدن، جایز است .

2.سخن چینی از کارهایی است که باعث ایجاد و شعله ور شدن کینه ها می گردد . لذا برای مشتعل نشدن اتش کینه میان چند نفر، جایز است

3. اما سوال مربوط به عزیزمان اینکه :وعده دروغ، کار خوب و پسندیده‏اى نیست و در هیچ جا نمى‏توان بدان توصیه کرد. کسى که قصد انجام کارى را ندارد و انجام آن را صحیح یا مشروع یا در توان خود نمى‏بیند، نباید ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى که همان لحظه انجام آن را صحیح یا ممکن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏باشد؛ ولى یک نوع وعده دادن است که گرچه راست نیست ، ولی براى تداوم زندگى، رفع کدورت و پیدایش علاقه به زندگى مؤثر است.

معمولاً افراد خانواده و به خصوص همسر در بسیاری از موارد تقاضاهاى فراوانى دارد که بیش تر آن ها مشروع و به جا مى‏باشند. گاه هم خواسته‏اى به ذهنش خطور مى‏کند و برآورده شدن آن را مى‏طلبد. از اینکه همسرش بدان بى‏توجه است، ناراحت مى‏گردد. هنگام اظهار این درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممکن است صورت پذیرد:

الف. وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى که اصلاً تصمیمى بر انجام آن ندارد.
ب. وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگوید: به خواست خدا این کار را خواهم کرد.
ج. اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نکند و با سکوت از آن بگذرد.
د. با قاطعیت انجام خواسته همسرش را نفى کند.

به نظر می رسد برخورد نوع دوم راه صحیح و عاقلانه‏اى است. مرد در آن لحظه پس از شنیدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع ندید، وعده انجام آن را مى‏دهد و مثلاً مى‏گوید: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با این وعده همسرش را شاد مى‏گرداند. پس از گذشت مدتى هر چند کم و آرامش یافتن و فروکش کردن هیجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضایش برگردد . آن را بى‏جا بشمرد و یا با کمى توضیح قانع گردد که تقاضایش حداقل اکنون صحیح نیست یا اینکه با وجود صحیح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد.

بنابراین در این روایت به مردها توصیه مى‏شود به درد دل خانم‏های شان به خوبى توجه کنند . از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلکه سربسته و با وعده دادن با آن ها موافقت نمایند، تا هیجان‏هاى روحى همسر فروکش کند، آن گاه با توضیح او را از پى‏گیرى خواسته‏اش منصرف سازند. چنین موافقتى در لحظات ابتدایى، مصداق وعده دادن به همسر است، که بسیار پسندیده و کارساز مى‏باشد.

پس روایت مربوط به وعده دادن است (نه همه جا ) آن هم با توضیحات فوق
.

1.وسایل،ج12،ص252.

پست جمع بندی موضوع

پرسش:
پیامبر به حضرت علی فرموده دروغ در سه جا مجاز است:1به زن 2در جنگ 3برای اصلاح دوست
اگر جعلی نیست دروغ که عمل طرد شده ایست و گناه کبیره است به همین راحتی حلال شمرده شده؟لطفا کارشناسان توضیح دهند.

پاسخ:
پرسشگر گرامی این روایت در کتب مختلف از جمله:« تحف العقول، الخصال، من لایحضر الفقیه، بحار الانوار و...» آمده است،لذا متن روایت را از کتاب وسائل می آوریم:
محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد ، عن أبيه جميعا ، عن جعفر بن محمد ، عن آبائه ـ في وصية النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) لعلي ( عليه السلام ) ـ يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ‏ زَوْجَتَكَ‏ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ... (1)؛ از جعفر بن محمّد از پدرش از پدرانش از على(عليهم السّلام) نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود: در سه مورد دروغ گفتن نيكوست: نيرنگ در جنگ، وعده به همسر و اصلاح ميان مردم...
بررسی سند:
ـ محمد بن علي بن الحسين بن بابويه‏؛ إمامي، ثقة جليل‏.
ـ حماد بن عمرو؛ من ‏لم ‏يتصف ‏في‏معجم‏ الرجال‏ بشي‏ء.(توصیفی در مورد ایشان نیامده است.)
ـ أنس بن محمد؛ لم يتضح حاله.‏(توضیحی در مورد ایشان نیست.)
ـ جعفر بن محمد؛ معصوم.
روایت؛ ضعیف، نوع اتصال؛ مسند، نوع سند؛ تحویل.
توضیح حدیث:
مضمون این حدیث دستوری معقول و پسندیده است و كسي آن را محکوم نمی کند. در این حدیث دروغ در سه جا جایز بلکه پسندیده شمرده شده است :
1. در جنگ که دشمن برای ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامی هجوم آورده و مسلمانان برای مقابله قیام کرده اند، در این جا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حیله دشمن را منحرف کردن و به زمین زدن، جایز است و این در عرف عموم مردم دنیا جا افتاده و ضرب المثل شده که: جنگ میدان خدعه و نیرنگ است.
اسلام جنگ ابتدایی و هجومی را علیه کسی اجازه نمی دهد و در میدان فردی و جمعی فقط دفاع را جایز می شمارد . بنا بر این اجازه نمی دهد بدون دلیل قانع و جایز کننده بر فرد یا جمعی هجوم برند ولی اگر جایی مورد هجوم دشمن واقع شدند، به آنان اجازه داده برای غلبه بر دشمن مکر و کید و حیله کنند و دادن اطلاعات غلط یکی از موارد است.
2.سخن چینی از کارهایی است که باعث ایجاد و شعله ور شدن کینه ها می گردد و افراد و گروه ها را به هم بدبین و باعث ایجاد شقاق و تفرقه می شود. طبیعی است که افراد در اثر غفلت و بی توجهی یا لغزش، پشت سر برادر و خواهر مؤمن خود گاهی سخن ناروایی می گویند بخصوص اگر بین آن ها نقار و دلخوری باشد. حالا اگر کسی این سخن ناخوشایند که این فرد در غیاب برادر یا خواهر مؤمنش زده را به فرد غایب برساند، دشمنی را بین آنان ایجاد یا شعله ور می سازد اما اگر نقل نکند یا به دروغ سخنان خوبی از این فرد در مورد فرد غایب به فرد غایب و از او به این منتقل کند، گر چه دروغ گفته ولی باعث شده که بین دو برادر دینی رفع کدورت شده یا دوستی آن ها عمیق تر و وثیق تر گردد و افشا شدن این دروغ ها در بعد هم، نه تنها باعث ناراحتی آن ها نمی شود بلکه دروغگو را به خاطر این دروغ های فایده بخشش تمجید می کنند و از او متشکر هم خواهند بود.
3.وعده دروغ،كار خوب و پسنديده ‏اى نيست و در هيچ جا نمى‏ توان بدان توصيه كرد. كسى كه قصد انجام كارى را ندارد و انجام آن را صحيح يا مشروع يا در توان خود نمى بيند، نبايد ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى كه همان لحظه انجام آن را صحيح يا ممكن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏ باشد؛ ولى يك نوع وعده دادن است که گرچه راست نیست ، ولی براى تداوم زندگى، رفع كدورت و پيدايش علاقه به زندگى مؤثر است.
معمولاً افراد خانواده و بخصوص همسر تقاضاهاى فراوانى دارد كه بيشتر آن ها مشروع و به جا مى‏ باشند. گاه هم خواسته‏ اى به ذهنش خطور مى ‏كند و برآورده شدن آن را مى‏ طلبد و از اين كه همسرش بدان بى‏ توجه است، ناراحت مى‏ گردد. هنگام اظهار این درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممكن است صورت پذيرد:
الف) وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى كه اصلاً تصميمى بر انجام آن ندارد.
ب( وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگويد به خواست خدا اين كار را خواهم كرد، در حالى كه واقعاً و صد در صد مصمم بر انجام آن نيست، بلكه حتى انجام آن را به مصلحت نمى ‏داند.
ج(اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نكند و با سكوت از آن بگذرد.
د(با قاطعيت انجام خواسته همسرش را نفى كند.
برخورد نوع چهارم قطعاً سبب ناراحتى و آزرده‏ خاطرى همسر مى‏ گردد مگر اين كه خواسته وى خلاف شرع روشن يا خواسته غير ممكنى باشد و شوهر بتواند او را به صحيح نبودن خواسته ‏اش قانع كند.
برخورد نوع سوم شايد به ناپسندى نوع چهارم نباشد، ولى قطعاً ناپسند است، زيرا به معناى بى ‏توجهى به همسر و تقاضاهاى اوست كه آزردگى خاطر وى را در پى خواهد داشت.
برخورد نوع اوّل، تعهد قطعى در پى مى ‏آورد و با عمل نكردن به آن، مرد گرفتار خُلف وعده مى‏ شود كه هم اخلاقاً ناپسند است و هم اثرات بدى بر روح و روان اعضاى خانواده و زن مى‏ گذارد.
اما برخورد نوع دوم راه صحيح و عاقلانه‏ اى است. مرد در آن لحظه پس از شنيدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع نديد، وعده انجام آن را مى‏ دهد و مثلاً مى ‏گويد: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با اين وعده همسرش را شاد مى ‏گرداند و پس از گذشت مدتى هر چند كم و آرامش يافتن و فروكش كردن هيجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضايش برگردد و آن را بى ‏جا بشمرد و يا با كمى توضيح قانع گردد كه تقاضايش حداقل اكنون صحيح نيست يا اين كه با وجود صحيح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد.
بنابراين در این فراز روایت به مردها توصيه مى‏ شود به درد دل خانم‏ هايشان به خوبى توجه كنند و از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلكه سربسته و با وعده دادن به آن ها موافقت نمايند، تا هيجان‏ هاى روحى همسر فروكش كند، آن گاه با توضيح او را از پى‏گيرى خواسته ‏اش منصرف سازند. چنين موافقتى در لحظات ابتدايى، مصداق وعده دادن به همسر است، كه بسيار پسنديده و كارساز مى‏ باشد.
خلاصه :
با همه توضيحات براي اين كه از اين روايت سوء استفاده و توجيهات غير قابل قبول نشود عرض مي كنيم:«منع گناهان مادامي است كه مصلحت مهم تر از ترك آن گناه در ميان نباشد.»
توضيح :ترك گناهان واجب و داراي مصلحت است حال اگر موقعيتي پيش بيايد كه انجام گناه بالاتر و مصلحت دارتر از ترك آن باشد بايد چكار كرد ؟؟؟؟؟
بالاخره دين اسلام بايد راهي پيش پاي مكلفين گذاشته باشد، مثلا؛ شخصي روزه است و مي دانيم يكي از مبطلات روزه ( بنابر نظر برخي از بزرگان )فرو بردن يك دفعه تمام سر در زير آب است حال اگر كسي ديد كه مومني در حال غرق شدن است بايد چكار كند ؟؟؟؟؟؟
حتما جواب خواهيد داد؛ نجات مومن و باطل كردن روزه مصلحتش بالاتر از ادامه دادن به روزه است.
پس اين تجويز و اجازه دروغ گفتن نباید بهانه اي براي برخي افراد شود كه در هر مساله اي تمسك به دروغ بجويند، ولذا اين روايت در مواردي دروغ گفتن به زن را تجويز مي كند كه مصلحت دروغ گفتن بالاتر از دروغ نگفتن باشد.

پی نوشت:
1) وسائل الشیعه ج12 ص 252 باب جواز الكذب في الإصلاح دون الصدق في الفساد [ 16229 ].

موضوع قفل شده است