شهید در کلام امام خمینی(ره)
تب‌های اولیه
شهید در کلام امام خمینی(ره)
«خداوندا ، اين دفتر و كتاب شهادت را هم چنان به روي مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مكن»
صحيفه نور ، جلد 20 ، صفحه 239
«بارالها! شهيدان ما را كه دلباخته تو بوده اند به جوار خود بپذير و در صف اولياي خود قرار ده»
صحيفه نور ، جلد 18 ، صفحه 239
«ارزش بنياد شهيد ، خدمت به شهيد و خدمت به بازماندگان شهيد و خدمت به آنهايي كه در راه اسلام براي فداكاري حاضر شده اند لكن مصدوم شده اند و عضوي از اعضاي بدن خود را از دست داده اند»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه 273
«شما و شهيدان اين ملت و بستگان شما و بازماندگان شهدا در محضر خدا با يك سند ثبت شده وارد مي شويد و ما همچو سندي را نداريم»
صحيفه نور ، جلد 16 ، صفحه 28
«جوانهاي زيادي كه مي آيند تقاضا مي كنند كه دعا كنيم به شهادت برسند شما در كجا مي توانيد در غير سايه اسلام و تربيت اسلامي چنين جوانهايي و چنين بازماندگان از جوانهاي شهيد پيدا كنيد»
صحيفه نور ، جلد 15 ، صفحه 194
«خدمت به شهيد ارزشش بيشتر از همه خدمت هاست»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه 237
«خانواده هاي شهدا تا هميشه تاريخ ، اين مشعلداران راه اولياء افتخار روشنايي طريق الي الله را بر عهده گرفته اند»
صحيفه نور ، جلد 21 ، صفحه 32
«ملت بيدار شويد ، دولت بيدار شويد ، همه تان در محضر خدا هستيد. فردا همه بايد حساب پس بدهيد و از روي خون شهداي ما نگذريد»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه 237
«اين جانب هنگامي كه اين جوانان عزيز در عنفوان جواني شباب را كه با گريه از من عقب مانده تقاضاي دعا براي شهادت مي كنند ، مشاهده مي كنم از خود مأيوس و از آنان شرمنده مي شوم»
صحيفه نور ، جلد 17 ، صفحه 189
«اين جوانان آرزوي شهادت را با كردار در جبهه هاي دفاع از اسلام عزيز به ثبت رساندند»
صحيفه نور ، جلد 17 ، صفحه 189
«همين شهادتها پيروزي را بيمه مي كند»
صحيفه نور ، جلد 17 ، صفحه 62و104و188
«اينجانب هر وقت با اين عزيزان معظم برخورد مي كنم يا وصيت نامه انسان ساز شهيدي را مي بينم احساس حقارت و زبوني مي كنم»
صحيفه نور ، صفحه 46
«بر حسب اين روايت كه شهيد نظر مي كند به وجه الله و اين نظر به وجه الله راحت است براي هر نبي و هر شهيد»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه 273
«درباره شهيد آنقدر از اسلام و اولياء اسلام روايت وارد شده است بر فضل شهيد كه انسان متحير مي شود»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه 273
«مگر شهادت هم نگراني دارد؟ ما دوستانمان كه شهيد شدند در جوار رحمت حق هستند»
اسفند ماه 58
«چه سعادتمند و بلند اخترند آنان كه در طول زندگاني خود كمر همت به تهذيب نفس و جهاد اكبر بسته و پايان زندگاني خويش را در راه هدف الهي به سرافرازي به خيل شهداي در راه حق پيوستند»
صحيفه نور ، جلد 17 ، صفحه 56
«ملتي كه براي شهادت هر يك بر ديگري سبقت مي گيرد از صحنه خارج نمي شود»
صحيفه نور ، جلد 16 ، صفحه 48-49
«اين جوانان برومند براي اسلام شهيد شدند. خداوند آنها را با صاحب اسلام محشور فرمايد»
صحيفه نور ، جلد 5 ، صفحه 240
«اين شهادت هاست كه به ملت ما وعده پيروزي نهايي مي دهد»
صحيفه نور ، جلد 16 ، صفحه 219-220
«شهدا از نفوس مطمئنه اي هستند كه مورد خطاب فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي پروردگارند»
صحيفه نور ، جلد 21 ، صفحه 22
«تاريخ ، فداكاري اين جوانان غيور و متعهد را فراموش نمي كند و نام نامي ملت عظيم ايران در صفحات تاريخ ضبط ، در چهره دهر ضبط است»
صحيفه نور ، جلد 13 ، صفحه11
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر نبود در شأن و عظمت شهداي معظم في سبيل الله جز اين آيه کريمه، که با قلم قدرت غيب بر قلب مبارک نوراني سيد رسل صلي الله عليه و آله وسلّم نگاشته و پس از تنزل مراحلي به ما خاکيان صورت کتبي آن رسيده است، کافي بود که قلم هاي ملکوتي و مُلکي شکسته شود و قلبهاي ماواري اصفياءالله از جولان در حول آن فرو بسته شود. ما خاکيان محجوب يا افلاکيان چه دانيم که اين «ارتزاق عند الرّب شهدا» چي است. چه بسا مقامي باشد که خاص مقربان درگاه او جلّ و علا و وارستگان از خود و ملک هستي باشد، پس مثل من وابسته به علائق و وامانده از حقايق چه گويم و چه نويسم، که خاموشي بهتر و شکستن قلم اولي است.