خواهرم دوست پسر داره؛ چی کار کنم؟

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خواهرم دوست پسر داره؛ چی کار کنم؟

سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

qwerty2223;543337 نوشت:
سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد محضر جنابعالی
لازم است در گام نخست با بیانی نرم و خیرخواهانه با ایشان گفتگو کنید و خطرات و پیامدها را به وی گوشزد کنید، چرایی رفتارش را جویا شوید و در برطرف کردن نیازها و خلاء های عاطفی وی تلاش کنید.
در گام بعدی لازم است جدیت بیشتری از خود نشان دهید و قاطعانه با وی برخورد کنید. موضوع را سربسته با والدین در میان بگذارید و آنها را ترغیب به فراهم کردن مقدمات ازدواج وی کنید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

qwerty2223;543337 نوشت:
سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

سلام ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشی ...
دیروز وقتی در درون ماشین نشسته بودم و به رادیو گوش میدادم یه روانشناس داشت در مورد نورون های مغزی صحبت میکرد ... ایشون عنوان میکرد که دین و مذهب میتونه به صورته شیمیایی و فیزیکال تاثیر عمیقی بر رویه نورون های مغزی بزاره .... ایشون عنوان میکردن اگر کسی یک بار رابطه عاشقانه با خدا داشته باشه ... خداوند رو از عمق وجودش عبادت کنه ... تاثیری بر رویه نورون های مغزیش میزاره که تا آخر عمر اون رو فراموش نمیکنه .... ( به نظره من هم درست میگفت )

یه پیشنهاد بهت میدم ...
یه کتاب هست با عنوان عطش .... این کتاب برای یه روحانی بسیار بزرگی هست به نام آیت الله قاضی .... این کتاب رو تهیه کن ... و خودت شروع کن به خوندن .... و جایی براز که کنجکاوی خواهرت هم تحریک بشه ... به طوری که حداقل یک بار از روش بخونه .... میتونم بهت قول بدم که اگر این کتاب رو یک بار بخونه آنچنان ذائقه اش رو تحریک میکنه که بعد جدیدی در درون زندگیش بوجود میاد و در درون تصمیم گیری هاش به اون بعد هم توجه میکنه ....

این کتاب دربهایی رو برای انسان باز میکنه که از درونش سو سویه نوری بیرون میزنه .... و دنبال کردن هر کدوم از اون درب ها ... دربی جدید رو برای آدم باز میکنه ....

نفرنفر;545212 نوشت:
سلام ...
امیدوارم که خوب و سلامت باشی ...
دیروز وقتی در درون ماشین نشسته بودم و به رادیو گوش میدادم یه روانشناس داشت در مورد نورون های مغزی صحبت میکرد ... ایشون عنوان میکرد که دین و مذهب میتونه به صورته شیمیایی و فیزیکال تاثیر عمیقی بر رویه نورون های مغزی بزاره .... ایشون عنوان میکردن اگر کسی یک بار رابطه عاشقانه با خدا داشته باشه ... خداوند رو از عمق وجودش عبادت کنه ... تاثیری بر رویه نورون های مغزیش میزاره که تا آخر عمر اون رو فراموش نمیکنه .... ( به نظره من هم درست میگفت )

یه پیشنهاد بهت میدم ...
یه کتاب هست با عنوان عطش .... این کتاب برای یه روحانی بسیار بزرگی هست به نام آیت الله قاضی .... این کتاب رو تهیه کن ... و خودت شروع کن به خوندن .... و جایی براز که کنجکاوی خواهرت هم تحریک بشه ... به طوری که حداقل یک بار از روش بخونه .... میتونم بهت قول بدم که اگر این کتاب رو یک بار بخونه آنچنان ذائقه اش رو تحریک میکنه که بعد جدیدی در درون زندگیش بوجود میاد و در درون تصمیم گیری هاش به اون بعد هم توجه میکنه ....

این کتاب دربهایی رو برای انسان باز میکنه که از درونش سو سویه نوری بیرون میزنه .... و دنبال کردن هر کدوم از اون درب ها ... دربی جدید رو برای آدم باز میکنه ....

البته اون جناب نورولوژیست تا زمانی که حرفهاش رو ثابت نکنه قطعا داره اشتباه میگه و این به نظر من یه ادعایی بیش نیست(عذر میخوام ، هدف منحرف کردن بحث تاپیک نیست ، فقط برام سوال بود چرا اول پستتون این مطلب رو نوشتید و هدف چی بوده؟)

muiacir;545221 نوشت:
البته اون جناب نورولوژیست تا زمانی که حرفهاش رو ثابت نکنه قطعا داره اشتباه میگه و این به نظر من یه ادعایی بیش نیست(عذر میخوام ، هدف منحرف کردن بحث تاپیک نیست ، فقط برام سوال بود چرا اول پستتون این مطلب رو نوشتید و هدف چی بوده؟)

سلام ...
ولی به نظره من درست میگفت ... کسی که عشق به خدا رو تجربه کنه .... نمیتونه اون احساس رو فراموش کنه ... به نظره من کسی اگر 2 رکعت نماز با تمام وجودش بخونه اون احساس رو نمیتونه فراموش کنه ...

منظورم از اینکه چنین مطلبی رو نوشتم این بود که اگر کسی یک بار این کتاب رو بخونه ... صحبتها و مطالب کتاب در درون ذهنش باقی میمونه و فراموششون نمیکنه .... و در درون تصمیم گیریهاش به این مساله نیز توجه میکنه .

qwerty2223;543337 نوشت:
سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب

متاسفانه من هم مراجعی داشتم با این ویژگی ها! دختر کم سنی که................!

و متاسفانه نمی دونن اون پسر که بهره و لذت رو برد دیگه اون دختر رو رها می کنه.

همونطور که استاد گفتن سعی کنید بهش با مهربونی زیاد نزدیک بشید ولی قبح مسئله نباید ریخته بشه. یعنی اجازه ندید تا انتهای مطلب رو بازگو کنه ،

گفت و گو کنید تا با هم به نتیجه برسید؛ نه اینکه شما تصمیم بگیرید و انتظار حرف گوش کنی از اون داشته باشید! سعی کنید به این سمت گفت و گو رو سوق بدید که انگار بهتره

برای آینده اش و اینکه چطور با اون شخصی که شما مثلا نمیدونید رابطه ای باهاش داره و فقط در حد علاقه هست ، چطور ادامه بده!

و حتما یه روانشناس مذهبی و مورد تایید پیدا کنید که ترجیحا بخاطر شرایط خواهرتون آقا باشه ، و تشویقش کنید برای ادامه راه با اون مشاور مشورتی داشته باشه. میتونید

قبلش خودتون پیشش برید و شرایط خواهرتون رو بگید.

این تاپیک هم فکر می کنم بدردتون بخوره ان شاءالله:

http://www.askdin.com/thread38445.html

[="Black"]

اميدوار;545198 نوشت:

آنها را ترغیب به فراهم کردن مقدمات ازدواج وی کنید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

سلام اقای امیدوار.
خسته نباشید.
بنظر شما این پیشنهادی که دادی نامردی نیست؟
منظورم اینه این دختر با یکی دیگه دوسته و قراره با یی دیگه ازدواج کنه که این خواستگار خبر نداره از دوستیشون و بنظر من این خواستگار داره بازیچه میشه.
نظر شما چیه؟[/]

اول باید ببینم دلیل انحراف این دختر خانم چیه؟
یجای کار میلنگه که ایشون اینکارو انجام میدن.
باید از راه درست وارد شن!

عشق فقط پسر فاطمه;545306 نوشت:

اول باید ببینم دلیل انحراف این دختر خانم چیه؟
یجای کار میلنگه که ایشون اینکارو انجام میدن.
باید از راه درست وارد شن!

ظاهرا خونواده ایشون کنترل مناسبی روی دخترشون نداشتن و الا باید می فهمیدن که دخترشون با کی رفت و آمد داره و حتی میاردش خونه...
نکته جالبش اینجاست که میگه خواهرش اونو میاره خونه ولی پدر مادره هنوز متوجه نشدند!!!!!

[="Black"]

بچه محله امام رضا;545318 نوشت:
ظاهرا خونواده ایشون کنترل مناسبی روی دخترشون نداشتن و الا باید می فهمیدن که دخترشون با کی رفت و آمد داره و حتی میاردش خونه...
نکته جالبش اینجاست که میگه خواهرش اونو میاره خونه ولی پدر مادره هنوز متوجه نشدند!!!!!

سلام بچه محل اقام.ولله ما نمیدونیم تا بتونیم قضاوت کنیم.خدا خودش بهتر میدونه و به صلاح خلق اگاهه[/]

[="Blue"]

qwerty2223;543337 نوشت:
سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

به اون پسر بگو اگر خواهرت را واقعا دوست داره و خواهرت هم به اون علاقه داره با هم ازدواج کنند .... به پسره بگو بیاد خواستگاری و در غیر این صورت با پسره گلاویز بشو و تهدید به شکایت و ماجرای کلانتری بکن و به خواهرت هم تذکر بده وبگو به مامان و بابا میگم .... البته این امور بعد از این که یکی از اون ها با ازدواج مخالفت کردن ....
متاسفانه فرهنگ جامعه ما به گونه ای شده که فرهنگ ازدواج تضعیف شده در حالی که دین مبین اسلام دستور میدهد از اغاز سن بلوغ به فکر ازدواج فرزندان باشید ... مسئله غریزه و تمایل به جنس مخالف یک امر طبیعی در وجود بشر هست که اسلام مبین دستور فرموده برای کنترل ان در اسرع وقت ازدواج صورت بگیرد .... مگر کسانی که دچار مشکلات و انحرافات جنسی هستند که خداوند به امور و احوالشان اگاه هست[/]

[="Black"]

عالم مقدس ملکوت;545345 نوشت:

به اون پسر بگو اگر خواهرت را واقعا دوست داره و خواهرت هم به اون علاقه داره با هم ازدواج کنند .... به پسره بگو بیاد خواستگاری و در غیر این صورت با پسره گلاویز بشو و تهدید به شکایت و ماجرای کلانتری بکن و به خواهرت هم تذکر بده وبگو به مامان و بابا میگم .... البته این امور بعد از این که یکی از اون ها با ازدواج مخالفت کردن ....
متاسفانه فرهنگ جامعه ما به گونه ای شده که فرهنگ ازدواج تضعیف شده در حالی که دین مبین اسلام دستور میدهد از اغاز سن بلوغ به فکر ازدواج فرزندان باشید ... مسئله غریزه و تمایل به جنس مخالف یک امر طبیعی در وجود بشر هست که اسلام مبین دستور فرموده برای کنترل ان در اسرع وقت ازدواج صورت بگیرد .... مگر کسانی که دچار مشکلات و انحرافات جنسی هستند که خداوند به امور و احوالشان اگاه هست

بنظر خیلی ها ازدواج با دوست اشتباست[/]

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام

جناب داش مشتی (و اگر هست ، امثالهم) توجه کن : من خیلی تعجب کردم از کسی که میاد و میگه چنان چنین فردی (دختری) رو میزنه که صداش هفت تا کوچه اون سمت تر میره . فکر کنم ایشون توی خانواده خودش اینجوری تربیت شده عقده ی زدن رو داره که چنین چیزایی میگه ! (اگر کسی فکر میکنه دارم بهش توهین میکنم بره همین کاری رو که گفت با خودش بکنه تا عصبانیتش خالی بشه !) شرم کن !

حالا برم سراغ مسئله ی اصلی :

همه ی مسائلی که پیش میاد ریشه در افکار و مشکلات خانوادگی و رفتار ها و ... داره . به نظرم راهی که کارشناس انجمن مشاوره گفت ، مناسبه (حالا بخش ازدواج رو کاری ندارم این دیگه بستگی با خود خانواده داره و صرفا این یه پیشنهاده ، نه دستور عمل)
مشکلات ریشه ای باید سعی در درست کردنشون بشه . یاد بگیرین خداوند بخشنده و مهربان هست ، با این همه گناه هایی که میکنیم بازم با توبه ی خالصانه مارو میبخشه .

به نظرم کسی که دچار گناهی میشه . اونم از چنین مسئله ای ، کمبود هایی داشته در خانواده (نمونه ی چنین افرادی رو زیاد دیدم) . پس به نظرم به جای راهی به نام خشونت ، از راهی بریم که مشکل رو به طور عاطفی حل کنه .

چون شما خودتون ببینید . کسی که انتخاب میکنه به یک فرد غریبه به عنوان دوست مهر بورزه ، این کمبود مهرورزی و توجه رو میرسونه (البته بخشیش) . پس همونطور که جناب امیدوار گفت ، شما سعی کنین که جای خالی و کمبود هایی که برای خواهرتون پیش اومده رو پر کنین . بیشتر بهش اهمیت بدین .
در چنین سنی که گفتین ، 17 سالگی ، همونطور که خودتون ذکر کردین ، یه دندگی و لجبازی خصوصیت خاص همین سن هست که خیلی شدتش زیاده . شما اگر بخواین از راه خشونت وارد بشین ، چون جامعه تحمل چنین چیزی رو نداره ، ایشون به راه بدتر کشیده میشه . میدونین مثل چی می مونه ؟

وقتی کامپیوتر شما خراب میشه یا یک چیزش ناقص کار میکنه (که ممکنه ناشی از کم کاری شما در زمینه ی مراقبت از کامپیوترتون باشه) ، شما باید به جای اینکه با پا بزنین وسط اون کیس و پرتش کنین و بگین چرا درست نمیشی ! ؟ ، باید با آرامی یا خودتون یا اینکه ببرین پیش یک متخصص تا درستش کنه .

بنابراین شما سعی کنید از راه مهربونی وارد بشین ، نه به این خاطر که میخواین اونو از چنین مسئله ای دور کنین . بلکه به این خاطر که بخواین اون جای خالی محبت هارو پر کنین . این خودش کم کم باعث میشه خواهرتون با شما صمیمی بشه و بعد بهتون گوش کنه . سرزنش ، دعوا ، تند خویی = افتضاح به بار میاد (برای زمانی که این فرد بزرگ بشه ، بسیار بده خودم در فامیل شاهد این ماجرای تخل هستم ) یه راست سر مسئله وارد شدن کار رو خراب تر میکنه . توصیه ی کتب دینی در اول کار ، گوشزد های مذهبی در اول کار ، همانطور که دوبار گفتم ، در اول کار ، خوب نیست.

بعد هم ، شما اگر آدم درستی باشی و پرهیزگار ، خوب و مهربون . خود به خود روی خواهرتون تاثیر مثبت میذاری . پس اگر میخواین به خواهرتون کمک کنین ، اول ببینین خودتون چه مشکلات رفتاری و اخلاقی داشتین . فکر کنین به کمبود هایی که خودتون برای خواهرتون ایجاد کردین ، فکر کنین به بدی ها و کار های ناشایستی که ممکنه در قبل در حق خواهرتون انجام داده باشین . (دارم مثال میزنم) اون وقت هست که میتونین خودتون رو اصلاح کنید و آماده بشین برای انجام وظیفه خودتون . یعنی یک برادر خوب بودن .

میدونین ، شما بهتره به نظرم با این تفکر جلو برین که ، دارین وظیفه ی خودتون رو انجام میدین . سعی نکنین که دستور بدین . باید ترسید چون وقتی عضوی از یک خانواده به چنین سمتی کشیده میشه ، مسئله مربوط میشه به رفتار تک تک عضو های دیگر خانواده از جمله خود شما . سعی کنین کوتاهی هایی که انجام شده و مربوط به شما هست رو جبران کنین تا سر حد امکان ، خوده همین مسئله ، تغییر عظیمی در رفتار خواهرتون ایجاد میکنه . (البته فقط غیرعادی به نظر نرسین.)

همونطور هم که قبل تر گفتم ، این کار ها باعث میشه ارتباط بین شما و خواهرتون صمیمی تر بشه و اینطوری راحت تر به حرف شما گوش میده و اون زمان هست که میتونین راهنماییش بکنین .

خدا شما رو حفظ کنه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب خدمت خواهر و برادران بزرگوار

چند درصد پیش خودمون بهتره احتمال بدیم خونواده مقصر بودن؟! بعد متهم کنیم ؛ مگر نشنیدیم 69 بار باید فکر مثبت کنیم!

میشه لطفا محض رضای خدا به امضای بنده توجه کنید....

و اینکه گفت و گو در تاپیک معمولا به انحراف تاپیک منجر میشه ....

همه داستان ها شکست عشقی و گول زدن و عواقب و خیلی چیزا ... بسیاری جای پیدا میشه اونو متوجه اش بکن تا بفهمه چقد بدبختی باره و مثلا برادرم ددروغگویی باشه برای درس دروغگویی اون پیش من باشه تله تکست درباره دروغ و عواقبش میخونی تا اونم بخونه میشه من اینطوری درس دروغ گرفتم و راستش عشق ممنون تله تکست شبکه دو آفتابگردان رو بخون و به خواهرت معرفی کن خیلی موثره
و رفتارهایی باخودت غر بزن مثلا با صدا پیشش میگی : رفیقام ازدختره گول خورده و اون میپرسه تا هرچی خوب بلدی بگو و نصیحت بکن و حتما به کاربران قبل و بعد توجه بنومونید - موفق باشین راستش اون احساسه با کمی بعضی از نصیحت و واکنش ها باعث تحول میشه مگر براون تحولی بگیره و معلوم نیست با چجوری تا تحول بشه و راه زیادی است و از دایی کمک بگیر - یا امام زمان (عج) به امدادت

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام

من قصدم این نبود که خانواده ی گرامی ایشون رو مقصر جلوه بدم . من میگم که ، کسی که دچار چنین چیزی میشه ، بخشی از دلیلش کمبود عاطفه در محیط خانواده هست (به هر دلیل) .

برای مثال ، وقتی رابطه ی پدر و مادر در خانواده به خوبی پیش نره ، بچه ی خانواده به این رفتار ها عادت میکنه ، وقتی میبینه در خانواده کمبود احساسات هست ، سعی میکنه در بیرون از خانه به دنبال چنین چیزی بگرده و به سراغش بره ، و حتی همون زمان اگر باز هم روال خانواده به حالت پیش باشه ، ممکنه فرد به جای بدی کشیده بشه که نمونه ی چنین فردی رو دیدم .
به نظرم سرزنش کردن چنین انسان هایی ، کار پستی هست
دلمان باید به حال چنین چیزی بسوزد چون در گام اول محیط خانواده ، در حقش کم کرده . (از لحاظ عاطفی) .

البته نمیگم که ایشون خانواده اش به این شکل هست ، صرفا مثالی زدم از افرادی که به سمت چنین چیزایی میرن . مثال های دیگر هم هست که شرایطشون متفاوته میتونه ناشی از عدم کنترل خانواده بر فرزند از کودکی باشه .

و در آخر گفتم که ، برای اینکه بتونین خواهرتون رو راهنمایی بکنین . باید با او گرم باشین ، صمیمی و اگر اون احساس مشکل بکنه و دچار کمبود بشه یا دچار مشکل بشه ، شما رو به عنوان عضوی از خانواده به عنوان پشتیبان ببینه و به شما رجوع کنه ، در این زمان هست که شما میتونین راهنمایی بکنیدش . در غیر این صورت کارتون جواب نمیده .

...

اميدوار;545198 نوشت:
بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد محضر جنابعالی
لازم است در گام نخست با بیانی نرم و خیرخواهانه با ایشان گفتگو کنید و خطرات و پیامدها را به وی گوشزد کنید، چرایی رفتارش را جویا شوید و در برطرف کردن نیازها و خلاء های عاطفی وی تلاش کنید.
در گام بعدی لازم است جدیت بیشتری از خود نشان دهید و قاطعانه با وی برخورد کنید. موضوع را سربسته با والدین در میان بگذارید و آنها را ترغیب به فراهم کردن مقدمات ازدواج وی کنید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

يعني چي؟!
يعني ايشون و خانوادشون برن خواهر و دختر 17 ساله شون رو به زور به كس ديگه شوهر بدن تا مشكل حل بشه؟!
يونيسف ميگه 700 ميليون زن به زور شوهر كردن در زير 18 سالگي
نكن برادر من اينكار رو..اين ازدواج هاي زوري و دختر زير 18 سال آخرش به طلاق ختم ميشه و دختر بدبخت ميشه
من ديشب نوشتم ولي پاك كردم، گفتم شايد خوش شون نياد ولي مي گم ببين خواهر من هم رفته يه دوست پسر گير آورده (البته از من بزرگ تره)
كاري نميشه كرد و كاري هم نبايد كرد! شما هر اقدامي انجام بدي بدتر ميشه (تازه جالبه كه مي گي دوست دختر هم خودت داري)
بيخيال بابا، مثل من رفتار كن
بذار زندگي اش رو بكنه
فضولي خوب نيستا !!!
تازه ممكنه آخرش يا شما يا اون شخص قاتل بشه، شده ديگه ، سايت ها رو بخون
كاري نداشته باش

نمیدونم از کجای حرف های کارشناس اینطور برداشت کردید !!!!

و بهتره روی پیشنهاداتتون بیشتر فکر کنید....

عشق فقط پسر فاطمه;545290 نوشت:
سلام اقای امیدوار.
خسته نباشید.
بنظر شما این پیشنهادی که دادی نامردی نیست؟
منظورم اینه این دختر با یکی دیگه دوسته و قراره با یی دیگه ازدواج کنه که این خواستگار خبر نداره از دوستیشون و بنظر من این خواستگار داره بازیچه میشه.
نظر شما چیه؟

بسمه تعالی
با سلام و تحیت خدمت شما دوست گرامی
در شرایط معمول چیزی که باعث اینگونه روابط می شود خلاء های عاطفی و احساس نیازهای متنوعی است که منطق پاسخ دادن به این نیازها، تاخیر پاسخ، استفاده از مکانیزم دفاعی جابجایی، ... و در نهایت ازدواج است. همان سنت حسنه مغفولی که اسلام تاکید ویژه ای بر آن دارد.
تردیدی نیست که رفتار این خانم هم به لحاظ اخلاقی و شرعی و هم از منظر ارتباطی و روان شناختی رفتاری خطا و آسیب زاست، اما به نظر شما چنین خطایی هر چند هم بزرگ باشد آیا دلیلی بر عدم ازدواج ایشان می شود؟ مبنای دینی یا روانشناختی چنین محرومیتی چیست؟
ضمن اینکه بنده عرض کردم مقدمات ازدواج ( پاسخ به ندای فطرت ) وی فراهم شود. اما اینکه با چه کسی ازدواج کنند با این آقا یا فرد دیگری موضوع دیگری است که مطالب بنده ناظر به چنین موضوعی نبود.

96xy;545645 نوشت:
يعني چي؟!
يعني ايشون و خانوادشون برن خواهر و دختر 17 ساله شون رو به زور به كس ديگه شوهر بدن تا مشكل حل بشه؟!
يونيسف ميگه 700 ميليون زن به زور شوهر كردن در زير 18 سالگي
نكن برادر من اينكار رو..اين ازدواج هاي زوري و دختر زير 18 سال آخرش به طلاق ختم ميشه و دختر بدبخت ميشه
من ديشب نوشتم ولي پاك كردم، گفتم شايد خوش شون نياد ولي مي گم ببين خواهر من هم رفته يه دوست پسر گير آورده (البته از من بزرگ تره)
كاري نميشه كرد و كاري هم نبايد كرد! شما هر اقدامي انجام بدي بدتر ميشه (تازه جالبه كه مي گي دوست دختر هم خودت داري)
بيخيال بابا، مثل من رفتار كن
بذار زندگي اش رو بكنه
فضولي خوب نيستا !!!
تازه ممكنه آخرش يا شما يا اون شخص قاتل بشه، شده ديگه ، سايت ها رو بخون
كاري نداشته باش

بسمه تعالی
با سلام و تحیت
همانطوری که سرکار همره اشاره کردند برداشت شما از عرایض شفاف بنده اشتباه است. آنچه بنده به آن تصریح کردم فراهم آوردن مقدمات ازدواج بود و نه ازدواج اجباری و تحمیلی. به این امید که از آسیبهای متعدد و از جمله خطراتی که شما به ان اشاره نمودید جلوگیری شود.
البته بنده با مطلب دیگری نیز از شما موافق نیستم و آن تفسیر احساس مسولیت و خیرخواهی به فضولی است!
:Gol:

[="Black"]

اميدوار;545866 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و تحیت خدمت شما دوست گرامی
در شرایط معمول چیزی که باعث اینگونه روابط می شود خلاء های عاطفی و احساس نیازهای متنوعی است که منطق پاسخ دادن به این نیازها، تاخیر پاسخ، استفاده از مکانیزم دفاعی جابجایی، ... و در نهایت ازدواج است. همان سنت حسنه مغفولی که اسلام تاکید ویژه ای بر آن دارد.
تردیدی نیست که رفتار این خانم هم به لحاظ اخلاقی و شرعی و هم از منظر ارتباطی و روان شناختی رفتاری خطا و آسیب زاست، اما به نظر شما چنین خطایی هر چند هم بزرگ باشد آیا دلیلی بر عدم ازدواج ایشان می شود؟ مبنای دینی یا روانشناختی چنین محرومیتی چیست؟
ضمن اینکه بنده عرض کردم مقدمات ازدواج ( پاسخ به ندای فطرت ) وی فراهم شود. اما اینکه با چه کسی ازدواج کنند با این آقا یا فرد دیگری موضوع دیگری است که مطالب بنده ناظر به چنین موضوعی نبود.

سلام امیدوار جان.ضمن خسته نباشید باید بگم که :
ببین این دخرت خانم اون اقارو میاره خونه و معلوم نیست چه خبره..

حالا همین دختر خانم برن با یکی دیگه ازدواج کنن بنظر من نامردیه.شاید اون پسری که میخواد با این خانم ازدواج کنه پسر پاکی باشه.
نامردی نیست با این خانم ازدواج کنه.؟
در ضمن اگه این خانم با یه پسر دیگه ازدواج کنه هیچ حسی به شوهرش نداره و اون شوهر داره بازیچه میشه بین دو نفر.
[/]

عشق فقط پسر فاطمه;545905 نوشت:

سلام امیدوار جان.ضمن خسته نباشید باید بگم که :
ببین این دخرت خانم اون اقارو میاره خونه و معلوم نیست چه خبره..

حالا همین دختر خانم برن با یکی دیگه ازدواج کنن بنظر من نامردیه.شاید اون پسری که میخواد با این خانم ازدواج کنه پسر پاکی باشه.
نامردی نیست با این خانم ازدواج کنه.؟
در ضمن اگه این خانم با یه پسر دیگه ازدواج کنه هیچ حسی به شوهرش نداره و اون شوهر داره بازیچه میشه بین دو نفر.

بسمه تعالی
برادر ارجمند و گرامی سلام و عرض ادب بنده رو با احترام پذیرا باشید
خب نامردی یه چیزه، محفوظ بودن حق ازدواج چیز دیگریه. ایشون که نباید به خاطر این اشتباه تا آخر عمر مجرد بمونن!
شاید عرض قبلی بنده نارسا بوده...
بنده وقتی میگم مقدمات ازدواج فراهم بشه یکی از این مقدمات اینه که ایشون منطقی فکر کنن، از فضای رابطه و ...کنده بشن، اگه نیازه با یک روانشناس جلسات متعدد مشورت کنن و...
بله در فرضی که شما اشاره کردید یعنی ایشون در حالی که دل در گرو الف دارند و لی با ب ازدواج کنند، آسیبهای مد نظر جنابعالی غیر قابل انکار خواهد بود. اما همونطور که عرض شد وقتی می گیم مقدمات ازدواج یک موردش هم پرداختن و رفع و رجوع این مسئله است. در فرضی هم که حاضر نباشد با فردی غیر از ایشون ازدواج کنند باز ازدواج مقدم است و نباید به بهانه آسیب ازدواجهای رفاقتی از چنین ازدواجی ممناعت به عمل بیاد چرا که در غیر اینصورت ایشون همین الان هم متحمل آسیبهای بالفعل و بالقوه فراوانی شده اند که بیشتر از اسیبهای ازدواجهای رفاقتی است.

[="Black"]

اميدوار;545915 نوشت:
بسمه تعالی
برادر ارجمند و گرامی سلام و عرض ادب بنده رو با احترام پذیرا باشید
خب نامردی یه چیزه، محفوظ بودن حق ازدواج چیز دیگریه. ایشون که نباید به خاطر این اشتباه تا آخر عمر مجرد بمونن!
شاید عرض قبلی بنده نارسا بوده...
بنده وقتی میگم مقدمات ازدواج فراهم بشه یکی از این مقدمات اینه که ایشون منطقی فکر کنن، از فضای رابطه و ...کنده بشن، اگه نیازه با یک روانشناس جلسات متعدد مشورت کنن و...
بله در فرضی که شما اشاره کردید یعنی ایشون در حالی که دل در گرو الف دارند و لی با ب ازدواج کنند، آسیبهای مد نظر جنابعالی غیر قابل انکار خواهد بود. اما همونطور که عرض شد وقتی می گیم مقدمات ازدواج یک موردش هم پرداختن و رفع و رجوع این مسئله است. در فرضی هم که حاضر نباشد با فردی غیر از ایشون ازدواج کنند باز ازدواج مقدم است و نباید به بهانه آسیب ازدواجهای رفاقتی از چنین ازدواجی ممناعت به عمل بیاد چرا که در غیر اینصورت ایشون همین الان هم متحمل آسیبهای بالفعل و بالقوه فراوانی شده اند که بیشتر از اسیبهای ازدواجهای رفاقتی است.

ممنون امیدوار جان.

ولی کل حرفات یه طرف اون مثال الف و ب یه طرف!
[/]

[="DarkGreen"]سلام

از اینکه نگران خواهرتون هستید خوشحالم

بنده به شما برادر پر دغدغه پیشنهاد میکنم از طریق کسی وارد بشید که خواهرتون ازشون پذیرش داشته باشند.حتی اگر اون کس مشاور مدرسه یا معلم یا مربی پرورشی یا یکی از اقوام باشه

چون با توجه به اینکه خودتون فرمودید که

qwerty2223;543337 نوشت:
خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی ...

شاید یکی از مهمترین علل عدم پدیرش خواهرتون از شما همین باشه

شاید کارهایی که خواهرتون میکنه شما انجام نداده باشید ولی اون متوجه نیست که شما چه کردید و چه نکردید.

به هر حال ایجاد رابطه دوستانه صمیمی با خواهرتون و ابراز محبت به ایشون مثلا گرفتن هدیه و ... میتونه به شما کمک کنه.

البته این رابطه نباید طوری باشه که خواهرتون حس کنه مصنوعیه

چون اگر قبلا رابطه خوبی با خواهتون نداشتید ابراز محبت زیاد و یکباره میتونه باعث فاصله بیشتر بشه.[/]

سلام واقعا خواهرت پسره رو میاره خونتون؟:Moteajeb!:هممینجوری راحت؟خاک بسرم.یعنی دوستن؟یعنی برای دوستی باهم رابطه دارن؟اونوقت شمام رفتین خونه کسی؟چجوریه که انقدراحت قضیه اتفاق می افته؟مگه پدرمادرتون حواسشون بشمانیست؟منظورم شک کردن و...هست.وایی من هنگ کردم.برخورد خیلی خیلی شدیدلازمه.یعنی چی اینکارا.؟؟؟ظاهرا کارازصحبت و...گذشته.اگه خواهر من بودکه....والله چی بگم.تلاشتونو بکنید خیلی وحشتناکه

qwerty2223;543337 نوشت:
سلام. خواهر من 17 سالشه خیلی یه دنده و لجبازه. فکر میکنه ما باهاش دشمنیم. هر چی دوستاش بگن درست تره. من 19 سالمه. من حدس می زدم خواهرم با یکی رابطه داشته باشه. ولی جدیدا فهمیدم این پسره که باهاشه، اختلاف سنه 5 یا 6 سال داره. بدتر از اون خواهرم اونو میاره خونه و بدتر از اون کارایی میکنن که اصلا در حده سن پایین نیست. یعنی اصلا باورم نمیشه. خونواده ما هم از اون خونواده ها نیست. بابای من نمازش ترک نمیشه.مادرم هم معتقده ولی خوب کمتر. خودمم با کسی قبلا بودم خونشم میرفتم ولی میدونستم کارای جنسی مناسب نیس. ولی این خواهره ما جنسش جور نیست. پدر و مادر منم مشکل قلبی دارن. واسه همین میترسم بهشون بگم بیفتن سکته کنن.
به نظر شما من چیکار کنم ؟

عواقب این روابط رو به طور روشن برای خواهرتون توضیح بدید و در نهایت با جدیت با ایشون بر خورد کنید و نذارید مسائل از این بیش تر پیش بره
خانواده رو در جریان بزارید ..مادر و پدر شما حق دارن در این مورد بدونن و تصمیم بگیرن

سلام
به نظر من سعی کنید با محبت و دیدن نمونه های عملی کسایی که رابطه داشتن , ذهن خواهرتون از این روابط پاک کنید.
جهشی و منفعلانه رفتار نکنید. خواهرتون فکر نکنم بخاطر رابطه با این افا دوست شده. احتمالا علاقه اش به ان اقا به این سمت کشونده . سن خواهرتون واقعا کم هست. من خودم ی دخترم
الان متاسفانه دوست پسر شده ی چیز عادی و کاملا عادی که باهاش پز هم می دهند.به منی که حداقل چندسال از خواهرتون بزرگترم خیلی ها میگن این روابط نداشته باشی ازدواجم نمیکنی چون هیچی از پسرها بلد نیستی و ....
خودتون باهاش رک صحبت کنید بذارید حرمت ها نگه داشته بشه اما چشمش را روی این حقایق باز کنید که این راه درستی نیست. چون خودتون هم قبلا دوست داشتید پس بهتر از احساس ی دختر در این رابطه ها خبر دارید. سعی کنید به کمک ی مشاور و دید بهتر و روشن تری که بهشون می دهید ، مانع از خراب شدن اینده شون بشوید.

موضوع قفل شده است