جمع بندی پیامبر و قریش

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر و قریش

سلام.

آیا اینکه پیامبر دزدی قریش از هوازن را بخشیدند، در تاریخ آمده است؟ و اگر چنین است آیا این کار عادلانه بوده است؟

بعلاوه آیا پیامبر آن بخششی که در حقّ قریش بعد از فتح مکه کردند را در حقّ سایر قبائل هم انجام می دادند؟

متشکرم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

חסר משמעות;769404 نوشت:
آیا اینکه پیامبر دزدی قریش از هوازن را بخشیدند، در تاریخ آمده است؟ و اگر چنین است آیا این کار عادلانه بوده است؟

آنچه شما فرموده اید بنده در منابع با این عبارت که شما فرموده اید ندیدم
اگر شما مدرکی دارید بفرمائید تا با هم بررسی کنیم

اما برای نمونه در عدم تبعیض افراد مختلف نزد پیامبرصلی الله علیه واله وسلم به این گزارش بنگرید:
هشام بن عبد الملك پدر وليد طيالسى از ليث بن سعد، از ابن شهاب، از عروه، از عايشه نقل مى‏كند زنى دزدى كرده بود و مسأله از نظر قريش بسيار مهم بود و گفتند چه‏
كسى درباره او با رسول خدا (ص) سخن بگويد و سرانجام گفتند كسى جز اسامة بن زيد جرأت اين كار را ندارد. اسامه با پيامبر سخن گفت و پيامبر به او فرمودند: براى چه و به چه مناسبت در مورد اجراى حدى از حدود خداوند شفاعت مى‏كنى؟ سپس پيامبر (ص) برخاستند و خطبه‏اى ايراد فرمودند و گفتند: همانا پيش از شما كسانى كه تباه و نابود شدند به اين جهت بود كه اگر شخص قدرتمند و خانواده دارى دزدى مى‏كرد رهايش مى‏كردند و هر گاه شخص ضعيفى دزدى مى‏كرد درباره او حدّ را اجرا مى‏كردند، و به خدا سوگند مى‏خورم كه اگر فاطمه دختر محمد دزدى كند دستش را قطع خواهم كرد.
منبع: طبقات کبری، ابن سعد، ج4، ص58

חסר משמעות;769404 نوشت:
بعلاوه آیا پیامبر آن بخششی که در حقّ قریش بعد از فتح مکه کردند را در حقّ سایر قبائل هم انجام می دادند؟

در طول پیامبری پیامبر اسلام صلی الله علیه واله وسلم عمده کسانی که به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم ظلم کردند عبارت بودند از:
یک: مشرکین مکه
دو: منافقین مدینه
سه: یهودیان حجاز

پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در برخورد با گروه اول پس از فتح مکه آنان را به شرط مسلمان شدن بخشیدند و بعضی که بسیار مجرم بودند مهدور الدم اعلام نمودند پس در مورد گروه اول دو شرط در بخشش آنان لحاظ شده اولا مسلمان شوند و ثانیا مجرم غیر قابل گذشت نباشند.
گروه دوم : کاملا در مدینه آزاد بودند و پیامبرصلی الله علیه واله و سلم متعرض آنان نشدند یعنی ان گروه هم بخشیده شدند با آنکه قریش نبودند
گروه سوم: اگر مسلمان می شدند مانند قریش بخشیده می شدند اما با آنکه مسلمان نشدند پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در دفعه اول یعنی بنی قینقاع را بخشیدند به شرط خروج از مدینه، باز بخشش آنان شامل حال بخش دیگری از یهودیان یعنی بنی نضیر شد با آنکه اسلام نیاوردند اما بخشش گروه سوم یعنی بنی قریظه دیگر عقلا جالب نبود زیرا باعت جری شدن دشمنان اسلام می شد چرا که می گفتند با اسلام گلاویز می شویم اگر پیروز شدیم که شدیم اگر نشدیم پیامبر صلی الله علیه واله وسلم می بخشد
لذا پیامبر صلی الله علیه واله وسلم همچنان که بعضی از قریش را بخشیدند همه منافقین را بخشیدند و دو گروه از یهودیان را نیز بخشیدند.

[h=3]با سلام

صلابت در اجرای حدّ
[/h]پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مسائل فردی و شخصی خود، اهل سازش بود، به گونه ای که برخی سیره نویسان، مدارا و نرمش اخلاقی را یکی از اصول و محورهای حاکم بر شیوه زندگی و دعوت ایشان شمرده اند. البته این نرمی پیامبر، تنها به مسائل فردی و شخصی حضرت منحصر بود، نه در مسائل اجتماعی و احکام اسلامی. برای نمونه به داستان زنی از اشراف قریش که دزدی کرده بود، اشاره می کنیم:

در فتح مکه زنی از اشراف قریش دزدی کرده بود و به حکم قانون اسلام باید دست دزد بریده می شد. وقتی قضیه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار داشت که دزدی کرده است، چون او از اشراف قریش بود، عده ای پیش رسول خدا صلی الله علیه و آله از او وساطت کردند تا آن حضرت از اجرای حد در حق او بگذرد.

پیامبر نیز در پاسخ آنها فرمود: «محال و ممتنع است که بپذیرم. آیا می گویید من قانون اسلام را معطل کنم؟!» اگر همین زن، یک زن بی کس بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نبود، همه شما می گفتید: بله دزد است، باید مجازات شود. یک فقیر که به سبب فقرش دزدی کرده است مجازات شود، ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از میان می رود، مجازات نشود؟! قانون خدا تعطیل بردار نیست.پس رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ کدام از شفاعت ها و وساطت ها را نپذیرفت.

پرسش:
آیا پیامبر(ص) در بخشش بین قریش و بقیه فرق می گذاشتند؟ آیا ایشان دزدی قریش از هوازن را نادیده گرفتند و آیا این بخشش را در مورد قبایل دیگر نیز بکار می بردند؟


پاسخ:
در طول عصر 23ساله رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) کسانی که بیشترین دشمنی را با ایشان داشتند عبارتند از:
یک: مشرکین مکه
دو: منافقین مدینه
سه: یهودیان حجاز
در بین این سه گروه نیز بیشتر از همه مشرکین مکه باعث آزار و اذیت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) شدند، آنان در طول 13سالی که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در مکه به تبلیغ رسالت مشغول بودند از هیچ ظلمی فروگذار نکرده و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را مجبور به ترک وطن نمودند پس از هجرت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نیز جنگهای پی درپی را ضد مسلمانان پایه ریزی کردند و در نهایت نیز چون ضعیف شدند دست از آزار و اذیت مسلمانان برداشتند

لذا اگر پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) به دنبال انتقام بود مشرکین مکه بیشترین شایستگی را برای انتقام داشتند. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در برخورد با آنان، پس از پیروزی در فتح مکه شعار الیوم المرحمه(روز گذشت) را جایگزین الیوم الملئه(روز انتقام) کردند. (1)شاید تصور شود این بخشش در حق قوم وخویش پیامبرصلی الله علیه واله وسلم بوده و دیگران از این بخشش بی بهره بودند البته بخشش قریش به شرط اسلام آوردن بود با اینحال برخی مهدور الدم اعلام شدند.(2)

گروه دوم : منافقین کاملا در مدینه آزاد بودند و پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) متعرض آنان نشدند یعنی ان گروه هم بخشیده شدند با آنکه قریش نبودند
گروه سوم: یهودیان مدینه هنگام ورود پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) با مسلمانان پیمان عدم تخاصم بستند(3) اما هنگام هجوم دشمنان بر مدینه نقض پیمان کرده و آنان را یاری نمودند با این حال اگر مسلمان می شدند مانند قریش بخشیده می شدند. رحمت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) باعث شد با آنکه مسلمان نشدند پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در دفعه اول یعنی بنی قینقاع را به شرط خروج از مدینه بخشیدند،(4)

برای دفعه دوم بخشش آنان شامل حال بخش دیگری از یهودیان یعنی بنی نضیر شد(5) با آنکه اسلام نیاوردند اما بخشش گروه سوم یعنی بنی قریظه دیگر عقلا جایز نبود زیرا باعت جری شدن دشمنان اسلام می شد چرا که می گفتند با اسلام گلاویز می شویم اگر پیروز شدیم که شدیم اگر نشدیم پیامبر صلی الله علیه واله وسلم می بخشد. لذا پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) با رعایت جوانب موضوع با آنان برخورد کردند البته امروزه اسلام ستیزان این بر خورد را به صورت مبالغه آمیز بازگو می کنند.
لذا پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) همچنان که بعضی از قریش را بخشیدند همه منافقین و دو گروه از یهودیان را نیز بخشیدند.

برای نمونه در عدم تبعیض افراد مختلف نزد پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به این گزارش بنگرید:
هشام بن عبد الملك پدر وليد طيالسى از ليث بن سعد، از ابن شهاب، از عروه، از عايشه نقل مى‏كند زنى دزدى كرده بود و مسأله از نظر قريش بسيار مهم بود و گفتند چه‏ كسى درباره او با رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) سخن بگويد و سرانجام گفتند كسى جز اسامة بن زيد جرأت اين كار را ندارد.

اسامه با پيامبر سخن گفت و پيامبر به او فرمودند: براى چه و به چه مناسبت در مورد اجراى حدى از حدود خداوند شفاعت مى‏كنى؟ سپس پيامبر(صلی الله علیه واله وسلم) برخاستند و خطبه ‏اى ايراد فرمودند و گفتند: همانا پيش از شما كسانى كه تباه و نابود شدند به اين جهت بود كه اگر شخص قدرتمند و خانواده دارى دزدى مى‏كرد رهايش مى‏كردند و هر گاه شخص ضعيفى دزدى مى‏كرد درباره او حدّ را اجرا مى‏كردند، و به خدا سوگند مى‏خورم كه اگر فاطمه دختر محمد دزدى كند دستش را قطع خواهم كرد.(6)

کلیدواژه: پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، بخشش، قریش
منابع:

1.واقدی، محمد بن عمر (م 207)، كتاب المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409ق.، ج2، ص822
2.مقدسی، مطهر بن طاهر(م630)، البدء و التاريخ، مطهر بن طاهر المقدسى (م 507)، بور سعيد، مكتبة الثقافة الدينية،بى تا، ج4،ص234.
3.ابن اسحاق، سیرت رسول الله، ترجمه رفیع الدین اسحاق محمدبن همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران، ۱۳۶۱ ش،ج۲، ص۵۶۱.
4. همان.
5. السيرة النبوية، عبد الملك بن هشام الحميرى المعافرى (م 218)، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا،ج‏2،ص:190
6. الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري (م 230)، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1410، ابن سعد، ج4، ص58

موضوع قفل شده است