جمع بندی چطور می تونیم هر لحظه به یاد خدا باشیم و از او غافل نشیم؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور می تونیم هر لحظه به یاد خدا باشیم و از او غافل نشیم؟

سلام و عرض ادب

خداوند در ایه ی 37 سوره ی نور چنین می فرماید:

رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و البصار

پاک مردانی که هیچ کسب و کار و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز برپاداشته و زکات می دهند و از روزی که دل و دیده ها در آن روز منقلب می شود تر سانند .

ممنون میشم اگر درباره ی اون قسمت از آیه که صورتی کردم توضیح بدید .

و بفرمایید چطور میتونیم مانند این افراد باشیم ؟

چطور میتونیم لحظه ای از یاد خدا غافل نشیم؟

چطور میتونیم هر لحظه یه یاد خدا باشیم؟



ممنونم از لطفتون

خداخیرتون بده

کارشناس بحث : سمیع

رحمت بیکران الهی;266428 نوشت:
سلام و عرض ادب

خداوند در ایه ی 37 سوره ی نور چنین می فرماید:

رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و البصار

پاک مردانی که هیچ کسب و کار و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز برپاداشته و زکات می دهند و از روزی که دل و دیده ها در آن روز منقلب می شود تر سانند .

ممنون میشم اگر درباره ی اون قسمت از آیه که صورتی کردم توضیح بدید .

و بفرمایید چطور میتونیم مانند این افراد باشیم ؟

چطور میتونیم لحظه ای از یاد خدا غافل نشیم؟

چطور میتونیم هر لحظه یه یاد خدا باشیم؟

ممنونم از لطفتون

خداخیرتون بده

کارشناس بحث : سمیع


باسمه تعالی
باسلام
خوشاآنان که الله یارشان بی
که حمدو قل هوالله کارشان بی
خوشاآنان که دائم در نمازند
بهشت جاودان ماوایشان بی(1)
مردان الهی افرادی نیستند که فقط درگوشه خانه بنشینند وعبادت کنند بلکه در دل جامعه هستند و مشغول امور روزمره زندگی و کار وتجارت ،و در عین حال از یاد خدا غافل نیستند
از برون در میان بازارم
وز درون خلوتی است با یارم(2)
برای اینکه هر لحظه به یاد خدا باشیم باید بینش توحیدی خود را قوی کنیم چون در بین علم وعمل آنچه که اصل است و نقش ریشه ای و کلیدی دارد باورهای ذهنی و علم ماست که علم و آگاهی به رفتار وکردار ما جهت خاصی می دهد لذا حضرت رسول(صل الله علیه و اله وسلم )فرمودند:

الْعِلْمُ‏ إِمَامُ‏ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ تَابِعُهُ يُلْهِمُهُ اللَّهُ السُّعَدَاءَ وَ يَحْرِمُهُ الْأَشْقِيَاءَ.(3)
در بینش توحیدی و قرآنی اینگونه نیست که خدا وند فقط ذر آسمان باشد بلکه: ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله(4)
هوالاول والاخرو الظاهر والباطن وهو بکل شی علیم(5)
هو معکم اینما کنتم والله بما تعملون بصیر(6)
بینش توحیدی قرانی به ما می گوید هیچ جایی خالی از حضور حق تعالی نیست
یار نزدیکتر از من به من است
وین عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم(7)
وهمین بینش به ما کمک می کند که ما در میدان عمل چه در محیط خانه و چه محیط بیرون در قعر دریاها و در اوج آسمانها بدانیم که ما در محضر حق تعالی قرار داریم
پی نوشت
1-بابا طاهر عریان
2-اوحدی
3- الخصال ج‏2 ص523
4-بقره 115
5- حدید3
6-حدید4
7-سعدی

با سلام،

در رابطه با تقدم یا تأخر ذکر خداوند بر ذکر بنده ی ذاکر متوجه مطالب ضد و نقیضی شدم، از طرفی در قرآن خداوند میفرماید[=franklin gothic medium]:[=georgia]فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ [=franklin gothic medium]و از طرفی در احادیث داریم که اول خداوند یاد انسان رو میکنه و یاد خداوند در دل انسان معلول یاد خداوند هستش، تا خداوند(بنابر لیاقت انسان یا لطف خودش) یاد دل مارو نکند ما هم عُرضه ی یاد خداوند رو نداریم که این مطلب تقدم یاد خدا بر یاد بنده رو میرسونه که شعر معروفی از حافظ عزیز هم در این باره هست که حضرت میفرمایند:

تا از جانب معشوق نباشد کششی / کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.

متاسفانه احادیثی رو که در باب تقدم یاد خداوند بر یاد بنده از معصومین (ع) نقل شدند رو بِیاد ندارم و فقط یادمه یکیشون از امام باقر (ع) بود.

با سلام و عرض ادب

به این لینک رجوع بفرمایید http://www.askdin.com/thread33445.html

alone boy;433456 نوشت:
با سلام و عرض ادب

به این لینک رجوع بفرمایید http://www.askdin.com/thread33445.html

خیلی ممنونم،تاپیک راجع به ذکر هم بود اما ببخشید من نتونستم از بین اون دو صفحه چیزی راجع به سوالم پیدا کنم. بالاخره اول خداوند یاد دل مارو میکنه یا اول ما یاد خدارو میکنیم ؟آیا معنای یادها در احادیث و آیات باهم فرق می کنه (مثلا یکی از اون هایاد ویژه تری هستش) ؟

در این مسیر با خدمت رسانی به مردم مطمئناً موفق خواهید بود. به سادگی میتونید تجربه کنید.:Gol:

feyz;434772 نوشت:
در این مسیر با خدمت رسانی به مردم مطمئناً موفق خواهید بود. به سادگی میتونید تجربه کنید.:Gol:

درسته، اما بنظر من خدمت گزاری از نوع درستش، یعنی خدمتگذاری که از مصادیق ذکر عملی باشه، معلول ذکر لسانی و البته دلی هستش. بعلاوه اینکه تمام اذکار عملی، خدمتگذاری ها و اعمال نیک بدون ذکر اصلی یعنی نماز مورد قبول نخواهند بود، متاسفانه بعضی با توسل به این شعر سعدی دور هرچی ذکر(یعنی برترین عمل یک انسان) رو خط کشیدند:

[=arial black]عبادت به جز خدمت خلق نیست// به تسبیح و سجاده و دلق نیست

شاید قصد سعدی در اون داستان تاکید بر خدمت خلق بوده و نیت رد عبادت و ذکر رو نداشته اما چه بسیار افرادی که خودشونو با این حرفا گول میزنند و آروم میکنند، خدایی نکرده منظورم برادر عزیزم فیض نیست اما بابت یکی از نزدیکانم که به این عارضه روحی دچار هستش دلم از این قضییه پره و دلم نمیخواد افراد دیگه هم دچار این اشتباه بشند.

از کارشناسان محترم هنوز کسی نیست جواب سوال منو بده(تقدم و تاخر ذکر خداوند) ؟

سلام

چه تکنیکهایی در دین برای عدم فراموشی حضور خداوند توصیه شده است؟

سلام علیکم
اول خداوند ما را یاد می کند و به دل ما می اندازد تا بیادش باشیم! آنوقت ما بیادش می افتیم و آن وقت که بیادش افتادیم یا سویش می رویم و یا به او بی محلی می کنیم!!
شاید به همین خاطر باشد که خداوند را تواب گفته اند و ما را تائب. تواب یعنی خیلی توبه کننده! وقتی ما توبه میکنیم خداوند دو توبه می کند. ابتداء به قلب ما بر می گردد و در ما میل به توبه ایجا می شود و بعد که ما توبه نمودیم، رسما به ما برگشته و توبه ما را قبول می کند!
در همین رابطه تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که وقتی به امام حسین علیه السلام سلام می دهیم، در واقع پاسخ سلام حضرت را می دهیم، زیرا تا حضرت به ما سلام نکند و عنایت به ما نداشته باشد ما به دلمان نمی افتد که به ایشان سلام کنیم!
قصه آن عابد را شاید شنیده باشید که شیطان روزی نزد او آمد و گفت: اینقدر یا رب گفتی لبیکی شنیدی؟ عابد گفت: نه! و همین شد که عبادت را ترک نمود! مدتی بعد صدای هاتفی را شنید که می گفت:
تا ما لبیک نگوییم تو نمی توانی یا رب بگویی!

روح بخش;443366 نوشت:
سلام علیکم
اول خداوند ما را یاد می کند و به دل ما می اندازد تا بیادش باشیم! آنوقت ما بیادش می افتیم و آن وقت که بیادش افتادیم یا سویش می رویم و یا به او بی محلی می کنیم!!
شاید به همین خاطر باشد که خداوند را تواب گفته اند و ما را تائب. تواب یعنی خیلی توبه کننده! وقتی ما توبه میکنیم خداوند دو توبه می کند. ابتداء به قلب ما بر می گردد و در ما میل به توبه ایجا می شود و بعد که ما توبه نمودیم، رسما به ما برگشته و توبه ما را قبول می کند!
در همین رابطه تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که وقتی به امام حسین علیه السلام سلام می دهیم، در واقع پاسخ سلام حضرت را می دهیم، زیرا تا حضرت به ما سلام نکند و عنایت به ما نداشته باشد ما به دلمان نمی افتد که به ایشان سلام کنیم!
قصه آن عابد را شاید شنیده باشید که شیطان روزی نزد او آمد و گفت: اینقدر یا رب گفتی لبیکی شنیدی؟ عابد گفت: نه! و همین شد که عبادت را ترک نمود! مدتی بعد صدای هاتفی را شنید که می گفت:
تا ما لبیک نگوییم تو نمی توانی یا رب بگویی!

وعلکیم الاسلام؛

بسیار از شما برادر روح بخش دوست داشتنیم متشکرم؛ من جسته و گریخته و ناقص در اینباره میدونم و دنبال جواب جامعی بودم که بحمدا... شما لطف کردید و جوابی رو که دنبالش بودم رو دادید.

یه نکته ی دیگه ام اینه که اگر جواب مناسبی به یاد اولیه یعنی یاد خدا بدیم، برای مثال بعد از اینکه خداوند یاد مارو کرد و یاد خودش رو به دل ما انداخت ما هم متقابلا با ذکری، نمازی، عبادتی، ترک معصیتی و... جواب اون یاد اولیه از جانب خدارو بدیم و بی اعتنایی نکنیم شامل حال ذکر ویژه تری از جانب خداوند خواهیم شد و این آیه ی شریفه ی قرآن که خداوند میفرماید: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ به همون ذکر ویژه از طرف خداوند اشاره داره. درسته ؟

MeHraNZO313;443386 نوشت:
وعلکیم الاسلام؛

بسیار از شما برادر روح بخش دوست داشتنیم متشکرم؛ من جسته و گریخته و ناقص در اینباره میدونم و دنبال جواب جامعی بودم که بحمدا... شما لطف کردید و جوابی رو که دنبالش بودم رو دادید.

یه نکته ی دیگه ام اینه که اگر جواب مناسبی به یاد اولیه یعنی یاد خدا بدیم، برای مثال بعد از اینکه خداوند یاد مارو کرد و یاد خودش رو به دل ما انداخت ما هم متقابلا با ذکری، نمازی، عبادتی، ترک معصیتی و... جواب اون یاد اولیه از جانب خدارو بدیم و بی اعتنایی نکنیم شامل حال ذکر ویژه تری از جانب خداوند خواهیم شد و این آیه ی شریفه ی قرآن که خداوند میفرماید: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ به همون ذکر ویژه از طرف خداوند اشاره داره. درسته ؟


جمله «فاذکرونی اذکرکم» یکی از آیات قرآن است و کسی سراغ قرآن می آید که هدایت عام خداوند را لبیک گفته است! حال وقتی به این آیه می رسد هنگام تلاوت آن باید بگوید: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» زیرا خود قرآن به ما دستور می دهد: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ نحل: 98» این پناه بردن به خداوند باید از چه وسوسه شیطان باشد؟ از وسوسه ناامیدی از رحمت خداوند! از این که توفیق تلاوت آیات الهی را رحمت او ندانیم! از این که توجه او را بخودمان متوجه نشویم!
پس وقتی با این حس این آیه را تلاوت می کنی می بینی حقیقت آن در تو تجلی پیدا کرده است و تو با همین تلاوت یاد او نمودی و او به تو عنایت ویژه کرد طوری که آن را در درونت حس کردی! چه کسی برتر از توست؟ کسی که مخاطب خداوند شده است!! عجب مقامی و عظمتی!! دیگر هیچ مشکلی تو را آزرده نمی کند و احساس بی اهمیت بودن نمی کنی! تو را خداوند به بندگی خود پذیرفته است! خدایی که بی نیاز از هر بنده ای است! همه سود این بندگی برای خود بنده است! ولی چون او کریم است میگوید: «تو بنده من هستی و من مولای تو ام! تو به خدمت می کنی و من نیازهای تو را برآورده می کنم!» عجب کرمی دارد این خدا! زبانم الکن و درکم قاصر و رویم شرمگین و ... قلم اینجا رسید سر بشکست!

متعلم;441004 نوشت:
سلام

چه تکنیکهایی در دین برای عدم فراموشی حضور خداوند توصیه شده است؟



سلام علیکم
حس حضور نسبت به خداوند مثل حس حضور نسبت به غیر خداوند است! اصولا رابطه با خداوند دارای مبانی است که این مبانی جدای از دیگر ارتباطات انسانها با یکدیگر نیست!
شما در حضور والدینت اگر پایت را دراز نکردی یعنی به آنها اعلان نمودی من حضور شما را درک می کنم! لذا گفته شده است رو به قبله تخلی صورت نگیرد، آب دهان انداخته نشود، پا به طرف آن دراز نشود، آمیزش سوی آن صورت نگیرد و ... البته این کارها ضروری است و از طرفی خداوند هم همه جا هست! ولی برای این که حس حضور خداوند همیشه باشد برای قبله ارزش خاصی در شریعت اسلامی گذاشته شده است!
همچنین اگر والدین شما دستوری به شما دادند و البته عجله ای هم در انجام آن نداشتند ولی شما در انجام آن سرعت بخرج دادید یعنی برای عنوان آنها و این که واجب الاطاعه هستند، ارزش بالایی را قائل شده اید! به همین خاطر است که نماز اول وقت اینقدر اهمیت دارد زیرا نمازگذار به شش بار «حی» ای که مؤذن می گوید اهمیت قائل شده است!
و بیشتر از همه ترک معصیت می تواند احساس حضور آنچنان تقویت کند که احساس شعفی که بعد از ترک گناه به انسان دست می دهد را نمی توان با هیچ احساس زیبای دیگری مقایسه نمود. این احساس زیبا همان احساس حضور است! وقتی یک شاخه گل میخک فضای اتاقی را متفاوت می کند آن وقت احساس حضور خالق این گل ببین چه تغییری در فضای دل انسان ایجاد می کند!!

سلام . بنظرم تنها چاره کار برای مثل من تازه کار اینه که در هر قدمی که می خوام بردارم ولو سوار اتوبوس شدن باشه باید ببینم با دستورات خداوند در کتاب معظمش هم خوانی داره و یا حداقل منافاتی نداشته باشه . اوائل بنظر غیر عملی می آد .ممکنه شیطون آدم رو گول بزنه بگه بابا ول کن دیگه اتوبوس سوار شدن که این حرف ها رو نداره اما نباید محلش گذاشت. وقتی عادت شد که هر قدم روبا ترازوی دستورات خداوند متعال بسنجیم بنظرم خودبخود یاد خداوند ملکه روح و قلب آدم می شه

سلام علیکم
زماني انسان ميتواند هميشه به ياد خدا باشد كه دو سير و حركت را انجام دهد.

الف - حركت و سير فكري و نظريب - حركت و سير عملي مقوله ((الف)) شامل شناخت خداوند و صفات او و حاكميت بلامنازع و مقتدرانه اراده او بر سراسر هستي است. اين شناخت مبتني بر تفكر، تعقل، مطالعه و تحقيق است. آدمي يك بار براي هميشه بايستي با روش صحيح و منطقي موضوع خدا را براي خود حل كند. وقتي به نتيجهئ مثبت رسيد
- همان گونه كه بزرگان خرد و انديشه رسيدهاند - نسبت و جايگاه خويش و خدا را در صحنه هستي ترسيم نمايد. پس از آن در خواهد يافت كه در جهان حقيقتي بالاتر، ژرفتر و محكمتر از حقيقت نيست. لذا سر بر آستان او ميسايد و همواره ياد او در دل، بر همه چيز غلبه ميكند.
پس ميبايست سير عقلاني و فكري را مبرهن و منطقي انجام دادو شبهات را از دل بيرون كرد، براي اين منظور تفكر منظم و منطقي،
شرطي ضروري است. پيشنهاد ما آن است كه دفتري را به اين كار اختصاص دهيد و يك يك مسائلخود را دربارهئ خداوند نوشته و به حل آن بپردازيد. البته اين دفتر را هيچ گاه نبنديد و همواره آن را گشوده نگاه داريد، چرا كه همواره آدمي نيازمند تغذيهئ فكري و اصلاح و تكامل فكري است. اين مرحله را با مطالعه كتابهاي مفيد در اين زمينه تكميلفرماييد.
در مقوله ((ب)) برنامههايي عملي است كه جان و نفس آدمي را براي نيل به مقصود فراهم ميكند. برخي از آنها عبارت است از:
1- به پا داشتن نماز در وقتهاي معين خود (اقم الصلوه لذكري)
2- توجه كافي به عبادات و انجام صحيح و دقيق آن،
3- دوري از دل مشغولي ها و كارهاي عبث و بيهوده،
4- شركت در مجالس موعظه و نصيحت و ياد خداوند،
5- تلاوت قرآن با تدبر و توجه به معاني،
6- خواندن دعاهاي ماثور با توجه به معاني آنها،
7- ذكر زباني خداوند (مانند لااله الا الا بالله ، سبحان الله ، لا حول ولاقو الله و ...)
منبع: سایت استاد حسین انصاریان

متعلم;441004 نوشت:
سلام

چه تکنیکهایی در دین برای عدم فراموشی حضور خداوند توصیه شده است؟


باسمه تعالی
باسلام
به طور کلی دستوراتی که در شریعت در قالب انجام واجبات و مستحبات و دوری از محرمات و مکروهات آمده برای عدم فراموشی حضور حق تعالی در زندگی می‌باشد .

پرسش:
چطور می‌توانیم هر لحظه به یاد خدا باشیم و از او غافل نباشیم؟
پاسخ:
«خوشا آنان که الله یارشان بی
که حمدو قل هوالله کارشان بی
خوشاآنان که دائم در نمازند
بهشت جاودان ماوایشان بی» (1)
مردان الهی افرادی نیستند که فقط درگوشه خانه بنشینند وعبادت کنند بلکه در دل جامعه هستند و مشغول امور روزمره زندگی و کار وتجارت ،و در عین حال از یاد خدا غافل نیستند
«از برون در میان بازارم
وز درون خلوتی است با یارم»(2)
برای اینکه هر لحظه به یاد خدا باشیم باید بینش توحیدی خود را قوی کنیم چون در بین علم وعمل آنچه که اصل است و نقش ریشه ای و کلیدی دارد باورهای ذهنی و علم ماست که علم و آگاهی به رفتار وکردار ما جهت خاصی می دهد لذا حضرت رسول (صل الله علیه و اله وسلم )فرمودند:

«الْعِلْمُ‏ إِمَامُ‏ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ تَابِعُهُ يُلْهِمُهُ اللَّهُ السُّعَدَاءَ وَ يَحْرِمُهُ الْأَشْقِيَاءَ (3)دانش، پيشواى عمل است و عمل، پيرو آن، خدا آن را به نيك بختان الهام مى كند و تيره بختان را از آن، محروم مى دارد.»
در بینش توحیدی و قرآنی اینگونه نیست که خدا وند فقط ذر آسمان باشد بلکه:
«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَ‏ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليمٌ (4)از آن خداوند است مشرق و مغرب و به هر سو رو كنيد آن جهت از آن خداست، آرى خدا گشايشگر داناست»

«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ‏ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (5)اول و آخر و ظاهر و باطن خداوند متعال است و او به هرچيزى آگاه است»
«هُوَ مَعَكُمْ‏ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصير(6) او با شماست هرجا كه باشيد و خداوند نسبت به آنچه انجام مى‏ دهيد بيناست.

بینش توحیدی قرانی به ما می گوید هیچ جایی خالی از حضور حق تعالی نیست
«یار نزدیکتر از من به من است
وین عجب تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست
در کنار من و من مهجورم»(7)
و همین بینش به ما کمک می کند که ما در میدان عمل چه در محیط خانه و چه محیط بیرون در قعر دریاها و در اوج آسمانها بدانیم که ما در محضر حق تعالی قرار داریم .

و به طور کلی دستوراتی که در شریعت در قالب انجام واجبات و مستحبات و دوری از محرمات و مکروهات آمده، تکنیک هایی برای عدم فراموشی حضور حق تعالی در زندگی می‌باشد .
پی نوشت:
1.بابا طاهر عریان
2.اوحدی
3. ابن بابويه، محمد بن على‏، الخصال‏،ج2، ص523، جامعه مدرسين‏، قم‏، 1362 ش‏.
4.بقره 115
5.حدید3
6.حدید4
7.سعدی



موضوع قفل شده است