آثار شرک به خدا و راه درمان شرک؟؟؟
تبهای اولیه
به قصد تبیین ارزش سؤال کردن:Sham:
شرک به خدا چه آثاری بر ایمان و عمل انسان و بر حیات دنیا و آخرت مان می گذارد؟
آیا بیماری شرک به خدا راه درمان قطعی دارد؟
مشارکت دوستان ...:Gol::Gol::Gol:
بسم الله الذی لا اله الا هو
[=tahoma]
[="]به هر حال دوری از شرک خفی می تواند آدمی را در[/][="] هر حال نجات و رهایی بخشد و از گرفتاری هایی چون افسردگی، سکته و مرگ های آنی حفظ کرده و راه رهایی را به سوی وی بگشاید
برگرفته از روزنامه کيهان
ادامه دارد
[/]
يه سوال داشتم از حضور اساتيد و بزرگواران:
از آنجا كه ريا،يكي از مصاديق شرك خفي است ،چه راهكاري براي خلاصي از اين رذيله ي اخلاقي توصيه شده است؟
شرک عملی (شرک در پرستش) خود مراتب دارد. بالاترین مراتبش که سبب خروج از حوزه اسلام است، همان است که شرک جلی خوانده می شود اما انواع شرک خفی وجود دارد که اسلام در برنامه توحید عملی با آنها سخت مبارزه می کند بنابراین شرک دو گونه است: یکی جلی و دیگری خفی که شرک جلی اقسامی دارد: اول: شرک در خلقت مثل اینکه بگوئیم یزدان خیرها را آفرید و اهریمن شرها را خلق کرد. دوم: شرک در تدبیر عالم مثل اعتقاد به خدای دریا، خدای جنگل و غیره. سوم: شرک در عبادت مانند پرستش بتها، خورشید و غیره.
قرآن کریم به سختی هرسه را رد می کند. در مورد اول می فرماید که جز خدا خالقی نیست و در مورد دوم می فرماید که مدبر واقعی خدا است و علل و اسباب و واسطه ها بدون اذن خدا هیچ کاری نمی توانند بکنند و در مورد سومی می فرماید که غیر از خدا سایر معبودان، دروغین هستند و هیچ نفع و ضرری نمی رسانند یعنی الهه ها و بت ها جهان را اداره نمی کنند به همین جهت لایق پرستش نیستند بلکه هم خالق خدا است و هم مدیر ومدبر او است پس باید فقط او را پرستش کرد. قرب الهی که مطلوب و کمال نهایی انسان است خود درجاتی دارد و حتی کوچکترین عمل اختیاری انسان در صورتی که واجد شرایط لازم باشد تا حدی انسان را به خدا نزدیک می کند. هر یک از انسانها بر اساس میزان و کیفیت اعمال خویش در پیشگاه خداوند درجه یا درجاتی دارند و هر فرد و گروهی در درجه و مرتبه ای قرار دارد، «هم درجات عند الله» آنان در پیشگاه خدا دارای درجاتی هستند چنان که سقوط و دوری از خداوند نیز دارای درکاتی است و کوچکترین عمل به میزان خود انسان را سقوط می دهد و بر این اساس توقف در زندگی انسان معنا ندارد و هر عملی می تواند انسان را به خدا نزدیک یا از او دور کند.
انسان مومن به تبع ایمان به خداوند قرب می یابد. بر این اساس هر قدر ایمان فرد کامل تر باشد و مراتب پایین تر از آن، آمیزه ای از شرک و نفاق خفی و در مراتب مادون قرب، شرک و نفاق جلی نامیده می شود. شرک و نفاق برخاسته از نیتی است که صاحب عمل داشته باشد. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « نیة الشرک فی امتی اخفی من دبیب النملة السوداء علی الصخرة الصماء فی اللیله الظلماء نیت شرک در میان امت من از راه رفتن مورچه سیاه بر روی سنگی صاف در شبی ظلمانی مخفی تر است»
ایمان تنها این نیست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد بلکه یک موحد خالص کسى است که غیر از خدا، معبودى به هیچ صورت در دل و جان او نباشد، گفتارش براى خدا، اعمالش براى خدا، و هر کارش براى او انجام پذیرد، قانونى جز قانون خدا را به رسمیت نشناسد و طوق بندگى غیر او را بر گردن ننهد و فرمانهاى الهى را خواه مطابق تمایلاتش باشد یا نه، از جان و دل بپذیرد و بر سر دو راهیهاى خدا و هوى، همواره خدا را مقدم بشمرد، این است ایمان خالص، از هر گونه شرک: شرک در عقیده، شرک در سخن و شرک در عمل
يه سوال داشتم از حضور اساتيد و بزرگواران: از آنجا كه ريا،يكي از مصاديق شرك خفي است ،چه راهكاري براي خلاصي از اين رذيله ي اخلاقي توصيه شده است؟
رسول خدا صلی الله علیه و آیه فرمود
ان اخوف ما اخاف علیکم الشرک الاصغر قالوا و ما الشرک الاصغر یا رسول الله؟ قال الریا، یقول الله تعالى یوم القیامة اذا جاء الناس باعمالهم اذ هبوا الى الذین کنتم ترائون فى الدنیا، فانظروا هل تجدون عندهم من جزاء ؟! ؛ خطرناکترین چیزى که از آن بر شما مى ترسم، شرک اصغر است اصحاب گفتند شرک اصغر چیست اى رسول خدا؟ فرمود: ریاکارى، روز قیامت هنگامى که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر مى شوند، پروردگار با آنها که در دنیا ریا کردند مى فرماید: به سراغ کسانى که به خاطر آنها ریا کردید بروید، ببینید پاداشى نزد آنها مى یابید»؟
معانی دیگر از شرک خفی
خداوند تبارک تعالی در قرآن می فرماید:
«وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ»[1]
«و بیشتر آنان به خدا ایمان نیاوردند مگر آنکه مشرک باشند»
امام صادق (ع) درباره این آیه می فرماید:
«هو الرجل یقول لو لا فلان لهلکت، و لو لا فلان لأصبت کذا و کذا، و لو لا فلان لضاع عیالی، أ لا تری أنه قد جعل لله شریکا فی ملکه یرزقه و یدفع عنه، قال قلت فیقول لو لا أن الله من علی بفلان لهلکت قال نعم لا بأس بهذا»[2]
«که انسان بگوید اگر فلانی نبود من از بین می رفتم و اگر فلانی نبود چنین و چنان می شدم و اگر فلانی نبود خانواده ام نابود می شد، مگر نمی بینی که او با این حرف ها در ملک خدا برایش شریکی قائل شده که روزیش می دهد و از او دفاع و دفع گرفتاری می کند؟ راوی می گوید: عرض کردم پس بگوید: اگر خداوند به واسطه فلانی بر من منت نمی نهاد از بین می رفتم؟ فرمود: آری، اشکالی ندارد».
و نیز درباره همین آیه، فرمود:
«یُطِیعُ الشَّیْطَانَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ فَیُشْرِکُ»[3]
«ندانسته از شیطان پیروی می کند و بدین سان مشرک می شود»
همچنین امام صادق (ع) درباره این جمله که شرک نامحسوس تر از حرکت مورچه در شب تاریک بر روی گلیمی سیاه است، سؤال شد. حضرت فرمود:
«لا یکون العبد مشرکا حتی یصلی لغیر الله أو یذبح لغیر الله أو یدعو لغیر الله عز و جل»[4]
بنده مشرک نباشد مگر آن گاه که برای غیر از خدا نماز خوانده یا برای غیر خدا ذبح کند و یا برای غیر خدای عزوجل دعوت کند.
رسول خدا (ص) فرمود:
« ای مردم، از شرک دوری کنید، که آن نامحسوس تر از حرکت مورچه است. سپس فرمود: شاید کسی بخواهد بپرسد: ای رسول خدا! از شرکی که نا پیداتر از حرکت مورچه است چگونه دوری کنیم؟ بگویید: بار خدایا! از شرک آگاهانه به تو پناه می بریم و از شرک ناآگاهانه از تو آمرزش می طلبیم.»[5]
[1]سوره یوسف، آیه 106
[2]تفسیر العیاشی، ج 2،ص 200، حدیث96
[3]الکافی، ج 2، ص 397، حدیث3
[4]الخصال، ص 136، حدیث 151
[5]کنز العمال، ج 3 و 4، دارالکتب العلمیه، حدیث شماره 8845
منبع : پایگاه حوزه
سپاس از استاد صدیق و عبدالله گرامی که از مطالبشان لذت بردم
از آثار شرک جهل در رفتار گفتار و پندار است.
شرک آنچنانکه حقیر دیده ام به دو دسته تقسیم میشود 1- شرک در اعتقاد 2- شرک در انتخاب
شرک در انتخاب آن است که فرد به خدا ایمان و توکل دارد ولی برخی مسایل را از حکم الهی ارجح میداند.
مثلا هنگام جهاد بهانه می آورد هنگام کسب روزی به حرام چشم میدوزد و مطامعش را در درجه اول اهمیت قرار میدهد در حالیکه به خدا ایمان دارد. این شرک در حقیقت شرکی است که در اثر ضعف ایمان پدید می آید و فرد فکر میکند آنچه که خدای رحمان برای او توصیه فرموده برای او کفایت نمیکند و مطامعش را سیراب نمیسازد لذا گناه را در فکر و در رفتار و گفتارش شاهدیم.
2- شرک در اعتقاد این است که فرد پناه دیگر غیر از خدا می باید و او هم به خدا و هم به غیر او متوسل میشود و بطور کل خدا را کافی نمیداند.
شرک در انتخاب و شرک در اعتقاد هر دو از یک جنسند و در هر دو مطامع اشخاص در درجه اول اهمیت برایشان قرار دارد و نه حکم الهی.
انسان موحد از منبع فیوضات الهی متنعم میشود که از جمله این نعمات علم است .
لذا از نشانه های شرک جهل در رفتار - گفتار و در پندار اوست.
این جهل بخاطر ریا در پذیرش حکم الهی است (که عبدالله گرامی آن حدیث زیبا و مهم را از پیامبر ذکر کردند در این باره) و ریاکار از منبع رحمت الهی متنعم نخواهد شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آیه فرمود ان اخوف ما اخاف علیکم الشرک الاصغر قالوا و ما الشرک الاصغر یا رسول الله؟ قال الریا، یقول الله تعالى یوم القیامة اذا جاء الناس باعمالهم اذ هبوا الى الذین کنتم ترائون فى الدنیا، فانظروا هل تجدون عندهم من جزاء ؟! ؛ خطرناکترین چیزى که از آن بر شما مى ترسم، شرک اصغر است اصحاب گفتند شرک اصغر چیست اى رسول خدا؟ فرمود: ریاکارى، روز قیامت هنگامى که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر مى شوند، پروردگار با آنها که در دنیا ریا کردند مى فرماید: به سراغ کسانى که به خاطر آنها ریا کردید بروید، ببینید پاداشى نزد آنها مى یابید»؟
یاحق
اما میوه شرک چیست ؟( فعلا فقط دنیوی )
میوه جهل چیست ؟
تعصب زشت است ولی تعصب خوب هم داریم و آن تعصب بر اساس آگاهی است.
خب طبعا مشکرین متعصب و کورند.
کور بمعنی اینکه چشمهایشان را در برابر حقایق میبندند چون دلهایشان خواهان حقایق نیستند.
طبق آیات الهی صفات دیگری هم دارند که از آن جمله خوف و ترسشان است
این خوف بر اشکال ذیل است که
اولا برای اموال و دارائیهایشان میترسند و از ازدست دادنشان خوفناکند
خوف دوم متاثر از احساس نداشتن پناه و ماوا است .
و خوف آخر خوف از مرگ است.
وابستگی به شهوات برایشان هوسهای متنوع می آورد و آنها در برابر هوسها حریصند.
ترحم در حق دیگران و حتی والدین خود ندارند
و مومنین را با اعمال کلامشان آزار میدهند.
و
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَياةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يعْمَلُونَ(البقرة/96)
و آنها را حريصترين مردم -حتي حريصتر از مشرکان- بر زندگي (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهي يافت؛ (تا آنجا) که هر يک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالي که اين عمر طولاني، او را از کيفر (الهي) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست.
یاحق