دلیل بهانه گیری آقایان با کارهای همسرشان

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلیل بهانه گیری آقایان با کارهای همسرشان

سلام خدمت شما
یه سوال داشتم که مشکل یکی از دوستانم هست و من میخواستم از شما کمک بگیرم.

دوستم مدتی هست نامزد کردند.هنوز عقد نکردند. پسری که باهاشون نامزد کردند را خیلی هم دوست داره.ولی یه مشکلی که هست که میگه نمیدونم چطوری برطرفش کنم اینه که میگه: نمیدونم چرا اینقدر بهانه گیری میکنه.مثلا چون راهشون دور هست و میخوان با هم صحبت کنند از طریق چت اینکار را میکنند.بعد میگه اگر روزی من کار داشته باشم و بهش بگم میخوام کارهام انجام بدهم ناراحت میشه و بهش برمیخوره.یا مثلا وقتی هردوتا کار داریم من مثلا میخوام روی کار مدیریتی بکنم و یه مدتی 2ساعتی که حرف زدیم بهش میگم که دیگه قطع کنیم و بریم به کارهامون برسیم که میگه آقا بهش برمیخوره میگه مگه من خودم نمیدونم و فهم و شعورم نمیرسه که تو بهم میگی؟من خودم میدونم کار داریم ولی همه کارهام را به تعویق میندازم برای صحبت با تو .و هروقت هم کاری داشته باشم و یا خوابم بیاد به تو نمیگم که مثلا فلان کار را دارم یا خوابم میاد......
ولی تو اگه خوابت بیاد یا کار داشته باشی به من میگی و یه جوری برای من وقت تعیین میکنی که تا این ساعت حرف بزنیم و ... و این نشون میده به من بی توجه هستی و اصلا من را دوست نداری و ... و شروع میکنه به ناراحتی و حتی دوستم میگه من میفهمم که داره بهانه میگیره. بعد ناراحت میشه و میگه خداحافظی کنیم و من هم چون حوصله بحث اینجوری ندارم خداحافظی میکنم و با این خداحافظی دوباره آقا بهش برمیخوره و میگه من وقتی ناراحتم و میگم خداحافظی کنیم تو هم راحت قبول میکنی و یکمی اصرار نمیکنی که خداحافظی نکنیم و از خدات هست که خدافظی کنیم.!!!!!! ولی دوستم میگه واقعا حوصله بهانه هاش را ندارم.چون راهشون دور هست و از دو شهر متفاوت هستند و میگه بعضی وقتها خودش بهم میگه که من بهانه گیری میکنم و معذرت خواهی میکنه و میگه به بهانه هام توجه نکن.چون ناراحتم و اعصابم خرد هست که کارهامون که سروسامون گرفت ازدواج کنیم و مشکلم اینه که پیشم نیستی و ...

واقعا با این مشکل باید چطوری کنار اومد؟ باید توی برخورد با اینکارها چکار کرد؟ دوستم میگه وقتی مثلا من کار دارم و بهش میگم که کار دارم و حرف نزنیم بهش برمیخوره ولی خودش که کار داره من مراعات میکنم و باهاش تماس نمیگرم که مزاحمش نشم ولی اون هروقت نیاز داره و میخواد حرف بزنه و من مخالفت میکنم که کار داریم ناراحت میشه و میگه به من نگو کار داریم .چون خودم میدونم!!!

لطفا راهنمایی کنید:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

sun;475936 نوشت:
سلام خدمت شما
یه سوال داشتم که مشکل یکی از دوستانم هست و من میخواستم از شما کمک بگیرم.

دوستم مدتی هست نامزد کردند.هنوز عقد نکردند. پسری که باهاشون نامزد کردند را خیلی هم دوست داره.ولی یه مشکلی که هست که میگه نمیدونم چطوری برطرفش کنم اینه که میگه: نمیدونم چرا اینقدر بهانه گیری میکنه.مثلا چون راهشون دور هست و میخوان با هم صحبت کنند از طریق چت اینکار را میکنند.بعد میگه اگر روزی من کار داشته باشم و بهش بگم میخوام کارهام انجام بدهم ناراحت میشه و بهش برمیخوره.یا مثلا وقتی هردوتا کار داریم من مثلا میخوام روی کار مدیریتی بکنم و یه مدتی 2ساعتی که حرف زدیم بهش میگم که دیگه قطع کنیم و بریم به کارهامون برسیم که میگه آقا بهش برمیخوره میگه مگه من خودم نمیدونم و فهم و شعورم نمیرسه که تو بهم میگی؟من خودم میدونم کار داریم ولی همه کارهام را به تعویق میندازم برای صحبت با تو .و هروقت هم کاری داشته باشم و یا خوابم بیاد به تو نمیگم که مثلا فلان کار را دارم یا خوابم میاد......
ولی تو اگه خوابت بیاد یا کار داشته باشی به من میگی و یه جوری برای من وقت تعیین میکنی که تا این ساعت حرف بزنیم و ... و این نشون میده به من بی توجه هستی و اصلا من را دوست نداری و ... و شروع میکنه به ناراحتی و حتی دوستم میگه من میفهمم که داره بهانه میگیره. بعد ناراحت میشه و میگه خداحافظی کنیم و من هم چون حوصله بحث اینجوری ندارم خداحافظی میکنم و با این خداحافظی دوباره آقا بهش برمیخوره و میگه من وقتی ناراحتم و میگم خداحافظی کنیم تو هم راحت قبول میکنی و یکمی اصرار نمیکنی که خداحافظی نکنیم و از خدات هست که خدافظی کنیم.!!!!!! ولی دوستم میگه واقعا حوصله بهانه هاش را ندارم.چون راهشون دور هست و از دو شهر متفاوت هستند و میگه بعضی وقتها خودش بهم میگه که من بهانه گیری میکنم و معذرت خواهی میکنه و میگه به بهانه هام توجه نکن.چون ناراحتم و اعصابم خرد هست که کارهامون که سروسامون گرفت ازدواج کنیم و مشکلم اینه که پیشم نیستی و ...

واقعا با این مشکل باید چطوری کنار اومد؟ باید توی برخورد با اینکارها چکار کرد؟ دوستم میگه وقتی مثلا من کار دارم و بهش میگم که کار دارم و حرف نزنیم بهش برمیخوره ولی خودش که کار داره من مراعات میکنم و باهاش تماس نمیگرم که مزاحمش نشم ولی اون هروقت نیاز داره و میخواد حرف بزنه و من مخالفت میکنم که کار داریم ناراحت میشه و میگه به من نگو کار داریم .چون خودم میدونم!!!

لطفا راهنمایی کنید:Gol:


بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
تشخیص درست نیازمند اطلاعات بیشتری است که طبعا از طریق مشاوره اینترنتی چندان میسر نیست، از اینرو پیشنهاد می شود در صورت امکان به صورت حضوری با یک روانشناس مشورت نمایند.
اما به صورت کلی، به نظر می رسد نامزد ایشان فرد مضطرب، وابسته و مبتلا به احساس نا ایمنی هستند که برطرف نمودن این وضعیت نیازمند مشورت و همکاری با یک روانشناس است. دوست شما نیز لازم است در ایجاد فضای اعتماد و ارامش به ایشان کمک کنند و به ایشان توضیح دهند که درخواستشان نه از روی بی علاقگی و توهین بلکه بخاطر محدودیت فرصت و...است. همچنین لازم است لایه زیرین و عامل بهانه گیریهای ایشان را کشف کنند و متناسب با آن، همدلی کنند و او را به اینده و برطرف نمودن مشکلات امیدوار کنند. طبعا این گزینه که دوست شما، به بهانه بی حوصلگی موضوع را به حال خود رها کنند، ممکن است به پیچیدگی موضوع کمک کند.
یادآوری: عرائض بنده ناظر به فرضی است که مراد شما از نامزدیف نامزدی همراه با محرمیت باشد، در غیر اینصورت هم لازم است از تعمیق ارتباط خودداری شود و هم اینکه تا اطمینان کافی از شایستگیهای وی، از عقد خودداری کنند.

در پناه خدای متعال موفق باشید.

سلام.ببخشید دوستتون از چ طریق باهم آشنا شدن؟؟چون اگه از اینترنت از هم آشنا شده باشن شاید دلیل بهونه جویی هاشون عدم اعتماد ب دوستتون باشه.ب نظر من ب دوستتون بگین وقتی حالشون خوبه و دارن واسه بهونه جویی هاشون عذرخواهی میکنن ازشون بپرسن و دلیل رو بخوان بعد هم با منطق مشکل شونو حل کنن.البته اگر محرم هستند و اگر دوستی هست ک اول و آخرش معلومه... امیدوارم هممون عاقبت ب خیر بشیم.

سلام اول باید مشخص کنید منظور از نامزد چیه اخه متاسفانه این روزا بعضیا به دوستی میگن نامزد.بعدم اینا همش بچه بازیه من اگه جای دوستتون بودم میگفتم هروقت منطق سرت شدوکارات روبه راه شد برای ازدواج ومطمئمن شدی بزرگ شدی به خانوادت بگو با خانوادم صحبت کنن.بعضی وقتا علاقه کورکورانه هستو آدمو فقط بزجر می اندازه.به این جمله ایمان دارم.قطعا دوست شما هوشیارتر ازاین حرفا هستن.:Ebraz Doosti:

شاید میخواد اینجوری بهش زیاد توجه بشه و نوعی لوس کردنه یا میخواد رابطشونو قطع کنه یا فرد احساسی هست و هرجور دوست داره حرف میزنه و ...

موضوع قفل شده است