برای ثروتمند شدن اصرار نکنید !

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برای ثروتمند شدن اصرار نکنید !

برخی از ما آدم‌ها فکر می‌کنیم که اگر دارایی بیشتری داشته باشیم قطعا در وضعیت بهتری چه از نظر دنیوی و چه از نظر اخروی قرار خواهیم گرفت و به همین خاطر به وسائل مختلفی متوسل می‌شویم تا این وضعیت را تغییر دهیم. این در حالی است که در بسیاری از روایات از ما خواسته شده است که در دعاها و در مجموع تلاشمان باید این باشد که آنچه که خیرمان است را مطالبه کنیم. به گزارش ایسنا، آیات 75 و 76 از سوره «توبه» درباره زیاده خواهی افراد بر خلاف خیر و مصلحتشان اشاره می‌کند که در ادامه به متن، ترجمه و حکایتی پیرامون آن اشاره می‌شود:

متن آیه: «وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ ( 75 ) فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ» ترجمه آیه: بعضی از آنها با خدا پیمان بسته بودند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزی دهد، قطعا صدقه خواهیم داد و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود (75) اما هنگامی که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچی کردند و روی برتافتند(76)

حکایتی پیرامون زیاده خواهی آدمی: مسلمان فقیری از مدینه (‌ثعلبه بن حاطب)‌ از پیامبر(ص) درخواست کرد تا دعا کند خداوند او را ثروتمند کند. آن حضرت فرمود: مال اندکی که شکرش را ادا کنی بهتر از مال زیادی است که از عهده‌ شکرش برنیایی. ثعلبه گفت: اگر خدا عطا کند، همه‌ حقوق واجب آن را خواهم داد. پس به دعای آن حضرت، ثروتش افزون شد تا آنجا که دیگر نتوانست در نماز جمعه و جماعت شرکت کند. وقتی مامور گرفتن زکات نزد او رفت، وی به آن مامور گفت: ما مسلمان شدیم که جزیه ندهیم. فخر رازی می‌گوید: ثعلبه از کار خود پشیمان شد و زکات خود را نزد پیامبر (ص) آورد، ولی آن حضرت نپذیرفت.

آری، انسان نمی‌داند صلاح و خیرش در چیست، لذا گاهی با اصرار، چیزی را می‌خواهد که به زیان اوست، پس باید به داده‌های خدا قانع بود.

http://armandaily.ir

برچسب: 

باسمه تعالی
باسلام:
آنکس که توانگرت نمی گرداند/ او مصلحت تو از تو بهتر داند(1

در تفسیر نور ذیل آیه 75 سوره توبه آمده است که:
انسان نمی داند صلاح و خیرش در چیست؟لذا گاهی با اصرار چیزی را می خواهد که به زیان اوست.پس باید به داده های خدا قانع بود

شبیه آیه 75 سوره توبه که مربوط به عهدشکنی ثعلبه بود در سوره اعراف آمده:

دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحاً لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ(2)فلما اتاهم صالحاً جعلا له شرکاء(3)
زن و شوهری عهد کردندکه اگر خدا فرزند شایسته ای به آنان بدهد شکرگزار او باشند اما چون صاحب فرزد صالحی شدندبرای خدا شریک قائل شدندو پیمان را از یاد بردند

بنابراین اگر لیاقت و ظرفیت نباشد نعمت های الهی برای انسان نقمت می شود.و مالی ارزشمند است که عامل سقوط نگردد. که دلبستگی به دنیا انسان را بدفرجام می کند.

پی نوشت:
1- سعدی ،گلستان
2- اعراف 189
3- اعراف 190

سلام
يعني دعا براي توسعه ي روزي نكنيم؟
يابراي توسعه ي روزي تلاش نكنيم؟
يا به اين فكر كنيم كه آدم يا ثروتمند ميشه يا مومن؟بنابراين ثروت گريزي كنيم
يا به آن چه هست راضي باشيم و تلاش نكنيم؟
من تو عرفان مشكل دارم!!!
يعني چي؟بين علم بهتر است يا ثروت گير بوديم حالا مي گيم دين بهتر است يا ثروت؟
يا شايدم تو اين وضع گروني به شما فشار نيومده؟
بچه ي جوون دارين يا خودتون جوون هستين؟
آرزو دارين حداقل پول اجاره ي يه خونه ي ساده داشته باشين؟
اساتيد بزرگوار يكم از اون بالا به ما خورده ريزها نگاه كنين و به جاي زود بستن مطلب جواب بدين؟
به جرم پارتي نداشتن تا حالا بي كار بودين؟ يا ...
چه مي دونم
من گداي دولت نيستم بهم كار بدين تا نون بازوي خودم رو بخورم نه بيشتر!
قربون خدا برم
تا ده سال ديگه ام اگه خدا بخواد تو همين جايي كه هستم مي مونم اما تو رو به خدا نگين دردمو به خدا نگم...

ثروت ( منظورم از ثروت فقط مادیات هست - پول خونه زمین ماشین و ..... ) چیز بدی نیست ، به شرطی که ازش درست استفاده بشه ، میشه ثروتمند بود و به بهشت رفت اما اینکه آدم خودش رو کنترل کنه و جوگیر نشه خیلی حرفه...

باده پر خوردن و هشیار نشستن سهل است **** گر به دولت برسی مست نگردی مردی

ولی یه کارشناس اعتقادات میگفت ثروت برای همه دل مشغولی میاره و آرامش فکری رو از آدم میگیره ، ربطی هم به مومن و غیر مومن نداره...

نظر شخصی خودم اینه که خیلی دوست دارم ثروتمند باشم ، یعنی همه اش رو خودم با تلاشه خودم به دست بیارم ، و امیدوارم اگر روزی ثروتمند شدم ، عقلم فقیر نشه...

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام..

Im_Masoud.Freeman;400512 نوشت:
و امیدوارم اگر روزی ثروتمند شدم ، عقلم فقیر نشه...

بحث بسیار دامنه داری خواهدبود و اما احتمالا ثروت نیز بر دو نوع خواهدبود :

1 ثروت معنوی یا علمی..
2 ثروت مادی یا مالی..

1 ثروت معنوی بازیرمجموعه های علم و دانش و شعور و فرهنگ و تمدن و فهم و .. و ازاین قبیل ثروتها که احتمالا با چشم ظاهری نیز قابل روئت نخواهندشد و اگر یک انسان عالم و دانشمند و یا یک انسان با فرهنگ و شعور از کنار شما عبور نماید شما به هیچ عنوان نخواهید فهمید که او یک دانشمند یا متخصص و جراح قلب میباشد یا خیر .. {لطفا آشنایی یا شهرت فرد دراینجا لحاظ نگردد}

2 ثروت مالی که در ظاهر و با چشمان معمولی انسان قابل دیدن میباشند ازقبیل لبای و پوشاک شیک و گرانقیمت یا اتومبیل و شرکت و خانه و کارخانه و .. و ازاین قبیل اجناس که داشتن اینها هم هیچ ربطی به فهم و درک بالای یک شخص نخواهندداشت کمااینکه انسانهای تازه بدوران رسیده که در فرهنگ آپارتمان نشینی {و البته بیشتر اوایل کار} آسایش همسایه های خود را سلب نموده بودند و یا هم اینک پشت رل اتومبیلهای گرانقیمت نشسته و ظرفیت رانندگی متشخصانه یا یک نصیحت کوچک را ندارند دلیل این ادعا خواهندشد..

ثروت معنوی از محدود هدایای خالق و آفریدگار است که احتمالا جهت تکامل و البته به رایگان دراختیار انسان قرار داده شده یا به انسان بذل و بخشش گردیده است {والبته فقط در اوایل خلقت و دقیقا همان زمانی که اولین انسان خلق گردید به رایگان به انسان اعطا گردید که بعداز آن باید توسط خود انسانها و با تلاش و کوشش خود انسانها بدست آید که البته این در مورد همه ثروتها و قدرتهای انسان صدق خواهدنمود}

ثروت مادی نیز که میتوان آنرا از زیرمجموعه های ثروت علمی و عقلی انسانها برشمرد احتمالا در راستای راحتی خود انسانها در داد و ستد اختراع گردیده {که البته اعتقاد شخصی خودم میگوید این ثروت قبل از اختراع پول خلقت یافته که با اختراع پول نظم و انضبات و بلکه هدفی بهتر پیدا نموده و بلکه به اوج خود رسیده و البته زمان تقریبی زایش ثروت مالی یا مادی نیز از همان زمان آغازین خلقت انسان آغاز گردید و شاید دقیقا از همان زمانی که حوای خیالی سیبی خیالی را به آدم خیالی خود بذل و بخشش نمود و در ازای آن بذل و بخشش درخواستی را از ایشان نمودند که این احتمالا معامله ای بود پایاپای یا مساوی که دارایی مالی را بده و دارایی معنوی را بدست بیاور که حوا سیبی را داد و شهرت بدست آورد که البته روش خوبی هم خواهدبود اگر دیدگاهها به این سمت سوق پیدانمایند که ثروت مالی تا چه اندازه میتواند در پیشرفت انسانها و حتی ادیان و مذاهب مفید واقع گردد}

بنابراین بله این گفته کاملا صحیح میباشد که انسانها یا باید ثروت علم و عقل و شعور و فهم و درک را خیلی زیاد داشته باشند یا برعکس .. ثروت پول و مادیات را .. حالا چرا ..؟؟ بماند شاید خواست و اراده خالق بزرگ چنین بوده که دو متضاد در زیر یک سقف نگنجند و البته این جدا از استثنائات خواهدبود که استثنائات همیشه و همه جا وجود دارند و خواهندداشت ..

البته این نیز اضافه گردد که ثروت معنوی و ثروت مالی اگر چه دو متضاد و مخالف یکدیگراند اما لازم و ملزوم یکدیگر هم خواهندشد مانند زن و مرد که اگر این زن و مرد بسیاری از پارامترهای مثبت را داشته باشند یا بهم بخورند {مانند سن و سال یا همزبانی یا هم اعتقادی یا نامحرمی یا بسیاری مشابهات و مشترکات دیگر} در کنار یکدیگر و با اینکه دو جنس همنوع {انسان} خواهندبود اما مخالف یا متضاد یکدیگر هم خواهندبود اما ثمره همه این اختلافات میشود تولید یک موجود زیبا و محبوب بنام فرزند که این فرزند از بزرگترین و محبوبترین مخلوقات خاص خداوند خواهدبود .. {هرچند در بزرگسالی جانی ترین جنایتکار روی زمین هم گردد اما در نوزادی و کودکی دربین همه انسانها و مخصوصا والدین و آشنایان و مخصوصا نزد خالق خود محبوبترین خواهدبود}

در مورد اصرار برای ثروتمندی هم بله جناب سادات و سمیع کاملا صحیح و درست فرمودند و بلکه اصرار زبانی از خداوند برای ثرتمند شدن یک اشتباه بزرگ خواهدشد و بلکه برعکس نمیدانم چه سری ست که ثروت را از فرد متقاضی دور هم خواهدنمود و به عقیده من برای ثروتمندشدن باید یک سری پارامترهایی را وضع و درنهایت رعایت یا اجرا نمود که کار چندان آسانی هم نخواهدبود اما جواب میدهد و البته جای سوال هم دراینجا خواهدبود که چرا ما میبینیم انسانها یا کشورهای بسیاری متاسفانه از ثروت سرشار مالی برخوردار میباشند که برعکس .. درمقابل شعور و فرهنگ و تمدن بسیاری از انسانها یا ملل و مذاهب دیگر حرفی برای گفتن ندارند ..؟؟
آیا دلیلش همین دلایلی ست که عرض کردم یعنی ..؟؟

یعنی والبته بگانم پاسخ در متن سوال نهفته خواهدبود بهمان دلیل که باید پاسخ داد انتشاراتی ها چرا متولد شدند ..؟؟

چرا روز بروز ثروت مالی ما مردم ایران در حال کاهش هست یا بود ..؟؟

واقعا چرا و آیا این تحریمها و گرانی ها و کم شدن قدرت خرید و کم شدن ثروت مالی بین ما مردم هیچ ربطی به این موضوع یا برداشت شخصی ندارد یا نخواهدداشت که چون ثروت معنوی یا علمی ما مردم ایران و خاصه فرزندان ایران زمین روز بروز درحال افزایش است ..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و آیا با درنظر گرفتن این واقعیت که خودم به آن معتقدم که ابتدا ثروت معنوی یا علمی خلق گردید و پشت سر آن ثروت مالی ..
و آیا با توجه به قوانینی که درجهان وضع گردیده و منجمله قانون فراز و نشیبها .. ؟؟ آیا روز خوشبختی ما ملت و دولتهای ما بسیار نزدیک نخواهدبود ..؟؟
روزی که در آن نه خبری از فقر و مشکلات مالی و نه خبری از کمبود فرهنگ و علم و معرفت در بین ما مردم و نحوه برخوردهایمان بایکدیگر نباشد ..؟؟

و البته و گذشته از این سوال یا سوالات و علیرغم این بحث شاید تلخ و شاید شیرین علمی یا عاطفی ، باید معترف گردید و بلکه قبول و باور نمود که یک انسان یا یک خانواده یا یک جامعه یا یک تفکر یا یک ایده و دیدگاه برای آنکه بتوانند رشد و پیشرفت خوبی نمایند و بلکه درجهت تکامل و پیروزی و رفاه و امنیت خود و ملت و عزیزان خود و بخوبی گام بردارند نیازمند این دو ثروت و البته به یک اندازه خواهندبود که نبود هریک ، سبب نابودی یا فلج دیگری و درنهایت نابودی یا فلج خود نیز خواهد شد ..

[=Times New Roman]

[=arial, helvetica, sans-serif]{{وآسمان را برافراشت وترازو را گذاشت تا مبادا از اندازه در گذريد}}

{{سوره ارحمن.آيات7و8}}

{باسپاس}


در مورد اصرار برای ثروتمندی هم بله جناب سادات و سمیع کاملا صحیح و درست فرمودند و بلکه اصرار زبانی از خداوند برای ثرتمند شدن یک اشتباه بزرگ خواهدشد و بلکه برعکس نمیدانم چه سری ست که ثروت را از فرد متقاضی دور هم خواهدنمود و به عقیده من برای ثروتمندشدن باید یک سری پارامترهایی را وضع و درنهایت رعایت یا اجرا نمود که کار چندان آسانی هم نخواهدبود اما جواب میدهد و البته جای سوال هم دراینجا خواهدبود که چرا ما میبینیم انسانها یا کشورهای بسیاری متاسفانه از ثروت سرشار مالی برخوردار میباشند که برعکس .. درمقابل شعور و فرهنگ و تمدن بسیاری از انسانها یا ملل و مذاهب دیگر حرفی برای گفتن ندارند ..؟؟
آیا دلیلش همین دلایلی ست که عرض کردم یعنی ..؟؟
عذر مي خوام لطفا پارامترهاشو ذكر كنين!!

سلام
پس تکلیف " فقر دیوار به دیوار گناه " چی میشه ؟
به نظر من بنده می تونه از خداوند بپرسه یا حتی مطالبه کنه ک چرا به اون مال و ثروت مادی نداده ؟ و اگه پاسخ های بالا رو بشنوه به نظر من قانع کننده نخواهد بود .
به همون اندازه که مال میتونه مشغله فکری بیاره ، فقر بیشتر این کار رو می کنه .
به نظر من کمبود مال و منال بیشتر از داشتن مال و منال باعث دوری از خداوند میشه { این رو توی زندگی خودم و دیگران به عینه دیدم )
؟

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام..

فضه الزهرا;401445 نوشت:
عذر مي خوام لطفا پارامترهاشو ذكر كنين!!

چشم {و البته پاسخ جامع و کامل شما باشد در وقت مقتضی که انشاا... همه شبهات و سوالات احتمالی شما یا عزیزان دیگر را در حد توان پاسخگو گردد..انشاا...}

{باسپاس}[/]

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام ..

پریشان;401466 نوشت:
سلام
پس تکلیف " فقر دیوار به دیوار گناه " چی میشه ؟
به نظر من بنده می تونه از خداوند بپرسه یا حتی مطالبه کنه ک چرا به اون مال و ثروت مادی نداده ؟ و اگه پاسخ های بالا رو بشنوه به نظر من قانع کننده نخواهد بود .
به همون اندازه که مال میتونه مشغله فکری بیاره ، فقر بیشتر این کار رو می کنه .
به نظر من کمبود مال و منال بیشتر از داشتن مال و منال باعث دوری از خداوند میشه { این رو توی زندگی خودم و دیگران به عینه دیدم )
؟

البته خوب بود که قبل از طرح هر سوال یا شبهه در مورد دیدگاه حقیر درمورد فقر و ثروت ، ابتدا نگاه کوتاهی مینمودید به وبلاگ حقیر که تماما در مورد فقر و ثروت بحث نموده و ..

و بعد از آن اگر شبهه یا سوالی بود در این سایت و درهمین قسمت مطرح مینمودید تا پاسخ دهم اما با اینحال چشم بازهم در این مورد و دراین سایت و در این قسمت هم مطالب جدیدی در این زمینه دارم که علیرغم احتمال خارج شدن از باورهای فعلی بازهم آنها را نیز منعکس خواهم داد تا شاید نظر شما یا تعدادی از عزیزان مخالف این دیدگاهها کمی تا حدودی تغییر نماید که راه بدست آوردن ثروت کدام است و ..
و اما و فعلا و تا فرارسیدن زمان مناسب برای نوشتن،توجه شما را به قسمتهای مختلف وبلاگ {ذیل متن امضا} و مخصوصا داستان فقر این وبلاگ جلب مینمایم..

{باسپاس}[/]

[=times new roman]برترین ثروت=سلامتی
امادرموردثروت مادی بایدتوکل ودعاداشت وتلاش کردامانه اینکه بخوای همه چیزوزیرپامون بذاریم حلال وحرومومخلوط کنیم تاثروت به دست بیاد!اگه توجامعه ماچشم وهم چشمی وتجملات کم بودثروتمندان به فقراکمک میکردن دادن خمس وزکات و...میدادیم الان وضع جامعه بهترازاین بودکسی که قانع است وزیاده خواه نیست چندان زندگی براش سخت نمیگذره امابه قول یکی ازکاربران که مادونوع ثروت داریم بایددرکسب اون ثروت معنوییه حریص تربود

حکمت328-وظیفه ی سرمایه داران =هماناخدای سبحان روزی فقراءرادراموال سرمایه داران قرارداده است ،پس فقیری گرسنه نمی ماند،جزبه کامیابی توانگران،وخداوندازانان درباره ی گرسنگی گرسنگان خواهدپرسید.

حکمت475=ارزش قناعت=قناعت مالی است که پایان نمی پذیرد.

فضه الزهرا;400294 نوشت:
سلام
يعني دعا براي توسعه ي روزي نكنيم؟
يابراي توسعه ي روزي تلاش نكنيم؟
يا به اين فكر كنيم كه آدم يا ثروتمند ميشه يا مومن؟بنابراين ثروت گريزي كنيم
يا به آن چه هست راضي باشيم و تلاش نكنيم؟
من تو عرفان مشكل دارم!!!
يعني چي؟بين علم بهتر است يا ثروت گير بوديم حالا مي گيم دين بهتر است يا ثروت؟
يا شايدم تو اين وضع گروني به شما فشار نيومده؟
بچه ي جوون دارين يا خودتون جوون هستين؟
آرزو دارين حداقل پول اجاره ي يه خونه ي ساده داشته باشين؟
اساتيد بزرگوار يكم از اون بالا به ما خورده ريزها نگاه كنين و به جاي زود بستن مطلب جواب بدين؟
به جرم پارتي نداشتن تا حالا بي كار بودين؟ يا ...
چه مي دونم
من گداي دولت نيستم بهم كار بدين تا نون بازوي خودم رو بخورم نه بيشتر!
قربون خدا برم
تا ده سال ديگه ام اگه خدا بخواد تو همين جايي كه هستم مي مونم اما تو رو به خدا نگين دردمو به خدا نگم...

باسمه تعالی
باسلام و تش
کر از سوالی که مطرح فرمودید:
عرض نکردیم که برای ثروتمند شدن و یا توسعه رزق و روزی دعا نکنید بلکه در مجامع روایی ما ادعیه ای برای توسعه رزق وروزی وجود دارد ، پس معلوم می شود که این امر مطلوب است و انسان تا می تواند باید کار و تلاش کند و درکنارش هم از حق تعالی در خواست رزق و روزی بنماید.تا نه تنها خود محتاج دیگری نباشد بلکه بتواند دست دیگران را نیز بگیرد.

و لکن بحث این است که اگر ما درحد خود سعی و تلاش کردیم و دعا هم برای توسعه رزق و روزی خود نمودیم و تمام شرایط به ظاهر مهیا بود،ولکن باز هم آن طور که باید و شاید،در جهت مادی ترقی نکردیم ،بدانیم که پشت پرده مصلحتی بوده که ما از آن بی خبریم.
موفق باشید.

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام مجدد..

فضه الزهرا;401445 نوشت:
عذر مي خوام لطفا پارامترهاشو ذكر كنين!!

پریشان;401466 نوشت:
سلام
پس تکلیف " فقر دیوار به دیوار گناه " چی میشه ؟
به نظر من ، بنده می تونه از خداوند بپرسه یا حتی مطالبه کنه ک چرا به اون مال و ثروت مادی نداده ؟ و اگه پاسخ های بالا رو بشنوه به نظر من قانع کننده نخواهد بود

پارامتر خواستید .. گفتم چشم ..
شما هم که فرمودید ..

ابتدا اگر شما دو دوست بزرگوار مایل بودید به این سوال نیز پاسخ دهید تا من بیش از این بدانم که با چه فکر و دیدگاه و بلکه سطح فکر و دیدگاهی میخواهم بحث نمایم {بلکه بحث درست و حسابی نمایم ..؟؟}

ابتدا بگویید شما بکدامیک معتقد میباشید ..؟؟

1 منشاء بیماری های جسمی ، بیماری های روحی میباشند ..؟؟
یا خیر و بلکه ..
2 منشاء بیماریهای روحی .. بیماریهای جسمی خواهندبود ..؟؟

البته میتوانید آنچه که مشهور میباشد یا شنیده اید را بگویید یا میتوانید آنچه را که خود نیز بدان معتقدید {البته با ذکر دلیل} بیان نمایید ..؟؟
{ابتدا منتظر پاسخ شما میباشم..}

{باسپاس}[/]

سلام ...
من...
هم مدت زمانیهایی خیلی خیلی پولدار بودم ...
هم مدت زمانهایی پولدار بودم ...
هم مدت زمانهایی بی پول بودم ...
هم مدت زمانهایی خیلی خیلی بی پول بودم ...

در زمانهایی که مرفه و پولدار بودم ..... کمتر دلم با خدا بود ... کمتر ناشکری میکردم ... مغزم سالم تر بود ... فکرها و اندیشه های مسموم سراغم نمیومد ... با مردم مهربان تر بودم و بیشتر بهشون کمک میکردم ........... کمتر خلف وعده میکردم .
در زمانهایی که بی پول بودم .. خیلی بیشتر با خدا بودم ... بیشتر ناشکری میکردم ... مغزم ناسالم بود .... فکرها و اندیشه های مسموم سراغم میومد .... با مردم میخواستم دعوا کنم ... بیشتر خلف وعده میکردم .

الان هم فکر نکنم کسی بخواد پولدار بشه ... اگر کسی بتونه از پسه خرج خودش بربیا شاه کار کرده ...

سلام
روح و جسم اون قدر به هم مرتبط نيستند كه تمام دردهاي جسماني به خاطر دردهاي روحاني باشه
بلكه از هم ديگه تاثير متقابل مي گيرن و بر هم تاثير مي گذارن و گاهي يكي به خاطر ديگري بيمار ميشه

[="DarkSlateBlue"]بنام او

سلام مجدد..

اول :
ابتدا یک عذرخواهی بدلیل غیبت طولانی که علتش 1 اول خرابی کامپیوتر و 2 بعد هم قطع ارتباط با ایمیل {جیمیل} که همچنان نیز ادامه دارد {و اگرکسی راه حلی دارد لطفا راهنمایی بفرماید که چگونه میتوانم وارد ایمیل خود شوم} و 3 و بعدهم فراموشی رمزعبور و .. و فعلا همینتقدر هم کافی ست و کفایت مینماید که شمابزرگواران حقیر را عفونمایید..

دوم و مهم :
{بحث روح بحث بسیار پیچیده و حتی فراتر از ذهن من و امثال من بوده و خواهدبود که من به شخصه و فعلا و بدلیل عدم اطلاعات جامع و کامل در این مورد قدرت ورود به بحثش را نخواهم داشت و من دراینجا فعلا و فقط برداشت آزاد خودم را بیان خواهم نمود از آنچه که تاکنون پیرامون و اطراف ذهن و زندگی ام مشاهده و ملاحظه و تحقیق و تفکر نموده ام و کاری هم فعلا به قدرتهای بسیار فراتر از ذهن امروز یا بعبارتی دیگر،عجیب و غریب انسان یا درون ذهن انسان نداشته و نخواهم داشت که آیا این قدرتها از ذهن و جسم انسان منشاء گرفته و میگیرند که صانع آنها را فعلا غیر فابل دسترسی نموده {یا برای همگان فعلا غیرقابل دستیابی و استفاده اند} یا این قدرتها از موجود ناشناخته ای بنام روح که مادی هم نباشد و در لحظه آزادی وسعتش به وسعت یک سیاره یا ستاره یا فراتر از آن خواهدرسید ، منشاء گرفته و خواهندگرفت و اینکه فضای اطراف ما یا بالای سر ما آکنده از زندگی هایی ست که امواج مادی یا ضد مادی تشکیل دهنده آنها بوده اند و لذا ..؟؟}

لذا ..

فضه الزهرا;406012 نوشت:
سلام
روح و جسم اون قدر به هم مرتبط نيستند كه تمام دردهاي جسماني به خاطر دردهاي روحاني باشه

لذا و براساس همین مقدار اطلاعات ناقص .. علیرغم مخالفت با قسمت نخست فرمایش شما .. قسمت انتهایی صحبت و نظرتان را کاملا میپذیرم که حتی چیزی فرارتر و بیشتر از این که دردهای جسمانی اصلا از روح منشاء نمیگیرند که طبق آیات مقدس قرآن و نشانه های موجود دراین آیات کاملا برعکس..جسم باعث بیماری روح میگردد و ..

لطفا به ادامه بحث توجه فرمایید :
...
..
...

{ابتدا قبل از ورود به بحث یا اثبات باور و اعتقادم که خلاف اعتقاد کنونی ست باید عرض نمایم که خود حقیر به شخصه به این باور معتقد شده ام که روح نمیتواند منشاء بیماری برای جسم گردد .. حالا سوالم از محضر اساتید و کارشناسان این سایت این میباشد که آیا این برداشت یا اعتقاد درست میباشد یا خیر ..؟؟ چرا ..؟؟}

{لطفا اگر مخالف با بحث اصلی تشخیص داده شد یا میشود این بحث یا سوال {ازقسمت و ارسال نخستین با پاسخ سایر دوستان} ارجاع داده شوند به یک تاپیک مستقل تا در موردش بحث و تبادل نظر بیشتری صورت گیرد و دوستان شرکت کننده دراین موضوع نیز میتوانند برای دریافت کامل این پاسخ یا پاسخهایی از این دست {که چرا ما فقیریم یا چرا مدتهاست که بر فقرهای ما افزوده میشود یا چرا نباید برای ثروتمندی خود اصرار بورزیم یا رابطه بین اعتقادات و اخلاق و گناه و دارایی ها و ثروتها و نعمات} به آدرس جدید مراجعه نمایند..درغیر اینصورت بحث را در همینجا دنبال نماییم}

{باسپاس}[/]

پس تكليف بيماري هايي مثل افسردگي چي ميشه؟؟

سلام

خب حالا یه دعایی نمازی که خیلی خیلی موثر برای افزایش رزق و روزی باشه بگین لطفا یا دولت حضرت ابراهیم که معروف هست بفرمایید حضرت ابراهیم چیکارا میکردند که اینقدر ثروتمند بودند؟

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام مجدد..

فضه الزهرا;418245 نوشت:
پس تكليف بيماري هايي مثل افسردگي چي ميشه؟؟

متاسفانه من زیاد سررشته ای ندارم اما بگمانم این نوع بیماری ها هم از ذهن یا جایگاه مغز آدمی سرچشمه یا منشاء میگیرند یا میایند که آنهم باز جسمی بشمار خواهند آمد چون مغز و سر و ذهن بازهم به تن و جسم ربط دارند و مربوط میشوند..

{فعلا}[/]

با سلام حس میکنم بعضی از دوستان میگن چون احتمالا جنبه نداریم برای ثروت و با وجود ثروت از یاد خدا غافل میشیم پس ثروتمند نشیم و به چیزی که هستیم راضی باشیم دین ما مخالف این حرفه صد در صد قران که همه میدونیم گفته تا تغییر نخواین تغییری رخ نمیده اگه فرضا مصلحتی هم مطرح باشه به خاطر این که فرد (تغییر) لازم رو در خودش ایجاد نمیکنه خدا بهش نمیده پس اگه تغییر صورت بگیره مصلحتی برای ندادن نعمت ها نیست بیایم دعا کنیم که : پروردگارا ! به ما ثروت با جنبه بده که دست چهار نفر دیگه رو هم بگیریم هوم؟ من که دوست دارم مایه دار باشم شما رو نمیدونم ارزوی من همینه که نوشتم و مطمئنم با کمک خدا میشه بهش رسید با تشکر

قرار شد پارامتر ها رو بگين ها...

[="DarkSlateBlue"]بنام او
باسلام مجدد..

فضه الزهرا;418486 نوشت:
قرار شد پارامتر ها رو بگين ها...

pargaj;417143 نوشت:
{لطفا اگر مخالف با بحث اصلی تشخیص داده شد یا میشود این بحث یا سوال {ازقسمت و ارسال نخستین با پاسخ سایر دوستان} ارجاع داده شوند به یک تاپیک مستقل تا در موردش بحث و تبادل نظر بیشتری صورت گیرد و دوستان شرکت کننده دراین موضوع نیز میتوانند برای دریافت کامل این پاسخ یا پاسخهایی از این دست {که چرا ما فقیریم یا چرا مدتهاست که بر فقرهای ما افزوده میشود یا چرا نباید برای ثروتمندی خود اصرار بورزیم یا رابطه بین اعتقادات و اخلاق و گناه و دارایی ها و ثروتها و نعمات} به آدرس جدید مراجعه نمایند..درغیر اینصورت بحث را در همینجا دنبال نماییم}

همه باید ببخشید اما معلوم میشود برخی ازدوستان به ریشه کلمات یا خود جمله دقت لازم را مبذول نمیدارند چرا که دراین تاپیک روی سخن از اصرار و پافشاری ست و نه خواستن یا درخواست برای ثرتمندی و کیست که نخواهد ثروتمند شود مگر یا مغزش معیوب باشد یا چیزهایی را دیده یا میبیند که مخالفین نظرش آنرا نمیبینند ، لذا تقاضا و خواهشی که هست این خواهدبود که ابتدا به اصل و ریشه اهداف کلمات و جملات مد نظر نویسنده یا خالق یک اندیشه یا تئوری نیز محبت و توجه گردد .. ممنون

و اما اگر بااینکه متوجه شدید که اصرار و پافشاری با درخواست و تقاضا {بصورت عامیانه} با هم فرق اساسی و بلکه خیلی هم زیاد خواهندداشت بازهم پارامترهای اصرار را طلب مینمایید بازهم چشم و اما بازهم تایید و تاکیدی مجدد که فقط نظرات شخصی ست و نه غیر از آن ..

بنظر من البته .. انسانهایی که برای امری یا چیزی اصرار میورزند احتمالا از متضاد آن امر یا چیز یا موضوع

بسیار ترس و واهمه داشته یا خواهندداشت مثلا یکنفر اصرار میورزد که مرگش عقب بیفتد احتمالا از فرارسیدن مرگش ترس و واهمه دارد حتی اگر دلیل اصرار این درخواست برای دلایل یا اهدف بشر دوستانه یا ثواب باشد مثلا یاری رساندن به انسان یا پدیده یا مخلوقی دیگر که اگر من بمیرم کسانی نیستند که فهم و درک و شعور و بشردوستیشان مثل من باشد یا خدا را آنچنان کوچک و حقیر و ناتوان دیده ام که گمان برده یا میبرم که اگر من نباشم یا بمیرم ..؟؟ دیگر کسی نیست مثلا به همسر و فرزندان من رسیدگی نماید یا شکم و پوشاک و نیازهای آنان را اجابت نماید ..

خوب بنابراین اصرار و پافشاری برای ثروتمندی نقطه مقابل ترس از فقر و تنگدستی ست و معمولا و یا بیش از سایرین ، انسانهای فقیر یا تنگدست اند که ازفقر و تنگدستی ترس و واهمه دارند و .. والبته انسانهایی که ممکن است بنابدلایلی احتمال فقر یا فقیر شدن خودنشان را میدهند مثلا ورشکستگی یا زیر و رو شدن بخت و اقبالشان یا تعویض آن با بداقبالی و بدشانسی ..

بازهم تاکید مینمایم که فقط نظر یا نظرات شخصی خودم را دارم در این بخش و دراین زمینه بیان مینمایم و مهمتر اینکه آنهم فعلا دارم با عجله و بدون بهره از چکنویسهای قبلی و حتی بدون حضور ذهن چندان دراین زمینه و در این لحظه مینویسم بنابراین اشکالات زیاداند و لطفا ضمن بخشودگی حتما آنها را منعکس نمایید .. ممنون

و در پایان یا مقداری مانده به پایان .. اولین و بلکه مهمترین پارامتر که قبلا هم عرض کردم که چندان هم آسان نخواهدبود ..
متاسفانه و هزاربار متاسفانه .. گداصفتی در وجود افرادی ست که هم فقیراند و هم دست و دل باز و بلکه بسیار هم بخشنده. میباشند چرا که پول در دست افرادی که فورا آنرا خرج مینمایند نخواهدماند و ثروت از افرادی که برای بدست آوردنش تلاش نمینمایند یا تلاششان با عملشان یکی نمیباشد {یعنی ازیکطرف برای ثروتمندی تلاش مینمایند یا اصرارمیورزند اما بمحض رسیدن به مقداری پول ، فورا آنرا با گشاده رویی و گشاده دستی هرچه تمام خرجش مینمایند یا بعبارتی ازدستش میدهند} گریزان یا فراری یا متنفر است حتی ..

که حتی حاضر نمیباشند برای رسیدن به معشوق خود قدری خواری و حقارت تحمل نمایند یا بقولی ..بکشند ..

{بهرحال خدا مرا ببخشد اگر باعث گداصفتی آدم دست و دلباز اما نادانی شوم چون اگر دانا و هوشیاربود میفهمید که این نیز گذشتنی ست و بگذرد} {البته اگر اصرار و پافشاری را کناری گذاشته و بلکه در اوج عشق و علاقه مخلصانه بخدا و بلکه بسیارهم خونسردانه فقط تقاضای عادی اش رانماییم}

{اگرسوال یا پیشنهاد یا حتی انتقادی داشتید لطفا تعارف نفرمایید..بفرمایید..

{فعلا}

{باسپاس}[/]

بنام او

باسلام مجدد..

آینده;419600 نوشت:
همه باید ببخشید اما معلوم میشود برخی ازدوستان به ریشه کلمات یا خود جمله دقت لازم را مبذول نمیدارند چرا که دراین تاپیک روی سخن از اصرار و پافشاری ست و نه خواستن یا درخواست یا تلاش برای ثرتمندی و کیست که نخواهد ثروتمند شود مگر یا مغزش معیوب باشد یا چیزهایی را دیده یا میبیند که مخالفین نظرش آنرا نمیبینند {مثلا بی ارزشی مادیات این دنیا درمقابل ثروتهای طولانی تر ارزشی یا آن دنیا} لذا تقاضا و خواهشی که هست این خواهدبود که ابتدا به اصل و ریشه اهداف کلمات و جملات مد نظر نویسنده یا خالق یک اندیشه یا تئوری نیز محبت و توجه نماییم .. ممنون

{{عذرخواهی مینمایم اما ابتدا بگویم که دراین مقدار نوشته یانوشتار ، این حقیر روی سخنم با خودم هم بود لذا اگر تندی بود که نبود امید عفوخواهم داشت که بازهم تاکید مینمایم شخص خاصی مد نظر نبوده که در متن بالا و در همینجا نیز تصحیح گردید ..}}

باری برای ثروتمندشدن پارامترها یا راههای بسیارزیادی ست که هیچیک بهتراز تلاش و البته درکنارش،صبر و بردباری جواب نمیدهند اما اصرار و پافشاری ..؟؟ خداییش اصلا خوب نیست چون طبق تحقیقات و تفکرات من انگار موجوداتی دراین عالم هستند که هر چه ما بیشتر اصرارمیکنیم آنان انگار بیشتر لج میکنند حالا چه قصد و هدفی دارند بماند من درمورد خودم که به این نتیجه رسیدم و البته شاید این مخلوقات از طرف خالق و بنیانگذار این جهان این ماموریت را دارند تا صبر و بردباری را به ما انسانهای کم صبر آموزش دهند البته گفتم که شاید .. {{بهرحال احتمال اینهمه تذکر خداوند درقرآن درمورد صبوری هم شاید دلیلش همین باشد که ما بندگان از خدای خود بت نسازیم که انگار همین الان اگر ما آرزو یا دعایی نماییم یا حتی کفرش را گفتیم همان موقع باید زبانمان لال شود خیر شاید باید مقداری بگذرد تا این سخن یا دعا یا کفر ما از لایه های ایجادشده چندگانه متعددی عبورنماید یا بگذرد تا درنهایت در مورد کفر و گناه اگر مخلوق مسئول گذشت و بخشش نتوانست بخشودگی کفرما را بگیرد یا آن شخص برکفر خود اصرارورزید و آنرا نه بدلایل احساسی ادامه داد درنهایت شاید یک بلایی بسرش بیاید آنهم ابتدا بسیار آرام و یواش که اگر خودش متوجه گردد دیگرکفر نگوید یا نمیگوید و اگر دقت کرده باشید چیزهای بد اگر اصرارشان را بکنیم زودتر انگار اتفاق میفتند یا بسرمان میایند ولی در عوض چیزهای خوب کمتر و دورتر واقعا چرا ..؟؟ آیا جریانی درکار است ..؟؟ جریانش چیه ..؟؟}}
{البته هدفم از این مقدار نوشته یا نوشتار هم همین بود که ازدل بعضی ها در آورده که خدایی نکرده سبب دلخوری شخص خاصی هم نشده باشم فقط همین}

{باسپاس}

ببخشيد من كاملا با شما مخالفم
من از فقر ترسي ندارم اما با تفكر فقرطلبي مخالفم!!!
بعدش هم روزي دست خداست
چه بسيار آدم هايي با خصوصيتي كه شما گفتين هستن و پولدار هم هستن
اين كه گفتين پارامتري دارين و ديدگاه مون رو بگيم منو جلب كرد و فكر كردم مي خواين چي بگين!

بنام او

سلام مجدد..

فضه الزهرا;422819 نوشت:
ببخشيد من كاملا با شما مخالفم
من از فقر ترسي ندارم اما با تفكر فقرطلبي مخالفم!!!

1 مطمئنا مخالفت حق شما و همه ما انسانهاست ..

2 درمورد مبارزه با فقر و فقرطلبی بله حق کاملا باشماست و باید که بشدت با فقر و فرهنگ فقرطلبی مخالفت و حتی مبارزه نمود و دراین مورد باشما موافقم درست فرمودید..
{البته درموردترس ازفقر نمیتوانم چیزی بگویم که آیا باید ترسید یا نبایدترسید چون اگربگوییم نباید ترسید ممکن است بسراغمان بیاید {برای همان آزمایش و امتحان و این حرفها} و اگر هم بگوییم ترس داریم که بازهم ممکن است بسراغمان بیاید..مصداق همان سخن که ترس برادرمرگ است و ازهرچه بترسی بسرت می آید..{البته اگرمرگ را بد بدانیم} .. بنابراین من که خودم واقعا نمیدانم الان چه بگویم}

فضه الزهرا;422819 نوشت:
اين كه گفتين پارامتري دارين ..!

بخشید اما من همان ابتدا هم تاکید نمودم که پارامترهای من اجرا کردنشان کارچندان آسانی نخواهندبود اما خوب دیگه واقعیت همین است که آدمهای دست و دل باز کمتر ثروتمندمیشوند و بلکه ثروت در اثر نگهداشتن و خرج نکردنشان بدست میاید .. {البته نظر شخصی خودم بود شاید برای همگان پذیرفتنی نباشد}

فضه الزهرا;422819 نوشت:
بعدش هم روزي دست خداست

آفرین بر شما که دقیقا درستش هم همین است که انسان متوجه شود همه چیز بدست خود خداست و هیچ برگی هم بی اذن او برزمین نخواهدافتاد و دنیای او پر است از اسرار و رازهای سر به مهر و حل نشده ..

فضه الزهرا;422819 نوشت:
چه بسيار آدم هايي با خصوصيتي كه شما گفتين هستن و پولدار هم هستن

بله شما درست میفرمایید اما من نیز استثنائات را لحاظ نمودم بااینحال بازهم شما درست میفرمایید..

آینده;401273 نوشت:
و البته این جدا از استثنائات خواهدبود که استثنائات همیشه و همه جا وجود دارند و وجود خواهندداشت ..

بااینحال باید درنظر داشت که اگر آدمهایی را میبینیم که دراین چهارچوب نگنجیده یا نمیگنجند به این دلیل است که استثنائات همه جا و همیشه وجوددارند اما نه دراکثریت اما بازهم اگرمنظور خودتان را نقل قول مینمودید بهتر بود بااینحال حق باشماست و گفتم که اینها جزو استثنائات میباشند..

بخش دوم درهمین ارسال:

آینده;401273 نوشت:
یعنی والبته بگانم پاسخ در متن سوال نهفته خواهدبود بهمان دلیل که باید پاسخ داد انتشاراتی ها چرا متولد شدند ..؟؟

{احتمالا این بخش از سخنم بسیار فراتر از برخی فکر و افکار یا انتظارات خودم بود ..؟؟باید ببخشید .. {منظور وجود متضادهای سازش پذیر خواهندبود که همه برای بقا نیازمند یکدیگر میباشیم .. برای مثال یک نویسنده یا یک متفکر برای گسترش تفکر خود نیازمند پشتوانه مالی یا همان انتشاراتی ها خواهدبود و در دیگرسو نیز انتشاراتی ها هم نیازمند یک مغز متفکر و خلاق برای چاپ مطلب یا در واقع جذب مخاطب و فروش و ثروت و بقا خود ..}

سخن پایانی ..

آینده;401273 نوشت:
باید معترف گردید و بلکه قبول و باور نمود که یک انسان یا یک خانواده یا یک جامعه یا یک تفکر یا یک ایده یا دیدگاه خاص برای آنکه بتوانند رشد و پیشرفت خوبی نمایند و بلکه درجهت تکامل و پیروزی و رفاه و امنیت خود و ملت و عزیزان خود و بخوبی گام بردارند نیازمند این دو ثروت و البته به یک اندازه خواهندبود که نبود هریک ، سبب نابودی یا فلج دیگری و درنهایت نابودی یا فلج خود او نیز خواهد شد ..



{{وآسمان را برافراشت وترازو را گذاشت تا مبادا از اندازه در گذريد}}
{{سوره ارحمن.آيات7و8}}

{این آیه برای من مانند برقراری عدالت در حوضه و محدوده دو ثروت مادی و معنوی با گستره بسیار خواهدبود که سرپرستان فرزند نباید به فرزند خود چنان بها و ارزش دهند که فردا درمیان گرگهای جامعه خوردشود و خورده شود {بشکند} و نه چندان بی اهمیت که فردا جذب این گرگان شده و خود گرگ گردد {}

{و اگرمجددا سوال یا مشکلی بود در خدمتم}

:Gol::Gol:

{باسپاس}

به نظر من برای هیچ چیزی اصرار بی خود نباید کرد ولی زیاد در مورد ان چیز دعا کنیم یعنی این گونه که خدایا اگر صلاح می دانی فلان چیز را به من بده .
حتی برای کنکور و قبولی در دانشگاه
شاید خدا بهتر از ان را برای ما بخواهد .
دعای زیاد دلیل بر اصرار زیاد نیست ولی زیاد دعا کنید .اما از خدا به عنوان صاحب و وکیل ما صلاح و مصلحت را به دست خودش بسپارید .
برای ثروتمند شدن هم همینطور زیاد اصرار نباید کرد ولی میتوان زیاد دعا کرد .
التماس دعا

موضوع قفل شده است