۞۞۞ غنچه پر پر ......... سرباز کوچک ۞۞۞
تبهای اولیه
لاله خونين رخ اين آتشين صحرا منم
غنچه عطشان که سوزد بر لب دريا منم
ميبرد همراه قرآن ، سوي ميدانم پدر
چون که عترت را ، بقرآن ، مختصر معني منم
اشک ريزد مادرم ، از ديدن لبخند من
غنچه خندان که شد پرپر درين صحرا منم
من که يا رب ميشدم سيراب ، از يک جرعه آب
کشتة لب تشنة بي شير عاشورا منم
آنکه در دست پدر ، جان داده در ميدان جنگ
پيش چشم مادر غمديده اش ، تنها منم
ختم شد با نام من ، طومار اصحاب حسين
چون به اسناد شهادت ، مختصر امضاء منم
ميرود برني سرم ، تا شام ، همراه رباب
اصغرم ، با اکبر اما همره و همپا منم
کس نکشته کودک ششماهه معصوم را
در شهادت ، يادگار محسن زهرا منم
قلب ثاراله منم ، ز آن قبر من شد سينه اش
آنکه دارد مدفني والاتر از والا منم
هر کسي گريد ( حسانا ) از غم امروز من
خود رهائي بخش او ، از آتش فردا منم
نام شاعر:حبيب چايچيان
يكى از فرزندان امام حسين (ع) كه شير خوار بود و از تشنگى، روز عاشورا بى تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: از ياران و فرزندانم، كسى جز اين كودك نمانده است. نمی ببينيد كه چگونه از تشنگى بى تاب است؟
در زيارت ناحيه مقدسه، درباره اين كودك شهيد، آمده است:
"السلام على عبد الله بن الحسين، الطفل الرضيع، المرمى الصريع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابيه، لعن الله راميه حرملة بن كاهل الاسدى".
" و على ولدك على الاصغر الذى فجعت به"
طفل شش ماهه تبسم نكند پس چه كند
آنكه بر مرگ زند خنده، على اصغر توست
"على اصغر، يعنى درخشانترين چهره كربلا، بزرگترين سند مظلوميت و معتبرترين زاويه شهادت... . چشم تاريخ، هيچ وزنه اى را در تاريخ شهادت، به چنين سنگينى نديده است."
على اصغر را باب الحوائج می دانند،گر چه طفل رضيع و كودك كوچك است، امّا مقامش نزد خدا والاست.
در گلخانه شهادت را
با بالهای ناله که از حال رفته بود
تا پیش چشمهای پدر پر کشیده است
دست سه شعبه ای که به سویش دراز شد
هرگز چنین بهار قشنگی نچیده است
آن سو صدا زدند که سیراب می شود
تیرش ز آه و اشک علی آبدیده است
خون گلوی ملتهبش بر زمین نریخت
این باغ لاله را کس دیگر خریده است
از تکه های حنجره ای خشک و بی رمق
ته مانده غریب صدایش چکیده است
پوشانده بود زیر عبا چون که مادرش
در این لباس تازه علی را ندیده است
عطش طي شد تلظي نه ، تبسم كن بخواب اصغر
لبت خاموش بود اما گذشت از گنبد كردو
زقطره قطره خونت صداي آب اصغر
محاسن دار خون حنجرت كرو خضاب اصغر
كه ديده گل شود بر روي دست باغبان پرپر
كه ديده خون مه ريزد به دوش آفتاب اصغر
زند با ناله خود چنگ بر قلبم رباب اصغر
تو با لبخند گفتي اشك بابا را جواب اصغر
تو روي دست من از تير گشتي كامياب اصغر
اگر چه بر سر دستم شهيد آخرين گشتي
تو از اول شدي بهر شهادت انتخاب اصغر
كه در آغوش ثارالله چشم خويش را بستي ا
به كف چون جان گرفتم تا كنم تقديم جانانت
گلويت را سپر كن تا بگيرم پيش پيكانت
مهيا شو كه سازم در مناي دوست قربانت
تكلم كن تكلم كن بگو من آب مي خواهم
تلظي كن تلظي كن فداي كام عطشانت
ز بي آبي نمانده در دو چشمت قطرۀ اشكي
كه تر گردد لب خشكيدهات از چشم گريانت
ز حجم تيد و حلق نازكت گرديده معلوم
كه خواهد شد جدا از تن سر چون ماه تابانت
مزن آتش مرا تين قدر با لب هاي خندانت
كه تز تير بر خيزد ز سوز حلق سوزانت
شرار تشنگي تا صبح ، بازي كرد با جانت
به تير دوست اي سر تا قدم عاشق تبسم كن
بپر در دامن زهرا و با محسن تكلم كن
گهواره خالی می شود با رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عیسای من قربان بالا رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هر چیز را هر رفتن نا ممکنی را
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]می شد که باور کرد الا رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]یعنی چرا یعنی معما رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای کاش می بردی مرا با چشمهایت
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]یا اینکه می افتاد فردار رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]وقتی که پا در عرصه حق می گذاری
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]علی اکبر لطیفیان
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]يا به دريا خـــبر از حالِ خــرابم بـدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بين گهوارهء پــرپــر شــده تابـم بـدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در دلِ بسترِ خون، رخـصتِ خـوابم بـدهیــد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خــبر از تــشنگی و حـال خرابــم بـــدهــيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کـــمتر از ديدنِ اين صحنه عذابم بدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]که از اين تشنه لبی جام شرابم بدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا به پاس عطش ام، جرعه ای آبم بدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با گل و لهجهء خورشيد جوابم بــدهيد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]او غربت صدای پدر را شنیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شش ماهه ای که سن بلوغش رسیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با بالهای ناله که از حال رفته بود
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا پیش چشمهای پدر پر کشیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دست سه شعبه ای که به سویش دراز شد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هرگز چنین بهار قشنگی نچیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آن سو صدا زدند که سیراب می شود
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تیرش ز آه و اشک علی آبدیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خون گلوی ملتهبش بر زمین نریخت
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این باغ لاله را کس دیگر خریده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از تکه های حنجره ای خشک و بی رمق
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ته مانده غریب صدایش چکیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پوشانده بود زیر عبا چون که مادرش
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در این لباس تازه علی را ندیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گهواره بی دلیل به خود تاب می دهد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این بستر بدون علی خواب دیده است
سلطان کربلا چو تمنای آب کرد
دشمن به تیر حرمله او را جواب کرد
ناخورده آب طفل رضیع حسین را
آن تیر ظالمانة او سیر از آب کرد
از سوز تشنگی که علی جانسپار بود
دشمن ندانم از چه بکشتن شتاب کرد
بگرفت خون حلق علی را بکف حسین
با خون او محاسن خود را خضاب کرد
از آنهمه شکوفه به گلزار کربلا
این بود گلپری که شهادت گلاب کرد
خون میچکد زخامه زرین کلام تو
بس کن حسان که شعر تو دلها کباب کرد
حسان
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ای به اکبر کرده همدوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]برده سر در جیب خاموشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کرده با قرآن هم آغوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کودک و اینسان خدا جوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]زود بودت این کفن پوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بر سر دوشم به سردوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نی که تا سر حد بیهوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نی دگر اینقدر خاموشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا چه گفتت تیر در گوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از می کوثر قدح نوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نیستش زین غم فراموشی علی
که گر بجثه صغیرم ولی به رتبه کبیر
کبیر را ندهند آب چون صغیر آمد
اگر بکار پدر ناید این پسر روزی
اگر که گوهر بی آب را بهائی نیست
پی نثار تو این در بسی حقیر آمد
گرفت مادر و آوردش او بنزد پدر
زتشنگی نه بتن جان نه شیر در پستان
مرا دل از غم این طفل در نفیر آمد
نگر عقیق لبش کز کبودی است سیاه
گرفت بر سر دستس چوگوهری غلطان
بسوی معرکه ناچار و ناگزیر آمد
سوار دست پدر در میانهای میدان
کشید ناله حسین کی سپاه کوفه و شام
خود این پسر ز رسولت کو بشیر آمد
بود نبیره و فرزند پادشاه رسل
اگر بنزد شما قدر او حقیر آمد
ولی بنزد خدا قدر او کبیر آمد
بغیر آب نخواهد او زشما
برای کودک بی شیر آب میطلبید
که تیر حرملهای مرتد شریر آمد
بجای شیر طلب کرد آب آن مظلوم
رسید آب زپیکان بحلق تشنه او
چه مرغ بسمل در خون زوی صفیر آمد
پی تسلی بابا تبسمی بنمود
بگو بمادر زارم اگر که کودک تو
زشیر سیر نشد خود زتیر سیرآمد
حسین که سبط رسولست و نور چشم بتول
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]او غربت صدای پدر را شنیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شش ماهه ای که سن بلوغش رسیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]با بالهای ناله که از حال رفته بود
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا پیش چشمهای پدر پر کشیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دست سه شعبه ای که به سویش دراز شد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هرگز چنین بهار قشنگی نچیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آن سو صدا زدند که سیراب می شود
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تیرش ز آه و اشک علی آبدیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خون گلوی ملتهبش بر زمین نریخت
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این باغ لاله را کس دیگر خریده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از تکه های حنجره ای خشک و بی رمق
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ته مانده غریب صدایش چکیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پوشانده بود زیر عبا چون که مادرش
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در این لباس تازه علی را ندیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گهواره بی دلیل به خود تاب می دهد
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این بستر بدون علی خواب دیده است
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]محمد ارجمند
[=times new roman, times, serif]در غروب غرق آه سینه ها [/]
[=times new roman, times, serif]در هجوم تیر بغض صد سپاه [/]
[=times new roman, times, serif]با دلی خون ، بی کس و پشت وپناه[/]
[=times new roman, times, serif]خالی از اسباب رزم لشکری [/]
[=times new roman, times, serif]در لباس ساده ی پیغمبری[/]
[=times new roman, times, serif]خسته و لب تشنه با جوش و خروش [/]
[=times new roman, times, serif]رو به میدان کرد پیر گلفروش[/]
[=times new roman, times, serif]روی دستش غنچه ای بی تاب داشت[/]
[=times new roman, times, serif]از عدویش انتظار آب داشت[/]
[=times new roman, times, serif]غنچه لب بسته اش ، بی رنگ بود[/]
[=times new roman, times, serif]با خزان بی حیا در جنگ بود[/]
[=times new roman, times, serif]غنچه اش رو بر خموشی می گذاشت [/]
[=times new roman, times, serif]تاب این که سر نگهدارد نداشت[/]
[=times new roman, times, serif]رو به روی خیل گلچین ایستاد[/]
[=times new roman, times, serif]دشمنش را اینچنین آواز داد[/]
[=times new roman, times, serif]کربلای من غدیر دیگر است[/]
[=times new roman, times, serif]روی دست من علی اصغر است[/]
[=times new roman, times, serif]آمدم تا اینکه سیرابش کنم[/]
[=times new roman, times, serif]جرعه ای آبش دهم خوابش کنم[/]
[=times new roman, times, serif]کودکم از حال رفته بنگرید[/]
[=times new roman, times, serif]از برایش جرعه ای آب آورید[/]
[=times new roman, times, serif]بس زبان دور دهان گردانده است[/]
[=times new roman, times, serif]خرمن هستی من سوزانده است[/]
[=times new roman, times, serif]از ترک خورده لبش ، خون جاری است[/]
[=times new roman, times, serif]زخم شرم از او به قلبم کاری است[/]
[=times new roman, times, serif]ناگهان در خطبه ی آه ِ امام[/]
[=times new roman, times, serif]در خروش اهل کوفه اهل شام[/]
[=times new roman, times, serif]از کمان حرمله تیری پرید[/]
[=times new roman, times, serif]گوش تا گوش علی اصغر درید[/]
[=times new roman, times, serif]بر سپیدی گلویش تیر زد[/]
[=times new roman, times, serif]وای من انگار با شمشیر زد[/]
[=times new roman, times, serif]تا گلوی نازکش از هم گسیخت[/]
[=times new roman, times, serif]خون او بر صورت خورشید ریخت[/]
(سید محمد حسین میر حسینی)
لالا لالایی گل بارونم جرمت چی بوده من نمی دونم طفلک بابا غنچه پر پر لالا لالایی عزیز مادر
بی گناه بودی خدا می دونه لالا لالایی گل پونه
طفلک بابا غنچه پر پر لالا لالایی عزیز مادر
از بغض و کینه پرپرت کردن لالا لالایی بی سرت کردن
لالا لالایی می گم خوابت بگیره دلم از غصه می میره
لالا لالایی گل ستاره این دل تنگم طاقت نداره
لالا لالایی گل بارونم جرمت چی بوده من نمی دونم
آدرس فایل صوتی این لالایی:
http://www.tebyan.net/index.aspx?mus...9479&pid=77655
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
ای به اکبر کرده همدوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]برده سر در جیب خاموشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کرده با قرآن هم آغوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کودک و اینسان خدا جوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]زود بودت این کفن پوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بر سر دوشم به سردوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نی که تا سر حد بیهوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نی دگر اینقدر خاموشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا چه گفتت تیر در گوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از می کوثر قدح نوشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نیستش زین غم فراموشی علی
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]سید رضا مؤید
خوشبو ترين گل گلاب كربلا منم
شيوا ترين نواي ني نينوا منم
با خون نوشته روي گلويم كليم عشق
باب الحوائج حرم مصطفي منم
با تير عشق هستي خود را فروختم
بازار عشق را به تبسم بها منم
خون گلوي من به همه دردها دواست
درمان دردهاي دل بي دوا منم
با دست كوچكم گره ها باز مي شود
مردم علي اصغر مشكل گشا منم
نامم علي اصغر و در كشتي حسين
هم بادبان و لنگر و هم ناخدا منم
اي حرمله به بيشۀ ما بيهوده ميا
چون شير كوچك حرم لا فتي منم
آوازه شجاعت من تا به عرش رفت
خيبر گشاي ديگر خيبر گشا منم
اين دست هاي كوچك من دست حيدري است
شش ماهه اي كه كشته شد بي صدا منم