دستيابي به آرامش رواني در آينه قرآن کريم

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دستيابي به آرامش رواني در آينه قرآن کريم


دستيابي به آرامش رواني در آينه قرآن کريم
نويسنده: دکتر سيد مهدي سلطاني
نشريه: کوثر
شماره: 26

چکيده:
آرامش رواني ضرورتي اجتناب‌ناپذير و حياتي براي بشريت است که تبلور شخصيت فردي و اجتماعي وي را براي تن دادن به زندگي منظّم و سلامت از اضطراب و فشارهاي روحي در پي دارد. امروزه فشار رواني به عنوان بيماري تمدن، لقب گرفته است و تمسّک به قرآن کريم و راه‌هاي قلبه برآن بهرين نسخه شفابخش به شمار مي‌آيد. از جمله راه‌هاي ارائه شده‌ي قرآني جهت مبارزه با فشار رواني و دستيابي به آرامش روحي و رواني عبارتند از: بازگشت به فطرت، نظام حمايتي خانواده، حمايت عاطفي، اجتماعيِ دوستان و همکاران، مسأله استراحت و خواب نيايش و دعا، اصل قضا و قدر، معنا‌جويي، نگرش مثبت به حيات و مرگ، اصل توکل و اعتقاد به آن، ايمان و اينکه انسان مأمور به ظيفه است نه نتيجه.
در اين مقاله سعي نگارنده آن است که راه‌هاي مذکور را مورد بحث و بررسي قرار دهد و اميد آن دارد که براي تمام مخاطبين به ويژه نسل جوان، مفيد باشد و موارد مطروحه زمينه‌ساز تحقيقات بيشتري در اين مسائل گردد و انس بيشتر و هرچه بهتر مردم با قرآن کريم را موجب شود.
کليد واژه‌ها:
قرآن کريم، آرامش رواني، فشارهاي رواني، ياد خدا، امنيّت.
مقدمه:
فشار رواني از رايج‌ترين بيماري‌هاي دوران معاصر است، به گونه‌اي که کارشناسان سازمان بهداشت جهاني تحقيق و برآورد کرده‌اند که حدود شش درصد از کلّ جمعيت جهان (معادل سيصد ميليون نفر) از فشارهاي رواني رنج مي‌برند و شروع هشتاد درصد از بيماري‌هاي جسمي همراه با فشار رواني بوده است. با آنکه فشار رواني به عنوان بيماري تمدن جديد فراگير شده، نگاه به آن از نظر کتاب آسماني، قرآن، به ويژه براي مسلمانان ضرورت دارد. (1) اسلام در طي قرون متمادي موفّق شده است ميليون‌ها نفر را در مناطق مختلف جغرافيايي و از نژادهاي گوناگون به خود جذب کند و با تغيير سبک زندگي آن‌ها، براي زندگي اجتماعي و فردي ايشان قوانين مطلوبي وضع نمايد. بي‌شک جهت دستيابي بدين مقصود از روش‌هايي تبعيّت نموده که حتّي اگر عنوان سازمان و نظام روان‌شناسي بدان ندهيم، داراي يک دستگاه روان‌شناسي مخصوص به خود است که خاستگاه آن قرآن کريم مي‌باشد. لذا با توجه به قرآن در ريشه‌کني اين نوع بيماري‌ها مي‌توان مؤثرترين گام‌ها را برداشته و انس و الفت اعضاي خود را با اين کتاب آسماني روز به روز افزايش دهد.
ارائه راهکارها و عمل به آن‌ها:
قران کريم، اوّلين خانه‌اي را که براي بشر ساخته شده، به عنوان خانه امن معرّفي مي‌کند. (2) حضرت ابراهيم (ع) هم زماني که خانه کعبه را بنا مي‌نهد امنيت را از خداوند درخواست مي‌نمايد. (3) خداوند هم از امنيت به عنوان نعمت ياد مي‌کند. (4) هم‌چنين يکي از مشخصات حکومت ايده‌آل، توجّه و برخورداري از امنيّت است. (5) اوّلين بشارت فرشتگان به بشر نيز مسأله امنيّت است (6) و مرگ هم به عنوان حصول به آرامش و امنيّت مطرح گرديده و در برنامه زندگي انسان آمده است. (7)
روان‌شناسان معتقدند که اگر انگيزه‌هاي اوّليه انسان برآورده نشود تعادل رواني او مختل مي‌گردد و از آدمي سلب آرامش و امنيّت مي‌شود. همچنين از ديد ايشان، اين انگيزه‌ها در وجود انسان پلکاني هستند و در صورت عدم ارضاي آن‌ها نمي‌توان روحيه‌ي اميد را در او سراغ گرفت. به اين دليل قرآن کريم جهت زنده نگه‌داشتن اميد و روحيه مثبت خداگرايي وتعالي وجود، راه‌هايي را براي غلبه بر فشارهاي رواني ارائه نموده است که در ادامه نوشتار بدان‌ها پرداخته مي‌شود:
بازگشت به فطرت:
اوّلين مسأله و نخستين شيوه مقابله با فشارهاي رواني از ديدگاه قرآن کريم، بازگشت به فطرت است که اساس آرامش رواني مي‌باشد. فطرت، اصلي واقعي، طبيعي و جهان‌شمول است که مرتبط به همه انسان‌هاست و مربوط به انسان و زمان و مکان خاصّي نيست. از ديدگاه قرآن، انحرافات رواني ريشه در انحراف از فطرت دارد.
اساس توجّه به فطرت در غلبه بر فشارهاي رواني توجّه به صراط مستقيم الهي (8) و به‌کار بردن تمام آموزش‌هاي معنوي در زندگي فردي و اجتماعي است. (9) قرآن کسب بصيرت را براي تثبيت در صراط مستقيم و توجّه حقيقي به فطرت تزريق نموده (10) و راه راست را راه ميانه و معتدل و مطلوب براي حفظ آن معرّفي کرده است. (11)
مجموعه آموزش‌هاي قرآن کريم در بازگشت آدمي به فطرت، به عنوان «ذکر الله» مطرح شده‌اند، که توجّه و کاربرد آن‌ها، موجب آرامش، اطمينان رواني و ايجا ظرفيّت گسترده رواني و دستيابي به رشد و قرب الهي مي‌گردد. (12) در مقابل اين طريق، انحراف از فطرت موجب دلتنگي است، گويا شخص مي‌خواهد بلندپروازي نموده، از زمين تا فراز آسمان صعود کند. (13) اين جاست که قرآن کريم در آيه‌هاي ديگر چنين مي‌فرمايد:{انسان‌ها در خسارت و زيان‌کاري هستند مگر آنانکه به خدا ايمان آورده، عمل صالح به جا آورند و به درستي (حق) و پايداري (صبر) در دين همديگر را سفارش کنند.} (14)
از اين رو بايد گفت: اگر بتوان سيستم‌هاي ارتباطي و فعّاليّت انسان را در فعل و انفعالات رواني خود با محيط خويش، به صورت مدارهايي نشان داد، مدارهاي زير قابل طرح هستند:
1- مدار ارتباطي انسان با خدا
2- مدار ارتباطي انسان با خود
3- مدار اجتماعي انسان (ارتباط آدمي با اجتماع و محيط پيرامون)
4- مدار ارتباطي انسان با خانواده و طبيعت
قابل ذکر اينکه، تمام مدارهاي مذکور در اسلام هنگامي مي‌توانند ارتباط انسان را در محيط خويشتن و با آن مفيد گردانند و با توجّه اصيل به فطرت و بازگشت به آن در فعل و انفعالات رواني وي در مسير مطلوب تأثيراتي شايسته بر جاي گذارند که بر محور و جهت قرب به سوي خداوند متعال بوده، به گونه‌اي پايه‌ريزي شوند که به زندگي بشري رنگ الهي بدهند. {صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً} (15)
نظام‌هاي حمايتي خانواده:
يکي از راه‌هاي مؤثر و مورد نظر قرآن کريم در کاهش فشارهاي رواني، نظام خانواده است؛ زيرا خانواده از ارکان مهّم آرامش در جامعه و اصيل‌ترين منبع حمايت عاطفي در لحظات و مواقع بروز فشار رواني است. تعبير قرآن در اين خصوص بسيار جذاب و دلنشين است: {وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْواجاً لِتَسْکنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَکمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً} (16)
اين آيه آشکارا مي‌رساند که کانون خانواده براي سکونت و آرامش است و مسلمانان به ويژه دو همسر بايد اين توصيه را از آفريدگار حکيم به جان بپذيرند و براي مسائل و اختلاف سليقه‌هاي جزيي «سکون» را به «تلاطم» و «تضاد» تبديل نکنند. مهم‌تر اينکه بدانند و باور کنند که زوج مسلمان بايد مودّت و محبّت بينشان حاکم باشد، تا نه تنها تحت تأثير فشارهاي رواني قرار نگيرند، بلکه چنان‌که در آيه آمده، رحمت الهي شامل حال آنان و فرزندانشان گردد.
قابل توجه اينکه در سايه نظام حمايتي خانواده، مسأله حمايت عاطفي و اجتماعي دوستان و همکاران انسان در مقابله با فشارهاي رواني مطرح مي‌گردد که از طريق ذيل تقويت و تثبيت آن امکان‌پذير مي‌شود:
بي‌تفاوت نبودن آدمي در امور زندگي و در برابر مشکلات و سختي‌ها، اهتمام به امور ديگران و توجه به حسّ نوع‌دوستي، توجّه به اعمال صالح و خير، چون: صدقه، زکات و خمس براي حمايت از محرومان جامعه و همدردي با ديگران در سختي‌ها و مشکلات. (17)
خواب:
خواب در تجديد قوا و رفع خستگي اعضاي بدن نقش اساسي دارد و معمولاً پس از مدتي بي‌خوابي، سلامتي انسان در معرض خطر قرار مي‌گيرد. (18) در بينش قرآن کريم، خواب مايه آرامش انسان و از راه‌کارهاي مؤثر در غلبه بر فشارهاي رواني معرفي گرديده است؛ (19) زيرا خواب عامل درمان اضطراب، ترس و رنج شديد مي‌باشد و سلول‌هاي بدن، پس از خواب، شادابي جديد خود را باز مي‌يابند و در شرايط نشاط، مشکلات را حل کرده و استرس دروني را کاهش مي‌دهند. (20)
نيايش و دعا:
از جمله عواملي که آدمي را به آرامش روحي رسانده و از فشار رواني رها مي‌سازد، توجّه به نيايش و دعا و پرورش اين روحيه عظيم در وجود است. نيايش و دعا در تسکين‌بخشي به آدمي اثري اعجاب‌انگيز دارد و به مثابه شيوه‌اي برون‌ريز مطرح است. (21) علاوه بر اين از روح حق‌شناسي نيز حکايت داشته و مسيري صحيح و مطلوب براي صيقل دادن دل با ذکر خداوند است، چنان‌که قرآن فرموده: {أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} (22) {آگاه باشيد تنها ياد خدا آرام‌بخش دل‌هاست.}
با دعا و نيايش آدمي خود را به مبدأ آفرينش نزديک مي‌بيند و از لحاظ روحي و جسمي علائم فيزيولوژيکي ناشي از اضطراب و فشارهاي رواني در او کاهش مي‌يابد؛ (23) زيرا انسان در حالت دعا و نيايش هم خود به ياد خداست و هم خدا رابه ياد خود مي‌بيند. (24) و مي‌داند که اعراض از ياد خدا عبارت است از سختي روزافزون زندگي و مشاهده نمودن خود در تنگاتنگ حوادث و مصيبت‌هاي ناهنجار است. (25)
اصل قضا و قدر:
اعتقاد به اصل قضا و قدر و اينکه اوّلاً سرنوشت آدمي به دست خداست و ثانياً امور جهان تصادفي نيست و تحت نظارت و تدبير خداوند انجام مي‌پذيرد، از عوامل مهم و راه‌هاي کاهش فشار رواني در وجود انسان به شمار مي‌رود. اساس تفکّر بشر در اين حوزه، ملاک‌هاي ذيل است:
1- خداوند اوّل و آخر است و همه‌ي ما به سوي او باز مي‌گرديم.
2- همه چيز که از ناحيه خداوند صادر شود جميل و زيباست. (چنان‌چه حضرت زينب کبري (ع) به اين نکته اشاره فرمودند).
فوايد اعتقاد به اصل قضا و قدر را در کاهش اضطراب‌ها و فشارهاي رواني بايد در موارد زير جستجو کرد:
1- حکيمانه ديدن نظام جهان. (27)
2- اعتقاد به علل معنوي و مأيوس نشدن از نارسايي علل مادي. (28)
3- جلوگيري از حزن و سرخوردگي. (29)
4- جلوگيري از غرور و سرمستي. (30)
معناجويي:
معناجويي از مهم‌ترين عواملي است که فشار رواني را کاهش داده و آرامش روحي را افزايش مي‌دهد. امروزه مع‌الأسف اين عامل در جهان به فراموشي سپرده شده است و يا به صورت محسوسي ضعيف گرديده است. بدان معنا که انسان مي‌دند معناي انسانيت و وحور و مبناي حيات چيست و در اين ميان به دنبال چيست و در پي چه چيزي بايد باشد.
اين مشکل يک مسأله شناختي است و تنها چيزي که مي‌تواند آن را حل نمايد برخورداري از ايمان هدفمند و روح‌افزا است، به گونه‌اي که انسان را هدايت مي‌کند که از کجا آمده و مسير او به کدام سمت و سو مي‌باشد. (31)
{قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ} (32)
براساس اين ديدگاه انسان اين نکته را مي‌يابد که خداوند عامل اختصاصي نعمت‌ها به اوست. او را سيراب و سير مي‌سازد و چون مريض شود شفايش مي‌دهد (33) و از اهل ايمان هميشه دفاع مي‌کند. (34)
نگرش مثبت به حيات و مرگ:
قرآن کريم براي کاهش فشارهاي رواني و حصول به آرامش حقيقي در روح و روان از طريق عامل مذکور دو دستورالعمل دارد:
1- نگريستن به وضع موجود: يعني انسان بايد به دنبال تکليف و وظيفه خويش در زمان کنوني باشد و براي رفع اضطراب و فشار روحي دست به کار شده و با انطباق با وضع موجود و موقعيت جديد، اضطراب را کاهش دهد که اين مطلب همان قاعده فقهي ميسور است. (35)
2- حسن ظن هميشگ به خدا: همچنين در مسير زندگي، اگر آدمي مرگ را به مثابه ادامه مسير تکامل تلقّي نمايد و بداند که مرگ به مفهوم فنا و نابودي نيست، بلکه خروج از نشئه‌اي و دخول در نشئه ديگر است، هيچ‌گاه احساس نااميدي نکرده و اين دنيا را منزلگه اصلي خود نمي‌داند و به جاي اينکه در نهاد وي ايجاد فشار نمايد، اطمينان قلبي مي‌آفريند؛ زيرا با مرگ، آدمي به لقاءالله و اعتماد دروني دست مي‌يابد، در اين حال هم خودش راضي است و هم خداوند از او خشنود است و هم به ملاقات بندگان مخلص خدا دست مي‌يابد. (36)
اين است که با بينشي معنوي و مثبت، نسبت به مرگ و زندگي، آرامش رواني در وجود او تثبيت مي‌گردد و از فشارهاي رواني ناشي از پوچ‌گرايي، يأس و نااميدي از زندگي در اين جهان و ترس از مرگ رهايي مي‌يابد.
اصل توکّل و ايمان و اعتقاد بدان‌ها:
باور به توکّل و برخورداري از ايمان راسخ به دلايل ذيل از راه‌هاي سودمند مورد نظر قرآن در دستيابي به آرامش روحي و کاهش فشارهاي رواني به شمار مي‌روند:
1- انسان در پيمودن راه حق با دو سلاح ايمان و توکّل هيچ تزلزلي به خود راه نمي‌دهد.
2- در زندگي تنها به تدبير خود متکّي و مغرور نمي‌گردد.
3- در زندگي هدفي صحيح داشته و فعّاليّت خود را متوجّه آن مي‌گرداند.
4- نتايج امور خويش را به خدا وا مي‌گذارد و خداوند او را تحت حمايت خويش قرار مي‌دهد. (37)
5- خداوند را تکيه‌گاه محکم خود دانسته و او را ناظر بر امور خويش مي‌خواند و تنها خدا را روزي‌دهنده و صاحب قوّت به شمار مي‌آورد. (38)
6- هيچ‌گاه از رحمت الهي مأيوس نمي‌گردد (39) و مي‌داند که اگر از خدا چيزي بخواهد اجابت مي‌کند. (40)
انسان مأمور به وظيفه است نه نتيجه:
از جمله عوامل آرامش رواني آن است که انسان خود را موظف به انجام دادن و بودن وظيفه بداند و با اين انگيزه حرکت کند، نه اينکه رسيدن به نتيجه برايش موضوعيت اصلي داشته باشد. انسان طبق فرمايش قرآن و مطابق سيره بزرگان دين، نبايد خود را ملزم به انجام امور بيش از توان خويش بداند. (41) آدمي بايد آگاه باشد که براساس اين نگرش است که هر‌آنچه عايد شود خوشايند است و مطابق بينش مذکور هر صاحب بصيرتي، هيچ فرقي ميان صلح امام حسن (ع) و قيام امام حسين (ع) نمي‌نهد و نمي‌بيند، زيرا هر دو بزرگوار بر اساس بينش خدادادي انجام وظيفه کردند و نتيجه را به خدا واگذار نمودند.
نتيجه:
با توجّه به مباحث و راه‌کارهاي مذکور بايد يادآور شد که تمام شيوه‌هاي مبارزه با فشار رواني در سايه‌سار «ايمان به خدا و ذکر دائم او» قطعيت در عمل مي‌يابند؛ زيرا با ايمان يک تکيه‌گاه روحي مطمئن در نهاد آدمي ايجاد شده است و باعث ايمني و نجات او در جنگ با سختي‌ها، مشکلات و نارسايي‌هاي زندگي مي‌گردد: {الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ} (42)، آنانکه ايمان به خدا آوردند و ايمانشان را به ظلم و ستم نيالودند، در دو عالم ايمني براي آن‌هاست و هم ايشان به حقيقت هدايت يافته‌اند.
به هر حال، توجّه و تمسّک حقيقي به قرآن کريم و راه‌هاي مطرح شده آن در سايه‌سار ايمان به خدا بهترين تدبير و والاترين و مطلوب‌ترين شيوه مبارزه و غلبه بر فشارهاي رواني، استرس‌هاي دروني و اضطراب‌هاي ناشي از آن‌ها و دسترسي به آرامش روحي و رواني است به اميد آنکه با التفات و انس هرچه بهتر و بيشتر جامعه اسلامي و همه قشرهاي آن به قرآن کريم، نااميدي، فشار رواني و اضطراب‌هاي دروني ناشي از گرفتاري‌ها، مشکلات و سختي‌هاي طاقت‌فرسا از زندگي رخت بربندد.
پاورقيها:------------------------------
1) رجوع کنيد به: استورا، تنيدگي يا استرس، ترجمه پريرخ دادستان، تهران، انتشارات رشد، ص 20
2) سوره بقره / آيه 125
3) همان / آيه 126
4) سوره قريش / آيه 4
5) سوره نور / آيه 55
6) سوره فجر / آيه 27
7) همان / آيه 27
Dirol سوره زخرف / آيه 43
9) سوره بقره / آيه 85
10) اشاره به حديث حضرت علي (ع) در خصوص مسأله، رجوع کنيد به: کليني، محمد بن يعقوب، اصول کافي، ج 1، ص 43
11) نهج البلاغه، خطبه 16
12) رجوع کنيد به: حسيني، سيد ابوالقاسم، اصول بهداشت رواني، ص 56 - 55
13) سوره انعام / آيات 126- 125
14) سوره عصر / آيات 3-1
15) سوره بقره / آيه 138؛ جهت مطالعه تفصيلي موضوع بنگريد به: حسيني، سيد ابوالقاسم، برسي مقدماتي روان‌شناسي اسلامي، ص 286-282
16) سوره روم / آيه 21
17) اشاره به حديث: 1. هر کس صبح کند، در حاليکه در سر انديشه اصلاح امور مسلمين را نداشته باشد، مسلمان واقعي نيست. 2. مسلمانان همه نسبت به يکديگر مسئول هستند. (هر دو حديث از پيامبر اعظم (ص) نقل گرديده است.)
18) رجوع کنيد به: پاول، فشار رواني و اضطراب، ترجمه عباس بخشي‌پور و حسين صبوري مقدم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، ص 200-197
19) اشاره به آيات شريفه: يونس / 67، غافر / 61، نمل / 86، نبأ / 9 - 8 و فرقان / 47
20) بنگريد به: محمود بستاني، اسلام و روان‌شناسي، ترجمه محمود هويشم، ص 320 - 307
21) رجوع کنيد به: پي‌يرلو، هنري؛ استرس دائمي، ترجمه عباس قريب، ص 223 - 222؛ همچنين بنگريد به: نجاتي، محمد عثمان، قرآن و روان‌شناسي، ترجمه عباس عرب، ص 47 - 40
22) سوره رعد / آيه 28
23) رجوع کنيد به: نيکبخت، عليرضا، استعانت از قرآن کريم در شفاي جسماني، ص 59 - 55
24) سوره بقره / آيه 152. {فَاذْکرُونِي أَذْکرْکمْ}
25) {وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْکاً}؛ سوره طه / آيه 124
26) سوره حديد / آيه 2
27) سوره کهف / آيه 23
28) سوره توبه / آيه 52
29) سوره تغابن / آيه 11
30) سوره حديد / آيه 23
31) اشاره است به حديث حضرت علي (ع):«رَحِمَ الله مَن عَلِمَ مِن لم أين وفيِ أين و إلي أين»: خداوند رحمت
کند کسي را که بداند از کجاست و در کجاست و به کجا خواهد رفت.
32) سوره انعام / آيه 162
33) سوره شعرا / آيه 80
34) سوره حج / آيه 48
35) رجوع کنيد به: مکارم شيرازي، ناصر، القواعد الفقهيه، ج 3، ص 170 - 169
36) سوره فجر، آيات 28 - 27؛ رجوع کنيد به: حسيني، سيد ابوالقاسم، اصول بهداشت رواني، ص 76 - 74
37) سوره غافر / آيه 44
38) سوره ذاريات / آيه 58
39) سوره زمر / آيه 53
40) سوره انبياء / آيات 89 - 87
41) سوره بقره / آيه 232: {لا تُکلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها}
42) سوره انعام / آيه 82

ممنون از مطلبتون

موضوع قفل شده است