ثواب اغراق آمیز یا واقعی؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ثواب اغراق آمیز یا واقعی؟


در روایات و احادیث برای کارهای نیک و خیر، پاداشهای دنیوی و اخروی ذکر شده است که در نگاه اول سنخیتی با هم ندارند. چند مثال می توان ذکر کرد به شرح زیر:

اگر این کار (......) انجام شود ثواب این تعداد حج را دارد.
اگر آن زیارت (......) را انجام دهی بهشت بر تو واجب می شود.
اگر فلان کار خیر (.....) را انجام دهی ثواب شهید نصیبت می شود.
.............................................................

حال سوالهای من این است:

1- کسی که به حج می رود وهزینه هایی را تحمل می نماید( نمی گویم سختیها ، چونکه الان سفر حج ،سفری تفریحی شده است و با مسافرت دویست سال پیش قابل قیاس نیست) با کسی که کار خیر کم هزینه و کوتاه مدت را انجام می دهد برابر است؟

2- اگر کسی به زیارت امامان برود با وجود بهشتی شدن او ، نیازی به انجام اعمال دیگر و خودسازی و تهذیب ندارد.
اگر شرط و شروطی هست پس چرا سخنرانان ما آنها را ذکر نمی کنند و یکطرفه به قاضی می روند و این ذهنیت غلط و منحرف کننده را در مخاطبین بوجود می آورند؟

3- بنظر می رسد که برای یک انسان عزیزتر از جان خویش چیز دیگری نیست. چطور اجر یک کار خیر برابر اجر شهید می شود ( کاری را که خیلی از افراد می توانند انجام دهند)؟

......................................................

با توجه به مطالب بالا آیا سنخیت و تناسبی بین امور خیر ذکر شده و پاداش آنها وجود دارد؟

ارزش کار های با درجه بالاتر ، کم رنگتر نمی شود؟

آیا اینگونه روایات با لحاظ کردن شروطی محقق می شود ؟
چرا این شروط با روایات نیامده است؟

یا ثواب این اعمال برای کسانی است ، که به اعمال با درجه بالاتر، دسترسی نداشته و یا توان انجام آنها را ندارند؟

آیا اینگونه روایات باعث دستاویز شدن توسط عده ای نمی شود تا اعمال زشت خود را توجیه کنند؟

مانند داستان شخصی که در دو محل دزدی کرد و مال دزدی را صدقه داد.

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محسن

abbas_hamedi;630995 نوشت:
[=arial]
در روایات و احادیث برای کارهای نیک و خیر، پاداشهای دنیوی و اخروی ذکر شده است که در نگاه اول سنخیتی با هم ندارند. چند مثال می توان ذکر کرد به شرح زیر:

اگر این کار (......) انجام شود ثواب این تعداد حج را دارد.
اگر آن زیارت (......) را انجام دهی بهشت بر تو واجب می شود.
اگر فلان کار خیر (.....) را انجام دهی ثواب شهید نصیبت می شود.
.............................................................

حال سوالهای من این است:

1- کسی که به حج می رود وهزینه هایی را تحمل می نماید( نمی گویم سختیها ، چونکه الان سفر حج ،سفری تفریحی شده است و با مسافرت دویست سال پیش قابل قیاس نیست) با کسی که کار خیر کم هزینه و کوتاه مدت را انجام می دهد برابر است؟

2- اگر کسی به زیارت امامان برود با وجود بهشتی شدن او ، نیازی به انجام اعمال دیگر و خودسازی و تهذیب ندارد.
اگر شرط و شروطی هست پس چرا سخنرانان ما آنها را ذکر نمی کنند و یکطرفه به قاضی می روند و این ذهنیت غلط و منحرف کننده را در مخاطبین بوجود می آورند؟

3- بنظر می رسد که برای یک انسان عزیزتر از جان خویش چیز دیگری نیست. چطور اجر یک کار خیر برابر اجر شهید می شود ( کاری را که خیلی از افراد می توانند انجام دهند)؟

......................................................

با توجه به مطالب بالا آیا سنخیت و تناسبی بین امور خیر ذکر شده و پاداش آنها وجود دارد؟

ارزش کار های با درجه بالاتر ، کم رنگتر نمی شود؟

آیا اینگونه روایات با لحاظ کردن شروطی محقق می شود ؟
چرا این شروط با روایات نیامده است؟

یا ثواب این اعمال برای کسانی است ، که به اعمال با درجه بالاتر، دسترسی نداشته و یا توان انجام آنها را ندارند؟

آیا اینگونه روایات باعث دستاویز شدن توسط عده ای نمی شود تا اعمال زشت خود را توجیه کنند؟
مانند داستان شخصی که در دو محل دزدی کرد و مال دزدی را صدقه داد.


بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و آرزوی توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم
می توان بیان کرد که:
اعمال با نیت های مربوطه و نیز انجام شرایط خاص خودش می تواند شکل تعبدی به خود بگیرد.
ما از علت اصلی ثواب بعضا به نظر مبالغه آمیز و نیز پاداش بعضی از عمل ها که به ظاهر سنخیتی با عمل ندارد، بی خبر هستیم و البته چون از باطن و ملکوت حکمت عمل و پاداش آن اطلاعی نداریم نمی توانیم اشکال کنیم.
بیان این نکته ضروری است که عملی که به قصد قربت انجام می گیرد، می تواند در شکل های مختلف و با نیت های گوناگون خود را نشان دهد. با این توضیح که گاهی یک کار که با نیت خیر صورت می گیرد،جنبه کاملا شخصی دارد به این معنا که فوایدش به خود صاحب عمل بر می گردد و عموم جامعه از این کار بهره ای نمی برند مثل انجام حج و عمره و نیز زیارت قبور اولیای الهی و نیز هر عمل شخصی دیگری مثل حضور در مسجد و خواندن نماز های واجب و مستحبی به جماعت یا گرفتن روزه های واجب و مستحبی و غیر این موارد. و گاهی عمل به نیت خیر خواهانه و به قصد قربت انجام می گیرد و ثمره آن به عموم مردم می رسد، در این صورت پاداش این عمل خصوصا اگر صدقه جاریه باشد، مثل احداث درمانگاه، مدرسه،سر پرستی یتیم،رسیدگی به افراد مستمند آبرو دار و دیگر کار های خیر عام المنفعه،بسیار بالاتر از پاداش عملی است که فقط شخص عامل از آن بهره می برد.
بنا بر این،ثواب صدقه خصوصا اگر جاریه (دارای منافع مستمر باشد)بسیار فراوان است.اما در باره حج و عمره تکراری اگر چه انجام آن ثواب دارد، اما چه خوب است کسانی که از تمکن مالی بر خوردارند از حق شخصی خود بگذرند و با کارهای خیری که عموم مردم از آن بهره می برند، نزد خدای متعال پاداش عظیمی به ارث ببرند. در این صورت اگر نیت شان رفتن به حج بود ولی به دلیل کمک به دیگران از سفر منصرف شدند، ثواب حج و عمره را نیز خواهند برد.
اگر در روایات می بینیم بعضی از پاداش ها مثلا برای زیارت معصومان سلام الله علیهم اجمعین وضع شده است، به این معنا نیست که اگر هر کسی با هر نیتی به زیارت برود لزوما بهشت بر او واجب شده و با این تضمین خود را برای همیشه عمر بیمه خواهد کرد، اگر چه عبادات واجب خود را انجام ندهد! بر عکس تشویق اهل بیت بر انجام فلان عمل و یا رفتن به زیارت به این معنا است که علاوه بر انجام تکلیفی که بر هر انسان مسلمانی از طرف خدای متعال وضع شده است، او می تواند برای پالایش روح و تصفیه جانش علاوه بر عبادات واجبی که انجام می دهد بر انجام چنین مستحباتی ملازمت داشته باشد و البته و به طور حتم کسی که خالصانه به زیارت اولیاء الله برود، پاداشی را که برایش تعیین شده است دریافت خواهد کرد.
علاوه اگر می خوانیم یا می شنویم انجام فلان عمل ثواب شهید را دارد، یعنی یک نوع مقام ها یا پاداش هایی است که علاوه بر برخورداری شهید از آن، دیگران نیز از همان ثواب بر خوردار خواهند شد. البته در صورتی که آن عمل خاص را انجام دهند.
با این حال شهید احکام اختصاصی ای دارد که جز از راه شهادت، نصیبش نمی شود.

توجه به این نکته که گاهی در روایات و یا روی منبرها مطالب مربوط به ثواب به طور کلی بیان و از شرط قبولی آن سخنی گفته نمی شود این است که امامان معصوم سلام الله علیه با این حساب که مومن به همه وظایف واجبش عمل می کند یا حد اقل سعی دارد که عمل کند،شروع به بر شمردن ثواب هایی فراوانی می کنند که وابسته به عملی مستحبی است.
سخن رانان نیز اگر تفسیری در این باره ارائه نمی کنند به دلیل پیروی از همان شیوه است و گرنه در بسیاری از روایات، قبولی اعمال، مشروط به تحقق شرایط آن است.
در ادامه مناسب است در باره فضای کلی اجرها و ثواب های اعمال مطالبی بیان شود.
اجر و ثواب بر دو قسم است: استحقاقي و تفضلي.
اجر و مزدي كه خداوند به مقتضاي حكمت خود در مقابل هر يك از اعمال صالح - واجب يا مستحب- قرار داده ثواب استحقاقي است.
ثوابي و فضيلتي را كه زايد از مقدار مقرّر و ناشي از مشيّتي است كه ريشه در رحمت و كرامت دارد و خداوند از فضل خود به بندگان صالح مرحمت مي فرمايد، ثواب تفضلي گويند.
ثواب ها و فضيلت هايي كه براي عبادات، اذكار و ادعيه و قرائت قرآن و غير آن در كتاب ها و روايات آمده، برخي ناظر به ثواب هاي استحقاقي است ولي بيشتر آن ها ثواب هاي تفضلي را بيان نموده است.
جهت شفاف و روشن گشتن حقيقت تذكر سه نكته لازم به نظر مي رسد:
1- شأن واهميت هر عملي به ميزان دارا بودن حقيقت و به اعتبار روح آن عمل است.
همان طوري كه بدن بي روح، حيات و شأني ندارد، صورت عبادات به تنهايي و بدون شرايط و آداب آن ارزشي ندارد. به بيان ديگر: اجر و ثواب اعمال موقوف به قبولي آن است و قبولي دعا و عبادات، آداب و شرايطي دارد. يكي از آن ها، اخلاص است كه داراي درجات و مراتبي است، تا مي رسد به مرتبه اي كه به قول مولای متقیان سلام الله علیه، عبادت را نه به جهت ترس از عذاب جهنم انجام مي دهد و نه به خاطر طمع به بهشت، بلكه خداوند را مستحق عبادت شناخته است و اگر بهشت و جهنم هم نبود عبادت مي كرد.
بديهي است كه ميان ميزان عنايات تفضلي و ميزان معرفت و درجة‌ اخلاص اشخاص رابطه اي مستقيم وجود دارد. ثواب ها و فضايلي كه براي برخي عبادات، اذكار و ادعيه و قرائت سوره هاي قرآن در مفاتيح يا ساير كتب و روايات ذكر شده، ناظر به عباداتي است كه به نحو اتمّ و اكمل انجام گيرد و همه آداب و شرايط آن محقق گردد.
2- اگر چه خواندن اذكار و ادعيه و قرآن در هر حال ثواب دارد و در دراز مدت اثر وضعي روي قلب و روح انسان مي گذارد ولي ثواب اصلي و تأثير عمقي زماني است كه موجب بيداري دل و خروج از غفلت و ظلمت ظلالت گردد.
به بيان ديگر‌:‌ آن همه ثواب هايي كه نقل شده، هرگز مفهومش اين نيست كه انسان آن ها را به صورت اوراد بخواند و تنها به گردش زبان قناعت كند، بلكه خواندن براي فهميدن، و فهميدن براي انديشيدن، و انديشيدن براي عمل است،‌ مثلاً تأكيد فراوان بر تلاوت سورة حمد به اين خاطر است كه توجه و تدبّر در محتواي آن، به انسان روح و ايمان مي بخشد؛ او را به خدا نزديك مي كند؛ صفاي دل و روحانيت مي آفريند؛ اراده انسان را نيرومند و تلاش او را در راه خدا و خدمت به خلق افزون مي کند و ميان او و گناه فاصله مي اندازد.(1)
3- بر اساس "إنّما يتقبّل الله من المتقين"(2) و " إنّما الاعمال بالنیات"،(3) هيچ عملي بدون ايمان، تقوا و قصد قربت پذيرفته نيست چنان كه هيچ گناهي بدون توبه كامل مورد عفو و بخشش قرار نمي گيرد. اگر شرايط چهارگانه توبه كامل تحقق يابد، بر پايه حديث نبوي "التائبِ من الذنب كَمن لا ذنب له"(4) همة گناهان گذشته اش محو مي گردد. اگر از آن مرحله نيز بالاتر رود و مراتب لازم را طي كند و كمال توبه برسد،‌ علاوه بر بخشش گناهان، سيئات نيز به حسنات(5) تبديل مي گردد.
رواياتي كه در زمينه ذكر ها وارد شده و ثواب عظيم براي آن ها بيان كرده (درصورتي كه آن روايات صحيح باشد) دادن آن هم ثواب از تفضل خدا بر بنده اش هيچ بعيد نيست. آن چه از بين آن همه روايات و منقولات در زمينه ذكرها مي‌توان گفت اين است كه طبق آيه"اذكرو الله ذكراً كثيراً و سبحوه بكرة و اصيلاً"(6) گفتن ذكر زباني و قلبي و خواندن دعا ها و مخصوصاً صلوات بسيار مطلوب است و حتماً داراي اجر و ثواب عظيم الهي خواهد بود.

پی نوشت ها:
1 –آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،انتشارات اسلامیه، سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ‌ج1، ص 5.
2 - سوره مائده، آيه‌27.
3 – علامه مجلسی محمد باقر،بحار الانوار،تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ مکرر،جلد 67،ص 249
4- تفسير نمونه پیشین، ج 19، ص 505.
5 -سوره فرقان، آيه 70.
6 -سوره احزاب، آیه 41.

محسن;632457 نوشت:
ما از علت اصلی ثواب بعضا به نظر مبالغه آمیز و نیز پاداش بعضی از عمل ها که به ظاهر سنخیتی با عمل ندارد، بی خبر هستیم و البته چون از باطن و ملکوت حکمت عمل و پاداش آن اطلاعی نداریم نمی توانیم اشکال کنیم.

با عنایت به توضیحات بعدی شما ، ظاهرا می توانیم به بعضی از این چراها تا حدودی پاسخ بدهیم.

محسن;632457 نوشت:
اما در باره حج و عمره تکراری اگر چه انجام آن ثواب دارد، اما چه خوب است کسانی که از تمکن مالی بر خوردارند از حق شخصی خود بگذرند و با کارهای خیری که عموم مردم از آن بهره می برند، نزد خدای متعال پاداش عظیمی به ارث ببرند. در این صورت اگر نیت شان رفتن به حج بود ولی به دلیل کمک به دیگران از سفر منصرف شدند، ثواب حج و عمره را نیز خواهند برد.

این بدان معنا ست که مردم از جهت ثواب به حج مستحبی نروند و با مال خویش در انجام خدمات عام المنفعه شرکت کنند ؟( در این مملکت بسیار موارد کمک لازم وجود دارد)

محسن;632457 نوشت:
با این حال شهید احکام اختصاصی ای دارد که جز از راه شهادت، نصیبش نمی شود.

این برداشت از کجا حاصل شده است؟

این نوع تعبیر را نمی توان در موارد دیگر ثوابها بسط داد؟

محسن;632457 نوشت:
سخن رانان نیز اگر تفسیری در این باره ارائه نمی کنند به دلیل پیروی از همان شیوه است

سخنرانان ما به گونه ای عمل کردند تا به واقعیتهای تلخی در جامعه و کشورمان رسیدیم.

چند نمونه از برداشت ها و رفتار های عمومی مردم:

آتش جهنم بر کسی که حب حضرت علی علیه السلام را دارد حرام است.

شیعه دارای گذرنامه مستقیم بهشت است و بقیه جهنمی هستند.(حال جایگاه عمل به مبانی و اعتقادات کجاست؟........... مهم نیست.)

در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام حضور فعال دارد ولی نماز نمی خواند.

نماز می خواند روزه می گیرد . ولی صداقت و امانت داری و وفای به عهد ندارد . ( سری به بازار شیعیان بزنید )
.
.
.
و موارد دیگر بسیار ، باعث شده که جامعه دچار نوعی خودشیفتگی و غرور بیجا گردد و به بیراهه رود.

به همین علت افرادی که به کشورهای مرفه غربی می روند . دچار نوعی سر در گمی و حیرت می شوند.

... می گویند ما خودمان را بالاتر و برتر و ایده آل می دانستیم ولی در اینجا ، اینها ( کافر بی دین) چه آسوده زندگی می کنند و آن همه مشکلات ما را ندارند. (مثلا ، برای یک کار یک دقیقه ای فقط به همان اندازه زمان صرف می کنند نه اینکه چند روز مداوم در حال رفت وآمد باشند)

موضوع قفل شده است