تشيّع عربي تشيّع فارسي

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تشيّع عربي تشيّع فارسي

[="Tahoma"]تشيّع عربي و تشيّع فارسي

عنوان مقاله ايست كه استاد ارجمندم جناب حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج آقا رضائي دامت افاضاته رئيس دفتر حضرت آيه الله العظمي سيد محمود شاهرودي حفظه الله در شهرستان بابل به رشته تحرير در آورده اند كه ضمن كسب اجازه از محضر استاد بزرگوارم با مختصري تلخيص تقديم حضور كاربران گرانمقدار خواهم نمود
قبل از شروع از محضر استاد عزيزم تشكر و قدر داني ميكنم كه اجازه درج اين مقاله را در انجمن گفتگوي ديني ( اسك دين ) به حقير عنايت فرمودند

يكي از مدعيان روشنفكري در عصر حاضر در مقابل اين سوال خبرنگار روزنامه .... كه : نظر شما درباره شيعيان ايران در مقايسه با شيعيان عرب و ديگر كشورها چيست ؟ مي گويد : قطعا ميان آنها تفاوتهايي وجود دارد البته ميان اصول و فروع كه بدان معتقدند تفاوتي وجود ندارد اما ناگزير آنچه شيعه فارسي از آن پيروي مي كند با آنچه شيعه عرب تبعيت مي كند و نيز اعتقادات اين دو تا حدي با هم تفاوت دارد كه اين خود خواسته از درك متون عربي توسط شيعيان ايراني است زيرا از آنجا كه زبان شيعيان ايران فارسي است آنان نمي توانند آن را تمام و كمال درك كنند .

و به عبارت دقيقتر شيعيان ايران آن قدر كه بخاطر بسياري از امور روايي تعصب به خرج مي دهند براي اموري كه مربوط به متون و براي مثال ، متن قرآن استناد دارد متعصب نيستند

اين پاسخ به طور كلي حاوي چند ادعا است :

1- اعتقادات و نيز رفتار مذهبي شيعي در تشيّع فارسي و ايراني با اعتقادات و رفتار مذهبي در تشيّع عربي تا حدودي فرق دارد .
2- تشيّع ايراني به دليل داشتن زبان فارسي فاقد درك كامل از متون ديني عربي است .
3- شيعه ايراني در امور و احكام برخاسته از روايات بيش از امور مربوط به متن قرآن تعصب مي ورزد .

قبل از هر چيز بايد بدانيم كه آيا مقصود اين آقاي روشنفكر از عدم درك كامل شيعيان ايران از متون عربي و ديني ، آيا دانشمندان اين سرزمين هستند ؟ و يا عامه مردم چه بي سواد و چه كم سواد ؟؟ و هر كدام مقصود باشند سخن ناصحيح خواهد بود . چرا كه مردم همه كشورها حتي خود اعراب از فهم و درك كامل متون ديني و عربي ( قرآن و حديث ) ناتوانند نه فقط فارس ها و ايرانيان . زيرا قرآن كريم كه به زبان عربي فصيح است و در كشور عرب زبان نازل شده بود با اين حال يكي از وظائف مهم پيامبر ص تفسير و بيان مقاصد قرآن براي عامه مردم عرب و بلكه براي خواص مانند سلمان و ابوذر بود و بدون بيان و توضيح آيات توسط پيامبر مردم قرآن را درك نمي كردند .

چنان كه در قرآن مي فرمايد " َ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏ " و يا در سوره ديگر ميفرمايد " كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون‏ "
لذا وقتي كه حال مردم عرب زبان كه در زمان نزول قرآن حاضر بودند چنين باشد ديگر حال مردم زمان هاي بعدي و نسل هاي آتي مشخص است حال چه عرب باشند و چه غير عرب .

و چنان كه امام محمد باقر عليه السلام به قتاده فرمود " انما يعرف القرآن من خوطب به‏ " (1) همانا قرآن را به معناي واقعي و كامل كسي درك مي كند كه مخاطب وحي قرار گرفته است و نيز امام باقر به جابر فرمودند " ليس شيء ابعد من عقول الرجال من تفسير القرآن " (2) هيچ چيزي مانند تفسير قرآن از دسترس عقول مردم دورتر نيست .
_____________
1- الكافي في الروضه ص 312
2- تفسير عياشي ج 1 ص 12 [/]

[="Tahoma"]بررسي ادعاي اول
سوالي كه از اين آقاي به اصطلاح روشنفكر خواهد شد اين است كه وقتي شما در ابتداي سخن خود مي گوئيد " قطعا ميان آنها ( شيعه عربي و شيعه فارسي ) فرق وجود دارد " و بلافاصله مي گوئيد " البته ميان اصول و فروعي كه بدان معتقدند تفاوتي وجود ندارد " اين يك تناقض و يا مغالطه است چرا كه مقصود شما از جمله اول مشخص نيست و يك حرف چند پهلو است زيرا هدف شما از فرق داشتن در جمله اول مشخص نيست آيا مقصود زبان است ؟ و آيا منظور شما از فرق داشتن آداب و رسوم محلي و سنتي است ؟ و يا فرق از نظر لباس و آرايش است ؟ يا در نوع غذا و ... و يا بطور كلي آيا فرق در فرهنگ بومي و محلي است ؟؟؟
اگر هر كدام از اين ها باشد اين پاسخي براي سؤال خبرنگار نمي شود و اساسا بي معنا است زيرا اين فرق هاي فرهنگي و بومي بين كشورهاي عربي نيز وجود دارد به عنوان مثال آداب و رسوم محلي و بومي در حجاز يا آداب و رسوم محلي عراقي ها فرق هاي اساسي دارند و يا رسوم محلي مصري ها با رسومات اهل اردن و فلسطين و لبنان و يا كشورهاي خليج فارس كاملا متفاوت است و حتي بعضي از الفاظ و لهجه هاي كشورهاي مذكور عربي با يكديگر فرق هاي فراواني دارند كه بر اهل اطلاع كاملا روشن است .
اگر مقصود شما از فرق هيچيك از اين ها نباشد ناگزير بايد فرق در ايدئولوژي و اصول و عقايد باشد كه اگر اين باشد كاملا با جمله دوم شما كه گفتيد " كه البته ميان اصول و فروعي كه بر آن معتقدند تفاوتي وجود ندارد " تناقض صريح دارد

بررسي ادعاي دوم
جناب آقاي روشنفكر در ادعاي دوم خود گفتند كه " شيعه ايراني به دليل فارسي بودن زبان و فاقد درك كامل و تام از متون ديني عربي ( قرآن و روايات و تاريخ و سيره ) است .
در جواب اين آقا مي گوئيم از مثل جنابعالي ابراز چنين عقيده ايي هيج جاي تعجب نيست زيرا امثال شما كه اهل سرزمين ايران ، اين مهد فرهنگ و تمدن شيعه نيستند انتظار بيش از اين نداريم زيرا ما نميدانيم شما از تاريخ كهن و فرهنگ و ادبيات مذهبي و بومي سرزمين ايران كه در قرون اوليه اسلامي مأوي و عُش اصحاب ثقات حديث و مروّجين مكتب اهل بيت بود چقدر تحقيق و تفحص كرده ايد ، از سرزميني كه حاملان علوم اهل بيت عصمت عليهم السلام از يمن و مدينه به كوفه و بغداد و از آنجا به قم و ري و طبرستان و خراسان پناهنده مي شدند و در آنجا علوم خاندان عصمت را نشر و ترويج مي كردند چه مقدار مطلع هستيد شما كه در سرزمين قحطي زده و محروم از چشمه زلال كوثر علم عترت و اهل بيت پيامبر نشو و نما كرديد و در اروپاي مسيحي و يهودي به تحصيل مشغول بوديد چگونه مي توانيد مضمون حديث " اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و قم عش آل محمد و مأوي شيعتهم " و يا در روايت ديگر كه فرمود " لولا قُميّون لضاع الدين " و امثال فراوان اين حديث را لمس و احساس كنيد .

ادامه ...

ضمن پوزش از استاد رحیم که واقعا بحثاشون اهل بیتی هستن و ما بهره میبریم. باید عرض کنم که اساسا این آقای روشنفکر دچار اشتباه شده اند ولی این دلیل نمیشود که نادیده بگیریم بعضی افکار ایرانی صفتمونو که واقعا به دینمون لطمه میزنه و از حس ایرانی بودنمون نشات میگیره.

رحیق مختوم;349720 نوشت:
نظر شما درباره شيعيان ايران در مقايسه با شيعيان عرب و ديگر كشورها چيست ؟

بطور مثال اکثر زنان شیعه ی ایرانی حاضر نیست با زنی دیگر سر کند درحالی که تعدد ازواج برای شیعه عرب طبیعی است یا اینکه از اسم روبند یا پوشیه فراری است.
بطور مثال صیغه یک لفظ تابو در ایران جا افتاده است هرچند که احادیث در مدح متعه بسیار است.
...

البته اینها ربطی به تشیع ندارد ربط به خوی ایرانی بودن دارد که اید ارث رسیده...

به نام خدا

سلام علیکم

دوستان اگر لطف کنید سوالات و انتقاداتتون رو بعد از اتمام مباحث مقاله بفرمایید ، به جهت اینکه انسجام بحث از بین میره .
انشاءالله بعد از اتمام مقاله اگر سوال یا ردیه ای بر مطلب بود در خدمتتون هستیم .
از توجهتون سپاسگذارم

antiuwamism;349760 نوشت:
ضمن پوزش از استاد رحیم که واقعا بحثاشون اهل بیتی هستن و ما بهره میبریم. باید عرض کنم که اساسا این آقای روشنفکر دچار اشتباه شده اند ولی این دلیل نمیشود که نادیده بگیریم بعضی افکار ایرانی صفتمونو که واقعا به دینمون لطمه میزنه و از حس ایرانی بودنمون نشات میگیره.
antiuwamism;349760 نوشت:

بطور مثال اکثر زنان شیعه ی ایرانی حاضر نیست با زنی دیگر سر کند درحالی که تعدد ازواج برای شیعه عرب طبیعی است یا اینکه از اسم روبند یا پوشیه فراری است.
بطور مثال صیغه یک لفظ تابو در ایران جا افتاده است هرچند که احادیث در مدح متعه بسیار است.
...

البته اینها ربطی به تشیع ندارد ربط به خوی ایرانی بودن دارد که اید ارث رسیده...

جناب antiuwamism سلام و درود خداوند بر حضرتعالي

انشاالله كمي صبوري به خرج بدهيد تا بحث را به يه جاهايي برسانيم متوجه خواهيد گرديد كه بحث بر سر اين حرفها نيست بلكه مسئله چيز ديگري است

اما ادامه بحث

البته شايد كسي بگويد كه ضعف اسناد اين احاديث مانع از قبول نمودن آنهاست ولي بايد بدانيم كثر و شهرت اين احاديث به ضميمه گواهي نقل قطعي تاريخي و مشاهده و وجدان كه نمونه هاي آن را ذكر خواهيم كرد مؤيد قاطع اين گونه احاديث است .
آيا قم سرزمين ايران و فارس هاست يا سرزمين عروبت و حميت عربي ؟؟ من نميدانم افرادي كه درباره ايران اين گونه قضاوت مي كنند در تاريخ شيعه و سير تحوّل آن چه مقدار مطالعه كرده اند و آيا ميدانند جايگاه قم و ري و طبرستان و خراسان در نشر فرهنگ و علوم اهل بيت عليهم السلام چقدر است .
آيا ميدانند كه چهار كتاب اصلي و محوري حديث در مذهب شيعه يعني كتابهاي الكافي ، من لايحضره الفقيه ، تهذيب الاحكام ، الاستبصار در انحصار سه نويسنده دانشمند و محدّث كبير فارسي و ايراني يعني محمد بن يعقوب كليني متوفاي 329 قمري و محمد بن بابويه قمي متوفاي 381 و محمد بن حسن طوسي متوفاي 460 هجري قمري است ؟؟
بلكه اكثر كتابها و منابع حديثي دست اول مكتب اهل بيت عليهم السلام مانند المحاسن برقي قمي متوفاي 280 ، بصائر الدرجات محمد بن حسن صفّار قمي متوفاي 290 و كامل الزيارات جعفر بن محمد بن قولويه قمي متوفاي 368 و دلائل الامامه از محمد بن جرير طبري مازندراني (قرن پنجم) و بشاره المصطفي لشيعه المرتضي از عماد الدين طبري مازندراني و المسترشد في الامامه از طبري مازندراني و روضه الواعظين از فتّال نيشابوري متوفاي 508 و جامع الاخبار از محمد بن حمد سبزواري و اعلام الدين و ارشاد القلوب حسن بن ابي الحسن الديلمي و الخرائج و الجرائح از سعيد بن هبه الله راوندي متوفاي 573 و مكارم الاخلاق از ابي نصر الطبرسي قرن 6 و كتاب مشكاه الانوار از ابي الفضل الطبرسي قرن 7 و الاحتجاج از ابوطالب الطبرسي قرن 6 الثاقب في المناقب از ابن حمزه طوسي قرن 6 از ايرانيان است

آيا ميدانيم بزرگترين دائر المعارف در مناقب اهل بيت عليهم السلام يعني كتاب بي نظير مناقب آل ابيطالب را يكي از دانشمندان قديم ايراني يعني محمد بن علي بن شهر آشوب سروي مازندراني متوفاي 588 قمري نوشته است ؟
آيا ميدانيد صاحب كتابهاي حديثي تقريبا منحصر به فرد در معارف اسلام اصيل و تشيع يعني كتابهاي التوحيد و نيز الخصال و معاني الاخبار و عيون اخبار الرضا و كمال الدين و تمام النعمه و الامالي و ثواب الاعمال همگي از شيخ صدوق قمي ايراني است ؟؟؟
ادامه ....

[="Tahoma"]ادامه از پست قبل

شما كه ميدانيد بزرگترين و قديمي ترين دائره المعارف روائي و حديثي مكتب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام يعني كتاب كبير بحار الانوار اثر يك دانشمند ايراني يعني علامه محمد باقر مجلسي متوفاي 1111 هست و نقش و جايگاه مرحوم علامه مجلسي درترويج احاديث و معارف و تقويت مذهب حقه اهل بيت به حدّي است كه دانشمند سنّي مذهب عبدالعزيز دهلوي ( نويسنده كتاب تحفه الاثنا عشريه في رد الاماميه ) درباره علامه مي گويد : اگر دين و مذهب شيعه را به مذهب مجلسي بنامند گزاف نگفته اند زيرا رونق معارف اين مذهب در قروق اخير به همت اين مرد بوده است و نيز موسوعه بزرگ و ارزشمند " الوافي " اثر ارزشمند علامه فيض كاشاني متوفاي 1091 و همچنين كتاب شريف و بزرگ مستدرك الوسائل از علامه ميزا حسين نوري طبرسي متوفاي 1320 و نيز كتاب ارزشمند سفينه البحار از خاتم المحدثين حاج شيخ عباس قمي متوفاي 1395 قمري كه همه اين كتابها دريايي از معارف و علوم اهل بيت و عترت پيامبر است .
جناب آقاي ... شما چطور ادعا ميكنيد كه ايرانيان و فارسي زبانان از درك متون عربي و ديني عاجزند در حاليكه مهمترين و اصلي ترين تفاسير براي قرآن را دو دانشمند ايراني و قرآن شناس فارسي نوشته اند يعني تفسير التبيان اثر مفسر بزرگ محمد بن حسن الطوسي متوفاي 460 و تفسير مجمع البيان اثر گرانسنگ فضل بن حسن الطبرسي متوفاي 548
و مهمترين و اصلي ترين كتاب در لغات قرآن يعني كتاب مفردات الفاظ القرآن را يك دانشمند ايراني بنام علامه راغب اصفهاني در قرن 4 و 5 هجري قمري نوشته است
و در زمان معاصر بهترين تفسير به عقيده كارشناسان علوم قرآني تفسير الميزان اثر علامه محمد حسين طباطبايي ايراني است و نيز تفسير نمونه ( الامثل) تحت اشرافيت آيه العظمي مكارم شيرازي است

آقاي ... چگونه ايرانيها و فارسها زبان و متون عرب را نمي فهمند در حاليكه عربها بايد معاني لغات و كلمات عربي را از معاجم لغوي عجمها و ايرانيها دريافت كنند مگر نه است كه مهمترين و قديمي ترين كتاب لغت عربي به عقيده اكثريت كارشناسان كتاب صحاح اللغه و تاج العربيه است كه نويسنده آن يعني اسماعيل بن حمّاد نيشابوري متوفاي 393 مي باشد ؟؟؟

آيا دومين كتاب لغت عربي از نظر اكثر كارشناسان كتاب القاموس المحيط نيست كه نويسنده آن يك ايراني يعني علامه محمد بن يعقوب فيروز آبادي متوفاي 817 ، فارسي ايراني است ؟؟
و نيز احمد بن فارس رازي ايراني متوفاي 817 كه از بزرگترين دانشمندان لغت شناس و لغت عرب استاد بديع الزمان هَمَداني صاحب كتاب المجمل در لغت عرب مي باشد ايراني فارسي زبان نيست ؟؟
آيا كتاب بي نظير يا كم نظير اساس البلاغه و الكشاف و همچنين كتاب الفائق في غريب الحديث از علامه جار الله زمخشري متوفاي 538 عرب است يا عجم ؟؟؟

آري قوم ايراني مسلمان و فارسي زبان آنچنان در ميدان علوم و فنون به پيش تاختند كه گوي سبقت را از همگان ربودند و هيچ شاخه ايي از شاخه هاي درخت پر ميوه و تنومند علم سراغ نداريم كه ايرانيان بر آن اشراف نداشته باشند قوم سلمان فارسي ستاره هاي آسمان علم و فضليت را كشف كرده و بر آن دست يافتند بلكه خود هر يك ستاره ايي فروزنده در كهكشان بي انتهاي دانش و بينش شدند و بر كشتي عقل و انديشه ژرفياب خود سوار گشته و در درياي بي ساحل و ژرفناك علوم و فنون به غواصي پرداختند و مرواريدهاي درخشان علم و ادب را از صدفهاي بسته و فسرده جهل و ناداني به ارمغان آوردند

ادامه ...

در علوم بلاغت و فصاحت و علم نحو و صرف و لغت بسياري از دانشمندان ايراني را بايد از امامان اين فنون و علوم و پيشوايان آن به حساب آورد . ايرانيان فارسي زبان و عجمها در زمينه هاي مختلف ادبيات عرب تا آنجا پيش رفتند كه در بعضي از رشته هاي ادبيات عرب يا مؤسس و بنيانگذاران آن علم به حساب مي آيند و يا حداقل از پيشوايان و پيشكسوتان آن رشته محسوب مي شوند كه شمّه ايي از آن در ذيل ذكر مي گردد

علم فصاحت و بلاغت و معاني و بيان و بديع

ابن العميد ( محمد بن عميد ) كاتب خراساني متوفاي 359 صاحب ديوان الرسائل و المذاهب في البلاغات نوشته اند در ادب و ترسّل ( مهارت نويسندگي و نامه ها و نگارش و انشاء ) كمتر كسي به پاي او مي رسيد

همچنين بديع الزمان هَمَداني ( احمد بن حسين )متوفاي 398 كه در علوم ادبي عرب به فن معاني و بيان نادره دوران بوده و از اين رو به بديع الزمان لقب يافت وي شاگرد ابن فارس رازي و نيز صاحب بن عبّاد است . كتاب الرسائل و كتاب مقامات از اوست كه در ادبيات عرب ممتاز و كم نظير است .

نيز شيخ عبدالقاهر بن عبد الرحمن جرجاني متوفاي 471 پيشواي كبير و امام فن علم معاني و بيان است وي صاحب دو كتاب گرانبها در اين علوم است يعني كتاب دلائل الاعجاز در علم معاني و نمايش اعجاز قرآن و ديگري اسرار البلاغه در فن بيان كه نخستين كتابهاي مدوّن و مرتب در معاني و بيان است .

نيز شخصيت عظيم از ديار عجم و متبحّر در علم معاني و بيان و بديع و ساير فنون عربيت يعني ابو يعقوب يوسف سكّاكي متوفاي 626 خوارزمي صاحب كتاب مفتاح العلوم كه در انواع علوم ادبي از جمله معاني و بيان به نگارش در آورده است .

ديگري علامه مفضال دانشمند بزرگ ايراني سعد الدين تفتازاني متوفاي 797 از محققين و مصنّفين طراز اول درعلوم و ادبيات عرب خصوصا علوم بلاغت و فصاحت و صاحب كتابهاي المطول و المختصر هر دو در علم معاني و بيان و بديع است .

دانشمند بزرگ و ماهر در ادبيات عرب و حاذق در فن بلاغت و فصاحت از ايران زمين محمد بن عبد الرحمن يعني همان خطيب قزويني متوفاي 739 صاحب كتاب تلخيص المفتاح و نيز الايضاح كه هر دو در علم معاني و بيان و بديع است و ديگر ائمه و پيشوايان بزرگ اين علوم كه فرصت ذكر همه را نداريم و در جاي خود مسطور است .

ادامه ...

رحیق مختوم;349720 نوشت:
تشيّع عربي و تشيّع فارسي

يكي از مدعيان روشنفكري در عصر حاضر در مقابل اين سوال خبرنگار روزنامه .... كه : نظر شما درباره شيعيان ايران در مقايسه با شيعيان عرب و ديگر كشورها چيست ؟ مي گويد : قطعا ميان آنها تفاوتهايي وجود دارد البته ميان اصول و فروع كه بدان معتقدند تفاوتي وجود ندارد اما ناگزير آنچه شيعه فارسي از آن پيروي مي كند با آنچه شيعه عرب تبعيت مي كند و نيز اعتقادات اين دو تا حدي با هم تفاوت دارد كه اين خود خواسته از درك متون عربي توسط شيعيان ايراني است زيرا از آنجا كه زبان شيعيان ايران فارسي است آنان نمي توانند آن را تمام و كمال درك كنند .

و به عبارت دقيقتر شيعيان ايران آن قدر كه بخاطر بسياري از امور روايي تعصب به خرج مي دهند براي اموري كه مربوط به متون و براي مثال ، متن قرآن استناد دارد متعصب نيستند


سلام
با تشکر از فاضل ارجمند که پاسخ داده اند
ولی همین دو جمله موجود دراشکال برای تشخیص تناقض گویی این آقای مستشکل کافی است
والله الموفق

در علم نحو و صرف و لغت :
1- سيبويه ( ابو بشر عمرو بن عثمان بن قنبر ) متولد سال 148 در قريه بيضاء از توابع استان فارس در ايران و متوفاي 180 در شيراز كه قبر وي اكنون در محله سنگ سياه شيراز مي باشد او اعلم و داناترين مردم در علم نحو عربي بود كه از بزرگترين ائمه و پيشوايان علم نحو است كتاب مشهور وي در نحو بنام الكتاب نام دارد سيبويه شاگرد خليل بن احمد فراهيدي متوفاي 170 صاحب كتاب " العين " در لغت و واضع و مخترع علم عروض بود

2- ابن دُرُستويه ( عبدالله بن جعفر ) متوفاي 347 دانشمند ايراني الاصل عالم و امام در علم نحو و لغت كه حتي ابن هشام در جاي جاي كتاب بي نظير خود بنام مغني اللبيب از او مطالبي علمي و نحوي نقل مي كند

3- ابن خالوَيه ( حسن بن احمد ) متوفاي 370 اهل همدان ايران پيشوا و امام در علم نحو و لغت عرب ، وي شاگرد ابو سعيد سيرافي فارسي و نيز ابن دُرَيد متوفاي 321 و غير آنهاست ، از بررسي كتابهايي كه ابن خالويه نوشته است انصافا چنين بر مي آيد كه اين مرد اعجوبه ي دوران در علوم ادبي ، قرآني و نحو و صرف و لغت عرب بوده است و اين كتابها شاهدي صادق بر اطلاع عظيم و وسيع وي در علوم ادبي و قرآني و اسرار كلام عرب بوده و شگفتي آنها انسان را فرا ميگيرد ، كتابهاي مهم و فراواني تاليف نموده است از جمله : الجمل في النحو و كتاب ليس و كتاب الآل و بديع القرآن و غريب القرآن و اعراب القرآن و شرح الاسماء و غير اينها كه جاي ذكرشان نيست

4- ابو سعيد سيرافي ( حسن بن عبدالله ) متوفاي 368 اهل سيرف استان فارس يكي از ائمه علم نحو و لغت و علوم قرآني او شارح " الكتاب " سيبويه است و ابو حيان توحيدي دانشمند و نويسنده مشهور در علوم ادبي و فلسفي شاگرد همين ابو سعيد سيرافي است

5- ابو علي فارسي ( حسن بن احمد ) متوفاي 377 از ائمه نحويين و صاحب كتاب الايضاح و نيز التكمله في النحو يكي از دانشمندان ايران زمين و اهل استان فارس است وي ابتكارات و نظريات مهمي در علم نحو و صرف داشته است ابو علي فارسي استاد ابن جنّي متوفاي 392 نيز بوده است .

6- ابن باباشاذ ( ابو الحسن طاهر بن احمد ) متوفاي 469 از تبار ايرانيان اهل ديلم مازندران كه عربها او را ابن بابشاذ مي خوانند يكي از پيشوايان علم نحو و لغت است كه حتي علامه ابن هشام در كتاب ارجمند و ذي قيمت " مغني اللّبيب " و مرحوم شهيد ثاني در " تمهيد القواعد " از ايشان مطالب علمي و نحوي نقل مي نمايد از تأليفات وي شرح الجمل الكبير و المقدمه المحسبّه و نيز الجُمَل الهاديه است .

در علم اصول فقه شيعه كه اين علم مبنا و راه استنباط احكام فقه شيعه است در رأس همه تأليفات شيخ الطائفه طوسي ايراني مانند عُدَّه الاصول و تاليفات و مجتهد پروري علامه اصولي استاد الكل في الكل وحيد بهبهاني ايراني متوفاي 1205 و شاگردان بزرگ او مانند علامه نراقي متوفاي 1209 و شيخ محمد تقي اصفهاني متوفاي 1248 ميرزا ابو القاسم قمي متوفاي 1231 صاحب قوانين و مرجع بزرگ حجت الاسلام سيد محمد باقر شَفتي متوفاي 1260 و عالم فرزانه حاجي محمد ابراهيم كلباسي متوفاي 1261 و سيد علي طباطبائي صاحب الرياض و ابوعلي الحائري و علامه سيد مهدي بحر العلوم متوفاي 1212 و ساير مجتهدين كه همه مجتهدين كنوني و قبلي از شاگردان آنها هستند و آنان همگي ايراني اند و نيز فقهاي بي شمار ديگر كه فرصت ذكر آن نيست

ستاره فروزنده آسمان فقه و فقاهت يعني شيخ الفقهاء و المجتهدين غواص درياي فقه و اصول و حديث شيخ مرتضي انصاري دزفولي ايراني متوفاي 1281 ايراني است و شاگردان او همانند آقا سيد محمد حسين شيرازي بزرگ متوفاي 1320 صاحب فتواي تنباكو و آخوند مولي محمد كاظم خراساني متوفاي 1329 صاحب مكتب اصولي و نيز ميرزاي نائيني متوفاي 1355 و آقا ضياء اراكي متوفاي 1361 صاحبان مكتب اصولي همه ايراني اند .

جناب آقا روشنفكر من احساس مي كنم شما ميخواهيد شيعه را بيشتر از منابع اهل سنت و عربها بشناسيد و اين راه كار صحيحي براي يك محقق ايرانشناسي نيست . مثلا پرفسور هانري كربن فرانسوي براي ايران شناسي و شرق شناسي به ايران آمد و سالها در دانشگاه تهران و كتابخانه هاي ايران مشغول مطالعه و تحقيق بود و از اساتيد ايراني مخصوصا از محضر فقيه و فيلسوف كبير علامه محمد حسين طباطبائي بهره هاي فراوان برد و يا آقاي ويليام چيتيك آمريكايي جهت علاقه ايي كه براي خواندن و فهم آثار و كتابهاي عرفاني كه به زبان فارسي نگاشته شده بود به ايران آمد و در دانشگاه تهران مشغول به تحصيل و سالها تحت نظر اساتيد فن درس خوانده و حتي زبان و ادبيات فارسي را فرا گرفت تا خوب اين متون را درك و تحليل كند

جناب آقاي روشنفكر اولين حكومت در تاريخ ، در ايران و در طبرستان ( مازندران ) در قرن سوم و چهارم هجري به درخواست و دعوت مردم اين سامان تأسيس شد كه همان حكومت علويان در طبرستان است . و ديلميان شيعه از ايران ( در قرن 4 و 5 از سال 320 تا 448 ) برخاسته و تا بغداد را تحت سيطره حكومت شيعي قرار دادند و بعد از آن در زمان هولاگوخان مغول و ايلخانان ، شيعه در ايران توسط دانشمند بزرگ ايراني خواجه نصير الدين طوسي و شاگردانش ترويج و تقويت شد بعد از آن در زمان صفويه مذهب شيعه دوازده امامي به عنوان مذهبي رسمي اعلام شد و در همان زمان دانشمندان و فقهاء طراز اول شيعه براي ترويج و تقويت مكتب اهل بيت عليهم السلام دعوت شدند و قرنهاي متمادي است كه مذهب شيعه دوازده امامي به عنوان مذهب رسمي كشور ايران است و تا الان ادامه دارد و انقلاب اسلامي ايران توسط شيعيان ايراني انجام گرفت و امروزه مردم جهان اسلام ناب و اصيل را با مُهر ايران مي شناسند

ادامه ...

موضوع قفل شده است