چرا ازدواج با محارم حرام است

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا ازدواج با محارم حرام است


دليل اين حكم، آيه 23 سوره نساء است كه خداوند بر مردان، ازدواج با مادر، خواهر، عمه، خاله، دختر خواهر، دختر برادر و... را حرام نموده است، هر چند حكمت اصلى اين حكم براى ما روشن نيست، ولى مفسران در ذيل اين آيه شريف به برخى حكمت هاى آن اشاره كرده اند، مانند:
1. همه انسان ها به طور طبيعى از ازدواج با محارم تنفر دارند; به همين دليل همه اقوام و ملل (جز افراد كمى) ازدواج با محارم را ممنوع مى دانند.
2. در ميان محارم معمولا جاذبه و كشش جنسى وجود ندارد; زيرا محارم اغلب با هم بزرگ مى شوند و براى يك ديگر فرد عادى و معمولى هستند، در حالى كه يكى از شرايط استحكام پيوند زناشويى، جاذبه جنسى است; بنابراين اگر ازدواج در ميان محارم صورت گيرد نا پايدار و سست خواهد بود.
3. از جهت علمى ثابت شده است كه از ازدواج هم خون با يك ديگر، بيمارى هاى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى كند.
4. ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانواده ها است.

1_ 1. برگرفته از: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و همكاران، ج 3، ص 327ـ 328
2_ 1. تفسير نور، محسن قرائتى، ج 2، ص 265، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.

محمد;8675 نوشت:
دليل اين حكم، آيه 23 سوره نساء است كه خداوند بر مردان، ازدواج با مادر، خواهر، عمه، خاله، دختر خواهر، دختر برادر و... را حرام نموده است، هر چند حكمت اصلى اين حكم براى ما روشن نيست، ولى مفسران در ذيل اين آيه شريف به برخى حكمت هاى آن اشاره كرده اند، مانند: 1. همه انسان ها به طور طبيعى از ازدواج با محارم تنفر دارند; به همين دليل همه اقوام و ملل (جز افراد كمى) ازدواج با محارم را ممنوع مى دانند. 2. در ميان محارم معمولا جاذبه و كشش جنسى وجود ندارد; زيرا محارم اغلب با هم بزرگ مى شوند و براى يك ديگر فرد عادى و معمولى هستند، در حالى كه يكى از شرايط استحكام پيوند زناشويى، جاذبه جنسى است; بنابراين اگر ازدواج در ميان محارم صورت گيرد نا پايدار و سست خواهد بود. 3. از جهت علمى ثابت شده است كه از ازدواج هم خون با يك ديگر، بيمارى هاى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى كند. 4. ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانواده ها است.

با سلام

محمد عزيز اين هم باز مثل همان گوشت خوك كه بحث اش كذشت
http://askdin.com/showthread.php?p=8693#post8693

نمي شود دلايل را قطعي دانست نمونه اش در همين سايت در بحثي كه با يكي از كاربران داشتيم ايشان مدعي بودند كه بشر به صورت تجربي به عدم ازدواج با محارم رسيده است و دليل اش هم مضراتي از قبيل نقص عضو در اولاد و.....است

و براي همين انسانها ان را قبول كرده اند خوب مفهوم مخالفه اين يعني كه اكر همين انسانها دلايلي برخلاف همين دلايل شما پيدا كنند -- مشكل تنفر را با عادي شدن و بقيه را با دارو و....--- مي كويند اكر دين به اين خاطر مي كفت ما اينها را حل كرديم و ديكر نبايد حرام باشد

ولي اگر از اول تعبد و اعتماد به فرموده خداوند در قران و سخنان ائمه مطرح شود ديگه اينها با علم و دارو و... حل شدني نيست
و اين به نظر بهترين راه كار مي رسد هرچند كه كذشت---در پست قبل --- كه براي توضيح و تشريح مساله خوب است اما از باب دليل و فلسفه حرمت نه.

تشکر از جناب طاها
آیا از معصومین علیهم السلام بیانی در خصوص دلائل احکام نداریم؟ اگر داشته باشیم در مورد آن چه می گویید؟همانطور که در مسئله حرمت گوشت خوک عرض کردم
بیان دلائل ضرری به بیان شارع وارد نمی کند بلکه پذیرش آنرا راحت تر می کند.اگر طبق بیانی که شما فرموده اید عمل کنیم بنی بشر همه چیز را میتواند توجیه کند وحکمتی جعلی برایش درست کند.می پذیرم که هر دلیلی را به عنوان حکمت حرمت نمی توان ارائه کرداما بعضی حکمت ها را هم نمی توان تغییر داد.در ضمن آنکس که مقید به تعبد شده است در پی جعل وتغییر حکمت نیست

محمد;8716 نوشت:
اگر طبق بیانی که شما فرموده اید عمل کنیم بنی بشر همه چیز را میتواند توجیه کند وحکمتی جعلی برایش درست کند.

با سلام

جناب محمد

از کدام مطلب بنده این تعبیر را برداشت کرده اید بفرمایید تغییر دهم

همان طور که شما هم در ادامه اورده اید هر دلیلی نمی تواند حکمت باشد
بنده هم عرض کردم با این کفته سوء برداشت پیش نیاید که با این فلسفه ها و دلایل احکام را قبول کرده ایم که در ان صورت با یافتن دلایلی بر ضد این مطالب باز دین را زیر سوال می برند و در صورت مخالفت هم دین را مخالف علم قلمداد می کنند

بنده برای این که از اول جلوی این بحث گرفته شود تاکیدی بر حرفهای جنابعالی اوردم که اینها دلیل و حکمت احکام نیست و فقط دلایلی است که از ایمه رسیده یا علم بدانها دست یافته است.

والا حکمت اصلی انها معلوم نیست و ما تعبدا بدانها پایبندیم و صد البته که به تعبدو منبع این احکام دلایل قطعی و یقینی عقلی و نقلی داریم که در عقاید اثبات شده است

طاها;8717 نوشت:
از کدام مطلب بنده این تعبیر را برداشت کرده اید بفرمایید تغییر دهم
طاها;8696 نوشت:
خوب مفهوم مخالفه اين يعني كه اكر همين انسانها دلايلي برخلاف همين دلايل شما پيدا كنند -- مشكل تنفر را با عادي شدن و بقيه را با دارو و....--- مي كويند اكر دين به اين خاطر مي كفت ما اينها را حل كرديم و ديكر نبايد حرام باشد

شاید من اشتباه برداشت کرده ام

بنده در اين مطلب نقل قولي كردم از يكي از كاربران كه در همين سايت بحث مي كرديم كه ايشان عدم ازدواج با محارم را امري مي دانستن كه انسان ان را به تجربه يافته است و شاهد مثال اوردم

كه اكر ما احكام را بر روي اين مباني استوار كنيم چنين افرادي با دلايل علمي كه با همين دلايل ان احكام را ثابت كرده بودن با همين دلايل هم ان را نفي خواهند كرد منظورم اين بود

البته منظورمامن يكي است فقط بنده قصدم اين است كه ---براي جلو كيري از سوء استفاده بعدي--- بر تعبدي بودن احكام نيز تاكيد داشته باشيم

پرسش:
چرا ازدواج با محارم حرام است؟

پاسخ:
حکمت اصلی این حکم معلوم نیست و ما تعبدا بدانها پایبندیم.مواردی هم که به عنوان فلسفه احکام ذکر شده است دلیل و حکمت تامه احکام نیست و فقط دلایلی است که از ایمه رسیده یا علم بدانها دست یافته است.
دليل اين حكم هم، آيه 23 سوره نساء است كه خداوند بر مردان، ازدواج با مادر، خواهر، عمه، خاله، دختر خواهر، دختر برادر و... را حرام نموده است، هر چند حكمت اصلى اين حكم براى ما روشن نيست، ولى مفسران در ذيل اين آيه شريف به برخى حكمت هاى آن اشاره كرده اند، مانند:
1. همه انسان ها به طور طبيعى از ازدواج با محارم تنفر دارند; به همين دليل همه اقوام و ملل (جز افراد كمى) ازدواج با محارم را ممنوع مى دانند.
2. در ميان محارم معمولا جاذبه و كشش جنسى وجود ندارد; زيرا محارم اغلب با هم بزرگ مى شوند و براى يك ديگر فرد عادى و معمولى هستند، در حالى كه يكى از شرايط استحكام پيوند زناشويى، جاذبه جنسى است; بنابراين اگر ازدواج در ميان محارم صورت گيرد نا پايدار و سست خواهد بود.
3. از جهت علمى ثابت شده است كه از ازدواج هم خون با يك ديگر، بيمارى هاى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى كند.
4. ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانواده ها است.

منابع:
1. برگرفته ازتفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و همكاران، ج 3، ص 327ـ 328
2. تفسير نور، محسن قرائتى، ج 2، ص 265، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.

موضوع قفل شده است