✿ آیا شــهـــدای ما ره صــد ســـاله را یک شبـه پــیـــمودند؟ ✿

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
✿ آیا شــهـــدای ما ره صــد ســـاله را یک شبـه پــیـــمودند؟ ✿

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب


آیا شهدای ما هفت شهر عشق را در یک شب پیمودند؟

چگونه شد که شهدای ما در نوجوانی و جوانی عارف شدند؟

مقام شهيد از نظر بالابودن وعظمت یک امر مسلم است .شهادت از درهايي است كه خدا بر روي هر كسي باز نمي‌ كند يعني هر كسي لياقت اينكه شهيد شود را ندارد.مهمترین عاملی که شهید را به این مقام می رساند پاک باختگیست یعنی دست شستن از همه ی هستی خویش، آن هم به شکل کاملا آگاهانه وبا بصیرت.
یعنی شهید با تمام وجود برترین دارایی خویش که نعمت هستیست را در طبق اخلاص می نهد وبه معبود تقدیم می نماید بنابراین چه چیزی قابل جبران است در برابر هستی وعمر انسان، جز رسیدن به مقامی که خداوند آن را بهره ونصیبی برای آنها در نظر گرفته است .ژرف نگري شهدا كه خاستگاهي جز نور الله ندارد،مهمترین دلیل برای کسب چنین مقام معنویست.در واقع شهادت شكوفا شدن جوهر انسانيت است وشهيد انساني است كه از لذايذ پوچ حيات مادي چشم پوشيده است تا بشريت را ازبندگي رها سازد.

ادامه دارد...


راهی که شهدا انتخاب کرده اند در واقع نشان دهنده ی روحیه ی شهادت طلبی آنها بوده است وشهادت‏ طلبى آنها بر پايه ايمان مذهبى، بينش درونى و عمل شايسته استواربوده است.

استاد شهيد مطهرى قدس سره در اين‏ باره مى‏ نويسد:

گرايش‏هاى ايمانى مذهبى موجب آن است كه انسان تلاش هايى على ‏رغم گرايش‏هاى‏ طبيعى فردى انجام دهد و احياناً هستى و حيثيّت خود را در راه ايمان خويش فدا سازد.
اين در صورتى ميسّر است كه ايده انسان جنبه تقدّس پيدا كند و حاكميّت مطلق بر وجود انسان بيابد. تنها نيروى مذهبى است كه، قادر است به ايده ‏ها تقدّس ببخشد و حكم آنها را در كمال قدرت بر انسان جارى سازد.

گاهى افرادى نه از راه ايده و عقيده مذهبى، بلكه تحت فشار عُقده‏ ها، كينه توزيها، انتقام‏گيرى ‏ها و بالاخره به صورت عكس العمل شديد در برابر احساس فشارها و ستم‏ها، دست به فداكارى مى ‏زنند و از جان و مال و همه حيثيّات خود مى ‏گذرند، همچنان كه نظايرش را در گوشه و كنار جهان مى ‏بينيم. ولى تفاوت يك ايده مذهبى و غير مذهبى اين است كه آن جا كه پاى عقيده مذهبى به ميان آيد و به ايده قداست ببخشد، فداكارى ‏ها از روى كمال رضايت و به طور طبيعى صورت مى‏ گيرد. فرق است ميان كارى كه از روى رضا و ايمان صورت گيرد كه نوعى انتخاب است. با كارى كه تحت تأثير عقده ‏ها و فشارهاى ناراحت كننده درونى صورت مى ‏گيرد كه نوعى انفجار است. ايمان مذهبى پيوندى است دوستانه ميان انسان و جهان و به عبارت ديگر، نوعى هماهنگى است ميان انسان و آرمان‏هاى كُلّى جهان؛ اما ايمان و آرمان‏هاى غير مذهبى نوعى بريدگى از جهان و ساختن جهانى خيالى براى خود است كه به هيچ وجه از جهان بيرون حمايت نمى‏ شود.

پس با این کلام درمی یابیم که:

در واقع هدفدار بودن انتخاب شهید باعث دریافت چنین مقامی می شود.


مهمترین نکته ای که در رابطه با شهدا حائز اهمیت است این است که آنها ابتدا مبانى اعتقادى خود را صحيح بنا كرده اند ودر اثر همین امر، لایق دریافت چنین جایگاهی شده اند.یعنی ازخودگذشتگی شهید یه امر احساسی وبدون بینش وپیش زمینه نبوده است بلکه این مقام درواقع به کسی عنایت میشود که دارای ظرفیت پذیرش است وکسی ظرفیت پذیرش دارد که ایمانی قوی داشته باشد.

در روایتی پيامبر صلى الله عليه و آله می فرمایند:

به شهيد از سوى خدا هفت خصلت عطا مى ‏شود:

نخست، اولين قطره از خونش كه بر زمين مى‏ چكد، همه گناهانش آمرزيده شود. دوم سرش در دامان دو حور از حوريان بهشتى نهاده شود و آن دو غبار از چهره شهيد پاك نموده به وى خوش آمد گويند و او نيز به آن‏ها خير مقدم گويد. سوم لباس‏هاى بهشتى به او پوشانيده شود. چهارم خزانه داران بهشت با انواع عطرهاى خوشبو نزدش آمده هر كدام را بخواهد انتخاب مى ‏كند. پنجم جايگاهش را به او نشان دهند. ششم به روح او گويند كه هر كجاى بهشت خواهى سير كن و از هر چه ميل دارى سود ببر. هفتم به چهره حق بنگر و ديدن جمال حق بر هر پيغمبر و شهيدى لازم است .

همچنان كه جهاد در ميان اعمال ديگر ارزش و برترى دارد پاداش آن نيز برترين پاداش‏ها است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى ‏فرمايند:

«ما اعْمالُ الْعِبادِ كُلُّهُمْ عِنْدَ الُمجاهِدينَ فى‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّا كَمَثَلِ خُطَّافٍ اخَذَ بِمْنِقارِهِ مِنْ ماءِ الْبَحْرِ.»

كارهاى همه مردم در برابر مجاهدان در راه خدا چيزى به حساب نمى ‏آيد مگر مثل مقدار آبى كه پرستو با منقارش از دريا بر مى ‏دارد. (مثل مقايسه قطره با درياست).
شهادت برترين مرگ هاست، و همواره بهترين‏ها به دنبال برترين‏ها هستند. يعنى كسى كه از دنيا دورى مى ‏كند و قصد نزديكى به خداوند را دارد، از برترين مرگ‏ها استقبال مى ‏كند.كسى كه مقام شهادت را مى ‏داند حاضر نيست در بستر بيمارى، مرگ به سراغش آيد، بلكه از خداوند طلب مرگ سرخ مى ‏نمايد. زيرا در قيامت اولين وارد شونده به بهشت شهيد خواهد بود.
شهادت‏ طلبى در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و خاندان على عليه السلام جايگاه بلندى دارد . داشتن عقيده مذهبى، انجام كارهاى شايسته و پرهيز از اعمال ناشايست همراه با معرفت فراگير و بينش درونى، انسان را به خدا نزديك‏تر مى‏ كند و پشتوانه معنوى و نيرومندى براى شهادت او مى‏ گردد و بدون دستيابى به اصول سه گانه ياد شده، نمى‏ توان به مقام رفيع شهادت و مرگ سرخ دست يافت.
شهادت طلب بودن به معناى دست يافتن به فوز عظيم شهادت و شهيد گشتن نيست بلكه بدين معناست كه انسان، هستى خود را امانتى از جانب خدا تلقّى كند و او را مالك مطلق و خود را مملوك او بداند. از هستى خويش دست بشويد و رضايت خدا را بجوید.

رسول خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند:
«فَوْقَ كُلِّ ذى‏ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فى‏ سَبيلِ اللَّهِ فَاذا قُتِلَ فى‏ سَبيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»
برتر از هر نيكى، نيكى ديگرى است تا مرد در راه خدا كشته شود؛ وقتى در راه خدا كشته شد، ديگر بالاتر از آن، نيكى نيست.

خداوندا به حق بی بی فاطمه زهرا (س) شهادت رو نصیب کسانی که تشنه شهادتند بگردان
الهی یا رب العالمین

انسان با تهذيب نفس و رياضت شرعي مي تواند به مقامي برسد كه حقيقت هستي را با چشم الهي ببیند و به مقام «كشف و شهود» نائل گردد. در آموزه هاي دين اسلام ، «شهيد» به معناي كشته ي در راه خدا، كسي است كه پس از «جهاد اكبر» موفق به حضور در «جهاد اصغر» در راه خدا شده است؛ اين حضور باعث ايجاد صفاي باطن و مقامات عرفاني در او می شود،وبه خاطر همین به مقام «شهادت» واصل مي شود و به شهود كامل و حقيقي نائل مي گرددو به مراتب فوق عرفاني مي رسد كه ساير عرفا به آن غبطه مي خورند به همين جهت او را «شهيد» ناميده اند. مقصود نهائي عرفان رسيدن به مقام «شهود و مشاهده» است، يعني ديدن خداوند با چشم دل از سوي ديگر در اسلام نيز به كشته ي در راه خدا «شهيد» اطلاق مي شود؛ زيرا شهيد در اسلام يعني: «كسي كه شاهد و ناظر ملكوت الهي و حقايق و شگفتي هاي جهان بالاست و به مرتبه ي شهود و مشاهده ي باطني رسيده است.» پس در واقع این مطلب بیان کننده ی مقامات عرفاني و فوق عرفاني «شهيد» است كه پس از سير و سلوك و عرفان عملي كه «جهاد اكبر» است و توفيق حضور در «جهاد اصغر» و نائل شدن به درجه ي رفيع شهادت، به آن درجات می رسد.

هر انساني، فطرتاً حب و عشق الهي را در وجودش احساس می کند .وقتي انسان بر اثر انديشه و تفكر و نظر و تعقل به اين موضوع پي برد به بخشي از عرفان نظري دست يافته است. نتيجه ي اين معرفت باعث بيداري و حركتي در او مي شود تا خود را به سرچشمه ي عشق و جمال و كمال و زيبايي مطلق برساند كه از اين حركت و سفر به عرفان عملي تعبير مي شود. اين سير و سلوك داراي آداب و رسوم و مراحل و منازل و نيز موانعي است كه بايد شناخته شود و سپس طي گردد، در عين حاليكه اين حركت همراه با مانع زدايي نيز مي باشد و تخليه لازم دارد. شهيد بعنوان يك انسان عاشق و عارف از اين قاعده مستثني نيست و داراي عرفان نظري و عملي خويش هست كه هر چند از خيلي جهات با نظر و عمل عارفان حقيقي مشترك است ، اماخصوصيات و ويژگيهاي مختص خويش را دارد كه ديگران را از آن بهره اي نيست. شهيد قبل از شهادت ، مومني است كه آتش عشق الهي در او شعله ور شده و او را در وادي سلوك و عمل و عبادت و زهد و ذكر كشانده و تشنه ي لقاء و ديدار و وصال نموده است.

اما آنچه كه سير و حركت او را سرعت بخشيده و باعث گشته است تا ره صد ساله را يك شبه بپيمايد و به سر منزل مقصود برسد، آمادگي او براي معامله با خداوند و جهاد و ايثار در راه اوست؛ زيرا هر كسي سعادت اجابت دعوت الهي را نيافته است، بلكه تنها خاصان حق و نخبگان خلق به اين توفيق نائل آمده اند.

توفيق حضور در عرصه هاي نبرد و قتال، بالاترين رياضت ها ، ذكرها و چله نشيني ها، شب زنده داري ها و عبادت ها و راز و نيازهاست. آري! شهادت نيز داراي مقدمات و شرايط و عناصري است كه بايد انسان آنها را آماده كرده و دروجودش ايجاد نمايد تا به درجه ي اعلي و ارفع شهادت نايل گردد.

خداوند تبارك و تعالي پس از آنكه در آيه ي 111 سوره ي توبه، به معامله ي مجاهدان راه خدا با خداوند اشاره مي كند و شهادت را فوزي عظيم مي داند، اوصاف رزمندگان را چنين بيان مي فرمايد:

«التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنكر و الحافظون لحدودالله و بشر المومنين» (توبه/112)؛

«توبه كنندگان، پرستشگران، سپاسگزاران، رهروان، ركوع كنندگان، سجده كنندگان، امركنندگان به نيكي، بازدارندگان از بدي، نگهبانان مرزهاي الهي و مومنين را مژده و بشارت ده.»

در اين آيه ي خصوصيات و ويژگي هايي كه شهيدان راه حق قبل از شهادت توسط عمل خالصانه واجد آن گشته اند ذكر گرديده كه در حقيقت، عرفان عملي و سير و سلوك و طريقت شهيد مي باشد.

بنابراین شهيد به كمال نهايي رسيده و بزرگ ترين عارف است
موضوع قفل شده است