جمع بندی افراط و تفریط در دین یعنی چه!؟

تب‌های اولیه

80 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افراط و تفریط در دین یعنی چه!؟

[="Black"]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب.

در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

به راستی آیا بیان احکام دین و پای فشاری بر احکام روشن دین که توسط خدا(قرآن) و معصومین(ع) بیان شده است افراط در دین قلمداد میشود!؟؟

به راستی افراط در دین یعنی چه!؟ در نقطه مقابل آن تفریط در دین یعنی چه!؟

کسانی که دیگران را به خاطر بیان احکام دینی افراطی خطاب میکنند چه کسانی هستند!؟[/]

با نام الله

:Gol::Gol::Gol::Gol:

کارشناس بحث: استاد کریم

امام عشق;492110 نوشت:
در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

به راستی آیا بیان احکام دین و پای فشاری بر احکام روشن دین که توسط خدا(قرآن) و معصومین(ع) بیان شده است افراط در دین قلمداد میشود!؟؟

به راستی افراط در دین یعنی چه!؟ در نقطه مقابل آن تفریط در دین یعنی چه!؟

کسانی که دیگران را به خاطر بیان احکام دینی افراطی خطاب میکنند چه کسانی هستند!؟


با سلام
البته اگر کمی واضح تر وبا مثال سخن بگویید شاید راحت تر بتوان جواب داد. ولی به هر حال، دین متشکل از عقاید واحکام واخلاق است. ما باید عقاید خود را بر اساس استدلالا عقلی متقن وبا توجه به دلایلی که در قرآن وحدیث آمده است به دست آوریم. احکام را نیز یا مجتهد باشیم ویا اینکه از مرجع تقلیدی پیروی کنیم ودر اخلاقیات نیز با توجه به سلوک علماء ربانی وسیره اهل بیت عمل کنیم.
نکته مهمی که وجود دارد ما باید در فهم ویادگیری احکام دینی حساس بوده وبا دقت یاد بگیریم که خدای ناکرده دینمان از روی جهالت نباشد. اگر دین را درست یاد گرفته باشیم ودرست عمل کنیم دیگر نباید به تهمت وسخن پراکنی دیگران توجه داشته باشیم چون وقتی دیگران نیز اعمال ما را همراه با اعتدالی که در آنها وجود دارد وخوش مشربی که یک مسلمان دارد خواهد دید که هیچگونه افراط وتفریطی وجود ندارد.
متا سفانه امروزه ودر غربت دین چه بسا کسی را که اهل نماز وروزه است. ویا اینکه نسبت به انجام فرایض دینی خود دقت دارد متهم به افراط وتفریط کنند. وخود این از نشانه های آخر الزمان است. که صبر در برابر این تهامات خود ثوابی بزرگ دارد.

به نظر من افراط و تفریط تو اکثر مسائل معنی و مرز واقعی خودش و داره الا دین و مسائل دینی....

راحت تر بگم مردم دوره زمونه ی حالا جلوی دین جبهه گرفتن...تا میای حرف بزنی میگن اه تو ام دیگه شورشو در اوردی بیا پایین از بالای منبر...
میای بگی نماز بخونین.... غیبت نکنین...
واضح ترین و اصلی ترین مسائل و گوشزد میکنی متهم به افراط در دین میشی...
لقب حاج خانوم و حاج اقا رو میگیری...

پس این ها همه بیشتر اثرات دین گریزی بقیه ی افراده جامعه است نه افراط ادمای دین دار...

یعنی همون عکس قضیه : تفریط...

بی ارزش شدن احکام و دستورات الهی..

تفریط زیاد باعث میشه بقیه ی افراد و ادمای افراطی ببینی.... حتی کسایی که یه امر به معروف و نهی از منکر ساده میکنن...



در کل این ها همه فتنه های اخر الزمانه نباید زیاد خودتو درگیرش کنی...
یه سری ادما با عقیده های اجق و وجقی که دارن به نظرم نقش و تاثیرشون تو این دنیا در حد سیاهی لشکره و بس...

[="Black"]اعوذ بالله من الشیطان رجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرامی.

کریم;492493 نوشت:
متا سفانه امروزه ودر غربت دین چه بسا کسی را که اهل نماز وروزه است. ویا اینکه نسبت به انجام فرایض دینی خود دقت دارد متهم به افراط وتفریط کنند. وخود این از نشانه های آخر الزمان است. که صبر در برابر این تهامات خود ثوابی بزرگ دارد.

سپاس از پاسخ زیبایتان.

در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان سوالاتی را طرح میکنند ، هر یک از دوستان دیگر نظرشان را میدهند ، زمانی که دوستان دیگری آیات قرآن ، احادیث معصومین(ع) ، و بیانات علما را در نقض گفته های دوستان بیان میکنند متهم به افراط گری در دین میشوند. و روی به فحاشی و بی ادبی میاورند.

سوال آیا بیان احکام دینی افراط در دین است!؟؟؟

سوال دوم ، طبق روایات کسانی که مومنین را افراطی میخوانند و به آنها دشنام میدهند چه کسانی هستند!؟؟

امیدوارم مطالبم را واضح و روشن بیان کرده باشم.[/]

سلام علیکم
این موضوعی که فرمودید فقط شامل دین نمیشود و در جامعه ما شاید فراگیر باشد و بیشتر به فقر فرهنگی بر می گردد , مثلاً :
کسی که طبق نظر پزشک روزی 3 بار مسواک بزند زیاده روی کرده!
کسی که در اتوبان بخواهد بین دو خط براند و یا فاصله ایمنی و سرعت مجاز را رعایت کند ممکن است مورد اهانت برخی دیگر قرار گیرد!
کسی که بخواهد زگهواره تا گور دانش بجوید ممکن است مورد انتقاد قرار برخی قرر گیرد!
کسی که روزی یک ساعت ورزش کند .........
-------------------
البته آنطرف سکه هم هست!
جوانی که موهای فشن دارد و مثلا شلوار اسپرت پوشیده ممکن است به گمراهی و شیطان صفتی محکوم گردد!
خانمی که بر حسب عادت مقداری روسریش عقب رفته ممکن است از نظر برخی بی حیا باشد!
خانمی که با فروشنده سر گرفتن حق بدون رودربایستی بگو مگو کند....
آقائی که در مجلسی کراوات زده ممکن است از نظر برخی ضد انقلاب و کافر قلمداد گردد!
اگر سخنی از روشنفکرانی مثل شریعتی یا سروش نقل کنی ممکن است به بی دینی محکوم یا ضد ولایت فقیه محکوم بشی!
در مورد ریش......
در مورد اوضاع مالی و معاشرت و ........
--------------------
در کل داستان اون پدر و پسر و الاغه همیشه حاکمه در همه جا و بهتر است که انسان معیارهائی منطقی برای خود داشته باشد و پیش برود
در مورد ارائه مرجع هم که افرادی ایراد می گیرند , وقتی ما در مورد مسائل فیزیک از نیوتن . اینشتین نقل قول یا فرمول می کنیم یا در مورد برق مثلا از فاراده و ماکسول ارائه سند می کنیم اگر کسی بخواهد ایراد بگیرد که دیگر فاتحه علم خوانده شده...و اینجا اگر جای ناراحتی یا مسخره کردن باشد باید برای طرف مقابل (مسخره کننده یا انتقاد کننده) وجود دارد...همچنین است برای دین که اهمیت بالاتری دارد.
حالا ممکنه از نظر من حد حجاب تا آرنج دست باشد برای شما تا مچ و برای فلانی تا سر شانه ها و............و یا موارد دیگر که واجب است از کلام صاحبان دین و شریعت به عنوان مرجع استفاده گردد تا سنگ روی سنگ بند گردد.
موفق باشید :Gol:

افراط اوردن روایات و حدیث و آیه قران نیست یا منابعی که به نظر کسی درست میاد نیست ..

افراط یعنی هیچ کسی جز خودت قبول نداشته باشی یا برای کسی جز خودت و نظر خودت ارزش قائل نباشی.

افراط یعنی یه نفر یه اندیشه و عقیده رو زیر سوال ببره و نقد کنه و به خاطر نقدش مورد حمله قرار بگیره

افراط یعنی ابراز خشم و تنفر و افکار غیر انسانی داشتن نسبت به کسی که متفاوت از ما فکر میکنه

افراط یعنی اجازه فکر کردن و سوال پرسیدن رو از بقیه بگیریم و قدرت تشخیص و شعور یه نفر رو نادیده بگیریم

افراط یعنی بدعت و دروغ به یک حقیقت اضافه کنیم و ازش دفاع کنیم

افراط یعنی بر اساس سلیقه شخصی خودمون به قوانین نگاه کنیم و براساس سلیقه تغییرش بدیم

با سلام

آیا کسانی که خودشان دیندار نیستند میتوانند افراط و تفریط در دین را معرفی کنند؟

با سلام

امام عشق;497610 نوشت:
در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان سوالاتی را طرح میکنند ، هر یک از دوستان دیگر نظرشان را میدهند ، زمانی که دوستان دیگری آیات قرآن ، احادیث معصومین(ع) ، و بیانات علما را در نقض گفته های دوستان بیان میکنند متهم به افراط گری در دین میشوند. و روی به فحاشی و بی ادبی میاورند.

هر چند سوال از بنده نپرسیدید
اما به نظرم چنین افرادی خودشان در سطح پایینی از عمل به احکام دینی هستند
طبیعتاً وقتی بنده به چیزی عمل نکنم، و ببینم شما به آن عمل میکنی، ممکن است که قضیه را به این شکل توجیه کنم که شما افراطی هستی و بنده معتدل
و از طرفی در جای دیگه وقتی ببینم کسی چیزی از دین را زیر سوال ببرد که زیر سوال رفتنش هم باعث ضرری به من بشه میگم که: تو تفریط در دین میکنی و من معتدل هستم

درصورتیکه احکام دینی درست و نادرستشون توسط ما مشخص نشده و نمیشه، بلکه صرفاً استخراج میشه اونهم نه توسط ما بلکه توسط متخصصین استخراج احکام دینی

بسم الله الرحمن الرحیم

عن مولانا الکاظم علیه السلام : إن لقمان قال لابنه : یا بُنی :
اِنّ الدنیا بحرٌ عمیق قد غرق فیها عالم کثیر فلتکن سفینتک فیها تقوی الله و حَشوها الایمان و شِراعها التوکل و قَیَّمُها العقل ...

(( همانا دنیا دریایی ژرف است در این دریای عمیق مردمان بسیاری هلاک شده اند اگر میخواهی در این دنیا غرق نشوی باید کشتی تو تقوا و اندرون کشتی ایمان و بادبان کشتی توکل و ناخدای آن عقل باشد .))

فرازهایی از این روایت نورانی را در جلسات گذشته توضیح دادیم اما در این جلسه این قسمت که می فرماید : (( و قیّمها العقل )) یعنی ناخدای این کشتی عقل است را توضیح می دهیم .

کار ناخدا مدیریت کشتی است .عقل انسان را مدیریت می کند . اگر این کشتی ناخدا نداشته باشد ، حرکت می کند اما گاهی تند می رود و گاهی کند .

امیر المومنین می فرماید : (( لا تری الجاهل الاّ مفرطاً او مُفَّرطاً )) . انسان جاهل یا افراط می کند یا تفریط .

هم تندروی اشتباه است هم کند روی . اهل بیت علیهم السلام که اعقل عقلا هستند می توانند معیار و ملاک در مدیریت این کشتی باشند در دعای شعبانیه می خوانیم :

(( الفلک الجاریه فی اللجج الغامرة یأمَنُ مَن رکبها و یغرق مَن ترکها المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق ))


کشتى جارى در اقیانوسهاى بیکران. ایمن شود هر که سوار آن کشى گردد و غرق شود کسى که آن را واگذارد، هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید

اگر کسی بخواهد از کشتی نجات تقوا استفاده کند باید اهل بیت علیهم السلام را در زندگی الگو قرار دهد ، راکب این کشتی در امنیت است و اگر کسی از این کشتی استفاده نکرد غرق می شود .

درس خارج فقه استاد محمدی ری شهری - کتاب الصلاة
91/12/01

پس ناخدای کشتی تقوا عقل است و انسان باید در تمامی شئون زندگی و همچنین در این سایت در ترویج و تبلیغ حقایق دین، به اهلبیت علیهم السلام مراجعه کند ، که کمال عقل را دارا میباشند

و ناخدایان این کشتی هستند و سیره و سلوک آن حضرات را خط مشی خود نماید و در این مسیر با ایشان همراه باشد. نه تندتر و جلوتر از ایشان برود و نه کندتر آنقدر که جابماند....

تند روندگان افراط کننده اند و کندروندگان هم تفریط دارند و تنها ملازمان اهلبیت علیهم السلام در مسیر صحیح قرار دارند و نمیتوان به کار ایشان خرده ای گرفت.

با سلام

.امین.;500946 نوشت:
تند روندگان افراط کننده اند و کندروندگان هم تفریط دارند و تنها ملازمان اهلبیت علیهم السلام در مسیر صحیح قرار دارند و نمیتوان به کار ایشان خرده ای گرفت.

با توجه به این تعریف خودتان، جواب سوال استارتر را چگونه میدهید؟

امام عشق;497610 نوشت:
در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان سوالاتی را طرح میکنند ، هر یک از دوستان دیگر نظرشان را میدهند ، زمانی که دوستان دیگری آیات قرآن ، احادیث معصومین(ع) ، و بیانات علما را در نقض گفته های دوستان بیان میکنند متهم به افراط گری در دین میشوند. و روی به فحاشی و بی ادبی میاورند.

سوال آیا بیان احکام دینی افراط در دین است!؟؟؟

سوال دوم ، طبق روایات کسانی که مومنین را افراطی میخوانند و به آنها دشنام میدهند چه کسانی هستند!؟؟

با تشکر

به اروپا رفتم اسلام بود و مسلمان نبود به ایران امدم همه مسلمان بودند ولی اسلام نبود!!!!

به نظرم همین قضیه است
ابه عنوان نمونه این ایام فاطمیه یا محسنیه
فقط اسم رو بد میکنیم در حالی که عمل نداریم و داریم می بینیم که در این ایام چه عروسی ها که به پا نمی شود

در مورد این که در این زمونه همه از دین و شیخ و چی و چی بیذارن فک می کنم یکمی هم به خاطر رفتار دیندار و ... باشه

ab-ho;501097 نوشت:
با سلام
با توجه به این تعریف خودتان، جواب سوال استارتر را چگونه میدهید؟
با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

معلومه اهلبیت علیهم السلام را الگوی خویش قرار دهند، ببینند ایشان در برخورد با مخالفین و شبهه افکنان چگونه عمل میکردند.

آیا با فشار آوردن به شبهه افکن و به زور و اجبار او را مجبور به پذیرش میکردند و به هرنحوی مثل تمسخر و بعضی از رفتارهای غیرمنصفانه ی ما که پیرو ایشان هستیم، مثل توسل به یک حدیث به صرف اینکه در کتب شیعه آمده ، مردم را نسبت به دین بدبین میکردند ؟ آیا این روش آن حضرات بوده؟؟؟

از طرفی همه بیانات گهربار معصومین علیهم السلام ثبت و ضبط هم نمیشده اما در این سایت مطالب نوشته میشود و تا وقتیکه تاپیک بکلی حذف نشده بیانات ایشان هم مرقوم است. و هیچ دلیلی ندارد با تکرار مکررات تاپیکها را طولانی کنند تا کسی رغبت نکند بگردد و دیدگاههای مختلف را بخواند...

اجازه بدهند بقیه افراد هم پاسخ دهند ، فوقش شبهه افکن حرف آخر را میزند، اینکار به این معنا نیست که حرف او صحیح است و پاسخی نداشته. گویی اینگونه کاربرها فکر میکنند اگر پاسخ آخر را ایشان بدهند همه قبول میکنند و اگر ندهند همه از دین برمیگردند و آنها موظفند به هرنحوی که شده از آن مسئله دینی دفاع کنند

همین کارهاست که باعث میشود دیگران به ایشان بگویند افراطی و این لقب ، به حق و ناحق به افراد مختلف داده شود و همه به یک چوب رانده شوند

saba;501132 نوشت:
به اروپا رفتم اسلام بود و مسلمان نبود به ایران امدم همه مسلمان بودند ولی اسلام نبود!!!!

به نظرم همین قضیه است
ابه عنوان نمونه این ایام فاطمیه یا محسنیه
فقط اسم رو بد میکنیم در حالی که عمل نداریم و داریم می بینیم که در این ایام چه عروسی ها که به پا نمی شود

در مورد این که در این زمونه همه از دین و شیخ و چی و چی بیذارن فک می کنم یکمی هم به خاطر رفتار دیندار و ... باشه

با سلام

رهبر انقلاب (حفظه الله تعالی) فرمودند:

" آن تشیعی که از امریکا و از لندن بخواهد برای دنیا پخش بشود آن تشیع به درد شیعه نمیخورد."

سال گذشته شبکه ماهواره ای امام حسین علیهم السلام در اقدامی مشکوک همزمان با ولادت پیامبر رحمت صلی الله علیه واله و هفته وحدت، اعلام کرد نهم تا پانزدهم ربیع الاول را بعنوان هفته برائت نامگذاری نموده است و برنامه های ویژ ای برای این ایام دارد.

دانلود کلیپ مستند شیعیان افراطی و منحرف تفرقه افکن

باسلام

نمونه هایی از افراط و تفریط در دین اینها هستند

طرف رفته عروسی دوستش مجلس رو ترک می کنه چون موسیقی پخش میشه
خوب بنده خدا با این کارت همه رو ناراحت می کنی و به همه توهین می کنی
ایا گناه این عمل بیشتر است یا شنیدن موسیقی ؟

طرف رفته عروسی چون موسیقی پخش میشه حکم می کنه یا موسیقی رو قطع کنین یا من می رم !!!!!!!!!!!!
یک مجلس عروسی رو به هم می زنه و به حساب خودش مومنه !!!!

ادم مانتویی رو بی حجاب می دونه و فکر می کنه حجاب فقط در چادره !!!!!

که متاسفانه این مورد در رده های بالا هم هست و مثلا خانمی رو که مانتویی هست
ردش می کنن از نامزدی !!!!!!!

کلا به نظر حقیر افراط در هر چیزی باعث زدگی میشه
شاید می گویم شاید دین زدگی جامعه ما در اثر افراط گرایی بعضی از مسولان در ظاهر دین باشه
ولی نه در باطن
که افراط گرایی در باطن دین بسیار خوبست
مثل رعایت عدالت و حق الناس

.......

یا لطیف

سلام علیکم و رحمه الله

اگر بخواهیم تعئین حدود کنیم بین سه مفهوم - تفریط , اعتدال و افراط باید تعریف درستی از اعتدال داشته باشیم تا بتوانیم افراط و تفریط را تعریف کنیم.

در اسلام اعتدال در رفتار گفتار و کردار , بر اساس کتاب و سنت رسول و اهل بیتش تبئین شده و زیاده روی و یا وادادگی از این اعتدال بترتیب افراط و تفریط در رفتار گفتار و کردار فردی و روابط اجتماعی و ... تعریف میشود.

در طرف دیگر اعتدال دیگری هم وجود دارد که در قالب مکتب اومانیستی قابل توصیف تر است از مشخصه های آن این است که افراط و تفریط در این اعتدال فرضی حدود مشخصی ندارد مگر اینکه با اعتراض عمومی مقابله شود و این اعتراض بقدری قدرتمند و رفتار بقدری فاحش و خلاف پذیرش طبع عمومی باید باشد که بتواند تا حدودی مانع آن گردد.

یاحق

[="Arial Black"][="Navy"]

SH!SH-GoOoSHe*;492501 نوشت:
به نظر من افراط و تفریط تو اکثر مسائل معنی و مرز واقعی خودش و داره الا دین و مسائل دینی....

راحت تر بگم مردم دوره زمونه ی حالا جلوی دین جبهه گرفتن...تا میای حرف بزنی میگن اه تو ام دیگه شورشو در اوردی بیا پایین از بالای منبر...
میای بگی نماز بخونین.... غیبت نکنین...
واضح ترین و اصلی ترین مسائل و گوشزد میکنی متهم به افراط در دین میشی...
لقب حاج خانوم و حاج اقا رو میگیری...

پس این ها همه بیشتر اثرات دین گریزی بقیه ی افراده جامعه است نه افراط ادمای دین دار...

یعنی همون عکس قضیه : تفریط...

بی ارزش شدن احکام و دستورات الهی..

تفریط زیاد باعث میشه بقیه ی افراد و ادمای افراطی ببینی.... حتی کسایی که یه امر به معروف و نهی از منکر ساده میکنن...

این آدم ها یاد گرفتن که بقیه رومثل خودشون پایین بکشند تا اینکه دست بدهند و بلند بشن.تمسخر هم که تنها ابزارشون هست .اما نمیدونند که فقط خودشون ضرر میکنن وبس.[/]

[="Arial Black"][="Navy"]افراط وتفریط رو دو دسته هستن که توجامعه ما یعنی ایران ترویج میکنند وبس.1 آدمای خشک مقدس و عقده ای و نفهم که باعث گریز جوان ها از دین وخدا میشن وکسی هم حق نداره بهشون حرفی بزنه چون زود بهت تهمت منافق یا ضد ولایت فقیه میزن وبرات همه جا مشکل ایجاد میکنند و2 کسایی هستن که با ادای تمدن و فرهنگ وروشنفکری هر کاری دلشون میخاد میکنن واز همه مهمتر تن فروشی و آشغال بودن رو ترویج و تبلیغات میکن .این ها جمع بشن افراط وتفریط هم جمع میشه[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
تا زمانی که معیاری برای افراط و تفریط و اعتدال نباشد،به هیچ عنوان نمی شود مشخص کرد چه کسی افراطی است و چه کسی اعتدالی و چه کسی تفریطی.بنده مثالی می زنم.از نظر برخی کسی که ریشش بلند باشد و این کار را به خاطر فرامین دینی انجام دهد،افراطی است.ولی آیا چنین کسی واقعاً افراطی است؟
از طرفی کسی که ریشش اندکی کوتاه باشد (ولی داشته باشد) از نظر برخی تفریطی نامیده می شود.ولی آیا واقعاً تفریطی است؟
به نظر بنده آن چه که امروزه تحت عنوان افراطی و تفریطی در جامعه از آن یاد می کنیم،همه حاصل گرایش های سیاسی و اجتماعی هستند و دینی بودن یا نبودنشان مشخص نیست.یعنی در جامعه باب شده که مثلاً به برخی از اعضای جناح راست بگویند افراطی و به برخی از اعضای جناح چپ بگویند تفریطی.در اکثر موارد افراد ملاکشان را برای افراطی یا تفریطی بودن فرد،با توجه به همین برچسب دهی های اجتماعی و سیاسی انجام می دهند.یعنی معیاری برای افراط و تفریط طبق دین نیست.بلکه معیار جهت گیری هایی است که در جامعه عادی شده.القابی است که در جامعه عادی شده.مثل همین قضیه جناح چپ و راست.

مثالی می زنم بنده.در بحثی گفته می شود زن بهتر است تا جایی که ممکن است از خانه بیرون نیاید.حال یک نفر برای نقد این مطلب یک راست می گوید " این که افراط است.نباید افراطی باشیم.".خب بر چه مبنایی می گوییم این افراط است؟
یا گفته می شود زن اختیار مطلق دارد و نیازی به اذن شوهر در هیچ کاری ندارد.حال یک نفر می آید می گوید "این که تفریط است،نباید تفریطی باشیم.".خب باز ملاک چیست؟
بر چه اساسی افراد افراطی بودن یا نبودن را تعیین می کنند؟
به نظر بنده در حال حاضر ملاک همان جهت گیری های اجتماعی و سیاسی است.برای مثال همه طالبان را افراطی می دانند (و واقعاً هم افراطی هستند) ولی واقعاً چرا طالبان افراطی هستند؟
دلیل ما چیست؟
چون از عقایدشان خوشمان نمی آید؟چه بسا خوشمان نیاید ولی درست باشند (هر چند می دانیم نیستند).
نمی توانیم خودمان را معیار قرار دهیم.در صورتی که برای تعیین افراطی یا تفریطی بودن در اکثر موارد،معیار خودمان هستیم.
دلیل ما باید دین باشد و دلیل درست برای افراطی بودن طالبان،دلیلی است که از دین می آید.نه دلیلی که از برچسب های اجتماعی و رسانه ای می آید.
مثلاً برخی جهاد را دلیل بر افراط می دانند.علتش هم گرایش های خودشان است که ناشی از همان مسائل اجتماعی و سیاسی است.در واقع فرد برای تعیین افراط و تفریط ملاک را خودش قرار می دهد و این "خود" هم ملاکش چیز هایی است که به او القاء شده است.حال اگر قرار است ملاک افراط و تفریط خود افراد (خود ما) باشند (که در اکثر موارد اینطور است) دیگر بحثی نمی ماند.مشخصاً ملاک باید دین باشد.

از آنجایی که از نظر ما دین یعنی اعتدال،افراط در دین مشابه افراط در اعتدال است که این پرسش به وجود می آید که آیا افراط در اعتدال داریم؟اگر بگوییم افراط و اعتدال قابل جمع نیستند،پس وقتی به کسی می گوییم افراطی،در واقع داریم به او می گوییم غیراعتدالی و غیراعتدالی هم طبق تعریفی که شد یعنی غیردینی.در واقع آن فرد را از دین خارج شده دانسته ایم (به صورت غیرمستقیم،چه بسا فرد چنین قصدی نداشته باشد).همینطور است درباره تفریط.

پس آن چه که لازم است،همه جهت گیری های اجتماعی و سیاسی باید کنار گذاشته بشوند و فقط آن چه که دین گفته ملاک باشد.برای مثال سرکار دل آرام این مثال ها را زدند:

دل ارام;501363 نوشت:
طرف رفته عروسی دوستش مجلس رو ترک می کنه چون موسیقی پخش میشه
خوب بنده خدا با این کارت همه رو ناراحت می کنی و به همه توهین می کنی
ایا گناه این عمل بیشتر است یا شنیدن موسیقی ؟

طرف رفته عروسی چون موسیقی پخش میشه حکم می کنه یا موسیقی رو قطع کنین یا من می رم !!!!!!!!!!!!
یک مجلس عروسی رو به هم می زنه و به حساب خودش مومنه !!!!


در مقام نقد رفتار یا تایید رفتار آن فرد نیستم.ولی مبنای ما بر افراطی بودن این عمل چیست؟باید از طریق دین ثابت بشود.
این که گناه این عمل بیشتر است یا شنیدن موسیقی هم بهتر است اول بررسی کنیم آیا ترک مجلس توهین محسوب می شود؟ثانیاً آیا می شود اعمال را با هم قیاس کرد؟مثلاً نوجوانی بگوید برای آن که زنا نکنم،می روم بیرون و چشم چرانی می کنم.گناه زنای چشم می کنم تا گرفتار زنای عادی نشوم.

دل ارام;501363 نوشت:
ادم مانتویی رو بی حجاب می دونه و فکر می کنه حجاب فقط در چادره !!!!!

که متاسفانه این مورد در رده های بالا هم هست و مثلا خانمی رو که مانتویی هست
ردش می کنن از نامزدی !!!!!!!


باز هم باید مشخص شود این افراط است یا نه.معیار هم همان دین است.به طور مشابه افراد مخالف شما کسی که با روسری بیاید بیرون (ولی موهایش پیدا نباشند) را تفریطی می دانند.خب تا وقتی که ملاکمان حرف های خودمان باشد،نمی شود افراطی یا تفریطی بودن چیزی را مشخص کرد.

دل ارام;501363 نوشت:
کلا به نظر حقیر افراط در هر چیزی باعث زدگی میشه
شاید می گویم شاید دین زدگی جامعه ما در اثر افراط گرایی بعضی از مسولان در ظاهر دین باشه
ولی نه در باطن
که افراط گرایی در باطن دین بسیار خوبست
مثل رعایت عدالت و حق الناس

به صورت واقعی،هم افراط و هم تفریط می توانند باعث زدگی بشوند.ولی در یک جامعه سالم از نظر فکری افراط باعث دین زدگی نمی شود.افراط را که خودتان گفتید،تفریط هم با سبک شمردن دستورات دین،باعث می شود که کم کم دین از جامعه کنار برود.یعنی هم افراط و هم تفریط می توانند به نتایج واحدی برسند.
اگر دین زدگی جامعه ما حاصل از افراط گرایی مسئولین باشد (که هست و حاصل از تفریط های مسئولین هم هست) نتیجه می گیریم جامعه ما دچار مشکل است.و الا برای افرادی که عقاید درست دارند،افراط و تفریط باعث عوض شدن دیدشان نسبت به عقایدشان نمی شود.

همچنان موضوع اصلی پابرجاست.بر چه مبنایی افراط و تفریط و اعتدال را مشخص کنیم؟بقیه طالبان را افراطی می دانند (که هستند) و طالبان بقیه را تفریطی می دانند.در حالی که معیار باید دین باشد.همانطور که برادر فاتح گفتند.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

هر رفتاری که عقل تاییدش نکنه افراطه ممکنه طبق اموزه های دینی شخصی، کشتن زن ، مرد و کودک شایسته پاداش و تایید باشه طالبان بر همین اساس به زن و مرد و کودک رحمی نمی کنن چون به نظر خودشون و طبق آموزه های دینی خودشون کشتن کسی که مخالف اوناست یا دشمن است یه نوع جهاد در راه خداست این اشخاص کاری ندارن کسی که کشته میشه جنین و نوزاد هست یا پیر مرد زن هست یا مرد.

این افراد هم طبق آموزه های دینی مورد قبول خودشون پیش میرن. ممکنه آموزه های دینی کسی دیگه این باشه که اخر هر هفته یک انسان باید در نزدیکی معبد قربانی بشه و کسی که مخالفت کنه تفریط کرده

تعادل رو فقط عقل تشخیص میده و هر چیزی که بر خلاف عقل و منفعت جمعی باشه خارج از تعریف اعتداله ..

به نام خدا.

معمولا وقتی افراد افراطی خونده میشن که سعی میکنن بگن اینی که ما از عبارات دینی برداشت کردیم ، همون اصل معنی دین هست و اگر کسی غیر از این بگه ، دین رو قبول نداره. در واقع این افراد مرتکب اشتباه "یکسان گرفتن برداشت های شخصی خودشون و علایق شخصی خودشون با حقیقت" میشن.

ستایشگر :Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;501427 نوشت:
معمولا وقتی افراد افراطی خونده میشن که سعی میکنن بگن اینی که ما از عبارات دینی برداشت کردیم ، همون اصل معنی دین هست و اگر کسی غیر از این بگه ، دین رو قبول نداره. در واقع این افراد مرتکب اشتباه "یکسان گرفتن برداشت های شخصی خودشون و علایق شخصی خودشون با حقیقت" میشن.

این یک طرف قضیه است.طرف دیگر آن است که عده ای بگویند تمامی برداشت ها از دین درست هستند یا هیچ برداشتی از دین درست نیست و ... .در واقع تفریطی هم علایق و برداشت های شخصی خود را مساوی دین می گیرد.
البته افراطی خواندن افراد محدود به آن چه که گفتید نمی شود.بسیار بوده که فرد مورد نظر ادعا نکرده است فقط برداشت من درست است،ولی توسط دیگران افراطی خطاب شده.مثلاً همان قضیه بیرون رفتن زن.فرد ممکن است بگوید "به نظر من زن باید سعی کند تا جایی که می تواند،از خانه خارج نشود.البته مطمئن هم نیستم و شاید نظرم اشتباه باشد".ولی با این وجود باز افراطی خوانده بشود.
نکته دیگر این که بعضی اوقات برداشت از دین مطرح است.ولی بعضی اوقات نظر دین مشخص است و کثرت برداشت ها به وجود نمی آید.
مطالب دیگری هم هست که ان شاء الله اگر عمری بود بعداً خواهیم گفت.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بن موسی;501432 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

این یک طرف قضیه است.طرف دیگر آن است که عده ای بگویند تمامی برداشت ها از دین درست هستند یا هیچ برداشتی از دین درست نیست و ... .در واقع تفریطی هم علایق و برداشت های شخصی خود را مساوی دین می گیرد.
البته افراطی خواندن افراد محدود به آن چه که گفتید نمی شود.بسیار بوده که فرد مورد نظر ادعا نکرده است فقط برداشت من درست است،ولی توسط دیگران افراطی خطاب شده.مثلاً همان قضیه بیرون رفتن زن.فرد ممکن است بگوید "به نظر من زن باید سعی کند تا جایی که می تواند،از خانه خارج نشود.البته مطمئن هم نیستم و شاید نظرم اشتباه باشد".ولی با این وجود باز افراطی خوانده بشود.
نکته دیگر این که بعضی اوقات برداشت از دین مطرح است.ولی بعضی اوقات نظر دین مشخص است و کثرت برداشت ها به وجود نمی آید.
مطالب دیگری هم هست که ان شاء الله اگر عمری بود بعداً خواهیم گفت.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

به نام خدا.

بله. فکرکنم اون میشه تفریط که بگیم همه درست میگن.

البته بنده هم معتقدم که حقیقت یکی بیشتر نیست. ولی خوب از اونجایی که در کنار این فکر میکنم که به صرف اینکه ما خودمون پیرو کدوم برداشت هستیم نمیتونیم بگیم همین برداشتی که ما میگیم حقیقت هست ، باید همه ی حرف ها رو شنید و فکر کرد و در نهایت هر شخص برای خودش انتخاب میکنه.

اما یک سوالی که الان برای خودم هم ایجاد شد اینه که آیا عقیده ی افراطی داریم یا افراط فقط محدود به عمل میشه؟ کاش جناب کریم بعد از پاسخ دادن به سوالات جناب امام عشق ، این سوال رو هم برای بنده تشریح بفرمایند.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;501435 نوشت:
البته بنده هم معتقدم که حقیقت یکی بیشتر نیست.

سلام علیکم و رحمه الله

کلمه حقیقت و مفهومی بنام حقیقت . دست یافتن عموم ابناء بشر به آن و اتفاق در آن تا به این زمان ممکن نشده .

اختلاف در تعئین امر و اموری بنام "حقیقت" باعث شده که این بحث ها و جدلها از ابتدا وجود داشته و ادامه یابد

مثلا بعضی معتقدند :
هر رفتار و گفتاری را که موید عقلی نداشته باشد افراط یا تفریط است

اما چه عقلی و عقل چه کسی مبانی و مشخصات این عقل چیست و مبنای صحت و سلامت این عقل چیست ؟ و ...
خب , در پاسخ هرکسی یا عقل خودش را مبین حقیقت معرفی میکند یا چهار نفر دیگر را که موید عقل او باشند و در صورتی که اکثر مردم موافق او باشند به اجماع عقل عامه استدلال میکند و اگر مخالف او باشند میشود تابوشکن و دگر اندیش ...

از طرفی در عین اینکه سوفسطائیان برای حقیقت اعتبار ثابتی قائل نبودند فلاسفه ای همچون فیثاغورث و افلاطون حقیقت را ثابت و مشخص دانسته و سلسه فلاسفه یونان بدین ترتیب شکل گرفت تا به دست مسلمانان رسید که با وحی و مبانی وحیانی آشنا بودند.

مخلص کلام اینکه

اگر حقیقت در بین طیف های مختلف اگر معنای واحدی پیدا کند همگی بر سر اعتدال و تبئین آن اتفاق نظر خواهند داشت ولی تا زمانی که چنین اتفاقی رخ نداده افراط , تفریط و اعتدال تعریف شده در یک تفکر را نمی توان با محک مبانی تفکر دیگری سنجید و بعد گفت او مفرط است و او معتدل و فلانی اهل تفریط.

یاحق

با سلام

.امین.;501148 نوشت:
معلومه اهلبیت علیهم السلام را الگوی خویش قرار دهند، ببینند ایشان در برخورد با مخالفین و شبهه افکنان چگونه عمل میکردند.

آیا با فشار آوردن به شبهه افکن و به زور و اجبار او را مجبور به پذیرش میکردند و به هرنحوی مثل تمسخر و بعضی از رفتارهای غیرمنصفانه ی ما که پیرو ایشان هستیم، مثل توسل به یک حدیث به صرف اینکه در کتب شیعه آمده ، مردم را نسبت به دین بدبین میکردند ؟ آیا این روش آن حضرات بوده؟؟؟

شما از بحث به نفع خودتان استفاده نکنید

فعلاً صحبت رفتار با شبهه داران نیست، به طور مشخص به سوال تاپیک چواب بدید

امام عشق;492110 نوشت:
در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

.امین.;501148 نوشت:
از طرفی همه بیانات گهربار معصومین علیهم السلام ثبت و ضبط هم نمیشده اما در این سایت مطالب نوشته میشود و تا وقتیکه تاپیک بکلی حذف نشده بیانات ایشان هم مرقوم است. و هیچ دلیلی ندارد با تکرار مکررات تاپیکها را طولانی کنند تا کسی رغبت نکند بگردد و دیدگاههای مختلف را بخواند...

اگه دلیلی ندارد شما چرا گاهاً خودتان چیزی را تکرار میکنید؟

.امین.;501148 نوشت:
اجازه بدهند بقیه افراد هم پاسخ دهند ، فوقش شبهه افکن حرف آخر را میزند، اینکار به این معنا نیست که حرف او صحیح است و پاسخی نداشته. گویی اینگونه کاربرها فکر میکنند اگر پاسخ آخر را ایشان بدهند همه قبول میکنند و اگر ندهند همه از دین برمیگردند و آنها موظفند به هرنحوی که شده از آن مسئله دینی دفاع کنند

به نظرم شما موضوع تاپیک رو متوجه نشدید و موضوع خاصی تو ذهنتون است
صحبت این است که یه عده ای به خاطر گفتن یه سری مطالب افراطی یا تفریطی خوانده میشوند
این افراد نمیگویند که کسی محدود شود و حرفی نزند
بلکه خودشان به خاطر گفتن یه سری حرفها افراطی خوانده میشوند

حالا شما میگویید این لقب به این افراد درست است؟
و گویندگان لقب خودشان نه افراطی هستند و نه تفریطی بر مدار حقیقت؟

بن موسی;501418 نوشت:
در مقام نقد رفتار یا تایید رفتار آن فرد نیستم.ولی مبنای ما بر افراطی بودن این عمل چیست؟باید از طریق دین ثابت بشود.
این که گناه این عمل بیشتر است یا شنیدن موسیقی هم بهتر است اول بررسی کنیم آیا ترک مجلس توهین محسوب می شود؟ثانیاً آیا می شود اعمال را با هم قیاس کرد؟مثلاً نوجوانی بگوید برای آن که زنا نکنم،می روم بیرون و چشم چرانی می کنم.گناه زنای چشم می کنم تا گرفتار زنای عادی نشوم.

بن موسی;501418 نوشت:
در مقام نقد رفتار یا تایید رفتار آن فرد نیستم.ولی مبنای ما بر افراطی بودن این عمل چیست؟باید از طریق دین ثابت بشود.
این که گناه این عمل بیشتر است یا شنیدن موسیقی هم بهتر است اول بررسی کنیم آیا ترک مجلس توهین محسوب می شود؟ثانیاً آیا می شود اعمال را با هم قیاس کرد؟مثلاً نوجوانی بگوید برای آن که زنا نکنم،می روم بیرون و چشم چرانی می کنم.گناه زنای چشم می کنم تا گرفتار زنای عادی نشوم.

بن موسی;501418 نوشت:
باز هم باید مشخص شود این افراط است یا نه.معیار هم همان دین است.به طور مشابه افراد مخالف شما کسی که با روسری بیاید بیرون (ولی موهایش پیدا نباشند) را تفریطی می دانند.خب تا وقتی که ملاکمان حرف های خودمان باشد،نمی شود افراطی یا تفریطی بودن چیزی را مشخص کرد.

سلام

با توجه به معیار دین همه این موارد افراط گراییست
بعنوان نمونه دین از حجاب صحبت کرده نه از چادر
حجاب را تنها در چادر خلاصه کردن نمونه بارز و واضح و اشکار افراط گراییست

بن موسی;501418 نوشت:
به صورت واقعی،هم افراط و هم تفریط می توانند باعث زدگی بشوند

افراط باعث دلزدگی می شود مثلا اگر شما در خوردن خوشمزه ترین غذا افراط کنین از اون غذا زده شده و بدتون میاد

ولی برعکس تفریط باعث حریص شدن می شود
اگر شما غذایی رو کم بخورین همیشه حریص خوردنش هستید

تبلیغات اضافی و افراط گرایی نتیجه معکوس می زاره

بن موسی;501418 نوشت:
افراط را که خودتان گفتید،تفریط هم با سبک شمردن دستورات دین،باعث می شود که کم کم دین از جامعه کنار برود.یعنی هم افراط و هم تفریط می توانند به نتایج واحدی برسند.
اگر دین زدگی جامعه ما حاصل از افراط گرایی مسئولین باشد (که هست و حاصل از تفریط های مسئولین هم هست) نتیجه می گیریم جامعه ما دچار مشکل است.و الا برای افرادی که عقاید درست دارند،افراط و تفریط باعث عوض شدن دیدشان نسبت به عقایدشان نمی شود.

شما می خواهید بگویید میانه روی خوبست که نظر من همین است نه افراط که باعث زدگی شود و نه تفریط که دین کم رنگ شود
حالت میانه و میانه روی

به قول امام علی ع خیر الامور اوسطها

موفق باشید

با سلام

آیا کسانی که از بی حجابی دفاع میکنند، و آن را حق طبیعی افراد میدانند، بر مدار حقیقت هستند؟

ab-ho;501651 نوشت:
با سلام

آیا کسانی که از بی حجابی دفاع میکنند، و آن را حق طبیعی افراد میدانند، بر مدار حقیقت هستند؟

با درود

خیر فقط و فقط کسانی که از "با حجابی" دفاع میکنند، و آن را حق طبیعی افراد میدانند، بر مدار حقیقت هستند و سایرین بویی از حقیقت یا حرف حق نبرده اند!

سوال آیا کسانی که چنین استدلالی را دارند شایستگی حضور در یک بحث منطقی را دارند ؟!

_Member_;501659 نوشت:
خیر فقط و فقط کسانی که از "با حجابی" دفاع میکنند، و آن را حق طبیعی افراد میدانند، بر مدار حقیقت هستند و سایرین بویی از حقیقت یا حرف حق نبرده اند!

اول اینکه شما باز فراموش کردید که صحبت در مورد افراط و تفریط در دین است

بی حجابی اصلاً جزو دین نیست

دوم اینکه عزیز من، بنده گفتم آیا اینها بر مدار حقیقت هستند یا نه، چرا بحث رو عوض میکنید؟
بنده گفتم کسانی که از حجاب سوال میکنند یا از بی حجابی سوال میکنند، حقیقت جو نیستند؟
شما اول آداب منطق و گفتگو و خواندن مطالب رو یاد بگیرید.

_Member_;501659 نوشت:
سوال آیا کسانی که چنین استدلالی را دارند شایستگی حضور در یک بحث منطقی را دارند ؟!

طبق کدام گزاره منطقی؟
چون مطابق میل شما نیست؟

ab-ho;501619 نوشت:
با سلام
شما از بحث به نفع خودتان استفاده نکنید
فعلاً صحبت رفتار با شبهه داران نیست، به طور مشخص به سوال تاپیک چواب بدید

سلام علیکم

شما بهتر میدانید صحبت با چه کسانی هست؟ اگر میدانید بفرمایید .

ضمنا اگر شبهه داران به ایشان افراطی نگفته اند پس چه کسانی گفته اند؟ هم مذهبهای خودشان؟

من با روش استاتر تاپیک در بحثها خوب آشنا هستم در مواردی هم با خود بنده چنین رفتارهایی را داشتند.

ab-ho;501619 نوشت:
اگه دلیلی ندارد شما چرا گاهاً خودتان چیزی را تکرار میکنید؟

گاهی طرف متوجه مطلب نمیشه برای جا افتادنش باید مجددا و از زوایای گوناگون به او پاسخ داده شود، اما روش استاتر تاپیک اینست که یک پاسخ را بدون آوردن هیچ دلیل جدیدی دهها بار
تکرار کند.

ab-ho;501619 نوشت:
به نظرم شما موضوع تاپیک رو متوجه نشدید و موضوع خاصی تو ذهنتون است
صحبت این است که یه عده ای به خاطر گفتن یه سری مطالب افراطی یا تفریطی خوانده میشوند
این افراد نمیگویند که کسی محدود شود و حرفی نزند
بلکه خودشان به خاطر گفتن یه سری حرفها افراطی خوانده میشوند

جناب امام عشق گفتند:

امام عشق;492110 نوشت:
در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

شما که میدانید منظور ایشان چه بوده لطفا چند نمونه بارز آن را در تاپیکهای مختلف برای ما بیاورید. یعنی بیاورید که ایشان فقط به دلیل آوردن یک آیه قرآن افراطی نامیده شده اند.

ab-ho;501619 نوشت:
حالا شما میگویید این لقب به این افراد درست است؟
و گویندگان لقب خودشان نه افراطی هستند و نه تفریطی بر مدار حقیقت؟

خیر من گفتم هرکس که در سیره و روش خود معصومین (ع) را الگوی خویش قرار دهد کارش ایرادی نداره. ایشان هم اگر میتواند ثابت کند روش برخودش با کاربران دیگر صحیح و منطبق با روش اهلبیت هست میتواند ثابت کند.

امام عشق;492110 نوشت:
ر بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

به راستی آیا بیان احکام دین و پای فشاری بر احکام روشن دین که توسط خدا(قرآن) و معصومین(ع) بیان شده است افراط در دین قلمداد میشود!؟؟

به راستی افراط در دین یعنی چه!؟

افراط در دین یعنی شخصی یه حدیث خونده متن ظاهری حدیث رو خونده نه میدونه حدیث شامل چه کسانی میشه

نه میدونه حدیث مربوط به چه مقطع و زمانی میشه اصلا حدیث کی گفته شده؟ علتش چی بوده ؟؟؟

فقط بلده هر وقت مطلبی به ظاهر مرتبط با حدیث نقل شد بلافاصله از اون حدیث استفاده کنه

حالا می بینی اصل حدیث مربوط به موضوع خاص و فرد خاصی بوده و همه اشخاص رو هم در برنمیگیره

ab-ho;501669 نوشت:
اول اینکه شما باز فراموش کردید که صحبت در مورد افراط و تفریط در دین است

بی حجابی اصلاً جزو دین نیست

دوم اینکه عزیز من، بنده گفتم آیا اینها بر مدار حقیقت هستند یا نه، چرا بحث رو عوض میکنید؟
بنده گفتم کسانی که از حجاب سوال میکنند یا از بی حجابی سوال میکنند، حقیقت جو نیستند؟
شما اول آداب منطق و گفتگو و خواندن مطالب رو یاد بگیرید.

طبق کدام گزاره منطقی؟
چون مطابق میل شما نیست؟

با درود مجدد

آیا پارازیت اندازان و مغلطه گران به دنبال حقیقت هستند ؟

باتشکر

پی نوشت : طبق تذکر مدیریت باید از ایجاد هر گونه جر و بحث و طرح مباحث حاشیه ای و بی ارتباط در موضوعات خودداری کنیم

سلام علیکم

.امین.;501673 نوشت:
شما بهتر میدانید صحبت با چه کسانی هست؟ اگر میدانید بفرمایید .

افرادی دیگران را دعوت به رعایت احکام دینی را میکنند، عده ای اینها را افراطی مینامند یا تفریطی بدون هیچ معیاری
صحبت در مورد گروه دوم است و این ناگذاری بدون دلیل است.
شما یعنی متوجه نشدید؟

.امین.;501673 نوشت:
ضمنا اگر شبهه داران به ایشان افراطی نگفته اند پس چه کسانی گفته اند؟ هم مذهبهای خودشان؟

من با روش استاتر تاپیک در بحثها خوب آشنا هستم در مواردی هم با خود بنده چنین رفتارهایی را داشتند.


بنده یه صحبتی داشتم که اگر خونده باشی، متوجه میشی که صحبت کلی است.
به نظرم تمام شبهه داران اینگونه صحبت نمیکنند
بنده خودم هم شبهه دارم، شما هیچ شبهه ای ندارید؟
بلکه برخی آدمهای بی ادب یا آدمهای خودخواه یا مغرض اینطوری صحبت میکنند
بله عده ای هم هستند که نمیدانند
پس لزوماً شبهه داران نیستند این اولین اشتباه شما

.امین.;501673 نوشت:
گاهی طرف متوجه مطلب نمیشه برای جا افتادنش باید مجددا و از زوایای گوناگون به او پاسخ داده شود، اما روش استاتر تاپیک اینست که یک پاسخ را بدون آوردن هیچ دلیل جدیدی دهها بار
تکرار کند.

خب گاهی مواقع پاسخ روشن است
بویژه در مورد احکام اسلامی
دلیلش هم همین است که جزو احکام است
حالا شخص اگر بخواهد ثابت کند جزو احکام نیست باید یه تاپیک دیگه با یه سوالی دیگه باز کنه
ولی همچین کاری نمیکنه
بعد عزیز من این یک صحبت کلی است که استارتر تاپیک مطرح کردن
نه فقط روش استارتر تاپیک باشد
متاسفانه شما همه جا به نوعی شخصی با قضایا برخورد میکنید
این مشکل حتی در طیف وسیعی از اجتماع دیده میشه
کاش صحبتهای بقیه دوستان را هم میخواندید

.امین.;501673 نوشت:
شما که میدانید منظور ایشان چه بوده لطفا چند نمونه بارز آن را در تاپیکهای مختلف برای ما بیاورید. یعنی بیاورید که ایشان فقط به دلیل آوردن یک آیه قرآن افراطی نامیده شده اند.

در بالا برداشت خودم رو از صحبت ایشان توضیح دادم

_Member_;501683 نوشت:
آیا پارازیت اندازان و مغلطه گران به دنبال حقیقت هستند ؟

چه چیزی پارازیت است و مغلطه گر است؟
آیا برای افراط و تفریط در چیزی نباید اون چیز رو شناخت؟
بنده میتونم خودم مهارت و اطلاع در کاری نداشته باشم و اظهار کنم که فلانی در این کار افراطی است یا تفریطی؟

_Member_;501683 نوشت:
پی نوشت : طبق تذکر مدیریت باید از ایجاد هر گونه جر و بحث و طرح مباحث حاشیه ای و بی ارتباط در موضوعات خودداری کنیم

جروبحثی نیست
مدیران هم خودشان باید این رو رعایت کنند
و البته این هم نباید دستاویزی بشه برای وادار به سکوت کردن کاربران و گرنه دودش میره تو چش همه
مطلبی که بنده نوشتم اصل مطلب است
شما ثابت کن پارازیت بوده، و گرنه نوع رفتار خودت پارازیت محسوب میشه

کسی نمیتواند بدون شناخت دین، برچسب افراطی در دین یا مفرط بودن در دین به دیگران بدهد

_Member_;501683 نوشت:
درود

سلام

اینقدر سعی نکن، این ور اون ور بنده رو مقابل مدیران قرار بدی
موندن در این سایت برای شما لذت بخش است
برای من دنیای واقعی خیلی لذت بخش تر و آرامتر و بهتر است
اینجا بر حسب ضرورت مینویسم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ستايشگر;501435 نوشت:
بله. فکرکنم اون میشه تفریط که بگیم همه درست میگن.

البته بنده هم معتقدم که حقیقت یکی بیشتر نیست. ولی خوب از اونجایی که در کنار این فکر میکنم که به صرف اینکه ما خودمون پیرو کدوم برداشت هستیم نمیتونیم بگیم همین برداشتی که ما میگیم حقیقت هست، باید همه ی حرف ها رو شنید و فکر کرد و در نهایت هر شخص برای خودش انتخاب میکنه.


بله درست می فرمایید و در این زمینه کاملاً با شما موافق هستم.

ستايشگر;501435 نوشت:
اما یک سوالی که الان برای خودم هم ایجاد شد اینه که آیا عقیده ی افراطی داریم یا افراط فقط محدود به عمل میشه؟ کاش جناب کریم بعد از پاسخ دادن به سوالات جناب امام عشق ، این سوال رو هم برای بنده تشریح بفرمایند.

فکر می کنم بشود گفت داریم (البته شاید این پاسخ غلط باشد).ولی منشاء عقیده افراطی و عمل افراطی را شاید بشود یکی گرفت.

دل ارام;501644 نوشت:
با توجه به معیار دین همه این موارد افراط گراییست
بعنوان نمونه دین از حجاب صحبت کرده نه از چادر
حجاب را تنها در چادر خلاصه کردن نمونه بارز و واضح و اشکار افراط گراییست

بنده هم قبول دارم حجاب منحصر در چادر نیست.ولی معتقدم به این گزاره باید با روش های درست رسید.این که دین از حجاب صحبت کرده است نه از چادر،دلیلی بر عدم انحصار چادر نمی شود.چون بحث در یکی راجع به مفاهیم است و در دیگری راجع به مصادیق است.حجاب یک مفهوم است و چادر یک مصداق برای این مفهوم.فرض کنیم کسی بگوید قرآن از نماز حرف زده،نه این عملی که مسلمین آن را نماز می دانند.این دلیل نمی شود که سایر افعال مصداق نماز محسوب می شوند.

دل ارام;501644 نوشت:
افراط باعث دلزدگی می شود مثلا اگر شما در خوردن خوشمزه ترین غذا افراط کنین از اون غذا زده شده و بدتون میاد

ولی برعکس تفریط باعث حریص شدن می شود
اگر شما غذایی رو کم بخورین همیشه حریص خوردنش هستید

تبلیغات اضافی و افراط گرایی نتیجه معکوس می زاره


این قیاس مع الفارق است.در غذا خوردن شاید تفریط باعث حریص شدن بشود،ولی در عین حال اثرات سوء خود را باز می گذارد.برای مثال ضرر های جسمی به انسان می رساند.پس هم افراط اثر سوء دارد و هم تفریط.
همین امروز یک بنده خدایی مثال خوبی زد.گفت این که می گویند افراط باعث دین گریزی می شود،مانند آن است که بگوییم یک مامور بهداشت داریم ولی خودش بهداشت را رعایت نمی کند و در نتیجه توجیهی بشود برای عده ای که از بهداشت فاصله بگیرند.بگویند رفتار فلانی باعث شد ما بهداشت را رعایت نکنیم.درست است که افراط ها و تفریط ها باعث فاصله گرفتن از دین می شوند،ولی نه در جامعه ای که از نظر فکری سالم است.در جامعه ای که رعایت نکردن بهداشت توسط مامور بهداشت،توجیهی می شود برای گریز از بهداشت.حال آیا چنین جامعه ای واقعاً سالم است؟

دل ارام;501644 نوشت:
شما می خواهید بگویید میانه روی خوبست که نظر من همین است نه افراط که باعث زدگی شود و نه تفریط که دین کم رنگ شود
حالت میانه و میانه روی

به قول امام علی ع خیر الامور اوسطها


بله حقیر هم معتقد به میانه روی هستم.ولی بحث این است که معیار اعتدال و میانه روی چیست؟
بسیاری از رفتار ها در جامعه امروز ما یا در جوامع دیگر ممکن است از نظر مردم افراط یا تفریط محسوب شوند،ولی از نظر دین اعتدال باشند.برای مثال فرض کنید در آمریکا برای امام حسین (ع) عزاداری برپا کنند.به صورت خیلی سالم و بدون ضرر رساندن به دیگران.ولی عده ای از مردم آمریکا ممکن است این کار ها را افراط بدانند.
بحث این است که طالبان هم ممکن است به خودشان بگویند میانه رو.ولی آیا واقعاً میانه رو هستند؟باید از طریق دین باطل بودن این ادعایشان ثابت شود.نه از طریق آنچه که مرسوم است.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

شبـنم;501680 نوشت:
افراط در دین یعنی شخصی یه حدیث خونده متن ظاهری حدیث رو خونده نه میدونه حدیث شامل چه کسانی میشه

نه میدونه حدیث مربوط به چه مقطع و زمانی میشه اصلا حدیث کی گفته شده؟ علتش چی بوده ؟؟؟

فقط بلده هر وقت مطلبی به ظاهر مرتبط با حدیث نقل شد بلافاصله از اون حدیث استفاده کنه

حالا می بینی اصل حدیث مربوط به موضوع خاص و فرد خاصی بوده و همه اشخاص رو هم در برنمیگیره


این ها اعمال نادرستی هستند.ولی نمی توان آن ها را لزوماً مصداق افراط بدانیم.اگر آن ها را مصداق افراط بدانیم،آن وقت از مصادیق تفریط هم این است که برای مثال بدون اطلاع کامل از درایة الحدیث و روایة الحدیث حکم به نادرستی برخی روایات بدهیم.یا برای مثال روایتی را که کلی است با توجه به گرایش هایی آن را جزئی کنیم.
به طور کلی این اعمال نادرست هستند،ولی این که آیا افراط هستند یا تفریط،باید روی آن بحث شود.نمی توان گفت هر افراطی یا تفریطی لزوماً اینطور عمل می کند.از طرفی نمی توان گفت هر کسی که اینطور عمل کند افراطی یا تفریطی است.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

سلام ...
به نظره من افراط و تفریط یعنی زیاده روی و کم روی در تمرکز و خرج نیروها و پتناسیل ...

بنابراین همیشه باید ببینم هر عملی که انتخاب میکنیم برامون چقدر مثمر ثمر خواهد بود و براش همونقدر ارزش قائل باشیم ... روشه کار مشخص هست مثلا سیستم فکری بخصوصی رو انتخاب میکنیم ... وقت و انرژی و توان بخصوصی رو براش سرف میکنیم ... بعدش میبینیم چقدر برامون مثمر ثمر بوده ... اگر به همون اندازه براش ارزش قائل بشیم و همونقدر بهش بها بدیم ... شخصی هستیم که افراط و تفریط نمیکنه

سلام

نفرنفر;501719 نوشت:
به نظره من افراط و تفریط یعنی زیاده روی و کم روی در تمرکز و خرج نیروها و پتناسیل ...

بنابراین همیشه باید ببینم هر عملی که انتخاب میکنیم برامون چقدر مثمر ثمر خواهد بود و براش همونقدر ارزش قائل باشیم ... روشه کار مشخص هست مثلا سیستم فکری بخصوصی رو انتخاب میکنیم ... وقت و انرژی و توان بخصوصی رو براش سرف میکنیم ... بعدش میبینیم چقدر برامون مثمر ثمر بوده ... اگر به همون اندازه براش ارزش قائل بشیم و همونقدر بهش بها بدیم ... شخصی هستیم که افراط و تفریط نمیکنه

به نظرم شما بحث رو خیلی ریشه ای کردید و کمی هم ساده اش کردید

مشکل اصلی در مسایل دینی این است که شما تاثیر کامل حجاب یا بی حجابی رو در این دنیا نمیبینید، که بتونید از روی میزان تاثیر مشاهده شده، بگید کی افراطی هست و کی تفریطی و کی معتدل

و اگه هم منظورتون اینه که فرقی نمیکنه چه دینی داشته باشیم ولی در داخل عناصر همان دین معتدل باشیم، در این صورت، اوباما و کافران هم میتوانند معتدل در دین باشند این هم واضحه که نادرسته.

ab-ho;501684 نوشت:
سلام علیکم

افرادی دیگران را دعوت به رعایت احکام دینی را میکنند، عده ای اینها را افراطی مینامند یا تفریطی بدون هیچ معیاری
صحبت در مورد گروه دوم است و این ناگذاری بدون دلیل است.
شما یعنی متوجه نشدید؟
بنده یه صحبتی داشتم که اگر خونده باشی، متوجه میشی که صحبت کلی است.
به نظرم تمام شبهه داران اینگونه صحبت نمیکنند
بنده خودم هم شبهه دارم، شما هیچ شبهه ای ندارید؟
بلکه برخی آدمهای بی ادب یا آدمهای خودخواه یا مغرض اینطوری صحبت میکنند
بله عده ای هم هستند که نمیدانند
پس لزوماً شبهه داران نیستند این اولین اشتباه شما
بعد عزیز من این یک صحبت کلی است که استارتر تاپیک مطرح کردن
نه فقط روش استارتر تاپیک باشد
متاسفانه شما همه جا به نوعی شخصی با قضایا برخورد میکنید
این مشکل حتی در طیف وسیعی از اجتماع دیده میشه
کاش صحبتهای بقیه دوستان را هم میخواندید

با سلام مجدد

این مساله پرسیدن ندارد. معلومه که کسی که از آیات و احکام دینی ، بدون هیچگونه تندی و بدرفتاری با افراد صحبت میکند افراطی نیست. و آن کسانیکه به او نسبت افراطی میدهند یا با دین مشکل دارند یا اینکه نسبت به دین سهل انگار هستند و بقولی تفریطی.

اگر ایرادشان به افراد بی دین هست یا افرادی که ایمان ضعیفی دارند که با زدن تاپیک در اینباره بعید هست بتوانند ارشادشان کنند

پس به نظر میاید طبق فرمایش شما منظور ایشان چنین افرادی نبوده . ظاهرا ایشان ایرادشان به دینداران هست...

اما شما پاسخ من را نداید. آقای امام عشق گفته بودند که در تاپیکهای زیادی گروهی بدلیل آوردن آیات و روایات به ایشان یا افراد دیگری نسبت افراطی داده اند.

شمایی که از همه چیز آگاهید و میفرمایید بنده هیچ اطلاعی ندارم و شخصی برخورد میکنم لطفا بگویید :

اولا در کدام تاپیکها بوده. یا لااقل نمونه اش را که منظورتان هست بیاورید.

ثانیا اگر طبق نظر شما این نسبت فقط از سوی شبهه افکنان و طرفدارانشان نبوده ، قاعدتا از سوی همکیشانشان بوده. در اینصورت پس بعید نیست که اشکال از جانب خودشان بوده...

اگر توجه میکردید خود ایشان به این مساله اشاره ای هم داشته اند:

امام عشق;492110 نوشت:
به راستی آیا بیان احکام دین و پای فشاری بر احکام روشن دین که توسط خدا(قرآن) و معصومین(ع) بیان شده است افراط در دین قلمداد میشود!؟؟

حال بفرمایید این شما هستید که قصد دارید از این پرسش استاتر برداشت شخصی کنید یا اینکه بنده از مساله پرتم که به احترام حضرتعالی با شما هم صحبت شدم و پاسختان را دادم؟

.امین.;501726 نوشت:
اما شما پاسخ من را نداید. آقای امام عشق گفته بودند که در تاپیکهای زیادی گروهی بدلیل آوردن آیات و روایات به ایشان یا افراد دیگری نسبت افراطی داده اند.

از خودشان بپرسید
بنده گفتم شما ظاهراً بیشتر جاها مباحث رو شخصی میکنید و اشتباه هم میکنید

.امین.;501726 نوشت:
شمایی که از همه چیز آگاهید و میفرمایید بنده هیچ اطلاعی ندارم و شخصی برخورد میکنم لطفا بگویید :

نگفتم از همه چیز آگاهم
گفتم مسئله ای که اینجا مطرح شده اپی دمی است
و البته هر کسی به شیوه خاص خودش با اون مواجه شده و یا اون رو بررسی میکنه
و نگفتم شما هیچ اطلاعی ندارید
گفتم بحثها را شخصی نکنید، جناب امام عشق هم الان نیستند و نمیتونن از خودشون دفاع کنن، این طرز حمله(مثل شما) نه شایسته یک مسلمان است و نه حتی یک انسان آزاد
لطفاً دیگه از من نسبت به ایشون سوالی نپرسید که جوابی نخواهید شنید
.امین.;501726 نوشت:
حال بفرمایید این شما هستید که قصد دارید از این پرسش استاتر برداشت شخصی کنید یا اینکه بنده از مساله پرتم که به احترام حضرتعالی با شما هم صحبت شدم و پاسختان را دادم؟

پس شما با پافشاری مخالفید!
عجیب است، این پافشاری شما در دفاع از پاسخ های شخصی خودتان!
اینها را چطور توجیه میکنید؟

مساله تعادل و افراط و تفریط مهمترین یا یکی از مهمترین مسائلی است که در علم اخلاق مطرح شده است.
اما حد وسط را چطور میتوان تعیین کرد؟
با نظر و احساس خودم و برداشت خودم؟
با عرف؟
روشن است که در دین این مساله با خود دین مطرح میشود.
البته شاید کسی ایراد بگیرد که فلان برداشت از دین اشتباه است.
و برداشت خودش از متون دینی درست است.
اما این شخص در صورتی میتواند چنین حرفی را بزند (لااقل به صورتی که خودش را گول نزند یا حرفش قابلیت اقناع دیگران در طیف وسیع را داشته باشد)
که متد فعلی برداشت از متون دینی را خوانده باشد و با آن آشنا باشد.

Moradali;501738 نوشت:
روشن است که در دین این مساله با خود دین مطرح میشود.
البته شاید کسی ایراد بگیرد که فلان برداشت از دین اشتباه است.
و برداشت خودش از متون دینی درست است.
اما این شخص در صورتی میتواند چنین حرفی را بزند (لااقل به صورتی که خودش را گول نزند یا حرفش قابلیت اقناع دیگران در طیف وسیع را داشته باشد)
که متد فعلی برداشت از متون دینی را خوانده باشد و با آن آشنا باشد.

گاهی مواقع همانطور که شما گفتید، اختلافها به اختلاف در برداشتهاست
ولی به نظرم این موارد کم است، اگر هم باشد، در مواردی است که اصلاً میشه اونها رو مطرح نکرد

اما گاهی یکی بدون اینکه مقدمه ای را پذیرفته یا رد کرده باشد، به نظریه پردازی درباره یک مفهوم دینی میپردازه که مسبوق به پذیرش آن مقدمه است.
و مسلماً این هم باطل است.
و به نظرم بیشتر اختلافها از همینجاست.

ab-ho;501748 نوشت:
اما گاهی یکی بدون اینکه مقدمه ای را پذیرفته یا رد کرده باشد، به نظریه پردازی درباره یک مفهوم دینی میپردازه که مسبوق به پذیرش آن مقدمه است.
و مسلماً این هم باطل است.
و به نظرم بیشتر اختلافها از همینجاست.

دقیقا همینطوره
بیشتر اختلافات به اختلاف عقاید برمیگرده
به اختلاف مبناها
مثلا یک نفر موءید بودن سخنان ائمه نسبت به هم را قبول ندارد. چنین شخصی همان حدیثی که باب دلش هست را انتخاب میکند.
شخص دیگری میپندارد تمام مسائل دینی را باید بتواند با عقلش درک کند در غیر اینصورت ان حدیث جعلی است یا مربوط به شرایط خاص فرد مخاطبی بوده که حدیث به او گفته شده.
خب اینها همه به اختلاف مبناها برمیگرده

مگرنه با مسائل غیر مبنایی مثل حقوق زن و ... که در سایت مطرح شده نمیتوان به نتیجه ای رسید.
منتها شخصا هم تجربه داشته ام که مثلا در همین مفهوم عدالت و نسبت عقل با شریعت ایمیل زدم و جواب خواستم که در جواب گفتند وظایف سایت در حیطه پرداختن به سوالات و پاسخهای عمومی است و بررسی مسائل مبنایی از حیطه وظایف کاری سایت خارج میباشد.

امام عشق;497610 نوشت:
سوال آیا بیان احکام دینی افراط در دین است!؟؟؟

بلکه یک وظیفه است.

امام عشق;497610 نوشت:
سوال دوم ، طبق روایات کسانی که مومنین را افراطی میخوانند و به آنها دشنام میدهند چه کسانی هستند!؟؟

شاید نتوان چنین افرادی را دسته بندی کرد ولی می شود گفت کسی که کارش توهین به دیگران وچسباندن انگ افراطی گری ویل دشنام دادن است از عقل بهره زیادی نبرده است وانسانهای جاهل هستند که چنین سیره وروشی دارند والا ائمه ما در برابر دیگران با ملایمت برخورد می کردند واینطور نبود که دیگران را متهم کنند. ویا با الفاظ بد وزشت خطابشان کنند.

ستايشگر;501435 نوشت:
اما یک سوالی که الان برای خودم هم ایجاد شد اینه که آیا عقیده ی افراطی داریم یا افراط فقط محدود به عمل میشه؟ کاش جناب کریم بعد از پاسخ دادن به سوالات جناب امام عشق ، این سوال رو هم برای بنده تشریح بفرمایند.

عمل افراطی نشات گرفته از عقیده افرطی است. عقل انسان برای این است که تعدیل در فکر داشته باشیم وعلم منطق نیز روش تفکر را به ما می آموزد تا فکرمان از خطا در فکر در امان باشد. اما کسانی که با عقل رابطه خوبی ندارند واز طرف دیگر دین ومذهبشان یک مذهب خشک است وبحث ونقد وانتقاد را نمی پذیرد دچا افراط در فکر می شوند که در عصر ما همین وهابی ها وتکفیری ها هستند که غیر خود را کافر دانسته وقتل او را واجب می دانند واین همه کشتار در سوریه وبرخی کشورهای اسلامی نشات گرفته از همین تفکر افراطی است. که جوانان مردم را اینطور شستشوی مغزی داده وتربیت می کنند که کشتن مسلمان دیگر را موجب ورود به بهشت می داند.

دل ارام;501644 نوشت:
با توجه به معیار دین همه این موارد افراط گراییست
بعنوان نمونه دین از حجاب صحبت کرده نه از چادر
حجاب را تنها در چادر خلاصه کردن نمونه بارز و واضح و اشکار افراط گراییست

حجاب محدود در چادر نیست بلکه حدود خود را داد که غیر صورت ودست تا مچ وروی پاها باز نباشد. حال اینها را باچادر بپوشانند یا مانتو وهر لباسی که هست. واینکه نوع پوشش جلب توجه نکند.
اینکه همه چیز را افراط بدانیم درست به نظر نمی رسد بله حجاب منحصر در چادر نیست ولی خوب حجاب برتر است که شاید کاملتر از آن را پیدا نمکنیم.

دل ارام;501644 نوشت:
افراط باعث دلزدگی می شود مثلا اگر شما در خوردن خوشمزه ترین غذا افراط کنین از اون غذا زده شده و بدتون میاد
ولی برعکس تفریط باعث حریص شدن می شود
اگر شما غذایی رو کم بخورین همیشه حریص خوردنش هستید

البته کم خوردن تفریط نیست. معنای کلمات دقیق است که باید در محل خود به کار رود. افراط وتفریط در واقع زیاده روی وکم گذاشتن از حد متعارف واندازه آن است. مثلا یکی برای ارضای شهوت خود دست به هر هوسرانی از حلال حرام می زند که این افراط است ولی دیگری شهوت خود را نابود می کند. ه تفریط است. بلکه دین راه حلال برای ارضای این غریزه قرار داده والبته سائر غرائز نیز همین طور است. در مورد غذا هم زمانی تفریط می شود که طرف آنقدر غذا نخورد که دچار بیماری ویا در خطر مرگ قرار بگیرد.

_Member_;501659 نوشت:
خیر فقط و فقط کسانی که از "با حجابی" دفاع میکنند، و آن را حق طبیعی افراد میدانند، بر مدار حقیقت هستند و سایرین بویی از حقیقت یا حرف حق نبرده اند!
سوال آیا کسانی که چنین استدلالی را دارند شایستگی حضور در یک بحث منطقی را دارند ؟!

البته این نحوه پاسخ دادن بدتر از تندی کلام قبل است.
دفاع از بی حجابی گاهی وقتها بخاطر جو حاکم ویا تبلیغات رسانه ای می تواند باشد که بنوعی در واقع از وری جهل است اما یک موقع طرف در عناد با دین وارزشهای دینی این کار را انجام می دهد که چنین کسی قابل دفاع نیست. ومسلم آدم نااهلی است. وطیف سومی هم هستند که برای آنها سوالاتی در این زمینه وجود دارد که خیل یخوب است وباید مطرح شود تا انسان دینش را با علم وآگاهی به دست آورده باشد نه بدون آگاهی.

به نام خدا.

.امین.;501148 نوشت:
معلومه اهلبیت علیهم السلام را الگوی خویش قرار دهند، ببینند ایشان در برخورد با مخالفین و شبهه افکنان چگونه عمل میکردند.

آیا با فشار آوردن به شبهه افکن و به زور و اجبار او را مجبور به پذیرش میکردند و به هرنحوی مثل تمسخر و بعضی از رفتارهای غیرمنصفانه ی ما که پیرو ایشان هستیم، مثل توسل به یک حدیث به صرف اینکه در کتب شیعه آمده ، مردم را نسبت به دین بدبین میکردند ؟ آیا این روش آن حضرات بوده؟؟؟

از طرفی همه بیانات گهربار معصومین علیهم السلام ثبت و ضبط هم نمیشده اما در این سایت مطالب نوشته میشود و تا وقتیکه تاپیک بکلی حذف نشده بیانات ایشان هم مرقوم است. و هیچ دلیلی ندارد با تکرار مکررات تاپیکها را طولانی کنند تا کسی رغبت نکند بگردد و دیدگاههای مختلف را بخواند...

اجازه بدهند بقیه افراد هم پاسخ دهند ، فوقش شبهه افکن حرف آخر را میزند، اینکار به این معنا نیست که حرف او صحیح است و پاسخی نداشته. گویی اینگونه کاربرها فکر میکنند اگر پاسخ آخر را ایشان بدهند همه قبول میکنند و اگر ندهند همه از دین برمیگردند و آنها موظفند به هرنحوی که شده از آن مسئله دینی دفاع کنند

همین کارهاست که باعث میشود دیگران به ایشان بگویند افراطی و این لقب ، به حق و ناحق به افراد مختلف داده شود و همه به یک چوب رانده شوند

اگر شخصی بارها و بارها سخن غلطی را بیان کند وظیفه مروجین دینی است که هربار که شخص شبهه ای را طرح میکند (حتی اگر تکراری باشد) جوابش را بدهند.
اگر مروجی سکوت کند به نشانه ی قبول کردن و تایید است.

یازهرا:Gol:

امام عشق;492110 نوشت:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب.

در بسیاری از تاپیکها بعضی از دوستان به خاطر بیان کردن آیات و روایات (احکام دینی) به عنوان شخصی افراطی قلمداد میشوند.

به راستی آیا بیان احکام دین و پای فشاری بر احکام روشن دین که توسط خدا(قرآن) و معصومین(ع) بیان شده است افراط در دین قلمداد میشود!؟؟

به راستی افراط در دین یعنی چه!؟ در نقطه مقابل آن تفریط در دین یعنی چه!؟

کسانی که دیگران را به خاطر بیان احکام دینی افراطی خطاب میکنند چه کسانی هستند!؟

سلام علیکم،
عموماً‌ هر کسی یک «من» دارد که تمام دنیایش اطراف آن تعریف می‌شود. اکثراً ما معیار حق را عقاید خودمان می‌دانیم، گاهی هم نه عقاید که اصلاً آنچه که همین الأن هستیم را معیار حق می‌دانیم. مثلاً میگویند چرا از این آدم دفاع می‌کنید او کار بدی کرده است می‌گوید برادرم هست، خوب آن آقا هم برادر یکی دیگه است می‌گوید نه هر برادری که برادر «من» نیست! یا می‌گویند نظرت درباره‌ی فلان کار چیست؟ می‌گوید اشتباه است. می‌پرسند از کجا فهمیدی میگوید چون در خانواده‌ی ما این کار اشتباه به حساب می‌آید. می‌گویند در خانواده‌ی کس دیگری شاید کار دیگری اشتباه باشد، می‌گوید هر خانواده‌ای که خانواده‌ی من نیست. ارزش‌هایمان را اول از خانواده و بعد از اجتماع می‌گیریم، بعد هم در ضمن خواندن کتاب‌های متنوع تاریخی فلسفی دینی و حتی رمان(!) حرف‌های دیگران را مطلع می‌شویم و از آنها در زندگی خودمان اقتباس می‌کنیم، گاهی فکر می‌کنیم و از آنها تأثیری که فکر می‌کنیم درسته را می‌گیریم و خودآگاه به ارزش‌هایمان اضافه یا از آنها کم می‌کنیم گاهی هم ناخودآگاه وارد سیستم ارزشی ما می‌شوند. اما یک چیز هنوز ثابت است، همچنان معیار حق بودن هر چیز خود ما هستیم. کسی که بیش از ما در یک کاری جلو برود می‌شود افراطی و کسی که از ما عقب بماند می‌شود تفریط‌کار، تعادل هم که با ما قبلاً تعریف شده است.
اما این خیلی عوامانه است. اگرچه اکثر روشنفکران امروزی لااقل کشور ما اینطور هستند ولی غیرعقلانی بودن این مسأله از واضح هم مبرهن‌تر است! اگر بپرسیم شما اگر در یک خانواده یا جامعه‌ی دیگر به دنیا آمده بودید طور دیگری فکر می‌کردید جوابی ندارند که بدهند. در عوض ما دستور داده شده‌ایم که ایدئولوژی خودمان را با تعقل انتخاب کنیم و وقتی رسیدیم به حقانیت اسلام دیگر سیستم ارزشی در این مکتب الهی تعریف شده است، آنجا که رسول خدا اسوه‌ی حسنه معرفی شدند و صراط مستقیم. از این به بعد هر کاری که در دین ارزش معرفی شود مصداق خط تعادل است، کسی که از دین جلو بزند می‌شود افراطی و کسی که عقب بماند می‌شود تفریط‌کار:

الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَالّلازِمُ لَهُمْ‏‏ لاحِقٌ [صلوات شعبانیه]
هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رود، و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید، و کسی که ملازم ایشان باشد به ایشان لحق خواهد شد.

بنابراین از منظر دین، هر کسی که بر صراط مستقیم نیست و کمترین نقص و گناهی دارد این نقص و گناه انحراف از سراط مستقیم است و در آن موضوع خاص یا اهل افراط است و یا تفریط.
اینکه کسی که اعتقاد خاصی ندارد یا کلاً در انحراف است (إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّىٰ [الیل، ۴]: كه سعى و تلاش شما بسى پراكنده است [و هر كس به راهى مى‌رود]) و در انحراف خود هم سرگردان و حیران است خود را بر مسیر حق می‌بیند (جهل مرکب)، معیار تعادل را خودش می‌داند (نه حتی گذشته‌اش که چه بسا تا کنون بارها هم تغییرات جدی در مسیرش داشته و هربار خود را حق می‌دانسته بدون اینکه بتواند حق بودن یکی را حتی به خودش اثبات کند: وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُ‌هُمْ إِلَّا ظَنًّا ...) و باقی را که مانند او نیستند افراطی و تفریط‌کار خطاب می‌کند. اما از این راه‌های متعدد (سُبُلٌ شَتّی) همیشه راه‌هایی به سمت راه مستقیم است که اسمشان سبل السلام است، علمش خدا و خلفای خدا بر زمین هستند و روشش مسیر خودسازی است که در قرآن اینطور بیان شده است:

... قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ / يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ [المائده، ۱۵ و ۱۶]
آرى، از جانب خدا نور و كتاب روشنگرى براى شما آمده است / خدا هر كس را كه در پى جلب رضاى اوست، به وسيله آن [كتاب‌] به راه‌هاى امن و سلامت رهنمون مى‌شود، و به خواست خود، آنها را از تاريكى‌ها به نور مى‌برد و به راهى راست هدايتشان مى‌كند
شما نگران این افرادی که از ایشان یاد کردید نباشید، گمراهان خود را راه‌یافته می‌دانند می‌دانید چرا؟ چون حاسبوا قبل أن تحاسبوا ندارند، کارهای خودشان را حساب و کتاب نمی‌کنند، شیطان هم سر فرصت زشتی‌هایشان را برایشان زیبا جلوه می‌دهد و کسی نیست که بگوید بالای چشمت ابرو! حدیث مفس ندارند، نفس خود را متهم نمی‌کنند ... این است که می‌روند و می‌روند تا اگر توفیق توبه به ایشان داده نشد بمیرند و هم یکفرون، بعد تازه در مرگ چشمشان بینا می‌شود (فَبَصَرُ‌كَ الْيَوْمَ حَدِيدٌد) و می‌بینند چقدر از مسیر اصلی دور افتاده‌اند (ضَلَالًا بَعِيدًا)، اما مگر بازگشت به راه اصلی در برزخ م آخرت به این سختی‌هاست، پرتگاه‌ها دارد و مارها و عقربها دارد آن بیراهه‌ها، برخی هم که هرگز به راه درست نمی‌رسند در تاریکی و ظلمتی که برای خود فرام کرده‌اند و تا ابد در جهنم می‌مانند.

یا علی و البته خداوند ما را هم هدایت کند، هنوز خیلی تا صراط مستقیم راه داریم ...

[="Black"]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

.امین.;501148 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

معلومه اهلبیت علیهم السلام را الگوی خویش قرار دهند، ببینند ایشان در برخورد با مخالفین و شبهه افکنان چگونه عمل میکردند.

آیا با فشار آوردن به شبهه افکن و به زور و اجبار او را مجبور به پذیرش میکردند و به هرنحوی مثل تمسخر و بعضی از رفتارهای غیرمنصفانه ی ما که پیرو ایشان هستیم، مثل توسل به یک حدیث به صرف اینکه در کتب شیعه آمده ، مردم را نسبت به دین بدبین میکردند ؟ آیا این روش آن حضرات بوده؟؟؟

از طرفی همه بیانات گهربار معصومین علیهم السلام ثبت و ضبط هم نمیشده اما در این سایت مطالب نوشته میشود و تا وقتیکه تاپیک بکلی حذف نشده بیانات ایشان هم مرقوم است. و هیچ دلیلی ندارد با تکرار مکررات تاپیکها را طولانی کنند تا کسی رغبت نکند بگردد و دیدگاههای مختلف را بخواند...

اجازه بدهند بقیه افراد هم پاسخ دهند ، فوقش شبهه افکن حرف آخر را میزند، اینکار به این معنا نیست که حرف او صحیح است و پاسخی نداشته. گویی اینگونه کاربرها فکر میکنند اگر پاسخ آخر را ایشان بدهند همه قبول میکنند و اگر ندهند همه از دین برمیگردند و آنها موظفند به هرنحوی که شده از آن مسئله دینی دفاع کنند

همین کارهاست که باعث میشود دیگران به ایشان بگویند افراطی و این لقب ، به حق و ناحق به افراد مختلف داده شود و همه به یک چوب رانده شوند

اولا بیان حدیث ، بیان آیه و پافشاری بر درستی سخن معصومین (ع) و قرآن کلام الله نامش فشار آوردن به شبهه افکن و اعمال زور نیست.
بنده خجر زیر گلوی کسی نگذاشتم که حتما باید قبول کنی که شما دم از زور و اعمال فشار سخن به میان می آورید.

شما باید این تهمت بزرگ و ادعای بی پایه و اساس که بنده باعث طولانی شدن بحث ها شدم را ثابت کنید.و اگر ثابت نکرده اید حمل بر دروغگویی میشود.
و طبق احادیث مومنین واقعی اهل دروغگویی نیستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگر کسی هزار بار بیاید یک سخن ضد دینی بزند و با تفسیر بگوید سخنش درست است ، وظیفه حکم میکند که عین هزار بار پاسخ داده شود و کسی که واجب را ترک کند مرتکب انجام فعل حرام شده است.
قرآن هم بسیاری از آیاتش را تکرار کرده است لابد تمام این ورچسب هایی که به بنده چسبانیده اید را به قرآن هم میخواهید بچسبانید!!؟؟

درضمن این مورادی که بیان داشته اید نامش افراط نیست. افراط یعنی جلوتر راه رفتن از شریعت و دین مانند خوارج لعنت الله.
[/]

امام عشق;538197 نوشت:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

اولا بیان حدیث ، بیان آیه و پافشاری بر درستی سخن معصومین (ع) و قرآن کلام الله نامش فشار آوردن به شبهه افکن و اعمال زور نیست.
بنده خجر زیر گلوی کسی نگذاشتم که حتما باید قبول کنی که شما دم از زور و اعمال فشار سخن به میان می آورید.

شما باید این تهمت بزرگ و ادعای بی پایه و اساس که بنده باعث طولانی شدن بحث ها شدم را ثابت کنید.و اگر ثابت نکرده اید حمل بر دروغگویی میشود.
و طبق احادیث مومنین واقعی اهل دروغگویی نیستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگر کسی هزار بار بیاید یک سخن ضد دینی بزند و با تفسیر بگوید سخنش درست است ، وظیفه حکم میکند که عین هزار بار پاسخ داده شود و کسی که واجب را ترک کند مرتکب انجام فعل حرام شده است.
قرآن هم بسیاری از آیاتش را تکرار کرده است لابد تمام این ورچسب هایی که به بنده چسبانیده اید را به قرآن هم میخواهید بچسبانید!!؟؟

درضمن این مورادی که بیان داشته اید نامش افراط نیست. افراط یعنی جلوتر راه رفتن از شریعت و دین مانند خوارج لعنت الله.

به به جناب امام عشق

سلام علیکم ورحمه الله

باید خدمت شما عرض کنم این دیدگاه بنده بود قبول ندارید فبها مساله ای نیست. ما که با هم جنگ نداریم.

متاسفانه شما یه مقدار تندروی میکنید و اصلا احساس طرف مقابل رو در نظر نمیگیرید. نادیده گرفتن احساسات دیگران نه تنها همه ی تلاشهای خیرخواهانه اتان را برباد میدهد بلکه نتیجه ی معکوس خواهد داشت.

راستش هوش و زیرکی شما و سخنوریتان بهمراه این تندیهایتان من رو یاد یه بنده خدایی میندازید میگم نکنه شما همونید. :Gig:

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

و علیکم سلام ورحمه الله و برکاته

.امین.;538234 نوشت:
به به جناب امام عشق

سلام علیکم ورحمه الله

باید خدمت شما عرض کنم این دیدگاه بنده بود قبول ندارید فبها مساله ای نیست. ما که با هم جنگ نداریم.

متاسفانه شما یه مقدار تندروی میکنید و اصلا احساس طرف مقابل رو در نظر نمیگیرید. نادیده گرفتن احساسات دیگران نه تنها همه ی تلاشهای خیرخواهانه اتان را برباد میدهد بلکه نتیجه ی معکوس خواهد داشت.

دوست گرامی شما یک ادعای پوچ بی اساس کرده اید و موظف به این هستید که ادعای خود را ثابت کنید.
مدعی باید ادعای خویش را ثابت کند.

اولا شما باید ثابت کنید بنده کسی بودم که بسیاری از تاپیکها را طولانی کرده ام. بنده در تمام پستها پاسخ شبهه دادم.فقط همین.

دوم شما بنده را متهم به تندروی کرده اید.تندروی یعنی فراتر رفتن از دستورات معصومین. یعنی شما موظف هستید پستهای که ادعای تندروی بنده را دارید را نقل قول بفرمایید سپس با آیات قران ( کلام الله) و احادیث معتبر معصومین(ع) ثابت کنید که بنده فراتر از حد معمول گام برداشته ام.

درضمن بنده به احساسات تمام افراد احترام کامل میگذارم و در هر تاپیکی که باعث جدل بین بنده و طرف مقابل شده است به دلیل این بود که طرف مقابل از فرهنگ سرتاپا غلط غرب دفاع میکرد و با بیان فرهنگ غلط غرب ادعا میکرد که آیات قران نسخ شده اند و کاربردی نیستند.
شما هم بهتره قبل از ورچسب زدن درست و منطقی تمام پستها را از ابتدا بخوانید نه صرفا بیاید اخرین پستها را بخوانید و نتیجه گیری کنید.

موضوع قفل شده است