‏ چه كنيم كه بر افكار خود به خصوص افكار شيطاني پيروز شويم؟(اخلاق عملی)

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
‏ چه كنيم كه بر افكار خود به خصوص افكار شيطاني پيروز شويم؟(اخلاق عملی)

مراقبت براي همين است. به ما گفته‌اند هر كاري انجام مي‌دهيد بگوييد «بسم ‏اللّه الّرحْمنِ الرَّحيمِ». يعني هر كاري مي‌خواهيد انجام دهيد طوري باشد كه در مدخل ورودي آن بتوان گفت: خدايا به نام تو.

اين عمل دو دستور به ما مي‌دهد يكي اين كه هر ‏كاري را بدون مطالعه و تفكر و عاقبت سنجي انجام ندهيم،

دوم اين كه كاري را انتخاب ‏كنيم كه بتوانيم بگوييم خدايا به نام تو. چنين كاري، يا واجب است يا مستحب. حرام و ‏مكروه را نمي‌شود به نام خدا انجام داد. اگر ما اين كار را انجام داديم شيطان در اسارت ‏ما قرار مي‌گيرد.

پاسخگو : حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله

سلیم;32215 نوشت:
چه كنيم كه بر افكار خود به خصوص افكار شيطاني پيروز شويم؟(اخلاق عملی)


با سلام

ببخشید میشه لطفا به این هم پاسخ بدید

که چطور به چیزی غیر از خدا فکر نکنیم؟

چطور محبت غیر از خدا رو داشته باشیم ولی به محبت به خدا لطمه ای وارد نشه ؟

سایه خورشید;157403 نوشت:
که چطور به چیزی غیر از خدا فکر نکنیم؟ چطور محبت غیر از خدا رو داشته باشیم ولی به محبت به خدا لطمه ای وارد نشه ؟

سلام
این امر مستلزم معرفت و محبت الهی است که در تبعیت از عالمان ربانی و صاحبان حقیقی ولایت محقق می شود ان شاء الله
موفق باشید

سایه خورشید;157403 نوشت:

با سلام

ببخشید میشه لطفا به این هم پاسخ بدید

که چطور به چیزی غیر از خدا فکر نکنیم؟

چطور محبت غیر از خدا رو داشته باشیم ولی به محبت به خدا لطمه ای وارد نشه ؟


محبت و دوستی از نیازهای هر انسانی هست .هر کدام از ما هم نیاز به دوست داشتن داریم وهم نیاز به دوست داشته شدن توسط دیگران .گرایش های عاطفی ما باید به گونه متناسبی بین جلوه های دین و دنیا تقسیم شود، و یکی دیگری را تحت الشعاع قرار ندهد.بلکه در یک نگاه عشق به جلوه های دنیایی می تواند خداگونه باشد .
اما آنچه که مهم است این است که محبت خدا ومحبت بندگان در یکدیگر تأثیرگذار است.بنابراین چنانچه ما در کنار دوستی ومحبت خدا ،محبت دیگران را داریم مهمترین وظیفه ی ما جهت بخشی به آن محبت است.چرا که اگر آن محبت ها در مسیر درست قرار نگیرند به عنوان مانعی بر سر راه محبت خدا قرار می گیرند. پس محبت داشتن به دیگران خوب است اما این محبت وعلاقه نباید استقلالی باشد.

نکته ای که باید به آن توجه کرد انگیزه ی محبت دیگران است چرا که خیلی از مواقع ما دیگران را دوست داریم ولی هدف ما از این محبت ،در واقع حب نفس است . واز طریق آن دوستی ، به یکی از خواسته های خود می رسیم .این نوع محبت ودوستی با دوستی خداوند یک جا جمع نمی شود .

محبت خدا درگرو آنست که دستورات خدا را کامل اجرا کنيم. حال اگر محبت دیگران به محبت خدا آسیبی وارد نکند (یعنی به عملی کردن دستورات الهی آسیبی نزند)این نوع محبت پسندیده است .اما اگر محبت دیگران باعث دوری ما از خدا وعملی نکردن دستورات اوست این نوع دوستی ناپسند می باشد .

خود خداوند ما را به دوستی ومحبت دیگران دعوت کرده است پس چون خدا را دوست داریم باید مخلوقش را نیز دوست داشته باشیم . پس بواسطه ي محبت خدا، مؤمن محب خدا ودوستدار مردم و سرنوشت آنها مي گردد. اصلا لازمه ي محبت خدا محبت انساني است. وقتي محبت خدا در دل مؤمن جا پيدا کند آنوقت است که محبت انساني نسبت به ديگران در دل او بوجود مي آيد.به شرطی که این محبت هم همسو با محبت خدا باشد یعنی در یک جهت.
بهترین روش برای کنترل این نوع محبت ها این است که انسان دوستان خود را از میان افراد صالح و شایسته برگزیند تا زمینه‌ای برای چنین تعارضی به وجود نیاید؛ چون این‌گونه افراد هیچ‌گاه از کسی تقاضای انجام معصیت نمی‌ کنند و راضی نمی‌شوند عملی برخلاف خواست خدا اتّفاق افتد؛ اما محبّت به کسانی که از ایمان و شایستگی کافی برخوردار نیستند، چنین خطرهایی را ممکن است در برداشته باشد.


با او
سلام و ادب؛

در مورد سوال دوست عزیز، آیدی محترم سایه ی خورشید که فرمودند:

که چطور به چیزی غیر از خدا فکر نکنیم؟
چطور محبت غیر از خدا رو داشته باشیم ولی به محبت به خدا لطمه ای وارد نشه ؟

در سوال شما، نسبت به مطلبی که از آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) بیان شده، دو نکته مطرح هست:

1-فکر نکردن به غیرخدا
2-جمع کردن محبت غیر خدا با محبت خدا طوری که محبت خدا آسیب نبینه

بعد شما این دو عبارت را پیش فرض گرفته، و در سوالتون از چگونگی اش سوال کرده اید. که حالا که باید به غیر خدا فکر نکرد، چطور و چگونه این کار را انجام بدیم.

اما بنده میخوام خود این دو پیش فرض رو مورد توجه قرار بدم، که از نکته و فرمایش آیت الله جوادی آملی، این دو پیش فرض فهمیده نمی شه و ایشون این دو گزاره را نگفته اند. و نه ایشان که هیچ عالم و عارف و فیلسوفی، چنین سخنی نگفته.

بررسی گزاره ی اول:
در مورد اولی، سخن درستی نیست، چون اصلا انسان نمی تونه با پدیده های این عالَم زندگی بکنه ولی اصلا بهشون فکر نکنه. دقت بفرمائید که فکر یعنی موضوعی را در ذهن مورد تجزیه یا ترکیب یا مقایسه یا تحلیل قرار دادن. و وقتی سیره و زندگی معصومین(ع) را هم بررسی می کنیم، می بینیم در مورد معاش و زندگی و جنگ و... که مفهوما غیرخدا محسوب می شوند، فکر می کرده اند.

بررسی گزاره ی دوم:
اما خود گزاره ی دوم، خودش 4 گزاره ی پیش فرض داره:

الف.خدا هست.
ب.غیر خدایی هست.
ج.به خدا محبت داریم یا باید داشته باشیم.
د.به غیر خدا محبت داریم یا باید داشته باشیم.

نتیجه: نباید محبت غیر خدا، مانع یا آسیب زننده به محبت خدا باشد.

از این پیش فرض ها، من می خوام در موارد ب و د فکر کنید و بررسی کنید و ببینید آیا اینها پیش فرض های درستی هستند یا خیر؟ شاید این دو پیش فرض غلط باشند و با ردّ شدن اونها، نتیجه هم از صحت می افته. پس فکر بفرمائید که دو گزاره ی «غیر خدایی هست.» و «به غیر خدا محبت داریم یا باید داشته باشیم.» درست هستند یا خیر؟! نتیجه اش رو اینجا بفرمائید.

نتیجه گیری این پیام:
آنچه از کلام عرفا و علما و بزرگان و از جمله این بیان آیت الله جوادی آملی فهمیده می شه، این هست که تفکر و محبت ما به آنچه مفهوما غیرخدا به نظر می رسه، باید در طول تفکر و محبت به خدا باشه. یعنی تفکر و محبت به مخلوق، در طول تفکر و محبت به خالق. لذا تعبیر آیت الله جوادی آملی که فرمودند: «يعني هر كاري مي‌خواهيد انجام دهيد طوري باشد كه در مدخل ورودي آن بتوان گفت: خدايا به نام تو.» این یعنی باید به کارها و مسائل زندگی پرداخت، با این شرط که اونها طوری باشند که در طول یادخدا و رضای خدا انجام بشوند. مسلّما انجام کاری که آقای جوادی اشاره فرمودند، بدون توجه و تفکر به اون کار، قابل انجام نیست. پس پرداختن و تفکر و انجام کارهای زندگی، در طول یاد و رضای خدا.

مطالب بالاتر و عمیق تری هم هست که ان شا الله تاحدی، بخشیش را در ضمن پاسخ شما به سوال فوق عرض می کنم.
پیوسته متعالی
یاحق

بسم الله
باید افراد و اشخاص را برای خدا دوست بداریم نه در عرض خدا بلکه در طول محبت حضرت حق
طبیعتا با این شرط نمی توان کسی که خلاف خدا و دستور او عملی دارد را بتوان دوست داشت.
هر کس خدا را بشناسد با خلقش مهربان است چون خلق عیال خداست.

قال ابو عبدالله عليه السلام : قال الله عزّوجلّ: الخلق عيالي فاحبّهم اليّ الطفهم بهم و اسعاهم في حوائجهم - كافي / ج 2 ص199
از حضرت صادق عليه السلام نقل شده كه خداي متعال فرمود: بندگان عيال من هستند، پس محبوب ترين مردم نزد من كساني هستند كه نسبت به آنها مهربان تر باشند و در رفع حوائج آنها بيشتر كوشش كنند

سلام

خوب بررسی کن اون کسی میخوای به همراه خدا دوست داشته باشی
اگر در امری با او بودی نیت خود را بررسی کن آیا چنین احتمالی پیش میاد بخاطرش دستور خدا یا بهتر بگم خدا را ناراضی بسازم
دوستیت را خاص الی الله تا حدی که باعث نشود که نافرمانی خدا انجام گیرد بالا ببر

موضوع قفل شده است