جمع بندی فلسفه و حجیت آن

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فلسفه و حجیت آن

سلام سوالی به ذهنم رسیده اگر اجازه بدهید بپرسم سوالم اینه که چرا ما باید به فلسفه انسانی مان اعتماد کنیم؟تا انجایی که میدانم فیلسوف با استفاده از اسباب و وسایل و اطلاعات درست یا غلطی که در حال حاضر در اختیارش می باشد به یک نتیجه کلی میرسه به عنوان مثال تا اونجایی که میدونم نیچه ماورا الطبیعه را قبول نداشت (چون ندیده بود)و فلسفه نخبه گرایی خودش رو بر پایه همین اطلاعات نادرست بنا کرده بود .منظورم اینه که فلسفه ریاضیات نیست و ما که تمام اطلاعات دنیا را نمیدانیم چه طور به خودمان اجازه میدهیم فلسفه چینی بکنیم؟در صورتی که مثلا در پس پرده و ماورا چیزی باشد که مخالف این فلسفه باشد(حجیت شهودی)! در این صورت ما تنها با این فلسفه اشتباه به خود و بقیه ظلم کردیم! نتیجه این که فلسفه انسانی ما تنها زمانی حجیت دارد که ما تمامی اطلاعات دنیا را بدانیم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیق

پرسش:
چرا ما باید به فلسفه انسانی مان اعتماد کنیم؟تا آن جایی که می دانم فیلسوف با استفاده از اسباب و وسایل و اطلاعات درست یا غلطی که در حال حاضر در اختیارش می باشد به یک نتیجه کلی می رسد به عنوان مثال تا آنجایی که میدانم نیچه ماورا الطبیعه را قبول نداشت (چون ندیده بود) و فلسفه نخبه گرایی خودش رو بر پایه همین اطلاعات نادرست بنا کرده بود .منظورم اینه که فلسفه ریاضیات نیست و ما که تمام اطلاعات دنیا را نمی دانیم چه طور به خودمان اجازه می دهیم فلسفه چینی بکنیم؟ در صورتی که مثلا در پس پرده و ماورا چیزی باشد که مخالف این فلسفه باشد (حجیت شهودی)! در این صورت ما تنها با این فلسفه اشتباه به خود و بقیه ظلم کردیم! نتیجه این که فلسفه انسانی ما تنها زمانی حجیت دارد که ما تمامی اطلاعات دنیا را بدانیم


پاسخ:
فلسفه علمی است که به کمک روش های عقلانی و قیاس برهانی و با استفاده از مواد یقینی به دنبال اثبات مباحث کلی هستی می پردازد.
از سوی دیگر، می دانیم که مسائل اساسی دین که به اصول دین معروفند، تنها از راه عقلی قابل اثبات است و نمی توان به کمک ادله نقلی و آیات و روایات آن ها را اثبات کرد. حال با توجه به این دو نکته، دو کاربرد اصلی را می توان برای مباحث فلسفی ذکر کرد:

_ فایده اول:
یکی از کاربردهایی که فلسفه دارد، این است که مسائل اساسی دین را به کمک آن می توان اثبات کرد. این که خداوند متعال وجود دارد تنها به کمک عقل قابل اثبات است و بهترین و مطمئن ترین راه، استفاده از دو دانش منطق و فلسفه در این مسیر است. صفات ذات و فعل خداوند تنها از راه عقل قابل اثبات است که نیاز به مباحث فلسفی دارد. این در مورد مسأله خداشناسی که خودش نیازهای زیادی به مباحث فلسفی دارد و نمی توان به صرف این که در آیات یا روایات آمده است که خداوند وجود دارد یا خداوند ظالم نیست یا صادق است یا حکیم، نمی توان وجود داشتنش را قبول کرد و یقین به آن داشت، یا حکمت و عدالت و صداقت را به او نسبت داد. مثلا فرض کنید که ما در وجود داشتن یک موجود مانند غول شک داشته باشیم، آنگاه در یک کتاب نوشته شده باشد، که غول وجود دارد، شما گفته آن کتاب را قبول می کنید؟ اصل نیاز به ادیان و ارسال پیامبران به منظور تحقق حکمت خداوند در آفرینش جهان و انسان و نیز اصل وجود معاد به منظور تحقق عدالت و حکمت خداوند تنها به کمک عقل ممکن است. همین طور خیلی از مباحث دیگر ادیان نیاز به فلسفه و مباحث فلسفی دارد و تنها از راه فلسفی و عقلی می توان آن ها را اثبات کرد.

_ فایده دوم:
دومین فایده ای که فلسفه و روش عقلانی در مورد دین ومسائل دینی دارد، جواب دادن به سوالات و شبهاتی است که از سوی دیگران مطرح می شود. در این کارکرد، فلسفه نقش مدافع از عقائد دینی را دارد. قطعا عده ای در صدد مقابله با دین و آموزه های اصیل دینی بر می آیند، اینجا باید کسی باشد که بتواند در مقابل شبهات آن ها پاسخی ارائه دهد. وقتی روش آن ها برای ایجاد شبهه، استفاده از مباحث عقلی است، باید به کمک همین روش و استفاده از فلسفه، پاسخ آن ها را داد.
بنا بر این، حداقل دو فایده در فلسفه وجود دارد که در این دو نمی توان مباحث دینی و ادله دینی را جایگزین فلسفه و عقل کرد.

اما اینکه عده ای از فلسفه سوء استفاده می کنند، دلیل نمی شود که ما دو فایده قبل را فدای سوء استفاده این عده کنیم. همان طور که عده ای همواره در طول تاریخ بوده اند که از قرآن کریم یا روایات معصومین سوء استفاده کردند و یا شعار حسبنا کتاب الله را سر دادند، اهل حدیث شدند یا اخباری و با به کار بردن مباحث و قواعد اصولی و حتی کلامی مخالفت کردند. حالا که این عده سوء استفاده کردند بگوییم استفاده از کتاب خدا و احادیث را کنار بگذاریم.
البته یک نکته وجود دارد و آن هم این است که استفاده از فلسفه، بسیار سخت است و در عین این که فایده زیادی و نقش انکار نشدنی ای دارد، خطر زیادی نیز دارد و با غفلت و اشتباه خود این فلسفه می تواند مضر و خطرناک باشد. بنا بر این، برای هر کسی شایسته نیست که وارد این رشته و مطالعه مباحث فلسفی شود مگر این که قبلا مباحث مقدماتی و علوم مورد نیاز آن را به خوبی خوانده باشد و با منطق به صورت شایسته ای آشنا شده باشد.

موضوع قفل شده است