جمع بندی تناقض در آيات و روایات (بخش دوم: حد انفاق)

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تناقض در آيات و روایات (بخش دوم: حد انفاق)

سلام به اسك ديني هاي عزيز و كارشناس محترم

1 - روايت مربوط به بخشيدن شام به مسكين و يتيم و اسير ، توسط امام علي(ع) ، حضرت فاطمه(س) ، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) را همه مي دانيم
طبق اين روايت ، اين بزرگواران سه روز روزه گرفتند اما هر شب موقع افطار ، يك نيازمند از آنها درخواست غذا كرد
و آنها نيز افطار خود را به او داده و سه شب متوالي خودشان گرسنه ماندند
(البته طبق نقلي غيرمشهور ، هر سه موضوع در يك شب اتفاق افتاده است)

طبق نقل ها ، آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» ، به همين دليل نازل شده است

2 - روايتي از امام صادق(ع):
شخص نيازمندي خدمت ايشان آمد و درخواست كمك كرد و ايشان هم كمك كردند
سپس شخص ديگري آمد و از ايشان كمك خواست ، اما امام(ع) پولي به او ندادند و فقط او را دعا كردند
كسي كه پيش امام(ع) بود از ايشان پرسيد: چرا به اين يكي كمكي نكرديد؟
امام(ع) پاسخ دادند:
چون بايد مقداري هم براي خود نگه دارم. خداوند لعنت مي كند كسي را كه آنقدر انفاق كند كه براي خودش چيزي باقي نماند (مضمونِ روايت)

علاوه بر اين روايت ، در خود قرآن و در سوره فرقان آيه 67 ، خداوند چنين ميفرمايد:

وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ کانَ بَيْنَ ذلِکَ قَواماً
و کسانی که هر گاه انفاق کنند ، نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری ، بلکه انفاقشان میان این دو حالت و در حدّ اعتدال است

فكر ميكنم تناقض بين مورد 1 و مورد 2 ، و صورت مسئله واضح باشد
پاسخ كارشناس محترم را ميشنوم گل

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
قبلا در انجمن جواب این سوال داده شده است که من لینک رو میدم خدمتتون مطالعه کنید و اگر مجدد سوالی بود در خدمتم:

تناقض در صدقه

عمار;877994 نوشت:
قبلا در انجمن جواب این سوال داده شده است که من لینک رو میدم خدمتتون مطالعه کنید و اگر مجدد سوالی بود در خدمتم
سلام برادر
لینک را خواندم اما قانع نشدم که در ادامه دلیلش را عرض خواهم کرد
فقط قبلش خواهشی دارم. لطف بفرمائید نقل قول کنید چون تا امروز اصلاً متوجه نشدم که سوال مرا پاسخ داده اید!

اشکال اول:
در آن تاپیک ، استارتر به سورهء اسراء آیه 29 استناد کرده اند که به این اشاره دارد که اگر صدقه دادن مایه حسرت یا ملامت میشود آن را معتدل کنید. اما من به سورهء فرقان آیه 67 استناد کرده ام که خداوند توضیح می دهد که اصلاً حد اعتدال این است که نه زیاد ببخشیم و نه کم. یعنی صحبت بر سر ملامت شدن از سوی مردم نیست ، بلکه توضیحِ خودِ خداوند است

اشکال دوم:
اینکه گفته شده عمل امام علی(ع) و اهل بیت ایشان قبل از نسخ بوده ، این را هم نمی توانم بپذیرم. چون اهل بیت(ع) انسان عادی نیستند که بگوئیم قبلاً از اعتدال در رفتار اطلاعی نداشته اند و بعد از آیهء ناسخ تازه متوجه شده اند. اگر اینطور باشد که می توانیم بگوئیم مثلاً اگر پیامبر(ص) قبل از بعثت شراب هم میخوردند!! اشکالی نداشت چون آن موقع که شراب حرام نشده بود!

Reza-D;833611 نوشت:
1 - روايت مربوط به بخشيدن شام به مسكين و يتيم و اسير ، توسط امام علي(ع) ، حضرت فاطمه(س) ، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) را همه مي دانيم
طبق اين روايت ، اين بزرگواران سه روز روزه گرفتند اما هر شب موقع افطار ، يك نيازمند از آنها درخواست غذا كرد
و آنها نيز افطار خود را به او داده و سه شب متوالي خودشان گرسنه ماندند
(البته طبق نقلي غيرمشهور ، هر سه موضوع در يك شب اتفاق افتاده است)
طبق نقل ها ، آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» ، به همين دليل نازل شده است

[=arial]با سلام و ادب
در بتدا معاني سه واژه را با مثالی بررسی و نکته ای عرض خواهم کرد:
مواسات، مساوات و ايثار. اگر كسي اندكي از اموال و دارايي خود را به يك شخص نيازمند ببخشد مواسات كرده است. ولي اگر اموال خود را به طور مساوي با فرد فقير تقسيم كند گفته مي شود كه وي مساوات را به جاي آورده و در نهايت اگر شخص تمام اموال و دارايي خود را به فرد محتاج داده و او را بر خود مقدم كند در اينجا اين شخص ايثار كرده است.(1) حال سؤالي مطرح مي‌شود كه چه كسي بايد مواسات يا مساوات كند و چه كسي ايثار؟ مسلماً كسي كه با بخشش اموال خود در اندك زماني محتاج گشته و مجبور خواهد شد براي رفع نياز خود دست به سوي ديگران دراز كند براي چنين شخصي ايثار كردن، عين اسراف كردن است.
ايثار كردن فقط براي افرادي صادق خواهد بود كه نه تنها پس از بذل دارايي خود در راه خدا، محتاج نخواهند شد بلكه به خود اطمينان دارند كه از راه‌هاي حلال روزي خود را به دست خواهند آورد و با همت خويش هيچ وقت محتاج ديگران نخواهند بود.

درست است كه در آيه مورد نظر شما (فرقان/67) به ميانه‌روي و اعتدال و نيز به پرهيز از اسراف پرداخته شده است اما بايد در نظر داشت اين آيه در صدد بيان اوصاف بندگان خداوند است كه با تقوي و عمل به فرامين الهي به درگاه احديت تقرب يافته‌اند نه در مورد امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ كه حسابشان جداست انسان هر اندازه كه به ذات احديت نزديك‌تر باشد به همان اندازه بايد در اجراي امور ديني نسبت به سايرين پيش‌قدم‌تر باشد. حضرت آيت الله جوادي آملي مي‌فرمودند: اينكه گفته شده «خير الامور اوسطها» در مورد افراد عادي است كه بايد در همه چيز از جمله در انفاق ميانه‌روي و حد اعتدال را مراعات كنند كه با بذل و بخشش بيش از حد به خود ضرر نرسانند ولي اين شخص اگر به مرحله‌اي برسد كه از خواصّ و مقرّبين درگاه باري تعالي گردد در اينجا «خير الامور اكثرها» معنا خواهد داشت. بنابراين، در اعمال عبادي و ديني نيز هرگز نبايد آنچه را در مورد انسان‌هاي عادي بيان شده، در مورد معصومين ـ عليهم السلام ـ صادق بدانيم و بالعكس آن نيز چنين است.

برخي چيزها مثلاً براي حضرت ختمي مرتبت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واجب بود ولي براي ساير بندگان به صورت استحباب بيان شده بود از جمله نماز شب. از طرف ديگر مواردي همچون انفاق براي مردم عادي تا جايي فضيلت دارد كه خود به سختي و مشقت نيفتند ولي براي معصومين ـ عليهم السلام ـ اينگونه نيست. آن بزرگواران چه بسيار وقت‌ها هر آنچه در خانه بود براي سائل مي‌دادند و خود با شكم گرسنه سر بر بالين مي‌نهادند و نمونه آن در دوران تاريخ زندگي حضرت علي ـ عليه السلام ـ بسيار است. حضرت علي ـ عليه السلام ـ با دست مبارك خويش نخلستان‌هايي ايجاد مي‌نمود ولي با اين همه روزي سير نخورد و اكثر اوقات گرسنه بود. یا همان مثالی که شما زدید،, افطار خود را آماده می کند تا رفع گرسنگي از اهل خانه خود كند ولي چون سائلي را مي‌ديد آن پول را به سائل مي‌بخشيد و او را بر خود و خانواده خود ترجيح مي‌داد. سه روز پشت سر هم روزه گرفتند و در موقع افطار در هر يك از شبها به ترتيب مسكين و يتيم و اسيري در خانه را به صدا درآوردند و با اينكه خود و بچه‌هايشان در گرسنگي به سر مي‌بردند با آب افطار كرده و گرده‌هاي نان را به آنان دادند. اگر اين عمل آن حضرت مورد رضاي الهي نبود هرگز سورة هل اتي(2)در شأن اهل‌بيت ـ عليهم السلام ـ نازل نمي‌شد. اگر آنها چنين بذل و بخششي و چنين بي‌توجهي به ماديات دنيا را نداشتند نمي‌توانستند براي ما اسوه باشند اسوه بودنشان براي خاطر اين است كه كارهايشان فوق‌العاده بود لذا در شأن آنها و ستايش آنها آياتي از قرآن نازل شد. امام حسن ـ عليه السلام ـ به كريم اهل‌بيت معروف شد. و امام رضا ـ عليه السلام ـ ملقب به رضا شد.

1 . حكيمي، محمد رضا، قيام جاودانه، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، چاپ اول، 1373، ص37 و 38. براي بررسي بيشتر در مورد واژه‎هاي مساوات و مواسات به بحارالانوار ، ج74، فصل «المواساة اصل عظيم» و «مبدأ المساواة في الاسلام» رجوع شود.
2. و يطعمون الطعام علي حُبّة مسكيناً و يتيماً و اسيراً. سوره انسان (دهر)، آيه 8.

عمار;879505 نوشت:
برخي چيزها مثلاً براي حضرت ختمي مرتبت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واجب بود ولي براي ساير بندگان به صورت استحباب بيان شده بود از جمله نماز شب

تشكر استاد
شايد به اصل سوال مربوط نباشد ، اما اينجا سوالي برايم پيش آمده كه اتفاقاً به يكي از جدي ترين مباحثي كه در سايت دارم به آن مي پردازم مربوط ميشود
لذا اگر پاسخ بفرمائيد كمك بزرگي به حل آن مسئله هم نموده ايد. و اگر هم صلاح ديديد بفرمائيد تا تاپيك جداگانه اي براي اين سوال بزنم

ابتدا عرض كنم موضوع ديگري كه اشاره كردم ، مربوط است به بحث اخلاق و احكام. در آنجا من اينطور مطرح كرده بودم كه
حكمي كه براي عموم مردم مثلاً حلال است ، مي تواند در شرايطي براي يك فردي خاص فرضاً مكروه يا حرام بشود
كه البته بحثم هنوز به نتيجه نرسيده و در حال گفتگو با كارشناسان محترم هستيم
اين را گفتم كه مبنا دستتان باشد

با توجه به اين توضيح ، حال سوالم اين است كه اين تفاوت در حكمِ فرد عادي با معصوم ، بر چه اساسي پيش ميايد؟
مثلاً اينكه ميزان بخشش براي معصومين(ع) با ما متفاوت است ، يا نماز شب مستحبي براي عموم ، براي پيامبر(ص) واجب ميشود
بر طبق كدام يك از حالات زير برقرار است؟

1 - ابتداوقتي به پيامبري يا امامت مي رسند ، خداوند امر مستحبي را براي ايشان واجب مي كند ، اگر انجام داد به مقام بالاتر ميرسد

2 - برعكس مورد قبل ، هر چه معصوم به درجات بالاتر برسند ، مستحب هايي نيز بطور اتوماتيك براي ايشان واجب ميشود

اميدوارم تفاوت اين دو حالت را واضح بيان كرده باشم برادر عزيز

[=arial]سلام مجدد
بزرگوارید

Reza-D;879508 نوشت:

1 - ابتداوقتي به پيامبري يا امامت مي رسند ، خداوند امر مستحبي را براي ايشان واجب مي كند ، اگر انجام داد به مقام بالاتر ميرسد
2 - برعكس مورد قبل ، هر چه معصوم به درجات بالاتر برسند ، مستحب هايي نيز بطور اتوماتيك براي ايشان واجب ميشود

[=arial]بله این سوال رو مجزا مطرح کنید و در تخصص اعتقادی هم می باشد که باید پاسخگو باشند.

پرسش:
آیا روايت مربوط به بخشيدن شام به مسكين و يتيم و اسير ، توسط امام علي(ع) ، حضرت فاطمه(س) ، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) که اين بزرگواران سه روز روزه گرفتند اما هر شب موقع افطار ، يك نيازمند از آنها درخواست غذا كرد و آنها نيز افطار خود را به او داده و سه شب متوالي خودشان گرسنه ماندند با آیه زیر و روایات به توصیه در اعتدال در انفاق در تعارض نیست؟
وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ کانَ بَيْنَ ذلِکَ قَواماً. (فرقان آیه 67)
و کسانی که هر گاه انفاق کنند ، نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری ، بلکه انفاقشان میان این دو حالت و در حدّ اعتدال است.

پاسخ:
در ابتدا معاني سه واژه را با مثالی بررسی و نکته ای عرض خواهیم کرد:
مواسات، مساوات و ايثار. اگر كسي اندكي از اموال و دارايي خود را به يك شخص نيازمند ببخشد مواسات كرده است. ولي اگر اموال خود را به طور مساوي با فرد فقير تقسيم كند گفته مي شود كه وي مساوات را به جاي آورده و در نهايت اگر شخص تمام اموال و دارايي خود را به فرد محتاج داده و او را بر خود مقدم كند در اينجا اين شخص ايثار كرده است.(1) حال سؤالي مطرح مي‌شود كه چه كسي بايد مواسات يا مساوات كند و چه كسي ايثار؟ مسلماً كسي كه با بخشش اموال خود در اندك زماني محتاج گشته و مجبور خواهد شد براي رفع نياز خود دست به سوي ديگران دراز كند براي چنين شخصي ايثار كردن، عين اسراف كردن است.
ايثار كردن فقط براي افرادي صادق خواهد بود كه نه تنها پس از بذل دارايي خود در راه خدا، محتاج نخواهند شد بلكه به خود اطمينان دارند كه از راه‌هاي حلال روزي خود را به دست خواهند آورد و با همت خويش هيچ وقت محتاج ديگران نخواهند بود.

درست است كه در آيه مورد نظر شما (فرقان/67) به ميانه‌روي و اعتدال و نيز به پرهيز از اسراف پرداخته شده است اما بايد در نظر داشت اين آيه در صدد بيان اوصاف بندگان خداوند است كه با تقوي و عمل به فرامين الهي به درگاه احديت تقرب يافته‌اند نه در مورد امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ كه حسابشان جداست انسان هر اندازه كه به ذات احديت نزديك‌تر باشد به همان اندازه بايد در اجراي امور ديني نسبت به سايرين پيش‌قدم‌تر باشد. حضرت آيت الله جوادي آملي مي‌فرمودند: اينكه گفته شده «خير الامور اوسطها» در مورد افراد عادي است كه بايد در همه چيز از جمله در انفاق ميانه‌روي و حد اعتدال را مراعات كنند كه با بذل و بخشش بيش از حد به خود ضرر نرسانند ولي اين شخص اگر به مرحله‌اي برسد كه از خواصّ و مقرّبين درگاه باري تعالي گردد در اينجا «خير الامور اكثرها» معنا خواهد داشت. بنابراين، در اعمال عبادي و ديني نيز هرگز نبايد آنچه را در مورد انسان‌هاي عادي بيان شده، در مورد معصومين ـ عليهم السلام ـ صادق بدانيم و بالعكس آن نيز چنين است.

برخي چيزها مثلاً براي حضرت ختمي مرتبت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واجب بود ولي براي ساير بندگان به صورت استحباب بيان شده بود از جمله نماز شب. از طرف ديگر مواردي همچون انفاق براي مردم عادي تا جايي فضيلت دارد كه خود به سختي و مشقت نيفتند ولي براي معصومين ـ عليهم السلام ـ اينگونه نيست. آن بزرگواران چه بسيار وقت‌ها هر آنچه در خانه بود براي سائل مي‌دادند و خود با شكم گرسنه سر بر بالين مي‌نهادند و نمونه آن در دوران تاريخ زندگي حضرت علي ـ عليه السلام ـ بسيار است. حضرت علي ـ عليه السلام ـ با دست مبارك خويش نخلستان‌هايي ايجاد مي‌نمود ولي با اين همه روزي سير نخورد و اكثر اوقات گرسنه بود. یا همان مثالی که شما زدید،, افطار خود را آماده می کند تا رفع گرسنگي از اهل خانه خود كند ولي چون سائلي را مي‌ديد آن پول را به سائل مي‌بخشيد و او را بر خود و خانواده خود ترجيح مي‌داد. سه روز پشت سر هم روزه گرفتند و در موقع افطار در هر يك از شبها به ترتيب مسكين و يتيم و اسيري در خانه را به صدا درآوردند و با اينكه خود و بچه‌هايشان در گرسنگي به سر مي‌بردند با آب افطار كرده و گرده‌هاي نان را به آنان دادند. اگر اين عمل آن حضرت مورد رضاي الهي نبود هرگز سورة هل اتي(2)در شأن اهل‌بيت ـ عليهم السلام ـ نازل نمي‌شد. اگر آنها چنين بذل و بخششي و چنين بي‌توجهي به ماديات دنيا را نداشتند نمي‌توانستند براي ما اسوه باشند اسوه بودنشان براي خاطر اين است كه كارهايشان فوق‌العاده بود لذا در شأن آنها و ستايش آنها آياتي از قرآن نازل شد. امام حسن ـ عليه السلام ـ به كريم اهل‌بيت معروف شد. و امام رضا ـ عليه السلام ـ ملقب به رضا شد.

پی نوشت ها:
1 . حكيمي، محمد رضا، قيام جاودانه، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، چاپ اول، 1373، ص37 و 38. براي بررسي بيشتر در مورد واژه‎هاي مساوات و مواسات به بحارالانوار ، ج74، فصل «المواساة اصل عظيم» و «مبدأ المساواة في الاسلام» رجوع شود.
2. و يطعمون الطعام علي حُبّة مسكيناً و يتيماً و اسيراً. سوره انسان (دهر)، آيه 8.

موضوع قفل شده است