جمع بندی آیا پیامبران معصوم بوده اند؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا پیامبران معصوم بوده اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

ما شیعیان باور داریم علاوه بر 14 نور عصمت پیامبران نیز معصوم بوده اند.
اما در قرآن کریم داریم خداوند به حضرت آدم (علیه السلام) می گوید: «اگر از میوه ی درخت ممنوعه بخوری از ستمکاران خواهی بود.»
و حضرت آدم از آن میوه خورد و از ستمکاران شد و بعد توبه کرد.
آیا ظلم و ستم حتی به خود گناه نیست؟ پس چرا حضرت آدم (علیه السلام) توبه کرد؟
و در داستان حضرت یونس (علیه السلام) خداوندبه خاطر گناهی که کرده بود (دقیقا یادم نیست چه بود) او را در شکم نهنگ گرفتار کرد.
و در داستان حضرت یوسف (علیه السلام) وقتی زلیخا او را دعوت به گناه کرد حضرت یوسف (علیه السلام) به او نگاه کرد و قیافه ی باطنی او را دید. آیا نگاه به نامحرم (آن هم زلیخا با آن همه آرایش) گناه نیست؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان گرامی مخصوصا دوست پرسشگر

موضوع عصمت انبیا از جمله مباحثی است که با ادله مختلف عقلی و قرآنی و روایی به اثبات رسیده است که برای مشاهده میتوانید به کتابهای اعتقادی مراجعه کنید. از اینرو این امر یک اصل اساسی و پایه ای در نزد شیعیان است.

قابل توجه اینکه به اعتقاد دانشمندان شیعه، ادله عصمت هم از نظر کمی و هم کیفی والاترین درجه را برای انبیا اثبات میکند یعنی از سن کودکی تا مرگ، قبل از نبوت و پس از آن، و نیز عصمت از هر گونه گناه کبیره و صغیره و نیز حتی اشتباه.

علمای شیعه با اصل و پایه قرار دادن عصمت انبیا به سراغ مواردی که احیانا بوی عدم عصمت از آنها به مشام میرسد رفته و با تکیه بر همان پایه و اساس محکم به تبیین این موارد خلاف رفته اند. دوست عزیز به سه مورد اشاره نموده است که ذیلا بررسی میشود:

عصمت حضرت آدم: در آیه 35 سوره بقره میخوانیم: و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مى‏خواهيد، گوارا بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد.

و در آیه 37 همین سوره آمده است: سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است.

مفسرین و دانشمندان با الگو گیری از برخی روایاتی که در ذیل این آیات آمده است و نیز بر پایه اصل عمومی عصمت انبیا در تبیین این آیات گفته اند آنچه حضرت آدم انجام داد ترک اولی بود نه گناه.

منظور از اولی عملی است که انجام یا ترک آن از نظر عقل و شرع لازم و ضروری نیست ولی رعایت آن بهتر و شایسته تر است زیرا این امر به ارتقای درجه معنوی شخص به مرتبه ای عالیتر که شایستگی آنرا دارد کمک میکند.

در مورد داستان حضرت آدم، قرآن هرچند نتیجه نزدیک شدن به آن درخت ممنوعه را ظلم دانسته است اما این ظلم با توجه به قرینه ادله عصمت (اعم از عقلی و آیات دیگر و نیز روایات) ظلم به معنای گناه منافی با عصمت و نبوت نبوده است بلکه از دست دادن یک درجه معنوی بالاتر بوده و این امر گرچه با عصمتی که در نبوت شرط است منافاتی نداشت اما موجب از دست دادن درجه معنوی والاتر شد و از آنجا که حضرت آدم به ارزش چنین درجه ای واقف شد این فقدان بر ایشان سخت گران آمد و از اینرو بود که ابراز پشیمانی و اندوه نمود و به درگاه خدا توبه کرد.

عصمت حضرت یونس: حضرت يونس نیز مرتكب حرام و ترك تكليف مولوى نشد، بلكه ايشان ترك اولى نمود و آن «عجله كردن در ترك قوم خود بود که سالها ایشان را به حق هدایت کرد ولی قومش نمیپذیرفتند» در حالی که شایسته بود حضرت یونس صبوری بیشتری به خرج دهد زیرا درجه والاتر از آن کسانی است که صبوری بیشتری داشته باشند هر چند بطور معمول در انجام وظیفه خود کوتاهی نکرده باشند.

در آیه 98 سوره یونس می خوانیم: چرا هيچ يك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه به حالشان مفيد افتد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه آنها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم و تا مدّت معيّنى [پايان زندگى و اجلشان‏] آنها را بهره‏مند ساختيم.

و در آیات 87 و 88 سوره انبیا می خوانیم: و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى‏پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» ما دعاى او را به اجابت رسانديم و از آن اندوه نجاتش بخشيديم و اين گونه مؤمنان را نجات مى‏دهيم!

طبق این آیات حضرت یونس وظیفه خود را انجام داد و آمدن عذاب بر آن قوم طبیعی بود از اینرو حضرت یونس آنها را با خشم ترک کرد. در حالیکه شایسته تر بود نه خشم گیرد و نه در رفتن عجله کند. اين ترك اولى از پيامبر سبب شد تا خداوند برنامه تربیتی و رشد صبر و تحمل بیشتر و افزونتر در ایشان را اجرا کند.

در مورد داستان حضرت یوسف آیه یا روایتی که حاکی از نگاه ارادی و خودخواسته آنحضرت به زلیخا باشد نیافتم. تها در آیه 24 سوره یوسف می خوانیم: آن زن قصد او كرد و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمى‏ديد- قصد وى مى‏نمود! اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود!

از این آیه نیز برنمی آید که حضرت یوسف مرتکب معصیتی شده باشد.

بعلاوه باید توجه داشته باشیم نگاه بدون قصد حرام به زن آرایش کرده یا بی حجاب کفار حتی در شریعت اسلام جایز است تا چه رسد به عصر حضرت یوسف و شرایط ایشان (غلام زلیخا بودن) و شریعت آن دوره زیرا شرایع گذشته در مواردی متفاوت از شریعت اسلام بود.

در پناه حق

موضوع قفل شده است