اشعار فردوسی پاکزاد در وصف خلفای چار گانه و علی و اصحاب پیامبر

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اشعار فردوسی پاکزاد در وصف خلفای چار گانه و علی و اصحاب پیامبر

[="red"]- گفتار اندر ستایش پیغمبر[/]

ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
وگر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دایم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
[="red"]که خورشید بعد از رسولان مه[/]

[="red"]نتابید بر کس ز بوبکر به[/]
[="red"]عمر کرد اسلام را آشکار[/]

[="red"]بیاراست گیتی چو باغ بهار[/]
[="red"]پس از هر دوان بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول[/]

[="red"]که او را به خوبی ستاید رسول
[="blue"]که من شهر علمم علیم در ست
درست این سخن قول پیغمبرست[/][/]
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست

تو گویی دو گوشم پرآواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین

کزیشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
[="red"]منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک و پای وصی[/]

حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته
همه بادبانها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست
چنین است و این دین و راه منست
[="red"]برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم[/]
دلت گر به راه خطا مایلست
ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
[="red"]هر آنکس که در جانش بغض علیست
ازو زارتر در جهان زار کیست[/]
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد
چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی

اقبال لاهوری و مولانا هم از این دسته اشعار دارد . در واقع نشان می دهد این شاعران به گونه ای خاص اردات به امام علی علیه السلام داشته اند. و به حضرت علی به مثابه استاد عرفان خود می نگریسته و سعی بر آن داشته اند که از او تاسی کنند. در مقابل از آنجا که شافعی مذهب بودند ، از خلفای سه گانه نیز به نیکی یاد کرده اند. اما آنچه در شان حضرت علی علیه السلام نقل می کردند و می سرودند با آنچه درباره خلفا می گفتند واقعا تفاوت دارد. ایشان غالبا در وصف امام بسیار می سروده و به بزرگی امام اعتراف بسیطی می نمودند. در همین شعر می بینیم که به هر یک از خلفای سه گانه ، یک بیت اختصاص یافته و تمامی ابیات در وصف حضرت علی و پیامبر ( ص) است. این نشان دهنده تفکر سیاسی شاعر نیز هست . اگر چه به خلفای نخستین اعتقاد دارد و پیشوایی ایشان را پذیرفته اما هرگز در مقام استاد گزینی برای مسلک عارفانه خود ، شخصیتی مانند علی علیه السلام را نمی تواند بیابد. لذاست که با عبارات بسیار پر معنی از حضرت علی علیه السلام یاد کرده و نام می برد.

با سلام خدمت دوستان وکاوه ی عزیز

[="blue"] بله

من خواستم با گذاشتن این اشعار راه ورسم فتوت وجوانمردی و عزت نفس فردوسی گرانقدر را با

مجلسی صفوی مقایسه کنیم

[="red"][="plum"][="yellow"][="sienna"]تشیع علوی شجاع و با عزت فردوسی پا ک نهاد کجا وتشیع فرصت طلب ترسو، کینه دوز و بد خواه صفوی ِ مجلسی کجا[/] [/][/][/] [/]

برادر عزیز و سرور گرامی جناب غلامعلی نوری
فردوسی و امثال ایشان را در شمار تشیع نمی دانند بلکه ایشان شاعر دربار سامانیان سنی مذهب احتمالا حنفی مذهب بود . منظورم این است که سامانیان حنفی مذهب بودند نه خود فردوسی. اما درباره مجلسی ایشان واقعا در جنایات شاه اسماعیل در قتل عام اهل سنت نقشی نداشت. و اصولا مجلسی ها چه بزرگ و چه کوچک آنقدر نقش نداشتندکه بتوانند شاه را مغلوب نظر خود کنند و هرگز در اندیشه سیاسی مجلسی نکته ای مبنی بر اجازه کشتن مخالفین از مذهب وجود ندارد . مجلسی اول هرگز قدرتی بزرگ در دربار نبود و تنها شاه ، امور مذهبی مانند نماز جمعه و امور حسبیه را به ایشان واگذار کرده بود . و ایشان شیخ الاسلام بودند. ناگفته نماند کشتن اهل سنت در آن موقع نوعی انتقام از قتل عام شیعیان آناتولی بدست حکومت عثمانی بود. آنها تنها در یک حادثه قتل عام 40 هزار شیعه در قلمروی خود را قتل عام کردند. حتی بعد ها هم حکومت عثمانی در قتل عام شیعیان نقش داشته و دیگران را به این کار ترغیب می کرد. نمونه ان حمله وهابیون به نجف و کربلا در دوره ایشان است که با چراغ سبز ایشان انجام شده و حاکم عثمانی شهر اجازه همه گونه جنایت به وهابیون می دهد. در دشمنی عثمانیان با تشیع این را نیز اشاره کنم که بهاییت را انگلیس با همکاری روس و ع ثمانی سامان داد تا تشیع را به زوال بکشاند. و عثمانی در این امور نقش بزرگی داشت و بعدها هم البته گریبانگیر خودش هم شد. به هر حال ، مجلسی اول از قدرت آنچنانه ای برخوردار نبود. اما مجلسی دوم در زمانی بود که تقریبا می رفت آر ام آرام حکومت صفوی سرنگون شود. و در این گیر و دار ایشان توانست فقط کتابهایی نوشته و از امکانات دولتی در این زمینه بهره ببرد . و حتی شاهان صفوی که بسیاری از ایشان شراب خوار بودند هرگز تحریم شراب را نپذیرفته و نظر علما را در این بابت اثری قائل نبودند و بیشتر سعی می کردند با منجمین و طالع بینان سر کنند تا با علمای بزرگ. گر چه علما با توجه به پیشگویی علامه حلی در این باره که حکومتی شیعه درست خواهد شد ،وباید به کمک او بروند سعی می کردند به هر نحو شده به رتق و فتق امور مذهبی بپردازندو توهین های شاه را به جان بخرند. حتی گاهی بعضی از علما به بحرین یا کشورهای دیگر فرار کرده و هرگز برنگشتندو توصیه هم می کردند کسی به دربار صفوی نرود. به هر حال توهین به این عالم بزرگ که معمولا از سوی وهابیون( بلا نسبت شمای بزرگوار) صورت می گیرد نشان از بی انصافی به این عالم بزرگ است.

نقل قول:

تشیع علوی شجاع و با عزت فردوسی پا ک نهاد کجا وتشیع فرصت طلب ترسو، کینه دوز و بد خواه صفوی ِ مجلسی کجا



با سلام

يرى القذى في عين أخيه ولا يرى الجذع في عينه

ما هم منکر بعضی افراط گریها نیستیم اما چرا آنطرف قضیه را نمیبینید که 1400 سال از قتل وغارت ائمه شیعه وشیعیان میگذرد وهنوز هم شاهد ستم کورکورانه به تشیع هستیم.


مگر این سخن امام ذهبی را نشنیده اید که بنی امیه اگر اسم نوزادی علی بود اور امی کشتند ؟!


مگر قتلهای فجیع طالبیین و علویین را در دوران سیاه عباسیان و بعد از آن ندیده اید ؟؟


در همان دورانی که فردوسی مشغول سرودن این اشعار بود در عراق افراطیون اهل سنت مشغول سربریدن مخالفین خود بودند .


اگر در تفسیر امام فخر رازی وتالیفات ابن حزم و ابن تیمیه و ...دقت کنید اوج کینه توزی و حقد عمیق را نسبت به شیعیان مظلوم متوجه میشوید :

قال الفخر الرازي في تفسيره : اما الروافض لعنهم الله الرفضة لعنة الله عليهم و.....


ابن حزم اندلسي في الفصل في الملل و النحل قال : ان الروافض ليسوا من المسلمين و..... وهي طائفة تحري مجري اليهود و النصاري في الكذب و الكفر

الفرق بين الفرق : عبدالقاهر بغدادي ايضا .


وقال ابن عبد ربه اندلسي (ج1 ص 359) عقد الفريداحذرك الاهواء المضلة شرها الرافضة فانها يهود هذه الامة يبغضون الاسلام ... ولكن مقتا با هل الاسلام و بغيا عليهم .


امثال ابن تيميه في منهاج السنة النبوية !! رد علي مفتاح الكرامة علامه حلي و ابن حجر هيثمي و فضل بن روزبهان الشيرازي في ابطال الباطل رد علي نهج الحق علامه الحلي


شهادت فخر شیعه ابوعبدا لله محمد بن جمال الدين مكي( شهيد اول الشهيد سنة 786 ) عاملي بسعايت قاضي برهان الدين مالكي و قاضي عباد بن الجماعة الشافعي و سنگسار کردن وآتش زدن او ....


شهادت شيخ الاورع زين الدين بن نورالدين علي بن احمد بن محمد بن جما ل الدين بن تقي بن صالح بن مشرف العاملي (شهيد ثاني ) قال قاضي صيدا لسليم باشا آل عثمان : انه قد وجد ببلاد الشام رجل مبدع خارج عن المذاهب الاربعة . رضوان الله عليه .


شهادة قاضي سيد نورالله شوشتري (1091ه ق) في اكبر آباد آگره هند بجرم تشیع !!!!

وقال الشيخ نوح حنفي لعين في الفتاوي الحامدية :

در باره شیعه میگوید :


ان هؤلاء الكفرة والبغاة الفجرة ؛ جمعوا بين اصناف الكفر والبغي و العناد و انواع الفسق والزندقة والالحاد و من توقف في كفرهم و الحادهم و وجوب قتالهم و جواز قتلهم فهو كافر مثلهم !!!

فيجب قتل هؤلاء الاشرار الكفار تابوا اولم يتوبوا !!!!

واسترقاق نسائهم و ذراريهم مجاز !!!!!


فکر کنم با کافر چنین معامله ای نکنند !!!!!!

انا لله وانا اليه راجعون

واین اعمال شیطانی از همان دوران حیات رسول خدا (ص) با تاسیس مسجد ضرار وهمت بر قتل پیامبر و غصب حقوق اهل بیت و کشتن ذراری رسول الله (ع) آغاز شد وهنوز هم ادامه دارد اما : وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

چرا قبر سرور زنان عالم ، مخفی است وشبانه دفن شد ؟؟!!!


چرا قبر امام المتقین تا زمان هارون الرشید مخفی بود ؟


چرا امام علی (ع) بروایت بخاری ومسلم و ....تا 80 سال (الف شهر) بر منابر لعن وسب میشد ؟



چرا مردم از نعمت بزرگ وجود حضرت مهدی (ع) محروم شدند وایشان غائب گشت ؟!

الحمد لله که روز حسابی در پیش است وگرنه ....
موضوع قفل شده است