تاثیر لقمه حلال و حرام

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاثیر لقمه حلال و حرام

با سلام

مال حرام رشد و برکتی نخواهد داشت

درباره‌ی مال حرام در حدیثی داریم كه « إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمی وَ إِنْ نَمَى لَا یُبَارَكُ لَهُ فِیهِ ؛ مال حرام رشد نمی كند و زیاد نمی شود و اگر هم رشد كند ، بركت نخواهد داشت. » 1

لقمه ی حرام ، حرف های امام معصوم را بی اثر می کند

امام حسین پیش از ظهر عاشورا در كربلا صحبت‌های زیادی كرد ولی هیچ كدام اثر نمی ‌كرد. در آخر حضرت فرمودند: « فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ ؛ چون شكم‌های شما از حرام پرشده است ، حرف‌های من در شما اثر نمی گذارد.»2
لقمه ، در نسل آدمی تأثیر دارد

« كَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّةِ ؛ مال حرام در فرزندان آشكار می شود و روی آن‌ها اثر می ‌گذارد.»3

عبادت همراه مال حرام ، اثری ندارد

پیامبر(ص) فرمودند: « الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ علَى الْمَاء ؛ كسی كه مال حرام می خورد و عبادت هم می كند، مثل كسی است كه روی آب ، ساختمان می سازد. »4
امام صادق فرمودند: « تَرْكُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً ؛ ترك لقمه‌ی حرام، نزد خدا بهتر از خواندن هزار ركعت نماز مستحبی است.»5

روزی هرکس ، حلال مقدّر می شود

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ یَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَكَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ؛ خداوند عزیز و با عظمت خلایق را آفرید و روزی آن‌ها را نیز به صورت حلال برای آنها قرار داد. پس اگر كسی چیزی از حرام مصرف كند به همان میزان از حلال محروم می‌شود و در قیامت نیز مورد ملامت خداوند قرار خواهد گرفت.»6

به حرام متوسل نشوید!

اینطور نیست كه اگر به حرام متوسل شویم ، زودتر به راحتی و رفاه می ‌رسیم .
مثل متوسل شدن به حرام برای رسیدن زودتر به روزی ، مانند مثل رانندگانی است كه تند رانندگی می ‌كنند به گمان آنکه زودتر به منزل برسند ولی در راه تصادف می ‌كنند و گاه نیز، هیچ گاه به منزل نمی رسند .
امام صادق فرمودند: « تَرْكُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً ؛ ترك لقمه‌ی حرام، نزد خدا بهتر از خواندن هزار ركعت نماز مستحبی است.»

ادامه دارد...!

[=Verdana]فردی که بهشت را برای خود ضمانت کرد!

[=Verdana]در جلد پنجم کتاب فروع كافی آمده است :
[=Verdana]
[=Verdana]شخصی از كارمندان دستگاه بنی امیه ودرعین حال از از طرفداران امام صادق (ع) بود.
[=Verdana]این شخص دوستی داشت كه با امام صادق رابطه داشت و از او خواهش كرد كه ترتیب ملاقاتش را با امام بدهد تا با امام دیداری داشته باشد . وقتی امام اجازه‌ی ملاقات را به این فرد داد ، به خدمت امام رسید . به امام عرض كرد كه مدتی را در دستگاه طاغوت گذرانده و وضع مالی خوبی به دست آورده است و از امام خواست كه مال او را حلال كند .
[=Verdana] امام صادق فرمودند: توبه و حلال شدن مال شما به این است كه آن چه از حرام به دست آورده‌ای ، حتی لباسی را كه در تن داری ، بدهی.
[=Verdana]توبه كسی كه مال حرامی را به دست آورده این نیست كه گریه كند ، یا گنبد مساجد را كاشی كند یا این كه شب‌های جمعه دعای كمیل بخواند ویا برای امام حسین (ع) و اهل بیت خرج کند ، توبه تنها اشك نیست ، البته نشانه‌ی پشیمانی می‌باشد ولی ندامت خالی فایده‌ای ندارد.
[=Verdana]مالی كه از رشوه و ظلم به مردم جمع آوری شود، حرام است.
[=Verdana]امام صادق به این جوان فرمود: اگر این گونه توبه كند، خود حضرت ، بهشت را برایش ضمانت می كند .
[=Verdana] جوان نیز پذیرفت و تمامی اموالی را كه صاحبان آن‌ها را می‌شناخت به صاحبانشان برگرداند و با اجازه‌ی امام اموالی كه صاحبان آن‌ها را نمی ‌شناخت ، از طرف آنها صدقه داد تا جایی كه حتی لباس خود را نیز تحویل داد و از شغلش استعفا داد .
[=Verdana]بعد ازمدتی این شخص بیمار شد و در موقع احتضار به دوستش گفت: كه امام صادق به وعده‌ی خود عمل كرد و من در جایگاه خود را در بهشت می بینم

کارکردن عار نیست

به امام صادق گفتند : آقا جان شما چرا کار می کنید ؟ امام فرمودند: « لِأَسْتَغْنِیَ عَنْ مِثْلِكَ ؛ زحمت می ‌كشم تا از مثل شماها بی نیاز باشم. »7
حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: « طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ وَ طَابَ كَسْبُهُ ؛ خوشا به حال كسی كه در درون تكبر نداشته باشد و بنده‌ی خدا باشد و كسب و كار حلال داشته باشد.»8
در جایی می فرمایند: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ یَدِهِ كَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی عِدَادِ الْأَنْبِیَاءِ وَ یَأْخُذُ ثَوَابَ الْأَنْبِیَاءِ ؛ اگر كسی با دستش كار كند و روزی بخورد ، در روز قیامت در زمره و گروه انبیا است و خدا ثواب انبیا را به او می دهدَ» 9
در جای دیگر فرمودند :« الْكَادُّ عَلَى عِیَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ؛ كسی كه كار می ‌كند تا خرجی زن و بچه‌اش را پیدا كند ، مثل كسی است كه در جبهه می‌جنگد »

ادامه دارد...!

سلام
یکی از مباحثی که تاثیر ظاهر در باطن و جسم برجان را ثابت می کند همین بحث تاثیر لقمه حلال و حرام است . به نظر بنده محوریت این بحث بر اساس این اصل است که :
نفس انسان بدن مثالی خود را در توجه ایجادی به بدن جسمانی می سازد و این بدن مثالی واسطه جسم مادی و جان مجرد است
لذا وقتی جسم از صفای لازم برخوردار نباشد تمام واسطه های مراتب مادون و مافوق نفس انسان نیز کدورت خواهد داشت و این کدورت مانع از تجلی و ظهور حقایق عالم بالا در نفس انسان و محرومیت او خواهد شد . اما باز هم در اینکه چه غذایی بلکه چه میزان و چه کیفیتی از غذا موجب صفا و کدام موجب کدورت جسم و در نتیجه جان خواهد گشت از رموزی است که جز به بیان شرع بدان راه نیافته ایم و والحمد لله
موفق در پناه حق

جمله ای عجیب و تکان دهنده !

پیامبر فرمود:« مَنْ كَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ أَفْقَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ؛ كسانی كه نان حلال را رها می ‌كنند و به دنبال حرام می ‌گردند ، به خیال این كه از راه حرام درآمد پیدا كنند ، خدا به فقر مبتلایشان می‌كند.» 9

برای مال حرص نزنید!

امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ بَاتَ سَاهِراً فِی كَسْبٍ وَ لَمْ یُعْطِ الْعَیْنَ حَظَّهَا مِنَ النَّوْمِ فَكَسْبُهُ ذَلِكَ حَرَامٌ ؛ كسی كه شب‌ها نمی خوابد ، كمی خوابش می برد و بیدار می ‌شود حق چشمش را نمی دهد، درآمدش گوارا نیست و حرام است. »10 (البته این حرام ، حرام فقهی نیست ،بلکه حرام اخلاقی می باشد.)
داده‌ها، دلیل لطف خدا و گرفتن‌ها ، دلیل قهر خدا نیست!
بعضی‌ها می‌گویند: اگر خدا دوستمان نداشت به ما نمی داد .در جواب این دوستان باید گفت : داده‌ها دلیل بر این نیست كه خدا شما را دوست دارد ، زیرا که در عالم رزق و روزی چند اصل وجود دارد

ادامه دارد...!

چند نوع اصل داریم :
1- اصل استدراج :
قرآن می ‌فرماید : گاهی از اوقات وقتی بخواهیم کسی را اذیت کنیم به او مال فراوان می دهیم : «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ؛ فقط خدا اراده كرده است که این‌ها را عذاب دهد.»

13
2- رزق دو نوع است : قطعی و اکتسابی
یك سری روزی ها قطعی است ، یعنی هر كاری كنیم ، این را خدا مقدر كرده است ؛ «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها » 14
خداوند اكسیژن را رزق ما قرار داده است ، چشم‌های سالم ، گوش شنوا، سلامتی و جوانی داده است . این ها رزق هایی است که از جانب خداوند به شکل قطعی به انسان داده شده است .
اما یك سری رزق‌ها اكتسابی است .
وقتی می گوییم : روزی دست خداست ، معنایش این نیست كه دنبال روزی نرویم .
به عبارتی باید در حد توان برای کسب روزی کار و تلاش کرد اما نباید برای آن حرص زد و طمع پیدا کرد .
حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: « طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ وَ طَابَ كَسْبُهُ ؛ خوشا به حال كسی كه در درون تكبر نداشته باشد و بنده‌ی خدا باشد و كسب و كار حلال داشته باشد»

3- در فرهنگ قرآن ، فقط خوردنی ها رزق نیست ، هرچه خدا بدهد ، رزق است .
گاهی ممکن است ببینید یك كسی كنار خیابان خوابیده است و خانه ندارد ولی چنان آرامشی وجود او را فراگرفته كه انگار او هیچ غصه‌ای در زندگی ندارد. خدا به یكی این طور خواب می‌دهد.
به یكی هم یک متكا پَر و یک تشک نرم و یک تختخواب و یک چراغ خواب آنچنانی می ‌دهد. ولی تا یک قرص نخورد خوابش نمی ‌رود.
فردی ، خواب روی آجر رزق او است .
اما برای دیگری خواب روی متكای پَرودر خانه و اتاق خواب آن چنانی، رزق نیست و آرامشی ندارد .

[=Verdana]دلایل کمی رزق

[=Verdana] بعضی ها رزقشان كم است ، كاسبی می‌كنند ، ورشكست می‌شوند. مسافركشی می ‌كنند ، تصادف می‌كنند.
[=Verdana]به هر دری می زند ، نمی ‌شود.
[=Verdana]
[=Verdana] دلائلی دارد:

[=Verdana]1- ممكن است به خاطر آزمایش باشد .

[=Verdana]2- گاهی ممكن است به خاطر این باشد که سوء نیت دارد.

[=Verdana]حدیث داریم که هركسی خیر خواه مردم باشد ، خدا روزی او را وسیع می‌كند.
[=Verdana]3- برای این است كه جلوی طغیان گرفته شود .
[=Verdana] قرآن می فرماید : «[=Verdana]وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ [=Verdana]؛ اگر خداوند رزق مردم را توسعه بدهد ، یاغی می شوند.»

[=Verdana]15
[=Verdana]4- گاهی به خاطر كفران نعمت است
[=Verdana]گاهی اوقات خداوند نعمتی را به ما می دهد و ما آن را کفران می کنیم .

[=Verdana] قرآن می گوید : «[=Verdana]فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ كَثیراً [=Verdana]؛ به خاطر این كه یك عده ظلم كردند ، ما یك سری چیزها رااز آن‌ها تحریم كردیم و از آنها گرفتیم.» 16

[=Verdana]در جای دیگری می فرماید :«[=Verdana]فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا یَصْنَعُونَ [=Verdana]؛ نعمت‌ها را كفران كردند»17

[=Verdana] 5- به خاطر این است که وقتی به او دادیم ، یتیم نوازی نکرد ؛«[=Verdana]كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیمَ [=Verdana]؛ به یتیم‌ها سركشی نكردید »18

[=Verdana]6- به او دادیم ، اما فقرا را ندید ؛« [=Verdana]وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكینِ [=Verdana]؛ به فقرا كمك نكردید»

نظر اسلام در مورد مال چیست؟

مال خوب است ، اما آنچه بد است ، علاقه ی افراطی وحب شدید به مال است.
قرآن می‌گوید: « الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا » 20
مال ، زینت دنیا است . زینت هم خوب است . خدا می‌گوید : « إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا ؛ آسمان را زینت كردم » 21
در جای دیگرقرآن می‌گوید: وقتی نماز جمعه را خواندید ؛ « فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ » 22
مال فضل اللّه است ، اما آن چیزی كه بد است ؛ « جمع ماله وعدّده ؛ جمع کردن مال و علاقه ی شدید به مال »23 می باشد .

فرآوری : زهرا اجلال


پی نوشت ها :
1- کافی / ج 5 / ص 125
2- بحار الانوار / ج 45 / ص 8
3- کافی / ج 5 / ص 124
4- عدة الداعی / ص 302
5- همان / ص 140
6- کافی / ج 5 / ص 80
7- همان / ص 74
8- نهج البلاغه / حکمت / 123
9- جامع الاخبار / ص 139
10- کافی / ج 5 / ص 88
11- أمالی / طوسی / ص 182
12- کافی / ج 5 / ص 127
13- توبه / 55
14- هود / 6
15- شوری / 27
16- نساء / 160
17- نحل / 112
18- فجر / 17
19- فجر / 18
20- کهف / 46
21- صافات / 6
22- جمعه / 10
23- همزه / 2

معصيت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتي كه انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، مي‌تواند از كنار معصيت‌ها عبور كند و خود را نگه دارد، امّا وقتي كه لقمة حرامي را خورد، از كنار معصيت كه مي‌گذرد، مجذوب آن مي‌شود، اين خاصيت دروني نان و لقمه حرام است.

آهن ربا، ذرّه آهن را هر كجا كه باشد، به سمت خود مي‌كشد. اگر يك مقدار پنبه را از كنار يك آهن ربا عبور دهيد، آهن ربا كششي نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداري خرده آهن را درون پنبه قرار دهيم، در اين حالت پنبه به سمت آهن ربا كشيده شده و جذب آن مي‌شود.

در اين‌جا خود پنبه جذب نمي‌شود؛ بلكه براده‌هاي آهني كه با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن كشيده مي‌شوند.

معصيت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتي كه انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، مي‌تواند از كنار معصيت‌ها عبور كند و خود را نگه دارد، امّا وقتي كه لقمة حرامي را خورد، از كنار معصيت كه مي‌گذرد، مجذوب آن مي‌شود، اين خاصيت دروني نان و لقمه حرام است.

امّا لقمه صددرصد حلال كه انسان كار صحيح درستي را انجام داده است و اجرت طيّب و صحيح و طاهري را در مقابل آن به انسان داده‌اند؛ وقتي كه اين لقمه را انسان مصرف مي‌كند، از كنار عبادات كه مي‌گذرد، عبادات او را جذب مي‌كنند، از كنار امامزاده كه مي‌گذرد، به زيارت آن ميل و گرايش پيدا مي‌كند. ميل و گرايش به مسجد، روضه و تربت شهدا پيدا مي‌كند و اين جزو خاصيت و ذات لقمه‌اي است كه از همه جهت حلال باشد.

هنگامي كه انسان آن را مصرف مي‌كند، در او نوري را ايجاد مي‌كند. همه طاعات و عبادات، جذابيّت و گيرايي دارند؛ ولي همه آن‌ها با لقمه حلال سنخيّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسكن و لباس حلال و امثال اين‌ها هم سنخيّت دارند. در محلّي كه از راه حلال به دست آورده‌ايد، موقع نماز كه فرا مي‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پيدا مي‌كنيد، امّا اگر از راه حرام به دست بيايد، وقتي كه در آن محل غيبت انجام شود، نسبت به غيبت ميل پيدا مي‌كنيد و قوه جلوگيري كم مي‌شود. حلال و حرام وقتي مخلوط شود، طاعات و معصيت هم با هم مخلوط مي‌شود.

منبع:كتاب «پندها و اندرزها» - آيت الله حائري شيرازي

یکی از تأثیرات لقمه حرام عدم استجابت دعاست.


در روايات متعددي آمده كه يكي از شرايط استجابت دعا، پرهيز از غذاي حرام مي باشد.

شخصي نزد پيامبر(ص) آمد وعرض كرد: دوست دارم دعاي من مستجاب شود.حضرت فرمود:

«طهر ماكلك و لاتدخل بطنك الحرام؛ غذاي خود را پاك كن واز غذاي حرام پرهيز نما». عده الداعي ونجاح الساعي، ص 139.

ونيز فرمود:

«من احب ان يستجاب دعاوه فليطيب مطعمه و مكسبه؛ كسي كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، طعام وكسب خود را از حرام پاك كند».

بحارالانوار، ج90، ص367.

به نام خدا
و با سلام،

درباره لقمه حرام برای بنده شبهه ای پیش اومده، پیامبرانی مثل حضرت موسی یا حضرت یوسف از کودکی تا جوانی رو توی دستگاه طاغوت زندگی کردند و از طعام اونها خوردند، حتی در مورد پیامبر میدونیم که هدیه رو رد نمیکرند اگر به جرئه ای شیر بوده باشه

سوال اینه آیا همه اینها حلال بودن، اگر نه، تائیری نداشتند و اگر نه چرا نداشتند؟ و اگه داشتند چه تائیری داشتند؟

در پناه حق موفق و موید باشید

mnsy;128359 نوشت:
به نام خدا
و با سلام،

درباره لقمه حرام برای بنده شبهه ای پیش اومده، پیامبرانی مثل حضرت موسی یا حضرت یوسف از کودکی تا جوانی رو توی دستگاه طاغوت زندگی کردند و از طعام اونها خوردند، حتی در مورد پیامبر میدونیم که هدیه رو رد نمیکرند اگر به جرئه ای شیر بوده باشه

سوال اینه آیا همه اینها حلال بودن، اگر نه، تائیری نداشتند و اگر نه چرا نداشتند؟ و اگه داشتند چه تائیری داشتند؟

در پناه حق موفق و موید باشید

آنچه که از آیات قرآن می توان دریافت این است که: حضرت موسی (ع) در کودکی جز شیر مادر خود را نخورد ؛ چون شیر دیگر زنان نجس بود ؛ چرا که کافر بودند. « وَ حَرَّمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَیْتٍ یَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُون‏ ـــ ما همه زنان شیرده را از پیش بر او حرام كردیم ؛ و خواهرش گفت: آیا شما را به خانواده‏اى راهنمایى كنم كه مى‏توانند این نوزاد را براى شما كفالت كنند و خیرخواه او باشند؟!


از آیه ی فوق شاید بتوان استفاده نمود که حضرتش حتّی در سنین بالاتر نیز تحت تکفّل خانواده ی خود بوده است. امّا با فرض اینکه موسی (ع) از مال فرعون ارتزاق می نموده ، فرضهای زیر را می توان مطرح ساخت:

الف : لزوماً تمام اموال فرعون حرام نبوده بلکه اموال حلالی نیز داشته است. چون تمام اموال پادشاهان که از راه غصب به دست نمی آید ؛ بلکه آنها نیز املاک و تجارت و امثال آن دارند. پس آن حضرت با بصیرت الهی که داشت می توانست فقط از اموال حلال فرعون استفاده نماید.

ب: بخشی از اموال فرعون از سنخ بیت المال بوده ؛ و بیت المال برای همگان است. لذا حضرت موسی (ع) نیز حقّی در آن داشته است. پس به اذن خدا می توانست از سهم مخصوص خود استفاده کند.

پ: برخی از خاندان فرعون همچون آسیه و مومن آل فرعون ، خداپرست بودند ؛ و شاید کسان دیگری غیر از اینها نیز بوده اند. لذا چه بسا حضرت موسی (ع) از طریق این گونه افراد رزق حلال را به دست می آورده است. مثلاً چه بسا حضرت اموال پدری خود یا مال حلال دیگری را از طریق عواملی که داشته به آشپزخانه منتقل می نموده و از آن مسیر غذای حلال برایش تهیّه می شده.

ت: از همه ی اینها که بگذریم ، بر مبنای منطق توحیدی ، هیچ کس جز خدا صاحب هیچ مالی نیست. مالک تمام اموال خداست و او هر گونه بخواهد آن را بین بندگانش تقسیم می کند. لذا اگر افراد بشری ، مالک مال شمرده می شوند به قرارداد الهی است نه به استحقاق ذاتی خودشان.پس مالک مال فرعون خداست نه خود او و نه کس دیگری ؛ لذا اگر مالک حقیقی مال اجازه ی مصرف آن را به حضرت موسی (ع) داد ، دیگر حرام نخواهد بود. مال حرام یعنی مالی که بی اذن صاحبش (خدا) مصرف می گردد. لذا اگر کسی در حال اضطرار مال دیگری را خورد ، حرامی نخورده است ؛ چون اذن خدا را دارد.

مضاف بر این مطلب ، انبیاء (ع) در تصرّف اموال مردمان ، بر خود آنها اولویّت دارند. لذا خداوند متعال فرمود: « النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ـــ پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است»(الأحزاب:6) ؛

چرا که تصرّف رسولان الهی در امور عالم و در امور بندگان ، عین تصرّف خداست ؛ همانگونه که کلامشان کلام خدا و فعلشان فعل خداست. پس اگر انبیاء (ع) اولی به تصرّف در امور مومنان هستند ، در تصرّف امور کفّار به نحو اولی سزاوارند.

امّا در مورد حضرت یوسف(ع)
مطالبی که گفته شد در خصوص حضرت یوسف(ع) نیز صادق است. امّا افزون بر آن، عرض می شود:
او در منزل عزیز مصر بود؛ و هیچ دلیلی نیست که عزیز مصر حرامخور بوده باشد. در قرآن کریم ما بدگویی راجع به عزیز مصر نمی بینیم. خداوند متعال او را با عنوان عزیز مصر خوانده است. لذا می توان حدس زد که او نزد مردم عزّت و احترام داشته و فرد شریفی بوده است. حضرت یوسف(ع) نیز برای او احترام قائل بوده ، که خود نشان از شرافت او داشته است.


بنام خدا
و با سلام و تشکر خدمت استاد سینا

سینا;131956 نوشت:
بر مبنای منطق توحیدی ، هیچ کس جز خدا صاحب هیچ مالی نیست. مالک تمام اموال خداست و او هر گونه بخواهد آن را بین بندگانش تقسیم می کند.

این مورد که فرمودید آیا برای همه صادقه؟ یا نه فقط برای پیامبر(ان) بوده؟

یعنی بنده اگر در مجلسی شامی شرکت کنم که میدونم صاحبش ثروتش رو از راهی حرام بدست اورده اما نمیدونم این مال حرام هست یا حرام و فقط میدونم با پول این شخص تهیه شده باید این رو ندیده بگیرم و با اون هم سفره بشم؟ یا اینکه نه این مال حرامه و از خوردن طعام برحذر باشم چون اون مال اگه حرام باشه تاثیر خودش رو داره؟

با تشکر دوباره
در پناه حق پیروز و سربلند باشید

باسمه تعالی

MNSY;131988 نوشت:
بنده اگر در مجلسی شامی شرکت کنم که میدونم صاحبش ثروتش رو از راهی حرام بدست اورده اما نمیدونم این مال حرام هست یا حرام و فقط میدونم با پول این شخص تهیه شده باید این رو ندیده بگیرم و با اون هم سفره بشم؟ یا اینکه نه این مال حرامه و از خوردن طعام برحذر باشم چون اون مال اگه حرام باشه تاثیر خودش رو داره؟


آنچه که از سیره علما و عارفان بدست آوردم نشون میده که مال شبهه ناک و حرام تأثیرات خودش رو بر

شخص میگذاره هرچند شخص نسبت به آن امر مطمئن نباشد و یا مضطر باشد.

مثلا در خصوص نشستن سر سفره فردی که از راه حرام ارتزاق میکند، به خود حقیر توصیه شده که اگر

مجبورم بخورم ولی بعد از ان به جهت برطرف شدن آثار بد آن لقمه، رد مظالم بدم.

پاسخ کاملتر و صحیح تر رو ان شاء الله اساتید گرامی میفرمایند.:Gol:

به نام خدا
با سلام
ممنون بابت پاسختون
از اینکه میرفتم اما هنوز نتونسته بودم جواب برخی سوال هامو بگیرم ناراحت بود
حداقل یکیش کم شد :ok:
با تشکر
موفق و موید باشید

mnsy;131988 نوشت:
بنام خدا
و با سلام و تشکر خدمت استاد سینا

این مورد که فرمودید آیا برای همه صادقه؟ یا نه فقط برای پیامبر(ان) بوده؟

یعنی بنده اگر در مجلسی شامی شرکت کنم که میدونم صاحبش ثروتش رو از راهی حرام بدست اورده اما نمیدونم این مال حرام هست یا حرام و فقط میدونم با پول این شخص تهیه شده باید این رو ندیده بگیرم و با اون هم سفره بشم؟ یا اینکه نه این مال حرامه و از خوردن طعام برحذر باشم چون اون مال اگه حرام باشه تاثیر خودش رو داره؟

با تشکر دوباره
در پناه حق پیروز و سربلند باشید

بهتره یه تعریف از غذای شبهه ناک داشته باشیم:غذاي شبهه ناك در واقع به غذایی گفته میشه كه شخص احتمال عقلايي بده كه از راه حرام بدست اومده. مثلا احتمال مي ده كه صاحب اين غذا از راه دزدی ویا ...این غذا را تهیه کرده .آنچه که خوردن غذای حرام را برما حرام کرده یقین وعلم قطعی به حرام بودنشه.تا علم پيدا نكنيم كه آن غذايى كه براى ما مى‏آورند غذائى از مال حرامه براى ما خوردن آن اشكالى ندارد اين حكم شرعى است. اما از ديد علماى اخلاق و عرفان با توجه به بعضى روايات در مورد غذاى حرام و مشتبه، اگر چه انسان علم به حرمت و مشتبه بودن آن نداشته باشد اثر خودش را بر روى روح انسان مى‏گذارد و باعث كدورت روح و سلب توفيق مى‏شود لذا تا آنجا كه ممكن است اگر انسان بتواند احتياط كند خوب است .در موارد مشكوكي هم كه ناچار از خوردن هستيد ،ميتوانيد با دادن صدقه واستغفار وذكر صلوات آثار سوء آن را خنثي كنيد.

با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه بزرگواران

در مورد لقمه حلال و حرام یه سوال داشتم اگر اساتید راهنمایی بفرمایند استفاده می برم .

آیا کسانی هم که استخدام رسمی یا غیر رسمی در جایی هستند . اگر دقیقا و دقیقا طبق مقررات شرکت یا اداره ای که درش کار می کنند عمل نکنند منظورم مسائل ریز هست . آیا در اون صورت حقوقشون حرام میشه ؟

اگه مثلا رییس همون جا بگه این کار رو انجام بده ولی خلاف قوانین باشه چی ؟ آیا در اون صورت شخص حقوقش حرامه ؟ گاهی هم قوانین یه خورده فرمالیته هستند . کلا در موارد ریز منظورم هست .

گاها هم مثلا مسئول اون بخش میگه مافوق ما خودش اطلاع داره .

لطفا در همون زمینه اخلاقی بفرمایید . حکم شرعی رو بعدا از محضر اساتید می پرسم .

با تشکر و آرزوی موفقیت

روشنا;132740 نوشت:
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه بزرگواران

در مورد لقمه حلال و حرام یه سوال داشتم اگر اساتید راهنمایی بفرمایند استفاده می برم .

آیا کسانی هم که استخدام رسمی یا غیر رسمی در جایی هستند . اگر دقیقا و دقیقا طبق مقررات شرکت یا اداره ای که درش کار می کنند عمل نکنند منظورم مسائل ریز هست . آیا در اون صورت حقوقشون حرام میشه ؟

اگه مثلا رییس همون جا بگه این کار رو انجام بده ولی خلاف قوانین باشه چی ؟ آیا در اون صورت شخص حقوقش حرامه ؟ گاهی هم قوانین یه خورده فرمالیته هستند . کلا در موارد ریز منظورم هست .

گاها هم مثلا مسئول اون بخش میگه مافوق ما خودش اطلاع داره .

لطفا در همون زمینه اخلاقی بفرمایید . حکم شرعی رو بعدا از محضر اساتید می پرسم .

با تشکر و آرزوی موفقیت

سلام به شما



باید در جواب این نکته عرض کنم : و من مثقال ذرة شرا یره و ...

البته اگر کسی تمام تلاش را داشته باشد که چنین نشود و قرارش این باشد تا بندگی کند و توبه کند،خدای عالم از گناهان او می گذرد گرچه زیاد باشد.


اگر متولی کار به شما دستور بدهد دو حالت دارد: 1- اینکه میدانید حتما مخالف قوانین و غیر قابل تصحیح است و اخیاراتی هم به رئیس داده نشده، نمیتوانید پی روی کنید و باید سر باز بزنید ولی اگر میدانید اختیارات به آن متولی و رئیس اجازه تغییر در قوانین می دهد مشکلی در انجام آن کار نیست.

امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: وَ إِذا أکَلتَ فَکُل حَلالاً: هنگامی هم که می خواهی چیزی بخوری، لقمه ی حلال بخور.

» شرح استاد:

نقش غذای حلال در سیر الی الله بحث بسیار دقیقی است. عذا علاوه بر نیروی جسمانی، انرژی سیر معنوی ما را هم تأمین می کند. همین غذای مادی که فرد می خورد به او انرژی می بخشد تا در جلسه ای بنشیند، به بحث گوش دهد، دل دهد و از آن استفاده کند. اگر غذا نخورده بود، برای این کار انرژی نداشت. نمازی که فرد می خواند با انرژیی است که غذا در او ایجاد کرده است. خصوصیّات روحی و روانی ما هم متأثّر از غذاست. غذا در نوع روحیات و رفتارهای انسان نقش تعیین کننده ای دارد.

خدای متعال به پیامبران خطاب کرد: يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا:1 اى پيامبران، لقمه ی پاک و حلال بخورید بخوريد تا عمل صالح انجام دهید.


لقمه خیلی مؤثّر است. هر لقمه ای نمی تواند روحیات لطیف معنوی در انسان ایجاد کند. با هر غذا و خوراکی نمی شود به مدارج معنوی رسید. روایت داریم کسی که چهل روز غذای حلال بخورد قلبش نورانیّت پیدا می کند. 2 پس لقمه ی حلال آثاری دارد؛ برای انسان نورانیّت قلب می آورد و انرژی عبادت و حال معنوی در انسان ایجاد می کند. همان طور لقمه ی حرام تاریکی دل و روح می آورد. انرژی خباثت، معصیت و گناه در انسان می آفریند.

گاهی شخص مراجعه می کند و می گوید: من دیگر از دست خودم خسته شده ام. می گویم: چه شده است؟ می گوید: من همه ی تلاشم را می کنم که فلان عمل را که می دانم درست نیست، مرتکب نشوم، مثلاً دروغ نگویم، غیبت نکنم، حسد نورزم، به گناه میل نکنم؛ ولی بالأخره غیبت از دهانم بیرون می آید، بالأخره دروغ می گویم. از دست خودم خسته شده ام.
بعضی وقت ها می بینم بنده ی خدا راست می گوید. همه ی سعیش را می کند؛ ولی نمی تواند مانع سرزدن گناه از وجودش شود. کمی که دقیق می شوم می بینم مشکل از لقمه ای است که او می خورد. این لقمه است که انرژی گناه و اخلاق زشت را در او ایجاد می کند و تا لقمه اش پاک و حلال نشود، تلاش هایش اثری نخواهد داشت.

در سیر و سلوک تا انسان لقمه ی حلال نخورد، ذکر، عبادت، نماز و شب زنده داری اش هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و اثری نخواهد بخشید. اینکه در روایات، طلب رزق حلال نُه دهم عبادت شمرده شده است، 3 به همین خاطر است. 4 اینکه برخی از بزرگان فرموده اند نُه دهم راه سلوک را رزق حلال طی می کند، همین است. چون عبادت، ذکر، خلوت، اطاعت، وقتی اثر می گذارد که انسان لقمه ی حلال خورده باشد. به این ترتیب لقمه ی حلال خیلی مهم است.

از این رو امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: وقتی هم که خواستی بخوری، لقمه ی حلال بخور. حال که در مکتب امام صادق (علیه السّلام) طالب سیر و سلوک الی الله شدی، بدان که انسان با لقمه ی حرام و شبهه ناک به جایی نمی رسد.

آنچه گفته شد عیناً در مورد لقمه و غذای روحانی هم صادق است. همان طور که لقمه و غذای ظاهری وجود دارد، لقمه ی باطنی و معنوی هم هست. لقمه ی حلال بخورید. هرکس گفت: من عارف و اهل معرفتم و مکتب و مجلس سیر و سلوک دارم، به صرف ادّعا نمی شود سر سفره و پای صحبت او نشست.

در این زمینه روایات فراوانی از اهل بیت (علیهم السّلام) داریم. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به کمیل که از اصحاب سرّ آن حضرت بود، فرمودند: یا کُمَیلُ لا تَأخُذ إِلاّ عَنّا تَکُن مِنّا: 5 ای کمیل جز از ما اهل بیت نگیر تا از ما اهل بیت باشی.

هرکس کشف و کرامت یا تخته پوست و خانقاهی داشت، صلاحیّت ندارد سر سفره اش بنشینیم. نشستن سر هر سفره ای جز سفره اهل بیت (علیهم السّلام) ضرر دارد. لقمه ی حرام است. اگرچه آن لقمه غذای مقوّی باشد؛ ولی غذای حرام است. از این رو برخی که در سیر و سلوک به بحث ولایت بی توجّه اند و آن را بی اثر تلقّی کرده اند، اشتباه بزرگی مرتکب شده اند.

گرچه صوفی سنّی ای هم اگر حرف حقّی داشته باشد از کنار سفره ی اهل بیت (علیهم السّلام) دارد. 6

امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: هر جای عالم که بگردید، به شرق عالم بروید یا به غرب آن، علوم حقیقی و معارف حقیقی را نمی یابید و پیدا نمی کنید مگر سر سفره ی ما اهل بیت.7


هر جای دنیا هم که لقمه ی مغذّی و مقوّی سر سفره اس هست، از سفره ی اهل بیت (علیهم السّلام) به آنجا رفته است. از این رو فلان صوفی اهل سنّت هم اگر صاحب معرفت یا کرامت شده، ریزه خوار سفره ی اهل بیت (علیهم السّلام) است، اگرچه خودش هم نداند؛ چون آب گوارای معارف الهیّه جز از سرچشمه ی اهل بیت (علیهم السّلام) در این عالم جاری نشده است.

امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: یَنحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ:8 همه ی سیل فیوضاتی که در این عالم جاری شده، از قلّه ی وجود منِ علی است. کس دیگری کاره ای نیست.

ذکر و فکر و دستورالعمل صحیح سلوکی که احیاناً در طریقت های اهل سنّت یا طریقت هایی که در عین شیعه بودن، از مسیر اهل بیت (علیهم السّلام) منحرف شده اند، پیدا می شود، آن هم از سفره ی اهل بیت (علیهم السّلام) است؛ ولی پیروان آنها با وجود لقمه ی حلال، سراغ لقمه ی مغذّی حرام و غصبی رفته اند. آن طریقت ها لقمه را از اهل بیت (علیهم السّلام) گرفتند؛ ولی غصب کردند و خود اهل بیت (علیهم السّلام) را انکار کردند. مثل پایه گذاران مذاهب اربعه ی فقهی اهل تسنّن که مطالب خود را از سر سفره ی امام صادق (علیه السّلام) برداشتند، امّا حرام خواری کرده و برای خود دکّانی باز کردند.

از این رو اگر چیز به دردخوری سر سفره ی ابوحنیفه، شافعی، احمد حنبل و مالک بن انس پیدا شود، از سفره امام صادق (علیه السّلام) به آنجا رفته است. آنها ولایت اهل بیت (علیهم السّلام) را انکار کردند و این لقمه ها را عرضه نمودند؛ لذا لقمه هایشان غصبی و حرام است. کسی که سر سفره ی آنها بنشیند، حرام خواری کرده است. جز سر سفره ی اهل بیت (علیهم السّلام) انسان سر هر سفره ای نشست، اگرچه غذای آن سفره لذیذ و مقوّی باشد، ولی غذای حرام است.

............................................................
پی نوشت ها:
1. سوره ی مؤمنون، آیه ی 51.
2. مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 16.
3. مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 7.
4. گاهی اوقات از این روایات سوء استفاده می شود. مثلاً به فردی می گوییم: چرا این قدر برای مالدنیا حرص می زنی؟ برای خودت یک دقیقه استراحت گذاشته ای؟ نه. وقت تفکّر؟ نه. وقت مطالعه؟ نه. وقت عبادت؟ نه. همه ی وقتت را از صبح تا شب برای کسب مال دنیا صرف می کنی. می گوید: مگر نشنیده ای نُه دهم عبادت طلب معیشت و رزق حلال است؟ من دنبال رزق حلالم. دنیاطلبی اش را می خواهد با این روایات توجیه کند.
5. مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 264.
6. ن. ک. به: مهدی طیّب، سرّحقّ، صص 88 – 90 و 96 و مهدی طیّب، شراب طهور، صص 31 و 32.
7. کلینی، کافی، ج1، ص 43 و 51.
8. سیّد رضی، نهج البلاغه، ص 48.

» منبع: کتاب حدیث دوست(رهنمودها و دستورالعمل های سلوکی امام صادق علیه السّلام به عنوان بصری)،تألیف استاد مهدی طیّب، صص 110 - 115

رضا;91961 نوشت:

امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ بَاتَ سَاهِراً فِی كَسْبٍ وَ لَمْ یُعْطِ الْعَیْنَ حَظَّهَا مِنَ النَّوْمِ فَكَسْبُهُ ذَلِكَ حَرَامٌ ؛ كسی كه شب‌ها نمی خوابد ، كمی خوابش می برد و بیدار می ‌شود حق چشمش را نمی دهد، درآمدش گوارا نیست و حرام است. »10 (البته این حرام ، حرام فقهی نیست ،بلکه حرام اخلاقی می باشد.)
داده‌ها، دلیل لطف خدا و گرفتن‌ها ، دلیل قهر خدا نیست!



با سلام

ببخشید میشه لطفا کمی در مورد این حدیث توضیح بدید؟

یعنی چی؟

به نظر می رسه منظور این است که خواب به نوعی لذت و حظ چشم است. اگر کسی به خاطر کسب درآمد بیشتر از خواب خودش بزنه و شبا بیدار باشه بخاطر کسب و کار، ممکنه درآمدش حرام نباشه ولی برکتی نداره

سایه خورشید;143012 نوشت:

با سلام

ببخشید میشه لطفا کمی در مورد این حدیث توضیح بدید؟ یعنی چی؟


با سلام و عرض ادب
«علي بن محمد ، عن صالح بن أبي حماد ، عن غير واحد ، عن الشعيري ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : من بات ساهرا في كسب[1] ولم يعط العين حظها من النوم فكسبه ذلك حرام؛[2]كسى كه سراسر شب را با بيدار خوابى كار كند و بهره چشم را از خواب ندهد كسب او حرام است».

حرمت در این روایت از منظر فقهی حمل بر کراهت شدیده است.مرحوم علامۀ حلی در این رابطه می فرمایند:

«وعندي ان ذلك تغليظا للكراهية لا انه حرام حقيقة».[3]در نظر من این حرمت برای نشان دادن کراهت شدیده است نه اینکه این عمل حقیقتا حرام باشد.
در جایی دیگر می فرمایند:
«ويكره للصانع سهر الليل كله في عمل صنعته ؛ لما فيه من كثرة الحرص على الدنيا وترك الالتفات إلى أمور الآخرة».[4] برای صنعت گر کراهت دارد که برای کارش سراسر شب را بیدار بماند، چون در این عمل کثرت حرص بر دنیا و ترک التفات به آخرت نهفته است.

از مفهوم روايت بر مى آيد كه اگر صنعت گر بهره چشم را از خواب بدهد روزها استراحت و شبها كار كند اشكال ندارد؛ زيرا ضررى متوجه چشم و بدن او نيست. يا اگر بنا به ضرورتى در شب كار كرد حرام نخواهد بود.

اما در صورتی که این عمل مانع انجام واجبات شود حرام است.[5][6]


[1] . مراد اشتغال به کسب در سراسر شب است محقق نراقی در توضیح این فقره می فرمایند:«الاشتغال بالكسب في الليل كله»، مستند الشیعه، محقق نراقی،ج14،ص26.

[2] .الکافی، الکلینی،ج5،ص127.

[3] .منتهی المطلب، علامه حلی، ج2ص1022.

[4] .تذکرةالفقهاء، علامه حلی،ج12،ص186.

[5] . هو محمول على الكراهة الشديدة أو على التحريم إذا منع من الواجبات،تذکرةالفقهاء،ج1ص587.

[6] .البته اگر کسی سراسر شب را به کسب و کار مشغول باشد واین کار او مانع انجام واجبات شود کار او حرام است اما این ملازمه ای با بطلان معاملۀ او ندارد تفصیل مطلب از کارشناس فقه سوال شود.

موضوع قفل شده است