ابن یاسمین ، ابومحمد عبدالله محمد بن حجاح مراکشی کست؟
تبهای اولیه
سلام کسي درباره ابن یاسمین ، ابومحمد عبدالله محمد بن حجاح مراکشی اطلاعي دارد؟
ايشان کتابي به نام ارجوزه في الجبر و المقابله يا ارجوزه الياسمينيه دارد
با سلام
اِبْنِ ياسَمين، ابو محمد عبداللـه محمد بن حجّاج اشبيلي مراکشي (د اواخر 600 يا 601ق/1204م)، اديب، کاتب و رياضيدان.
ياسمين نام مادر وي بود و از آنجا که عبداللّه همچون مادر سيه چرده بود، به او منسوب شده است (ابن سعيد، 42). برخي از معاصران مانند بروکلمان (gal, i/621) و به تبع او سارتن (2/1522) احتمالاً براساس ضبط نادرست فهرستهاي نسخ خطي.
او را ابن ياسميني خواندهاند (قس: خديويه، 5/215). ابن ياسمين از مردم فاس بوده و نسبش به بربرهاي بني حجاج، ساکن قلع? فندلاوه، ميرسيده است (ابن ابار، 2/932؛ ابن ابي زرع، 39).
ابن سعيد اندلسي (همانجا) گزارش نسبتاً مشروحي از زندگاني وي به دست داده است. به گفت? او، ابن ياسمين در اشبيليه پرورش يافت و به کسب علم پرداخت. او تحصيل علوم را با فقه آغاز کرد، آنگاه به توثيق (تنظيم اسناد معاملات، عقود و ايقاعات) پرداخت و در اين کار از مشاهير روزگار خود شد. سپس به نظم و نثر و فنون ادبي روي آورد تا آنجا که وي را از اديبان و کاتبان بزرگ عصر شمردهاند (همانجا). آنچه دربار? فقاهت ابن ياسمين گفته شده، بيآنکه به مذهب فقهي او اشارتي رود، از سوي منابع ديگر نيز تأييد گرديده است (ابن ابي زرع، همانجا). از استادان او تنها ابوعبداللته بن قاسم را که به او علم حساب آموخت، نام بردهاند (ابن ابار، همانجا).
ابن ياسمين از اشبيليه به فاس رفته و در آنجا به خدمت يعقوب المنصور (حک 580-595ق) و فرزندش محمد الناصر (حک 595-611ق)، از امراي موحدون، پيوسته است.
اين سفر ميبايست پس از 587ق انجام گرفته باشد، زيرا وي تا اين سال در اشبيليه به تدريس ارجوز? خود سرگرم بوده است (ابن ابار، ابن ابي زرع، همانجاها). مبهمترين نکته در زندگاني ابن ياسمين مرگ اوست.
او را در 601 يا اواخر 600ق در خانهاش (در مراکش) کشته يافتند (ابن ابار، همانجا). ابن سعيد اندلسي (ص 43، 45، 46) ضمن نقل گفت? جماعتي از طلاب دربار? هيأت جسد ا به ذکر اشعار و سخناني از ابن ياسمين دربار? امردان پرداخته و بدين وسيله خواسته ميان نحو? مرگ او و اين اشعار ارتباطي برقرار کند. جاي شگفتي است که ابن سعيد اندلسي از تبحر ابن ياسمين در رياضيات و ارجوزهاي که دربار? جبر و مقابله سروده، يادي نکرده و تنها به ذکر ابياتي از وي، متضمن مطالب مستهجن و ابياتي در مدح المنصور و الناصر بسنده کرده است (ص 47).
آثار: ابن ياسمين شاعري توانا و رياضيداني قابل بود. آنچه از او به يادگار مانده، بيانگر تسلط او بر اين دو فن است.
از آثار ابن ياسمين چيزي به چاپ نرسيده است، فقط طوقان (ص 142-146) با استفاده از دو نخ? خطي (يکي موجود در مکتبه الخالدي? قدس شريف که شرح ابن هائم بر ارجوز? اوست و ديگر نسخهاي که عبداللته کنون در اختيار او گذاشته)، ارجوز? او را اجمالاً معرفي کرده است.
.
[=Century Gothic] آثار خطي به جا مانده از او اينهاست: 1. ارجوزه في الجبر و المقابله يا ارجوزه الياسمينيه. نسخههايي از اين اثر در خديويه (خديويه، همانجا)، طائف (فهرس، 388-389)، چستربيتي (آربري، I/28, II/105, VI/101)، موز? بريتانيا (ريو، 759) و چند جاي ديگر موجود است (GAL، همانجا؛ GAL, S, I/585). ارجوز? ابن سيمين تا قرنها بعد همچنان مورد توجه بوده و شرحهاي مهم اين ارجوزه اينهاست: شرح عراقي (د 826ق) به نام المعين علي فهم ارجوزه ابن الياسمين، شرح سبط مارديني به نام اللمعه الماردينيه في شرح الياسمينيه، شرح ابن هائم که در 789ق در مکه نوشته شده (حاجي خليفه، 1/63) و شرح قلصادي (مقري، 3/445؛ براي شروح ديگر و نسخههاي خطي موجود آنها، نک : GAL, GAL, S، همانجاها)؛ 2. ارجوزه مشتمله علي اعمال الجذور، نسخههايي از اين اثر در اياصوفيه (GAL, S، همانجا)، خديويه (خديويه، همانجا) موجود است.
نسخهاي که بروکلمان از اين اثر در اسکوريال ياد کرده (GAL, S، همانجا)، گويا همان ارجوزه في الجبر اوست (EI1, I/379)؛ 3. تنقيح الافکار في العلم برسوم الغبار. نسخهاي از اين اثر در اسکندريه (GAL، همانجا) موجود است و ظاهراً همه يا بخشي از اين کتاب است که با اندک فرقي در نام آن، به دنبال? نسخ? ارجوزه الياسمينيه موز? بريتانيا (ريو، همانجا) نيز آمده است.
ابن قنفذ (ص 303) به اثري از او با عنوان العدد نيز اشاره ميکند که يافت نشده و احتمال دارد همان ارجوز? وي باشد.
مآخذ: ابن ابار، محمدبن عبداللـه، التکلمه لکتاب الصله، به کوشش عت عطار حسيني، قاهره، 1375ق/1956م؛ ابن ابي زرع، الذخيره السنيه، رباط، 1972م؛ ابن سعيد اندلسي، علي بن موسي، الغصون اليانعه في محاسن شعراء المائه السابعه، به کوشش ابراهيم ابياري، قاهره، دارالمعارف بمصبر؛ ابن قنفذ، احمدبن حسن، الوفيات، به کوشش عادل نويهض، بيروت، 1390ق/1971م؛ حاجي خليفه، کشف؛ خديويه، فهرست؛ سارتن، جورج، مقدمه بر تاريخ علم، ترجم? غلام حسين صدري افشار، تهران، 1355ش؛ طوقان، قدري حافظ، تراث العرب العلمي، قاهره، 1382ق/1963م؛ فهرس المخطوطات العربيه بمکتبه عبداللـه بن العباس بمدينه الطائف، به کوشش عثمان محمود حسين، کويت، 1407ق/1986م؛ مقري، احمدبن محمد، نفح الطيب، به کوشش يوسف الشيخ محمد البقاعي، بيروت، 1406ق/1986م؛ نيز:
Arberry; ESC1; GAL; GAL, S; Rieu, Charles, Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, London, 1894