بررسی حدیثی در بیان فضیلت حضرت علی(ع)

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیثی در بیان فضیلت حضرت علی(ع)

سلام .
حدیث «اگر تمام باغها قلم ودریاها مرکب وجنیان حسابگر و انسانها نویسنده شوند توان برشماری برتری های علی بن ابی طالب علیه السلام را نخواهند داشت» در چه کتابهایی امده ؟ سند و اعتباری هم دارد ؟
ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

این روایت را«ابوالحسن محمد بن احمد بن علی قمی معروف به ابن شاذان القمی»،[1] از عالمان قرن چهارم و پنجم هجری[2] در کتاب:«مئة منقبة»، با ذکر سند آن در منقبت نودو نهم، روایت نموده است:

حدثنا المعافي بن زكريا أبو الفرج قال حدثني محمد بن أحمد بن أبي الثلج قال حدثني الحسن بن محمد بن بهرام قال حدثني يوسف بن موسى القطان قال حدثني جرير عن ليث عن مجاهد عن ابن عباس رضي الله عنه‏ قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم:

«لو أن الغياض أقلام‏ و البحار مداد و الجن حساب و الإنس كتاب ما قدروا على‏ إحصاء فضائل علي بن أبي طالب علیه السلام».[3]اگر درختان جنگلها قلم و درياها مركب و تمام جن حسابگر و تمام إنس نويسنده باشند، هرگز نمى‏توانند، فضائل على بن ابى طالب را بشمارند.

این روایت را بزرگانی از اهل سنت همچون: خطیب خوارزمی(م:568)، در کتاب:«المناقب»؛[4]و محمد بن يوسف گنجى شافعى(م:658)،‏ در کتاب :«كفاية الطالب في مناقب على بن أبى طالب»؛[5] و ابراهيم بن سعد الدين شافعى‏، در کتاب:« فرائد السمطين ...»؛[6] و سليمان بن ابراهيم قندوزى‏، در کتاب:« ينابيع المودة لذو القربى‏»، و دیگران از «ابن شادان» روایت نموده اند.

از مقدمه‌ای که مؤلف بر کتابش نوشته، چنین بدست می‌آید که شخصی از اهل روایت از وی درخواست نموده که وی کتابی در فضائل و مناقب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تدوین نماید و وی نیز در پاسخ به این شخص این کتاب را که مشتمل بر صد روایت از مناقب حضرت امیر علیه السلام می باشد را از طریق عامه(اهل سنت)، جمع آوری نموده است.[7]

در جلالت و بزرگی این شخصیت در میان عالمان شیعی شکی نیست.[8]؛لذا بسیاری از عالمان شیعی و برخی از عالمان اهل سنت که در موضوع مناقب حضرت امیر المؤمنین علیه السلام به جمع آوری روایت و تدوین کتب حدیثی پرداخته اند از وی روایت نموده اند؛ افرادی همچون: خطیب خوارزمی در دو کتاب:«المناقب»، و «مقتل الحسین علیه السلام»؛ و حموینی در کتاب:« فرائد السمطين»؛ سليمان بن ابراهيم قندوزی حنفی، در کتاب:«ینابیع المودة لذوی القربی»،و دیگران.

در مقابل این گروه از علمای اهل سنت؛ افرادی دیگری همچون ذهبی در کتاب :« ميزان الاعتدال في نقد الرجال »،[9] و به تبع او ابن حجر عسقلانی، در کتاب:«لسان المیزان»،[10] وی(ابن شاذان قمی) را به واسطه ی نقل روایات مناقب حضرت امیر المؤمنین علیه السلام، دروغ پرداز دانسته اند؟!

در هر حال متن حدیث مورد قبول شیعه و گروهی از اهل سنت بوده است؛ هرچند که متعصبین از اهل سنت این روایت را به واسطه ی متن آن نپذیرفته اند.

موفق باشید.


[/HR] [1] . الكنى والالقاب، شیخ عباس القمی، ج1، ص323: «ابوالحسن محمد بن احمد علي بن الحسن بن شاذان القمي من اجلاء العلماء الامامية الفقيه النبيه ابن اخت الشيخ ابي القسم جعفر بن محمد بن قولويه القمي (ره) له كتاب ايضاح دقائن النواصب ومناقب امير المؤمنين " ع " مائة منقبة من طريق العامة. قرأ عليه الشيخ الكراجكي بمكة المعظمة في المسجد الحرام محاذي المستجار سنة 312 (شيب)».

[2] . فوائد الرضویه، ص 78 . برخی از شواهد نشان می دهد كه این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به كتاب گران سنگ او «مناقب امیرالمؤمنین(علیه السلام)» اشاره كرد كه در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب كتاب كامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی حدیث نقل می كند و ما می دانیم كه مؤلف كامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فرو بست. (به نقل از سایت حوزه نت).

[3] . مائة منقبة، ابن شاذان ،ص:176.

[4] . المناقب، خطیب خوارزمی، ص:32،‌جامعه ی مدرسین.

[5] . کفایة الطالب،‌ الگنجی الشافعی،‌ص252، دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام‏.

[6] . فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم عليهم السلام‏، الحموینی،‌ج1، ص16.

[7] . مئة منقبة، ص18:«أما بعد فقد جمعت لك أيها الشيخ أطال الله بقاك ما التمست و فيه رغبت من فضائل أمير المؤمنين و قائد الغر المحجلين أسد الله الغالب علي بن أبي طالب و الأئمة من ولده صلوات الله عليهم من طريق العامة و هي مائة منقبة و فضيلة فتمسك بها راشدا وعها حافظا و عمدت الإيجاز و قصدت الاختصار لئلا تمل منه و تضجر وفقنا الله تعالى لإصابة الحق و الصواب و لا حرمنا الخير و جزيل الثواب‏..».

[8] . به عنوان مثال، سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعة در مورد ایشان می نویسد: «من مشائخ الشيخ الطوسي كان فقيها مؤلفا من مشايخ الرواية ذكره صاحب رياض العلماء في باب الكنى في ثلاثة مواضع ووصفه بصاحب كتاب مائة منقبة وغيره». اعیان الشیعة ، ج9، ص101.

[9] . ترجمه ی :7190، ج3، ص466-467:« ولقد ساق أخطب خوارزم من طريق هذا الدجال ابن شاذان أحاديث كثيرة باطلة سمجة ركيكة في مناقب السيد على رضى الله عنه، من ذلك بإسناد مظلم: عن مالك، عن نافع، عن ابن عمر - مرفوعا: من أحب عليا أعطاه الله بكل عرق في بدنه مدينة في الجنة.

[10] . لسان الميزان، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني، ترجمه ی شماره ی :205، ج5، ص62، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت.

ممنونم .
آخه این حدیث یکم شبیه به صفات خداست اونجاییکه در دعای فکر کنم سمات بود یا مشلول آخراش میگه اگه همه دریا ها مرکب بشن و تمام درختان قلم کلماتت تمام نمیشود .

Zeus;654469 نوشت:
ممنونم .
آخه این حدیث یکم شبیه به صفات خداست اونجاییکه در دعای فکر کنم سمات بود یا مشلول آخراش میگه اگه همه دریا ها مرکب بشن و تمام درختان قلم کلماتت تمام نمیشود .

با سلام و عرض ادب

خداوند متعال در سوره ی لقمان آیه ی 27 می فرماید:«وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»؛ و اگر آن چه درخت در زمين است قلم باشد و دريا را هفت درياى ديگر به يارى آيد، سخنان خدا پايان نپذيرد. قطعاً خداست كه شكست‏ ناپذير حكيم است.

و در سوره ی کهف آیه ی 109، می فرماید:«قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَدا»؛ بگو: «اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركّب شود، درياها پايان مى‏ گيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم!» ودر سوره ی ابراهیم، آیه ی 34؛ و سوره ی نحل، آیه ی 18، می فرماید:«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوه»،و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، هرگز نمى‏ توانيد آنها را احصا كنيد.

بنابراین صفات خدای متعال همچون ذات او نامحدود بوده و از سوی مخلوق غیر قابل احصاء می باشد؛ اما عدم ادراک مقامات معنوی اهل بیت علیهم السلام هر چند که به نسبت سایر مخلوقات امری غیرقابل احصاء است؛ اما در مقابل صفات حضرت حق محدود و قابل احصاء می باشد.

توضیح:

در توضیح این حدیث شریف که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در وصف مقام رفیع امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: :«لو أن الغياض أقلام‏ و البحار مداد و الجن حساب و الإنس كتاب ما قدروا على‏ إحصاء فضائل علي بن أبي طالب علیه السلام».[1]اگر درختان جنگلها قلم و درياها مركب و تمام جن حسابگر و تمام إنس نويسنده باشند، هرگز نمى‏ توانند، فضائل على بن ابى طالب را بشمارند. عرض می شود:

1) شکی نیست که مقام و منزلت امیر المؤمنین فوق عالم ملک و ماده می باشد؛ لذا از این جهت اگر همه ی اجزای عالم ماده نیز جمع گردند باز قادر به بیان فضائل آنحضرت نخواهند بود.

2) همچنین مقام و منزلت آنحضرت فوق عالم امکان بوده؛ لذا اگر همه ی عوالم نیز باز جمع گردند قادر بر احصای مقام و منزلت آنحضرت نخواهند بود؛ اما باید توجه داشت که چنین امری ولو اینکه نسبت به مخلوقات قابل احصاء نیست؛ اما در نهایت خود امری محدود بوده وبی نهایت به گونه ای که در عرض صفات باری تعالی باشد نخواهد بود؛ لذا اگر همه ی مخلوقات از جمله معصومین نیز باهم جمع شوند قادر به احصای کمالات حضرت حق نخواهند بود.

3) در برخی از ادعیه ی و کلمات معصومین چنین امری مشاهده می گردد که به دو مورد اشاره می گردد: در قسمتی از زیارت شریف رجبیه می خوانیم:«لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَها إِلّا أَنَّهُمْ عِبادُكَ وَ خَلْقُكَ.»[2] و هيچ فرقى ميان تو(خدای متعال جل جلاله) و آنان نيست جز آن كه آنان، بنده و آفريده‏ ى تواند.

همچنین حضرت على- عليه ‏السّلام- در قسمتى از حديث نورانيّت، مى‏ فرمايد: «إِعْلَمْ يا أَباذَرٍّ، أَنَا عَبْدُاللَّهِ- عزّوجلّ- وَ خَليفَتُهُ عَلىَ عِبادِهِ، لاتَجْعَلُونا أَرْباباً وَ قُولُوا فِى فَضْلِنا ما شِئْتُمْ فَانَّكُمْ لاتَبْلُغُونَ كُنْهَ مَا فينَا وَ لا نِهايَتَهُ، فَإِنَّ اللَّهَ- عزّوجلّ- قَدْ أَعْطانا اكْبَرَ وَ أَعْظَمَ مِمّا يَصِفُهُ واصِفُكُمْ أَوْ يَخْطُرُ عَلى‏ قَلْبِ أَحَدِكُمْ، فَإِذا عَرَفْتُمُونا هَكَذا فَأَنْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ».[3] اى اباذر، بدان من بنده ‏ى خداوند- عزّوجلّ- و خليفه و جانشين او بر بندگان هستم. ما را خدا نشماريد و در فضيلت ما هر چه خواستيد بگوييد؛ زيرا شما، به كنه و منتهاى آن چه در ما است [كمالات ما] نمى‏ رسيد؛ و خداوند- عزّوجلّ- به ما بزرگ‏تر و بالاتر از آن چه شما توصيف مى ‏كنيد و يا بر قلب شما خطور مى‏ كند، عطا فرموده است. شما اگر ما را اين چنين شناختيد، مؤمنان [واقعى‏] هستيد.

موفق باشید.



[/HR] [1] . مائة منقبة، ابن شاذان ،ص:176 .

[2] . اقبال الاعمال، ص 646.

[3] . بحارالانوار، ج 26، ص 2، روايت 1.

در زیارت مولا علیه السلام بک تمت کلمات الله
وکلام امام جواد علیه السلام "نحن کلمات الله التی لا تستقصی

با سلام و عرض ادب

این روایت را«ابوالحسن محمد بن احمد بن علی قمی معروف به ابن شاذان القمی»،[1] از عالمان قرن چهارم و پنجم هجری[2] در کتاب:«مئة منقبة»، با ذکر سند آن در منقبت نودو نهم، روایت نموده است:

حدثنا المعافي بن زكريا أبو الفرج قال حدثني محمد بن أحمد بن أبي الثلج قال حدثني الحسن بن محمد بن بهرام قال حدثني يوسف بن موسى القطان قال حدثني جرير عن ليث عن مجاهد عن ابن عباس رضي الله عنه‏ قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم:

«لو أن الغياض أقلام‏ و البحار مداد و الجن حساب و الإنس كتاب ما قدروا على‏ إحصاء فضائل علي بن أبي طالب علیه السلام».[3]اگر درختان جنگلها قلم و درياها مركب و تمام جن حسابگر و تمام إنس نويسنده باشند، هرگز نمى‏توانند، فضائل على بن ابى طالب را بشمارند.

این روایت را بزرگانی از اهل سنت همچون: خطیب خوارزمی(م:568)، در کتاب:«المناقب»؛[4]و محمد بن يوسف گنجى شافعى(م:658)،‏ در کتاب :«كفاية الطالب في مناقب على بن أبى طالب»؛[5] و ابراهيم بن سعد الدين شافعى‏، در کتاب:« فرائد السمطين ...»؛[6] و سليمان بن ابراهيم قندوزى‏، در کتاب:« ينابيع المودة لذو القربى‏»، و دیگران از «ابن شادان» روایت نموده اند.

از مقدمه‌ای که مؤلف بر کتابش نوشته، چنین بدست می‌آید که شخصی از اهل روایت از وی درخواست نموده که وی کتابی در فضائل و مناقب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تدوین نماید و وی نیز در پاسخ به این شخص این کتاب را که مشتمل بر صد روایت از مناقب حضرت امیر علیه السلام می باشد را از طریق عامه(اهل سنت)، جمع آوری نموده است.[7]

در جلالت و بزرگی این شخصیت در میان عالمان شیعی شکی نیست.[8]؛لذا بسیاری از عالمان شیعی و برخی از عالمان اهل سنت که در موضوع مناقب حضرت امیر المؤمنین علیه السلام به جمع آوری روایت و تدوین کتب حدیثی پرداخته اند از وی روایت نموده اند؛ افرادی همچون: خطیب خوارزمی در دو کتاب:«المناقب»، و «مقتل الحسین علیه السلام»؛ و حموینی در کتاب:« فرائد السمطين»؛ سليمان بن ابراهيم قندوزی حنفی، در کتاب:«ینابیع المودة لذوی القربی»،و دیگران.

در مقابل این گروه از علمای اهل سنت؛ افرادی دیگری همچون ذهبی در کتاب :« ميزان الاعتدال في نقد الرجال »،[9] و به تبع او ابن حجر عسقلانی، در کتاب:«لسان المیزان»،[10] وی(ابن شاذان قمی) را به واسطه ی نقل روایات مناقب حضرت امیر المؤمنین علیه السلام، دروغ پرداز دانسته اند؟!

در هر حال متن حدیث مورد قبول شیعه و گروهی از اهل سنت بوده است؛ هرچند که متعصبین از اهل سنت این روایت را به واسطه ی متن آن نپذیرفته اند.

موفق باشید.


[/HR] [1] . الكنى والالقاب، شیخ عباس القمی، ج1، ص323: «ابوالحسن محمد بن احمد علي بن الحسن بن شاذان القمي من اجلاء العلماء الامامية الفقيه النبيه ابن اخت الشيخ ابي القسم جعفر بن محمد بن قولويه القمي (ره) له كتاب ايضاح دقائن النواصب ومناقب امير المؤمنين " ع " مائة منقبة من طريق العامة. قرأ عليه الشيخ الكراجكي بمكة المعظمة في المسجد الحرام محاذي المستجار سنة 312 (شيب)».

[2] . فوائد الرضویه، ص 78 . برخی از شواهد نشان می دهد كه این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به كتاب گران سنگ او «مناقب امیرالمؤمنین(علیه السلام)» اشاره كرد كه در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب كتاب كامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی حدیث نقل می كند و ما می دانیم كه مؤلف كامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فرو بست. (به نقل از سایت حوزه نت).

[3] . مائة منقبة، ابن شاذان ،ص:176.

[4] . المناقب، خطیب خوارزمی، ص:32،‌جامعه ی مدرسین.

[5] . کفایة الطالب،‌ الگنجی الشافعی،‌ص252، دار إحياء تراث أهل البيت عليهم السلام‏.

[6] . فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم عليهم السلام‏، الحموینی،‌ج1، ص16.

[7] . مئة منقبة، ص18:«أما بعد فقد جمعت لك أيها الشيخ أطال الله بقاك ما التمست و فيه رغبت من فضائل أمير المؤمنين و قائد الغر المحجلين أسد الله الغالب علي بن أبي طالب و الأئمة من ولده صلوات الله عليهم من طريق العامة و هي مائة منقبة و فضيلة فتمسك بها راشدا وعها حافظا و عمدت الإيجاز و قصدت الاختصار لئلا تمل منه و تضجر وفقنا الله تعالى لإصابة الحق و الصواب و لا حرمنا الخير و جزيل الثواب‏..».

[8] . به عنوان مثال، سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعة در مورد ایشان می نویسد: «من مشائخ الشيخ الطوسي كان فقيها مؤلفا من مشايخ الرواية ذكره صاحب رياض العلماء في باب الكنى في ثلاثة مواضع ووصفه بصاحب كتاب مائة منقبة وغيره». اعیان الشیعة ، ج9، ص101.

[9] . ترجمه ی :7190، ج3، ص466-467:« ولقد ساق أخطب خوارزم من طريق هذا الدجال ابن شاذان أحاديث كثيرة باطلة سمجة ركيكة في مناقب السيد على رضى الله عنه، من ذلك بإسناد مظلم: عن مالك، عن نافع، عن ابن عمر - مرفوعا: من أحب عليا أعطاه الله بكل عرق في بدنه مدينة في الجنة.

[10] . لسان الميزان، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني، ترجمه ی شماره ی :205، ج5، ص62، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت.
موضوع قفل شده است