جمع بندی نقش خالد بن عرفطة در حوادث پس از رسول خدا ص

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقش خالد بن عرفطة در حوادث پس از رسول خدا ص

سلام

موضع خالد بن عرفطة (عرفجه) در برابر ابن مسعود و امام حسین ع چه بود ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

خیر البریه;666435 نوشت:
سلام

موضع خالد بن عرفطة (عرفجه) در برابر ابن مسعود و امام حسین ع چه بود ؟

عليك سلام.

در رابطه با نقش خالد بن عرفطه در برابر امام حسين(عليه السلام)كه به واقعيت پيوستن يكي از پيشگويي هاي امام علي(عليه السلام) هم مي باشد، در منابع مطالبي نقل شده است:

شيخ مفيد نقل مي كند: مردي پيش امير مؤمنان آمد و گفت:اي امير مومنان! من از منطقه وادي القُري[1] گذشتم و ديدم كه خالد بن عُرفُطه در آن جا مرده است. براي او استغفار كن!

امير مؤمنان فرمود:«رها كن. او نمرده و نخواهد مرد تا آن كه فرماندهي سپاه گم راهي را - كه پرچمدار آن، حبيب بن حِماز است - به عهده گيرد».

مردي از پايين منبر گفت:اي امير مؤمنان! سوگند به خدا، من شيعه تو هستم و تو را دوست مي دارم.

[ علي عليه السلام] فرمود:«تو كيستي؟».

گفت:من حبيب بن حِماز هستم.

[ علي عليه السلام] فرمود:«آن پرچم را برندار؛ گر چه برمي داري و از اين در به مسجد، وارد مي شوي» و با دست به باب الفيل اشاره كرد.

وقتي امير مؤمنان در گذشت و پس او حسن بن علي عليهما السلام [ نيز] در گذشت و جريان حسين بن علي عليهما السلام پيش آمد و قيامش اتّفاق افتاد، ابن زياد، عمر بن سعد را به سوي حسين بن علي عليهما السلام گسيل داشت و خالد بن عرفطه را در پيشاپيش سپاه قرار داد. حبيب بن حِماز [ هم ]صاحب بيرق او گشت. او سپاه را پيش برد تا از باب الفيل، وارد مسجد شد.

[ شيخ مفيد مي گويد: ] اين خبر نيز «مستفيض» است و اهل علم كه گزارشگر تاريخ اند، آن را انكار نكرده اند. داستان در بين مردم كوفه مشهور و براي همه آشكار بوده است و از آنان، حتّي دو نفر نيز آن را منكر نمي شده اند. و اين، از معجزه هايي است كه بيان كرديم.[2] .

پي نوشتها:
[1]. وادي القري، سرزمين بين مدينه و شام را گويند. (معجم البلدان:345/5)
[2]. الإرشاد:329/1، إعلام الوري:345/1، إرشاد القلوب:225، الاختصاص:280.


با سلام وتشکر

البته خالد عرفجه یا عرفطه در قادسیه عامل سعد ابی وقاص بود وهمان کسی است که مصاحف ابن مسعود را نابود کرد و توسط مختار کشته شد و رسول خدا ص هم قبلا بهش هشدار داده بودند که قاتل نباشی :

وأخذ خالد بن عرفطة مصاحف ابن مسعود ، فأغلى الزيت وطرحها فيه ، وكان عثمان بن عفان قد [بعثه ] إلى الكوفة ، وكانت له صحبه ، وقاتل مع معاوية ، فلما كانت أيام المختار بن أبي عبيد ، أخذه فأغلى له زيتا وطرحه فيه.
امتاع الاسماع

علت دشمنی وی با مصاحف عبدالله بن مسعود رض چه بود ؟

- حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مَهْدِيٍّ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ عُرْفُطَةَ قَالَ: قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَا خَالِدُ إِنَّهَا سَتَكُونُ بَعْدِي أَحْدَاثٌ وَفِتَنٌ وَاخْتِلَافٌ، فَإِنْ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ عَبْدَ اللَّهِ الْمَقْتُولَ لَا الْقَاتِلَ فَافْعَلْ»

عبدالله بن خباب رضي الله عنه مي گويد: از پدرم شنيدم رسول خدا صلي الله عليه وآله و سلم مي فرمايد: «به زودي فتنه ها بر پا خواهد شد، در آن وقت بنده ي مقتول خدا باشي نه قاتل». ابن ابي خيثمه و دار قطني روايت کرده اند و احمد به همين معنا از خالد بن عرفطه روايت کرده است.

35743 - قَبِيصَةَ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ كُلَيْبٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ خَالِدِ بْنِ عُرْفُطَةَ، قَالَ: " أَوَّلُ مَا رَأَيْتُ اخْتِلَافَ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ حِينَ أَهَلَّ عُثْمَانَ بِحِجَّةٍ وَأَهَلَّ عَلِيٌّ بِحِجَّةٍ وَعُمْرَةٍ

فحدثني أبو عبيد الصيرفي، وأحمد بن عبيد الله بن عمار، قالا: حدثنا محمد بن علي بن خلف، قال: حدثني محمد بن عمرو الرازي، قال: حدثنا مالك بن شعير، عن محمد بن عبد الله الليثي، عن عطاء بن السائب، عن أبيه، قال: بينما علي - عليه السلام - على المنبر، إذ دخل رجل فقال: يا أمير المؤمنين، مات خالد بن عرفطة، فقال: لا والله ما مات. إذ دخل رجل آخر فقال: يا أمير المؤمنين، مات خالد بن عرفطة، فقال: لا والله ما مات، إذ دخل رجل آخر فقال: يا أمير المؤمنين، مات خالد بن عرفطة، فقال: لا والله ما مات ولا يموت حتى يدخل من باب هذا المسجد، " يعني باب الفيل " براية ضلالة يحملها له حبيب بن عمار، قال فوثب رجل فقال: يا أمير المؤمنين أنا حبيب بن عمار وأنا لك شيعة. قال: فإنه كما أقول. فقدم خالد بن عرفطة على مقدمة معاوية يحمل رايته حبيب بن عمار.

مقاتل الطالبيين

از قبيل‌ إخبار به‌ غيب‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ است‌ آنچه‌ را كه‌ حسن‌ بن‌ محبوب‌ از ثابت‌ ثمالي‌‌، از أبواسحاق‌ سَبيعي‌ از سُويدبن‌ غَفَلة‌ روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ مردي‌ به‌ حضور أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ آمد و گفت‌: اي‌ أمير مؤمنان‌‌، من‌ از وادي‌ القُرَي‌ عبور ميكردم‌ ديدم‌ كه‌ خالدبن‌ عُرفُطه‌ در آنجا مرده‌ است‌‌ تو براي‌ او طلب‌ رحمت‌ و استغفار كن‌‌. حضرت‌ فرمود‌: تحقيقاً او نمرده‌

است‌ و نمي‌ميرد تا آنكه‌ رئيس‌ لشگر ضلالت‌ گردد و آن‌ لشگر را بياورد‌، و صاحب‌ لواء و پرچمدار آن‌ لشگر حبيب‌ بن‌ جمار )عمار) است‌‌.

كتب عمر بن الخطاب إلى سعد بن أبي وقاص إن الله قد فتح على المسلمين الشام والعراق فابعث من قبلك جندا من العراق إلى الجزيرة وأمر عليهم خالد بن عرفطة أو هشام بن عتبة أو عياض بن غنم .تاريخ دمشق

يعقوب بن سفيان قال نبأنا أبو نعيم قال نبأنا محمد بن سليمان الأصبهاني قال نبأنا يونس بن أبي النعمان عن أم حكيم بنت عمرو الجدلية قالت لما قدم معاوية يعني الكوفة فنزل النخيلة دخل من باب الفيل وخالد بن عرفطة يحمل راية معاوية حتى ركزها في المسجد
الكتاب : المعرفة والتاريخ
المؤلف : أبو يوسف يعقوب بن سفيان الفسوي (المتوفى : 347هـ)

با سلام

ابن حجر عسقلانى شافعى در كتاب «الاصابة» ج 1، ص 409 ترجمۀ خالد بن عرفطه را ذكر كرده است و گفته است:
عرفطه با ضمّۀ عين مهمله و فاء و در ميان آنها راء ساكنۀ مهمله است.
و عمرو بن شبّة در «اخبار مكّه» گويد: «خالد بن عرفطه در زمان صغر سن به مكه آمد و حليف بنى زهره شد. . . سعد بن ابى وقّاص در روز قادسيه او را متولّى امر قتال نمود.
و خالد در فتوح عراق با سعد بن ابى وقّاص بود و عمر در نامه‌اى به سعد نوشت و به او امر كرد كه خالد را امير لشكر كند و سعد او را به جاى خود در كوفه خليفه نمود.
و چون مردم با معاويه بيعت كردند و معاويه به كوفه آمد، عبد الله بن ابى الحوساء بر معاويه خروج كرد در نخيله و معاويه همين خالد بن عرفطه را براى جنگ با او اعزام داشت و خالد با وى جنگ كرد تا او را كشت. خالد تا سنۀ 60 و يا 61 زنده بود و ابن معلّم معروف به شيخ مفيد رافضى در «مناقب على» از طريق ثابت ثمالى از ابو اسحق از سويد بن غفله روايت كرده است كه مردى به نزد على آمد و گفت: من از وادى القرى آمده‌ام و ديدم كه خالد بن عرفطه در آنجا مرده است، تو براى او استغفار كن. على گفت: نمرده است» .
در اينجا ابن حجر تمام قضيۀ خالد بن عرفطه و حبيب بن جمار را كه ما از «ارشاد» شيخ مفيد نقل كرديم، با همان عبارت نقل مى‌كند.

ما در هيچيك از معاجم رجال شخصى را به نام حبيب بن جمار كه پدرش جمار با جيم معجمه باشد نيافتيم.
در «اصابه» كه شرح حال و ترجمۀ خالد بن عرفطه را ذكر كرده است او را حبيب بن حمار با حاء مهمله از شيخ مفيد نقل كرده است ولى در همين كتاب «الاصابة» ج 1، ص 305 آن را با حبيب بن حمّاد أسدى با حاء و دال مشدّد ضبط كرده است و گفته است: از اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بوده و در سفرهاى حضرت با رسول خدا حضور داشته است و روايتى را هم از رسول خدا نقل مى‌كند.
و از آنجا كه صاحب «اصابه» مى‌گويد: و از براى او داستانى است كه در ترجمه حال خالد بن عرفطه مى‌آيد، معلوم مى‌شود كه آن پرچمدار خالد همين حبيب بن حمّاد بوده است.

چون امير المؤمنين عليه السّلام به شهادت رسيدند و امام حسن عليه السّلام هم بعد از او شهيد شدند و حضرت امام حسين عليه السّلام ظهور نموده و آن قضايا واقع شد، ابن زياد، عمر بن سعد را براى جنگ با حسين عليه السّلام فرستاد و خالد بن عرفطه در مقدمۀ لشكر ابن سعد بود، و حبيب بن جمار صاحب رايت و پرچمدار لشكر بود.
حبيب بن جمار لواى جنگ را آورد تا از باب الفيل داخل مسجد كرد.
و اين خبر نيز خبر مستفيضى است كه اهل علم و روات احاديث و آثار، آن را ذكر كرده‌اند و منكر نشمرده‌اند.
و اين خبر در اهل كوفه انتشار دارد، همه آن را مى‌دانند و در جماعت آنها مشهود است به طورى كه دو نفر از اهل آنجا اين خبر را رد نكرده و منكر نمى‌شمارند. و اين هم از معجزاتى است كه ما ذكر كرده‌ايم .
1

اين روايت را به همين مضمون ابن شهرآشوب در «مناقب» از أبو الفرج اصفهانى در «أخبار الحسن»2 و مجلسى در «بحار الانوار» از أعمش و ابن محبوب، از ثمالى و سبيعى، همگى از سويد بن غفله، و همچنين از ابو الفرج اصفهانى در «أخبار الحسن» روايت كرده‌اند .3


[/HR] 1) 1- «ارشاد» مفيد، ص 182.
2) 2- «مناقب» طبع سنگى، ج 1، ص 427.
3) 3- «بحار الانوار» طبع كمپانى، ج 9، ص 585. أقول: و سيد ابن طاوس در «ملاحم و فتن» طبع نجف، مطبعۀ حيدريه، ص 92 ذكر نموده است.

پرسش:
موضع خالد بن عرفطة (عرفجه) در برابر ابن مسعود و امام حسین(علیه السلام) چه بود ؟

پاسخ:
ابن حجر عسقلانى شافعى در كتاب «الاصابة» ترجمۀ خالد بن عرفطه را ذكر كرده است و گفته است: عرفطه با ضمّۀ عين مهمله و فاء و در ميان آنها راء ساكنۀ مهمله است. و عمرو بن شبّة در «اخبار مكّه» گويد: «خالد بن عرفطه در زمان صغر سن به مكه آمد و حليف بنى زهره شد. . . سعد بن ابى وقّاص در روز قادسيه او را متولّى امر قتال نمود. و خالد در فتوح عراق با سعد بن ابى وقّاص بود و عمر در نامه‌اى به سعد نوشت و به او امر كرد كه خالد را امير لشكر كند و سعد او را به جاى خود در كوفه خليفه نمود. و چون مردم با معاويه بيعت كردند و معاويه به كوفه آمد، عبد الله بن ابى الحوساء بر معاويه خروج كرد در نخيله و معاويه همين خالد بن عرفطه را براى جنگ با او اعزام داشت و خالد با وى جنگ كرد تا او را كشت.[1] همان کسی است که مصاحف ابن مسعود را نابود کرد.

در رابطه با نقش خالد بن عرفطه در برابر امام حسين(عليه السلام)كه به واقعيت پيوستن يكي از پيشگويي هاي امام علي(عليه السلام) هم مي باشد، در منابع مطالبي نقل شده است:

شيخ مفيد نقل مي كند: مردي پيش امير مؤمنان آمد و گفت:اي امير مومنان! من از منطقه وادي القُري[2] گذشتم و ديدم كه خالد بن عُرفُطه در آن جا مرده است. براي او استغفار كن!

امير مؤمنان فرمود:«رها كن. او نمرده و نخواهد مرد تا آن كه فرماندهي سپاه گمراهي را - كه پرچمدار آن، حبيب بن حِماز است - به عهده گيرد».

مردي از پايين منبر گفت:اي امير مؤمنان! سوگند به خدا، من شيعه تو هستم و تو را دوست مي دارم.

[ علي عليه السلام] فرمود:«تو كيستي؟».

گفت:من حبيب بن حِماز هستم.

[ علي عليه السلام] فرمود:«آن پرچم را برندار؛ گر چه برمي داري و از اين در به مسجد، وارد مي شوي» و با دست به باب الفيل اشاره كرد.

وقتي امير مؤمنان در گذشت و پس او حسن بن علي عليهما السلام [ نيز] در گذشت و جريان حسين بن علي عليهما السلام پيش آمد و قيامش اتّفاق افتاد، ابن زياد، عمر بن سعد را به سوي حسين بن علي عليهما السلام گسيل داشت و خالد بن عرفطه را در پيشاپيش سپاه قرار داد. حبيب بن حِماز [ هم ]صاحب بيرق او گشت. او سپاه را پيش برد تا از باب الفيل، وارد مسجد شد.

[ شيخ مفيد مي گويد: ] اين خبر نيز «مستفيض» است و اهل علم كه گزارشگر تاريخ اند، آن را انكار نكرده اند. داستان در بين مردم كوفه مشهور و براي همه آشكار بوده است و از آنان، حتّي دو نفر نيز آن را منكر نمي شده اند. و اين، از معجزه هايي است كه بيان كرديم.[3] .

پي نوشتها:
[1]. الاصابه،ج 1، ص 409.
[2]. وادي القري، سرزمين بين مدينه و شام را گويند. (معجم البلدان:345/5)
[3]. الإرشاد،ج1ص329، إعلام الوري،ج1ص:345، إرشاد القلوب:225، الاختصاص:280.

موضوع قفل شده است