جمع بندی بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات

آیا حدیثی در مورد بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات داریم؟

با نام و یاد دوست








کارشناس بحث: مجید

عبدالرحیم;340682 نوشت:
آیا حدیثی در مورد بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات داریم؟

___________________________________________
با صلوات بر محمد وآل محمد
در مورد نهی و نکوهش، از بوسیدن دست افراد، احادیثی را می توان در کتب روایی یافت. مانند روایت علی بن مزید که نقل می کند: به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ شرف یاب شدم و دستش را بوسیدم . پس او فرمود : بدان که این کار جز برای پیامبران و اوصیای پیامبران روا نیست.(1) مرحوم مجلسی ( ره ) در توضیح این حدیث می فرماید : این حدیث دلالت بر منع بوسیدن دست غیر معصومین ـ علیه السّلام ـ دارد . لکن ـ با وجود این که حدیث بسیار معتبر نیست ـ صراحتی در حرمت این کار ندارد(2).
حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ می فرماید: لا یُقبّل الرجل ید الرجل . فإنه قبلة یده کالصلاة له کسی دست کسی را بوسه نکند . زیرا که بوسیدن دست او همانند نماز گذاردن در برابر وی است.(3)
لکن , با توجه به روایات دیگر , موارد استثنایی وجود دارد. از امام صادق ( ع ) روایت شده است که فرمودند: لا یُقبّل رأسُ أحد و لا یداه . إلا رسول الله أو من اُرید به رسول الله (سر و دست کسی را نباید بوسید به جز رسول خدا , یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا ـ صلّی علیه و آله ـ قصد شود(4).)
بی تردید , فرزندان رسول خدا و هم چنین علما و پیشوایان دینی، با توجّه به این که آنان وارثان پیامبران هستند ـ بر حسب روایات معتبر ـ می توانند، مصداق کسانی که با بوسیدن سر و دست او، رسول خدا ـ صلّی علیه و آله ـ قصد شود، باشند. بوسیدن دست عالمان دینی, به خصوص سادات آنان همان تعظیم شعائر اسلامی و اظهار محبّت شخصی به دین اسلام و به مظاهر این دین الهی است. البته اگر کسی به خاطر مطامع دنیوی کار خود را ضایع نکند.
از روایات استفاده می شود که در زمان رسول خدا و ائمه هم این کار انجام می شده.
در استفتاءات شرعی مراجع نیز در جواب پرسش هایی از این قبیل . پاسخ هائی نظیر این که : بوسیدن دست دیگری فی نفسه مکروه است , مگر آن که بوسیدن دست به خاطر رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ باشد مثل بوسیدن دست عالم دینی یا دست سادات که در این صورت مطلوبیت دارد , و یا این که : بوسیدن دست از مصادیق احترام است و نسبت به کسانی که احترامشان مستحب است , احترام با دست بوسیدن حاصل می شود.
بنابر این بیان اخیر , بوسیدن دست والدین یا معلّمان و آموزگاران به نشانة احترام , گرچه روایت صریحی ندارد , اما از باب این که وجوب و یا استحباب، احترامشان ثابت است . و این کار از جمله نشانه های احترام به شمار می رود . بوسیدن دستشان نیز بالتبع مطلوب است.
در روایات برای احترام به مؤمنین و بزرگان و پیشوایان دینی بیشتر به بوسیدن گونه یا پیشیانی و بین دو چشم توصیه شده است. حضرت فرموده است : و قُبلة الأخ علی الخدّ , و قُبلة اللإمام بین عینیه (بوسه برادر مؤمن بر گونه است و بوسة امام در بین چشمان وی است(5))
از آن چه گذشت نتیجه می گیریم که:
1. بوسیدن دست غیر از معصومین ـ علیه السّلام ـ به خودی خود کراهت دارد و از آن نهی شده است. مگر کسانی که با بوسه زدن بر دستانشان، احترام به معصومین ـ علیه السّلام ـ قصد شود ( مانند سادات و علمای دینی)
2. اگر بوسیدن دست در عُرف خاصّی نشانة ابراز احترام باشد . این کار، در خصوص کسانی که سفارش به احترام آنان شده است ( همچون والدین و معلمان ) نیز مستحب می شود.



پاورقی:
1. مجلسی, محمد باقر، بحار الأنوار, بیروت, نشر مؤسسة الوفا, چاپ دوّم, 1403 هـ , ش، ج73, ص39.
2. همان.
3. مجلسی, محمد باقر، بیروت, نشر مؤسسة الوفا, چاپ دوّم, 1403 هـ , ش، ج75, ص345.
4. کلینی, محمد بن یعقوب، اصول کافی, نشر دارالکتب الاسلامیه, چاپ چهارم, 1365 هـ , ق، ج2, ص185.
5. همان، ص186.

احسنت
پاسخ بسیار خوب و جامعی بود و بنده کاملا قانع شدم
ممنون از شما کارشناس گرامی

عبدالرحیم;340682 نوشت:
آیا حدیثی در مورد بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات داریم؟

____________________________________________
با صلوات برمحمد وآل محمد
وعرض سلام وادب خدمت شما کاربر گرامی وتشکر از شما به خاطر توجه شما
دو خاطراز بزرگان دین در مورد احترام به اساتید خودشان:
1- علّامه حسن‌زاده‌آملي نقل كرده است: بنده حريم اساتيد را بسياربسيار حفظ مي‌كردم. سعي مي‌كردم در حضور استاد به ديوار تكيه ندهم، چهار زانو بنشينم، حرفي را زياد تكرار نكنم، چون ‌و چرا نمي‌كردم كه مبادا سبب رنجش استاد شود. يك روز محضر آقاي مهدي الهي قمشه‌اي نشسته بودم.
خم شدم و كف پاي ايشان را بوسيدم. ايشان برگشتند و به من فرمودند: چرا اين كار را كردي؟! گفتم: من لياقت ندارم كه دست شما را ببوسم. براي بنده اين كار ماية مباهات است، خب چرا اين كار را نكنم؟1
٭ ٭ ٭
2- يكي از شاگردان علّامه طباطبايي دربارة علاقه و احترام فراوان علّامه به استادش، مرحوم قاضي مي‌نويسد: من يك روز به علّامه عطر تعارف كردم. ايشان عطر را گرفته و تأمّلي كردند و گفتند: دو سال است كه استاد ما مرحوم قاضي رحلت كرده‌اند و من از آن وقت تا به حال، عطر نزده‌ام و تا همين زمان اخير نيز هر وقت بنده به ايشان عطر مي‌دادم، در آن را مي‌بستند و در جيبشان مي‌گذاشتند و نديدم كه ايشان عطر استعمال كنند؛ با اينكه از رحلت استادشان 36 سال مي‌گذرد.2
___________________________________

ماهنامه موعود شماره 121
پي‌نوشت‌ها:
1. منظومة معرفت، ص 40.
2. سيّدمحمّدحسين حسيني تهراني، مهر تابان، مشهد، انتشارات علّامه طباطبايي، 1417 هـ .ق، چ 2، ص 25؛ سيماي فرزانگان، صص 267 و 268
.

حجة الاسلام آقاي سيد قاسم شجاعي:
تصميم گرفتم كه خدمت آقاي كوهستاني برسم. ايّام حجّ بود، به عنوان روحاني كاروان به حجّ مشرّف شدم، دكتري داشتيم به نام دكتر طهماسبي، به ايشان گفتم: من قبلاً مي خواستم نزد آقاي كوهستاني بروم ولي نشد، او گفت: من دكترشان هستم. گفتم: چقدر خوب شد، اينجا عهد كن رسيديم ايران مرا خدمت ايشان ببر. او گفت: وقتي آمدم، ايشان سخت بيمار بود فشار خونشان بالا بود، همچنين اسيد اوريك ايشان. من خيلي نگرانشان بودم. تا اين كه از مكّه به عرفات آمديم، در عرفات دعاي عرفه را آهسته مي خواندم و به مضامين توجه مي كردم، به اين جمله رسيدم: «عَميت عينّ لاتراك» دلم شكست و قطره ي اشكي جاري شد، در آن حالت گفتم: خدايا من چيزي ندارم ولي مي دانم سيادت دارم اين را اين جا خرج مي كنم، تو را به حقّ آباء و اجداد ما اين بنده – آيت الله كوهستاني- را شفا بده. آمدم ايران، ديدار آيت كوهستاني ميسّر نشد. رفتم مشهد، ساعت يازده و نيم شب در دارالسيادة، ديدم زير بغل پير مردي را گرفته و او را مي آورند پرسيدم: ايشان كيست؟ گفتند: آقاي كوهستاني. من ايشان را نديده بودم، سلام كردم و خم شدم دست ايشان را بوسيدم. همين كه خم شدم دست روي شانه ي راستم گذاشت و گفت: «شجاعي، خدا عاقبتت را به خير كند، دعاي عرفاتت به ما رسيد»!! من تمام بدنم عرق كرد، همان جا نشستم. همسرم گفت: چه شده؟! گفتم: هيچ، بگذار قدري بنشينم، حدود نيم ساعت نشستم. آقاي ري شهري! خدا شاهد است در عرفات كسي كنار من نبود من آهسته در حالي كه قطره ي اشكي روي كتابم چكيد، ايشان را دعا كردم و ايشان در حرم حضرت رضا عليه السّلام به من گفت: «دعاي عرفاتت به من رسيد»!! اين خاطره ي عجيبي است در زندگي من.
كيمياي محبّت-ري شهري

پست جمع بندی
پرسش:
آیا حدیثی در مورد بوسیدن دست والدین و یا علماء و یا سادات داریم؟

پاسخ:
در مورد نهی و نکوهش، از بوسیدن دست افراد، احادیثی را می توان در کتب روایی یافت. مانند روایت علی بن مزید که نقل می کند: به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ شرف یاب شدم و دستش را بوسیدم . پس او فرمود : بدان که این کار جز برای پیامبران و اوصیای پیامبران روا نیست.(1) مرحوم مجلسی ( ره ) در توضیح این حدیث می فرماید : این حدیث دلالت بر منع بوسیدن دست غیر معصومین ـ علیه السّلام ـ دارد . لکن ـ با وجود این که حدیث بسیار معتبر نیست ـ صراحتی در حرمت این کار ندارد(2).
حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ می فرماید: لا یُقبّل الرجل ید الرجل . فإنه قبلة یده کالصلاة له کسی دست کسی را بوسه نکند . زیرا که بوسیدن دست او همانند نماز گذاردن در برابر وی است.(3)
لکن , با توجه به روایات دیگر , موارد استثنایی وجود دارد. از امام صادق ( ع ) روایت شده است که فرمودند: لا یُقبّل رأسُ أحد و لا یداه . إلا رسول الله أو من اُرید به رسول الله (سر و دست کسی را نباید بوسید به جز رسول خدا , یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا ـ صلّی علیه و آله ـ قصد شود(4).)
بی تردید , فرزندان رسول خدا و هم چنین علما و پیشوایان دینی، با توجّه به این که آنان وارثان پیامبران هستند ـ بر حسب روایات معتبر ـ می توانند، مصداق کسانی که با بوسیدن سر و دست او، رسول خدا ـ صلّی علیه و آله ـ قصد شود، باشند. بوسیدن دست عالمان دینی, به خصوص سادات آنان همان تعظیم شعائر اسلامی و اظهار محبّت شخصی به دین اسلام و به مظاهر این دین الهی است. البته اگر کسی به خاطر مطامع دنیوی کار خود را ضایع نکند.
از روایات استفاده می شود که در زمان رسول خدا و ائمه هم این کار انجام می شده.
در استفتاءات شرعی مراجع نیز در جواب پرسش هایی از این قبیل . پاسخ هائی نظیر این که : بوسیدن دست دیگری فی نفسه مکروه است , مگر آن که بوسیدن دست به خاطر رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ باشد مثل بوسیدن دست عالم دینی یا دست سادات که در این صورت مطلوبیت دارد , و یا این که : بوسیدن دست از مصادیق احترام است و نسبت به کسانی که احترامشان مستحب است , احترام با دست بوسیدن حاصل می شود.
بنابر این بیان اخیر , بوسیدن دست والدین یا معلّمان و آموزگاران به نشانة احترام , گرچه روایت صریحی ندارد , اما از باب این که وجوب و یا استحباب، احترامشان ثابت است . و این کار از جمله نشانه های احترام به شمار می رود . بوسیدن دست شان نیز بالتبع مطلوب است.
در روایات برای احترام به مؤمنین و بزرگان و پیشوایان دینی بیشتر به بوسیدن گونه یا پیشیانی و بین دو چشم توصیه شده است. حضرت فرموده است : و قُبلة الأخ علی الخدّ , و قُبلة اللإمام بین عینیه (بوسه برادر مؤمن بر گونه است و بوسة امام در بین چشمان وی است(5))
از آن چه گذشت نتیجه می گیریم که:
1. بوسیدن دست غیر از معصومین ـ علیه السّلام ـ به خودی خود کراهت دارد و از آن نهی شده است. مگر کسانی که با بوسه زدن بر دستان شان، احترام به معصومین ـ علیه السّلام ـ قصد شود ( مانند سادات و علمای دینی)
2. اگر بوسیدن دست در عُرف خاصّی نشانة ابراز احترام باشد . این کار، در خصوص کسانی که سفارش به احترام آنان شده است ( هم چون والدین و معلمان ) نیز مستحب می شود.

پی نوشت:
1. مجلسی, محمد باقر، بحار الأنوار, بیروت, نشر مؤسسة الوفا, چاپ دوّم, 1403 هـ , ش، ج73, ص39.
2. همان.
3. مجلسی, محمد باقر، بیروت, نشر مؤسسة الوفا, چاپ دوّم, 1403 هـ , ش، ج75, ص345.
4. کلینی, محمد بن یعقوب، اصول کافی, نشر دارالکتب الاسلامیه, چاپ چهارم, 1365 هـ , ق، ج2, ص185.
5. همان، ص186.

موضوع قفل شده است