جمع بندی آیا همسر یکی از مقدرات الهی است؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا همسر یکی از مقدرات الهی است؟

یا رب

یه روایت از استاد پناهیان بیان شده در مورد ازدواج برام خیلی تعجب آو بود،می خواستم ببینم صحت داره این روایت:یه کم توضیح میخواستم..تشکر

در روایت اومده که یکی از مقدرات الهی که به هیچ وجه قابل تغییر نیست بحث ازدواجه.در واقع همون جوری که آدم پدر و مادر خودشو انتخاب نمی کنه همسر خودش رو هم انتخاب نمی کنه.پس بهتره اینو از ذهنتون ببرین بیرون که شما همدیگه رو انتخاب کردید!

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
در مورد مقدرات انسان مخصوصا ازدواج آنچه که صحیح به نظر می رسد این است که افعال اختیاری انسان از مجرای اختیار و اراده او به انجام می رسد و خدا این گونه اراده کرده است که انسان با تلاش خود سرنوشت و آینده خویش را بسازد. "لیس للانسان الا ما سعی"
شیعه به عنوان پرچم دار نظریه والای امر بین الامرین در زیر لوای علمی و هدایتی ائمه اطهار (علهم السلام) موجب پویایی انسان مختار شده تا جایی که انسان آینده خود را مرهون تلاش های حال خویش می بیند و برای آن تلاش می کند.
امور و مقدمات مادی و جسمانی فعل خود را انجام داده و برای اموری که در دسترس خود نیست از پای نمی نشیند و دست به دعا برمی دارد تا خدا امور معنوی این فعل را که در دسترس او نیست را نیز به نحو احسن مقدر کند.
امر ازدواج از مهمترین امور اختیاری انسان است که آینده او را می سازد نه تنها تاثیر مستقیم در دنیای او دارد بلکه آخرت او را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
این امر به این مهمی با یک انتخاب شروع می شود انتخابی که یک روز یا یک هفته طول می کشد ولی یک ابدیتی را می سازد یا می سوزد چه بسا افرادی که با یک انتخاب درست مسیر 50 - 60 ساله آینده خود را بیمه کرده و بر عکس با یک انتخاب نادرست با دست خود آتش به آینده خود می زند.
امر ازدواج مانند بقیه امور اختیاری انسان دست انسان(البته بنحو امر بین الامرین) است و خود آینده خویش را رقم می زند.
موید این نظر روایاتی است که در آن سفارش به دقت در امر ازدواج کرده است و همچنین روایاتی که در آن اوصاف زنان و مردان خوب و بد را برای ازدواج مشخص می کند و همچنین روایاتی که در آن دعاهای را تعلیم داده که برای ازدواج مورد خوبی را بیابد. و از این دست روایات که زیاد اند
همه این ها نشان می دهد که امر ازدواج از امور اختیاری انسان است و با دقت در مورد یابی و یا اهمال در این امر سعادت و یا شقاوت خویش را رقم می زند.
اگر هم قایل شویم که ازدواج با شخص معینی برای انسان مقدر شده و قضا و قدر الهی است باید گفت که قضای الهی با دعا بر طرف شده " الدعا یرد القضا" یا به حسن اختیار انسان یا صدقه و یا امر حنه دیگر رفع می شود. علی علیه السلام در سایه دیوار کجی نشسته بود، از آنجا حرکت کرد و در زیر سایه دیوار دیگری نشست. به آن حضرت گفته شد: "یا امیر المؤمنین! تفر من قضاء الله؟ " (از قضای الهی فرار می کنی؟) فرمود: "«افر من قضاء الله الی قدر الله» " (توحید صدوق «چاپ تهران»، ص 337) (از قضای الهی به قدر الهی پناه می برم)، یعنی از نوعی قضا و قدر به نوعی دیگر از قضا و قدر پناه می برم، یعنی اگر بنشینم و دیوار بر سرم خراب شود قضا و قدر الهی است، زیرا در جریان علل و اسباب اگر انسانی در زیر دیواری شکسته و مشرف به انهدام بنشیند آن دیوار بر سرش خراب می شود و صدمه می بیند، و این خود قضا و قدر الهی است، و اگر خود را به کناری بکشد از خطر او مصون می ماند، این نیز قضا و قدر الهی است.
آری این دید است که انسان را پویا کرده و به تلاش وامی دارد
اعتقاد به قضا و قدر الهی آنگاه جایگاه خویش را به درستی پیدا کرده که در کنارش تلاش انسان محدود نشده و موجب کسل و فشل او نشود.
البته این انسان در طول سالهای زندگی خود قبل از ازدواج شخصیت خود را آنگونه می سازد که یا به قول قرآن طیب است یا خبیث . و با این سازندگی که انسان در طول زمان اختیارا انجام می دهد از نظر روحی سزاوار افراد طیب یا خبیث می شود که با این هویتی که ساخته جز هم رنگ و همطراز خود را نمی یابد و نمی خواهد "کل یعمل علی شاکلته"
ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند
از همین روست که قرآن می فرماید:
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

  • زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک آنها از آنچه در باره شان می گويند منزهند آمرزش و رزق نيکو برای آنهاست
در باره آنچه که به جناب استاد پناهیان نسبت داده شد دو مظلب:
اول این که این حرف استنادش به ایشان معلوم نیست
ثانیا شاید ایشان از جنبه دیگر مثلا سازگاری بعد از ازدواج مطلبی را می فرمودند که باید کل مطلب دیده و نظر داده شود
با توجه که ایشان در امور معارف دینی قابل قبول و مورد توجه هستند باید مطلب را از خود ایشان توضیحش را خواست

:hamdel:همسر:hamdel: اگر نعمتی:Gol: است که خدا انشاالله نصیب همه کنه و اگر بلاست:Hedye: خدا هیچ خانه ای رو بی بلا نذاره

ولی واقعیت اینه که این قضیه همانند آن شتری است که .... :khaneh::khaneh::khaneh:

شعیب;470034 نوشت:
اگر هم قایل شویم که ازدواج با شخص معینی برای انسان مقدر شده و قضا و قدر الهی است باید گفت که قضای الهی با دعا بر طرف شده " الدعا یرد القضا" یا به حسن اختیار انسان یا صدقه و یا امر حنه دیگر رفع می شود.

[=&quot]

[=&quot]یا رب

[=&quot]من یه سوالی برام پیش اومد: آیا با وجود دعا آیا باز امکان داره خدا برای امتحان مثلا فلان شخص رو برای ازدواجش مقدر کرده باشه؟


[=&quot]آیا مقدرات با امتحانات الهی فرق می کنند؟

مشتی خاک;470200 نوشت:
یا رب
من یه سوالی برام پیش اومد: آیا با وجود دعا آیا باز امکان داره خدا برای امتحان مثلا فلان شخص رو برای ازدواجش مقدر کرده باشه؟

آیا مقدرات با امتحانات الهی فرق می کنند؟


با سلام
امتحانات الهی در حیطه حکمت الهی انجام می گیرد و برای رشد افراد صورت می پذیرد.
مقدراتی که خدا برای انسان تقدیر می زند بر اساس علت و معلول در دنیا محقق می شود و آنچه که ما از روایات فهمیده ایم آن است که مقدرات الهی با دعا تغییر می کند همچنین مقدرات انسان با اعمال انسان نیز تغییر می کند مثلا در داستان حضرت عیسی که به حوایون خبر از مردن عروس را در فردا داد این مقدرات برای عروس(مردن) بر اثر صدقه رفع شد.
پس آنچه که مشخص است رفع قضا و بلا از فرد به واسطه دعا است حال می تواند خدا برای رشد فرد این مقدرات را برای او تثبیت کند.البته تعیین موارد و مصادیق آن در زندگی به هیچ عنوان مشخص نیست برای همین فرد باید با توکل به خدا و به کار بستن تمامی تمهیدات و مقدمات و تلاش در راه دستیابی به هدف (چه ازدواج چه کار های دیگر) کارش را انجام دهد و نتیجه را به خدا واگذار کند . آنگاه آنچه از سختی ها و ناملایمتی ها در طول مسیر بود را به قضای الهی نسبت داده و در راه آن صبر کند.

سوال:
در روایت اومده که یکی از مقدرات الهی که به هیچ وجه قابل تغییر نیست بحث ازدواجه.در واقع همون جوری که آدم پدر و مادر خودشو انتخاب نمی کنه همسر خودش رو هم انتخاب نمی کنه.پس بهتره اینو از ذهنتون ببرین بیرون که شما همدیگه رو انتخاب کردید!
جواب:
در مورد مقدرات انسان مخصوصا ازدواج آنچه که صحیح به نظر می رسد این است که افعال اختیاری انسان از مجرای اختیار و اراده او به انجام می رسد و خدا این گونه اراده کرده است که انسان با تلاش خود سرنوشت و آینده خویش را بسازد. "لیس للانسان الا ما سعی"(نجم39)
شیعه به عنوان پرچم دار نظریه والای امر بین الامرین در زیر لوای علمی و هدایتی ائمه اطهار (علهم السلام) موجب پویایی انسان مختار شده تا جایی که انسان آینده خود را مرهون تلاش های حال خویش می بیند و برای آن تلاش می کند.(مطهری، عدل الهی، ص۱۱.)
امور و مقدمات مادی و جسمانی فعل خود را انجام داده و برای اموری که در دسترس خود نیست از پای نمی نشیند و دست به دعا برمی دارد تا خدا امور معنوی این فعل را که در دسترس او نیست را نیز به نحو احسن مقدر کند.
امر ازدواج از مهمترین امور اختیاری انسان است که آینده او را می سازد نه تنها تاثیر مستقیم در دنیای او دارد بلکه آخرت او را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
این امر به این مهمی با یک انتخاب شروع می شود انتخابی که یک روز یا یک هفته طول می کشد ولی یک ابدیتی را می سازد یا می سوزد چه بسا افرادی که با یک انتخاب درست مسیر 50 - 60 ساله آینده خود را بیمه کرده و بر عکس با یک انتخاب نادرست با دست خود آتش به آینده خود می زند.(طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۱۵۱، پاورقی.)
امر ازدواج مانند بقیه امور اختیاری انسان دست انسان(البته بنحو امر بین الامرین) است و خود آینده خویش را رقم می زند.
موید این نظر روایاتی است که در آن سفارش به دقت در امر ازدواج کرده است(ميزان الحکمه، حيدث ۸۰۳۶.) و همچنین روایاتی که در آن اوصاف زنان و مردان خوب و بد را برای ازدواج مشخص می کند(كليني، فروع كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، تهران، انتشارات اسلاميه ۱۳۹۱ق، ج۵، ص۳۳۲.) و همچنین آیات (آل عمران ـ 38) و روایاتی که در آن دعاهای را تعلیم داده که برای ازدواج مورد خوبی را بیابد. و از این دست روایات که زیاد اند( تحفة الرضویة ص 155)
همه این ها نشان می دهد که امر ازدواج از امور اختیاری انسان است و با دقت در مورد یابی و یا اهمال در این امر سعادت و یا شقاوت خویش را رقم می زند.
اگر هم قایل شویم که ازدواج با شخص معینی برای انسان مقدر شده و قضا و قدر الهی است باید گفت که قضای الهی با دعا بر طرف شده " الدعا یرد القضا" حتی اگر برای انسان سرنوشتی تعیین شده باشد هم دعا آن را برطرف می کند:
عن زراره قال: قال لى ابوجعفر(ع) الا ادلك على شى لم یستثن فیه رسول الله(ص)؟ قلت بلى قال الدعا یرد القضاء و قد ابرم ابراما و ضم اصابعه (كافى, ج 2, ص 469)

یا به حسن اختیار انسان یا صدقه و یا امر حسنه دیگر رفع می شود. علی علیه السلام در سایه دیوار کجی نشسته بود، از آنجا حرکت کرد و در زیر سایه دیوار دیگری نشست. به آن حضرت گفته شد: "یا امیر المؤمنین! تفر من قضاء الله؟ " (از قضای الهی فرار می کنی؟) فرمود: "«افر من قضاء الله الی قدر الله» " (توحید صدوق «چاپ تهران»، ص 337) (از قضای الهی به قدر الهی پناه می برم)، یعنی از نوعی قضا و قدر به نوعی دیگر از قضا و قدر پناه می برم، یعنی اگر بنشینم و دیوار بر سرم خراب شود قضا و قدر الهی است، زیرا در جریان علل و اسباب اگر انسانی در زیر دیواری شکسته و مشرف به انهدام بنشیند آن دیوار بر سرش خراب می شود و صدمه می بیند، و این خود قضا و قدر الهی است، و اگر خود را به کناری بکشد از خطر او مصون می ماند، این نیز قضا و قدر الهی است.
آری این دید است که انسان را پویا کرده و به تلاش وامی دارد
اعتقاد به قضا و قدر الهی آنگاه جایگاه خویش را به درستی پیدا کرده که در کنارش تلاش انسان محدود نشده و موجب کسل و فشل او نشود.
البته این انسان در طول سالهای زندگی خود قبل از ازدواج شخصیت خود را آنگونه می سازد که یا به قول قرآن طیب است یا خبیث . و با این سازندگی که انسان در طول زمان اختیارا انجام می دهد از نظر روحی سزاوار افراد طیب یا خبیث می شود که با این هویتی که ساخته جز هم رنگ و همطراز خود را نمی یابد و نمی خواهد "کل یعمل علی شاکلته" (اسراء 84)
ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند
از همین روست که قرآن می فرماید:
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(نور26)

  • زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک آنها از آنچه در باره شان می گويند منزهند آمرزش و رزق نيکو برای آنهاست
موضوع قفل شده است