منظور آیه 106 سوره توبه چه کسانی است؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور آیه 106 سوره توبه چه کسانی است؟

وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ (106)
و عدّه‏اى ديگر [كارشان‏] موقوف به فرمان خداست: يا آنان را عذاب مى‏كند و يا توبه آنها را مى‏پذيرد، و خدا داناى سنجيده‏كار است.
در این آیه می فرماید عده ای از مشرکان کارشان با خداست. یا می بخشد یا نه . چرا کارشان با خداست، مگر پیامبر انجا نبود چرا در نپذیرفتن پیامبر آزاداند و کارشان را خداوند به خود واگذار کرده است؟ حکمت این کار چیست ؟

[=Century Gothic]با سلام

[=Century Gothic]كلمه (ارجاء) به معناى تاخير است ، و آيه شريفه عطف است بر آيه (و آخرون اعترفوا بذنوبهم ). و معناى تاخير انداختن ايشان به سوى امر خدا اين است كه وضع ايشان آنطور روشن نيست كه بتوان عذاب خدا را برايشان پيش بينى كرد، و يا مغفرت و آمرزش ‍ او را، پس امر ايشان محول به امر خداست ، تا او در باره ايشان چه بخواهد، هر چه او خواست همان خواهد شد.

اين آيه فى نفسه و با قطع نظر از روايات با وضع مستضعفين تطبيق مى كند، كه در حقيقت مانند برزخى هستند ميان نيكوكاران و بدكاران ، هر چند در روايات شان نزول آمده كه اين آيه در باره آن سه نفرى نازل شده كه از شركت در جهاد تخلف ورزيده ، بعد توبه كردند، و خداوند توبه شان را پذيرفت ؛ كه بزودى به آن روايات اشاره ميشود - ان شاء الله تعالى .

و به هر تقدير، آيه شريفه مال كار ايشان را مخفى داشته ، و آن را بر همان ابهام و نامعلوميش باقى گذارده ، حتى در دو اسم شريفى هم كه در آخر ذكر كرده يعنى اسم عليم و حكيم باز ابهام را رسانده ؛ زيرا اين دو اسم دلالت دارند بر اينكه خدا درباره آنان بر مقتضاى حكمت و علمش رفتار مى كند، بخلاف دو اسمى كه در ذيل آيه (و آخرون اعترفوا بذنوبهم ) آورده ؛ چون در آخر آن فرموده : (عسى الله ان يتوب عليهم و الله غفور رحيم .)

[=Century Gothic]رواياتى در ذيل آيه : (و آخرون اعترفوا بذنوبهم ...) و اينكه در مورد چه كسانىنازل شده است
[=Century Gothic] و در مجمع البيان در تفسير آيه شريفه [=Century Gothic]([=Century Gothic]و آخرون اعترفوا بذنوبهم ...[=Century Gothic])[=Century Gothic] دارد كه ابو حمزه ثمالى گفته است : به ما چنين رسيده كه اين اشخاصى كه به گناه خود اعتراف كردند سه نفر بودند:
يكى ابو لبابة بن عبد المنذر، ديگرى ثعلبة بن وديعه ، و سومى اوس بن حذام ،
كه در جنگ تبوك بعد از آنكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) حركت كرد اين سه نفر تخلف ورزيده و بعد از آنكه شنيدند آيهاى راجع به متخلفين نازل شده يقين كردند كه جهنمى شده اند، لاجرم خود را با طناب به ستونهاى مسجد بستند، و در همين حال بودند تا رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) مراجعت فرمود و از احوال آنها جويا شد،
خدمتش عرض شد: توبه كرده و قسم خورده اند كه تا رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بدست خود بازشان نكند باز و آزاد نگردند. حضرت هم فرمود: من نيز قسم مى خورم كه تا دستورى نرسد ايشان را باز نمى كنم .
و چون جمله
[=Century Gothic]([=Century Gothic]عسى الله ان يتوب عليهم [=Century Gothic] )[=Century Gothic] نازل گرديد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) برخاست و نزديك ايشان رفت و طنابشان را باز نموده آزادشان ساخت ، نامبردگان رفتند و اموال خود را برداشته نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) آوردند كه اين اموال را به كفاره اينكه از تو تخلف كرديم صدقه بده .
حضرت فرمود دستورى براى گرفتن اين اموال ندارم ؛ اين بود تا آيه خذ من اموالهم صدقة ...
[=Century Gothic])[=Century Gothic]، نازل شد، و حضرت قبول كرد.:Sham:
مؤ لف : در اين معنا روايات ديگرى هست كه الدر المنثور نقل كرده ، و در ميان آنها در اينكه اسامى اين چند نفر چه بوده اختلاف است ، و آيه صدقه را نازل در حق اموال همين سه نفر مى داند، و حال آنكه روايات بيشمارى كه در شان نزول آيه صدقه وارد شده با اين حرف مخالف است .

و در همان كتاب است كه از ابى جعفر باقر (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: اين آيه درباره ابى لبابه نازل شده ، و در اين روايت نفر دوم و سوم را اسم نبرده و سبب نزول آن را هم داستان آن واقعه اى دانسته كه ميان ابى لبابه و بنى قريظه رخ داده ، و به ايشان اشاره كرده بود كه اگر به حكم پيغمبر تن در دهيد او فرمان اعدام همه شما را ميدهد، (و وقتى فهميد خيانت كرده توبه كرد و اين آيه نازل شد).
[=Century Gothic]الميزان جلد ۹

موضوع قفل شده است