نکات کلیدی در تربیت فرزند از نظر اسلام

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نکات کلیدی در تربیت فرزند از نظر اسلام

خانواده نخستین کانون تربیت کودک و معمار اولیه شخصیت اوست؛ در همین کانون بزرگ تربیتی است که فرزندان از رفتارهای والدین خویش، الگوبرداری می کنند. مسئولیت والدین تنها تأمین غذا، مسکن، پوشاک و بهداشت فرزندان نیست، بلکه باید فرزند خویش را بر مبنای تعلیم و تربیت الهی نیز پرورش دهند و نظارت کاملی به این امر داشته باشند.

از آنجا که امامان معصوم علیهم السلام بهترین شیوه های تربیت فرزند را فراروی پیروان خود نهاده اند، زندگی پرافتخار آنان می تواند به عنوان موفق ترین الگوی تاریخ بشریت مطرح باشد.
* جایگاه فرزندان در قرآن کریم و روایات اسلامی
بدون تربیت، انسان به کنه و حقیقت چیزی پی نمی برد، آن را چنان که هست نمی شناسد و به ارزش و اهمیت آن آگاه نمی شود. یکی از اهداف ازدواج در دین اسلام، تولید نسل است که در آموزه های اسلامی فراوان سفارش شده، به گونه ای که پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمایند: «ازدواج کنید و بچه دار شوید تا امت من زیاد شود، تا من در قیامت به زیادی امتم مباهات کنم».
قرآن مجید نیز فرزندان را با واژگانی چون «ذریه»، «بنی»، «بنون»، «اولاد» و «اسباط» معرفی کرده و در بیان جایگاه آنها از تعبیرهایی چون «نورچشم»، «زینت بخش زندگی»، «فتنه و وسیله آزمایش بشر» و «بشارت» استفاده کرده است.
* تربیت فرزندان پیش از تولد
1. انتخاب همسر شایسته: وجود فرزند و اخلاق وی، وابسته و متأثر از وجود والدین و اخلاق آنهاست؛ زیرا از اختلاط نطفه مرد با تخمک زن، جنین در رحم مادر تشکیل می شود و به وسیله همین ترکیب عملی، همه ویژگی ها و اخلاق و روحیات والدین بر اثر ضوابط خاصی به فرزند منتقل می شود. بنابراین، انتخاب همسر شایسته از لحاظ جسمی، روحی و معنوی در تربیت فرزند مؤثر است. در سیره معصومین علیهم السلام برای انتخاب همسر ویژگی های فراوانی معرفی شده که برخی از آنها عبارتند از: شارب الخمر نباشد، دیندار و امانت دار باشد، فاسق نباشد، کودن و احمق نباشد و... .
2. آداب معاشرت در قرآن و روایات اسلامی: یکی از حقوق فرزندان بر والدین این است که زمان انعقاد نطفه فرزند، حالت های جسمی و روانی پدر و مادر در آن زمان، از نظر شرعی و علمی مطلوب باشد؛ زیرا همه این عوامل در سرنوشت فرزند و ویژگی های جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود. در سیره معصومین علیهم السلام سخنان فراوانی درباره چگونگی زناشویی، زمان و مکان، حالت و ارزش آن، ذکر و دعا هنگام آن و... آمده است که رعایت هر یک از آنها اثرگذار خواهد بود.
* تربیت فرزندان هنگام تولد
در سیره معصومان علیهم السلام آداب و سنت هایی یافت می شود که از آغاز تولد فرزند تا روز هفتم بدان عمل می کردند که عمل به این آداب، زمینه های مساعد تربیت را در فرزند به وجود می آورد. برخی از این آداب بدین شرح می باشد:
1. گفتن اذان و اقامه در گوش فرزند: نخستین کاری که اهل بیت علیهم السلام پس از تولد فرزند انجام می دادند، این بود که در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه می خواندند.
2. غسل نوزاد: در سیره معصومان علیهم السلام همواره بر رعایت نظافت و بهداشت تأکید شده است از این رو به مناسبت های مختلف، غسل های فراوانی را به صورت واجب و مستحب برای پیروان خویش تبیین کرده اند. به پدران و مادران توصیه می کند که به منظور ادای حق رعایت بهداشت که از حقوق فرزند است، برای تمیزی و پاکی فرزند پس از تولد، او را غسل دهند.
3. ختنه کردن پسران: یکی از آداب ارزشمند بهداشتی، سنت ختنه کردن است که انسان را از بیماری های گوناگون واگیردار حفظ می کند. ختنه کردن کودک از آداب و سنت هایی است که در سیره معصومان علیهم السلام در روز هفتم تولد کودک بدان توجه شده است.

4. سوراخ کردن گوش دختران: یکی از سنت های اسلامی و مورد سفارش پیامبر خدا(ص) و معصومان علیهم السلام سوراخ کردن گوش نوزاد دختر است؛ البته از نظر اسلامی، سوراخ کردن گوش نوزاد دختر و پسر فرقی ندارد ولی در زمان معاصر این عمل درباره پسران اجرا نمی شود.
5. برداشتن کام نوزاد: یکی دیگر از سنت های سفارش شده هنگام تولد فرزند که در سیره اهل بیت علیهم السلام مشاهده می شود، برداشتن کام نوزاد با خرما، آب فرات، تربت امام حسین علیه السلام و آب باران است.
6. تراشیدن موی سر: یکی دیگر از سنت های وارد شده هنگام تولد که والدین موظف به رعایت آن شده اند، تراشیدن موی سر نوزاد و به اندازۀ وزن آن، طلا و نقره به فقرا دادن است.
7. دادن عقیقه و ولیمه: از مهم ترین آداب و سنت هایی که در سیره معصومان علیهم السلام سفارش شده، این است که وقتی خداوند فرزندی به کسی عطا می کند، والدینش به شکرانه این نعمت الهی ولیمه دهند.
8. رنگ لباس نوزاد: یکی دیگر از سنت های پسندیده در سیره اهل بیت علیهم السلام، پوشاندن لباس شاد و روشن بر تن نوزاد است که آثار روحی و روانی و اجتماعی دارد.
9. انتخاب نام نیکو: نامی که برای فرزند انتخاب می شود، نقش مهمی در شخصیت او دارد؛ از این رو باید به گونه ای نامگذاری شود که در سنین بالاتر موجب تحقیر و تمسخر فرزند نباشد.
* تعلیم و تربیت در کودکی
مسئولیت والدین در برابر فرزندانشان، با تولد آنها به پایان نمی رسد، بلکه مسئولیت اصلی والدین پس از تولد فرزندشان و آغاز کودکی، چه بسا بیشتر و سخت تر شود. از دیدگاه اسلامی مراحل رشد انسان پس از تولد به سه دوره متوالی سیادت، اطاعت و وزارت تقسیم می شود. در این راستا رسول خدا می فرماید: «فرزند، هفت سال سرور، هفت سال عبد و هفت سال وزیر است».
از نظر اسلام مسئولیت پدر و مادر تنها اداره زندگی مادی و تأمین نیازهای جسمانی کودک نیست، بلکه پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی کودک و توجه به جنبه های تربیتی وی نیز بر عهده والدین است.
* تأمین نیازهای فرزند:
در اینجا به مراحل گوناگون و حساس دوران کوکی و تأمین نیازهای روحی و جسمی فرزند که تأثیر بسزایی در تعلیم و تربیت فرزندان دارد، می پردازیم.
1. نیازهای جسمی و بدنی:
تغذیه مادر: یکی از حقوق فرزندان بر والدین این است که نوع تغذیه و چگونگی آن در دوران بارداری مادر مناسب باشد. نوع غذاها اعم از غدهای حرام، کهنه و فاسد، مطبوع و مباح و همه حالت های روانی و اخلاقی مادر در وجود و روان کودک مؤثر خواهد بود.
1. شیردادن فرزند و آثار آن: شیر مادر مفیدترین و مناسب ترین تغذیه برای کودک پس از تولد است؛ چنانچه پیامبر اکرم(ص) نیز بدان سفارش می کند. زیرا در این دوران افزون بر اینکه ساختمان جسمی کودک محکم می شود، ساختار روحی او نیز تکوین می یابد. اسلام مدت کامل شیرخوارگی را دو سالِ تمام بیان می کند.
2. نیازهای روحی فرزندان: دوره کودکی از بدو تولد آغاز می شود و تا هفت سالگی ادامه می یابد. پس در این دوران کودک تکلیف و مسئولیت ندارد و اگر والدین از او درخواست کردندکه کاری را انجام دهد، نباید بازخواست شود. از جمله وظایف والدین در این برهه از زندگی فرزندشان توجه به بازی کودکان و شرایط مربوط به آن، محبت به فرزند و اظهار کردن آن، بوسیدن کودک، هدیه دادن، نوازش او، رعایت عدالت میان فرزندان و نیز وفای به عهد و پیمانی که به فرزند خود می دهند، است.
* آموزش علوم
حق آموزش فرزندان، شامل آموزش خواندن و نوشتن، آموزش نظامی، آداب غذا خوردن و آموزش علوم و معارف اسلامی است.
1. آموزش خواندن و نوشتن: یکی از حقوق فرزند به پدر، بهره مند شدن از نعمت خواندن و نوشتن است. برای ادای این حق یا خودِ پدر باید به این کار اقدام کند و یا هزینه ای صرف آموزش فرزندش نماید، تا جایی که امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی از پدران خواسته است که فرزندان خویش را به علم آموزی و دانش اندوزی وادار کنند.
2. آموزش نظامی: یکی از اهداف جامعه اسلامی، حفظ توان و استعداد رزمی و دفاعی در برابر دشمنان است؛ زیرا خطر تهاجم نظامی دشمن همیشه وجود دارد و به تعبیر قرآن کریم، آنها پیوسته با شما می جنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند. پیامبر(ص) می فرماید: حق فرزند بر پدر آن است که او را با کتاب خدا آشنا سازد و تیراندازی و شنا بیاموزد؛ امام علی علیه السلام نیز روایتی از نبی مکرم اسلام(ص) نقل می کند که شنا و تیراندازی را به فرزندان خود بیاموزید.
3. آموزش آداب غذا خوردن: از دیگر وظایف والدین، آموزش آداب غذا خوردن است که در آموزه های اسلامی به آنها اشاره شده است. مانند شستن دست ها پیش از نشستن بر سر سفره، چهار زانو نشستن، گفتن بسم الله الرحمن الرحیم پیش از آغاز به خوردن، کوچک برداشتن لقمه غذا و پرهیز از پرخوری.
4. آموزش علوم و معارف اسلامی: آگاهی های دینی درست و متناسب با نیازهای کودکان و نوجوانان، نقش مهمی در سرنوشت آنها دارد. از این رو والدین وظیفه دارند مسائل دینی و احکام مذهبی را در زمان مناسبِ آن به فرزندان خود بیاموزند. در آموزه های اسلامی مراحل آموزش مسائل دینی مرحله بندی شده و براساس آن والدین موظف اند پیش از آنکه فرزندشان به سن بلوغ برسد، با شیوه های مختلف تربیتی، او را با فریضه های دینی آشنا سازند.
* احترام و تکریم فرزندان
در سیره معصومین علیهم السلام تکریم و احترام کودکان به شیوه های مختلف صورت می گیرد؛ برای نمونه، قیام، به پیشواز فرزندان رفتن و خوشامدگویی به آنان هنگام ورودشان به مجالس، سلام کردن به کودکان، با احترام صدا زدن آنها و عیادت از کودکان مریض و عیب جویی نکردن از آنها در سیره اهل بیت علیهم السلام وجود دارد.
* انتخاب دوست و کنترل دوستان
انسان به حکم این که موجودی اجتماعی است، زندگی به صورت فردی به دور از دیگران برای او ناممکن می باشد. یکی از عوامل سازنده شخصیت انسان پس از اراده و خواست خود او، دوستان اوست؛ چرا که انسان به ویژه در سنین نوجوانی از رفتار، گفتار و الگوی اخلاقی دوستان خود الگوبرداری می کند. در این میان پدر و مادر باید به راه های مختلف فرزند خود را از آسیب ها و تهدیدهای همنشین بد و در مقابل از آثار مثبت رفاقت های خوب آگاه سازند. در آموزه های اسلامی و سیره معصومین علیهم السلام دوستی با انسان های جاهل و فاسق، سخن چین، خائن، ظالم، احمق، بخیل، قاطع رحم و دروغگو نکوهش شده است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ویژگی دوست خوب می فرماید: دوست واقعی کسی است که آنچه برای خود می خواهد، برای رفیق خود نیز بخواهد و آنچه را برای خود نمی خواهد برای او نیز نخواهد.
منبع: مجموعه مقالات ج 2 (کلیات و سبک زندگی فردی و عبادی)

نخست باید به دو نکته مهم و بنیادی در امر تربیت توجه شود :
نکته اول:
تربیت کودک فرایندی طولانی و به هم پیوسته دارد. امر تربیت و آغاز وظیفه مادری و پدری پیش از نزدیکی و انعقاد نطفه شروع می شود ، زیرا نوع غذاهایی که والدین می خورند ، هم در نطفه (منی و اسپر ماتوزئید مرد و اوول زن)تأثیردارد و هم در روح و روان آنان. در نتیجه روحیات والدین و ویژگی های نطفه شان از طریق ژن به فرزند منتقل می شود. چنان که حالات زن و شوهر هنگام نزدیکی از جهت اخلاقی ،روحی و روانی،شادی و غم،سلامت و بیماری ،اضطراب و آرامش روحی و مانند آن در سرنوشت فرزند آینده اش تأثیر دارد.
حتی رعایت یا عدم رعایت آداب نزدیکی کردن ،زمان ،مکان ،کیفیت انجام عمل نیز در سلامت جسم و روان فرزند مؤثر است. تربیت کودک پس از تولد شروع نمی شود، بلکه خیلی پیش تر از نزدیکی و بسته شدن نطفه آغاز می گردد.از این رو در روایات اسلامی آمده است هنگامی که قصد ازدواج دارید، ببینید با چه کسی و خانواده ای وصلت می کنید.محصول ترکیب نطفه مشترک شما چه می شود و صاحب چگونه فرزندی خواهید شد؟
نکته دوم:
انسان چون موجودی دو بعدی و شامل جسم و روح است .این دو تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. از این رو نگاه مربی و پدر ومادر باید به هر دو بعد معطوف شود .
کودکی از حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی خصوصاً در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود. علاقه‌ زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل رفتار پدر و مادر و اطرافیان ویژة مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است. به همین دلیل، همه معلومات، عادت ها و ویژگی های اخلاقی که در این دوره به دست می آید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی می ماند . بنای اصلی شخصیت و چارچوب وجودی او را تشکیل می دهد . بر همان اساس شخصیتش شکل می گیرد.
"بنابر تحقیقاتی که به وسیله دانشمندان رفتارشناس صورت گرفته ، بیش تر نابسامانی ها و بزهکاری های رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سال های زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین به سر می برد".(1)
امیرالمؤمنین(ع) به همین نکته تربیتی اشاره دارد که به امام حسن(ع) می فرماید: "دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم".(2)
از حکیمی پرسیدند: از چه زمانی تربیت را باید آغاز کرد؟ حکیم گفت: از بیست سال قبل از تولد. (3)
پس به نظر دقیق، تربیت کودک حتی سال ها قبل از تولد طفل آغاز می شود، یعنی والدین قبل از فرزند دار شدن، زمینة رشد و هدایت را در خود ایجاد کنند و برای پدر و مادر شدن خود را آماده نمایند.
کودک از رفتار و کردار پدر و مادر و بزرگ تر ها الگو بر می دارد. افرادی که درون منزل به امور تعبدی و دینی پای بندند، معمولاً دارای فرزندانی چنین خواهند شد. تربیت فرزند به تکرار نصایح و سماجت در موعظه نیست. هیچ چیز به اندازه عمل کارساز نیست. فرزند وقتی ببیند پدر یا مادرش در منزل بد زبانی می کند، دارای زبانی تند خواهد شد، پس باید علت بسیاری از ناهنجاری هایی را که در وجود فرزندان مان است، از رفتار و اعمال خود بدانیم. اگر پدر می خواهد فرزندش نماز اوّل وقت را غنیمت بشمرد، نیازی ندارد به این که او را با زور و تهدید وادار به این کار کند. اصلا در این مورد به حرف و موعظه نیازی نیست . بدون آن که چیزی بگوید، خود باید برخیزد .با اعتقاد بر این کار عبادت کند تا ثمره اش را در وجود فرزند ببیند.
با توجه به مطالب فوق ، بخشی از مهم ترین وظایف پدر و مادر نسبت به کودکان چنین است:
1ـ احترام به کودک:
یکی از وظایف مهم والدین، احترام به شخصیت کودک است. رسول اکرم(ص) می فرماید: "اکرموا اولادکم و أحسنوا آدابهم؛ به فرزندان تان احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آن ها معاشرت نمایید"(4)
کودکانی که در دوران قبل از دبستان از امنیت و محبت کافی برخوردار نمی شوند، آسیب هایی بر آن ها وارد می شود که به ندرت در دوره های بعد قابل جبران است.
2ـ توجه به استقلال طلبی کودکان:
بذر استقلال طلبی از سال های آغازین زندگی کودک شروع به رشد و جوانه زدن می کند . پدر و مادر زمینه را برای رشد متعادل این میل فراهم می آورند . آزادی های لازم را به او بدهند. البته آزادی باید محدود باشد.
روش های آزادمنشانه به کودکان و نوجوانان حق انتخاب و گزینش می دهد . زمینه را برای خلاقیت و شکوفایی استعدادهای نهفته آنان فراهم می سازد. کنترل و تذکر بیش از حدّ، تأثیر معکوس داشته و اعتماد به نفس کودک و نوجوان را از بین می برد.(5)
3ـ پرورش شخصیت کودکان:
والدین با روش های مختلف می توانند شخصیت کودکان خود را پرورش دهند که مهم ترین آن، سلام کردن و هم بازی شدن با آن ها است. رسول اکرم(ص) می فرماید: "من کان له ولدٌ صبا؛ هر که کودکی دارد، باید خود را تا سر حدّ کودکی تنزل دهد".
دو عامل دیگر تربیت فرزند (دوران مدرسه و اجتماع) چون عامل اوّل قرار دارند، هر چند از اهمیت لازم برخوردارند اما مواظبت اوّلیه، در هوشیاری فرزند تأثیر بسزایی دارد. نیز مواظبت در دوره مدرسه و انتخاب دوستان مناسب و افرادی که صلاحیت اخلاقی بالایی دارند، بر امنیت خاطر می افزاید تا وقتی وارد اجتماع شود، دغدغه خاطری پیش نیاید.
4 -اظهار محبّت :
اولین نیاز روانی کودک و نوجوان مهر و محبت و دوست داشتن آن ها است . هر کودک و نوجوانی برای داشتن احساس امنیت ، باید مورد محبت قرار گیرد. ابراز محبت ، موجب دلگرمی و علاقه مندی به شما و زندگی خواهد شد. احساس امنیت در نوجوان سبب می شود زمینه پیوند شما با او توسعه یابد . در این رابطه رفتار صحیح دینی را بیاموزد. رابطه مهرآمیز همراه با گذشت و مدارا، با همگان و به خصوص با کودکان و نوجوانان قوی ترین و پرجاذبه ترین و سازنده ترین رابطه ها است .(6)البته زیاده روی در محبت برای فرزند زیانبار است.
5-جهت دهی مثبت به احساسات :
کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از رفتارها و کارهای ارزشی و پسندیده آنان ، سبب می شود که آن ها به خود دلگرم شوند، احساس ارزشمندی نمایند. تقویت احساسات و ارزش های مثبت ، یکی از مؤثرترین عوامل برای جهت دهی به گرایش های دینی فرزندان محسوب می شود.
6- درونی کردن ارزش های دینی و اخلاقی :
آموزش مفاهیم دینی و یافتن بینش صحیح یک چیز است و پذیرش و عمل کردن به آن چیز دیگر است . باید سعی نمود نوجوان و جوان به صورت خودآگاه عامل به دستورات اخلاقی ودینی شود . دین باوری و عشق و علاقه به ارزش های دینی از درون او بجوشد ، در این صورت رفتارهای مذهبی و دینی ، ماندنی و پایدار خواهد شد.(7)
روش آشنا سازی با خدا ،نماز ،قرآن ومسایل مذهبی:
الف - روش آموزش مفهوم خدا به کودک:
در حدود سه- چهار سالگی بچه‌ها نام خداوند را یاد می‌گیرند . اگر رفتار افراد خانواده جنبه مذهبی داشته باشند ، کودک مذهب و رفتار مذهبی را می‌آموزد. کودک در ابتدا به دنبال قوی‌ترین فرد است . چون از نوزادی مادر نیازهایش را رفع نموده ،می‌پندارد مادر محکم ترین تکیه‌گاه است ؛ ولی به زودی می‌فهمد مادر از خیلی چیزها می‌ترسد . چون پدر از آن ها نمی‌ترسد ، پدر را تکیه‌گاه و قوی‌ترین آدم می‌یابد ،ولی پدر هم از بعضی چیزها می‌ترسد . در این زمان است که از ما می‌پرسد: کی قوی‌ترین است؟ به او می‌گوییم: «خدا» . این خدا کجاست؟ به او می‌گوییم :بزرگ تر که شدی، برایت می‌گویم چون کودک سه- چهار ساله در مرحله تفکر ابتدائی است .فقط آنچه را می‌بیند، قبول دارد، نمی‌توان به او گفت: خدا نادیدنی است و همه جا هست.
کودک 6 ساله : عاشق خدا
به تدریج که بزرگ تر شد ،خدا را به او چنان معرفی می‌کنیم که بچّه‌ها از او خوش شان آید. از لطف و کرم خدا، مهربانی و قدرت خدا و زیبا دوستی او می‌گوییم . درباره بهشتی که به نیکوکاران وعده داده ، سخن می‌گوییم . در این سال‌ها هرگز از قهرخدا و جهنم گناهکاران چیزی نگویید.
کودک 6 ساله به موضوعات مذهبی علاقمند می‌شود . عاشق دعا، نماز و نیایش می‌شود . دوست دارد برای او داستان‌هایی درباره خداوند بگوئید . دوست دارد درباره پیامبران و امامان حرف بزنید و از آن ها برای شان داستان‌هایی تعریف کنید.
کودک 7 ساله : اثبات وجود خدا
امّا بعد نوبت به کنجکاوی می‌رسد .هفت ساله‌ها از خداوند می‌پرسند . در مقایسه با شش ساله‌ها بیش تر خواهان اثبات وجود خدا می‌شوند . کودک هفت ساله بر خلاف یک سال قبل سوالاتی را در مورد دیدن خدا، شکل خدا و غیره می‌پرسد . سوالات آن ها نباید به حساب سرکشی یا تمایلات ضد مذهبی قلمداد شود ، بر عکس سوالات آن ها بیش تر نشانه علاقه آن ها به موضوع است.
به کودکان می‌گوییم همه موجودات در مورد خدا و خالق خویش فکر می‌کنند .هر موجودی تصور می‌کند خدا شکل اوست . ما هم که انسانیم ،فکر می‌کنیم شاید خدا مثل ما دو دست و پا و به صورت ما باشد، ولی نه تصور آن ها درست است و نه فکر ما . برای همین هیچ‌کس نمی‌داند خدا چه شکلی است . اگر خدا موجودی بود که شکلی داشت و می‌شد او را دید ، همه جا نبود . اگر پیش ما بود، دیگر پیش پدرت و یا بقیه‌ مردم که جاهای دور هستند، نبود و می‌دانیم که خدا همه جا هست. برای همین خدا دیده نمی‌شود.
در مورد مسائل مذهبی هرگز اعمال فشار نکنید . دیکتاتوری و زور پاسخ معکوس می‌دهد .بچه‌ها اگر نمازشان را می‌خوانند، آن ها را تشویق کنید . سعی کنید از دین و مسائل دینی جز خاطرات خوش در ذهن شان چیزی باقی نماند . زمانی که از کودکی به فرزندان خود درک درستی از خدا بیاموزیم ، در زندگی هرگز احساس تنهائی نمی‌کند، چون به یقین می‌دانند خدا حامی آن هاست و در سخت‌ترین لحظات با آن هاست.
بی‌اعتقادی به خدا احساس تنهائی به وجود می‌آورد که خود سرچشمه اختلالات روانپزشکی است.
برای کسب اطلاعات بیش تر به منابع زیر مراجعه کنید:
1ـ نقش علم در تربیت دینی، محمد داوودی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (قم)
2ـ تربیت اعتقادی، محمد داوودی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (قم)
3ـ درآمدی بر نظام تربیتی اسلام، محمدعلی حاجی ده‌آبادی، مرکز جهانی علوم اسلامی (قم)
4- کتاب " هنر در قلمرو مکتب"، جواد محدثی

ب- روش آشنایی و آموزش سایر مفاهیم دینی و مذهبی(نماز ،قرآن و......)

دانشمندان و پژوهشگران امر تربیت، بهترین و مؤثرترین راهکار وصول به هدف‏هاى مطلوب تربیتى، به خصوص در امر تربیت کودکان را پنج چیز مى‏دانند:
أ) استفاده از روش الگویى یا آموزش رفتارى به جاى گفتارى‏.
ب) تقویت روحیه برترگرایى یا کمال طلبى‏.
ج) تشویق و تمجید.
د) استفاده از مکان‏هاى مقدس و شعایر مذهبى‏.
ه') استفاده از طبیعت در بیدار سازى حس مذهبى‏.

ا) روش الگویى:
روش الگویى بهترین، مؤثرترین و طبیعى‏ترین وسیله براى انتقال ارزش‏هاى اخلاقى و فرهنگى در خانواده است. باید به جاى گفتار و پند و نصیحت، با رفتار و عمل خویش آموزش دهیم . جوّ خانه را چنان کنیم که زندگى در آن فضاى تربیتى به تربیت فرزندان کمک کند. چون فرزندان بسان درختانى هستند که در آب و خاک خانه رشد مى‏کنند .معمولاً متناسب با همان آب و خاک میوه مى‏دهند.
تقلید والدین به نماز اول وقت، انجام عبادت در مکان مشخص و ثابتى در منزل، استفاده از سجّاده، پوشیدن لباس نظیف و معطر، باعث قداست و معنویت بیش تر عبادت و جذب و گرایش فرزندان به این فریضه الهى مى‏گردد.
ب) معرفى الگوهاى برتر و تقویت روحیه برترگرایى:
یکى از ویژگى‏هاى فطرى و امیال درونى انسان «روحیه برترگرایى» و یا «کمال‏طلبى و جمال گرایى» است. انسان به هر کارى، شغلى، علمى و مقصدى و حتى بازى علاقه داشته باشد ،به «برترین‏ها و قرمانان» آن گرایش و علاقه دارد. با استفاده از ادبایت کودکانه انسان هایى را که «عبادت» و علاقه به نماز و فرهنگ آن، باعث جاودانگى نان درتاریخ بشر و محبوبیت آن ها نزد خدا و انسان‏هاى شریف شده است. معرفى کنید.
ج) تشویق:
جهت خوشایندسازى دین و مفاهیم و رفتارهاى دینى باید از ابزارهاى مختلف تشویق کلامى و غیر کلامى به خصوص در نظار دیگران بهره جست.
د) استفاده از مکان‏هاى مقدس:
بردن کودک به مساجد و مجالس جشن مذهبى و عزادارى و شنیدن صداى قرآن با صوت دلنشین، و دیدن اقامه نماز بزرگ ترها و مشاهده زمزمه‏هاى عاشقانه انسان‏ها در تلطیف روح کودکان مؤثر است.
ه') استفاده از طبیعت در بیدارى حس مذهبى کودک:
طبیعت سرشار از زیبایى‏ها و پاکى‏ها است. هر قدر افراد، از جامعه آلوده فاصله بگیرند و به همان نسبت به مشاهده داشت و بیابان و دامن طبیعت نزدیک شوند، به صفا و پاکى فطرت نزدیک مى‏شوند. آنان با نگاه کردن به ستارگان و ماه و مهتاب و کوه‏ها و صخره‏ها و آبشارها و جویبارها و حیوانات زیبا همانند پرندگان و ماهیان دریا، ضمن دیدن و آشنا شدن با نشانه‏ها و نعمت‏هاى الهى، و پیدا کردن نشاط و سرور روحى و دست یافتن به لذت‏هاى طبیعى، از غفلت‏ها و آلودگى هایى که جامعه امروزى براى کودکان و نوجوانان و جوانان فراهم کرده است، دور مى‏مانند، در نتیجه فطرت خدا جویى آنان در مسیر طبیعى رشد پیدا مى‏کند . با یک تلنگر و اشاره مى‏توان آنان را به نماز و عبادت و تسبیح موجودات جهان بر اساس «یسبح للّه ما فى السموات و الارض» آشنا و مأنوس کرد.
بازنگرى در برخى مؤلفه‏هاى ذکر شده‏
والدین به خصوص مادران زیادى گله‏هاى خود را از فرزندان‏شان این گونه بیان مى‏کنند: کودکان ما قبل از این که به سن بلوغ برسند، در انجام فرائض دینى از ما پیشى مى‏گیرند، ولى وقتى به سن تکلیف مى‏رسند، در انجام فرائض دینى دچار سستى شده و در مواردى از انجام آن خوددارى مى‏کنند. وقتى بزرگ ترها از آنان مى‏پرسند که آیا نماز خود را خوانده‏اید، متوسل به دروغ شده، مى‏گویند خوانده‏ایم.
برخى به این عقیده‏اند که اگر کودکان، پدران و مادران خود را الگو قرار بدهند و بزرگ‏ترها همه در انجام وظایف دینى اهتمام و مراقبت کافى داشته باشند، خود به خود کودکان از آنان تبعیت خواهند کرد.
اما باید اعتراف کرد در خانواده‏هایى که پدران و مادران با اهتمام و دقت، در اول وقت به نماز مى‏پردازند، نیز این مشکل وجود دارد.
بررسى‏ها نشان مى‏دهد که در چنین مواردى مقصر اصلى والدین و خانواده‏اند، زیرا آن چه را به فرزندان خویش آموخته‏اند، شکل ظاهرى نماز خواندن بوده است.
بدیهى است در دوره کودکى، اساس یادگیرى کودکان بر پایه تقلید است.
کودکان در دوران کودکى، حرکات پدران و مادران خود را تقلید مى‏کنند و انجام مى‏دهند . والدین گمان مى‏کنند آن‏ها با علاقه و عشق به خواندن نماز مى‏پردازند. البته ممکن است با عشق و علاقه عبادت کنند اما عشقى احساسى، عاطفى و بر پایه تقلید، نه مبتنى بر معرفت و آگاهى. طبیعى است وقتى کودک دوره تقلید را پشت سر مى‏گذارد و در سنین بلوغ به تفکر و اندیشه مى‏پردازد، همه امورى را که قبلاً بر اساس تقلید انجام داده، یکى پس از دیگرى رها مى‏سازد. پدر و مادر ناگهان احساس مى‏کنند که کودک نماز خواندن دیروز، امروز از نماز خواندن خوددارى مى‏کند. علت آن است که پدران و مادران به جاى بیدار ساختن حس دینى و مذهبى در کودکان، به عقل تقلیدى فرزندان خود دلشاد گشته و باور کرده بودند وظیفه خود را انجام داده‏اند.
بنابراین اگر چه روش‏هاى الگویى و تقلیدى و تشویقى در بُرهه‏اى از زمان مفید و مؤثر است، اما همیشه کارساز نیست، بلکه باید در عرض یا طول آن‏ها (به تناسب استعدادهاى متفاوت بچه‏ها) و از راه بیان حکمت‏ها و هدف‏هاى آفرینش و عبادت‏ها با رعایت ادبیات کودکانه، حس دینى و مذهبى آنان را بیدار و آگاه ساخت.

بخش سوم :راه های تقویت اعتماد به نفس کودکان
الف ـ‌همواره سعی نمایید که در برخورد با کودکان و نوجوانان توانمندی های آن ها را مدنظر قرار دهید، نه ضعف ها و ناتوانایی‌آن ها را.پس باید با این نگاه برای شکوفایی استعدادهای بالقوه‌ شان تلاش کرد. از جمله این که محیط خانه، مدرسه و محله کودک را به صورت صحنه‌هایی از نمایش به فعلیت رسیدن مهارت ها و استعدادهای بالقوه او درآورد.

ب ـ برای نوجوانان و جوانان تجارب خوشایندی از فعالیت‌های مستقل و آزاد فراهم نمایید:
به آن ها فرصت دهید تا با فعالیت‌های مستقل، احساس مسؤولیت و مراقبت از خویشتن را بیابند. برای این کار ایجاد انگیزه‌های لازم برای تحرک و فعالیت‌های داوطلبانه بسیار با اهمیت است. آنچه مهم است، این که نظارت بزرگسالان به معنای دخالت مدام ایشان در فعالیت‌ها و امور نوجوانان نباشد.
ج ـ تجارب موفقت‌آمیز کودکان و نوجوانان را افزایش دهید:
یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، به ویژه نوجوانان کمرو و یا ناموفق، فراوانی موفقیت‌های آن ها در انجام فعالیت‌‌های مختلف می‌باشد. پس لازم است برنامه‌های آموزشی و فعالیت‌هایی که برای آن ها پیش ‌بینی می‌شود به گونه‌ای تهیه و تنظیم گردد که با سعی و تلاشی که از خود نشان می‌دهند، موفق به انجام آن ها بشوند.
د ـ قدرت تحمل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامی‌های احتمالی افزایش دهید:
بدون تردید، علی رغم همه تمهیدات و برنامه‌ریزی‌های مناسب، فردی که دارای اعتماد به نفس ضعیف است و یا از توان ذهنی مطلوب و مهارت‌های لازم اجتماعی برخوردار نیست، در زندگی خانوادگی، آموزشگاهی، و اجتماعی به دلایل گوناگون در انجام فعالیت‌های متنوع بعضاً با تجارب ناخوشایندی از ناکامی‌ها و شکست‌ها مواجه خواهد شد. والدین و مربیان می‌بایست از این قبیل تجارب نهایت استفاده را بنمایند . با تشویق و ترغیب نوجوان به سعی و تلاش دوباره، مسئله ناکامی او را به سکوی پرش و جهشی تازه تبدیل کنند.
هـ ـ رفتار مصمم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت نمایید:
ترغیب و تقویت رفتار کلامی و غیر کلامی مطمئن کودک یا نوجوانی که دچار کمرویی و یا ضعف شخصیت است، اعتماد به نفس او را بیش تر خواهد کرد. نظریات محکم و قاطع او را درباره مسائل مختلف باید محترم شمرد (البته به نحوی که موجب رنجش و آزردگی خاطر دیگران نشود) . نیز جرأت او را در بیان صریح افکار و آرای خود در شرایط و موقعیت‌های مختلف تقویت کرد.
و ـ کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود یاری کنید:
کودکان و نوجوانان کمرو و گاه با شرایط و فعالیت‌هایی مواجه می‌گردند که به شدت آن ها را متأثر می‌سازد. در چنین مواقعی کنترل عواطف و خویشتن‌داری برای مقابله با مسئله‌ای که با آن روبرو هستند، بسیار مهم است. بدیهی است در این شرایط نظارت و راهنمایی بزرگسالان کاملاً ضروری خواهد بود.
ز ـ کودکان و نوجوانان کمرو و فاقد اعتماد به نفس، به تقویت مهارت‌های اجتماعی خود فوق‌العاده نیاز دارند.
توان برقراری و حفظ ارتباط مثبت با دیگران موجب افزایش احساس ارزشمندی اجتماعی و بالطبع اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان می‌شود.
والدین و به خصوص مربیان مدارس باید کوشش کنند که کودکان و نوجوانان کمرو و ضعیف با تعداد قابل توجهی از همسالان و همکلاسی‌های خود مأنوس شده،‌رابطه دوستانه و متقابل برقرار نمایند. برقراری و حفظ چنین ارتباط دوستانه‌ای، برای رشد و شکوفایی شخصیت و نشاط و سرزندگی این نوجوانان امری کاملاً ضروری است.
ح ـ کودکان و نوجوانان نیاز دارند که با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا شوند:
همه ما به الگوهای رفتاری نیاز داریم. از نظر تعلیم و تربیت، مدل‌ها و الگوهای رفتاری از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار هستند. وجود الگوهای رفتاری در انسان، انگیزه رشد، حرکت و تعالی وجود ایجاد کرده، موجب شکوفا شدن ابعاد مختلف شخصیت می‌شود. به طور کلی انسان در هر موقعیت و درجه‌‌ای از رشد که باشد باز هم نیازمند به الگوها و اسوه‌های رفتاری است. علاوه بر معصومین(ع)، که کامل‌ترین اسوه‌ها و الگوهای رفتاری برای همه انسان ها، در همه عصرها و نسل‌ها می‌باشند، تمامی انسان‌های رشد یافته پیرو آنان نیز در زندگی و رشد و تعالی شخصیت انسان به ویژه کودکان بسیار مهم است.
پی‌نوشت‌ها:
1. رضا فرهادیان، والدین و مربیان مسئول، ناشر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی - قم ، ص 39.
2.نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ، نامة 31.
3. دکتر افروز - روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان ، ناشر ، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ، چاپ نهم ، ص 9.
4.نهج الفصاحه ، کلمهء 451.
5.عبدالعظیم کریمی ( و رضا فرهادیان ، دکتر غلامعلی حدادعادل ، دکتر فرخنده مفیدی )، آنچه درباره کودک و نوجوان باید بدانیم ، ناشر، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی - قم ، ج7 ، ص 77.
6. همان، ص 76.
7. همان ، ص 87.


کودکان همواره در میانه بازی و شادمانه های خویش است که جهان را می شناسند اگر بخواهیم به آنها روش های زندگی بیاموزیم و رفتارهای صحیح را در وجود ایشان نهادینه سازیم لازم است از همین روش بهره ببریم و با زبان و قالب ایشان ارتباط برقرار کنیم. مقاله زیر توضیح بیشتر این معناست: ۱.کار عبادی را با تشویق و تحسین همراه کنیم بهتر است برای جذب کردن هرچه بیشتر کودک و نوجوان به نماز، این کار عبادی را با تشویق و تحسین همراه کنیم. کودکان برای مشتاق شدن به کاری بیش از هر چیز به تشویق و تأیید نیاز دارند. زمانی که کودکی روی زمین دراز می کشد و صورتش را به مهر می چسباند، به جای آن که بکوشیم حالتش را به صورت سجده بزرگسالان درآوریم، باید همان رفتار کودکانه اش را تشویق کنیم. ۲.ایجاد فضایی مشحون از ذکر خدا فرزندی که در خانواده ای لبریز از ذکر و محبت خدا به دنیا می آید هیچ گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند و او را به صلوه و فلاح و خیرالعمل دعوت می کنند. در خانه ای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش می یابد. ۳.بیان خاطرات و تجربیات لذت بخش و خوشایند از اعمال عبادی بهترا ست مادران، پدران و مربیان در ارتباط با نماز، احساس خوشایند خود را با گفتن خاطرات و تجربیات جذاب و لذت بخش با بچه ها در میان بگذارند. بدین منظور حتی بیان خاطره هایی درباره نماز اهل بیت(ع) عالمان دینی و بزرگان مذهبی، در جذب کودک و نوجوانان به نماز بسیار تأثیرگذار است. ۴.ایجاد رفتار ثابت عبادی با انجام مداومت و تکرار در عمل برای تقویت و ایجاد رفتاری ثابت و عادتی استوار در کودک و نوجوان، باید از مجرای تکرار وارد شد. بسیاری از افکار و اعمال در سایه تمرین و عمل مکرر در انسان تثبیت می شوند. حتی ایمان آدمی هم، نوعی تثبیت در سایه عمل است. ۵.عادت به اعمال عبادی باید بر اصل تدریج استوار باشد والدین و بزرگسالان نباید توقع داشته باشند که کودکشان خیلی سریع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن او به نماز و آموزش او، باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف بار دینی را بر دوش خود احساس کند و خود را به انجام دادن آن موظف بداند. ۶.آسان گیری در آموزش نماز در سال های نخست زندگی، به ویژه دوران خردسالی، باید با کودک به گونه ای برخورد شود که احساس جبر و خستگی نکند و نباید نماز را برای او امری کسل کننده و رنج آور تبدیل کنیم. اگر در میان نماز در پی چیزی دوید، او را سرزنش نکنیم، بلکه پس از نماز با خنده و شادی به او بیاموزیم که این کار، نماز را باطل می کند. ۷.حضور والدین و مربی در نماز جماعت برای کودکان الگوست شایستگی علمی و اخلاقی پیش نماز، آموزنده بودن محیط مساجد و برخورد شایسته و احترام آمیز با شرکت کنندگان در نماز، به ویژه کودکان و نوجوانان، در جذب آنان به این کانون یگانگی و معنوی سهم زیادی خواهد داشت.ضمنا اگر مربیان، آموزگاران، پدران و مادران، در این جماعت ها شرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز ایستند، الهام بخش خواهد بود. ۸.ترتیب دادن وسایل نماز زیبا در علاقمندی کودک به نماز موثر است انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیباییها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد.با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباسی زیبا برای پسران می تواند رغبت آنها را به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشید. ۹.پرهیز از اعمال اجبار و فشار در آموزش اعمال مذهبی والدین برای واداشتن فرزندان به نماز، اجازه هرگونه رفتار ناخوشایند(اعم از اعمال قدرت و مجبور کردن کودک و نوجوان به نماز، گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان، مقایسه فرزندان خود با کودکان نمازخوان دیگران و…) را ندارند، تاسبب رنجش خاطر فرزندان شوند یا در ذهن آنها خاطره تلخی از آموزه های دین همچون نماز پدید آورند. ۱۰.ایجاد الگوی مناسب برای کودکان در اعمال عبادی نقش الگوهای رفتاری بسیار مهم است. کودکان و نوجوانان هنگامی که می بینند الگوهای شان نسبت به برخی موضوع ها، توجه بیشتری دارند، آنان به آن موارد واکنش مثبت نشان می دهند. بنابراین بهترین الگو در درجه اول رفتار و منش پدر و مادر است. همان زمانی که پدر و مادر فکر می کنند فرزندانشان پیزی را نمی فهمند، آنها در حال الگوبرداری هستند.در درجه دوم پدر و مادر باید در پی پیدا کردن دوستان و همبازی های خوبی برای فرزندان خود باشند؛ زیرا نقش دوست و همسال در پرورش کودک و نوجوان از اهمیت شایان برخوردار است.

با سلام

فرزندان امانت الهی و نعمت و نشانه­های خدا هستند و والدین درباره سلامت، رشد، تعلیم و تربیت آنان مسئولند و در برابر تربیت خوب، پاداش و در برابر تربیت بد آنان کیفر خواهند دید.
روایات اهل بیت(سلام ا... علیهم) برای فرزند، حقوقی را بر عهده والدین دانسته که عبارتند از:
1-انتخاب نام نیکو برای او
2- سرزنده و گرامی داشتن مادر او
3-توجه به انتسابش به والدین
4- بهداشت( نظافت و ختنه) او
5-تغذیه مناسب او
6- تعلیم و تربیت او
7- مهرورزی به او
8- اکرام او
9- یاری کردنش بر کار نیک
رسول گرامی(ص) فرمودند: «حق فرزند بر پدر این است که مادرش را سرزنده و گرامی بدارد و نام نیکو بر او نهد و اگر پسر باشد قرآن به او بیاموزد و او را پاک(ختنه) کند و شنا کرن به او آموزد و اگر دختر باشد سوره نور را به او آموزش دهد و در ازدواج او شتاب کند.»
امام سجاد سلام ا... علیه میفرماید: «حق فرزندت این است که بدانی از توست و در این دنیا خوب و بدش به تو وابسته است.»
رسول اکرم(ص) فرمود: «کودکانتان را از آلودگی بشویید زیرا شیطان آلودگی را می­پوید و موجب ترس کودک در خواب و نیز آزار فرشتگان همراه کودک می­شود.»
از موارد بهداشتی کودک سنت ختنه است. از معصومان(س) روایت شده است: «نوزادان(پسر) خود را در روز هفتم( تولدشان) ختنه کنید تا پاک باشند.»
از عوامل پیشگیری معنوی برای فرزندان، اذان گفتن در گوش راست کودک و اقامه در گوش چپ او است. رسول خدا(ص) فرمود: «ای علی! هرگاه صاحب پسر یا دختر شدی در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه بگو که شیطان(با این کار) به او زیانی نمی­رساند» و نيز فرمود: «ای علی! هرگاه با همسرت آمیزش می­کنی بگو:« بـسم الله اللهم جنبنا الشیطان و جنب الشیطان ما رزقتنی»، پس اگر فرزندی روزی شما باشد شیطان به او زیانی نرساند.»

لزوم تربيت فرزند از سنين كودكي
با اينكه در اسلام سفارش فراواني مبني به اظهار علاقه نسبت به كودكان شده است، اما اين مهرورزي و علاقه نبايد مصالح واقعي را تحت الشّعاع قرار بدهد، بلكه بايد با اظهار محبتِ مهار شده، با كودكان رفتار كرد.

همان گونه كه كارشناسان تربيت كودك بدان اذعان دارند، بهترين دوره براي تربيت، دوران كودكي است؛ زيرا در اين سنين، حسّ تقليد و نيز حسّ پذيرش آموزه‌هاي تربيتي، در سطح بالايي از توانمندي قرار دارد و كودك به خوبي آنچه را كه به او آموخته شود، فرا مي‌گيرد. امير المؤمنين عليه السلام در اين باره به فرزند خود امام مجتبي عليه السلام مي‌فرمايد:
«اِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْاَرْضِ الْخَالِيةِ مَا اُلْقِي فِيهَا مِنْ شَي ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْاَدَبِ قَبْلَ اَنْ يقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يشْتَغِلَ لُبُّكَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيكَ مِنَ الْاَمْرِ مَا قَدْ كَفَاكَ اَهْلُ التِّجَارِبِ بُغْيتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ؛
1لب كودك همانند زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است كه در آن پاشيده شود. از اين رو، در تربيت تو شتاب كردم پيش از آنكه دل تو سخت شود و انديشه ات [به چيز ديگري] مشغول گردد تا به استقبال كارهايي بشتابي كه صاحبان تجربه، زحمت آزمودن آن را كشيده اند و تو را از تلاش و يافتن بي نياز ساخته اند.»
و رسول خداصلي الله عليه وآله نيز در اين خصوص مي‌فرمايند: «مَنْ رَبّي صَغِيراً حَتَّي يقُولَ لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ لَمْ يحَاسِبْهُ اللَّهُ؛ 2
كسی كودكي را تربيت كند تا بگويد: لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد كشيد.»

ضرورت مهرورزي و توجه به عواطف كودكانه
رشد معنوي و تربيت اخلاقي، مستلزم پرورش سالم عواطف كودك است و بخش مهمي از وظيفه و مسئوليت سنگين تربيت فرزند را بر دوش پدر و مادر مي‌گذارد. در اين زمينه نيز روايات بسياري وارد شده است؛ چنان كه امام صادق عليه السلام فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ لَيرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ؛
3همانا پروردگار، بنده را به دليل زيادي مهرورزي نسبت به كودك خود مي‌بخشايد.‌» همچنين از رسول خداصلي الله عليه وآله روايت شده است:
«مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ يوْمَ الْقِيامَةِ؛ 4هر كس فرزند خود را ببوسد، خدا بر او پاداشي مي‌نويسد و هر كس فرزندش را خوشحال كند، خدا او را در روز رستاخيز شاد مي‌گرداند.‌»
و در جاي ديگري فرمودند:
«أَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ؛ کودكان را دوست بداريد و به آنان مهرورزي كنيد!‌»
نوشته اند كه روزي مردي خدمت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله رسيد و عرض كرد:‌اي رسول خدا! من ده فرزند دارم، ولي هرگز كودكم را نبوسيده‌ام. حضرت فرمود: كسي كه رحم نكند، [مورد] رحم [واقع] نمي‌شود. 6
همچنين داستانهاي زيادي از محبت ايشان به كودكان وارد شده است؛ چنان كه نوشته اند: روزي پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مشغول خواندن نماز ظهر [به جماعت] بودند؛ ولي مردم ديدند كه پيامبرصلي الله عليه وآله دو ركعت پاياني نماز را سريع‌تر به جاي آوردند (و مستحبات را كنار گذاشتند) . وقتي كه نماز تمام شد، مردم با خود گفتند: آيا در اثناء نماز اتفاقي افتاد [كه پيامبرصلي الله عليه وآله نماز را سريع‌تر خواندند] ؟ پيامبرصلي الله عليه وآله پاسخ داد: مگر شما صداي گريه و فرياد كودك را نشنيديد! من نماز را تندتر خواندم تا زودتر آن كودك را آرام سازند.» 7 پيامبرصلي الله عليه وآله حتي گاهي با كودكان بازي مي‌كردند و مي‌فرمودند:
«مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِي فَلْيتَصَابَ لَهُ؛ 8هر كس در نزد او كودكي باشد، بايد خود را براي او به كودكي بزند (با او بازي كند) .‌»

رعايت حدود محبت و اظهار علاقه
با اينكه در اسلام سفارش فراواني مبني به اظهار علاقه نسبت به كودكان شده است، اما اين مهرورزي و علاقه نبايد مصالح واقعي را تحت الشّعاع قرار بدهد، بلكه بايد با اظهار محبتِ مهار شده، با كودكان رفتار كرد؛ چرا كه در برخي از موارد، باعث فدا شدن مصالح بزرگ تري مي‌شود و يا موجب سوء استفاده كودك و در اصطلاح عاميانه «لوس شدن‌» او مي‌گردد. بايد توجه داشت نوازشهاي بدون حدّ و حصر و خارج از حد اعتدال، پيامدهاي سوئي را در روان كودك بر جاي مي‌گذارد كه پر توقّعي، زود رنجي، ضعف در برابر مشكلات، نااميدي، عقده حقارت، سرخوردگي از اجتماع و بسياري فشارهاي رواني ديگر، زاييده ارتباطات مهرآميز افراطي با كودك است. امام باقرعليه السلام در اين راستا مي‌فرمايد:
«شَرُّ الْآبَاءِ مَنْ دَعَاهُ الْبِرُّ اِلَي الْاِفْرَاطِ وَ شَرُّ الْاَبْنَاءِ مَنْ دَعَاهُ التَّقْصِيرُ اِلَي الْعُقُوقِ؛ بدترين پدران، كسي است كه در نيكي كردن [از حدّ اعتدال خارج شود و] به زياده روي بگرايد و بدترين فرزندان، فرزندي است كه در اثر كوتاهي پدر و مادر [در انجام وظيفه، كاري كند كه] به عاق والدين دچار شود.»


[/HR] پی نوشت:
1) نهج البلاغة (دشتي) ، نامه 31، ص 522.
2) ارشاد القلوب الي الصواب، ابو محمد حسن الديلمي، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1372 ش، ص 225.
3) وسائل الشيعة، ج 21، ص 483.
4) همان، ص 475.
5) همان، ص 483.
6) همان، ج 15، ص 203.
7) همان، ص 198؛ الفروغ من الكافي، ج 2، ص 94.
8) وسائل الشيعة، ج 15، ص 213.
9) تاريخ يعقوبي، ابن ابي يعقوب، برگردان: محمد ابراهيم آيتي، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ ششم، 1371 ش، ج 2، ص 486.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره79.

نکته ی ظریف و مهمی درباره تربیت فرزند

بسمه تعالی
خدا رحمت کند مادرم را.
یکی از راه‎های تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی می‎دید، دیگر کار به ما نمی‎داد و نمی‎گذاشت در خانه کار کنیم؛ یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب می‎کرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند می‎ساخت.
امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل می‎کنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وا می‎داریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر می‎کنیم.
در نتیجه، چنین بچه‎ای کار را تنبیه تلقی می‎کند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی می‎کردیم!

آیت الله حائری شیرازی حفظه الله

نکته کلیدی برای پرورش فرزند ولایت مدار

وقتی پدر و مادر احترام هم را جلوی بچه رعایت کنند بچه ولایت مدار می شود.

یعنی زن ابهت و اقتدار و غرورو فرماندهی همسرش را حفظ کند . مرد هم نسبت به همسرش مهربانی و دلسوزی داشته باشد .
مادر باید بحث ولایت مداری را نسبت به پدر برای بچه ها جا بیندازد اگر اقتدار مرد شکسته شود دخترها در حجاب مشکل پیدا می کنند و دست به تبرج می زنند.


برگرفته شده از hamnafasetalabe.blog.ir