جنگ نرم شناسی " مباحث گوناگون در باب جنگ نرم"

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جنگ نرم شناسی " مباحث گوناگون در باب جنگ نرم"

[h=1][/h][h=4]جنگ نرم
[/h]جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح استفاده می‌شود.
گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.
در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم
جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.
فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.
در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.
براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین
در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.
انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.
به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:
- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی
- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن
- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا
- ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی
- همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا
- فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا
- مهار بیداری اسلامی
جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.
شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم
همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود
با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:
- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.
- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.
- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.
- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).
- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.
- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...
- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.
- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.
با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.


شیوه های جنگ نرم برای تسلط بر اراده ملت هابخش سیاسی_بهترین راه برای تاثیر گذاری در جنگ نرم ، استفاده از اوقات فراغت مردم کشورهای هدف و ایجاد رسانه های تفریحی علیه این کشورهاست. به همین دلیل کارشناسان امر معتقدند، بهترین حوزه فعالیت جنگ نرم حوزه های اجتماعی است.
استفاده از رسانه های تفریحی بهترین روش تاثیر گذاری در جنگ نرم
کارشناسان علوم سیاسی بر این باورند، یکی از روش های موثر برای آموزش و تاثیر گذاری روش کنش محوری است كه در فضای اوقات فراغت این کار به بهترین شکلی انجام می شود.
در چنین فضایی می توان بهترین تاثیررا بر مردم یک جامعه گذاشت و این موضوعی است که متولیان جنگ نرم نیز آن را دریافته اند و در حال اجرای این متد در کشورهای هدف از جمله ایران هستند.
نئولیبرال ها پایه گذاران اصلی جنگ نرم در جهان امروز
در حال حاضر کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا تاکتیک‌ های جنگی خود را تغییر داده و از روش جنگ سخت به جنگ نرم روی آورده اند. نئولیبرال ها معتقدند، جدال مستقیم نظامی باعث هزینه های بسیار اقتصادی و استراتژیک برای کشور مهاجم می شود و این در مقابل اندیشه رئالیست ها مطرح شد که معتقدند، هر هزینه ای را برای رسیدن به هدف باید پرداخت کرد.

چرا دیگر جنگ سخت گزینه اصلی غرب نیست ؟

اصولا اندیشه نئولیبرال ها بر پایه اقتصاد شکل می گیرد و به همین جهت قدرت نرم برای نخستین بار توسط نئولیبرال ها مطرح شد که طبق آن قابلیت های کشور مهاجم را برای کنش در صحنه بین المللی منعکس می كند، برای مثال جنگ امریکا علیه عراق ظاهرا یک ماهه به سود امریکا به پایان رسید ، اما باید توجه داشت که از مارس 2003 تا هم اکنون ، آنها هفت سال مستمر هزینه های مختلفی را - چه هزینه های سیاسی و چه هزینه های استراتژیک و بین المللی - به خاطر ماندن در عراق پرداخت کردند.
در جنگ نرم برعکس جنگ سخت ، افکار ، اراده ، همبستگی و انسجام یک ملت مورد هدف قرار می گیرد. واکنش به جنگ های سختی که قدرت های استکباری راه انداختند، باعث شد آنها برای دستیابی به منافع یک کشور از طریق جنگ نرم وارد عمل شوند.

آمریکایی‌ ها در افغانستان نیز 9 سال است که درگیر هزینه های مختلف ماندن در این کشور هستند و انتقاد نئولیبرال ها به همین موضوع است و آنها این سوال را مطرح می کنند که چرا امریکا طی سال های گذشته با رکود اقتصادی مواجه شد ؟ نئولیبرال ها معتقدند جنگ نرم به همین دلیل اهمیت پیدا می کند.
کشورهای قدرتمند بر پایه جنگ نرم با ورود به حوزه های مختلفی مانند علم ، موسیقی ، فیلم ، کتاب و حتی غذا ، با ایجاد جذابیت ، رفتار و سبکی را به مردم و حتی مسئولین کشورهای هدف تعریف و القا می کنند که خود خواستار آن هستند، رفتار و سبکی که در جهت منافع کشورهای قدرتمند است.
هنگامی که جنگ نرم در دستور کار کشورهای قدرتمند ها قرار می گیرد، بدین مفهوم است که آنها بخشی از رفتار استراتژیک خود را در فضای غیر نظامی طراحی کرده اند و جنگ نرم معمولا با استفاده از اصل غافلگیری همراه است.
جنگ نرم در دوران باستان
بسیاری از استراتژیست های دوران باستان مانند " سونتزو " معتقدند : جنگ نرم ماهیت غیرمستقیم دارد و در فضایی کاملا پیچیده و در هم تنیده شکل می گیرد.

هدف جنگ نرم مقابله با ساختار نظامی نیست ، بلکه تحت تاثیر قرار دادن اراده کشور هدف است و فضای جنگ نرم فضایی نرم افزاری ، گفتمانی است که و بر پایه ارتباطات استوار است.
کشوری که بتواند برای خود قدرت نرم ایجاد کند ، طبیعتا از توانایی های لازم برای مبارزه و مقابله در یک فضای مجازی اعتقادی نیز برخوردار خواهد بود.
جنگ نرم و بعد سوم قدرت
جنگ نرم بعد سوم قدرت است ، یعنی یک کشور قدرت را به گونه ای اعمال کند که کشور مقابل بدون این که متوجه شود، در جهت منافع آن کشور حرکت کند.
اهداف جنگ نرم علیه ایران
مشخصا سه هدف اصلی در جنگ نرم علیه ایران وجود دارد، هویت زدایی اسلامی و انقلابی ، تحت تاثیر قرار دادن ثبات نظام و جلوگیری از روند پیشرفت کشور.
در جنگ نرم برعکس جنگ سخت ، افکار ، اراده ، همبستگی و انسجام یک ملت مورد هدف قرار می گیرد. واکنش به جنگ های سختی که قدرت های استکباری راه انداختند، باعث شد آنها برای دستیابی به منافع یک کشور از طریق جنگ نرم وارد عمل شوند.
جنگ نرم و لزوم واکسینه شدن کشورهای هدف
در جنگ نرم ، جامعه هدف خود باید از درون خود امکان مقاومت و تحرک و خنثی سازی را با ساز و کارهایی ایجاد کند. سیاسی و اعتقادی دو قسمت مختلف جنگ نرم هستند که هر کدام با شیوه خاصی مورد هدف قرار می گیرند و کشور هدف باید شیوه های متفاوت مقابله با آنها را فراگیری و اعمال کند.

[h=1][/h]بخش سیاسی- امروزه با توجه به وسعت دنیای ارتباطات و فن آوری های اطلاعاتی و گسترش رسانه های اینترنتی و مجازی ، تهاجم کشورهای استکباری از حالت جنگ نظامی و سخت (Hard war ) خارج و به جنگ نرم(soft war ) تغییر ماهیت داد ه است.

جنگ نرم به هر گونه اقدام روانی و تبلیغاتی گفته می شود که هدف آن جامعه یا گروه است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت (نظامی ) ، عدم درگیری و استفاده از سلاح های نظامی می باشد زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی ، اعتقادی استفاده می شود؛ به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن است، به منظور تاثیر گذاری بر عقاید ، فرهنگ ، سیاست ، احساسات ، تمایلات ، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود است.
جنگ نرم مسئله ی نوینی نبوده و از سبقه ی تاریخی برخوردار می باشد، بدان صورت که در ابتدا چهره ی ساده ای داشته یعنی به صورت شایعه پراکنی،دروغ و اهانت بوده اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی، ظرافت و تاثیر گذاری بیشتری برخوردار گشته است، حال این تفکر که حمله رسانه های مخالف به جبهه ی جمهوری اسلامی ایران در جنگ نرم از سال 1388 ( پس از انتخابات ریاست جمهوری ) آغاز شده است تفکری کاملاً خام و عبث است.

جنگ نرم به هر گونه اقدام روانی و تبلیغاتی گفته می شود که هدف آن جامعه یا گروه است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت (نظامی ) ، عدم درگیری و استفاده از سلاح های نظامی می باشد زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی ، اعتقادی استفاده می شود

ازآنجایی که دشمن بر اساس تجربه دریافته است که تغییر نظام و افکار عمومی، دیگر به هیچ عنوان با روش هایی از قبیل جنگ نظامی و زور تحقق نمی یابد؛ به طراحی جنگ نرم و اشاعه ی تفکر لیبرال دموکراسی پرداخته و بدان دلیل که این نوع جنگ هنوز هم تا حدودی در میان مردم ناشناخته است، اکثرا به خطرات این جریان واقف نیستند و چون جنگ نرم از ظرافت خاص و مراحل متنوعی برخوردار است، با عوام فریبی و به آهستگی پیش می رود ناخود آگاه به دام آن گرفتار می شوند.
جنگ نرم به دلیل پیچیدگی و اتكاء به قدرت نرم از ویژگی های متنوعی برخوردار است كه مهمترین آنها عبارتند از :
1) جنگ نرم در پی تغییر قالب های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.
2) آرام ، تدریجی و زیرسطحی است.
3) در جنگ نرم تصویری شكست خورده ، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می شود و در مقابل ، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی و خود را پیروز و موفق نشان می دهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوق العاده صورت می گیرد.
4) پایدار و بادوام است یعنی نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن ، پایدار و با دوام خواهد بود.قابل ذكر است كه هدف جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد ، یا گذشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود .

5) جنگ نرم با تحرك و جاذبه دار است. جنگ نرم به تدریج و آرام شروع می شود و در نقطه ی به دلیل ایجاد جاذبه های كاذب و با گذشت زمان ، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان آن به صورت خواست و ناخواست از درون جامعه مورد هدف با استخدام كارگذاران به این جنگ در می آیند.
6)جنگ نرم با خلق از ارزشهای جدید ، اسطوره سازی و نماد سازی ، هیجان ساز است.این نوع جنگ از احساسات جامعه ، نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم مدیریت احساسات است.به این صورت كه تلاش می شود از عواطف و احساسات جامعه مورد نظر برای نفوذ در افكار و اندیشه ها در جهت ایجاد دگرگونی در باورها استفاده می شود كه در نتیجه بحران آفرین می گردد.
7) جنگ نرم آسیب محور است. آسیبهای اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، و میدان مانور جنگ نرم است. دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه مورد نظر در حوزه های ذكرشده ، فعالیت های خود را سامان داده و با خلق آسیب های جدید ، بر دامنه تحركات خود می افزایند.
8) جنگ نرم چند وجهی است. پر دامنه بودن و برخوردداری از وجوه مختلف از دیگر ویژگیهای جنگ نرم است، د راین جنگ از تمامی علوم ، فنون ، شیوه ها و روشهای شناخته شده و ارزشهای موجود استفاده می گردد.
9) جنگ نرم تضاد آفرین است . جنگ نرم از محیطهای آسیب دار در جامعه شروع می شود و با ایجاد گسل های متعدد در بخشهای گوناگون جامعه و از طریقه متفاوت كردن باورها ، ارزشها و شكل دهی به رفتارهای جدید ، اعضای یك جامعه را در برابر همه قرار می دهد. تضادهای بوجود آمده از طریق جنگ نرم ، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را بر هم زده و زمینه های بروز بحران و درگیریهای داخلی را فراهم می سازد ، بنابراین تخریب و وحدت ملی یكی از پیامدها و ویژگیهای جنگ نرم است.

جنگ نرم مسئله ی نوینی نبوده و از سبقه ی تاریخی برخوردار می باشد، بدان صورت که در ابتدا چهره ی ساده ای داشته یعنی به صورت شایعه پراکنی،دروغ و اهانت بوده اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی، ظرافت و تاثیر گذاری بیشتری برخوردار گشته است

10) جنگ نرم تردیدآفرین است . ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع می شود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می وشد و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا د رنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزشها و باروها دست یابند.
جنگ نرم از ابزار روز استفاده می كنند در این نوع جنگ ، از پیشرفته ترین تكنیك ها ی روز استفاده می گردد . فضای مجازی و سایبری ، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب می آید .این فضا ، امكان اغواگری با ایجاد جاذبه های گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن به امواج احساسات را به خوبی فراهم می سازد.
اکنون با شناخت نسبی جنگ نرم باید بدانیم که چگونه باید به مقابله ی با این رویکرد برخیزیم و از آن جایی که این جنگ با ظرافت عمل می کند متقابلا باید با ظرافت خاصی با آن به تقابل برخاست و برای خنثی سازی اهداف طراحان جنگ نرم ضروری است که جوانان و بالاخص دانشجویان که هدف اصلی این جریان هستند با هوشیاری و بصیرت بیشتری در جهت تحلیل و بررسی اقدام نمایند شایان ذکر است که برخورداری از طرح و برنامه برای مقابله با توطئه دشمنان و فراتر از آن به دست گرفتن ابتكار عمل و تهاجم به طرح ها و نقشه های آنان در زمینه شبیخون فرهنگی و تشكیل ناتوی فرهنگی و به تعبیر دیگر درگیر كردن دشمنان در خانه خود و در محل منافع آنان ، در این عرصه بسیار مهم است. دشمنان ایران اسلامی اکنون با جنگ نرم و شبیخون فرهنگی به جنگ با اسلام و جوانان ما آمده اند و فعالیت های فرهنگی بهترین سلاح برای مقابله با جنگ نرم است، به همین منظور باید هر چه بهتر ابزار آلات فرهنگی را مهیا کنیم تا با توجه به رویکرد دشمن هر چه سریعتر فروزندگی و روشنایی فرهنگی بیشتر شود، زیرا از اساسی ترین روش های مقابله با این رویکرد، تاکتیک های فرهنگی است.

در این نوع جنگ، مركز اصلی فرماندهی، هدایت و كنترل برنامه های ضربتی و حملات مختلف دشمن، هم در خارج و هم در داخل مرزهای جغرافیایی هر كشوری می تواند باشد و بازی گران این جنگ نیز عده ای فریب خورده ناآگاه خودی هستند كه خواسته یا ناخواسته بازیچه ی دست دشمن شده اند، در جنگ نرم اغلب نیروها از نوع خودی هستند كه بنابه دلایلی فریب خورده و به اردوگاه دشمن پیوسته اند، حال فرماندهی مقابله با چنین جنگی از حساسیت و ظرافت خاصی برخوردار است، چرا كه از یك طرف فرماندهان این جبهه باید با شیوه های روانشناختی افرادی كه ناخواسته درخواب غفلت گرفتار شده و فریب دشمن خورده اند را از این خواب گران بیدار كنند و از آنان بخواهند تا در جبهه دشمن قرار نگیرند و از طرف دیگر، فرماندهان این جبهه باید بسیار مراقب حمله و ضد حمله دشمن باشند تا مبادا خساراتی به ارزش های جامعه وارد آید، چون ضربه جنگ نرم مثل جنگ نظامی فقط ویرانی اماكن عمومی یا نظامی و كشته و مجروح شدن جمعی از مردم را به دنبال ندارد بلكه انهدام تمامی ستون های زیربنایی و ارزش های مهم كشور در دستور كار جنگ نرم قرار دارد و هر نوع خساراتی كه از جانب حملات جنگ نرم به كشورها وارد آید قطعا یا جبران ناپذیر است و یا سال های سال طول خواهد كشید تا آن ضربات و زخم های به وجود آمده التیام یابد.
حال کاملا واضح و مبرهن گشت که این جنگ از چه میزان پیچیدگی و ظرافتی برخوردار است و از این رو برای مقابله با جنگ نرم باید از ابزارهای نرم استفاده كرد به بیان دیگر باید گفت كه قطعاً مقابله با این جریان باید از جنس خود آن باشد که در زیر به چند نمونه از این راه ها اشاره می کنیم.

در این نوع جنگ، مركز اصلی فرماندهی، هدایت و كنترل برنامه های ضربتی و حملات مختلف دشمن، هم در خارج و هم در داخل مرزهای جغرافیایی هر كشوری می تواند باشد و بازی گران این جنگ نیز عده ای فریب خورده ناآگاه خودی هستند كه خواسته یا ناخواسته بازیچه ی دست دشمن شده اند

اصول مقابله با جنگ نرم عبارتند از:
1- خلع سلاح روانی اپوزیسیون
2- تبدیل جنگ نرم دشمن به فرصتی برای افزایش قدرت نرم
3- افزایش بصیرت
4- استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقلیت ها
5- افزایش محصولات فرهنگی تاثیر گذار بر جامعه
6-استفاده از دیپلماسی عمومی
7- زدودن فضای تهمت زنی و شایعه سازی
8- افزایش امید به پیشرفت در جامعه
9- عملیات روانی متقابل
10- تشکیل اتاق فکر دانشجویی

از موارد مذکور سه مورد از اهمیت بالایی برخوردار هستند که به شرح آن ها می پردازیم:
الف) تبدیل جنگ نرم دشمن به فرصتی برای افزایش قدرت نرم:
برای تبدیل جنگ نرم به فرصتی مناسب باید منابع قدرت نرم کشور از چهار مرحله ی زیر عبور کند:
1)شناسایی:
بدان معنا که منابع قدرت را جامعه را مورد شناسایی و ارزیابی قرار دهیم.
2)تبیین:
در این مرحله باید منابع شناخته شده را مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار دهیم تا جایگاه استفاده از آنها مشخص گردد.
3)تقویت:
پس از شناخت و ارزیابی ، باید به بررسی و تحلیل منابع مورد نظر بپردازیم تا نقاط ضعف و قوت آنها مشخص و مواضع ضعف، رفع و مواضع قوت، تقویت شود.
4)سازماندهی:
این بخش مرحله نهایی است زیرا دیگر زمان برنامه ریزی و بهره برداری از این منابع با توجه به طی مراحل پیشین رسیده است.
و پس از گذر از این مراحل، بصورت طرحی کامل و جامع تبدیل به یک فرصت و شبیخون جهت خنثی کردن برنامه های دشمن شود.
منابع قدرت نرم در ایران اسلامی عبارتند از : ایدئولوژی اسلامی، قدرت نفوذ رهبری، در اختیار داشتن افراد دانشمند و خلاق و حماسه آفرینی و همچنین شرکت در راهپیمایی هایی مانند روز قدس، 22 بهمن و ... .

امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است که هدف آن ایجاد تردید، اختلاف و بدبینی به طرق مختلف میان آحاد مردم است

ب) عملیات روانی متقابل:
عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی، به منزله ی روش تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه ی مورد هدف، استفاده می کنند، بنابراین باید به سرعت دست به اجرای تبلیغات هوشمندانه، با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ی ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم زد که این کار از طریق تبیین و شفاف سازی امکان پذیر خواهد شد.
ج) خلع سلاح روانی اپوزیسیون:
اپوزیسیون در پی آن است تا با اشاعه ی وعده ی بهبود شرایط زندگی و شعارهای جذاب، توده ی مردم را جذب کند و چون این جریان دقیقا نقطه ی ضعف جوامع جهان سوم و به خصوص کشور ما می باشد، چنان چه نظام حاکم چنین شرایطی را برای شهروندان خویش فراهم سازد، زمینه ی جذب مردم توسط اپوزیسیون را از بین برده و طرح های دشمن را خنثی می سازد و در غیر این صورت ضربه ای غیر قابل جبران به نظام و جامعه وارد خواهد شد.

امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است که هدف آن ایجاد تردید، اختلاف و بدبینی به طرق مختلف میان آحاد مردم است که از دیر باز و به خصوص در سه دهه ی اخیر بیشتر به چشم می خورد و آخرین و عمیق ترین نمونه ی آن، قضایای بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته می باشد که دشمن به بهانه ی انتخابات، ایجاد تردید و اختلاف را ایجاد و به اوج خود رساند تا دلهای مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به نظام و مسئولان و فضای موجود، مشوش شده و عناصر مغرض و خائن خود را برای کارهای اخلال گرایانه وارد صحنه کنند، از این رو ضروری است که درک کنیم اگر در رابطه با یک پدیده از سوی رسانه های بیگانه چند مولفه به صورت ظاهرا صحیح القا می شود،مولفه های فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مولفه ی صحیح، به صورت خلاف واقع و کذب به خوراک فکری برای مخاطبان تبدیل می شود که به آن رویکرد "وارونه نمایی" گویند.
"وارونه نمایی" یعنی در پس انبوهی از مطالب القایی موارد خلاف امر نیز موجود است و چون این موارد در خم و پیچ امری صادق و مطلوب قرار گرفته قابل رویت نبوده و باعث خطا می شود و اگر قشر جوان و دانشجوی ما با افزایش بصیرت و نکته سنجی دریابند که مجموعه ی این مولفه ها لزوما" صادق نیست و در دل مولفه های درست، بسیاری از مولفه ها به صورت کاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی می تواند بر افکار تاثیر بگذارد، کاسته خواهد شد و البته این جریان مستلزم آگاهی بخشی گسترده ای می باشد.
نتیجه:
در نهایت، از آن چه که در بالا ذکر شد بر می آید که مبارزه با این نوع جنگ بسیار سخت و پیچیده می باشد و تنها از پس چند مدیر و برنامه ساز بر نمی آید و این مهم مستلزم کارشناسی و برنامه ریزی دقیق و کلان بوده و همگان باید با حفظ وحدت و همدلی برای ادای صحیح وظایف خود در این راه سخت و پیچیده و ورود به عرصه های جدید و نو، با استعانت از هدایت و حمایت نخبگان حوزه و دانشگاه و افزایش تحمل و انتقاد پذیری می توانیم به هدف مورد نظر دست یابیم.
در این میان، افسران جبهه ی جنگ نرم (دانشجویان) باید با شناخت مسائل کلان و شناسایی دشمن و کشف اهداف وی، طراحی کلان انجام داده و بر اساس این طراحی حرکت نمایند و ضروری است که با بهره گیری از ساز و کارهای مختلف، از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کرده و با مداخله ی موثر، دامنه ی اثرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن را کاهش داده و یا حتی از میان ببرند و رسانه ها که در خط مقدم جنگ نرم قرار دارند با نظارت و کنترل کافی در این مسیر به هدایت جامعه پرداخته و زمینه ساز خنثی نمودن طرح ها و برنامه های آنان شوند.

[h=1][/h]جهاد در فقه و فرهنگ شیعی یکی از واجبات و فروع دین است که در بستر تاریخ و خصوصاً در صدر اسلام در حوزه نظامی بیشتر نمود یافته است. قله جهاد در فرهنگ دینی ما باید به گذشتن از جان منجر شود و معامله آگاهانه با خدا پاداش و شأن چنین از جان گذشتگی است. در ادبیات اخلاقی پیامبر به «جهاد اکبر» نیز برمی‌خوریم که سخت‌ تر از جهاد و مبارزه نظامی یا «جهاد اصغر» است.

جهاد در ادبیات حضرت امام و مقام معظم رهبری قابل تعمیم دانسته شد. لذا هرگونه تلاش برای حفظ شأن و استقلال مسلمین و خودکفایی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، همسان جهاد محسوب شد. لذا ورود به هربعدی از ابعاد جامعه اسلامی که نیازمند کوشش و تلاش مجاهدانه است جهاد محسوب می‌شود و می‌تواند بابی از ابواب جنت محسوب شود.
شیف پارادایمی جنگ سخت به جنگ نرم شکل مبارزه را عوض نموده است. «قتال» به‌عنوان نماد جهاد نظامی و شهادت ‌طلبانه کم‌رنگ شده است. لذا برای مجاهد فی‌سبیل‌الله، سیر کمال الی‌الله و جایگزینی قله مجاهدت (شهادت) باید متناسب با شرایط امروزی و نوع مبارزه انجام شود.
در جهاد نظامی و قتال فی سبیل الله هجرت مقدمه جهاد محسوب می‌شود و هجرت امری مقدس و بخشی از پیش نیاز جهاد، محسوب می‌شود. در نبرد نرم هجرت به معنی فیزیکی آن، چندان مرسوم و معمول نیست. در جنگ نظامی و جهاد مسلحانه فربگی جسم و روح موضوعیت داشت و در جنگ نرم فربگی روح، در جنگ و جهاد سخت هنر شمشیرزنی یا تیراندازی توأم با اخلاص و بندگی، برجستگی یک رزمنده و مجاهد فی‌سبیل‌الله بود. اما در جنگ و جهاد نرم هنر اندیشیدن، هنر گفتن و شنیدن، هنر نوشتن و هنر یارگیری و اعتمادسازی است. در جهاد مسلحانه شاخص رشیدی یک مجاهد تعداد دشمنانی بود که به درک واصل می‌کرد. اما در جنگ نرم مجاهد کسی است که تعداد بیشتری از مخالفین و حتی معاندین را از مسیر باطل نجات دهد. به‌عبارت دیگر در نبرد نرم باید اسرای داوطلب بیشتر از تلفات وارده به دشمن باشد. راهبرد مقام معظم رهبری مبتنی بر کوچک نگه داشتن دایره ضدانقلاب و جذب حداکثری ناظر بر این رهیافت است. بنابراین در مفهوم جهاد تحول جدی رخ داده است. فصل مشترک دو نوع جهاد تلاش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر است، اما نوع سازوبرگ، نوع آموزش، نوع مهارت و میدان مبارزه کاملاً متمایز است. علما و مراجع در عصر حاضر وظیفه سنگینی برای تبیین جایگزین‌های این شیف مفهومی دارند.

قداست و شأن جهاد فی‌سبیل‌الله که آرزوی هر مسلمان مؤمن است باید به جهاد نرم تعمیم داده شود

تا مسلمانان و مجاهدان با یقین بیشتری جهاد نرم را همطراز با جهاد «قتال» بدانند و به صواب آن همسان بیندیشند. جایگزین شهادت در این مبارزه چیست و کدام عمل و رفتار می‌تواند پاداش مجاهدان فی‌سبیل‌الله در این مبارزه باشد؟ این از مهمترین وظایف علمای طراز اول، درعصر حاضر است.
اولویت مبارزه در جنگ نرم کدام است؟ به طور مثال در جنگ سخت، جناح عملیات، محل‌الحاق یگان‌ها، حد پیشروی مسیرهای عبور... روشن بود، در جنگ نرم اولویت با چیست؟ آیا مجاهدان فی‌سبیل‌الله باید از اندیشه شروع کنند؟ بایدمبانی معرفتی را تقویت نمایند؟ باید برمسائل رفتاری و هنجاری متمرکز شود؟ باید مسائل فرهنگی را در اولویت قرار دهند؟ باید به تقابل مستقیم بادشمن روی آورند؟ کدام عرصه در قرابت با جهاد شهادت ‌طلبانه قبلی تقدم دارد؟ بنابراین قداست و شأن» جهاد فی‌سبیل‌الله که آرزوی هر مسلمان مؤمن است باید به جهاد نرم تعمیم داده شود. و مبارزان راه خدا در این جبهه گوی سبقت را از هم بربایند. شرط تحقق این مهم، اجتهاد علما در این عرصه است. الحمدلله فقه و اجتهاد شیعه این توان و صلاحیت را دارد. به همین خاطر است که حضرت امام در دوران مدرنیزم تشکیل حکومت اسلامی را با شرایط امروزی جوامع بشری پذیرفت و اسلام را پاسخگوی همه نیازها دانست. امید است اکنون نیز مجاهدان انقلاب اسلامی، گمنامانه در این عرصه وارد شوند و همانگونه که جسم خود را در اروندرود به خدا می‌سپردند، در امواج فتنه نیز روح خود را به خدا بسپارند و دانشگاه به دانشگاه (سنگر به سنگر) و شهر به شهر برای اثبات حقانیت انقلاب اسلامی تلاش نمایند و مبتنی برجایگاه نظام اسلامی در نزد امام راحل برای حفظ آن سر از پای نمی‌شناسند. شرط آن انطباق خصایص جهاد به مبارزه امروز است تا افسران این جنگ خود را به فرماندهان آن معرفی نمایند.

[h=1][/h][h=3]جنگ نرم، راهکارها و رویکردها[/h]جنگ نرم بسیار پیچیده و ناملموس است و با ظواهری آراسته و دلربا بر عقاید و باورهای گروه هدف تأثیر می‌گذارد و هدفش ایجاد تشکیک و تردید در اذهان و در نتیجه منزوی ساختن سوژه هدف می‌باشدکه آرام و بدون خشونت و استفاده از قوه قهریه «هدف» را منهدم می‌سازد، حال با یک شگرد این چنینی چگونه باید مقابله کرد؟!

جنگ نرم فضایی غبارآلود ایجاد می‌کند به‌طوری‌که چشم غیرمسلح نمی‌تواند مسیر درست را تشخیص دهد. حرکت در جاده غبارآلودی که ماشین جنگ نرم به راه انداخته یا به کندی صورت می‌پذیرد که آن هم بایستی خیلی محتاطانه باشد زیرا یک لحظه غفلت سقوط به دره انحطاط را در پی خواهد داشت و این نیز برای همگان میسر نیست، فقط افرادی می‌توانند حرکت کنند که دارای اندکی تجربه و آگاهی می‌باشند و طبعاً حرکت برای عده‌ای نیز میسر نیست و اینها چون فاقد بصیرت و بینش و دید کافی هستند و از طرفی دارای اعتقادات عمیق دینی می‌باشند ناچارند متوقف شوند تا بعدها با اندیشه و تدبر بیشتر تمرکز یافته و درستی مسیر را تشخیص دهند که این توقف بی‌شک خسارت‌هایی را در پی دارد وچه بسا با فاصله افتادن بین خود و مقتدا (ناشی از توقف). مسیر را گم کند!
اما عده‌ای در همین توفان و فضای غبارآلود حاصل از فتنه (جنگ نرم) به راحتی مسیر را یافته و به سرعت پا به پای مولا و مقتدای خویش می‌روند اینها اهل دل و با بصیرت‌اند حق را که با باطل ممزوج شده، تمییز می‌دهند؛اینها اراده‌های محکم و پولادین دارند. بنابراین حرکت پا به پای رهبر و راهنما هرگز گمراهی نخواهد داشت.
رهبر و ولی، شاخص است تا نگاه‌ها معطوف این شاخص است هرگز ضلالت امریکا نمی‌یابی و این در سایه خرد و تیز بینی حاصل از بصیرت عمیق دینی و سیاسی میسر و محقق می‌شود. شاخص اسلام در عصر غیبت امام عصر(عج) و نیز معیار و ملاک تشخیص حق از باطل، ولی فقیه زمان است و بس!
در جریان جنگ صفین ابو نوح حِمیَری در سپاه امیرالمؤمنین (ع) و پسر عمویش ذوالکلاع در سپاه معاویه بود.
ذوالکلاع علاوه بر شجاعت و سرداری، رئیس فامیل خود بود و اعضای فامیلش به‌خاطر او به سپاه معاویه پیوسته بودند. ذوالکلاع از عمرو عاص شنیده بود که پیامبر اکرم(ص)به عمار یاسر فرموده است:تَقتَلُکَ الفِئةُ الباغیه؛گروه متجاوز و ستمگر تو را می‌کشد!از این رو شک و تردید به دلش راه یافته بود که عمّار در میان کدام سپاه است تا از این راه به‌ دست آورد که حق با امیرالمؤمنین(ع) است یا با سپاه معاویه؟!
خلاصه اگرچه حقیقت برایش روشن شد ولی هدایت نیافت و به دنبال حق نرفت و همچنان در سپاه معاویه ماند تا به‌دست سپاه امیرالمؤمنین(ع) کشته شد.

اما عده‌ای در همین توفان و فضای غبارآلود حاصل از فتنه (جنگ نرم) به راحتی مسیر را یافته و به سرعت پا به پای مولا و مقتدای خویش می‌روند اینها اهل دل و با بصیرت‌اند حق را که با باطل ممزوج شده، تمییز می‌دهند

اما نکته حائز اهمیت در این قطعه تاریخی آن است که بی‌بصیرتی سبب شد تا ولی و حجّت خدا یعنی امیرالمومنین (ع) را شاخص حق و باطل نپندارند و در پی اثبات فرموده پیامبر اکرم (ص)در احوال عمّار یاسر باشند؟! که البته معیار قراردادن عمار نیز شایسته است ولیکن به دلیل کم بصیرتی از شاخص اصلی اسلام یعنی حجت خدا غافل می‌شوند لذا در عصر فتنه، با تدبیر و تعقل و درک عمیق از حقایق و با شناخت دقیق اهداف دشمن و نیز با بصیرت دینی می‌توان پشت سر ولایت امر حرکت کرد که همانا اجابت حقیقی اهدنا الصراط‌المستقیم است.
هنرمندان و جنگ نرم :
جنگ نرم بسیار ظریف و پیچیده است، هنر هم بسیار لطیف و ماهرانه است. هنر بهترین زبان برای فهم یک فرهنگ است. با بصیرت وآگاهی و معرفت بخشیدن به مخاطبین آنها را در مقابل آماج دشمن در جبهه فرهنگی واکسینه می‌کند.
هنر یک رسانه است. هر هنرمند معتقد می‌تواند به عنوان یک رسانه مخاطبین خاصی داشته باشد و بر روان آنها اثر گذار‌تر است. این اثر می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

هنرمند متعهد و بسیجی یقیناً اثر مثبت دارد. هنرمندان بسیجی با خلق آثار فاخر می‌توانند به مقابله با جنگ نرم بپردازند به فرموده مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هنر را باید تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد، در این قالب مناسب می‌تواند هم اثر فاخر باشد.
هنرمندان می‌توانند به عنوان مشاوران توانمند مسئولان فرهنگی، تاکتیک‌ها و تکنیک‌های مقابله با جنگ نرم را طراحی و تصمیم‌سازی کنند. این در قالب یک هسته تفکر هنرمندان ممکن است.
هر هنرمند در عرصه‌ای که ذوق و توان و استعداد هنری دار د می‌تواند یک فرمانده باهوش و با تدبیر باشد.
در همان عرصه مشی دشمن را رصد کند و با اشراف اطلاعاتی که نسبت به اهداف و مقاصد دشمن پیدا می‌کند می‌تواند راهکار مقابله‌ای را ‌ترسیم کند.
جنگ نرم در سرزمین فرهنگی رخ می‌دهد. آفند و پدافند در این جنگ نیز هنرمندانه صورت می‌گیرد. 3 اصلاً این جنگ تقابل دو هنر است هنر اسلام و هنر کفر و نفاق که در مقابل هم هستند.
در صدر اسلام و ماقبل آن هم از این دست جنگ‌های هنری را شاهدیم. در زمان حضرت موسی (ع) با هنر ساحری و جادوگری به مقابله با پیامبر خدا برخاسته و لیکن هنر حضرت موسی غالب شد و ساحرین شکست خوردند. عرب جاهلی با هنر فصاحت و بلاغت و شعر سرایی به مقابله با پیامبر اکرم(ص) پرداختند ولیکن مغلوب هنر معجزه‌آسای پیامبر خدا(ص) یعنی قرآن کریم شدند.
امروزه هنرمندانه باورها و اعتقادات جامعه اسلامی را نشانه گرفته‌اند. در این اقیانوس عظیم فرهنگی، هنرمندان بسیجی می‌توانند نقش غواصان ژرف اندیش را ایفا کنند، خود را به بصیرت و معرفت دینی مجهز سازند و با شناخت عمق استراتژی فرهنگی دشمن اولاً به مبانی فکری شیطانی آنها هجمه نموده و ثانیاً هوشمندانه در مقابل حملات دشمن ایستادگی کنند و یقیناً هنرمندان عزیز ما که از بسیجیان متعهد و ولایی هستند در این زمینه می‌توانند بازیگر موفقی باشند.

جنگ نرم در سرزمین فرهنگی رخ می‌دهد. آفند و پدافند در این جنگ نیز هنرمندانه صورت می‌گیرد

البته تاکتیک دشمن در هر منطقه از کشور خاص و ویژه است زیرا هنرمندانه طراحی می‌کند و ما بایستی متناسب با شرایط محیطی و اوضاع و احوال منطقه خود سیستم دفاعی داشته باشیم. مثلاً ممکن است فرهنگ اصیل و بومی استان را آماج قرار دهند. بخواهد روحیه سلحشوری و وفاداری به اصول اسلامی و انقلابی، حسن برادری و دوستی و پاکی و عطوفت را زائل کند.
اینجاست که با تولیدات هنری می‌توان دشمن را ناکام گذاشت. شعر، داستان، نمایش و فیلم انحرافی دشمن را می‌توان با همین ابزار و لیکن از منظر دین، قدرتمندانه پاسخ داد. ان‌شاءالله همانگونه که در جبهه سخت، رزمندگان دلاور جبهه اسلام طی هشت سال دفاع مقدس با توکل به ذات اقدس الهی موفق به شکست دشمن شدند رزمندگان جبهه فرهنگی یعنی هنرمندان عزیز نیز با نصرت الهی و الهام از منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بر جبهه کفر و نفاق چیره شوند.

[h=1]

[/h]خداوند در قرآن كریم آیه‌ی 217 سوره‌ی مباركه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یقاتلونكم حتی یرّدوكُم عَنْ دینِكُم إن استطاعُوا". به این معنی كه «دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند». واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است كه دشمنان همیشه با شما در جنگ هستند منتهی بسته به شرایط مكانی و زمانی نوع این جنگ ممكن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.

اصولاً جنگ‌هایی كه از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و كالاهای فكری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌كنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فكری و فرهنگی است.»
در واقع تعریف علمی جنگ نرم عبارت است از «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فكری دشمن با توسل به شیوه‌‌هایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود».
بنابراین جنگ نرم را می‌توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه‌ای دانست كه جامعه را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا می‌دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشكال جنگ نرم است.
پیشینه تاریخی :
به نظر می‌رسد جنگ نرم و مفاهیم همسان از قبیل عملیات روانی، جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ سفید و... قدمتی به اندازه حیات بشری دارد.
با این وجود «جنگ نرم» با مختصات جدید خود بعد از شروع جنگ سرد Cold War و در اوج آن یعنی در دهه 1970 با مشاركت اساتید برجسته علوم سیاسی و علوم ارتباطات از جمله جوزف نای، هارولد لاسول، جان كالینز، اعضای برجسته آژانس اطلاعات مركزی آمریكا (سیا) CIA و فرماندهان ارشد پنتاگون با تاسیس مركزی تحت عنوان «كمیته خطر جاری» طراحی، تدوین و عملیاتی شد كه مهم‌ترین هدف آن بمباران تبلیغاتی علیه بلوك شرق و به ویژه شوروی بود كه ظاهراً بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این كمیته به «كمیته صلح جاری» تغییر كرده و همچنان فعال است و كانون تهاجمات روانی آن جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران و هواداران منطقه‌ای آن از جمله حزب اله، حماس و كشورهای دوست ایران می‌باشد.
قدرت نرم از سه سطح راهبردی، میانی و تاكتیكی تشكیل می‌شود:
1- سطح راهبردی: این سطح از قدرت نرم كه متأثر از فرهنگ استراتژیك كشور است، به سطح رهبران و نخبگان یك كشور باز می‌گردد و بالاترین سطح رویارویی قدرت نرم تلقی می‌شود.
2- سطح میانی: این سطح از قدرت نرم بر عنصر مردمی قدرت ملی كشور تأكید دارد. قدرت نرم در این سطح، از فرهنگ ملی متأثر است هدف، سلب اراده و انگیزه از مردم و بی‌تفاوت نمودن جمعیت‌های همراه و تبدیل آن‌ها به جمعیت‌های معارض، مخالف و بی‌تفاوت و شكل دادن به نافرمانی‌های مدنی با ایجاد شكاف بین دو سطح راهبردی و میانی است.
3- سطح تاكتیكی: هدف اصلی از جنگ نرم در این سطح، سلب اراده و روحیه مقاومت در جبهه حریف است.
حوزه جنگ نرم :
1- حوزه اجتماعی 2- حوزه فرهنگ 3- حوزه سیاسی
مخاطبان جنگ نرم :
با توجه به اهمیت دوچندان این مسئله رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با اشاره به جنگ نرم عظیمی كه دشمنان در مقابل ملت ایران و نظام اسلامی به راه انداخته‌اند، نخبگان فكری از جمله دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها را به هوشیاری و فعالیت مبتنی بر فكر و تدبر در این عرصه فرا خواندند و تاكید نمودند: «دانشجویان عزیز افسران جوان ایران و جمهوری اسلامی در جبهه مقابله با جنگ نرم دشمنان و جریان شیطانی متكی بر زور و تزویر و پول هستند... در این منطقه بسیار حساس، جمهوری اسلامی با قدرت روز افزون خود در مقابل سلطه گران جهانی ایستاده است و طبعا شبكه بزرگ صهیونیستی، كمپانی‌های جهانی و مراكز پولی كه عرصه سیاسی آمریكا و اروپا را نیز هدایت و اداره می‌كنند قدرت عظیم ملت ایران و جمهوری اسلامی را دشمن می‌پندارند و با آن مقابله می‌كنند.»
باید این نكته را در نظر داشته باشیم كه چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقوله‌ی فكر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویت‌های بالای آن‌ها قرار می‌گیرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیكی و فكری چندان موضوعیت پیدا نمی‌كند. بنابراین دانشگاهیان كه بیشتر با دانش، كتاب، ایدئولوژی و فرهنگ و... سر و كار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.

جنگ نرم را می‌توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه‌ای دانست كه جامعه را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا می‌دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشكال جنگ نرم است

در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نكته حائز اهمیت است كه نقش روشنگر آن‌ها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه می‌توانند ادراك مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل كنند. بدون شك اگر دشمنان ما مانند آمریكا و اسرائیل، حرف‌های جذابی می‌زنند، دلشان برای این كشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزه‌های آن‌ها از توجه به كشورهای خاورمیانه را می‌توان در عراق و افغانستان مشاهده كرد. بنابراین جذابیت‌های ظاهری كه دشمن در قالب القائاتش ایجاد می‌كند، باید توسط اساتید برای دانشجویان كالبدشكافی شود.
ویژگی های جنگ نرم :
جنگ نرم به دلیل پیچیدگی و اتكا به قدرت نرم از ویژگی‌های بسیار زیاد و متنوع برخوردار است كه مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1. جنگ نرم در پی تغییر قالب‌های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی است.
2. آرام، تدریجی و زیرسطحی است .
3. جنگ نرم نمادساز است: تصویری شكست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می‌شود و در مقابل مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد. در این ویژگی عملیات روانی در حد اعلای، خود انجام می‌شود.
4. پایدار و بادوام است: نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن، پایدار و بادوام خواهد بود. هدف اصلی در جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر حاصل گردد، به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به حالت اولیه میسر نمی‌باشد.
5. جنگ نرم پرتحرك و جاذبه‌دار است: جنگ نرم كه به صورت تدریجی و آرام شروع می‌شود، در نقطه‌ای به دلیل ایجاد جاذبه‌های كاذب، خود جامعه هدف را برای تحقق اهداف به كار گرفته و از این طریق بر دامنه تحركات آن افزوده می‌گردد. در واقع با گذشت زمان، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان جنگ نرم به صورت خواسته یا ناخواسته از درون جامعه هدف به استخدام كارگزاران اصلی جنگ نرم در می آیند.
6. جنگ نرم هیجان‌ساز است: با نمادسازی‌ها، اسطوره‌سازی‌ها و خلق ارزش‌های جدید، در جنگ نرم از احساسات جامعه هدف نهایت استفاده انجام می‌گیرد.

مدیریت احساسات یك ركن در مهندسی جنگ نرم به حساب می‌آید. در مدیریت احساسات، تلاش می‌شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلی برای نفوذ در افكار و اندیشه‌ها برای ایجاد تغییر و دگرگونی در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریك پذیری، زمینه‌های خلق بحران را فراهم می‌سازد.
7. جنگ نرم آسیب محور است: دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزه‌های ذكر شده، فعالیت‌های خود را سامان داده و با خلق آسیب‌های جدید، بر دامنه تحركات خود می‌افزایند.
8. جنگ نرم چندوجهی است:دراین جنگ، ازتمامی علوم، فنون، شیوه‌ها و روش‌های شناخته شده و ارزش‌های موجود استفاده می‌گردد.
9. جنگ نرم تضادآفرین است: تضادهای به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم می‌زند و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازد. بنابراین تخریب وحدت ملی یكی از پیامدها و ویژگی‌های جنگ نرم است.
10. جنگ نرم تردید آفرین است:به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا در نهایت به ایجاد تغییرات اساسی در باورها و ارزش‌ها دست یابد.
11. جنگ نرم از ابزار روز استفاده می‌كند: از ظرفیت‌های فضای مجازی، ماهواره، تلفن همراه و... در این جنگ استفاده می‌شود.
عرصه‌ها و ابزارهای جنگ نرم :
- رسانه (کتاب –مطبوعات – نشریات – رادیو-اینترنت – خبر گزاری‌ها)
- ادبیات (داستان –شعر – رمان – طنز)
- بین الملل(دیپلماسی – سازمان‌های بین‌الملل – عملیات روانی سفارتخانه‌ها اپوزیسیون خارج از کشور)
- هنر (فیلم – هنرهای تجسمی –تئاتر – موسیقی)
تاكتیك های جنگ نرم در رسانه‌های غربی :
1- برچسب زدن: مانند تروریسم – بنیادگرایی– حقوق بشر
2- تلطیف و تنویر:از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با كلمه‌ای پر فضیلت) استفاده می‌شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق كنیم.
3-استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریان‌هایی كه مورد احترام توده‌های عمومی مردم هستند تاكتیك انتقال نامیده می‌شود. در این تاكتیك از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، كاریكاتور، داستان كوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده می‌شود.
4- تصدیق: حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشكاران، دانشمندان و...) و گروه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده می‌شود.
5- شایعه: هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت می‌تواند باشد (تاكتیك تسطیح در شایعه‌سازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هر چقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و«مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش می‌یابد.
6- كلی گویی:تاكتیك كلی گویی، تاكتیكی است كه سعی می‌شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مركزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و كنكاش بپذیرد كه به همین دلیل برخی این تاكتیك را «بی حس سازی مغزی» نیز می‌نامند.
7- دروغ بزرگ:بدین معنی كه پیامی را كه به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می كنند و مدام بر «طبل تكرار» می كوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب كند.
8- پاره حقیقت گویی:بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌كنند. خبر هنگامی كامل است كه عناصر خبری در آن، به شكل كامل مطرح شوند.
در تاكتیك «پاره حقیقت گویی» حذف یكی از عناصر به عمد صورت می‌گیرد و بیشتر اوقات عنصر«چرا» حذف می‌شود.
9- انسانیت زدایی و اهریمن سازی:در این تاكتیك با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب می‌پردازند.
10- ارائه پیشگویی‌های فاجعه آمیز:ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی كشور و فاجعه آمیز بودن آینده كشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاكتیك تعریف می‌شود كه شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یكی از نامزدها پیگیری می‌شد.
11- قطره چكانی: اطلاعات و اخبار در زمان‌های گوناگون و به تعداد بسیار كم و به صورتی سریالی ولی نامنظم در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یك بازه زمانی آن را پذیرا باشد.
12- حذف (سانسور): در این تاكتیك با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهم‌تر از آن ابهام می‌پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می‌شود.

جنگ نرم تضادآفرین است: تضادهای به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم می‌زند و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازد. بنابراین تخریب وحدت ملی یكی از پیامدها و ویژگی‌های جنگ نرم است

13- جاذبه‌های جنسی:استفاده از نمادها و «مانكن ها» و همچنین از گویندگان خبری با ظاهری فریبنده ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مركزی و ادبیات آن می‌شود.
14- ماساژ پیام:پیام با انواع تاكتیك‌ها ماساژ داده می‌شود كه از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.
15- ایجاد تفرقه و تضاد: مهم‌ترین هدف این تاكتیك، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است كه باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم نسبت به پذیرش رژیم سیاسی می‌شود.
این تاكتیك به شدت مورد توجه بنگاه‌های خبرپراكنی و استكبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهره‌گیری از آن افزوده‌اند.
16-ترور شخصیت:در زمانی كه نمی‌توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیكی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه‌ای و انواع تاكتیك‌ها به ترور شخصیت می‌پردازند.
17- تكرار:برای زنده نگه داشتن اثر یك پیام با تكرار زمان بندی شده، سعی می‌كنند این موضوع تا زمانی كه مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تكرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.
18- توسل به ترس و ایجاد رعب:متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می‌كنند كه خطرات و صدمه‌های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممكن كرده است و از این طریق، آینده‌ای مبهم و توام با مشكلات و مصائب برای افراد ترسیم می‌كنند.

19- مبالغه:با اغراق و بزرگ نمایی یك موضوع، سعی در اثبات یك واقعیت دارد. كارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می‌كنند.
20- مغالطه: شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور كه بهترین یا بدترین مورد ممكن را برای یك فكر، برنامه، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یكسان می‌دانند. این روش، انتخاب استدلال‌ها یا شواهدی است كه یك نظر را تایید می‌كند و چشم پوشی از استدلال‌ها یا شواهدی كه آن نظر را تائید نمی‌كند.
راهكارهای رسانه‌های داخلی در مقابله با جنگ نرم رسانه‌های غربی:
1- باورپذیری جنگ نرم و تلاش در راستای خروج از وضعیت انفعالی
2- هوشیاری و شناسایی تکنیک‌های جنگ نرم و معرفی ماهیت آن توسط رسانه‌های داخلی
3- تلاش برای ایجاد وحدت، همبستگی و همگرایی بیشتر رسانه‌های داخلی
4- همكاری و هماهنگی رسانه‌های داخلی در انتقال و انعكاس حرف‌های اساسی نظام
5- وحدت کلمه در منافع ملی و مصالح نظام
6- موضع‌گیری و اقدام به موقع و یکپارچه در مقابله با جنگ نرم
7- فرصت سازی از موقعیت بوجود آمده علیه طراحان جنگ نرم
8- تکرار و پافشاری بر حقه و ترفندهای جنگ نرم
9- تمرکز و افشای جنگ نرم قبل از شروع آن
10- قدرت نمایی رسانه‌های داخلی در مقابله با هجمه خبری جنگ نرم
11- افزایش قدرت نفوذ رسانه‌های داخلی بر فضای خارج از کشور
12- تلاش گسترده برای اثرگذاری بیشتر در داخل كشور
13- بسترسازی برای آگاهی بخشیدن مخاطبان اصلی جنگ نرم
14- پرهیز از انحراف و یا جو زدگی رسانه‌های داخلی در مقابله با بحران‌های زودگذر
15- بررسی کارکردهای رسانه‌های نوین در خصوص جنگ نرم

[h=1][/h]جنگ نرم به هرگونه اقدام نرم ، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه را هدف گرفته باشد و بدون درگیری و با استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا دارد گفته می شود.

به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیر گذاری بر عقاید ، فرهنگ ، سیاست ، احساسات ، تمایلات ، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود است .
اهمیت جنگ نرم از مقایسه ی آن با جنگ نظامی آشکار می گردد ، بدان معنا که در جنگ نظامی از ادوات نظامی استفاده می شود و به آن جنگ سخت (HARD WAR ) گویند اما در جنگ نرم (SOFT WAR ) از وسایل و ادوات فکری و فرهنگی استفاده می شود و نقطه قابل تامل همین جاست که در جنگ سخت حریم مشخص و بعضاً خارجی است و هدف خاک و جان مردم است اما در جنگ نرم هدف تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ ، نسبت به جنگ نظامی است .

اهمیت جنگ نرم از مقایسه ی آن با جنگ نظامی آشکار می گردد

حال این تفکر که حمله رسانه های مخالف به جبهه ی جمهوری اسلامی ایران در جنگ نرم از سال 1388 ( پس از انتخابات ریاست جمهوری ) آغاز شده است تفکری کاملاً خام و عبث است . شبکه VOA از سال 1375 ، شبکه MBC فارسی از سال 1386 و شبکه BBC فارسی از 1387 آغاز به کار کرده اند و در فاصله زمانی کلید خوردن این شبکه ها تا نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران زمان فوق العاده ی جهت طراحی یک نقش جامع در راستای تحریم فرهنگ و افکار عمومی مردم ایران بوده است به طوری که طبق آمارهای به دست آمده در هفته های قبل از انتخابات و ماههای پس از انتخابات تعداد مخاطبان این شبکه ها به اوج خود رسیده است.
این رسانه ها با اشاعه ی شایعاتی از قبیل طرح مسئله ی تقلب ، دستگیری ، کشتار ، موارد امنیتی و اطلاعاتی ، تعرضات جنسی در زندانها ، خفقان و ... بر آتش اغتشاشات دامن گسترده ای زدند.

در این راستا شیوه ی اصلی BBC این بود که کلیت مباحث ، در یک دایره طراحی شده ، و به روش قورباغه ی پخته ، کارکرد می یافت . بدین صورت که مثلاً کارشناسان استودیو دلایلی را در قالب تحلیل مطرح می کردند و سپس ارتباط مستقیم برخی آدمهای معمولی ، تحت عنوان مخاطبان بی بی سی صوتی می گرفت و بعد از این ، ارتباط با رئیس ستاد مردمی کاندیدای مورد نظر بر قرار می شد و مجدداً کارشناسان داخل استودیو و ... جملگی صحبتهای یکدیگر کپی کرده و با افزودن شاخه و برگ به آن ، به خورده بیندگان این شبکه می دادند و این چنین بود که یک خبر جزیی و یا یک شایعه به صورت کاملاً واقعی و کارشناسان در ذهن مخاطبان نقش می بست.
از سوی دیگر شبكه ی VOA با نشان دادن تصاویر متوالی از درگیریهای خیابانی پس از انتخابات و زیر ذره بین گذاشتن یك قسمت از این تصاویر و ایجاد ارتباط مستقیم با مخاطبان و شاخ و برگ دادن به موضوع مورد نظر توسط بیننده ی روی خط ، زمینه برای پذیرا شدن شایعه ی مورد نظر تكمیل می گشت و این اصل سوم نظریه ی شایعه می باشد ( شاخ و برگ دادن به موضوعی در جهت اقناع مخاطب)البته موضوع به همین چند رسانه و تاكتیك های آنها ختم نمی گردد، جنگ نرم به دلیل پیچیدگی و اتكاء به قدرت نرم از ویژگی های متنوعی برخوردار است كه مهمترین آنها عبارتند از :
1) جنگ نرم در پی تغییر قالب های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.
2) آرام ، تدریجی و زیرسطحی است.
3) در جنگ نرم تصویری شكست خورده ، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می شود و در مقابل ، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی و خود را پیروز و موفق نشان می دهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوق العاده صورت می گیرد.
4) پایدار و بادوام است یعنی نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن ، پایدار و با دوام خواهد بود.قابل ذكر است كه هدف جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد ، یا گذشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود .

در جنگ سخت حریم مشخص و بعضاً خارجی است و هدف خاک و جان مردم است اما در جنگ نرم هدف تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ ، نسبت به جنگ نظامی است

5) جنگ نرم با تحرك و جاذبه دار است. جنگ نرم به تدریج و آرام شروع می شود و در نقطه ی به دلیل ایجاد جاذبه های كاذب و با گذشت زمان ، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان آن به صورت خواست و ناخواست از درون جامعه مورد هدف با استخدام كارگذاران به این جنگ در می آیند.
6) جنگ نرم با خلق از ارزشهای جدید ، اسطوره سازی و نماد سازی ، هیجان ساز است.این نوع جنگ از احساسات جامعه ، نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم مدیریت احساسات است.به این صورت كه تلاش می شود از عواطف و احساسات جامعه مورد نظر برای نفوذ در افكار و اندیشه ها در جهت ایجاد دگرگونی در باورها استفاده می شود كه در نتیجه بحران آفرین می گردد.
7) جنگ نرم آسیب محور است.آسیبهای اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، و میدان مانور جنگ نرم است. دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه مورد نظر در حوزه های ذكرشده ، فعالیت های خود را سامان داده و با خلق آسیب های جدید ، بر دامنه تحركات خود می افزایند.
8) جنگ نرم چند وجهی است . پر دامنه بودن و برخوردداری از وجوه مختلف از دیگر ویژگیهای جنگ نرم است، د راین جنگ از تمامی علوم ، فنون ، شیوه ها و روشهای شناخته شده و ارزشهای موجود استفاده می گردد.

9) جنگ نرم تضاد آفرین است . جنگ نرم از محیطهای آسیب دار در جامعه شروع می شود و با ایجاد گسل های متعدد در بخشهای گوناگون جامعه و از طریقه متفاوت كردن باورها ، ارزشها و شكل دهی به رفتارهای جدید ، اعضای یك جامعه را در برابر همه قرار می دهد. تضادهای بوجود آمده از طریق جنگ نرم ، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را بر هم زده و زمینه های بروز بحران و درگیرهای داخلی را فراهم می سازد ، بنابراین تخریب و وحدت ملی یكی از پیامدها و ویژگیهای جنگ نرم است.
10) جنگ نرم تردیدآفرین است . ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع می شود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می وشد و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا د رنهایت به ایجاد تغییرات اساسی د رارزشها و باروها دست یابند.
11) جنگ نرم از ابزار روز استفاده می كنند در این نوع جنگ ، از پیشرفته ترین تكنیك ها ی روز استفاده می گردد . فضای مجازی و سایبری ، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب می اید .این فضا ، امكان اغواگری با ایجاد جاذبه های گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن به امواج احساسات را به خوبی فراهم می سازد.

خداوند در آیه ی 217 سوره ی مبارکه بقره می فرماید: دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند واژه ی ( لایزالون )در این آیه دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگ هستند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد

قدرت نرم از سه سطر تشكیل شده است كه عبارتند از :
1 ) سطح راهبردی : این سطر از قدرت نرم كه متاثر از فرهنگ استراتژی كشور است ، به سطح راهبران و نخبگان یك كشور با می گردد و بالاترین سطر رویارویی قدرت نرم تلقی می شود .در جنگ نرم سال گذشت ایران ، این سطر به طور كامل و دقیق اجرا و به نتیجه نسبتاً مطلوبی بین خواص رسید و د راینجا بود كه قدرت وارد سطح بعدی می شد.2 ) سطح میانی : این سطح از قدرت نرم بر عنصر مردمی قدرت ملی كشور تاكید دارد . قدرت نرم در این سطح ، از فرهنگ ملی متاثر است و هدف ، سلب اراده و انگیزه از مردم و بی تفاوت نمودن در جمعیتهای همراه و تبدیل انها به جمعیت های معارض مخالف و بی تفاوت و شكل دادن به نافرمانیهای مدنی با ایجاد شكاف بین دو سطح راهبردی و میانی است و رسانه های غربی در جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بر این سطح دامن زده و با نمایش تصاویر ارسالی از سوی برخی افراد مورد حمایت خود ، از هیچ گونه شایعه براكنی و اغماضی دریغ نكردند.
3 ) سطح تاكتیكی : هدف اصلی از جنگ نرم در این سطح ، سلب اراده و روحیه مقاومت در جبهه حریف است.
تاكیتهای جنگ نرم در رسانه های غربی علیه نظام جمهوری اسلامی به كار گرفته شد، عبارتند از :

1) برچسب زدن ، از جمله تروریسم ، نقض حقوق بشر ،بنیاد گرایی و ...
2) تلطیف و تنویر ، یعنی مرتبط ساختن چیزی با كلمه پر فضیلت تا جایی كه چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق كنیم.
3) تاكتیك انتقال كه استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب آن به اشخاص و جریانهای كه مورد احترام توده های عمومی مردم هستند ، مانند استفاده از رنگ سبز د رجریان فتنه
4) تصدیق : حمایت اشخاص معروف ( سیاستمداران ، هنرمندان ، ورزشكاران ، مذهبیون و ... ) از فردی یا جریانی خاص ، و این تاكتیكی بود كه درباره برخی خواص نظام صورت پذیرفت و حمایت یك جانبه های انها از فردی خاص باعث تحریف افکار عمومی و افزایش اختلافات بیش از پیش گشت.
5) شایعه ، كه می تواند بخش قابل توجهی ازواقعیت باشد ، اما ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت ان دارد ، در .واقع هر چقدر شایعه پیرامون مسائل مبهم و مهم می باشد ، به همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش می یابد.
6) كلی گویی كه درآن سعی می شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و دران رابطه با هسته مركزی پیام ، حساسیت نداشته و آنرا بدون بررسی و كنكاش بپذیرد كه به همین دلیل برخی این تاكتیك را (بی حسی سازی مغزی ) نیز می نامند.
7) جنگ نرم بسیار متنوع و زیاد است اما در اینجا به همین چند نكته كفایت می كنیم

هر چند که نقشه های دشمن کاملاً دقیق و موشکافانه بود ، اما در راستای تخریب بزرگترین اصل نظام یعنی ولایت فقیه ،کارساز نشد و شاید به جرات بتوان گفت دلیل عمده ی شکست دشمن ایمان و وحدتی بود که از این نقطه برخواسته است

[h=4]نتیجه گیری:[/h]خداوند در آیه ی 217 سوره ی مبارکه بقره می فرماید: دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند واژه ی ( لایزالون )در این آیه دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگ هستند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد.
و این همان چیزی است که ما در طول هشت ماه جنگ نرم ناظر بر آن بودیم و از آن در دو نکته بر می اید:
دشمنان همواره در جنگ بودند و تلاش مستمر داشتند با توجه به زمان و مکان نوع جنگ متفاوت بوده از بررسی جنگ نرم طی هشت ماه در سال گذشته به خوبی به این نتیجه می رسیم که رسانه ها
عمده ترین نقش را درجبهه های مقابل جمهوری اسلامی ایران ایفا می کردند و اگر از سر انصاف برآییم مهندسی جنگ نرم نیز به بهترین نحو ممکن انجام شد ، هر چند که نقشه های دشمن کاملاً دقیق و موشکافانه بود ، اما در راستای تخریب بزرگترین اصل نظام یعنی ولایت فقیه ،کارساز نشد و شاید به جرات بتوان گفت دلیل عمده ی شکست دشمن ایمان و وحدتی بود که از این نقطه برخواسته است.

[h=1]جنگ نرم در همین نزدیکی

[/h]


[/HR]كتاب «جنگ نرم در همین نزدیكی» نوشته علی‌محمد اسماعیلی، بر آن است تا با نگاهی متفاوت نسبت به گذشته و نگرشی واقع‌گرایانه، به تشریح مقوله جنگ نرم بپردازد. این اثر بر آن است تا در حد توان، ابعاد جنگ نرم را با استفاده از نظرات و دیدگاه‌های مطرح شده درباره حوادث اخیر، مورد بررسی و بازشناسی قرار دهد و در پایان، راه‌كارهای مقابله با جنگ نرم را برای تدوین یك استراتژی همه‌جانبه تعریف كند.
[/HR]پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پایه‌گذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه، قدرت‌های استكباری به رهبری آمریكا و معاونت انگلیس با تمامی توان از حداكثر پتانسیل‌های خود برای بازیابی قدرت از دست رفته خود در این خطه جغرافیایی استفاده كردند و بعد از به كارگیری روش‌های مختلف كودتا، حمله‌های نظامی، ترورهای كور و در نهایت تحریم‌های اقتصادی به این نتیجه رسیدند كه به زانو درآوردن این ملت، جز از طریق روش‌های نرم و به ظاهر مسالمت‌آمیز امكان پذیر نخواهد بود، به همین منظور، هزاران كارشناس و تحلیل‌گر خبره در صدها سازمان و موسسه تحقیقاتی گرد هم آمدند و بر آن شدند تا به صورت تدریجی و طی برنامه زمان‌بندی شده فكر و روح این ملت را از وضعیت استكبارستیزی و مقاومت خارج كرده و روحیه سازش و تمكین در مقابل اربابان را جایگزین آن كنند.
دشمنان در ابتدای این راه بودند كه رهبر معظم انقلاب طی بیاناتی خطر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و در نهایت، عبارت «ناتوی فرهنگی» را طی مقاطع مختلف مطرح كردند، ولی آن طور كه باید و شاید گوش‌هایی كه باید می‌شنیدند و به مقابله و روشنگری جدی برمی‌خاستند نشنیدند و دشمن آهسته و خزنده نزدیك و نزدیك‌تر شد تا جایی كه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به یك‌باره و اندكی زودهنگام، چهره حقیقی خود را برای خوشه‌چینی از دست‌رنج خود به نمایش گذاشت و این جا بود كه به وضوح تلفات و مجروحین جنگ نرم رونمایی شدند.
رهبر معظم انقلاب طی بیاناتی خطر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و در نهایت، عبارت «ناتوی فرهنگی» را طی مقاطع مختلف مطرح كردند، ولی آن طور كه باید و شاید گوش‌هایی كه باید می‌شنیدند و به مقابله و روشنگری جدی برمی‌خاستند نشنیدند

نتیجه این آزمایش و امتحان هم‌چون آب خنكی بود كه روح و جان نیم‌خفته بسیاری از دلسوزان و همراهان انقلاب را بیدار و هوشیار كرد و آنها متوجه شدند در تمامی این سال‌ها كه ما به زندگی روزمره خود مشغول بودیم، دشمن با تمامی توان و با استفاده از همه ظرفیت‌ها، مشغول برنامه‌ریزی و دسیسه‌چینی بوده و هزاران فیلم، صدها سریال و میلیون‌ها سایت اینترنتی محصول این تلاش‌ها بوده است كه امروز روح و جان ما را در معرض تهدید نرم قرار داده است.

[h=2]مفهوم‌شناسی جنگ نرم
[/h]در ضرورت این بحث همین نكته كافی است كه هركجا سخن از جنگ نرم به میان می‌آید، همه محققان و نویسندگان، بی‌درنگ به سراغ منابع و متونی می‌روند كه نویسندگان آنها از طراحان و استراتژیست‌های جنگ نرم دشمن به شمار می‌روند و هنگامی كه كسی از پیشینه جنگ نرم در تاریخ انبیای الهی(علیهم‌السلام) و مبارزه حق و باطل سخن می‌گوید، به منزله خروج از دایره علم و عقلانیت تلقی می‌شود. در حالی كه همین موضوع به تنهایی شاهدی بر عمق پیش‌روی دشمن در عرصه‌های فكری و تحقیقاتی به شمار می‌رود.
ساده‌تر بگوییم، دشمن حتی خواسته خود را در این حوزه نیز بر ما تحمیل كرده است، یعنی اوست كه حیطه مطالعاتی ما را در مورد جنگ نرم تعیین می‌كند و اوست كه ما را وامی‌دارد هر روز از داشته‌های حقیقی و ارزشمند خود بیش‌تر فاصله بگیریم و در ورطه‌ای قدم برداریم كه كوچك‌ترین خطری برای دشمن نداشته باشد.
دشمن حتی خواسته خود را در این حوزه نیز بر ما تحمیل كرده است، یعنی اوست كه حیطه مطالعاتی ما را در مورد جنگ نرم تعیین می‌كند و اوست كه ما را وامی‌دارد هر روز از داشته‌های حقیقی و ارزشمند خود بیش‌تر فاصله بگیریم

این استنباط، دلیلی برای انكار و كوچك شمردن تحقیقات و فعالیت‌های علمی در آن سوی مرزها نیست، بلكه تنها هشداری است برای آن دسته از دوستانی كه نگاه تمنی خود را به غرب دوخته‌اند و ناخودآگاه زمانی كه به آیاتی از قرآن كریم استناد می‌شود، روی ترش می‌كنند و دانشجویان را به علمی بودن و دوری از تعصب فرا می‌خوانند.
این نوشتار بر آن است تا با نگاهی متفاوت نسبت به گذشته و نگرشی واقع‌گرایانه به مقوله جنگ نرم بپردازد. جنگ نرم از مقولاتی است كه امروز به كرات در سخنرانی‌ها و از تریبون‌های مختلف به گوش می‌رسد، ولی از آن جایی كه این واژه، اشتراكات و هم‌پوشانی به نسبت گسترده‌ای با واژه‌هایی دیگر نظیر عملیات روانی، جنگ سرد، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، تهدید نرم و جنگ نامتقاران دارد، ناگزیر به منظور روشن شدن جایگاه اصلی این واژه، تعریفی مختصر از عبارت‌های مطرح شده در این حوزه عرضه شدند.

[h=2]عملیات روانی
[/h]عملیات روانی از واژه‌هایی است كه در سال‌های اخیر در مجامع و محافل رسانه‌ای به كرات به جای جنگ نرم مورد استفاده قرار گرفته و این در حالی است كه هدف جنگ یا عملیات روانی شكست و از پای درآوردن دشمن است. به عبارت دیگر، جنگ روانی استفاده طراحی شده از تبلیغات و سایر اقدامات در زمان جنگ یا وضعیت فوق‌العاده، به منظور تاثیرگذاری بر افكار، هیجانات، نگرش‌ها و رفتار دشمن است، به گونه‌ای كه از تحقق اهداف و مقاصد ملی پشتیبانی شود.

[h=2]جنگ سرد
[/h]پس از پایان جنگ دوم جهانی و برقراری آتش‌بس میان اردوگاه ایدئولوژیك شرق و غرب، جنگ دیگری میان این دو جبهه متخاصم ادامه یافت كه جنگ سرد نام گرفت و در نهایت، رسانه‌ها به عنوان كارآمدترین ابزار برای منهدم كردن پایگاه ذهنی طرف مقابل، وارد عرصه جدیدی شدند.
اصطلاح جنگ سرد را ابتدا روزنامه‌نگاران آمریكایی به نام‌های اف. بی. سووپ و والتر لیپمن برای توصیف روابط میان ایالات متحده آمریكا و اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ دوم جهانی به كار بردند.

[h=2]قدرت نرم
[/h]پروفسور حمید مولانا، استاد دانشگاه امریكن برای اولین بار در كتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی: مرزهای نو در روابط بین‌الملل» در سال 1986 میلادی به تعریف و تبیین واژه قدرت نرم پرداخت. مولانا قدرت را به دو بخش تقسیم كرد: قدرت ناملموس «نرم» كه منابع آن؛ دین، ارزش‌ها، باورها، ایدئولوژی و دانش هستند و قدرت سخت یا ملموس كه در مواردی چون منابع طبیعی، جمعیت، ثروت و ابزار نظامی و جنگی و غیره ریشه دارد. به اعتقاد مولانا، قدرت نرم زیربنای قدرت سخت بوده و ماهیت آن را مشخص می‌كند.
اصطلاح دیپلماسی عمومی، اولین بار در آمریكا توسط ادموند گولیون، رئیس مدرسه حقوق و دیپلماسی در دانشگاه تافت به كار گرفته شد و به تدریج جای خود را در ادبیات سیاسی معاصر باز كرد

قدرت نرم از واژه‌های جدیدی است كه توسط نظریه‌پردازان بسیاری از جمله ژوزف نای مورد استفاده قرار گرفته و به نوعی ناظر بر كلیه امكانات و توانمندی‌های بشری در حوزه سایبر و غیر سخت افزاری برای شكل‌دهی به ترجیحات دیگران است. این توانمندی‌ها به منظور تاثیر بر افكار و رفتار انسان‌ها از طریق اقناع بدون خونریزی است كه می‌تواند شامل انواع رسانه‌های مكتوب و غیر مكتوب از رسانه‌های شنیداری و تصویری گرفته تا تسلط بر تكنیك‌های جنگ روانی باشد. قدرت نرم از موضوعاتی است كه هم‌اكنون در دستوركار هزاران پژوهشگر و محقق نخبه در سراسر دنیا قرار دارد.

[h=2]دیپلماسی عمومی
[/h]اصطلاح دیپلماسی عمومی، اولین بار در آمریكا توسط ادموند گولیون، رئیس مدرسه حقوق و دیپلماسی در دانشگاه تافت به كار گرفته شد و به تدریج جای خود را در ادبیات سیاسی معاصر باز كرد. در واقع، تعریفی كه گولیون ارائه كرد بیش‌تر ناظر بر مجموعه ارتباطات معطوف به منافع ملی یك كشور از طریق ارتباط با مردم خارج از مرزهای جغرافیایی بود. با گذشت زمان، ابعاد این پدیده توسط محققین و صاحب‌نظران مورد توجه قرار گرفت، طوری كه امروز صدها مقاله در این حوزه به رشته تحریر درآمده است كه هركدام زاویه‌ای از دیپلماسی عمومی را تشریح می‌كند. خلاصه این كه دیپلماسی عمومی تلاش‌های یك دولت برای اطلاع‌رسانی، ایجاد درك متقابل و نیز تاثیر بر افكار عمومی ملت‌های دیگر است، بنابراین كلیه فعالیت‌هایی نظیر تبادلات علمی، دانشجویی، فرهنگی، ورزشی، به كارگیری رسانه‌های رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی، خدمت‌رسانی و در نهایت، انتشارات از جمله روش‌ها و راهبردهای دیپلماسی عمومی محسوب می‌شود.

[h=2]تهدید نرم
[/h]پیش از ارائه تعریفی از واژه تهدید نرم به این نكته اشاره می‌كنیم كه ماهیت تهدید، فرایندی ذهنی و اعتباری است. به عبارت دیگر، آن چه در یك محیط و یك كشور تهدید محسوب می‌شود، چه بسا در كشوری دیگر از اهمیت چندانی برخوردار نباشد یا در رتبه پایین‌تری از تهدید قرار گیرد، ولی آن چه در بحث جنگ نرم شایان ذكر است؛ توجه به رویكرد نرم‌افزاری تهدید است.
اگرچه در كتب و مقالات مربوط به علوم استراتژیك، تعاریف گوناگونی برای تهدید ارائه شده است، ولی به نظر می‌رسد «فقدان شرایط امن و نبود امنیت» ساده‌ترین تعریف برای واژه تهدید باشد.
كلیه فعالیت‌هایی نظیر تبادلات علمی، دانشجویی، فرهنگی، ورزشی، به كارگیری رسانه‌های رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی، خدمت‌رسانی و در نهایت، انتشارات از جمله روش‌ها و راهبردهای دیپلماسی عمومی محسوب می‌شود

با این مقدمه، اجمالا اشاره می‌كنیم تهدید نرم، مجموعه اقداماتی است كه باعث دگرگونی هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یك نظام سیاسی شود.
«تهدید نرم» نوعی سلطه در ابعاد سه‌گانه حكومت، اقتصاد و فرهنگ است كه از طریق استحاله الگوهای رفتاری در این حوزه‌ها ایجاد شده و نمادها و الگوهای نظام سلطه جایگزین آنها می‌شود. با این نگرش، تمامی تحولاتی كه موجب شود اهداف و ارزش‌های حیاتی یك نظام سیاسی به خطر افتد یا باعث ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین كننده هویت ملی و دینی یك كشور شود «تهدید نرم» به شمار می‌آید.
در تهدید نرم، بدون منازعه و لشكركشی فیزیكی، كشور مهاجم اراده خود را بر یك ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون یا روش‌های نرم‌افرازی اجرا می‌كند.

[h=2]جنگ نرم
[/h]جنگ نرم اگر چه قدمتی برابر با تاریخ بشری دارد، ولی در سال‌های اخیر به كرات توسط متفكرین و سیاست‌مداران مورد استفاده قرار گرفته است و از آن جایی كه این نوشته در پی ورود به لایه‌های درونی این مبحث و بررسی ابعاد گوناگون آن است، به گوشه‌ای از تعاریفی كه برای این واژه بیان شده است، اشاره می‌كند.
كتاب حاضر در شش فصل سامان یافته است. كلیات، ویژگی‌های جنگ نرم، عرصه‌های جنگ نرم، ابزارهای جنگ نرم، تاكتیك‌ها در عرصه جنگ نرم و راهبردهای مقابله با جنگ نرم، عناوین ششگانه فصول این اثرند.
گفتنی است چاپ نخست كتاب «جنگ نرم در همین نزدیكی» در شمارگان 2200 نسخه، 208 صفحه و بهای 37000 ریال راهی بازار نشر شده است.

[h=1][/h][h=4]مقدمه:
[/h]جنگ سایبری از زیر مجموعه های جنگ نرم است. امروزه با کوچک‌تر و پیچیده‌تر شدن جهان به واسطه رشد روزافزون وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونه‌ای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است.
جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد. ?جنگ روانی، جنگ رایانه‌ای، اینترنتی، براندازی نرم، راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و شبکه‌سازی از اشکال جنگ نرم هستند. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی ایجاد کند.

جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی ایجاد کند

ژوزف نای از پیشگامان طرح قدرت نرم در سال 1989 می‌گوید: «قدرت نرم، توجه ویژه به اشغال فضای ذهنی کشور دیگر، از طریق ایجاد جاذبه است و نیز زمانی یک کشور به قدرت نرم دست می‌یابد که بتواند (اطلاعات و دانایی) را به منظور پایان دادن به موضوعات مورد اختلاف به کار گیرد و اختلافات را به گونه‌ای ترسیم کند که از آنها امتیاز بگیرد. مونوپولی اطلاعات و دانایی مرکز دیپلماسی نیست، بلکه خود دانش و گسترش آن است که باید نقطه قوت دیپلماسی باشد. قدرت نرم، تبلیغات سیاسی نیست بلکه مباحث عقلانی و ارزش‌های عمومی را شامل می‌شود. هدف قدرت نرم افکارعمومی خارج و سپس داخل کشور است. وسایل ارتباط جمعی در جهان امروز، جهان‌های ذهنی و غیرواقعی را به دنیا مخابره می‌کنند. آنها دیگر به انتقال واقعیت فکر نمی‌کنند، بلکه واقعیت‌ها را می‌سازند. هدف رسانه‌ها از قدرت نرم در ابتدا مدیریت افکارعمومی نیست، بلکه رسانه‌ای در این دنیا موفق است که بتواند با افکارعمومی حرکت کند و خود را سازگار با آنها نشان دهد.تزریق کند.
یکی از ابزار های مهم در این راستا سایتهای شبکه های اجتماعی اینترتی و شبکه های وبلاگی هستند.اگر چه کشورهای حامی و بنیان گذار در آن تبلیغات مستقیم نمی کنند اما با ایجاد زمینه طرح و نشر مباحث مورد علاقه و به صورت مثلا بی طرف به مدیریت افکار عمومی می پردازند.
توئیتر چیست؟

توییتر(Twitter) یک سرویس به اصطلاح میکروبلاگینگ است که با شعارچه کار می‌کنید؟ (What are you doing) پا به عرصه وجود گذاشت در واقع این هدف اصلی توییتر بود که درحال حاضر دارای جایگزین‌هایی هم شده است. یکی دیگر از شاخصه‌های توییتر محدود بودن به تایپ تنها ??? کاراکتر است. این دو مشخصه به قدری بدیع و نو بود که به سرعت در بین کاربران اینترنت به محبوبیت رسید
در واقع می شود گفت یک جور دفتر خاطرات روزانه آنلاین است. این اتفاق به این خاطر روی داد که ممکن است چیزی که شما در توییت خود می نویسید با سوال چه کاری انجام می دهید جور در نیاید. ممکن شما شاهد یک واقعه باشید و آن را توییت کنید که آن از دایره “چه کار می کنید” خارج است پس توییتر از شما می پرسد “چی اتفاق افتاده؟”
از اقدامات جالب دیگری که توییتر انجام داده، اضافه شدن امکان لیست کردن افراد دنبال شده توسط شماست که می توانید مثلا برای دوستان خود لیستی جدا و برای گروه های خبری یک لیست جدا تهیه نمایید و دیگری امکان دوباره توییت (retwet) است که شما می توانید توییت فرد دیگری را دوباره توییت نمایید البته اگر از نوع توییت های عمومی باشد.
توئیتر و جنگ نرم:
اگرچه توییتر یک سرویس بین المللی است و تمام افراد از سراسر جهان به این ابزار دسترسی دارند اما پس از انتخابات ریاست جمهوری امسال به یکی از ابزارهای جنگ نرم علیه نظام تبدیل شد. سایت دیگری كه در كنار فیس بوك در خدمت امپراطوری خبری دشمن فعالیت جدی را دنبال می‌نماید تویتر است. عملكرد تویتر به صورت یك وبلاگ خلاصه و شبیه به پیامك‌های اس‌ام‌اس بوده و در طول ماههای اخیر به صورت جدی در اختیار سازمان دهندگان اعتراضات برای تهییج و هماهنگی با اعضا و هوادارانشان برای شایعه سازی و اغتشاش قرار گرفت. بدین ترتیب تویتر نقش بی‌سیم و شبكه ارتباطی نیروهای اپوزیسیون را بازی می‌كند بطوریكه در كنار حركت‌ این سایت‌ها شاهد فشار دستگاه حكومتی آمریكا بر تویتر بودیم كه حتی تعمیرات ماهیانه خود را انجام ندهد تا اینكه ارتباط آشوبگران لحظه‌ای قطع نشود.
پررنگ سازی شبه تقلب در انتخابات،ماجراهای برخی کشته های تقلبی و طراحی و انتشار بسیاری از شعارهای رادیکال توسط این شبکه اجتماعی انجام می شد.نقش این شبکه اجتماعی در حوادث پس از انتخابات به گونه ای بود که وزیر خارجه آمریکا از تلاش های کشورش برای اطمینان از دسترسی معترضان ایرانی به شبکه اجتماعی توئیتر دفاع کرد.
به گزارش عصر ایران به نقل از لس آنجلس تایمز، در شرایطی که مقامات ایرانی، واشنگتن را به مداخله در امور انتخاباتی این کشور متهم کرده اند هیلاری کلینتون از تلاش های اخیر آمریکا برای اطمینان از اینکه توئیتر همچنان در دسترس معترضان ایرانی قرار دارد ، حمایت کرد.

اگرچه توییتر یک سرویس بین المللی است و تمام افراد از سراسر جهان به این ابزار دسترسی دارند اما پس از انتخابات ریاست جمهوری امسال به یکی از ابزارهای جنگ نرم علیه نظام تبدیل شد

کلینتون در دیداری با آویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل گفت: "توئیتر ابزاری مهم است که به معترضان ایرانی به ویژه جوانان اجازه می دهد در جریان حوادث اخیر انتخابات ریاست جمهوری با یکدیگر در تماس باشند."
این اظهارات کلینتون پس از آن عنوان شد که روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد: "وزارت خارجه آمریکا با ارسال ایمیلی از شبکه اجتماعی توئیتر درخواست کرده به خاطر کاربران ایرانی، قطعی شبکه خود را به تعویق بیاندازد."
کلینتون گفت: "ظاهراً توئیتر بسیار مهم است و در زمانی که منابع اطلاعاتی دیگری وجود ندارد این شبکه نقش مهمی در حفظ خطوط ارتباطی بر عهده دارد و به افراد امکان می دهد اطلاعات را مبادله کنند...این حق اساسی مردم است که بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند."
اخیرا نیز روزنامه واشنگتن تایمز در گزارشی به قلم «نیكلاس كرالو» اعلام كرد: دولت اوباما با لغو برخی تحریم های اینترنتی در مورد ایران این امكان را فراهم ساخت تا ایرانیان بتوانند نرم افزار ساخت آمریكا را كه در پایگاه های اینترنتی اجتماعی از قبیل فیس بوك و توئیتر استفاده می شود دانلود كنند.

هفته نامه آمریكن فری پرس نیز در همین رابطه فاش كرد كه سیا از شبكه های اجتماعی اینترنتی توئیتر و فیس بوك برای انتشار داستان هایی درباره ضرب و شتم های خونین، درگیری های مسلحانه و كشتارهای گسترده ای كه هیچ گاه تأیید نشد، استفاده كرده است.
تأثیرگذاری این فضای مجازی تا حدی بود كه مشاور سابق امنیت ملی بوش هم در مقاله ای كه در روزنامه «كریستین ساینس مانیتور» انتشار داده است خواستار تعلق جایزه صلح نوبل به بانیان سایت توئیتر به دلیل نقش این رسانه در رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران شد.
«مارك پفیفل» در این باره گفت: در اوج ناآرامی ها در ایران به طور میانگین در هر ساعت بیش از 220 هزار مطلب از سوی كاربران ایرانی در داخل یا خارج این كشور روی این شبكه قرار می گرفت.
به غیر ازحوادث سیاسی پس از انتخابات ایران، در مولداوی، چین و سال پیش در گرجستان، به وضوح، اهمیت توئیتر نمایان شد.اما اوج فعالیت در توییتر مربوط به انتخابات ایران و حوادث پس از آن بود به گونه ای که توئیتر اخیرا اعلام کرد، انتخابات ریاست جمهوری ، پرطرفدارترین عنوان سال 2009 در خدمات میکرو بلاگینگ بوده است.
در واقع توییتر با امکان گزارش لحظه به لحظه به شکل پیامکی و مولتی مدیا نقش اصلی را در سو دهی های خاص جنگ نرم بازی می کند.در جریان جنگ نرم شبکه‌های اجتماعی می‌توانند فعالیت‌های اعتراض آمیز سازماندهی کرده و در اطلاع رسانی روند رویدادها نقش آفرینی کنند.
اولین پاتک در جنگ نرم تویتری:
سایت توئیتر در روز جمعه ?? آذر ماه، ساعت ?? صبح به وقت ایران توسط یک گروه هکری موسوم به ارتش سایبر ایرانیان Iranian Cyber Army هک شد. در جریان این هک این سایت به طور کامل deface شده بود(یعنی اینکه محتوای سایت با محتوای دیگه ای جایگزین شد).

کاربرانی که قصد ورود به توئیتر را داشتند به صفحه‌ای هدایت می‌شدند که در آن پرچمی سبز و زیرنویسی قرمز به چشم می‌خورد. بر روی این صفحه نوشته شده بود که این سایت توسط "ارتش سایبر ایران" هک شده است.این گروه در پیامی که بر روی تارنمای آن مشاهده می‌شود می‌گوید: "آمریکا فکر می‌کند اینترنت را به خاطر دسترسی خود کنترل و اداره می‌کند. اما اینطور نیست، این ما هستیم که اینترنت را توسط قدرت خود اداره و کنترل می‌کنیم. سعی نکنید مردم ایران را تحریک کنید." در این صفحه پرچم سبز «یاحسین» به همراه آیه‌ "فان حزب‌الله هم‌الغالبون" به چشم می‌خورد.
در این صفحه همچنین به انگلیسی نوشته شده بود: «ایالات متحده آمریکا گمان می‌کند به خاطر دسترسی خود، بر اینترنت کنترل و مدیریت دارد، اما این طور نیست؛ این ما هستیم که با قدرت خود بر اینترنت کنترل و مدیریت داریم... حالا چه کشوری تحریم است؟ ایران؟ یا آمریکا؟

تأثیرگذاری این فضای مجازی تا حدی بود كه مشاور سابق امنیت ملی بوش هم در مقاله ای كه در روزنامه «كریستین ساینس مانیتور» انتشار داده است خواستار تعلق جایزه صلح نوبل به بانیان سایت توئیتر به دلیل نقش این رسانه در رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران شد

این خبر در روز جمعه و شنبه به یكی از مهم ترین اخبار دنیای فناوری مبدل شده بود و حدس و گمانه‌زنی در مورد ماهیت این حمله كماكان ادامه دارد.
مقامات توییتر می گویند در جریان این حمله تنها صفحه اصلی این سایت با صفحه دیگری جایگزین شد و اطلاعات شخصی كاربران ایمن باقی مانده است.

برخی منابع خبری غرب تلاش كرده اند این حمله را به دولت ایران منتسب كنند، اما منابع مستقل معتقدند بررسی های كارشناسی نشان می دهد كه این حملات ماهیتی ساده و نه چندان پیچیده داشته و به تغییر محتوای صفحه اصلی سایت توییتر محدود بوده است، بنابراین نمی توان آن را سازمان یافته توسط دولت ایران دانست .
گزارش های بعدی خبری تایید كرده كه این حمله در اصل با ربودن دی ان اس سایت توییتر و انتقال آن از 74.217.128.160به دی ان اس دیگری با آدرس 160.218.217.74 صورت گرفته است.
[h=4]نتیجه گیری:[/h]عصر امروز جنگها از جنگ های سخت و نظامی به جنگ نرم و غیر نظامی تغییر ماهیت پیدا کرده اند.دلیل اصلی این امر تغییر ماهیت قدرت از سخت به نرم است.یکی از ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم رسانه های اینترتی و شبکه های اجتماعی و وبلاگی است.توتیتر یکی از این شبکه های اجتماعی است که در حوادث پس از انتخابات با حمایت عینی دولت آمریکا محملی برای رواج شایعه و جنگ نرم علیه نظام شد.اگرچه هک نمادین این سایت توسط هر گروهی به شکل نمادین می تواند یک پاتک خوب برای شروع علیه این جریان باشد اما نمی توان صرفا با هک یا فیلترینگ آثار این گونه جنگهای نرم را کاهش داد.بلکه ورود سازمان یافته به این شبکه های اجتماعی توسط افسران جوان عرصه مبارزه با جنگ نرم و تولید وانتشار اطلاعات مبتنی بر حقایق وبصیرت سیاسی از راهکارهای مبارزه موثر در این عرصه است.

خداوند در آیه‌ی 217 سوره‌ی مباركه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یُقاتلونكم حتی یُرَّدوكُم عَنْ دینِكُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است كه دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است كه دشمنان همیشه با شما در جنگند منتهی بسته به شرایط مكانی و زمانی نوع این جنگ ممكن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.


اصولاً جنگ‌هایی كه از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و كالاهای فكری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌كنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فكری و فرهنگی است.
كشورهای استكباری به این نتیجه رسیده‌اند كه همان‌‌گونه كه استعمار به شیوه‌های قدیم، دیگر جواب‌گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از كشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی‌توان موفقیت‌های مورد نظر را كسب كرد. بنابراین سعی می‌كنند با تمركز بر مسائل فكری، ایدئولوژیك و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه‌ی جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
امروزه با استفاده از تكنولوژی‌های ارتباطاتی مانند سایت‌ها، وبلاگ‌ها و... این تأثیرگذاری از سوی آن‌ها راحت‌تر اعمال می‌شود. شیوه‌ی عمده‌ی این تأثیرگذاری نیز به این صورت است كه ابتدا مجموعه مؤلفه‌هایی را در ارتباط با یك موضوع استخراج می‌كنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی كه می‌خواهند القائی در مورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج كرده و سعی می‌كنند دست‌كم نیمی از این مجموعه مؤلفه‌ها صادق باشد. آن‌گاه این اطلاعات صحیح را به‌عنوان پوشش و چتری به‌كار می‌گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل‌هایی و به‌عنوان كالا و خدمات فكری و فرهنگی به كام مخاطب بریزند.
بنابراین با جذابیت ظاهری كه برای مخاطبان ایجاد می‌كنند، آن‌ها را در پی بردن به انگیزه‌ی اصلی، دچار مشكل كنند. زیرا هنگامی‌‌كه مخاطب می‌بیند چند مورد از این مؤلفه‌ها صحیح است، دیگر كل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می‌پذیرد. دشمنان از این طریق می‌توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل كنند.

"فمَن اعْتَدی عَلیكم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْكم"

یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آن‌ها مقابله به مثل كنید

طبیعتاً راه مقابله با جنگ نرم كه امروزه به‌طور ویژه دانشگاهیان ما درگیر آن هستند، این است كه اولاً درك كنیم كه این هم یك نوع جنگ است. گمان نكنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. طرف مقابل ما در این جنگ نیز به دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چیز دیگری مدّنظرش نیست. درك این‌كه در شرایط جنگ نرم قرار داریم، كمك می‌كند تا واقعیات اجتماعی و سیاسی پیرامون‌مان را بهتر ببینیم.
نكته‌ی دوم این‌كه باید درك كنیم اگر در رابطه با یك پدیده از سوی رسانه‌های بیگانه چند مؤلفه به صورت ظاهراً صحیح القاء می‌شود، مؤلفه‌های فراوان دیگری هم وجود دارد كه در قالب این چند مؤلفه‌ی صحیح، به صورت خلاف واقع و كذب به خوراك فكری برای مخاطبان تبدیل می‌شود. اگر قشر جوان و دانشجویان ما دریابند كه مجموعه‌ی این مؤلفه‌ها، لزوماً صادق نیست و در دل مؤلفه‌های درست، بسیاری از مؤلفه‌ها به صورت كاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری كه از طریق القائات فكری و فرهنگی می‌تواند بر افكار تأثیر بگذارد، كاسته می‌شود. در این رابطه باید دائماً آگاهی‌بخشی و یادآوری صورت پذیرد.

آیه‌ی 194 سوره‌ی بقره می‌فرماید: "فمَن اعْتَدی عَلیكم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْكم"؛ یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آن‌ها مقابله به مثل كنید. اگر جنگ، جنگ نظامی است باید از طریق نظامی وارد شد؛ "و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة". اگر جنگ، جنگ اقتصادی است، به همان شیوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگی و فكری است باید مقابل به مثل ما هم به همان صورت شكل بگیرد. بنابراین در كنار موارد پیش‌گفته و شاید به‌عنوان یك محور اساسی، باید مقابله به مثل هم با همان شیوه‌های فكری- فرهنگی و تقویت افكار سالم در ضمیر جامعه كار كرد. تلاش برای تقویت روز‌به‌روز باورهای سالم، هجمه‌های فرهنگی و نرم را نیز خنثی خواهد كرد.
باید این نكته را در نظر داشته باشیم كه چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقوله‌ی فكر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویت‌های بالای آن‌ها قرار می‌گیرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیكی و فكری چندان موضوعیت پیدا نمی‌كند. بنابراین دانشگاهیان كه بیشتر با دانش، كتاب، ایدئولوژی و فرهنگ و... سر و كار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.
در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نكته حائز اهمیت است كه نقش روشنگر آن‌ها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه می‌توانند ادراك مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل كنند. بدون شك اگر دشمنان ما مانند آمریكا و اسرائیل، حرف‌های جذابی می‌زنند، دلشان برای این كشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزه‌های آن‌ها از توجه به كشورهای خاورمیانه را می‌توان در عراق و افغانستان مشاهده كرد. بنابراین جذابیت‌های ظاهری كه دشمن در قالب القائاتش ایجاد می‌كند، باید توسط اساتید برای دانشجویان كالبدشكافی شود.

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام و عرض ادب
تاریخ خبر: 1388/9/29
به نقل از سایت تبیان
عنوان تاپیکو دیدم فکر کردم جدیدا اتفاقی افتاده.:Nishkhand:
[/]

[="Arial Narrow"][="DarkOliveGreen"]سلام
می خواهم بدانم مسئولان و نهاد های دینی برای مقابله با این اتفاق چه کار هایی کردند؟

امیدوارم این تاپیک قفل نشود.
[/]