اینجا پلی به گروه فقه وحقوق است

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اینجا پلی به گروه فقه وحقوق است

سلام خیلی مواقع دیده شده که بچثهای خوبی تو گروهها انجام میشه ازطرفی یک گروه کمتر درمعرض دید اعضاء قرار میگیرد،لذا مناسب دیدم تحت یک بحثی بین گروه انجمن فقه وحقوق و پنجره اصلی سایت پلی زده بشه تابوسیله این پل مشکلات مذکورتاحدودی حل بشه ‎:Mohabbat:

انشالله به همین زودی خلاصه بحثها وسطح تحصیلی اعضارو میذارم،اماسرفصل بهترین بحثها=صندلی داغ باحضورسرکارندا کارمند محترم شوری حل اختلاف مشاورخانواده، و همچنین سرکارال یس حقوقدان وکیل وکارشناس مسائل حقوقی* بحث بعدی شرایط شاهد باتکیه برمراد قانونگذارازمعنای ایمان ...

به نظر ميرسد موضوع خوبي را ميخواهيد شروع كنيد. موفق باشيد

سلام خنده شهید! لبای خشکمو میزبان یک خنده کرد!وسروری که مثل شهاب ظلمت دلمو برا مدتی کوتاه روشن کرد!زنده باد یادشون

ashkan;182580 نوشت:
سلام خیلی مواقع دیده شده که بچثهای خوبی تو گروهها انجام میشه ازطرفی یک گروه کمتر درمعرض دید اعضاء قرار میگیرد،لذا مناسب دیدم تحت یک بحثی بین گروه انجمن فقه وحقوق و پنجره اصلی سایت پلی زده بشه تابوسیله این پل مشکلات مذکورتاحدودی حل بشه ‎:mohabbat:

امكان دارد بيشتر توضيح داده بشه؟

ابدیت2;182719 نوشت:
امكان دارد بيشتر توضيح داده بشه؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار شما میتوانید با مطالعه ی بحثهای جاری در این انجمن که میان دوستان حقوقدان ویا دانشجویان محترم در حال انجام میباشد با موضوعات حقوقی وقضایی بیشتر آشنا شده وخودتان نیز اگر سؤالی در این زمینه ها دارید آنرا به اشتراک بحث بگذارید تا دوستان نظرات خود را ابراز نمایند .تا بیشتر با حقوق خود آشنا شوید .

اما فقط نظرات نه راهکار صد در صد عملی

حق یارتان :Sham:

به اين محيط ها زياد آشنايي ندارم . هر چه گشتم مكاني كه شما ذكر كرديد نيافتم

سلام بنده متاسفانه سیستمم خراب شده وبا گوشیم میام اینجا امکان بلوکه وانتقال نیست بخصوص لینک گذاشتن!دوستان دیگه هم بله... می تونید ازپروفایلم وارد گروه بشید

سلام
بحث ذیل توسط سرکار آل یس ارائه شده
ایشان معرف حضور هستند...

نقل قول:

سلام. یه سوال مطرح میکنم لطفا بیایید بحث رو باهم رونق بدیم وکشش بدیم تا به نتیجه برسیم: به نظر شما اگه پدری قبلا با دوتا از پسراش زندگی میکرده وتمامی اموالش در ید خودشو واین دو فرزندش بوده ولی حالا فوت کرده وبعد از مدتی این دو پسر با دیگر برادر خواهراشون میشینن اموال پدر رو تقسیم میکنن ولی اصل نکته اینجاست که این دوتا پسر مقداری از اموال رو که میدونن دیگر ورثه ازش بی اطلاعن تقسیم نمیکنن واین در حالیه که سایر وراث هم اصلا نمیفهمن که اینا مقداری از ماترک رو ازشون مخفی کردن وزیر تقسیم نامه رو امضا میکنن ولی از قضا بعد از 5 سال دستشون رو میشه .حالا بنظر شما ایا کار این دو پسر جنبه کیفری داره یا نه .اگه کیفریه چه عنوانی بر عمل اونها میشه بار کرد؟


این جواب حقیر است
نقل قول:
سلام
فکر کنم
اول از همه خیانت در امانت است! چون این مال امانت پدرشون بوده که باید به صاحبش می رسید
دوم غصب است چون ظاهرا ارث مال مشاع برای همه طلبکارها و وراث است.
ماده 674 ق.م.ا: هرگاه اموال منقول یا غیرمنقول یا نوشته­هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عهده اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هرکار با اجرت یا بی اجرت به کسی داده شده و بنابر­این بوده که اشیاء مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

    تعلیق سرکار ال یس
    نقل قول:
    من خودم کاملا با نظر شما موافقم اما من همین پرونده رو دارم دنبال میکنم در مرحله بدوی رای صادر شد مبنی بر اینکه جنبه کیفری نداره ولی حالا که تقاضای تجدید نظر دادم مبنی بر اینکه خیانت در امانته واستدلالاتی دقیقا شبیه استدلال شما اوردم والبته یه سری نکته های جالب دیگه اوردم در مرحله تجدید نظر قرار عدم استماع دعوا رد شد وبرای بررسی بیشتر دوباره به مرحله بدوی ارجاع شد ولی بحثی که هست اینه که ضرر که عنصر اصلیه خیانت در امامنته همچین اثباتش یذره سخته و به نظر من وکیل اونا میتونه ادعا کنه که تمامی اموال همچنان هستن واگه از اونها استفاده ای شده میبایست دادخواست اجرت المثل رو به دادگاه حقوقی تقدیم کرد وپرونده دیگه جنبه کیفری نداره . ولی از نظر من خیلی بی عدالتیه که جنبه کیفریه پرونده منتفی بشه. جایی هم خوندم که این کار عنوان کتمان حقیقت یا همون دروغ محسوب میشه که در ق. م.ا .ما برای دروغ قانونی وضع نشده وجرم به کاری اطلاق میشه که در قانون برای اون مجازات در نظر گرفته باشن ..قانون ماهم که فوق العاده ناقصه وهمش با ایین نامه وبند وتبصره وصله خورده با این وجود هنوزم ناقصه...

    جواب بنده
    نقل قول:
    سلام یعنی شما(موکلتون) دنبال حبس یا مجازات اونها هستید!؟

    نقلیه سری نکته های جالب دیگه اوردم

    خوب به ماهم بگید دیگه

    نقلولی بحثی که هست اینه که ضرر که عنصر اصلیه خیانت در امامنته همچین اثباتش یذره سخته

    چرا فکر می کنید عنصر اصلی خیانت در امانت ضرر و خسران است
    خوب اگه شما دنبال جبران خسارت هستید از طریق دادخواست حقوقی هم می توانید آن را جبران کنید
    مثلا منافع این مدت یا تفاوت قیمت یا هر چیز دیگه ایی که خودتون بهتر می دونید...
    چیزی که هست اثبات این امر است که عنصر معنوی و خیانت ثابت شود و در نتیجه حبس و زندان
    به عبارتی جبران خسارت که رو شاخشه چه دعوی حقوقی باشه چه کیفری چیزی که در کیفری مورد نظر است مجازات طرفه...


سلام
اینجا هم سرکار طه وارد بحث می شوند

نقل قول:

سلام بر دوستان بزرگوار :gol:

به نظر بنده از جنبه ی کیفری میتوان به مورد گرفتن امضاء جهت تقسیم کامل ترکه ی متوفی که خلاف واقع بوده وتحت عنوان جعل وتزویر تعریف میشود استناد نمود .

ماده 536 - هركس در اسناد يا نوشته هاي غير رسمي جعل يا تزوير كند يا با علم به جعل و تزوير آنها رامور استفاده قراردهد علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا دوسال يا به سه تا دوازده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد .


اشکال بنده
نقل قول:

سلام درسندیت وصیتنامه حرفی نیست ولی دراینکه فعل مذکورعنوان جعل رابگیرد،محل اشکال وتامل است

  • جواب از اشکال بنده توسط خود سرکار طه
  • نقل قول:
    سلام بزرگوار :gol:
    نقل قول:

    منظور بنده وصیت نامه نبود (تقسیم نامه ی ارث) منظور بنده است که از زمان امضاء وراث وشهود به سند غیر رسمی تبدیل میشود


  • و در اخر هم در خواست توضیح بیشتر از استاد
  • نقل قول:
    سلام سرکار طه

    می توانید فعل جعل رو با توجه به صورت مساله تبیین بفرمایید؟

  • دوستان اگر سوال و یا مطلبی دارید در تکمیل بحث ما رو یاری کنید

بحث بعدی صندلی داغ است که هدف از ان ...همه اشنا هستند

نقل قول:
سلامي دوباره
اولين نفري كه انشاءالله قراره بياد رو صندلي ما بشينه تا ما داغش كنيم
سركار خانم ندا هستند
مشخصات ايشون:

  • مكان قزوین علاقمندي هاتدریس،ترجمه،ورزش،گوش دادن به دیگران شغل معلم,مشاوره خانواده در دادگاه و شورای حل اختلافمیزان تحصیلات لیسانس آموزش زبان,تحصیلات مشاوره و روانشناسی جنسيت زن بيوگرافي سابقه کار در شورای حل اختلاف ،دادگاه شعبه خانواده
    مشاوره در بهزیستی
    کلینک بهداشت و درمان خانواده دکتر ابطهی
    کلینک سلامت دکتر اندرزگو
    کلینک مشاوره پروین
    ...

  • امضاء در روزگاری که لبخند آدم ها به خاطر شکست توست، برخـــیز تا بگریند!
  • سلام
    این سوال سرکار راحیل است

    نقل قول:

    سلام دوباره
    نداجان
    منظورم اینه که شما تو این شورا ها میتونید مشکلات رو ریشه ای حل کنید یا تنها با سبک ریش سفیدی و اینا
    افراد رو تشویق به کوتاه اومدن و کنار اومدن میکنید؟!
    چند درصد این حل اختلافات به نتیجه میرسه و دیگه به دادگاه و شکایت نمیکشه؟!

    جواب مهمانمون
    نقل قول:

    راحیل جان
    بحث ریش سفیدی همیشه آخرین مرحله است
    و بسته به شهر یا منطقه ای هستش که شورا وجود داره
    همین طور بسته به اعضا
    ما اکثرا اونجا مشکلاتو حل می کنیم
    درصد زیادی
    چون خیلی ها نمی دونن چه جوری باید از پس مسائل بر بیان

    این نظر سید امیر است

    نقل قول:

    سلام به همه دوستان :
    به نظر من در یک جمله خلاصه اینکه :
    در اکثر موارد شورای حل اختلاف فقط باعث اطاله دادرسی میشه .


    جواب مهمان
    نقل قول:

    سلام به همه
    والله به نظر من این جور که اقا سید فرمودند نیست
    نمی دونم
    ولی شاید اون چیزی که از دور می شنویم با دیدگاه فرق داره

    این اشکال جناب شایسته است

    نقل قول:

    سلام
    منظورتون ازاین که مدرک مهم نیست تجربه مهمه چی بود
    درسته حل اختلافه بالاخره باید اعضا ی چیزایی پیرامونه مسایل حقوقی بدونن
    ینی چی که فرمودید درمورد مدارک تحصیلیشون نمیتونید نظربدید؟؟
    مدرک همکاراتون مثلا چیه؟

    البته باعرض معذرت
    ممنون


    و جواب مهمانمون
    نقل قول:

    دوست عزیز شایسته جان
    ممنون از طرح سوال قشنگ

    ببینید...دعا می کنم هیچ وقت نخوایید در شورای حل اختلاف حضور داشته باشید مگر برای کسب علم

    دوست عزیز...افرادی که به شورا مراجعه می کنن اغلب ذچار یک سردرگمی شدند و در مراحل اولیه به سر می برند

    اینکه می گم تجربه خیلی مهم تره به این دلیل که یه حرف خیلی از عقیده هارو عوض می کنه
    خیلی زیاد
    بر فرض مثال
    در جایی که من مسئولیت دارم اغلب اختلافات خانوادگی حل می شه
    اولین چیزی که اونجا مورد بررسی قرار می گیره دخالت هر دو خانواده هستش که من همیشه اول اینو مورد مورد بحث قرار می دم
    واسه اینکه تجربه به من اینو ثابت که اول مسائل از اینجا شروع می شه
    در بخش های بعدی بیشتر توضیح می دم

    در مورد سوالتون که فرمودین مدرک...راستش تو جایی که من هستم همه تحصیلات عالیه دارند و همزمان در دادگاه مسئولیت قضاوت رو بر عهده دارن
    توی بخشی هم که مربوط به منه همین طوره
    منم استثنا دارم:nishkhand:

    اخرین بیانات مهمانمون

    نقل قول:

    خب!
    اول باید در نظر بگیریم که مهم ترین چیز یا هدف توی شورای حل اختلاف جلوگیری از ورود ورود پرونده هایی با موضوعات ساده به دادگاه هستش که در پی اون گیر افتادن مردم تو پیچ و خم
    همانطور که در اطلاع هستین اکثرا زمان تعیین شده واسه دادگاه ها چیزی در حدود 6 ماه بعد هستش در حالیکه توی شورا طبیعتااین کمتره و حتی اگه به قول بعضی از شماها این مسائل حل هم نشه یا شورا چیز بیخودی به حساب بیاد حداقل اینکه موضوع ساده تر شده و می دونیم کجای جریان ایستادیم

    شورا به این هدف تشکیل شده که تا به برخي از مشكلات اجتماعي، فرهنگي و تا حدودي اقتصادي آنان كه در برخورد با يكديگر به وجود مي آيد، رسيدگي شود.

    طرح پرونده و مراحل رسیدگی در شوراهای حل اختلاف تقریباً مشابه محاکم دادگستری است.
    اول مراجعه
    بعدش پر کردن فرم
    بعدشم با توجه به فرم و مشکلی که قید شده به محل ارجاع معرفی می شن
    بعد از اینکه سر کم و کیف چگونگی پرونده بحث شد مرحله بعدی احضار طرفین برای مذاکره و تلاش برای حل وفصل موضوع و مختومه نمودن پرونده :khobam:
    و نهایتا یا رای صادر می شه یا اصلاح
    و


    و تکمله سرکار ال یس
    نقل قول:

    پرونده ای که اعضای شورا راجع بهش بحث وبررسی انجام میدن وپس از شنیدن اظهارات طرفین وانجام تحقیقاتو... در نهایت زیر نظر قاضی شورا حکم صادر میشه وبه طرفین ابلاغ میشه اگه طرفین در مدت اعتراض به حکم اعتراض نکردن این حکم میره به اجرای احکام و با تقاضای محکوم له وابلاغ اجراییه به محکوم علیه اجرا میشه .اگر هم دوباره این پرونده توسط یکی از همون طرفین دعوا مطرح بشه ودرباره همان موضوع باشه به لحاظ اینکه اون حکم اعتبار امر مختومه رو پیدا کرده قرار عدم استماع دعوا به لحاظ اعتبار امر مختوم توسط قاضی صادر میشه. حالا اگه پرونده در مدت زمانی که 20 روزه از طرف طرفین مورد تجدید نظر واقع بشه {از تاریخ ابلاغ رای شورا به طرفین تا بیست روز}به دادگاه ارجاع میشه واینبار قاضی با توجه به موارد تجدید نظر خواسته رای صادر میکنه و پرونده مختومه میشه وبه قسمت اجرا میره ودر اونجا هم مجددا پرونده اجرایی تشکیل میشه تا در نهایت حکم که اجرا شد اون پرونده هم مختومه وبایگانی میشه واز امار پرونده ها کسر میشه. امیدوارم جامع ومانع توضیح داده باشم.:gol:

    ببخشيدا ايا ميشود يك انتقاد كنم؟
    اي كاش يك بحث جديدي شروع ميكرديد. همه پستها نقل قولهاي انجمن مورد نظرتان است و فقط اعضاي آنجا از اين بحثها خبر دارند. كاش بحث جديدي را همين جا شروع ميكرديد تا همه كاربران شركت ميكيردند.
    درسته زياد فعاليت نميكنم ولي در اين جور موارد سابقه دارم يعني چي؟ الان ميگم:
    من كاربر نميتونم وارد بحثتون بشم چون يك سري مطالب آرشيو شده از يه جاي ديگه اينجا منتقل كرديد در واقع يك بحث از قبل آماده شده است كه كاربران عادي مثل ما نه از نقل قول ها سر در مياريم و نه ميتونيم در بحثها شركت كنيم.
    اميدوارم توانسته باشم منظورم را برسانم.
    در هر حال حرف حرف مسئول تايپيك است.
    موفق باشيد

    با سلام
    با تشکر از همه برادران و خواهران که با حضور خود بر این دغدغه تاکید داشتند
    چند نکته:
    1.من مخالف طرح این بحثها نیستم ولی معتقدم باید ضابطه مند و با مدیریت و محوریت یک نفر پیش برود . دوستان اگر یک نفر را از جمع خودشان معرفی کنند میتوان امکانات مدیریتی را به آن شخص هم داد.
    2. تکلیف بحث را مشخص کنید آیا بحث فقهی است یا حقوقی و مشاوره ای . چون به تناسب بحث محل بحث و انجمن آن هم مشخص و شفاف می شود.
    3. دوستان عزیز لطف کنند پیام های اسپم خود را حذف و ویرایش نمایند.
    امیدوارم مباحث خوب و کاربردی مطرح شود.

    با تشکر

    سلام از مدیریت محترم سایت نهایت تشکر را دارم که به این انجمن لطف دارن...از طریق نظر سنجی مدیر این انجمن را انتخاب کرد؟؟؟اگر میشه جناب اشکان زحمتشو بکشن....مدیریت محترم سایت اگه بشه این انجمن در کنار کار مشاوره حقوقی بعضی بحث ها رو با توجه به نظریات فقهی وقانون مدون توسط اعضا بررسی کنن تا سواد حقوقی وفقهی اعضا با توجه به اطلاعات ومطالعات بقیه بالا بره. این کار باعث تعالیه انجمن میشه...

    سلام به همه کاربرای گرامی از جمله اعضای محترم انجمن فقه وحقوق . در رابطه با بحثی که درباره پرونده ای که در انجمن توسط خودم مطرح شد ودر اینجا خلاصه ای از اون رو برای کاربران تازه وارد مطرح میکنم :سوال:پدری قبلا با دوتا از پسرانش زندگی میکرده وتمامی اموالش در ید خودش وپسرانش بوده ولی حالا فوت کرده وبعداز مدتی این دوپسر بادیگر خواهر برادرانش میشینن اموال پدر رو تقسیم میکنن ولی اصل نکته اینجاست کهاین دوپسرمقداری از اموالرو که میدونن دیگر ورثه ازش بی اطلاعن تقسیم نمیکنن واین در حالیه که سایر وراث هم اصلا نفهمیدن که اینا مقداری از ماترک رو ازشون مخفی کردن وزیر تقسیم نامه رو امضا میکنن ولی از قضا بعداز 5 سال دستشون رو میشه . حالا به نظر شماایا کاراین دوپسرجنبه کیفری داره یانه. اگه کیفریه ایا عمل حقوق بر اون بار میشه؟؟/ من فعلا نیاز ندیدم که این بحث رو خاتمه بدم ولی خوب هرکاری پایانی داره ودر اینجا گوشه ای از ابراز نظرات حقوقدانان رو درباره این پرونده به نمایش گذاشتم ودر اخر به تقاضای جناب اشکان به جمع بندی میرسیم: نقل قول:اشکان [=times new roman]
    سلام
    فکر کنم
    اول از همه خیانت در امانت است! چون این مال امانت پدرشون بوده که باید به صاحبش می رسید
    دوم غصب است چون ظاهرا ارث مال مشاع برای همه طلبکارها و وراث است.
    ماده 674 ق.م.ا: هرگاه اموال منقول یا غیرمنقول یا نوشته­هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عهده اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هرکار با اجرت یا بی اجرت به کسی داده شده و بنابر­این بوده که اشیاء مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.



    نقل قول:اشکان
    بنابر­این بوده که اشیاء مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. [=times new roman]

    ظاهرا این قسمت با این مساله متناسب است.
    نقل قول:ال یس من خودم کاملا با نظر شما موافقم اما من همین پرونده رو دارم دنبال میکنم در مرحله بدوی رای صادر شد مبنی بر اینکه جنبه کیفری نداره ولی حالا که تقاضای تجدید نظر دادم مبنی بر اینکه خیانت در امانته واستدلالاتی دقیقا شبیه استدلال شما اوردم والبته یه سری نکته های جالب دیگه اوردم در مرحله تجدید نظر قرار عدم استماع دعوا رد شد وبرای بررسی بیشتر دوباره به مرحله بدوی ارجاع شد ولی بحثی که هست اینه که ضرر که عنصر اصلیه خیانت در امامنته همچین اثباتش یذره سخته و به نظر من وکیل اونا میتونه ادعا کنه که تمامی اموال همچنان هستن واگه از اونها استفاده ای شده میبایست دادخواست اجرت المثل رو به دادگاه حقوقی تقدیم کرد وپرونده دیگه جنبه کیفری نداره . ولی از نظر من خیلی بی عدالتیه که جنبه کیفریه پرونده منتفی بشه. جایی هم خوندم که این کار عنوان کتمان حقیقت یا همون دروغ محسوب میشه که در ق. م.ا .ما برای دروغ قانونی وضع نشده وجرم به کاری اطلاق میشه که در قانون برای اون مجازات در نظر گرفته باشن ..قانون ماهم که فوق العاده ناقصه وهمش با ایین نامه وبند وتبصره وصله خورده با این وجود هنوزم ناقصه...
    نقل قول :شایسته سلام
    همين كه مال رو از دست صاحبان مخفي داشتند طي اين مدت ميتونه مصداق ضرر باشه
    نقل قول:ال یس ضرر یه مفهوم حقوقی داره که این چیزی که شماگفتید از طریق حقوقی میشه اجرت المثل ایام تصرف رو مطالبه کرد وجنبه کیفری نداره وضرر محسوب نمیشه. نقل قول :اشکان

    • سلام منم نظرم همینه
      جز خیانت نمیشه عنصر قانونی دیگه ای تصور کرد


    نقل قول:طه سلام بر دوستان بزرگوار :Gol:

    به نظر بنده از جنبه ی کیفری میتوان به مورد گرفتن امضاء جهت تقسیم کامل ترکه ی متوفی که خلاف واقع بوده وتحت عنوان جعل وتزویر تعریف میشود استناد نمود .

    ماده 536 - هركس در اسناد يا نوشته هاي غير رسمي جعل يا تزوير كند يا با علم به جعل و تزوير آنها رامور استفاده قراردهد علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا دوسال يا به سه تا دوازده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد .
    نقل قول:اشکان
    سلام درسندیت وصیتنامه حرفی نیست ولی دراینکه فعل مذکورعنوان جعل رابگیرد،محل اشکال وتامل است
    نقل قول:طه سلام بزرگوار :Gol:

    منظور بنده وصیت نامه نبود (تقسیم نامه ی ارث) منظور بنده است که از زمان امضاء وراث وشهود به سند غیر رسمی تبدیل میشود .

    سلام
    استاد محترم
    می توانید فعل جعل رو با توجه به صورت مساله تبیین بفرمایید؟
    نقل قول:طه

    باسلام خدمت دوستان بزرگوار از جمله جناب اشکان :Gol:

    در مورد مصداق مطلب مورد بحث با موضوع جعل در ماده ی 536 قانون مجازات اسلامی باید عرض کنم که اگر دقت مینمودید ذر کنار کلمه ی جعل از کلمه ی تزویر نیز استفاده شده که این بخش از قانون مشمول همین تقسیم نامه ی ارث میشود .

    واژه تزویر در فرهنگ به معنی دروغپردازی ، مکر کردن و آراستن کلام با چیز دیگر آمده و معنای مراد شده در قانون مجازات اسلامی با معنای لغوی آن مطابقت دارد.
    نقل قول:طه قانونگذار فقط در ماده ۵۳۲ کلمه تزویر را به تنهایی و بدون همراهی لفظ جعل استعمال کرده و مصادیقی را به صورت مثال برای آن آورده است .

    هر گونه تغییر و تبدیل و دست بردن و به طور کلی تحریف در احکام ، تقریرات و اسناد (رسمی وغیر رسمی) و غیر آنها در دایره شمول تزویر قرار دارد و با توجه به جمله « و غیر آنها » مذکور در ماده یاد شده شبهه حصری بودن ، عناوین احصائی ازبین میرود . شاخص برای قرار گرفتن مصادیق جرم در ماده ۵۳۲ استفاده غیراستقلالی و جزئی از آنها میباشدبا تشکر از اشکان بزرگوار بنده در همان مطلب قبلی باید دقت بیشتری مینمودم زیرا ماده ی536 با توجه به تعریف ماده ی 532 قابل استناد میباشد

    حالا من با توجه به نظریات دوستانمون باید بگم علاوه بر اظهار نظر ما قاضی هم در مقام صدور حکم جایگاهی داره وممکنه که اصلا پرونده رو با توجه به استتدلالاتی بدون جنبه کیفری بدونه واز بعد حقوقی نسبت بهش حکم صادر کنه.ولی چیزی که از همه محسوستره اینه که این کار خیانت در امانته چون بطرز ضمنی این اموال در ید پسران عنوان امانت رو داشته واینان موظف به تقسیم ارث بوده اند واز تاریخ مخفی کردن اموال ید امانی اونا به ید ضمانی تبدیل میشه و حتی در صورت عدم تعدی وتفریط ضامن تلف مال هستن وبه نظر من عنوان جعل وتزویر نداره البته نظر دیگر عزیزان از جمله سرکار طه واسم محترمه اما خب من نتونستم قانع بشم...باید منتظر موند که قاضی محترم پرونده چه حکمی رو صادر میکنن. حکم که قطعی شد برای عزیزان نمایش داده خواهد شد . امید است که این جمع بندی مفید واقع گردد.

    سلام به همه برادران وخواهران! دوست عزیز ابدیت،ضمن تقدیرازاستقبال وپیگیری گرمی که داشتید!چند نکته رو لازم دونستم بیان کنم!اول اینکه این طرح روزهای اول خودشو داره میگذرونه!وطبیعیه که توهرقدمش ممکنه ضعفی باشه!ولی تا من مثلا این قدم روبرنمیداشتم انتقادی صورت نمیگرفت...اما خوشبختانه با همت دوستان داریم خوب پیش میریم.برای اشفتگی بحث هم بنده یک برنامه مدونی درنظردارم که انشالله تقدیم مدیریت محترم خواهد شد!بنده منتظر استقبال دوستان بودم ومی خواستم خود دوستان نقش وفعالیت ازاد وبیشتری داشته باشن! ولی دغدغه جناب مدیر مبنی بر ارائه یک بحث علمی کاربردی ومنظم لزوم یک هماهنگی وهمکاری بیشتری رو میطلبه :Kaf:

    سلام خدا رو شکر میبینم خیلی خوب پیش رفتید،جناب اشکان انشالله موفق باشید

    سلام علیکم جمیعا:
    با تشکر فراوان از دوست گرامی جناب اشکان عزیز :
    بنده هم به سهم خودم از کلیه طلاب بزرگوار و کلیه دوستانی که در رشته حقوق قضایی و یا الهیات _ گرایش فقه و حقوق دانشجو هستند و یا فارغ التحصیل شده اند . و همچنین از دوستان دیگری که رشته تحصیلی متفاوتی دارند . و به رشته حقوق علاقمند هستند ، استدعا دارم برای پربارتر شدن این گروه ، تشریف بیاورند .

    لینک گروه فقه و حقوق ، لطفا کلیک کنید .

    خوب بگذریم
    خدا رو شکر یک نسخه از نوشته های گذاشته شده به صورت تفصیل در گروه است!
    هر یک از دوستان که تمایل داشتند در خصوص بحث های مطرح شده اطلاعی داشته باشند به گروه مراجعه کنند.
    http://www.askdin.com/group47.html

    سلام
    در گروه با توجه به اطلاع رسانی ای که در بحث از گروه های اسک دین چه خبر مطرح کرده بودم و تقسیم بندی وظایف اعضاء حقوقدان با توجه به رشته مطالعاتی خودشان!
    بنده قرار شد که عمده مباحث حقوق کاربردی را مطرح کنم!
    برای آشنایی بیشتر به گروه مراجعه کنید!
    اینجا فقط به سوالات جواب داده میشود!
    :Kaf:
    :Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:

    [=&quot]مرد و زنی در خصوص یک طفل چنین اختلاف دارند:
    [=Calibri]1- [=&quot]مرد مدعی است که طفل از او نبوده و زن منکر این ادعا ست!
    [=&quot]این مساله می تواند چند صورت داشته باشد,
    [=&quot]الف- هر دو در تاریخ نزدیکی متفق القول هستند,که در این صورت اگر از تاریخ نزدیکی تا تاریخ تولد کمتر از شش ماه وبیشتر از ده ماه نگذشته باشد,طفل متعلق به شوهر است.(ماده 1158ق.م)
    [=&quot]در این صورت چند سوال وجود دارد,آیا اماره زمان در این ماده موضوعیت دارد؟
    [=&quot]یعنی اگر مفاد اماره دیگری با این اماره متعارض قرار گرفت؛ کدام مقدم خواهد بود؟چرا؟
    [=&quot]مثلا در همان صورت الف) مرد دو شاهد می آورد که زن در خلال این مدت زنا کرده است!ایا شهادت شهود می تواند اماره زمان را در هم شکسته و از کارایی بیاندازد,یا خیر؟
    [=&quot]یا مرد با مراجعه به پزشکی قانونی و گرفتن آزمایش (دی ان ا) ثابت کرد که بچه متعلق به او نیست! ایا نظر کارشناس به عنوان یک اماره قضایی می تواند اماره مذکور در قانون را در هم شکند؟ یا خیر؟
    [=&quot]چون این مساله در تخصص سرکار آل يس است از ایشان تقاضا دارم نظر کارشناسی خودشون رو مطرح کنند!
    [=&quot]همچنین از سرکار طه تقاضا دارم در خصوص جنبه فقهی مساله نظر کارشناسی شده خودشون رو مطرح کنند.

    ashkan;184555 نوشت:
    سلام
    پس پست های قبلی و بعدی کو؟
    وا باز نکنه ویروس اومده پاک کرده؟؟؟؟؟؟؟/
    باید یک آنتی ویروس قوی نصب کرد!

    سلام علیکم :
    شما دو تاپیک با یک اسم ایجاد کردید .
    پستهای قبلی و بعدی جایی نرفته ، توی تاپیک ذیل هست .
    داداش 3 صفحه هم مطلب در آن هست نگاه کنید .
    (کد لینک تاپیک: 16509)

    http://www.askdin.com/thread16509.html

    سلام
    اینجا کسی هست که تو کتابخانه دانشگاه تهران عضو باشه یا امکان دسترسی به پایان نامه های اون دانشگاه رو داشته باشه؟
    اگه از دوستان کسی هست به من اطلاع بده من چکیده و فایل pdf یک پایان نامه مربوط به رشته حقوق رو میخوام.
    ممنون میشم.
    یا علی

    عنوان پایان نامه :
    حكومت و ورود و كاربرد آن در فقه و اصول و قواعد فقه و قانون مدني
    پژوهشگر :
    راغبي، محمدعلي
    دانشگاه :
    دانشگاه تهران
    سال دفاع :

    ‏1370‏


    استاد راهنما :
    ندارد
    تعداد صفحات :
    ‏110‏
    زبان :
    فارسي

    عنوان پایان نامه :
    حكومت و ورود و كاربرد آن در فقه و اصول و قواعد فقه و قانون مدني
    پژوهشگر :
    راغبي، محمدعلي
    دانشگاه :
    دانشگاه تهران
    سال دفاع :

    ‏1370‏


    استاد راهنما :
    ندارد
    تعداد صفحات :
    ‏110‏
    زبان :
    فارسي

    حاج علی;184664 نوشت:
    عنوان پایان نامه : حكومت و ورود و كاربرد آن در فقه و اصول و قواعد فقه و قانون مدني

    سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

    بنده هر چه فکر کردم نتوانستم موضوعات این پایان نامه را به همدیگر ربط بدهم !!!

    کاربرد حکومت در اصول فقه !!!! وقواعد فقه !!!!؟؟؟

    منظور چه نوع کاربردی است ؟؟؟ در قانون مدنی وفقه هم باید نوع کابرد مشخص شود . :help: استاد راهنما هم نداشته !!! پذیرفته هم شده ؟؟؟

    :negah:

    حق یارتان :Sham:

    سلام حکومت و ورود ازجمله عناصری است که کاربرد زیادی در اصول دارند!نسبت بین ادله اصولیون بر برائت با ادله اخباریون بر احتیاط حکومت است،ونسبت بین قاعده لاضرر و سایرقواعد فقهی حکومت است،ادله وامارات قضایی حاکم و وارد بر امارات قانونی هستند.

    سلام داداش
    برا همین به یک مدیر کاربلدی چون تو نیاز داریم،حیف که براخودت پا پیش نگذاشتی!ما از این امور سر رشته نداریم!اگر مدیربرقولشان هستند!شما بهترین گزینه برای مدیریت بحث ها هستید.

    سید امیر;184090 نوشت:
    سلام علیکم جمیعا:
    با تشکر فراوان از دوست گرامی جناب اشکان عزیز :
    بنده هم به سهم خودم از کلیه طلاب بزرگوار و کلیه دوستانی که در رشته حقوق قضایی و یا الهیات _ گرایش فقه و حقوق دانشجو هستند و یا فارغ التحصیل شده اند . و همچنین از دوستان دیگری که رشته تحصیلی متفاوتی دارند . و به رشته حقوق علاقمند هستند ، استدعا دارم برای پربارتر شدن این گروه ، تشریف بیاورند .

    لینک گروه فقه و حقوق ، لطفا کلیک کنید .

    سلام ..... من الان میام عضو میشم .

    ashkan;184818 نوشت:
    سلام داداش
    برا همین به یک مدیر کاربلدی چون تو نیاز داریم،حیف که براخودت پا پیش نگذاشتی!ما از این امور سر رشته نداریم!اگر مدیربرقولشان هستند!شما بهترین گزینه برای مدیریت بحث ها هستید.

    سلام بر بقیةالله العظم ومنتظرانش

    خیر بزرگوار مؤمن باید زیرک باشد واین همان است که بنده مدتی است از نقشه ی جنابعالی و.... مطلع شدم ومنتظر همین نوشته ی شما بودم.. حالا چطور ؟؟؟ الله اعلم . بعضی حرکات برای مؤمن برازنده نیست .
    و بنده فقط منتظر همین مطلبت بودم که زیاد طول نکشید! ممنون !!!
    وحالا توضیح میدهم حکومت وورود را که در کتاب اصول فقه از الوسیط برای دانشجویان دانشگاه پیام نور در دست نالیف دارم . وبا سرچ در اینترنت آن را خواهید دید . .مدیریت هم پیشکش شما بنده قبلا" نشان دادم که در خدمت به دینم فرقی برایم نمیکند که شکل ظاهری آیدیم چطور باشد وتحت چه نامی ! مهم انجام وظیفه است که بنده با تمام قدرت به آن مشغولم . همه هم شاهد هستند . وهمین برایم کفایت میکند.

    حق یارتان :Sham:

    سلام ..... آقا جان اینجا چرا دو تا پل زدید به گروه خودتون ؟

    من از طریق اون یکی پل رفتم عضو گروهتون شدم . این پل ها جریانش چیه ؟

    دوستان سلام
    بابا من معنای حکومت و ورود و تخصیص و تخصص و فرقهاش رو می دونم
    فقط برای پایان نامه نیاز به مطالعه اون پایان نامه دارم چون چندتا نمونه عملی از قوانین مدنی و حقوقی آورده
    همین
    ممنونم

    ashkan;184802 نوشت:
    سلام حکومت و ورود ازجمله عناصری است که کاربرد زیادی در اصول دارند!نسبت بین ادله اصولیون بر برائت با ادله اخباریون بر احتیاط حکومت است،ونسبت بین قاعده لاضرر و سایرقواعد فقهی حکومت است،ادله وامارات قضایی حاکم و وارد بر امارات قانونی هستند.

    سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

    صرفا" جهت اطلاع:

    نکاتی ازهمان کتاب مرجع که در پست قبلی عرض کردم .

    بحث حکومت و ورود به ابتکار مرحوم شیخ انصاری در اصول پدید آمد .
    قبل از شیخ انصاری ادله ی اجتهادی واصول را در عرض یکدیگر قرار میدادندکه گاها" میان این دو تعارض جاصل می شد وگاهی یکی از این دومؤید دیگری قرار میگرفت .اما شیخ انصاری نظریه ی تقدم دلیل بر اصل را مطرح کرد وبا طرح مباحث حکومت و ورود ، بحث ورود ادله ی اجتهادی براصول ؛ وحکومت برخی اصول ،بر برخی دیگر را پیشنهاد داد.

    در علم اصول فقه تعریف حکومت اینطور بیان میگردد :

    توسعه یا تطبیق تعبدی دلیل محکوم ، توسط دلیل حاکم .
    این نظارت یک دلیل بر دلایل دیگر به منظور تفسیر آن دلیل است توسط دلیل حاکم که موضوع دلیل محکوم را تفسیر می کند .چه دلیل متعلق آنرا وچه دلیل حکم آن را .
    این نظارت و تفسیر معمولا" به صورت توسعه ویا تصدیق است . گرچه این توسعه وتصدیق حقیقی نیست واز امور تعبدی است .
    مثل اینکه دلیلی بگوید «خمر حرام است »ودلیل دیگری بگوید «هر مسکری خمر است » که در اینجا دلیل اول وارد شده در حالیکه دلیل دوم ناظر به دلیل اول است ودایره ی موضوع دلیل اول را توسعه داده است .........

    این یک توفیق اجباری بود وگرنه مقصد به رخ کشیدن چیزی نیست فقط دفاعیه است که چرا هرکس کمی اطلاعات دارد در این جامعه ی امروزی باید توسط دیگران !!! سرکوب شود ویا خاموش گردد یا به دامن بیگانه پناه ببرد ؟؟؟!!!! ویا برایش توطئه بچینند آنهم دوستان!!!! وبنده همچنان از این برخوردها ناراحتم .

    حق یارتان :Sham:

    سلام
    از سید بزرگوار هم بابت زحماتی که میکشند،تشکرمیکنم،
    من نمیدونم چرا کارشناسان و اعضاء حاضر به شرکت نیستند،اگر انتقادی ایرادی حرفی است صراحتا گفته بشه بهتره که شاهد همچین فضا و جو سرد وبی اعتمادی نشیم

    سلام اماره مذکور(م.1158) و حکم به الحاق کودک به پدر،یک اماره قانونی بوده و مادامی معتبر است که دلیل بر خلافش موجود نباشد(م.1323)
    لذا اگر ثابت شود پدر عقیم بوده یا با تطبیق خون طفل با خون پدر مشخص شود که خون طفل ازنوع خون پدر نبوده!نمی توان طفل را به پدر ملحق کرد!

    نقل قول از سرکار یس

    نقل قول:

    باعرض پوزش به خاطر تاخیر.مبحثی هست در فقه امامیه بنام لعان که مرد با نسبت دادن زنا به همسرش واوردن بینه به جهت نفی فرزندی که همسرش به دنیا اورده فرزند متولد شده رو از خودش نفی میکنه وبه عبارتی نفی ولد میکنه. درمورد سوال شما که مرد دوشاهد بیاورد وسپس نفی ولد کند باید بگم که در قانون شرع وقانون مدون ما مرد باید چهار بار شهادت بده که در نسبت زنا که به همسرش داده راست میگه وبعد خودش رو لعنت کنه.به هر حال کاری با جزئیات نیست ولی در هر صورت هر دلیل ومدرکی میتونه اماره زمان رو بشکنه منتها باید دقت کرد که نفی ولد باید بلافاصله پس از اطلاع مطرح بشه وگرنه مسموع نیست مگر با اوردن دلیل مبنی بر اینکه خودش هم به همین تازگی متوجه این امر شده.الان قانون کنار دستم نیست ولی حتی قانون برای این کار حتی مدت زمان مشخص کرده وبعداز گذشت مدت مذکور به سختی قابل قبوله..

    سلام
    لعان يكي از اموري است كه موجب نفي ولد ميشود.
    بله گفته ايتان مستند به قانون و قابل قبول است.
    ولي به لحاظ تئوري يك سوال باقي مي ماند.
    كه اگر امارات مذكور حتي لعان مورد قبول قاضي قرار نگرفت چي؟
    به عبارتي ديگر نظر كارشناسي و شهادت شهود قاضي را ملزم به قبول مفاد آنها مي مكند يا خير؟
    اگر قاضي را ملزم كند اين مخالف استقلال قاضي نخواهد بود؟ و اگر ملزم نكند اين موجب تزلزل آراء كارشناسان نمي شود؟
    چون در قانون ما نظر كارشناسان مستقلا به عنوان دليل مثبت حق و دعوايي شمرده نشده است.

    نقل قول از سرکار یس

    نقل قول:

    سلام.اگر شرایط لعان به ترتیب وطبق قانونش رعایت بشه قاضی باید قبول کنه ولی خوب اماره شهادت شهود معمولاباید قاضی رو به اقناع برسونه ودر این امارات قاضی میتونه با علم خودش به نتیجه برسه. اگه منظور شما از کارشناسان گواهی های صادره از پزشکیه قانونیه که در رابطه با صحت وسقم زناست ویا منظورتون از مایشات دی ان ا هست باید بگم این گواهی ها قابل قبوله مگر که بهشون اعتراض بشه که کمیسیون پزشکی بهش رسیدگی ودر نهایت طبق اون نظر رای صادر میشه...

    مبحث:بیان و حل مسائل و دعاوی کیفری توسط سرکار شایسته و سرکار امة الله
    اولین سوال توسط سرکار سادات صورت گرفته است.

    نقل قول:

    سلام به همه دوستان و كارشناسان عزيز.

    بچه ها يه سوال داشتم.

    نبش كوچه ما چند ساليه كه يك تالار عروسي تاسيس شده و متاسفانه شهرداري به اين تالار علي رغم نداشتن پاركينگ مجوز داده و اين مسئله باعث شده كه هر شب تمام مسير كوچه ما كه دو طرفه هست مملو از ماشين هاي پارك شده مهمانان بشه به طوري كه كوچه تبديل به يك كوچه يك طرفه شده و مشكلات زيادي رو براي ماشين هاي كه از رويروي هم ميان ايجاد كرده و موجب بسته شدن كوچه و سختي عبور و مرو ر و بدتر از همه درگير شدن مردم با يكديگر شده. حالا مي خوام بدونم اگر بخواهيم از اين تالار شكايت كنيم به كجا و از چه طريقي ميشود اقدام كرد. با تشكر از توجه شما.:gol:


    جواب اول از سرکار امة الله
    نقل قول:
    سلام
    فعلا میتونم بگم که
    ظاهرا دو تا جرم میشه تصورکرد!
    سد معبر
    ایجاد مزاحمت
    یک شکوایه به نزدیکترین شعبه دادرسی،یا کلانتری
    هرچی امضابیشتررسیدگی بهتر

    سلام
    با اجازه
    بله هر كس كه متضرر ضرر زيان شده مي تواند در اين شكوايه شريك و با امضاء خود خواهان رسيدگي باشد.
    به نظر من يك نسخه به شعبه دادرسي و يك نسخه به كلانتري بفرستيد!
    اما مواد: شما می توانید به عنوان ایجاد مزاحمت، ممانعت از حق خود و خانواده خود به استناد ماده 690 قانو مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) و نیز به لحاظ سلب آسایش و آرامش خود و خانواده و سایر واحدها به استناد ماده 618 قانون فوق به دادسرای عمومی وانقلاب محل شکایت کنند.در ضمن: بهترین راه برای کسب و جمع آوری دلیل اثباتی جرم این اسنت، که شما درهنگامی که مزاحمت جریان دارد، از طریق پلیس110 اقدام نمائید؛تا مأمور 110 درزمان وقوع جرم به محل آمده و مشهودات عینی خود در وقوع جرم را صورتجسله نماید. این صورتجلسه اعتبار شهادت شهود را داشته و برای دادسرا کفایت می نماید تا جرم شما اثبات شود.

    اشکال سرکار شایسته به عنصر قانونی مساله!

    نقل قول:

    باسلام خدمت دوستان
    نظر اینجانب این است که در پی گیری این موضوع هیچ عنوان کیفری صدق نمیکند
    در واقع ما در قوانینی که من اطلاع دارم عنوان مجرمانه ای در مورد این مسئله نداریم
    مگر اینکه
    1- اساس و شالوده جواز و پروانه تالار را زیر سوال بریم
    یا2- اقدامات تالار غیر قانونی باشد مثلا سرو صداهای غیر عادی و dj استفاده کند

    و
    نقل قول:
    ادامه...
    در خصوص اخذ امضا از اهالی محل نیز نظر اینجانب این است که منجر به قرار منع تعقیب میشود به همان دلایل مذکور
    در نهایت امر با اطلاع پلیس 110مدیریت تالار فقط تذکر میشنود.
    اینجانب در مواد استنادی مذکور جناب اشکان هیچ موضوعیت در این مورد نیافتم

    یواش یواش بقیه دوستان هم وارد گود شده:
    سرکار طه

    نقل قول:

    سلام خدمت دوستان بزرگوار :gol:
    بنده تقریبا" با نظر سرکار شایسته موافقم ضمن اینکه باید خدمت دوست بزرگوار امةالله عزیز عرضکنم که مصادیق سد معبر تعریف دیگری دارد واصلا" ربطی به کلانتری و دادگاه در مراحل اولیه ندارد ومسئول رفع سد معبر در قوانین جمهوری اسلامی شهرداری و معاونت سد معبر در شهرداری محل و منطقه میباشد که پارک ماشین تا مدت معلوم ودسترسی به راننده مصداق آن نیست .
    همچنین برای موضوع مزاحمت نیز تعاریف خاصی وجود دارد که بایذ این موارد را تطبیق داد از جمله وجود مجوز این تالار ولزوم وجود این اماکن در سطح شهر......

    بیان دو ماده مذکور توسط سرکار امة الله
    نقل قول:
    ماده 690- هرکس به وسیله صحنه سازی از قبیل پی کنی ، دیوارکشی ، تغییرحدفاصل ، امحای مرز ،... به منظور تصرف یا ذی حق معرفی کردن خود یا دیگری ، مبادرت نماید یا بدون اجازه سازمان حفاظت محیط زیست یا مراجع ذی صلاح دیگر مبادرت به عملیاتی نماید که موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی گردد یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید به مجازات یک ماه تایک سال حبس محکوم می شود دادگاه موظف است حسب مورد رفع تصرف عدوانی یارفع مزاحمت یا ممانعت از حق یا اعاده وضع به حال سابق نماید

    و
    نقل قول:

    ماده 618 - هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال وتا ( ۷۴ ) ضربه شلاق محکوم خواهدشد

    وجه استاد به دو ماده توسط سرکار امة الله

    نقل قول:

    سلام
    ممنون از نظرات دوستان
    از سرکار طه سوال می کنم
    ایا موارد مذکور در ماده 690 احصائی هستند؟ یا قانونگذار در مقام شمردن بعض مصادیق بوده است؟
    و کذلک ماده 618!؟

    نقلموجب بسته شدن كوچه و سختي عبور و مرو ر و بدتر از همه درگير شدن مردم با يكديگر شده.

    به نظر من موارد مذکور در دو ماده احصائی نبوده و مصادیق بارز موجب اخلال نظم و اسایش و آرامش عمومی (ماده 618) و ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق مرور و عبور(ماده 690) می باشد.
    لهذا طبق مساله هم ماده 690 و هم ماده 618 منطبق بر عنصر مادی مذکور بوده و جرم تلقی می شود.
    خاطر نشان کنم که قرار نیست قانونگذار برای هر دونه جرم ماده ای وضع کنند!
    و اینکه شهرداری باید یا نباید و چگونه و به چه هدفی مجوز داده عنوان و عنصر دیگری است که حداقل در بدو رسیدگی مساله مذکور نمی گنجد!
    به عبارتی دیگر همانطور گه گفته شد مشتکی عنه مدیر تالار است, و جواز کار دلیل بر برائت ایشان نمی شود..



    اشکال زیبای داداش خودم سید امیر
    نقل قول:
    سلام به همه دوستان عزیز : قسمتی از ماده 690 ق.م.ا
    ....یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید به مجازات یک ماه تایک سال حبس محکوم می شود..........
    اولا : با مداقه در سه کلمه قرمز رنگ در متن بالا ، در میابیم که قانونگذار با آوردن کلمه
    مرکب ، (در موارد مذکور)مجازات مقرر را مقید به تحقق مزاحمت و ممانعت از حق در مورد مطالب جملات قبل ، در ماده فو ق الذکر کرده است .

    سلام
    حالا جمع بندی مساله
    با توجه به عنصر مادی مذکور در مساله

    نقل قول:
    مملو از ماشين هاي پارك شده مهمانان بشه به طوري كه كوچه تبديل به يك كوچه يك طرفه شده و مشكلات زيادي رو براي ماشين هاي كه از رويروي هم ميان ايجاد كرده و موجب بسته شدن كوچه و سختي عبور و مرو ر و بدتر از همه درگير شدن مردم با يكديگر شده

    و تطبیق و مقایسه ان با عنصر قانونی
    نقل قول:
    اخلال نظم و اسایش و آرامش عمومی (ماده 618) و ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق مرور و عبور(ماده 690)

    علی الظاهر قابل تطبیق است.
    چرا که طبق مساله ماشین های پارک شده جلوی تالار مانع عبور و مرور شده! و ترافیک به وجود آمده از این ممانعت؛ موجب اخلال نظم,اسایش و آرامش عمومی است.
    می ماند اشکال سید امیر که ایا قید موارد مذکور در ماده,انصراف به احصائی بودن موارد مذکور نیست؟
    و به التبع خارج بودن مساله ما از این ماده!
    اگر به ماده دقت کنیم قانونگذار در مقام بیان مصادیق از حرف عطف یا استفاده کرده, و این بیشتر به ذکر مصادیق مهم و عدم حصر نزدیکتر است, به عبارتی دیگه اگر حتی قانونگذار در این عبارت خود
    نقل قول:
    یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید

    به جای حرف یا از واو استفاده می کرد, حرف سید امیر مبنی بر احصائی بودن قابل دفاع بود.
    به هر حال باید در خواست تفسیر کرد.

    سلام علیکم :
    با اجازه اساتید محترم ، حقیر نیز با نظرات سرکار شایسته و استاد طه موافقم .
    بنده فهرست باب تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده از قانون مجازات اسلامی از فصل اول تا بیست و نهم را بدقت بازبینی کردم برای مطلب مورد سوال هیچ عنوان مجرمانه ای نیافتم .
    بنابراین در صورت ، تنظیم شکواییه ، بلافاصله از طرف دادیار ، بدلیل کیفری نبودن مساله ، قرار منع تعقیب صادر خواهد شد .
    با توجه به اینکه بنظر میرسد شهرداری محترم محله مذکور ، خارج از ضوابط موجود ، مجوز احداث تالار را صادر نموده است .
    1_ مراجعه به شهرداری و اتحادیه صنف تالار پذیرایی و اداره اماکن ، میتواند راهگشا باشد .

    2_ درصورت تخلف شهرداری و یا اتحادیه صنف مذکور در صدور جواز کسب غیر قانونی ، میتوان از طریق دیوان عدالت اداری ، از شهرداری و ..... شکایت کرد .

    3_ بدلیل اینکه متاسفانه معمولا شهرداریها با دریافت عوارض تراکم و عوارض تغییر کاربری و جریمه نداشتن پارکینگ ، اینگونه مجوز ها را صادر مینمایند . میتوان در دیوان عدالت اداری موارد خلاف را پیگیری کرد .

    ==============================================================

    سلام به همه دوستان عزیز :

    قسمتی از ماده 690 ق.م.ا

    ....یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید به مجازات یک ماه تایک سال حبس محکوم می شود..........

    اولا : با مداقه در سه کلمه قرمز رنگ در متن بالا ، در میابیم که قانونگذار با آوردن کلمه

    مرکب ، (در موارد مذکور)
    در واقع ، مجازات مقرر را ، مقید و منوط به تحقق مزاحمت و ممانعت از حق در مورد مطالب جملات قبل ، در ماده فو ق الذکر کرده است .

    یعنی به عبارت دیگر : مجازات مقرر در ماده مذکور ناظر و منوط و مقید است به تحقق مزاحمت و ممانعت از حق ،

    به منظور تصرف یا ذی حق معرفی کردن خود یا دیگری ، ................ یا مبادرت به عملیاتی که ، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی گردد و .....

    ثانیا : از نص صریح و متن ابتدای این ماده چنین بر میاید که : تحقق این جرم مقید به وسیله است . و بدون جمع شدن وسایل ، جرم محقق نمیشود . ( هرکس به وسیله صحنه سازی از قبیل پی کنی ، دیوارکشی ، تغییرحدفاصل ، امحای مرز ،...)
    دوستان بزرگوار : دقت و تفسیر دقیق کلمات قرمز رنگ میتواند . مبین مقصود قانونگذار از کل مفاد ماده 690 باشد.

    ==========================================================================================


    تفسیر خلاصه مفاد ماده 618 ق. م. ا


    ماده 618 - هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال وتا ( ۷۴ ) ضربه شلاق محکوم خواهدشد

    به بیان خلاصه و خودمانی : هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد ، ناظر به عربده کشی و حرکات ارازل و اوباش است . نه به شادی کردن در مراسم عروسی در تالار پذیرایی !!!
    با عرض معذرت از اینکه در تفسیر این ماده مجبور شدم از کلمات عامیانه استفاده نمایم .

    سید امیر;189747 نوشت:
    1_ مراجعه به شهرداری و اتحادیه صنف تالار پذیرایی و اداره اماکن ، میتواند راهگشا باشد . 2_ درصورت تخلف شهرداری و یا اتحادیه صنف مذکور در صدور جواز کسب غیر قانونی ، میتوان از طریق دیوان عدالت اداری ، از شهرداری و ..... شکایت کرد .

    سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

    با توجه به عدم تطبیق موارد ذکر شده با مواد فوق در متن ماده ی 690 ق.م

    1-تصرف عدوانی که دراین مورد موضوعیت ندارد
    2-ایجاد مزاحمت که مشمول تعریف نمیباشد (با توجه به مجوز فعالیت و عرف ) وهمچنین تعریف ماده ی قانونی از مزاحمت . که در اینجا مزاحم افراد شرکت کننده در مراسم میباشند ونه مدیر تالار وصاحب جواز ! بلکه مدیر وصاحب جواز متخلفین از مقررات صنفی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد .

    ماده ۶۹۰ -هرکس به وسیله صحنه سازی از قبیل پی کنی ، دیوارکشی ، تغییرحدفاصل ، امحای مرز ، کرت بندی ، نهرکشی ، حفرچاه ، غرس اشجار و زراعت و امثال آن به تهیه آثار تصرف در اراضی مزروعی اعم از کشت شده یا در آیش زراعی ، جنگلها و مراتع ملی شده ، کوهستانها ، باغها ، قلمستانها ، منابع آب ، چشمه سارها ، انهار طبیعی و پارکهای ملی ، تاسیسات کشاورزی و دامداری و دامپروری و کشت و صنعت و اراضی موات و بایر و سایر اراضی و املاک متعلق به دولت یا شرکتهای وابسته به دولت یا شهرداریها یا اوقاف و همچنین اراضی و املاک وموقوفات و محبوسات و اثلاث باقیه که برای مصارف عام المنفعه اختصاص یافته یا اشخاص حقیقی یا حقوقی به منظور تصرف یا ذی حق معرفی کردن خود یا دیگری ، مبادرت نماید یا بدون اجازه سازمان حفاظت محیط زیست یا مراجع ذی صلاح دیگر مبادرت به عملیاتی نماید که موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی گردد یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید به مجازات یک ماه تایک سال حبس محکوم می شود دادگاه موظف است حسب مورد رفع تصرف عدوانی یارفع مزاحمت یا ممانعت از حق یا اعاده وضع به حال سابق نماید .

    در این مورد پیرو توضیح بالا ایجاد مزاحمت را با استناد به کدام ماده ی قانونی وبرای چه افرادی به اثبات می رسانید ؟؟؟

    تبصره ۱ - رسیدگی به جرایم فوق الذکر خارج از نوبت به عمل می آید و مقام قضایی با
    تنظیم صورتمجلس دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را تا صدور حکم قطعی خواهدداد .
    تبصره ۲ - در صورتی که تعداد متهمان سه نفر یا بیشتر باشد و قرائن قوی بر ارتکاب جرم موجود باشد قرار بازداشت صادر خواهدشد ، مدعی می تواند تقاضای خلع ید و قلع بنا واشجار و رفع آثار تجاوز را بنماید .

    در این مورد متهم کیست ؟ افراد شرکت کننده در مراسم ؟؟؟!!! یا مدیر تالار؟؟؟!!! مورد تاکید شده به 3نفر را مد نظر داشته باشید زیرا در رد دادخواست در مرحله ی اول مؤثر میباشد .

    ماده ۶۱۸ -هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال وتا ( ۷۴ ) ضربه شلاق محکوم خواهدشد .

    جرایم بالا گفته شده ( هیاهو وجنجال) شامل افراد شرکت کننده در مراسم می شود .در این صورت وبا استناد به این ماده اهالی کوچه هرشب باید یک نفر را وکیل کنند و یک کلانتری مخصوص هم اجاره کنند تا رفع مزاحمت شود .

    واما به نظر بنده بهترین راه مقابله در اینگونه موارد وراه حل قانونی این است که برادر بزرگوار جناب سید امیر هم به آن اشاره نمودند .
    مسبب اصلی از نظر اهالی محل مدیر تالار است و شهرداری محل که بدون رعایت ضوابط اقدام به صدور پروانه نموده است

    از طرفی مدیر تالار با مجوز رسمی مشغول فعالیت میباشد .لذا :

    اگر تخلفاتی از جانب مدیزیت به طور مطلق می باشد بهترین وسریعترین راه حل مراجعه به صنف مربوطه میباشد .که تذکرات لازم را به صاحب جواز میدهند ودصورت تکرار وپیگیری و درخواست اهالی نسبت به باطل کردن جواز ازطرف صنف واتحادیه اقدام میشود . البته با رعایت موازین قانونی از طرف خود اتحادیه .
    واگر تخلفات شهرداری مطابق با مقررات وآیین نامه ها و.... نباشد باز هم طبق اشاره ی جناب سید امیر می توان موارد را طی درخواستی به دیوان عدالت اداری ارجاع داد .

    دقت شود که برای اینگونه موارد نباید صزفا" به ماده ی قانونی تکیه نمود گاهی استناد بر آیین نامه ها و مقررات صنفی واداری سریعتر نتیجه خواهد داد .

    برای این موارد معمولا" مراجعه به کلانتری و دادسرا موجب اتلاف وقت و رد دادخواست و سر در گمی بیشتر خواهد بود . ویا در نهایت بعد از تماس با پلیس معمولا" همانطور که سرکار شایسته اشاره کردند فقط به یک تذکر (به دلیل خلع قانونی ویا عدم رعایت موازین شکواییه ) بسنده میشود .

    حق یارتان :Sham:

    نقل قول:
    اولا : با مداقه در سه کلمه قرمز رنگ در متن بالا ، در میابیم که قانونگذار با آوردن کلمه مرکب ، (در موارد مذکور)
    در واقع ، مجازات مقرر را ، مقید و منوط به تحقق مزاحمت و ممانعت از حق در مورد مطالب جملات قبل ، در ماده فو ق الذکر کرده است .


    سلام
    مملو از ماشين هاي پارك شده مهمانان بشه به طوري كه كوچه تبديل به يك كوچه يك طرفه شده و مشكلات زيادي رو براي ماشين هاي كه از رويروي هم ميان ايجاد كرده و موجب بسته شدن كوچه و سختي عبور و مرو ر و بدتر از همه درگير شدن مردم با يكديگر شده

    و تطبیق و مقایسه ان با عنصر قانونی


    نقلاخلال نظم و اسایش و آرامش عمومی (ماده 618) و ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق مرور و عبور(ماده 690)
    نقل قول:
    تحقق این جرم مقید به وسیله است

    سلام
    جناب سیدامیر
    ماشین و پارک ان که تالار بانی ان است ,وسیله محسوب نمیشود؟!!
    نقل قول:

    ماده 618 - هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال وتا ( ۷۴ ) ضربه شلاق محکوم خواهدشد

    به بیان خلاصه و خودمانی : هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد ، ناظر به عربده کشی و حرکات ارازل و اوباش است


    این تفسیر شماست یا قانون؟
    در ثانی شما اول ثابت کنید که موارد مذکور همه مصادیق بوده و از باب مصداق نیست!
    بحث دوم و آیین و شکلی بوده و فرع بحث اول است.
    لذا اول شما ثابت کنید جرم نیست بعد بگویید چه قراری ثابت میشه یا نمیشه!
    حال انکه با توجه به انچه گفته شد! هنوز دلیل محکم و استواری مبنی بر عدم جرم بودن این فعل ندارید؛
    بلکه با توجه به تطبیق ذکر شده جرم بودن ان محرز است.