***** الگوی زندگی + مشق عشق *****

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***** الگوی زندگی + مشق عشق *****

در روان شناسی به این مسأله توجه شده که انسان احتیاج به الگوی رفتار و نمونه عمل دارد و این مطلب به تجربه نیز ثابت شده است و می‌بینیم که در کارها هر انسانی به دنبال الگو می‌گردد و در پی شخصیت برجسته ای است که به او دل بندد و ارادت بورزد. در بین بچه‌ها و جوانان معمول است که اگر امتیازاتی در فردی ببینند و به او علاقمند شوند، در همه کارها و حتی نوع و شکل لباس و آرایش از او تقلید می‌کنند. وجود الگوهای رفتار و شخصیت‌های نمونه و مربی نقش بسیار مهمی در سازندگی انسان‌ها دارد.
قرآن مجید پیامبر اکرم(ص) را اسوه نیک معرفی کرده است «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله والیوم الاخر و ذکر الله کثیرا؛ برای شما در زندگی و عملکرد پیامبر(ص) سرمشق نیکویی بود برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند».(1) و در جای دیگر ابراهیم و اصحاب او را اسوه حسنه می‌داند.(2) دلیلش آن است که "انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان‌ها به خاطر آن است که بتوانند سر مشق عملی برای امت‌ها باشند؛ زیرا مهم ترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیاء دعوت‌های عملی آن‌ها است و به همین دلیل دانشمندان اسلام معصوم بودن را شرط قطعی مقام نبوت دانسته‌اند".(3)
پیامبر اکرم(ص) که در همه صفات عالی انسانی سرآمد بود طبیعی است که همه رفتار و گفتار و حرکات و سکناتش می‌تواند سر مشق دیگران باشد. از نظر تربیتی ثابت شده است که الگوهای تربیتی نقش مؤثری در سازندگی نفوس دارد. هرشخصی در هر رتبه ای که باشد باید به بزرگان خود تأسی کند. امام علی(ع) که خود اسوه مؤمنان است از تأسی به پیامبر اکرم(ص) و الگو پذیری از آن حضرت یاد کرده و فرموده‌اند: صبر و شکیبایی بر حاکمان اسلامی واجب است، زیرا خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد شکیبایی کن آن چنان که پیامبران اولوالعزم شکیبایی کردند و همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش با دستور به تأسی جستن به پیامبر واجب فرموده است.(4)اگر پیامبر (ص) در زندگی ما اسوه و سرمشق باشد قطعاً برنامه‌های زندگی ما دگرگون خواهد شد و آحاد جامعه به سعادت و کامیابی خواهند رسید.
روحیات عالی، استقامت و شکیبایی پیامبر، هوشیاری و درایت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث و زانو نزدن در برابر سختی‌ها و مشکلات هر کدام می‌تواند الگو و سرمشقی برای همه مسلمین باشد.
به دلیل اسوه و الگو بودن پیامبران و رهبران الهی برای امت‌ها و به دلیل این که مهمترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیا(ع) دعوت عملی آنهاست. دانشمندان اسلام معصوم بودن را شرط قطعی مقام نبوت دانسته‌اند، چون کسی که می‌خواهد الگو و مقتدای انسان‌ها باشد باید از هرگونه خطا و گناه و حتی اندیشه آن مصون و محفوظ باشد و حتی از نسیان و سهو نیز بر کنار باشد، چون فردی گنه کار و در معرض لغزش و سهو و خطا چگونه می‌تواند الگو و اسوه دیگران باشد و مردم به راحتی به او سر بسپرند و به او دل ببندند و عمل و رفتار او را الگوی خود قرار دهند؟
اهل بیت به تصریح قرآن کریم دارای مقام عصمت بوده و از هرگونه آلودگی پاک و پیراسته می‌باشند:
«انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد»(5)
امامان معصوم و نیز حضرت زهرا(س) تمام شرایط الگو بودن و مقتدا بودن را دارا می‌باشند و عقل حکم می‌کند انسان دنباله رو کسانی باشد که به گواهی تاریخ و اعتراف دوست و دشمن گوی سبقت را در میدان کمالات و فضایل و خوبی از همه ربوده‌اند و همه خوبان و پاکان و صاحبان کمال ریزه خوار سفره خصال نیکوی آنها می‌باشند. راهبرانی که با علم خداداد و لدنی کاملا با پیچ و خم راه سعادت آشنایند و خود این راه را تا آخر پیموده‌اند و با علم و قدرت الهی، توانایی دستگیری و راهنمایی رهروان این راه را دارند.
در الگوگیری، حضور یا عدم حضور افراد چندان مهم نیست ; بلکه چه بسا کسانی که در گذشته ای دور زندگی می‌کردند، بهتر از بسیاری از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند; لیکن برای این کار باید از طریق بررسی تاریخ زندگی درس‌های لازم را فرا گرفت. گذشت چهارده قرن هم چیزی را عوض نمی‌کند; زیرا محور اصلی در الگوگیری اصول کلی تربیتی و ارزش‌های اخلاقی است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمی‌شود.
زندگی ائمه(ع) برای ما الگو است و پذیرش این مطلب و بیان این سخن گزاف و بیهوده نیست و لذا هم گوشه گوشه زندگی آنها برای ما روشن است و بیان شده و هم می‌توان همچنان از آنها الگو گرفت و پیروی نمود. و برای رسیدن به آن می‌توان کتب مشتمل بر معارف دین را که بسیار فراوان است مورد مطالعه قرار داد. نماز شب حضرت زهرا(س)، ساده زیستی آن حضرت، برخورد وی با نامحرم ، پیروی کامل از فرامین دین، بها دادن به ارزشهای انسانی و معنوی در برابر معیارهای دنیوی و مادی و از خودگذشتگی و خود را فراموش کردن و هزار نکته دیگر که تنها یک دستورالعمل نیست بلکه بنیان رفتار فاطمی است برای همیشه می‌تواند سرمشق زندگی باشد.
سخنان ائمه(ع) در مورد کیفیت و شکل زندگی برای هر انسانی قابل فهم و راهگشاست، کافی است به کتاب هایی که در مورد زندگانی ائمه(ع) نوشته شده می توان مراجعه ، و یا از کلمات گهربار آنها فیض برد تا زندگی ها رنگ دینی و الهی بگیرد.
نکته ای که در اینجا مهم و اساسی است این است که هر چند کامل بودن و بی عیب و نقص و کاستی بودن الگو در تربیت و رهبری انسان‌ها بسیار مؤثر است چون انسان به راحتی به آنها سر می‌سپرد و از آنها اطاعت می‌کند ولی وجود زمینه‌ها و بسترهای مناسب در فرد الگو گیرنده نیز دارای اهمیت ویژه ای است بنابراین باید خود انسان با سعی و تلاش و مجاهده و با پیروی از حجت و پیامبر و واعظ درونی‌اش یعنی عقل این زمینه را فراهم سازد تا سخنان و رفتار حجت بیرونی و خارجی یعنی پیامبران و امامان و بزرگان اهل کمال و معرفت در او تأثیرگذار باشند وگرنه در خود زمان پیامبر و امامان(ع) کم نبوده‌اند کسانی که دایما با آنها در تماس بوده‌اند و با آنها انس و معاشرت داشته‌اند ولی سرسخت ترین دشمنان آنها به شمار می‌آمدند و بالاترین مخالفت‌ها و عنادها را با حق و حقیقت داشته‌اند. پس الگو داشتن لازم ولی غیر کافی است.
به عبارت دیگر باید هم فاعل (یعنی الگو) در فاعلیتش کامل باشد و هم قابل (یعنی الگو قرار دهنده) در قابلیتش کامل باشد تا الگو سازی مفید و نتیجه بخش باشد و چون الگوهای رفتاری ما یعنی اولیای الهی در فاعلیت و تأثیرگذاری کامل و بی نقص می‌باشند، این ما هستیم که باید قابلیت پذیرش در خود ایجاد کنیم تا بتوانیم خود را در معرض وزش نسیم رحمت و هدایت آنها قرار دهیم و غنچه وجود خود را شکوفا سازیم.
گوهر پاک بباید که شود لایق فیض ** ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود

پی‌نوشت‌ها:
1.احزاب (33) آیه 21.
2.ممتحنه (60) آیه 4 و 6.
3.تفسیر نمونه، ج 17، ص 264.
4.همان.
5. احزاب، آیه 33.

در روایتى از پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله نقل شده است:
«مَنْ صَبَرَ عَلى سُوءِ خُلْقِ امْرأَتِهِ اِحْتِساباً اَعْطاهُ اللّه ُ بِکُلِّ مَرَّةٍ یَصْبِرُ عَلَیْها مِنَ الثَّوابِ مِثْلُ ما اَعْطى اَیُّوبَ عَلى بَلائِهِ»
یعنی
اگر کسى بر اذیت همسرش صبر کند، در هر بارى که بر اذیت همسرش صبر مى کند، خداوند ثواب صبر حضرت ایوب را در نامه عملش ثبت مى کند.

بحارالأنوار، ج 7، ص 216




خداوند پیامبرش را به چهار خصلت فرمان داد: «صِلْ مَنْ قَطَعَکَ وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ اَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ وَ اَحْسِنْ إلى مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ»
یعنی با کسى که از تو بریده است، پیوند و ارتباط برقرار کن؛ کسى را که به تو ستم کرده است، ببخش؛ و به کسى که تو را محروم کرده است، عطا کن؛ و به کسى که با تو بدى کرده است، نیکى کن
.

بحارالأنوار، ج 68 ، ص 423، ح 62




امام باقر علیه السلام فرموده اند:
«
لا شَفیعَ لِلْمَرْأَةِ أَنْجَحُ عِنْدَ رَبِّها مِنْ رِضا زَوْجِها»
براى زن شفیعى در پیشگاه پروردگارش، نجات بخش‌تر از خشنودى و رضایت همسرش نیست.
وسایل الشیعه ج20 ، ص222 - خصال ج2 ص 588

امام صادق علیه السلام می فرمایند:
ایما امراة قالت لزوجها: ما رایت قط من وجهک خیرا فقد حبط عملها

هر زنی به شوهرش بگوید: من از تو هرگز خیری ندیدم، [ثواب] کارش از بین می رود.
وسائل الشیعة، ج 14، ص 115

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
للرجل علی المراة ان تلزم بیته وتودده وتحبه وتشفقه وتجتنب سخطه وتتبع مرضاته وتوفی بعهده و وعده
حق مرد بر زن این است که [زن] ملازم خانه او باشد، و به شوهرش دوستی و محبت و دلسوزی کند، و از خشم وی دوری گزیند، و آنچه را مورد رضایت اوست انجام دهد، و به پیمان و وعده وی وفادار باشد .
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 244

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
من کان له امراة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها ولا حسنة من عملها حتی تعینه وترضیه وان صامت الدهر وقامت واعتقت الرقاب وانفقت الاموال فی سبیل الله وکانت اول من ترد النار ثم قال: وعلی الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب اذا کان لها مؤذیا ظالما
کسی که زنی دارد که [آن زن] به او آزار می رساند، خداوند نماز و کارهای نیک زن را نمی پذیرد تا اینکه به مرد کمک و او را راضی کند، اگر چه این زن تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و دارایی [اش] را در راه خدا انفاق کند . و این زن نخستین کسی است که وارد آتش جهنم می شود . سپس حضرت فرمودند: مرد نیز چنین گناه و عذابی دارد اگر زنش را آزار رساند و [به او] ستم کند .
وسائل الشیعة، ج 14، ص 116

امام صادق علیه السلام می فرمایند:
خیر نسآءکم الطیبة الریح الطیبة الطبیخ التی اذا انفقت انفقت بمعروف وان امسکت امسکت بمعروف فتلک عامل من عمال الله وعامل الله لایخیب و لایندم
بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد . هنگامی که خرج می کند، بجا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند بجا از خرج کردن خودداری ورزد . چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید می شود و نه پشیمان.
وسائل الشیعة، ج 14، ص 15

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
ان من خیر نسآءکم . . . المتبرجة من زوجها الحصان عن غیره
بهترین زنان شما آن زنی است که برای شوهرش آرایش و زینت می کند، اما از بیگانگان خود را می پوشاند.
بحارالانوار، ج 103، ص 235


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
إِنَّ الرَّجُلَ إِذا نَظَرَ إِلَى امرَأَتَهُ وَ نَظَرَت إِلَیهِ نَظَرَ اللَّهُ تَعالى إِلَیهُما نَظَرَ الرَّحمَةً
وقتى مرد به زن خود نگرد و زنش بدو نگرد خداوند بدیده رحمت بر آنها مى ‏نگرد.
نهج الفصاحه ،ص ،378،ح 621

از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام در حدیثى آمده است:
اِنَّ اللّه َ لا یَغْضِبُ بِشَىْ ءٍ کَغَضَبِهِ لِلنِّساءِ وَ الصِّبْیانِ
بى تردید خداوند آن قدر که به خاطر زنان و کودکان غضبناک مى شود، به خاطر چیزى غضبناک نمى شود.
الکافى، ج 6 ، ص 50
مراد از حدیث مذکور این است که کمال و شرف مرد در این است که زن و بچه اش را راضى نگه دارد و موجب غضب و ناراحتی ایشان نشود که غضب و ناراحتی فرزند و عیال،قهر و غضب خداوند را به همراه دارد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
علیها ان تطیب باطیب طیبها وتلبس احسن ثیابها وتزین باحسن زینتها
بر زن است که [برای شوهرش ] خوشبوترین عطرهایش را بزند و قشنگترین لباس هایش را بپوشد، و از زیباترین زینت هایش استفاده کند.
الکافی، ج 5، ص 508

امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت می فرماید:
ایما امراة دفعت من بیت زوجها شیئا من موضع الی موضع ترید به صلاحا نظر الله الیها ومن نظر الله الیه لم یعذبه
هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را برای سامان دادن وضع خانه جابه جا کند، خداوند نظر [رحمت] به او می کند . و هر کس مورد نظر [رحمت] خدا قرار گیرد، خدا عذابش نمی کند
وسائل الشیعة، ج 15، ص 175

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
ایما امراة اعانت زوجها علی الحج والجهاد او طلب العلم اعطاها الله من الثواب ما یعطی امراة ایوب علیه السلام.
هر زنی که در حج و جهاد و دانش اندوزی به شوهرش کمک کند، خداوند آن پاداشی را که به زن حضرت ایوب علیه السلام داده است، به او می دهد.
وسائل الشیعه، ج 14، ص 201

امیر مومنان علیه السلام :

أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَأمُومٍ إِمَاماً، يَقْتَدِي بِهِ، وَيَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ. أَلاَ وَإِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَي مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ، وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ. أَلاَ وَإِنَّکُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَي ذلِکَ، وَلکِنْ أَعِينُوني بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ، وَعِفَّهٍ وَسَدَادٍ.


الگوي ساده‏زيستي :
آگاه باشید ! هر پيروي را امامي است که از او پيروي مي‏کند، و از نور دانشش روشني مي‏گيرد، آگاه باش! امام شما از دنياي خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد که شما توانايي چنين کاري را نداريد اما با پرهيزکاري و تلاش فراوان و پاکدامني و راستي، مرا ياري دهيد.

فاطمه زهرا الگوی زن مسلمان ?

در باره سرمشق بودن فاطمه زهرا جای سخن بسیار است عجالتاً به برخی از ویژه گی های حضرت فاطمه که او را الگوی زن مسلمان می خوانیم اشاره می شود
*حمایت از امامت و رهبری
گمراهان که توان از میان برداشتن پیامبر را در خویـش نمی دیدند؛ تصمیـم گـرفتند پـس از ارتحال حضـرت، نماینـدگان واقعی او را از صحنه حکـومت بیرون کننـد. حضرت زهرا(س) که از هشیاری خاص سیاسـی برخـوردار بود و به نقشه دشمـن پـی برده بـود، با ابزارها و روش های گوناگـون از رهبری واقعی اسلام؛ یعنی حضرت علـی(ع) حمایت کرد .جان خـود را در ایـن راه نهاد. وی در مسجد پیامبر، در حضور خلیفه و مهاجر و انصار، از پـس پرده حقایق را باز گفت . از مـومنان خـواست مهر سکـوت را بشکنند و او را یاری کنند.
او در بستر بیماری نیز از بیدارگری غافل نمانـد؛ در برابر زنان مهاجر و انصار، از کسانی که علی(ع) را رها کردند، نالید . رنج نامه خویـش را بـر آنان خـوانـد. او حتـی با وصیتنامه اش علـی را حمایت کرد و نفاق و منافقان را رسوا ساخت. زهرا در حمایت از مولایـش بارها کتک خـود . به نقل برخی تاریخ ها بر اثر همین ضربات به شهادت رسید.
روزی ابـن لبید حضرت زهرا را دید که بر مزار شهدای احد به سـوگ نشسته، اشک می ریزد، پرسید: آیا رسول خدا، پیـش از وفات، در باره امام علی(ع) مطلبی گفته بود؟ حضرت فرمـود: شگفتا، آیا حادثه عظیـم غدیر خـم را از یاد برده اید؟ ابـن لبید گفت: نه، چنیـن رویدادی بـود، ولـی مرا با خبر سازید. حضـرت فرمـود: خدا را گـواه مـی گیرم، از رسـول خـدا شنیـدم که می فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشیـن خـود قرار می دهـم؛ علی امام و خلیفه بعد از مـن است . دو فرزنـدم حسـن و حسیـن و نه نفـر از فرزندان حسیـن، پیشوایانی پاک و امامانـی نیک شمرده مـی شـوند. اگر از آنان فرمان برید، شما را هـدایت مـی کننـد . اگر مخالفت کنیـد، تا روز قیامت جـدایـی و اختلاف بر شما چیره مـی شـود. آری، کتاب های اهل سنت از روایات حضرت زهرا(س) آکنده است؛ روایاتـی که دخت رسـول خـدا(ص) در آن از ولایت علـی و فضـایل او پـرده بـرداشته و حقایق را بـر همگان روشـن ساخته است.
*زهد و ساده زیستی
وقتـی روح به کمالات نظر داشته باشـد و قـرب الهی هـدف اصلـی انسان به شمار آید، مادیات بـی اعتبار می شـود. زاهد سرای تاریک طبیعت را حقیرتر از آن مـی داند که بـدان دل بندد. وقتـی پیامبر به یاری وحـی از وضعیت دوزخ آگاهـی یافت، در اندوه فرو رفت. سلمان نزد فاطمه شتافت تا از او بخواهد به دیدن پیامبر رود و از اندوهـش بکاهد. او می گوید: هنگامی که به منزل حضـرت رسیدم، منظره ای شگفت دیـدم. فاطمه با لباسـی پشمیـن که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شـده بـود بر سر داشت. چـون وضع پیامبر را بـرای فاطمه تشـریح کردم، فاطمه از جای برخاست، همان عبای وصله دار را بـر خود پیچید. با خـود گفتـم: دریغا، دختران کسری و قیصر ابریشـم و حریر می پوشند و دختر محمد عبایی پشمیـن با دوازده وصله از لیف خرما. فاطمه بـر پدر وارد شـد و پـس از سلام گفت: پـدرجان، سلمان از لباس مـن تعجب کرده، به خدایی که تـو را به حق برانگیخت سـوگند، پنج سال است مـن و علی، جز پـوست گوسفندی که روزها علوفه دان شتر و شب ها بستر ماست و بالشـی که پـوست آکنده از لیف خـرماست، از لـوازم زنـدگـی هیچ نداریم. پیامبر اکرم مقام و عظمت روحی زهرای اطهر را برایـم بیان کرد و فـرمـود: ای سلمان، دختـرم در گـروه پیشگـامان به سـوی خـداست، (یا سلمان؛ ان ابنتی لفی الخیل السـوابق) ایـن سخـن بدان معنا نیست که زن مسلمان در عصر حاضر چادر وصله دار بپـوشد؛ زیرا هر زمانی مقتضیات خاص خـود را دارد. آنچه مهم است ،دل نبستـن به مظاهر دنیاست. حضـرت سلیمان (ع) سلطنتی عجیب داشت و جـن و انـس در خدمتـش بودند؛ ولی هیچ کدام از این ها دل حضـرت سلیمـان را به تسخیـر خـویـش درنیاورد.
*انتخاب همسر
معیـارهـای حضـرت زهـرا بـرای انتخـاب همسـر چه بـود؟ زهـرا(س) در حالی ازدواج با علـی را پذیـرفت که علـی از نظر مالـی در تنگدستی به سر می برد؛ ولی تقوا و ایمان، حکمت و دانـش، شجاعت و ایثار و هزاران فضیلت در او موج می زد.
زهرا در حالی با علی پیمان زناشـویی بست که قبل از علی ثروتمندانی مانند ؛ عبدالرحمان عوف و عثمان بـن عفان به خواستگاریاش شتافته بـودند. عبدالرحمان گفته بود: صد شتر گران قیمت و ده هزار دینار طلا مهریه می دهـم. این سخـن رسول خدا را خشمگیـن ساخت، حضرت فـرمود: می خواهی با پول هایت مرا بفریبی؟!
*ایثار و گذشت
پـس از اقامه نماز جماعت، پیامبـر از حال پیرمردی که لباس های کهنه به تـن داشت جویا شد. مرد گفت: گرسنه ام، غذایم ده؛ برهنه ام، مرا بپوشان؛ فقیرم، به من کمک مالی کـن. پیامبر رحمت به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه ام راهنمایی کن. پیـرمـرد همان خـواسته ها را به اطلاع فاطمه رسانیـد. فاطمه، که ماننـد شوهر و پدرش سه روز بود غذا نخورده بـود، پوست گوسفندی را، که حسـن و حسیـن روی آن مـی خـوابیـدنـد، به وی داد. پیـرمـرد گفت: چگـونه درد گـرسنگـی ام را بـا آن درمـان کنم؟
فاطمه گردنبندش را به وی داد و گفت: امید است خـداوند به جای آن چیزی بهتر از آن به تـو دهد. پیرمرد به مسجـد آمـد و ماجرا را برای پیامبر بیان کرد.
اشک در چشمان پیامبر حلقه زد. عمار بـرخاست و با اجازه رسـول خـدا آن را خرید. پیرمرد گفت:
در برابر آن نان و گـوشتـی می خـواهـم تا گرسنگـی ام برطرف شـود. ردایی یمانـی که مرا بپوشانـد و پـولـی که با آن به خانـواده ام برسـم. عمار بیش تر از آن را به وی داد. پیامبر فرمـود: آیا سیر و پـوشانـده شـدی؟ گفت: آری، پدر و مادرم فدایت باد! رسـول خدا فرمود: اینک برای فاطمه، به خاطر احسانش، دعا کـن. آن گاه پیامبر رو به اصحاب کرد و برایشان از فضایل و کمالات فاطمه سخن گفت.
عمار گردنبند زهرا را با مشک خـوشبـو ساخت، در پارچه ای یمانـی پیچید، به غلامـش داد و گفت: ای رسـول خدا، ایـن غلام و گردنبند هدیه ای است از مـن به شما. پیامبر به غلام فرمـود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تـو نیز از آن او هستـی. فاطمه گردنبنـد را گرفت؛ ولـی غلام را در راه خدا آزاد کرده.
آری، آن گردنبنـد با برکت گرسنه ای را سیر ساخت، برهنه ای را پـوشانید، فقیـری را بـی نیاز کـرد، بنـده ای را آزاد ساخت و سـرانجام نزد صاحبـش برگشت. داستان ایثار زهرا و علـی و دو فرزنـد معصـومشان، که در سه شب متـوالی افطاری خویـش را به مسکیـن و یتیـم و اسیر بخشیدند و در شأن آنان آیات سوره هل اتی فرود آمد و یا ماجرای پیراهـن شب عروسی که حضـرت زهـرا آن را به زنـی مستمنـد بخشیـد، نشـان دهنـده گوشه ای از ایثارگری های آن بانوی بزرگوار است.
امام حسـن(ع) فرمـود: مادرم، در یک شب جمعه، در محراب عبادتـش، عبادت کرد. شنیدم که برای مردان و زنان مـومـن دعا می کند و آن ها را یکی یکی نـام مـی بـرد؛ ولـی بـرای خـود هیچ چیز از خـدا نخـواست. گفتـم: مـادر، چـرا بـرای خـودت دعا نمـی کنـی؟
مادرم گفت: فرزنـدم، اول همسایه و سپـس اهل خانه. (الجار ثـم الـدار)
*بزرگداشت و احیای نام و یاد شهیدان
زهرای داغدار، بر سر مزار شهیـدان جنگ احـد، بـه ویژه عمـوی پـدرش حضرت حمزه، می آمد و گـوهر اشک خـویـش را تقدیمشان مـی کرد تا به همگان اعلام کند که با عافیت طلبـی، سرپیچی از انجام دادن تکالیف و دور نگه داشتـن خود از آتـش حادثه نمی توان اسلام را حفظ کرد. باید چون ایـن شهیدان به معرکه پای نهاد و با خدا معامله کرد. زهرای صبـور و تنها می خـواست با اشک خـویـش غربت اسلام را فریاد کند و بگوید: بیدار شوید که ارزش های شما را تباه نسازند. (1 )
* عبا دت و راز ونیاز
ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کند: دخترم فاطمه سرور زنان عالمیان است ، از اولین تا آخرین.او پاره تن من است. هر گاه برای عبادت در محراب قرار می‌گیرد، فرشتگان آسمان نور او را مشاهده می‌کنند ،همان طور که مردم روی زمین نور ستارگان را مشاهده می‌نمایند، خداوند به فرشتگان می‌فرماید: ای فرشتگان بنگرید به فاطمه که سرور کنیزان من است . چگونه در برابر من ایستاده، خدا را عبادت می‌کند . بدنش از خشیت من در اضطراب است . با دل و جان خود به بندگان من توجه دارد.گواه باشید که من شیعیان او را از آتش جهنم نجات دادم.(2)
فاطمه(س) مقام و عظمتی را که دارد ،تنها به جهت این نیست که دختر پیامبر است. آن چه او را شایسته این مقام ساخت، از خود گذشتگی، پارسایی، زهد، دانش و دیگر ملکات انسانی است که در او به حد کمال رسیده بود. همه مورخان شیعه و سنی این امتیازات را برای او در کتاب‌های معتبر خویش نوشته‌اند.(3)
زندگانی زهرا(س) در خانه شوهر نیز نمونه است، چون سراسر زندگانی او نمونه است.خود او نمونه، شوی او، پدر او، مادر او همه نمونه‌اند. فرزندان او نیز نمونه‌اند.
او در دوران زندگی کوتاه خود چهار فرزند نمونه تربیت کرد که در تاریخ بشر سابقه ندارد.
فاطمه(س) چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه روشن پرهیزکاری و خداترسی است . درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد، از آن روز که وظیفه خود را تعهد کرد تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی می‌درخشد.(4)

پی‌نوشت‌ها:
1. برگرفته از مجله کوثر ، ش 20 ،سید علیرضا جعفری
2. ذخائر العقبی، محب‌الدین طبری، ص 39.
3. زندگانی حضرت فاطمه، دکتر جعفر شهیدی، ص 35 ـ 41.
4. همان، ص 63 ـ 64.

قرآن مى‏فرماید:« هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ زنان لباس شما هستند و شما مردان لباس آنانید».
این زیباترین و کامل‏ترین تعبیرى است که خداوند در مورد نحوه روابط همسران بیان فرموده است. موفق‏ترین همسران کسانى هستند که از آغاز زندگى مشترک رابطه‏اى گرم و صمیمى با هم داشته باشند و تا پایان عمر ادامه داشته باشد. همسران برتر آنانند که در کنار هم آرامش مى‏یابند و سرمایه و توشه راه مشترکشان «محبت» است. بنابراین:
1- همان طور که لباس به تن آدمى گرما مى‏بخشد، با گرماى محبت وعلاقه ورزیدن به یکدیگر زندگى مشترک خود را رونق بخشیده و با نشاط نمایید.
2- همان طور که لباس سردى‏ها را مى‏زداید، همسران برتر نیز باید با اجتناب از هر گونه تنش و مشاجره‏اى، از رخنه هرگونه سردى روابط بین خود جلوگیرى نمایند.
3- همان طور که لباس عیوب آدمى را مى‏پوشاند و از چشم عیب جویان و نقالان مجالس لغو دور نگه مى‏دارد، همسران موفق باید عیوب یکدیگر را بپوشانند و محرم اسرار یکدیگر باشند و هر گونه کاستى، ضعف احتمالى اخلاقى و لغزش و خطاهاى یکدیگر را از دید دیگران مستور و پنهان کنند ،نیز ضعف هاى شخصیتى و عیوب طرف مقابل خود را براى هیچ کس بازگو نکنند و هیچ‏گاه نارسایى‏هاى مادى و مالى و... را نزد اعضاى دیگر خانواده نقل نکنند.

تسبیحات زهرایی :
این تسبیح از عبادات ارزشمندی است که رسول خدا(ص) به امر خدا به دخترش تعلیم و هدیه داد و در همه حال ارزشمند است و آثار مادی و معنوی فراوانی دارد.
و یکی از مهم ترین تعقیباتی که بعد از هر نماز مستحب است و فضیلت و ثواب بسیار دارد، تسبيح حضرت زهراء (س) است؛ به اين ترتيب كه 34 مرتبه «اللَّهُ اكْبَرُ»، سپس 33 مرتبه «الْحَمْدُ لِلَّهِ» و بعد 33 مرتبه «سُبْحانَ اللَّهِ» بگويد. مستحب است، نمازگزار پیش از آن ‏كه از جاى خود حركت كند و وضوى او باطل شود، رو به قبله تسبیحات را بگوید. (1)
البته در مواقع و حالات زیادی بر ذکر تسبیحات حضرت زهرا(س)سفارش شده است و فقط به بعد از نماز اختصاص داده نشده است که در ذیل چند نمونه از آن احادیث را برای شما ذکر می کنیم.
اما نکته مهمی وجود دارد که اگر قرار است طبق حدیث بعد از هر نماز این ذکر گفته شود و به تمام فضایل و ثواب آن به طور کامل برسید، این ذکر مقدم بر تمام اذکار مستحبه دیگر است و افضل و برتر از هزار رکعت نماز است.
شاید آن گوینده نخواسته بگوید که این مقدمات در احادیث وارد شده است و امامان گفته اند این چنین باید گفت. بلکه چون این تسبیحات دارای ثواب فراوانی است و روحیه معنوی خاصی به انسان در دنیا و آخرت می بخشد بهتر این است که این آمادگی ذکر تسبیح با صلوات و آیه الکرسی شروع شود.
البته در روايت حضرت كه فرمود از هزار ركعت نماز در هر روز بهتر است اشاره نشده كه بايد بلافاصله بعد از سلام نماز باشد.
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ (ع) فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلَاةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ (2)
توصيه به اين ذكر :
1- بعد از هر نماز :
- عن أبي عبد الله(ع): من سبح الله في دبر الفريضة قبل أن يثني رجليه تسبيح فاطمة، و أتبعها ب «لا إله إلا الله» مرة واحدة، غفر له‏ (3) هر کس عقب هر نماز واجب قبل از آن که پایش حرکت دهد این تسبیح را گفته و بعد از آن یک بار "لا اله الاّ الله " بگوید ، آمرزیده می شود.
2- به هنگام خواب :
- من بات على تسبيح فاطمة(س) كان من الذاكرين الله كثيرا. (4) هر كه به هنگام خواب تسبيح حضرت فاطمه (س) را به جاى آورد از كسانى محسوب مى‏شود كه خداوند را ذكر كثير گفته‏اند.
3- در هر حالت :
-راوی می گوید امام صادق (ع) فرمود: چرا تسبيح حضرت زهرا (س) را نمى‏خوانى؟ آن مرد پرسيد: تسبيح زهرا (س)چيست؟
امام (ع) فرمود: سى و چهار مرتبه الله اكبر، سى و سه مرتبه الحمد للَّه، و سى و سه مرتبه سبحان اللَّه مى‏گويى كه مجموعا صد مرتبه مى‏باشد.
راوى گفته: پس از مدّتى كه اين كار را انجام دادم، سنگينى شنواييم از بين رفت و بهبود يافتم. (4)

پی نوشت :
1. رساله توضيح المسائل مراجع 13 گانه، مسئله 1001.
2. كليني، الكافي اسلاميه، تهران ج 3، ص 343
3. برقی، محاسن ، تهران، اسلامیه، 1330 ش ، ج 1، ص 36.
4. محمد روحانی علی آبادی، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ، تهران، مهام، 1379 ش، ص 1012.
5. همان، ص 1012.

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]قرآن كريم دو نمونه خوب از زنان را نيز به عنوان الگو ذكر مى كند، زنان با فضيلتى كه ذات اقدس اله را نمونه مردم مؤمن مى شمارد و درباره آنها چنين مى فرمايد:«و ضَربَ اللهُ مَثَلاً لِلذينَ آمَنُوا امرَاَةَ فِرعَونَ اذ قالَتْ رَبِّ ابْنِِ لِي عِندَكَ بَيتاً فِي الجَنّةِ و نَجِّني مِن فِرعَونَ و عَمَلِهِ و نَجِّني مِنَ القَومِ الظالِمِين» (تحريم، 11)؛ براى كسانى كه ايمان آوردند خداوند همسر فرعون را مَثل آورده آنگاه كه گفت: پروردگارا پيش خود در بهشت براى من خانه اى بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
تعبير قرآن در آيه اين نيست كه: همسر فرعون نمونه زنان خوب است، بلكه مى فرمايد: زن خوب نمونه جامعه اسلامى است و جامعه برين از اين زن الگو مى گيرد، نه اين كه فقط زنان بايد از او درس بگيرند. ذات اقدس اله در اين آيه نيز نمى فرمايد: «و ضرب الله مثلا لللاتي امن امراة فرعون .» بلكه مى فرمايد: نمونه مردم خوب، زن فرعون است. و ضرب الله مثلا للذين امنوا امراة فرعون؛ يك چنين زنى در خانه اى زندگى مى كرد كه صاحب آن خانه ادعاى: «انَا رَبّكُم الاَعلى» (نازعات، 24)؛ پروردگار بزرگتر شما منم. داشت و شعار:«ما عَلِمتُ لَكُم مِن اِلهٍ غَيري» (قصص، 38)؛ براى شما خدايى غير از خودم نمى شناسم. در سر مى پروراند و ادعاى انحصار مى نمود.
قرآن در مقام ذكر فضائل اين بانو مهمترين آنها را در بُعد دعا مى داند كه در اين دعا شش نكته مهم اخذ شده است. علت اين كه اين بانو نمونه مردم خوب است به خاطر آن است كه در نيايشش به ذات اقدس اله عرض مى كند: اِذْ قالتْ رَبِّ ابْنِ لي عندَكَ بَيْتًا في الجنة.
اين زن در كنار خدا، بهشت را مى طلبد. ديگران بهشت را مى طلبند، و در دعاهايشان از خداوند: جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِها الانهار (فرقان، 10)؛ بهشت هايى كه از زير آنها نهرها جارى است. درخواست مى كنند، اما اين بانو اول خدا را مىخواهد و بعد در كنار خدا، خانه طلب مى كند. نمى گويد «رب ابن لي بيتا في الجنة » و نمى گويد «رب ابن لي بيتا عندك في الجنة » بلكه مى گويد: رب ابن لي عندك بيتا في الجنة اول عندالله را ذكر مى كند بعد سخن از بهشت را به ميان مى آورد. يعنى اگر سخن از: «الجار ثم الدار» (بحار الانوار، ج 10، ص 25)؛ اول همسايه بعد منزل خود است، اين بانو هم مى گويد: «الله ثم الجنة » البته جنتى كه عندالله باشد، با جنتى كه تجري من تحتها الانهار است تفاوت فراوان دارد.
در اين نيايش ششگانه يا دعاى شش بُعدى دو درخواست به تولى برمى گردد يكى لقاء الله و ديگرى بهشت. يعنى يكى «جنة اللقاء» و ديگرى جنات تجري من تحتها الانهار و چهار خواسته ديگر هم به تبرى برمى گردد: 1-«وَ نَجِّني مِن فِرعون» 2-«و عَمَلِهِ» 3- «نَجِِّني مِنَ القَومِ الظالِمين» 4 - و «اعمالِهم » كه محذوف است.
آنجا كه مى فرمايد نجِّني من فرعونَ و عَملِه خواسته او اين نيست كه: خدايا مرا از عذاب فرعون نجات بده. ممكن است كسى بگويد خدايا مرا از دست ظالم نجات بده ولى وقتى خود به قدرت رسيد، دست به ظلم بيالايد. اما اين بانو عرض مى كند: نه تنها مرا از فرعون نجات بده بلكه از ستمكارى هم مرا برهان، مرا نجات بده تا زير بار شرك فرعون نروم و خود نيز داعيه ربوبيت در سر نپرورانم رب نجني من فرعون و عمله.
سپس مى گويد و نجِّني من القوم الظالمين چون ممكن است كسى از فرعون برهد ولى به دام آل فرعون يا ساير ستمكاران بيفتد. لذا درخواست پنجم را عرض مى كند «و نجني من القوم الظالمين و اعمالهم » به قرينه نجني من فرعون و عمله حذف شده است و حذف در اين گونه موارد جايز است. بنابراين بانويى كه تا به اين حد عالى مى فهمد و درخواست هايش تبرى و تولى داشته و مسائل اجتماعى و فردى را از ذات اقدس اله مسالت مى كند، آيا اين زن نمونه، تنها نمونه زنان است؟ يا به تعبير قرآن كريم نمونه مردم جامعه است؟

ابن سینا و ابن مسکویهابوعلی بن سینا ، هنوز به سن بیست سال نرسیده بود ، که علوم زمان خود را فرا گرفت ، و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عصر شد . روزی به مجلس درس ابوعلی بن مسکویه ، دانشمند معروف آن زمان‏ ، حاضر شد . با کمال غرور گردویی را به جلو ابن مسکویه افکند و گفت : " مساحت سطح این را تعیین کن " .
ابن مسکویه جزوه‏ ایی از یک کتاب ، که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود ( کتاب طهارت الاعراق ) ، به جلو ابن سینا گذاشت و گفت : " تو نخست‏ اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم ، تو به اصلاح‏ اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو " . بوعلی از این گفتار شرمسار شد ، و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه‏ عمر قرار گرفت ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 تاریخ علوم عقلی در اسلام صفحه . 211

صادق;777048 نوشت:
ابن سینا و ابن مسکویهابوعلی بن سینا ، هنوز به سن بیست سال نرسیده بود ، که علوم زمان خود را فرا گرفت ، و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سر آمد عصر شد . روزی به مجلس درس ابوعلی بن مسکویه ، دانشمند معروف آن زمان‏ ، حاضر شد . با کمال غرور گردویی را به جلو ابن مسکویه افکند و گفت : " مساحت سطح این را تعیین کن " .
ابن مسکویه جزوه‏ ایی از یک کتاب ، که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود ( کتاب طهارت الاعراق ) ، به جلو ابن سینا گذاشت و گفت : " تو نخست‏ اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم ، تو به اصلاح‏ اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو " . بوعلی از این گفتار شرمسار شد ، و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه‏ عمر قرار گرفت ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 تاریخ علوم عقلی در اسلام صفحه . 211

بسمه الربّ

با سلام و ادب

حکایت بسیار زیبا و پند آموزی بود،استاد گرانقدر ای کاش

موضوعی در باب آداب المتعلمین باز می فرمودید که به نظر

می رسد در مدارس و دانشگاههای ما جایش بسیار خالی است.

و همینطور وظایف متقابل استاد و شاگرد را با قلم الهی و ادبی خویش

مرقوم می فرمودید.

با تشکر

الگو های من کلا تو زندگیم

چند تا هستند

1- پیامبر عاشقشم بدجور

2- امام علی و فاطمه زهرا زندگیشون دوست دارم عشق من هستن این دو تا به مولا

3- امام حسین که بد جور عاشقشم : ماه های محرم وقتی میرم بیرون اصلا صدای مداحی می شنوم اشک خود به خود از چشام میزنه بیرون

4- امام رضا : امام غریب که خیلی دوستش دارم

.................................

بقیه امامان نوکر تک به تک شون هستم
.......................................................

اخرین عاشق امام زمانم که میدونم خودم مقصرم که شاید بارها کنارم گذشته و من ندیدمش

امیدوارم من به غلامی خودش قبول کنه

حبیبه;777109 نوشت:
بسمه الربّ

با سلام و ادب

حکایت بسیار زیبا و پند آموزی بود،استاد گرانقدر ای کاش

موضوعی در باب آداب المتعلمین باز می فرمودید که به نظر

می رسد در مدارس و دانشگاههای ما جایش بسیار خالی است.

و همینطور وظایف متقابل استاد و شاگرد را با قلم الهی و ادبی خویش

مرقوم می فرمودید.

با تشکر

باسلام وتقدیر .
پیشنهاد بسیار عالی است .
جناب سر عالیه که بحمد الله اهل فضل هستید این تاپیک را ایجاد نماید بنده نبز به اندازه توان وفرصت نکته های را در تداوم آن تقدیم
تشنگان وادی معرفت واخلاق خواهم نمود .
موفق باشید .

نمونه هایی از سیره پیامبر(ص)

در خانه

حرمت نهادن به کسی که بر انسان وارد می شود، شرط ادب است، و بی اعتنایی و برخورد متکبرانه، دور از اخلاق اولیای خداست، چنان چه هرگاه کسی بر پیامبر (ص) وارد می شد و خدمت آن حضرت می نشست پیامبر هرگز از مجلس او بر نمی خاست و نمی رفت، تا این که خود آن شخص برخیزد و برود.(1)
در اجتماع
رسول خدا(ص) هم کلام خویش را با تبسم می آمیخت، هم چهره ای خندان داشت و هم به چهره دیگران لبخند می زد و خوش رویی و خوش خویی با مردم از خصلت های وی بود.(2)
جلسات پیامبر
مجلس پیامبر، مجلس بردباری، شرم و حیا، صدق و امانت بود، سر وصدا و فریاد در آن مجلس شنیده نمی شد. حرمت افراد مورد هتک قرار نمی گرفت، و در پی لغزش دیگران و عیب جویی از آنان نبودند، همه اهل پیوند و صفا و ارتباط بر محور تقوا بودند، بزرگان و سالخوردگان مورد تکریم و احترام قرار می گرفتند، به خردسالان، ترحم و شفقت می شد و افراد نیازمند و مراجعانی را که کار داشتند، مراعات می کردند و پناه گاهی برای غریبان بودند.(3)
سخن گفتن
حضرت دیرتر از همه خشمگین و عصبانی می شد و زودتر از همه هم عفو می کرد و در حال خشم و رضا یکسان سخن می گفت. این میزان تقوا و اراده قوی است که انسان درحال غضب، حق و باطل را به هم نیامیزد.(4)
راه رفتن
پیامبر(ص) گاهی از راهی که می رفت در بازگشت از راه دیگری بر می گشت. این کار، یا یک اقدام امنیتی بود تا از خطرهای احتمالی و کمین دشمنان مصون بماند و یا زمینه افزایش رزق و روزی بود. به این معنی که در تنوع راه عبور معاشرت با طیف وسیع تری از مردم که سبب رونق کار اجتماعی انسان است، صورت می گیرد.(5)
خوردن و آشامیدن
رسول خدا (ص) به خرما و شیرینی علاقه داشت، انار را دوست می داشت، غذای داغ نمی خورد، از جلوی خود غذا می خورد نه جلوی دیگران. پس از غذا دستانش را می شست، و در امر غذا و جنس آن اهل دقت و سخت گیری نبود.(6)
پی نوشت ها :
1. جواد محدثی، اخلاق نبوی: آشنایی با سیره اخلاقی پیامبر اعظم (ص) صص 22- 21.
2. همان، ص25.
3. همان، صص 39- 38.
4. همان، ص 48.
5. همان، ص 53.
6. همان، ص 79.

عاشقانه های حضرت علی و فاطمه علیهما السلام ایده آل ترین الگوی زندگی عاشقانه برای همسران مسلمان است.

در دنیای ما هم هستند زنانی که در سختیهای زندگی فداکاری می کنند. اما گاهی نمی توانند مثل حضرت فاطمه سلام الله علیهاعاشقانه و با رضایت و اشتیاق فداکاری کنند. هرگز گلایه و شکایت نداشته باشند. چه کسی مثل فاطمه می تواند همسری را که دائما گرفتار مشکلات جامعه است را به گونه ای یاری کند که نگران خانواده نباشد و بتواند چنین مسئولیتهای بزرگی را در جهان به انجام رساند.

ازدواج
در زندگی حضرت علی و فاطمه دوست داشتن هیچ گاه با سوء استفاده و توقعات نابجا همراه نبوده است. بعید نیست اگر بگوییم فاطمه سلام الله علیها محبوبترین زن در نزد شوهر درتمام دنیا بوده است. چرا که یک انسان کامل همسر یک انسان کامل بوده، با تمام لطافتهای یک روح سالم. چنین پیوندی قطعا بسیار عاشقانه و زیبا بوده است.
همانطور که حضرت علی علیه السلام هم خود در مورد عشقشان می فرماید:
اما این همه عشق و علاقه هرگز باعث نشد که توقعات حضرت زهرا از امیرالمومنین افزایش پیدا کند. در زندگی حضرت زهرا هیچ گونه خواسته ی مادی از شوهر مطرح نشده است. او به همان چیزی که شوهر به منزل می آورد اکتفاء می کند. بنابراین بحث افزایش توقعات در خانواده ها چیز است که از محور یک زندگی سالم و یک خانواده خوب خارج است.
حضرت علی علیه السلام هم با وجود اینکه یکه تاز میدانهای نبرد بودند و شهرتشان بر زبان عرب و عجم می رفت، هیچگاه در خانه از کمک به همسر و انجام کارهای شخصی خودشان رویگردان نبودند. وصله زدن کفش، دوختن لباس، جاروب کردن منزل، پاک کردن عدس و … از جمله کارهایی بودند که بزرگترین سردار عالم و دانشمند ترین مرد بعد از رسول خدا از انجام آنها عار نداشتند. شاید امروزه مردها از کمک کردن به همسر مثل مردان قدیم ابا نداشته باشند، اما باز هم در این عمل هرگز با حضرت علی علیه السلام قابل مقایسه نیستند. باید دید مردانی که دارای مقام و قدرت و ثروت زبانزد هستند در منزل در حضور افراد خانواده و خدمتکاران چقدر تواضع نشان می دهند!
درک کردن همسر
حضرت علی علیه السلام دست راست پیامبر اکرم است. او باید یک جامعه ی جهانی را بسازد. جامعه ای که تا قیامت در بطن آن روش انسانی زیستن تمرین شود و انسانهای پاک در آن پرورش یابد. لذا چنین مردی ،باید شبانه روز تلاش کند باید ماههای طولانی دور از خانه باشد. باید در جبهه های نبرد ،در صحنه های سیاسی در … حضور داشته باشد. همه ی اینها او را از خانه و از فرزندان دور می کند. اما او بهترین خانه و بهترین فرزندان را دارد و تا قیامت خانواده ی او الگوی خانواده هاست. زیرا در خانه ی او زنی زندگی می کند که نبود همسر موجب فرسودگی اعصاب او و بدرفتاری او با فرزندان نمی شود. کمبودهای مادی موجب کم کاری های او و بهانه تراشیهایش نمی شود. بلکه او خود یک تنه به اندازه ی همه ی کسانی که نیستند تلاش می کند در حالی که راضی راضی است هم از خدا راضی است هم از همسرش و هم از پدر و فرزندانش. او راضیه و مرضیه است.
در دنیای ما هم هستند زنانی که در سختیهای زندگی فداکاری می کنند. اما گاهی نمی توانند مثل حضرت فاطمه سلام الله علیهاعاشقانه و با رضایت و اشتیاق فداکاری کنند. هرگز گلایه و شکایت نداشته باشند. چه کسی مثل فاطمه می تواند همسری را که دائما گرفتار مشکلات جامعه است را به گونه ای یاری کند که نگران خانواده نباشد و بتواند چنین مسئولیتهای بزرگی را در جهان به انجام رساند. فاطمه همسر مردی است که (اگر بخواهد ثروتش را برای خود نگهدارد) ثروتمند عصر خویش است، اما با این وجود جای دسته ی آسیاب روی دست و سینه اش مانده و چادرش بیش از ده وصله دارد.
بعد از رحلت پدر ،روزهای زندگی فاطمه سخت شد. طوری که حضرت در سختی و فشار زیادی قرار گرفت. در آن روزها کافی بود که امیرالمومنین از وظایف الهی خویش دست بردارد و تماما به فکر خانواده خود باشد، اما امیرالمومنین یک قدم از انجام وظایف خویش عقب نکشید و هیچ سستی و ضعفی در دفاع از دین خدا نشان نداد و همه ی اینها با کمک حضرت فاطمه میسر می شد اوج همکاری حضرت فاطمه با علی علیهم السلام
بعد از رحلت پدر ،روزهای زندگی فاطمه سلام الله علیها سخت شد. طوری که حضرت در سختی و فشار زیادی قرار گرفت. در آن روزها کافی بود که امیرالمومنین علیه السلام از وظایف الهی خویش دست بردارد و تماما به فکر خانواده خود باشد. تسکین دادن دختر داغدار پیامبر انقدر اهمیت داشت که حضرت علی علیه السلام از دنیای مسلمین کناره گیری کند و تنها به زندگی خویش بپردازد. آن هم در حالیکه مسلمین سست عقیده خود آن حضرت را رها کرده بودند و یاریش نمی کردند. اما امیرالمومنین یک قدم از انجام وظایف خویش عقب نکشید و هیچ سستی و ضعفی در دفاع از دین خدا نشان نداد و همه ی اینها با کمک حضرت فاطمه سلام الله علیها میسر می شد. حتی در یک جمله و در یک لحظه از زندگی آن حضرت بعد از رحلت پدر سراغ نداریم که از حضرت علی خواسته باشد دست از انجام ماموریت الهیش بردارد و به خانواده اش فکر کند. در حالیکه اگر چنین چیزی هم می خواست با وجود رفتاری که مردم داشتند ،خواسته ی نادرستی نبود. اما آن حضرت نه تنها حضرت علی علیه السلام را در فشار قرار ندادند بلکه خود پابه پای ایشان در این نهضت پیش رفتند تا جایی که جانشان را فدای هدف اسلام نمودند. در حالیکه اکثر زنان این چنین اند که بعد از ازدواج و مخصوصا بعد از آوردن فرزند دیگر میل ندارند همسرشان درگیر فعالیتهای اجتماعی شوند. دوست دارند تنها به فکر خود و خانواده خود باشند.

امامان شیعه علیهم السلام، اسوه و الگوی فکری، اعتقادی، عملی و اخلاقی هستند و راه نجات، در پیروی از آنان است و ائمه، در تمام جهات، رای ما مقتدا و نمونه و «امام»‎اند، در قول و فعل، در اخلاقیات و اجتماعیات، و بالاخره در همه چیز.
به فرموده امام علی علیه السلام:«انظُروا اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا أثرهم.) از بین همه مسائل، حیات حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام و ابعاد گوناگون زندگی آن حضرت، بعد «اخلاقی» را برای بحث در این مقال انتخاب کرده‎ایم.آن حضرت، از نظر بعد روحی و معنوی، معجزات و کرامات، علوم و فضایل، مباحثات کلامی با پیروان فِرق و مذاهب، شیوه برخورد با سیاستمداران و دولتمردان عباسی، ارتباط تشکیلاتی با شیعه و هواداران، مسأله ولایتعهدی مأمون، برخورد با گروه‎های مختلف اجتماعی، مکتب فقهی و اعتقادی، فعالیت سیاسی و رهبری شیعه، و بسیاری جنبه‎های دیگر شایسته بررسی دقیق و گسترده است، به خصوص که در برخی از آنها کمتر کار منسجم و دقیق و مدونی انجام گرفته است.
از مسائل اخلاقی آن حضرت هم، روی موضوعاتی همچون: عبادت، کرم و بخشش، عفو و گذشت، تفقد اصحاب و موالیان، قضا، حاجت محتاجان، شیوه مناظره‎ها و احتجاج‎های وی، و مکارم اخلاق دیگر می‎توان تکیه کرد.اما آنچه برای بررسی در این مقال انتخاب شده است، «برخوردهای تربیتی امام رضا علیه السلام» است.

خداوند در آیه ی 21 سوره ی روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده:«از نشانه های خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد».
در حالی که گفتن جملاتی که حاکی از محبت زوجین نسبت به هم است در رفع بسیاری از تردیدها و سوء ظن ها مؤثر و بر میزان محبت آنان می افزاید: ائمه معصومین: هم به ابراز علاقه به همسر تأکید نموده اند و در سیره ی عملی ایشان این امر در موارد متعددی به چشم می خورد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: وقتی مرد به زن خود با محبت می نگرد و زنش نیز به او با مهر نگرد، خداوند به دیده ی رحمت به آن ها نگاه می کند.
امروزه یکی از مهم ترین مشکلات خانواده ها نداشتن مدیریت صحیح در زندگی است؛ بسیاری از اختلافات، چالش ها و مشاجرات که مقدمه فروپاشی خانواده هاست، ناشی از نداشتن الگویی کامل در اداره خانواده است.
لذا بر آن شدیم تا آیین همسرداری اسلامی را که بر گرفته از احادیث و منابع کامل میباشد را تقدیم شما خوانندگان محترم بنمایم.
یکی از موضوعات مهمی که هر مؤمنی خواهان فهم آن از کلام درباره معصومین علیهم السلام است، موضوع «آیین همسرداری اسلامی» است .
بدین منظور، «آیین همسرداری در احادیث اسلامی » که برگرفته از «40 حدیث » در این زمینه میباشد رابرداشت کردیم و با ترجمه هایی دقیق و روان همراه سازیم و با عنوان هایی زیبا و تفکر برانگیز زمینه تدبر فراهم کنیم
این نکته را نیز خاطرنشان کنیم که 20 حدیث آغازین آن ها مربوط به «اخلاق شوهر نسبت به همسر» و 20 حدیث پسین آن ها مربوط به «اخلاق زن نسبت به همسر» است .
چشمان امید ما می گوید که این «حدیث گزینی » مطبوعتان می آید و مقبولتان می افتد; اما «خواجه شیراز» نیز چه در سفته است که گفته است:

صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا كه قبول افتد كه در نظر آيد

بكم ؛اخلاق شوهر نسبت به همسر

اظهار محبت بيشتر: «ايمان بيشتر»
1- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
«كلما ازداد العبد ايمانا ازداد حبا للنسآء (1) ; هر چه ايمان بنده زياد شود، محبت [وي] به زن ها نيز زياد مي شود .»
دوستدار اهل بيت عليهم السلام دوستدار همسر است

2- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«كل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا (2) ; هر كس بيشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به زن ها (همسرش) نيز بيشتر دوستي مي كند .»

صفاي زندگي اينجاست، اينجا

3- حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايند:

«فدارها علي كل حال واحسن الصحبة لها فيصفو عيشك (3) ; هميشه با همسرت مدارا كن، و با او به نيكي همنشيني كن تا زندگيت باصفا شود .»

از تكبر و خشونت بپرهيز

4- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«خير الرجال من امتي الذين لايتطاولون علي اهليهم و يحنون عليهم ولا يظلمونهم (4) ; بهترين مردان امت من، آن كساني هستند كه نسبت به خانواده خود خشن و متكبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش كنند و به آنان آزار نرسانند .»

سيلي، هرگز!

5- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالك خازن النيران فيلطمه علي حر وجهه سبعين لطمة في نار جهنم (5) ; هر كس به صورت زنش سيلي بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور مي دهد تا در آتش جهنم هفتاد سيلي بر صورت او بزند .»

من تو را دوست دارم

6- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«قول الرجل للمراة اني احبك لا يذهب من قلبها ابدا (6) ; اين گفتار مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب زن بيرون نمي رود.»

تامين سعادت ديني و دنيايي همسر

7- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«للمراة علي زوجها ان يشبع بطنها، و يكسو ظهرها، ويعلمها الصلاة والصوم والزكاة ان كان في مالها حق، ولاتخالفه في ذلك (7) ; حق زن بر شوهرش اين است كه او را سير كند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زكات را - اگر در مال زن حق زكاتي است - به او ياد دهد، و زن نيز در اين كارها با او مخالفت نورزد .»

اين هم جهاد در راه خداست

8- امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«الكآد علي عياله من حل كالمجاهد في سبيل الله (8) ; كسي كه از راه حلال براي تامين رفاه خانواده اش تلاش مي كند، همچون مجاهدي است كه در راه خدا جهاد مي كند .»

آيا هديه هم مي خري؟

9- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«من دخل السوق فاشتري تحفة فحملها الي عياله كان كحامل صدقة الي قوم محاويج وليبدا بالاناث قبل الذكور فان من فرح ابنته فكانما اعتق رقبة من ولد اسماعيل ومن اقر بعين ابن فكانما بكي من خشية الله ومن بكي من خشية الله ادخله الله جنات النعيم (9) ; هر كس به بازار رود و هديه اي براي خانواده اش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند كسي است كه براي نيازمندان صدقه مي برد [ . و هنگامي كه هديه را به خانه مي برد]، بايد، قبل از پسران، به دختران بدهد، زيرا كسي كه دخترش را شادمان كند، مانند كسي است كه يك بنده از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است . و هر كس [با دادن هديه اي ] چشم پسري را روشن كند، گويا از ترس خدا گريسته است و هر كس از ترس خدا بگريد، خداوند او را داخل نعمت هاي بهشت كند .»

بازار و خريد گوشت

10- امام سجاد عليه السلام مي فرمايند:

«لان ادخل السوق ومعي درهم ابتاع به لحما لعيالي وقد قرموا اليه احب الي من ان اعتق نسمة (10) ; براي من به بازار رفتن و خريد يك درهم گوشت براي خانواده ام كه ميل به گوشت دارند، از بنده آزاد كردن دوست داشتني تر است .»

سوغاتي را فراموش نكن

11- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«اذا سافر احدكم فقدم من سفره فليات اهله بما تيسر (11) ; هرگاه يكي از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس بايد براي خانواده خود به اندازه اي كه توانايي دارد سوغاتي بياورد .»

براي او آرايش مي كني؟

12- امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«النسآء يحببن ان يرين الرجل في مثل ما يحب الرجل ان يري فيه النسآء من الزينة (12) ; همان گونه كه مردان دوست دارند زينت و آرايش را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند زينت و آرايش را در مردانشان ببينند .»

خانه را گرم نگه دار

13- امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«بنبغي للمؤمن ان ينقص من قوت عياله في الشتآء ويزيد في وقودهم (13) ; سزاوار است كه مؤمن در زمستان از خوراك خانواده اش كم كند، و بر [چوب و زغال و] وسيله گرم كننده آنان بيفزايد .»

شاد ساختن خانواده در مناسبت هاي فرخنده

14- راوي مي گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: حق زن بر شوهرش چيست؟ حضرت فرمودند:

«. . . ولاتكون فاكهة عامة الا اطعم عياله منها ولايدع ان يكون للعيد عندهم فضل في الطعام وان يسني لهم في ذلك شي ء ما لم يسن لهم في سآئر الايام (14) ; . . . هر ميوه اي كه همه مردم از آن مي خورند، بايد به خانواده اش بخوراند و در روزهاي عيد خوراك آنان را افزايش دهد، و چيزهايي براي آنان فراهم كند كه در روزهاي ديگر فراهم نمي كرده است .»

تهمت و سوء ظن هرگز

15- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«لا تقذفوا نسآءكم فان في قذفهن ندامة طويلة وعقوبة شديدة (15) ; به زنان خود تهمت نزنيد [و نسبت ناروا ندهيد]، زيرا در اين كار، [براي شما] پشيماني طولاني و كيفر سختي خواهد بود .»

خدا كند تو بيايي

16- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«هلك بذي المروة ان يبيت الرجل عن منزله بالمصر الذي فيه اهله (16) ; از جوانمردي دور است كه [مردي] در شهري كه خانواده اش هستند باشد، ولي در غير خانه خود بخوابد .»

آداب ورود به خانه

17- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«يسلم الرجل اذا دخل علي اهله واذا دخل يضرب بنعليه ويتنحنح يصنع ذلك حتي يؤذنهم انه قد جآء حتي لا يري شيئا يكرهه (17) ; هنگامي كه مرد با خانواده اش برخورد مي كند، [به آنان] سلام كند و هنگام ورود با صداي كفش و با سرفه كردن، خانواده اش را از آمدن خود با خبر كند، تا اينكه چيزي نبيند كه او را ناخوش آيد .»

در كنار همسر نشستن

18- پيامبر عزيز اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«جلوس المرء عند عياله احب الي الله تعالي من اعتكاف في مسجدي هذا (18) ; نشستن مرد در كنار خانواده اش، نزد خداي بزرگ دوست داشتني تر از اعتكاف [و نشستن] در اين مسجد من است .»

تا كنون لقمه در دهانش گذاشته اي؟

19- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ان الرجل ليؤجر في رفع اللقمة الي في امراته (19) ; مرد در برابر لقمه اي كه در دهان زنش مي گذارد پاداش مي برد .»

كتك نزن، فرياد نكش!

20- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله به يكي از زنان درباره حق زن بر شوهرش مي فرمايند:

«حقك عليه ان يطعمك مما ياكل ويكسوك مما يلبس ولا يلطم ولا يصيح في وجهك (20) ; حق تو بر شوهرت اين است كه از آنچه خود مي خورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود مي پوشد تو را نيز بپوشاند، و به روي تو سيلي نزند و فرياد نكشد .»

دوم:اخلاق زن نسبت به همسر

زيور اطاعت به گردن آويز

21- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ان للرجل حقا علي امراته اذا دعاها ترضيه واذا امرها (21) لا تعصيه ولا تجاوبه بالخلاف ولا تخالفه (22) ; مرد حقي بر زنش دارد [و آن حق اين است كه] چنانچه او را صدا زند پاسخ دهد، و هنگامي كه او را دستوري دهد سرپيچي نكند و پاسخ مخالف ندهد و با او مخالفت نورزد .»

باران عشق و محبت

22- امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«اعلم ان النسآء شتي فمنهن الغنيمة والغرامة و هي المتحببة لزوجها والعاشقة له ... (23) ; بدان كه زنان گوناگونند، برخي از آنان دستاوردي گرانبها و تاوان [رنج هاي آدمي] هستند و اين زن كسي است كه به شوهرش محبت مي كند و عاشق اوست .»

رضايت و شفاعت

23- امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«لا شفيع للمراة انجح عند ربها من رضا زوجها (24) ; براي زن هيچ شفيعي نزد پروردگارش به اندازه رضايت شوهرش سودمندتر نيست .»

عطر مهر و محبت

24- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«للرجل علي المراة ان تلزم بيته وتودده وتحبه وتشفقه وتجتنب سخطه وتتبع مرضاته وتوفي بعهده ووعده (25) ; حق مرد بر زن اين است كه [زن] ملازم خانه او باشد، و به شوهرش دوستي و محبت و دلسوزي كند، و از خشم وي دوري گزيند، و آنچه را مورد رضايت اوست انجام دهد، و به پيمان و وعده وي وفادار باشد .»

سرانجام ناسپاسي

25- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«ايما امراة قالت لزوجها: ما رايت قط من وجهك خيرا فقد حبط عملها (26) ; هر زني به شوهرش بگويد: من از تو هرگز خيري نديدم، [ثواب] كارش از بين مي رود .»

لجبازي هرگز

26- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«خير نسائكم الودود الولود المؤاتية وشرها اللجوج (27) ; بهترين زنانتان زني است كه با محبت، فرزندآور و سازگار باشد، و بدترين آنان زني است كه لجباز باشد .»

خشمگين كردن شوهر هرگز

27- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«طوبي لامراة رضي عنها زوجها (28) ; خوشا به حال زني كه شوهرش از او راضي باشد .»

اذيت نكن

28- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«من كان له امراة تؤذيه لم يقبل الله صلاتها ولا حسنة من عملها حتي تعينه وترضيه وان صامت الدهر وقامت واعتقت الرقاب وانفقت الاموال في سبيل الله وكانت اول من ترد النار ثم قال: وعلي الرجل مثل ذلك الوزر والعذاب اذا كان لها مؤذيا ظالما (29) ; كسي كه زني دارد كه [آن زن] به او آزار مي رساند، خداوند نماز و كارهاي نيك زن را نمي پذيرد تا اينكه به مرد كمك و او را راضي كند، اگر چه اين زن تمام عمر را روزه بگيرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و دارايي [اش] را در راه خدا انفاق كند . و اين زن نخستين كسي است كه وارد آتش جهنم مي شود . سپس حضرت فرمودند: مرد نيز چنين گناه و عذابي دارد اگر زنش را آزار رساند و [به او] ستم كند .»

چگونه مي تواني او را غمگين ببيني؟

29- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«. . . سعيدة سعيدة امراة تكرم زوجها ولا تؤذيه وتطيعه في جميع احواله (30) ; خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن زني باد كه شوهرش را بزرگ دارد و به او آزار نرساند و هميشه از شوهرش فرمانبري كند .»

چشمداشت بجا و منطقي

30- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«لا يحل للمراة ان تتكلف زوجها فوق طاقته (31) ; براي زن جايز نيست كه شوهرش را به بيش از توانايي اش مجبور كند .»

مهمان، با اجازه شوهر

31- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ايها الناس ان لنسآءكم عليكم حقا ولكم عليهن حقا حقكم عليهن [ . . . ان ] لا يدخلن احدا تكرهونه بيوتكم الا باذنكم (32) ; مردم! زن هاي شما بر شما حقي دارند و شما هم بر آنان حقي داريد . حق شما بر آنان اين است كه كسي را كه شما رضايت نداريد، بدون اجازه به منزلتان وارد نكنند .»

هم به استقبالش برو و هم او را بدرقه كن

32- مردي خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: همسري دارم كه هرگاه وارد خانه مي شوم به استقبالم مي آيد، و چون از خانه بيرون مي روم بدرقه ام مي كند و زماني كه مرا اندوهگين مي بيند مي گويد: اگر براي رزق و روزي [و مخارج زندگي ] غصه مي خوري، بدان كه خداوند آن را به عهده گرفته است و اگر براي آخرت خود غصه مي خوري، خدا اندوهت را زياد كند [و بيشتر به فكر آخرت باشي . ] رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: «ان لله عمالا و هذه من عماله لها نصف اجر الشهيد (33) ; براي خدا كارگزاراني [در روي زمين] است و اين زن يكي از كارگزاران خداست كه پاداش او برابر با نيمي از پاداش شهيد است .»

در اين كارها نيز به او كمك كن

33- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ايما امراة اعانت زوجها علي الحج والجهاد او طلب العلم اعطاها الله من الثواب ما يعطي امراة ايوب عليه السلام (34) ; هر زني كه در حج و جهاد و دانش اندوزي به شوهرش كمك كند، خداوند آن پاداشي را كه به زن حضرت ايوب عليه السلام داده است، به او مي دهد .»

شهري در بهشت خدا

34- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«ما من امراة تسقي زوجها شربة من مآء الا كان خيرا لها من عبادة سنة صيام نهارها وقيام ليلها ويبني الله لها بكل شربة تسقي زوجها مدينة في الجنة وغفر لها ستين خطيئة (35) ; هر زني كه به شوهرش مقداري آب دهد، براي او بهتر از عبادت يك سال است كه روزهايش روزه باشد و شب هايش عبادت كند . و خداوند به جاي هر مقدار آبي كه به شوهرش بنوشاند، شهري در بهشت برايش مي سازد و شصت گناهش را مي آمرزد .»

تامين امنيت رواني همسر

35- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«حق الرجل علي المراة انارة السراج واصلاح الطعام وان تستقبله عند باب بيتها فترحب وان تقدم اليه الطست والمنديل وان توضئه وان لاتمنعه نفسهآ الا من علة (36) ; حق مرد بر زن اين است كه چراغ خانه را روشن سازد; غذاي مطبوع فراهم كند; و تا در خانه اش به پيشواز او برود و به او خوشامد بگويد; و تشت آب و حوله را براي او آماده كند و دست هاي او را بشويد; و بدون دليل (عذر شرعي) مانع شوهر نسبت به نفس خودش نشود .»

رحمت خدا از آن كدبانويان است

36- امام صادق عليه السلام از پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله روايت مي كند:

«ايما امراة دفعت من بيت زوجها شيئا من موضع الي موضع تريد به صلاحا نظر الله اليها ومن نظر الله اليه لم يعذبه (37) ; هر زني كه در خانه شوهرش چيزي را براي سامان دادن وضع خانه جابه جا كند، خداوند نظر [رحمت] به او مي كند . و هر كس مورد نظر [رحمت] خدا قرار گيرد، خدا عذابش نمي كند .»

خوشبوترين عطر، زيباترين لباس، نيكوترين زينت

37- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله درباره حق شوهر بر زن مي فرمايند:

«عليها ان تطيب باطيب طيبها وتلبس احسن ثيابها وتزين باحسن زينتها (38) ; بر زن است كه [براي شوهرش ] خوشبوترين عطرهايش را بزند و قشنگترين لباس هايش را بپوشد، و از زيباترين زينت هايش استفاده كند .»

هنر آشپزي

38- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«خير نسآءكم الطيبة الريح الطيبة الطبيخ التي اذا انفقت انفقت بمعروف وان امسكت امسكت بمعروف فتلك عامل من عمال الله وعامل الله لايخيب ولايندم (39) ; بهترين زنان شما زني است كه داراي بويي خوش و دست پختي خوب باشد . هنگامي كه خرج مي كند، بجا خرج كند، و هنگامي كه خرج نمي كند بجا از خرج كردن خودداري ورزد . چنين زني كارگزاري از كارگزاران خداست و كارگزار خدا نه نااميد مي شود و نه پشيمان .»

آرايش فقط براي شوهر

39- پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«ان من خير نسآءكم . . . المتبرجة من زوجها الحصان عن غيره (40) ; بهترين زنان شما آن زني است كه براي شوهرش آرايش و زينت مي كند، اما از بيگانگان خود را مي پوشاند .»
از تو سپاسگزارم

40- امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

«خير نسآءكم التي ان اعطيت شكرت وان منعت رضيت (41) ; بهترين زنان شما آن زني است كه چون به او چيزي داده شود، سپاسگزاري كند و اگر به او چيزي داده نشود راضي باشد .»

پی نوشت ها:

1) بحار الانوار، ج 103، ص 228 .

2) همان، ج 103، ص 227 .

3) مکارم الاخلاق، ص 218 .

4) همان، ص 216 .

5) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 250 .

6) وسائل الشیعة، ج 14، ص 10 .

7) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 243 .

Dirol بحارالانوار، ج 104، ص 72 .

9) وسائل الشیعة، ج 15، ص 227 .

10) همان، ج 15، ص 251 .

11) همان، ج 8، ص 337 .

12) مکارم الاخلاق، ص 80 .

13) وسائل الشیعة، ج 15، ص 249 .

14) همان، ج 15، ص 227 .

15) بحارالانوار، ج 103، ص 249 .

16) وسائل الشیعة، ج 14، ص 122 .

17) بحارالانوار، ج 76، ص 11 .

18) میزان الحکمة، ج 4، ص 287 .

19) المحجة البیضاء، ج 3، ص 70 .

20) مکارم الاخلاق، ص 218 .

21) البته دستورهای شوهر باید مخالف با موازین اسلامی نباشد .

22) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 243 .

23) همان، ج 14، ص 161 .

24) سفینة البحار، ج 1، ص 561 .

25) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 244 .

26) وسائل الشیعة، ج 14، ص 115 .

27) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 162 .

28) وسائل الشیعة، ج 14، ص 155 .

29) همان، ج 14، ص 116 .

30) بحارالانوار، ج 103، ص 252 .

31) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 242 .

32) بحارالانوار، ج 76، ص 348 .

33) وسائل الشیعه، ج 14، ص 17 .

34) همان، ص 201 .

35) وسائل الشیعة، ج 14، ص 123 .

36) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 254 .

37) وسائل الشیعة، ج 15، ص 175 .

38) الکافی، ج 5، ص 508 .

39) وسائل الشیعة، ج 14، ص 15 .

40) بحارالانوار، ج 103، ص 235 .

41) همان، ج 103، ص 239 .

ازدواج به دلیل ایجاد محبّت، تفاهم و همدردى میان زن و شوهر، بسیارى از نیازهاى روحى انسان را در زندگی تأمین می‌کند. انسان در سایه تأمین این نیازها به آرامش روحى دست می‌یابد. قرآن کریم دست‌یابى به چنین آرامشى را یکى از ثمرات ازدواج دانسته، می‌فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون»؛[1] و از نشانه‌هاى او این‌که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد، در این نشانه‌هایى است براى گروهى که تفکّر می‌کنند!
به راستى وجود همسران با ویژگی مودّت و محبت و رحمت براى انسان‌ها، مایه آرامش زندگى آنها است و یکى از مواهب بزرگ الهى محسوب می‌شود. این آرامش از این‌جا ناشى می‌شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایى و نشاط و پرورش یکدیگر می‌باشند به‌طورى که هر یک بدون دیگرى ناقص است، و طبیعى است که میان یک موجود و مکمل وجود او، چنین جاذبه نیرومندى وجود داشته باشد. این آرامش و سکونت هم از نظر جسمى است، و هم از نظر روحى هم، از جنبه فردى و هم اجتماعى.
[2]
آنچه بیش از هر چیز دیگر، این پیوند عاطفى و مقدّس میان زن و شوهر را تحکیم و تداوم می‌بخشد، اخلاق نیکو و پایبندى به فضیلت‌هاى انسانى و پرهیز از رذیلت‌ها در همه عرصه‌هاى زندگى بویژه در محیط گرم و با صفاى خانواده است. اگر فضاى خانواده با گل‌هاى فضایل اخلاقى عطرآگین نگردد، کمتر قانونى می‌تواند دوام آن‌را تضمین کند. بحران اجتماعى کنونى دنیا- که جوامع غیر دینى و غیر اخلاقى گرفتار آنند- بهترین دلیل بر ضرورت حاکم بودن اخلاق نیکو در میان خانواده‌ها است، چنان‌که بالا بودن سطح آرامش‏ و معنویت در میان خانواده‌هایى که واقعاً پایبند به دستورات دینى و اخلاقى هستند، شاهد دیگرى بر این مدعا است.
گفتنی است؛ زندگی زناشویی قوام، تحکیم و استمرارش به محبت، دوستی، تفاهم، احترام متقابل و به رسمیت شناختن و رعایت حقوق همدیگر است. و این اختصاص به شوهر یا زن تنها ندارد؛ لذا دین اسلام برای آن‌که محیط و اجتماع کوچک خانواده قوام پیدا کند و تداوم یابد، برای هر یک از زن و شوهر حقوقی در نظر گرفته و در مقابل این حقوق وظایفی را نیز برای آنان تعیین کرده است.
[3]


[/HR] [1]. روم، 21.
[2]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 391 – 392، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[3]. ر.ک: «وظایف زن و شوهر نسبت به یکدیگر»، سؤال 850.


جایگاه محبت در نظام خانواده
باید دانست که همان‌طور که در اداره یک کشور، قانون تنها کافی نیست و حضور، پشتیبانی و علاقه‌مندی مردم به عنوان اعضای کشور، رکن مهمی برای پیشرفت و موفقیت کشور محسوب می‌شود، خانه نیز علاوه بر قانون، سرسختانه محتاج مهر و محبت است و هیچ‌کس بدون محبت، قادر به اداره مناسب و مطلوب زندگی نیست.

اساساً اجبار و اکراه و زورگویی در هیچ کاری نتیجه نمی‌دهد و اگر هم مثلاً اعضای یک کشور یا اعضای یک خانواده، از سر ترس یا در اثر تهدید یا برای کسب منافع، تسلیم قانون محض و بدون عاطفه و محبت شوند، تسلیم آنان موقتی است و حتماً روزی نتیجه عکس می‌دهد.
وقتی محبت و علاقه قلبی، در مهم‌‌ترین موضوع زندگی بشر که همان انتخاب دین است، چنین جایگاه برجسته‌ای دارد، معلوم است که اداره مطلوب یک کشور یا اداره مناسب زندگی بدون محبت و بدون علاقه قلبی اعضای آن کشور یا خانواده، غیر ممکن است.
بنا بر تصریح قرآن کریم، مهر و محبت و به تعبیری، مودت و رحمت، لازمه زندگی است:
«و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً»1

بر این اساس، زندگی با نشاط و توأم با آرامش و آسایش، در پرتو محبت، رأفت و مهربانی اعضای خانواده و به خصوص زن و شوهر نسبت به همدیگر پدید می‌آید.
کمبود محبت در خانه، چه بین زن و شوهر و چه بین آن‌ها و فرزندان، منجر به فروپاشی نظام خانواده می‌شود و خانواده بی‌محبت و عاری از رأفت و مهربانی، افراد ناسالم و پرخاشگر و افرادی که دچار بیماری روحی و روانی هستند، تحویل جامعه می‌دهد که قادر به پیشرفت و تعالی روحی و معنوی و حتی پیشرفت مادی نخواهند بود.
تأثیر قانون، محتاج رأفت و مهربانی است
قرآن کریم با بیان نحوه موعظه لقمان حکیم به فرزندش، به بندگان می‌آموزد که هیچ‌کس با اجبار، اکراه، تهدید و ارعاب، تابع قانون نمی‌شود و تأثیر و نفوذ توصیه و نصیحت چه در خانه و چه در اجتماع، نیازمند عطوفت و مهربانی است:
«و إذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله إن‌الشرک لظلمٌ عظیمٌ»2

هنگامی که لقمان حکیم قصد توصیه فرزند خود به پرهیز از شرک را داشت، با پرخاش و تندی و قلدری، او را نصیحت نکرد؛ بلکه با جملاتی نظیر فرزندم، عزیزم و جانم، محبت او را به خود جلب کرد و پس از آن، توصیه خود را با اقامه دلیل و با استدلال بیان کرد و به او گفت: «فرزندم! مشرک نباش؛ زیرا شرک ظلم بزرگی است.»
بنابراین، اگر محبت در خانه و بین افراد خانواده، حکم‌فرما باشد، خانه و خانواده، سالم و رو به پیشرفت مادی و معنوی هستند، وگرنه افراد آن خانه عقده‌ای و مضر برای خود و اجتماع خواهند شد. این موضوع، علاوه بر تصریح قرآن کریم، به تجربه و در عرف اجتماع نیز اثبات شده است؛ یعنی خانواده پرخاش‌گر، تندخو و عاری از مهر و محبت، معمولاً فرزندانی ناراحت و زورگو و خودرأی دارند و نه‌تنها نشاط و شادمانی در چنین خانه‌ای راه ندارد، بلکه تاریکی و ظلمت در آن خانه حکم‌فرماست و افراد آن مبتلا به مرگ تدریجی هستند.
بنابراین، ریاست مرد و مدیریت زن در خانه، مرهون مهر و محبت حاکم بین آن‌هاست و تربیت فرزندان صالح و شایسته نیز وابسته به همان مهر و محبت و عطوفت و مهربانی خواهد بود.
تقسیم وظایف زن و مرد در کلام رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
روزی یک زن زرنگ به محضر رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) رسید و عرض کرد: من پیغامی از سوی همه زنان عالم و حتی زنان نسل‌های بعدی برای شما دارم و آن این است که چرا اسلام بین زن و مرد تبعیض قائل شده است؟
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با تعجب فرمودند: تبعیضی بین زن و مرد نیست. آن زن تعدای از کارهایی که مختص مردان است را نام برد و گفت: مثلاً زنان نمی‌توانند به عباداتشان برسند یا در جهاد مشارکت کنند. پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به او فرمودند: به همه زنان اعلام کن و بگو: «إن حسن تبعل إحداکن لزوجها و طلبها مرضاته و‌اتباعها موافقته‌ یعدل ذلک کله»3

طبق فرمایش آن نبی گرامی، هر زنی که خوب شوهرداری، خانه‌داری، و بچه‌داری کند، خانه او خط مقدم جبهه می‌شود و ثواب جهاد دارد. خانمی که با انجام وظایف و با مهر و محبت، شوهرش را از دست خود راضی و خشنود نگاه دارد، ثواب کسی که در خط مقدم جبهه و در راه خدا جنگیده است را دارد. هم‌چنین مردی که برای رفاه و آسایش همسر و فرزندان کار کند و با تلاش خود حوایج زندگی را برطرف ‌سازد، در کلام رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ثواب مجاهد در راه خدا را دارد: «الکاد علی‏ عیاله‏ کالمجاهد فی سبیل‌الله‏»4

مردی که برای گذران زندگی خانواده تلاش می‌کند و پس از کار روزانه با خوش‌رویی و تبسم وارد خانه شود و دل همسر خود را به‌دست آورد و محیط خانه را با مهر و محبت خود، با نشاط و گرم کند، ثواب مجاهدت در راه خدا را دارد. در مقابل، مردان یا زنان تندخو، خشن و ترش‌رو یا فرزندان بداخلاق و کج‌خلق که حرف پدر و مادر را نمی‌شنوند و آن‌ها را آزار می‌دهند، بسیار گناهکار هستند و در دنیا و آخرت، عاقبت سخت و پر مشقتی دارند.
عاقبت تندخوییدر خانه
یکی از اصحاب خاص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از دنیا رفت؛ پیامبر گرامی در تشییع و در کفن و دفن او شرکت کردند و فرمودند: ملایکه الهی نیز برای تشییع او به زمین نازل شدند. هنگامی که پیامبر‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با دست مبارک خود، لحد او را بستند و خاک روی او ریختند، فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که استخوان‌های سینه‌اش در هم شکست و زیر منگنه الهی له شد. افراد حاضر گفتند: یا رسول‌الله او آدم خوبی بود، اهل جبهه و جهاد و مقید به ظواهر شرع بود و از لحاظ اعتقادی هم با ایمان بود! پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: بله، او اهل بهشت است، اما در اثر تندخویی در خانه، ناچار است فشار قبر را تحمل کند.5
فشار قبر در اثر تندخویی و سردی در خانه، مختص مرد نیست؛ بلکه زن هم اگر در خانه کج‌خلق باشد و محیط خانه را با نق‌زدن و توقعات بی‌جا سرد کند و آرامش اهل خانه را با دیدن نواقص و کاستی‌ها و ندیدن فضایل و نعمت‌ها، به ناراحتی و ناآرامی مبدل سازد، باید منتظر فشار قبر باشد.
رفاقت و دلسوزی، عامل موفقیت در خانواده
زن و شوهر موفق، کسانی هستند که علاوه بر روابط زوجیت، دو رفیق دلسوز و با محبت برای همدیگر می‌باشند. علاوه بر آن، آن‌ها باید با فرزندان خود هم رفیق باشند و رابطه عاطفی و همراه با دلسوزی و مهربانی داشته باشند.
رفتار پدر و مادر با فرزندان باید به قدری صمیمی باشد که اگر آن‌ها مشکلی داشتند، قبل از هر کس دیگری، آن مشکل را با پدر و مادر خود در میان بگذارند و با آن‌ها درد و دل کنند. این نحوه رفتار و این میزان رفاقت و دلسوزی، علاوه بر اینکه موجب سلامت محیط خانواده می‌شود و معضلات و گرفتاری‌های اهل خانه را بر طرف می‌سازد، ثواب و ارزش معنوی فراوانی هم دارد.
امام محمدباقر(علیه‌السلام) فرمودند: خانمی که خانه را گرم کند و مردی که به همسر و فرزندان خود خدمت نماید، ثواب هفت حج و عمره در نامه عمل او نوشته می‌شود.
عزیمت به خانه خدا و به‌جاآوردن عمره مفرده و طواف بیت‌الله‌الحرام، آرزوی همه مسلمانان است و می‌توان گفت: کسی نیست که مشتاق چنین عبادتی نباشد، اما امام محمدباقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند: همه می‌توانند با ایجاد محبت و صمیمیت در خانه، مکه را به خانه خود بیاورند و نه‌تنها یک عمره، بلکه هفت حج و عمره به‌جا آورند.
این ثواب‌ها استحقاقی نیست، بلکه تفضلی است و به قول استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی(ره)، اهل‌بیت(علیهم‌السلام) با وضع چنین ثواب‌های شگفت‌انگیزی، دانه می‌ریزند تا کبوتر جمع کنند؛ یعنی مثلاً برای این‌که خانه مسلمان گرم و با محبت و سرشار از عطوفت باشد، چنین ثوابی برای آن وضع شده است.
توافق اخلاقی در اثر عفو و گذشت
همان‌طور که بیان شد، محبت بین اعضای خانواده، آن خانواده را سالم و پابرجا نگاه می‌دارد. اما باید دانست که محبت نیز وابسته به توافق اخلاقی بین اعضای خانواده است و تا وقتی زن و شوهر نسبت به همدیگر و فرزندان و نیز فرزندان نسبت به پدر و مادر، تفاهم و توافق اخلاقی نداشته باشند و یکرنگی و یکپارچگی بین آن‌ها حاکم نباشد، نمی‌توانند به یکدیگر اظهار محبت و مودت کنند.
مسلم است که توافق اخلاقی و تفاهم کامل و صددرصد بین هیچ دو نفری، حتی زن و شوهر یا پدر و مادر و فرزندان، ممکن نیست. در تاریخ بشریت، تنها امیرالمؤمنین و حضرت زهرا  توافق و هماهنگی صددرصد داشته‌اند و آن هم به این سبب است که آن دو بزرگوار نور واحد بوده‌اند، وگرنه چنین تفاهم و توافقی برای سایرین غیرممکن است؛ پس چه باید کرد؟
اگر اعضای یک خانواده هفتاد درصد توافق اخلاقی داشته باشند، آن خانواده نمونه است، اما همان خانواده نمونه هم، سی درصد اختلاف دارد که ممکن است منجر به تشدید اختلاف و فروپاشی خانواده شود. قرآن کریم راهکار رفع اختلاف طبیعی که خانواده‌ها و به‌خصوص زن و شوهر، ناگزیر از آن هستند را چنین بیان می‌فرماید: «و إن تعفوا و تصفحوا و تغفروا فإن الله غفورٌ رحیمٌ»6

راهکار راهگشای قرآن کریم، چاره‌جویی با عفو، گذشت، ندیده گرفتن عیوب و کوتاه آمدن، هنگام مواجهه با نواقص و کاستی‌هاست. در واقع، قرآن کریم، با دستور سازنده خود، سی درصد اختلاف باقی‌مانده بین زن و شوهر را می‌پوشاند و اثری از آن باقی نمی‌گذارد.
البته باید توجه داشت که گذشت، ایثار و فداکاری، باید دوطرفه باشد و در اختلافات، به خصوص اختلافات خانوادگی، هر کدام از طرفین که دیگری را نبخشد، با غضب خداوند مواجه خواهد شد. حتی اگر طرف مقابل صد در صد مقصر و خطا و اشتباه او محرز باشد، دیگری وظیفه دارد با گذشت، ایثار و فداکاری قضیه را حل کند و چنانچه طرفین به این دستور قرآنی عمل کنند، هیچ‌گاه اختلاف و نزاع رخ نخواهد داد. مثلاً اگر فرزند کسی بسیار ظالم است و موجب آزار و اذیت پدر و مادر می‌شود، چنانچه نتوانند وی را ببخشند و او را عاق کنند، آن فرزند به واسطه عاق و نارضایتی پدر و مادر عذاب می‌شود، ولی آن پدر و مادر هم به سبب عاق فرزند، از غضب الهی در امان نخواهند بود.

منابع:
1. روم/21

2. لقمان/13

3. الدر المنثور فی تفسیر المأثور/‏2/153

4. الکافی/5/88

5. امالی الصدوق/358

6. تغابن/14

[h=2]بهترین دوست خداست
[/h]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]* این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

انس با قرآن کريم
توجه ويژه حضرت زهرا (س) به قرآن کريم، درس ديگري به شيفتگان اين کتاب آسماني مي دهد. حضرت فاطمه (س) فرمود: “سه چيز از دنياي شما را دوست دارم: تلاوت قرآن کريم، نگاه به چهره مقدس پيامبر (ص)؛ انفاق در راه خدا.”
فاطمه زهرا (س)، با قرآن مأنوس بود و پيوسته از خانه کوچکش آواي خوش قرآن به گوش مي رسيد. گفته هاي ياران و اصحاب رسول خدا (ص) مؤيد اين سيره و شيوه آن بانوي باعظمت است.
حضرت فاطمه (س) به قرآن اهميت مي داد، به گونه اي که وصيت کرد در شب اول قبر، علي (ع) بر مزارش بسيار قرآن بخواند. حتي خادمه اش فضه نيز تا 20 سال به غير قرآن لب نگشود و جز با قرآن پاسخ نداد.

شناختن انسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام، از آن نظر برای ما مسلمین واجب است که حکم مدل و الگو و حکم سرمشق را دارد؛ یعنی اگر بخواهیم یک مسلمان کامل باشیم چون اسلام می‌خواهد انسان کامل بسازد و تحت تربیت و تعلیم اسلامی به کمال انسانی خود برسیم، باید بدانیم که انسان کامل چگونه است سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمائی است و مشخصاتِ انسان کامل چگونه مشخصاتی است تا بتوانیم خود و جامعه خود را آن‌گونه بسازیم.

ما و هر انسان دیگری چاره ای نداریم که در زندگی سَبکی را برگزینیم و برنامه را و مدیریتی را پیش بگیریم و لباسی را بر تن کنیم که نشان از هویت و شعار ما باشد. اگر بخواهیم این زندگی برپا باشد و به قوام برسد و سرمایه ها و امکانات کم را نشو و نمو دهد و به ثمر بنشاند، باید به اقتصاد و حسن مدیریت روی بیاوریم و اقتصادی زندگی کنیم؛ چرا که از یک طرف راه طولانی و تا بی نهایت، گستردگی نیازها را در پی دارد و از طرف دیگر امکانات، محدود و موجودی بسیار کم است. این است که منطق صواب و بینش وسیع، اقتضا می کند که مومن شعار خود را در همه حوزه های مالی، تربیتی، اخلاقی و اجتماعی، و قبل از آنها در حوزه همّتش، اقتصادی قرار دهد و راه میانه و وسط و عدل و نزدیکترین راه تا مقصد را برگزیند و این راه میانه جز این نیست که به مصرف کم و تولید زیاد، روی بیاورد و به کاشت بپردازد و کم ها را در همه حوزه ها زیاد کند و به تکثیر، نه تکاثر روی بیاورد. هزینه ها را کم کند و آداب و سنن دست و پاگیر را دور بریزد و بداند که داشتن، مایه افتخار نیست که کاشتن زمینه فلاح است و این همه برای خود شئونات درست نکند.

اهل بیت (ع) با همسران و خانواده خود نیز رفتار کریمانه داشتند. رفتارهایی که هم بیانگر کرامت انسانی زنان - به طور عموم - است و هم گویای کرامت همسر، خانه و خانواده. کلام نورانی زیر بیانگر اهمیت همسرداری از منظر اهل بیت (ع) است. رسول خدا(ص) فرمود: «خَیرُکم، خیرُکم لِنِسائِهِ و انا خیرُکم لِنِسائی[1]؛ بهترین شما، بهترین شما (و خوش رفتارترین شما) با زنانش است و من بهترین شما با زنانم هستم». و نیز در جای دیگر فرمود: ««خَیرُکم، خیرُکم لأَهْلِهِ وَ أَنَا خَیرُکم لأَهْلَی [2]؛ بهترین شما، بهترین شما با خانواده است و من بهترین شما با خانواده هستم».

همچنین در مورد تکریم همسر از رسول خدا(ص) نقل شده است: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوجَةً فَلْیکرِمْهَا[3]؛ هرکس همسری برگزید، باید وی را تکریم کند».
1- منلایحضره الفقیه ج2ص443
2- همان ص555
3- دعایم الاسلام ج2ص158

از امام حسین (ع)نقل شده که فرمود: از پدرم در مورد برنامه زندگی رسول خدا(ص) سؤال کردم. فرمود: «کانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأذُوناً لَهُ فی ذلک فاذا آوی إلی منزلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثلاثة أجزاء: جُزءٍ لِلّه، و جُزءٍ لأهْلِه و جُزءٍ لِنَفْسِه...[1] ؛ به منزل رفتنش در اختیار خودش بود. اوقاتش را در منزل به سه قسمت تقسیم می کرد: قسمتی را برای عبادت خدا، قسمتی دیگر را برای اهل بیت و افراد منزل و بخش سوم را به خود اختصاص می داد...».
از دیگر مسائل که در شیرین ساختن زندگی، بسیار مؤثر است و انجام آن، بیانگر حفظ کرامت انسانی زنان است، مشورت کردن با آنهاست. بدیهی است که در زندگی خانوادگی و اجتماعی اتفاقات بسیاری می افتد که انسان به تنهایی قادر نیست از عهده آن برآید. و پس شایسته است در چنین مواردی زنان و مردان به کمک یکدیگر بشتابند. یکی از راه های همکاری و مساعدت، مشورت و نظرخواهی است. بنابراین بهتر است که انسان در مسائل خانوادگی با زنان و همسران مشورت کند و از آنها نظر بخواهد. مشورت کردن با زنان – به ویژه در مسائل ازدواج - در فرهنگ و سیره اهل بیت (ع) بسیار تأکید شده است. از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «البکر تستأمر والشیب تشاور قیل یا رسول اللّه ان البکر تستحی. قال: سکوتها رضاها[2]؛ با دوشیزگان و بانوان، در مورد ازدواجشان مشورت کنید؛ پرسیدند: یا رسول اللّه! دوشیزگان حیا می کنند. فرمود: سکوت آنان علامت رضایت آنهاست».

پی نوشت ها

1 . شیخ صدوق، معانی الاخبار، ج 1، ص 81؛ بحارالانوار، ج 16، ص 148؛ عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 315؛مکارم الاخلاق، ص 13.

2 . احمد بن حنبل، مسند، ج 2، ص 229.

[h=6]الگو گرفتن يك الگو
[/h]- بله ! خود اميرالمؤمنين هم در جواني شان، الگو داشته اند. الگويشان هم پيامبر بوده است. علي (ع) از شش سالگي همراه و همراز پيامبر و در خانه ايشان زندگي مي كرده اند و در همه امور زندگي شان، حتي جزيي ترين مسائل هم به پيامبر اقتدا مي نمودند. يعني خود ايشان هم از يك انسان كامل و والاي ديگر، الگو مي گرفته اند.
- اما چگونه ؟!
- پيامبر اكرم (ص) و علي (ع) همواره با هم بودند، از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خويشان، دعوت عمومي در خانه خدا و حتي سفرهاي تبليغي پيامبر. علي (ع) هميشه اول صبح به ديدار پيامبر مي رفت و آنگاه يكديگر را شاداب ودر آغوش مي كشيدند و احوال هم را مي پرسيدند. آندو بزرگوار اوقات زيادي از شبانه روز را در كنار هم به كار و تلاش مي پرداختند و گاه علي (ع) خالصانه عرق از پيشاني پيامبر (ص) پاك مي كرد و ا يشان نيز صميمانه از او تشكر مي نمود.
علي (ع) خود در اين باره مي فرمايند : ((پيامبر (ص) مرا در دامن خود پروريد. من كودك بودم، پيامبر مرا چون فرزند خود در آغوش گرمش مي فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جاي مي داد... هرگز نيافت كه من دروغي بگويم و در كردار من اشتباهي رخ دهد. من همچون بچه شتري تازه كه پيوسته به دنبال مادرش هست، به دنبال او مي رفتم. او هر روز نكته هاي تازه اي از اخلاق را براي من آشكار مي ساخت. و مرا فرمان ميداد كه در خط او حركت كنم. آن حضرت مدتي از سال در كوه حرا به سر مي برد و كسي جز من او را نمي ديد... من نور وحي و رسالت را ميديدم و بوي خوش ودل انگيز نبوت را احساس مي كردم.. موقعيتي كه من در محضر رسول الله داشتم براي هيچ كس نبود.))

[h=2]معیار محبت و دوستی با همسر

[/h] اصلی ترین معیار محبت عقیده ای نه غریزه، ارتباط عاشقانه و محبت آمیز اگر براساس عقیده و احکام و وظایف دینی باشد پی آمد قطعی آن آرامش و تداوم خدا محوری مبنای ارتباط باشد نه خود محوری .
علت اینکه دوستی های قبل از ازدواج اغلب به تنش های و تلخی های بعد از ازدواج منجر می شود این است که آن دوستی ها خارج از دایره دین و شرع واقع شده و معیار مهم محبت یعنی شرع و عقل مورد توجه و عنایت قرار نمی گیرد.
اینجاست که رسول گرامی اسلام فرمودند: هر بنده ای که ایمانش به خدا بیشتر باشد به همسرش بیشتر اظهار علاقه و محبت می کند.
[h=2]
ارتباط کلامی با همسر، چگونه و چرا؟
[/h] یکی از علائم علاقمندی و ابراز محبت، ارتباط کلامی صمیمی و دوستانه است. اگر عاشق خدا باشیم با او ارتباط بیشتری برقرار می کنیم. اگر رابطه ما با خوبان و خویشان صمیمی و دوستانه باشد، ارتباط کلامی پایدار و سودمندی با آنان خواهیم داشت. متأسفانه یکی از شکوه ها و رنج های بسیاری از زن و شوهرها این است که ارتباط کلامی شان به حداقل رسیده و گاهی به صفر نزدیک شده و این مشکل بخصوص زنان را در تنهایی و افسردگی فرو می غلتاند.
یکی از عوامل کاهش ارتباط کلامی، عدم هماهنگی و همسویی زن و شوهر در حوزه معلومات اطلاعات عمومی است. در بسیاری از خانواده ها مطالعه و مشاوره از ارزش و اهمیت لازم برخوردار نبوده و هزینه محصولات فرهنگی از سبد اقتصادی خانواده ها حذف شده است. لذا ذهن و فکر مواد خام(علم و دانش) لازم را ندارند تا تولیدات کلامی و بیانی داشته باشند. ورودی های فکری چیزی جز مسائل سطحی و زودگذر و نماندنی نیست. برای داشتن زبان و بیانی زیبا و گویا باید ذهنی زیبا و غنی داشته باشیم.
زن و شوهری که در شبانه روز که بیست و چهار ساعت می باشد تنها دو ساعت و حتی کمتر برای مطالعه و آموزش مهارتهای زندگی و آئین همسرداری و کسب معلومات دینی و ارتباطی اختصاص نمی دهند چگونه و با چه سرمایه فکری و علمی می خواهند به تقویت و تداوم ارتباط عاطفی و کلامی خود بپردازند؟ ارتباط کلامی نیز همچون سایر مهارت ها می بایست با آموزش و افزایش دانش و معلومات توأم باشد. چرا خانم ها برای آشپزی کیک پزی، خیاطی و نقاشی و... باید آموزش بینند و در محضر اساتید حاضر شوند و هزینه و حوصله اختصاص دهند اما برای تقویت ارتباط کلامی و عاطفی به عنوان یکی از اساسی ترین ضروریات ساماندهی و تحکیم نظام خانواده کوچکترین قدمی بر ندارند؟ اگر در زبان در جهت تعالی و تربیت و آموزه های قرآنی قرار گیرد، ارتباط عاطفی و کلامی با اطرافیانمان پایدارتر و محکم تر و گرمتر خواهد بود. به جاست جایگاه زبان در قرآن را مورد تأمل بیشتر قرار دهیم.

آسیه، ملکه مصر و همسر فرعون با پشت کردن به بهشت دنیا، به انتخابی سرنوشت ساز دست زد و با پذیرش حق، مرگ و شکنجه را در آغوش کشید. خداوند او را الگویی برای ایمان دارندگان قرار داده است و پیامبر اکرم(ص) از او در شمار چهار زن برتر بهشت یاد کرده است. این آیت الهی عنوان والای آن بانوی بزرگ است بر رواق تاریخ:

«و ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرأة فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتاً فی الجنة ونَجّنی من فرعون وعمله ونجّنی من القوم الظالمین؛ و باز خدا برای مؤمنان، زن فرعون را مثل آورد هنگامی که عرض کرد: بارالها! تو خانه ای برای من نزد خود بنا کن و مرا از شر فرعون و کردارش و از قوم ستمکار نجات بخش». (سوره تحریم، آیه11)


حضرت حجت فرمود :
في إبنَةِ رسُولِ اللهِ (صل الله علیه و آله) لِي أسوَهٌ حَسَنَهٌ
این سخن از کسی است که عالم هستی مشتاق اوست و او را به عنوان اسوه قبول خواهند کرد. به راستی چه زیبا حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این کلام گهربار را فرموده اند که برای من بهترین الگو دختر رسول خداست. قرآن به صراحت اسوه را پیامبر گرامی اسلام(صل الله علیه و آله) می داند آن جا که می فرماید: لَقَد کانَ لکُم فی رسولِ اللهِ أسوهٌ حسنهٌ لمَن کانَ یَرجُو اللهَ و الیومَ الاخر و ذَکَر الله کَثِیراً "مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى است، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى‏كنند." آن چه برای هر فرد مهم است و او را معرٌف خواهد بود موضوع الگوگیری و الگوپذیری است که نقش به‌سزایی را در شخصیت فرد ایفاء می¬کند. چه بسا با یک الگوی صحیح، زندگی انسان تغییر کند و زمینه اعتلای فرد را موجب شود. و یا این که الگوی نامناسب، زمینه انحطاط و سقوط یک فرد و بلکه بالاتر جامعه¬ای را فراهم می¬آورد؛ به‌همین جهت در اسلام بر این نکته تاکید شده که انسان زندگی و راه و روش بندگان صالح خداوند را سرمشق و الگوی خود قرار دهد. قرآن سبک پیامبر (صل الله علیه و آله) را الگو معرفی می کند و حضرت حجت روحی له الفدا دختر پیامبر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بهترین الگو می داند. میان این دو منافاتی نیست بلکه هر دو یکی می باشند چرا که پیامبر(صل الله علیه و آله) فاطمه را از خود می داند آن جا که می فرماید: إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ غَاظَهَا فَقَدْ غَاظَنِی‏ وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی» "فاطمه پاره تن من است، هر که او را آزار نماید مرا آزار نموده، و هر که او را به غیظ آورد مرا به غیظ آورده و هر که او را شاد کند مرا شاد کرده" و یا فرمودند: فاطمة بضعة منّی، و هی روحی التی بین جنبیّ، یسوؤنی ما ساءها و یسرّنی ما سرّها "فاطمه پاره تن من است و او جان من است که در میان دو پهلوى من است، مرا بد مى‏آید آنچه او را بد آید و مسرور میدارد مرا آنچه او را مسرور دارد" .

[h=2]الگوی قطب عالم امکان[/h] صدیقه طاهره علیهاالسلام با زندگی و مبارزه خود، در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، عبادی، خانه داری، همسرداری، تربیت فرزند و بخصوص در صحنه های گوناگون سیاسی، نشان داد که یک زن می تواند با حفظ حریم عفّت و ارزش های انسانی، در تمامی عرصه های جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین می خواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصه های جامعه عنصری فعّال و پویا باشد .

دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله و انسیه حورا، حضرت فاطمه علیهاالسلام ، با اخلاق و رفتار و کارنامه عملی و فکری خویش، مکتبی را برای زنان پایه گذاری کرد که زمزم تکامل و تعالی و چشمه سار والای کرامت انسانی است، که زنان امروز نیز با تأسّی به این اسوه و الگوی برتر، می توانند به گسترش ارزش های دینی بپردازند و با ایجاد حسّ مسئولیت پذیری، خودسازی، روحیه شهادت طلبی، دفاع، انفاق و ایثار و استقامت و پایداری و صبر، تلاش کنند تا در جهان امروز، به جایگاه حقیقی خویش دست یابند و بدین وسیله، با بازبینی سنّت های جاهلی و احقاق حقوق الهی و شرعی و تکیه بر هویّت اسلامی، با حفظ حجاب به عنوان نماد استقامت و پایداری، مسیر فاطمی را ادامه دهند.
بی سبب نیست که یوسف زهرا علیهاالسلام الگوی تمام عیار خویش را در زمان ظهور این گونه معرفی می کند:
«فی ابنة رسول اللّه لی اسوةٌ حسنه؛ در دختر رسول خدا، فاطمه زهرا علیهاالسلام برای من، اسوه ای نیکو و شایسته است».

در برخی تفسیرها گفته شده است كه در مسیر حركت به سوی خانه شعیب، موسی جلوتر حركت می‌كند و از این كه پشت سر یك دختر جوان قرار گیرد و نگاهش به او بیافتد، پرهیز دارد. به همین علت، آن دختر به پدرش می‌گوید كه موسی "قوی و امین" است؛ قوی بودن را هنگام آب كشیدن از چاه فهمیده بود و امین بودن را در مسیر بازگشت به خانه:

قالت احداهما یا أبت استأجره انّ خیر من استأجرت القوی الأمین.
یكی از آن دو دختر گفت: پدرم! او را استخدام كن؛ بهترین كسی را كه می‌توانی استخدام بكنی، كسی است كه قوی و امین باشد.
افزون بر این صفت‌های برگزیده، این دختر با پدر خود رابطه‌ای خوب، صمیمی و دوستانه دارد و خیلی راحت و دوستانه به پدرش می‌گوید كه موسی را استخدام كند. این خواهش هم‌چنین این نكته را می‌رساند كه اگر شرایط و فرصت مناسب برای آن دختران فراهم گردد تا دیگر برای كار سخت از خانه بیرون نروند، بهتر است، كه استخدام موسی می‌تواند این موقعیت را به آنان بدهد.
به هرحال، موسی‌(ع) و دختران مؤمن مدینی به عنوان دو الگوی جوان برای پسران و دختران مؤمن، در قرآن آورده شده است. در ادامه‌ی این ماجرا می‌آید كه حضرت موسی‌(ع) با یكی از این دختران مؤمن ازدواج می‌كند. پس پاداش حیا، عفت، جوان‌مردی و غیرت ناموسی، دست یافتن به ازدواجی مبارك، زیبا و مناسب است.
پس ای جوانان عزیز و پرشور! با توكل برخداوند متعال و تكیه بر عنصر ایمان و تقوا، سعادت و خوشبختی را از خداوند متعال بخواهید.