سوال در باره نگاه کردن به دست زن نامحرم

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال در باره نگاه کردن به دست زن نامحرم

به نام او

اگر مردی به دست زنی که به انگشتانش لاک زده است نگاه کند گناه کرده است ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق

کارشناس بحث :پارسا

برچسب: 

به نام او

اگر به دست زنی نگاه کند که بر انگشتانش لاک نزده ولی دستش را به طور دیگری تزئین کرده است آن وقت چه گناه کرده یا خیر ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق

عصا;253196 نوشت:
به نام او

اگر مردی به دست زنی که به انگشتانش لاک زده است نگاه کند گناه کرده است ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق

عصا;253198 نوشت:
به نام او

اگر به دست زنی نگاه کند که بر انگشتانش لاک نزده ولی دستش را به طور دیگری تزئین کرده است آن وقت چه گناه کرده یا خیر ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق



به نام خدا و سلام بر شما
وقت بخیر و عذر بابت تاخیر در پاسخ

طبق نظر مشهور مراجع فعلی از جمله آیت الله مکارم شیرازی، نگاه مردان به وجه و کفین زنان نامحرم (گردی صورت و دست ها تا مچ) به شرطی که فاقد زینت و آرایش باشد و حتی اگر فاقد آرایش و زینت هست، با قصد ریبه نبوده و موجب تحریک شهوت نشود، اشکالی ندارد.

اما اینکه منظور از زینت و آرایش ممنوع چه مقدار است و چیست، طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی به این دو استفتاء از ایشان توجه بفرمایید:

2- حکم پوشاندن دست و صورت به هنگام استفاده از اشیاء زینتی و آرایشی

- سوال: چنانچه زن با خود زینت داشته باشد مانند حلقه ازدواج یا انگشترى در دست یا چهره آراسته کرده باشد، آیا واجب است وجه و کفین را بپوشاند؟

- پاسخ: در مورد حلقه و انگشتر مشکل ندارد ولى در مورد آرایش مشکل است.

25- میزان آرایش بلااشکال بانوان

- سوال: آیا صحت دارد که نظر ایشان این است که خانم ها در صورتیکه آرایش ملایم داشته باشند بلااشکال است؟

- پاسخ: آرایش گردى صورت و دستها تا مچ در صورتى که بسیار خفیف باشد و منشأ مفسده اى نگردد اشکالى ندارد، ولى از آرایشهاى تند یا مفسده انگیز باید پرهیز کرد.



------------------------------

استفتائات آیت الله مکارم شیرازی
ازدواج و زناشویی >> حجاب >> حجاب بانوان >> آرایش >>
http://makarem.ir/websites/farsi/estefta/index.php?it=655

به نام او

زنانی که درون فیلم گریم می کنند حکم آن ها چیست ؟؟؟؟ یعنی گناه کردند ؟؟؟ نگاه کردن به آن ها چه حکمی دارد ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق

محدودیت زیاد باعث مریضی رفتار و حریص شدن انسان میشه این چیزها تو خیلی از جوامع مسایل خنده داری هست که فقط ضعف ما رو میرسونه

به نام او

shahram1363;255585 نوشت:
محدودیت زیاد باعث مریضی رفتار و حریص شدن انسان میشه این چیزها تو خیلی از جوامع مسایل خنده داری هست که فقط ضعف ما رو میرسونه

اتفاقا قدرت ما را می رساند که چه قدر به دین مان وابسطه ایم . و در ضمن دوست عزیز این جا بحث فقه است این موارد را می تواند در بحث [="Red"]کلام و عقاید[/] باز کنید .

یا حق

shahram1363;255585 نوشت:
محدودیت زیاد باعث مریضی رفتار و حریص شدن انسان میشه این چیزها تو خیلی از جوامع مسایل خنده داری هست که فقط ضعف ما رو میرسونه

بعضی افراد ضعف و قوّت را در مسایلی میپندارند که جای تدبّر دارد.
برای مثال از کلام شما مستفاد است که قوّت را در حرص نبودن فرد میبینید.خوب،پس دقت کنید.
افرادی که ما فکر میکنیم مثل مومنین حریص نیستند،چطور افرادی هستند؟ آیا با نامحرم تماس برقرار نمیکنند؟ آیا به زنان نامحرم ابراز محبّت نمیکنند؟ آیا توان مقابله با امیالشان را دارند؟ روزانه به بسیاری از این افراد بر میخوریم.بسیاری خاطرات خیانت به زنشان را تعریف میکنند،بعضی عشقشان را به دوست همسر،بعضی به معلّم فلان کلاس و....
اما هیچ یک از این ها را ما در مومنینی که شما حریص میدانید،نمی یابیم.
مرد مومن یم عمر راضی است از همسرش(ما کاری به شبه مومن و منافق نداریم).مومن
چشمش پاک است.از تماس های حرام خودداری میکند.از دوستای حرام میپرهیزد.
بعد شما میگویید حریص؟
شاید در نظرمان جوانانی که به دنبال خواهرانمان راه میافتند،با ماشین یا بی ماشین،
قوی میگوییم؟ واقعاً قدرت نفسانی به چه چیز است؟

آنچیزی هم که شما از آن به عنوان محدودیت یاد کرده اید،به هیچ عنوان محدودیت نیست.
بلکه استفاده ی صحیح و در راه کسب کمالات حقیقی انسانی،و رسیدن به
درجات تامّ محمّدی و کشف احدیّت،از وجودات و تجلیّات حق تعالی میباشد.
چه کسی فرموده اگر به زن نامحرم "نگاه نکنی" از نعمت ها استفاده نکرده ای؟
من میگویم اگر "نگاه نکنی" از نعمت استفاده کرده ای.فتدبّر!

[="Tahoma"][="Black"]

عصا;255429 نوشت:
به نام او

زنانی که درون فیلم گریم می کنند حکم آن ها چیست ؟؟؟؟ یعنی گناه کردند ؟؟؟ نگاه کردن به آن ها چه حکمی دارد ؟؟؟
مرجع : آیت الله مکارم شیرازی

یا حق

با سلام مجدد و وقت بخیر

گریم خانم ها اگر توسط نامحرم انجام نشود، اشکالی ندارد.

از نظر نگاه نامحرم نیز همان حکم آرایش را دارد و طبق استفتائی که در پست قبلی عرض شد اگر خفیف بوده و مشاء گناه و فشاد نشود، اشکالی ندارد.[/]

shahram1363;255585 نوشت:
محدودیت زیاد باعث مریضی رفتار و حریص شدن انسان میشه این چیزها تو خیلی از جوامع مسایل خنده داری هست که فقط ضعف ما رو میرسونه

سلام بر شما بزرگوار، وقت بخیر

گرچه پاسخ سوال شما به نوعی خارج از حیطه موضوع این تاپیک می شود، و تا حدی هم مرتبط به بخش اعتقادات است، اما اشاره مختصری می کنم.

اگر باز هم سوالی در این زمینه باقی بود خواهش دارم در موضوع جداگانه ای ایجاد بفرمایید.

با تشکر :Gol:

------------------------------------------

ببینید، محدودیت یک امر نسبی هست.

همانطور که شما به خاطر علم و آگاهی ای که نسبت به خطرات فرضا کبریت دارید بچه خود را نسبت به بازی با آن محدود می کنید، خداوند متعال نیز به خاطر علمی که بر رفتار و کردار و روحیات ما انسان ها دارد، محدودیت هایی را برای رفتار و کردار ما قائل شده است.

و همانطور که آن کودک ممکن است دلیل و سود آن محدودیت را متوجه نشود و دوست داشته محدود نباشد، ما انسان ها نیز ممکن است همینطور باشیم.

و مطمئنا این علاقه به رفع محدودیت مورد تایید هیچ عقل و عاقلی نیست که موجب رفع محدودیت شود. چون با رفع محدودیتی که شما می دانید به ضرر آن کودک هست، در واقع به او ظم کرده اید.

و اینکه آن کودک و یا ما متوجه دلیل و فلسفه اصلی محدودیت ها نیستیم نیز دلیل موجّه و قابل قبولی برای رفع محدودیت نیست.

و البته اینجا یک فرق اساسی دیگر هم هست و آن اینکه:

خداوند ما را در رعایت محدودیت های فردی آزاد و مختار گذاشته است، (چرا؟ مفصل است و جای بحث آن اینجا نیست.)، اما در رعایت محدودیت های اجتماعی آزاد و مختار نیستیم، چون رعایت مصالح کل اجتماع مدنظر هست.

---------------

و اما در مورد چرایی و فلسفه احکام:

این نیز بحث فصلی هست و حتما قبلا نیز در انجمن مطرح شده است. بنده نیز در این خصوص از قبل مطلبی برای دوست دیگری نوشته بودم که اینجا نیز نقل قول می کنم، گرچه طولانیست، ولی امیدوارم مفید باشد.

و البته همانطور که ابتدا عرض شد، اگر باز هم سوالی در این زمینه باقی بود خواهش دارم در موضوع جداگانه ای ایجاد بفرمایید.

[SPOILER]
گرچه سوال مطرح شده بیشتر جنبه اعتقادی دارد نه احکام، اما آن قسمتی که تقریبا مربوط به فلسفه احکام می شود را عرض می کنم، و بخش هایی که نیاز به بحث بیشتر اعتقادی دارد را پیشنهاد می کنم تحت موضوعی جداگانه در بخش های اعتقادی انجمن ایجاد بفرمایید.

و ضمنا، شاید مساله فلسفه احکام در همین انجمن بارها مطرح شده باشد، ولی به جهت پاسخ به سوال مطرح شده در این موضوع، از تکرار بخشی از مطالب چاره ای نیست و از این بابت و همچنین به خاطر طولانی شدن مقدمات و توضیحات، پیشاپیش عذر میخوام.

-----------------------

ببینید، دین اسلام مانند یک مجموعه ای به هم پیوسته از اجزای مختلف هست که وقتی کنار هم و با هم باشند، مطلوب ترین نتیجه را می دهند.

ما حق نداریم به موضوعات دین به خودی خود نگاه كنیم كه در این صورت هیچ نتیجه ای نخواهیم گرفت و سردر گم خواهیم بود. چون دین اسلام ابتدا اصول دارد، بعد از آن فروع دارد، بعد احکام و جزئیاتی در فروع دین دارد، مسائل اخلاقی هم هست و.... همه اجزائی که روی هم رفته دین را تشکیل می دهند.

این كه ما در طول روز وظایفی را به امر خدا انجام دهیم و به قول دوستان در زمان های خاصی خم و راست شویم و یک ماه از صبح تا شب چیزی نخوریم و یا از نگاه تحریک آمیز به نامحرم خودداری کنیم...، لزوم این کارها را عقل به خودی خود شاید درک نکند، ولی وقتی تعقل را در کنار دیگر منابعی که داریم بگذاریم، محکم تر عمل خواهیم کرد و اعتقاد بهتری پیدا می کنیم.

- لذا در پله اول:

ما ابتدا باید اصول دین را یاد بگیریم، اعتقاد پیدا کنیم و هر جایی شک و شبهه ای در اصول دین دارم، دنبال پاسخ باشیم تا بتوانیم قدم های اول را محکم برداریم.

دین ابتدا اصولش را كه توحید و نبوت و معاد است، تشریح می كند و این را قدم اول می داند. وقتی اصول دین و نبوت و معاد را یاد گرفتیم و اعتقاد پیدا کردیم، وقتی كه مطلبی از همین خدا توسط پیامبر به ما رسید، آن را فی البداهه رد نمی كنیم، چون می دانیم كه این عمل توسط خدایی به ما رسیده است در اصول خود آموختیم كه این خدا حكیم است و كار بیهوده ای نمی كند.

پس برای درک و فهمیدن هر مطلبی باید از راهش قدم برداشت و در مورد دین باید تمام جوانب دین را مد نظر داشت و این سیستم یک پارچه را به هم مرتبط دانست كه جا ماندن هر مطلبی از دین ما را سردر گم خواهد كرد.

- در مورد فلسفه واقعی احکام باید گفت:

فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی از آن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری را طلب می کند. اما به طور اجمالی روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنهاست.

به خاطر همین حتی اگر فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم، بنابر قاعده کلی ای که در پست قبلی در مورد حکیم و علیم بودن خدا عرض شد، از آن باید پیروی کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتی در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد.

و همانطور که می دانید بسیاری از احکام الهی فلسفه آن ها بیان نشده است. (مانند عدد رکعات نمازهای پنجگانه و...)، اما انسان چون اعتقاد و باور به خداوند و علم و حکمت او دارد و چون احکام الهی دارای مصلحت و مفسده واقعی است، به آن ها عمل می کند.

بعضی از علت ها نیز که بیان شده، تنها بعضی از حکمت ها است، نه فلسفه احکام، یعنی تنها بخشی از علت های واقعی، یا تنها علت های ظاهری بیان شده است، نه علت واقعی احکام.

البته این تمام فلسفه حکم نیست، چه بسا جهات دیگری نیز در کار باشد که ما از آن بی اطلاعیم، ولی وقتی خداوند را حکیم، بصیر و علیم می دانیم و دریافتیم که او حکمی صادر کرده است، مقتضای عقل و خردمندی تسلیم گشتن در برابر احکام خداوند است و گرنه تنها با سلیقه خود، برخی از احکام را پذیرفتن، برخی را رد کردن و برخی دیگر را دستکاری کردن دین نمی شود؛ بلکه متابعت از هواها و خواسته های نفسانی است.

- و نکته دیگر اینکه:

فلسفه احکام تماما نزد خداوند هست و به خاطر همین در جست و جوی فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربی رفت و دلیلی مادی و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود.

این فرایند که همواره در پی یافتن مصلحت یا مفسده‏ای طبی یا... باشیم، برخاسته از نگرشی مادی گرایانه است. در حالی که بسیاری از احکام مصالحی معنوی دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشری و محاسبات عادی قابل تحقیق نیست و علوم تجربی قادر به حکمی نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند و یا اگر نظری بدهند بسیار سطحی است و چه بسا مساله حکمتی برتر و بالاتر داشته باشد.

و البته در مواردی بخشی از فلسفه یا حکمت احکام توسط قرآن و پیامبر و ائمّه معصومین صلوات الله علیهم به ما رسیده است. آن قسمتی هم که ما به آن علم نداریم به این معنا نیست که حکمتی ندارد، بلکه به هرجهت بر ما معلوم و مشخص نیست.

لذا در جایی که فلسفه فرضا فلان حکم بیان شده یا به واسطه پیشرفت علمی به آن رسیده ایم، می تواند برای فهم بهتر احکام کمک یارمان باشد، ولی آن قسمتی که بدان علم نداریم را نباید کنار بگذاریم. چون عقل بشری از درک بسیاری از حقایق هستی عاجز هست و حکمت و فلسفه بسیاری از احکام دین را نمی تواند درک کند و شاید بدین جهت هم بوده که بیان نشده است!

پس در این امور وظیفه ما تبعیت هست. درست همانند تبعیتی که بیمار از پزشک معالجش میکند. چون بیمار به سبب درک پایینش از مسائل علمی پزشکی، نمی تواند فلسفه دستورات پزشک را درک کند و حتی اگر پزشک بنشیند و تماما برای او توضیح تخصصی هم بدهد، در خیلی از موارد فایده ای بر آن مترتب نیست.

اما این بیمار نمی آید به دلیل اینکه فلسفه فلان تجویز پزشک را نمی داند از اطاعت دستور او سر باز زند، بلکه با توجه به حکمتی که اعتقاد دارد پشت این تجویز خوابیده است، دستور پزشک را مو به مو رعایت می کند.

- یک سوال مهم:

حال که قرآن درک عمیق همه مسائل شرعی و فقهی را به بشر واگذار نکرده و از او اطاعت محض خواسته است، اگر انسانی سؤال کند چرا عبادت کنم، چرا فلان عمل را انجام دهم یا ترک کنم، قرآن چه جوابی داده است؟

دو نوع جواب در دیدگاه قرآن وجود دارد، البته هردوی آنها سربسته است، یعنی به تفصیل بیان نشده است.

جواب اول: از منظر قرآن علت اصلی تکالیف، عبادت و تقرب به خداست، که در واقع مسیر کمال با بندگی طی می شود، پس جواب اصلی و کلی فلسفه تمامی عبادتها بندگی خداوند است.

(این جواب به هیچ وجه استثناء ندارد، یعنی در تمام عبادتها جاری است.)

جواب دوم: برای اصل هر عبادتی علتی بیان شده، اما نه علتی که فرد بی دین را نیز قانع سازد، بلکه همانطور که در ابتدا بیان شد، برای کسانی است که وارد مقوله دین شده باشند و وحی را فراتر از عقل بدانند.

- لذا در یافتن فلسفه احکام توجه به چند نكته ضروری است:

1- آیا بشر می تواند به فلسفه همه احكام دست یابد؟

پاسخ این سؤال منفی است. زیرا:

الف) در متون دینی فلسفه همه احكام ذكر نشده است.

ب) احكامی كه فلسفه آنها بیان شده , معلوم نیست كه همه فلسفه هایش ذكر شده است ; بلكه چه بسا فلسفه های بی شماری در مورد یك حكم وجود دارد; ولی شارع مقدس به طور گزینشی برخی از آنها را یادآور شده است.

ج) علوم بشری نیز قادر به كشف برخی از حكمت ها و فلسفه های احكام می باشند, نه همه آنها. بنابراین انتظار دانستن فلسفه همه احكام به طور جامع و كامل انتظاری فراتر از توان علمی و تنگناهای دانش بشری است.

2- فلسفه احكام محدود به حكمت های مادی و فیزیكی (كه در چنبره علوم تجربی قرار می گیرند) نیست؛ بلكه در بسیاری از موارد علت یا حكم نهایی برتر و بالاتر دارند كه از حوزه تحقیق و آزمون علمی و تجربی نیز بیرون است.

به عنوان مثال:

در علوم تجربی از خواص بهداشتی روزه سخن به درازا گفته اند، ولی قرآن مجید بر نكته اساسی تری انگشت می گذارد و آن «تقوا یافتن» است و شاید علت این كه قرآن به نكات بهداشتی آن اشاره نكرده است این باشد كه اساسا امت اسلامی به سوی اهداف و ارزش های متعالی سوق دهد.

3- یكی از علل ناگفته نهادن فلسفه بخشی از احكام، این است كه جامعه را از فلسفه گرایی افراطی و تعبدگریزی دور و پیراسته سازد. زیرا فلسفه گرایی و تعبد گریزی پرورش دهنده نوعی شرك خفی و خردبسندگی و دین ستیزی است.

نتیجه: (مهم)

لذا باید توجه داشت كه ما در مقام بندگی خداوند متعال، احكام الهی را به خاطر اطاعت دستور و انجام حكم او هست که انجام می دهیم نه به خاطر فلسفه و حكمت نهفته در آن احکام، و این خود برترین حكمت حكم ها است.

[/SPOILER]

چیزی که برای من مشخص هست و دیگه کاملا معلوم شده اینه که شماها فقط نظرات و اعتقادات خودتون رو قبول دارین و فکر میکنین هر قانونی هم که درست شده عین حق و حقیقته و اصلا به ازادی های فردی و اجتماعی انسانها کوچکترین توجهی ندارید پس بحث کردن با شما بیهوده هست و به نتیجه ای نمیرسد بهترین راه اینه که به یک کشور اسلامی دیگه که آزاد هم هست انسان مهاجرت بکنه تا راحت بشه از اجبار و زور

shahram1363;257018 نوشت:
چیزی که برای من مشخص هست و دیگه کاملا معلوم شده اینه که شماها فقط نظرات و اعتقادات خودتون رو قبول دارین و فکر میکنین هر قانونی هم که درست شده عین حق و حقیقته و اصلا به ازادی های فردی و اجتماعی انسانها کوچکترین توجهی ندارید پس بحث کردن با شما بیهوده هست و به نتیجه ای نمیرسد بهترین راه اینه که به یک کشور اسلامی دیگه که آزاد هم هست انسان مهاجرت بکنه تا راحت بشه از اجبار و زور

1-مگه در کشورهای دیگه بر اساس اعتقادات کشور همسایشون قانون مینویسن؟
2-همین که دارید انتقاد میکنین گوشه ای از آزادیه!!! روزنامه ها هم مینویسن و نماینده هم دارید در مجلس و .... ولی اینکه چرا هر چی میگید نمیشه مکنه حرفتون حق نباشه و همه جای دنیا همینطوره!
3-کشور آزاد اسلامی؟ اگه منظورت از آزادی نوعه اروپائیشه اووووووووف تا دلت بخواد اسلامی آزاد پیدا میکنی (البته اسلام آمریکائی) ولی اگه اسلام نوع خدا پسندانه هست نگرد که نیست چون در یک محل دو کشور قرار نمیگیره :"اسلامی" و "آزاد اروپائی".
4-در هر صورت اگه رفتی ..موفق باشی..........همیشه عزیزی.

نقل قول:

محدودیت زیاد باعث مریضی رفتار و حریص شدن انسان میشه این چیزها تو خیلی از جوامع مسایل خنده داری هست که فقط ضعف ما رو میرسونه


نقل قول:
چیزی که برای من مشخص هست و دیگه کاملا معلوم شده اینه که شماها فقط نظرات و اعتقادات خودتون رو قبول دارین و فکر میکنین هر قانونی هم که درست شده عین حق و حقیقته و اصلا به ازادی های فردی و اجتماعی انسانها کوچکترین توجهی ندارید پس بحث کردن با شما بیهوده هست و به نتیجه ای نمیرسد بهترین راه اینه که به یک کشور اسلامی دیگه که آزاد هم هست انسان مهاجرت بکنه تا راحت بشه از اجبار و زور


با سلام به دوست خوبم..

باوركنيد دوستان قصدتحميل نظرخودشون روندارند..البته فقط طوري بيان كردن كه ظاهرا شمااين گونه برداشت كرديد..بهرحال اگر ناراحت شديد بايد عذرخواهي كنيم..

البته محدوديت بيش ازاندازه صحيح نيست واين سخن شماكاملا درسته..

ودركناراون افراط هم درست نيست..همه چيز متعادلش خوبه..

اما انسانهادرمورد معني اين تعادل دچارمشكل هستند.

اگراجازه بديد سوال اين قسمت رو ازنظر روان شناسي كمي بازكنيم..

تزيين كردن دست وهرجاي ديگه ازجسم نوعي خودنمايي هست(براي جلب توجه)واين روهمه ميدونيم كه اين تزيينات براي جذب كردن هستش..

بعدفضايي ذهن آقايون مهارت خاصي درعكس گرفتن ازاين تزئينات دارند.و تنوع دراين عكس هاروبسيار ميپسندن..

درجهت ديدن بيش ازحدمتعادل مسلما تزئيني كه همسرخرج ميكنه براي شوهرش مسلما به مراتب كمترديده خواهدشد بين اين همه عكسي كه درذهن مرد ثبت شده است.

نكته ديگه اينكه دراكثر مراجع ميگن اگر باعث ايجادگناه ميشه نگاه نكنند..
يعني كمي ملاحظه كردند..

درصورتي كه درحس نيازهاي جسمي مردممكنه درموقع نگاه كردن گناه نكنه..چون ممكنه نيازش نباشه اما
موقع نياز جسمي توانايي داره تمام اون تصاوير رو مرور كنه درذهنش دوباره..
وازهمه تصاويراستفاده كنه!

اين قواي مانيتيسمي مردان هست كه هنگام نياز به صورت عطش دريك لحظه دوست دارد تمام قوايي كه

ميتوانددرجهت برآورده كردن اين نياز هست به كاربگيرد..پس باعطش هرچه تمام تر تمام صحنه هارا مرور ميكند.

ما اين حالت رو دررويكرد رفتارگرايي ميبينيم..كه به زباني ساده گفته شد.اگردوست داشتيد مطلب كامل

وبحث كامل اون روايجادكنيدتاجداگانه بررسي بشه.

موقعي كه حكم اين مسائل رو ميخوندم خيلي تعجب كردم كه چطور احكام اسلام اين همه به ريزترين موضوعات كه مربوط به مصاديق ترين رفتارهاي انساني هست توجه ميكنه.

البته محدودكردن هم به اندازه متعادل تا زماني تاثيرگذاره درجهت مثبت؛كه سن ازدواج وراههاي صحيح برطرف كردن نيازها به موقع باشه.

به نام او

سبزينه ظهور;257147 نوشت:

با سلام به دوست خوبم..

باوركنيد دوستان قصدتحميل نظرخودشون روندارند..البته فقط طوري بيان كردن كه ظاهرا شمااين گونه برداشت كرديد..بهرحال اگر ناراحت شديد بايد عذرخواهي كنيم..

البته محدوديت بيش ازاندازه صحيح نيست واين سخن شماكاملا درسته..

ودركناراون افراط هم درست نيست..همه چيز متعادلش خوبه..

اما انسانهادرمورد معني اين تعادل دچارمشكل هستند.

اگراجازه بديد سوال اين قسمت رو ازنظر روان شناسي كمي بازكنيم..

تزيين كردن دست وهرجاي ديگه ازجسم نوعي خودنمايي هست(براي جلب توجه)واين روهمه ميدونيم كه اين تزيينات براي جذب كردن هستش..

بعدفضايي ذهن آقايون مهارت خاصي درعكس گرفتن ازاين تزئينات دارند.و تنوع دراين عكس هاروبسيار ميپسندن..

درجهت ديدن بيش ازحدمتعادل مسلما تزئيني كه همسرخرج ميكنه براي شوهرش مسلما به مراتب كمترديده خواهدشد بين اين همه عكسي كه درذهن مرد ثبت شده است.

نكته ديگه اينكه دراكثر مراجع ميگن اگر باعث ايجادگناه ميشه نگاه نكنند..
يعني كمي ملاحظه كردند..

درصورتي كه درحس نيازهاي جسمي مردممكنه درموقع نگاه كردن گناه نكنه..چون ممكنه نيازش نباشه اما
موقع نياز جسمي توانايي داره تمام اون تصاوير رو مرور كنه درذهنش دوباره..
وازهمه تصاويراستفاده كنه!

اين قواي مانيتيسمي مردان هست كه هنگام نياز به صورت عطش دريك لحظه دوست دارد تمام قوايي كه

ميتوانددرجهت برآورده كردن اين نياز هست به كاربگيرد..پس باعطش هرچه تمام تر تمام صحنه هارا مرور ميكند.

ما اين حالت رو دررويكرد رفتارگرايي ميبينيم..كه به زباني ساده گفته شد.اگردوست داشتيد مطلب كامل

وبحث كامل اون روايجادكنيدتاجداگانه بررسي بشه.

موقعي كه حكم اين مسائل رو ميخوندم خيلي تعجب كردم كه چطور احكام اسلام اين همه به ريزترين موضوعات كه مربوط به مصاديق ترين رفتارهاي انساني هست توجه ميكنه.

البته محدودكردن هم به اندازه متعادل تا زماني تاثيرگذاره درجهت مثبت؛كه سن ازدواج وراههاي صحيح برطرف كردن نيازها به موقع باشه.

چقدر خوب این مطلب را جا انداختید مخصوصا قسمت [="Red"]تعادل[/] که مردم معنی آن را اشتباه گرفتند . ممنون از جوابی که به کاربر قبل دادید . :Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

یا حق

ممنون از شما جوابتون خیلی منطقی بود

موضوع قفل شده است